eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.3هزار عکس
35.1هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
درد پا روز دهم رجب ۱۱۳۲ زني مشلوله از اهل ده نو در اطراف مشهد دو سال در اثر درد پا شل و زمينگير شده بود در اين روز او را ميآورند و به حرم مطهر ميرسانند گفته است چون نظرم به ضريح مطهر افتاد شخص سفيد پوشي را ديدم كه آب روي قفل ضريح ميريزد گفتم قدري از اين آب به من مرحمت كن تا با آن شفا حاصل نمايم. فرمود من اين آب را براي تو تبرك ميكنم پس آن ظرف را به من داد من گرفتم و آشاميدم فوراً بهبودي بر من حاصل شد پس برخاستم و زنهايي كه در حرم بودند خبر شده جامههاي مرا براي تبرك پاره پاره كردند. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
مقدمه امام رضا نور و نور دهنده است. امام رضا شفا دهنده است. امام رضا، عاشق نماز بود، هنگام نماز فقط خدا را مي‌ديد و مي‌فرمود: در سجده بودم كه باد (سختي) وزيدن گرفت و هر كس به دنبال پناهگاهي مي‌گشت و من همچنان در سجده بر خدايم مي‌ناليدم تا هوا آرام شد. امام رضا عليه السلام به نماز شب عشق مي‌ورزيد. امام رضا عليه السلام اكثر شب‌ها تا سحر مشغول دعا و عبادت و راز و نياز بود و در طول شبانه روز هزار ركعت نماز مي‌خواند. امام رضا عليه السلام دعاي خود را با صلوات بر پيامبر و آل او شروع نموده و در نماز و غير آن بسيار صلوات مي‌فرستاد. امام رضا عليه السلام از لحاظ شجاعت و سخاوت بي نظير بود. امام رضا عليه السلام با رفتار و كردار نيكوي خود، مأمون عباسي را حيرت زده نمود. مأمون نتوانست بر امام غلبه كند؛ زيرا امام با اخلاق نمونه اي كه داشت توانست مردم را جذب كرده و با فضايل اخلاقي اش پيروز گردد. امام رضا عليه السلام از حيث اخلاق نمونه بود، به گونه اي كه هرگز با كلام خويش كسي را نرنجانيد. و سخن كسي را قطع نمي كرد تا اين كه سخن خود را تمام كند و هرگز حاجت كسي را كه توان اداي آن را داشت، رد نمي كرد. امام رضا عليه السلام عاشق قرآن بود و هر سه روز يكبار قرآن را ختم [صفحه ۸] مي نمود. امام رضا عليه السلام در بستر بيماري قرآن تلاوت مي‌نمود و هنگامي كه به آيه اي مي‌رسيد كه صحبت دوزخ بود مي‌گريست و آيه‌هاي بهشتي را كه تلاوت مي‌فرمود از خداوند بهشت را مي‌طلبيد و از آتش دوزخ بر خدا پناه مي‌برد. شيعيان ايراني بايد بسيار شاكر درگاه الهي باشند كه مزار حضرت ثامن الحجج، سلطان سرير ارتضاء امام رضا عليه السلام در ايران واقع شده است، خداوند خواست كه امام از مدينه هجرت كند و در مشهد غريبانه به شهادت برسد و مزار پاكش زيارتگاه و شفاخانه شيعيان شود و زيارت مزارش كه فضيلت و ثواب زيادي دربردارد و در خراسان قرار گيرد. با تمامي وجود از امام رضا (ع) خواهانيم كه دستي محبت آميز بر سر ما بكشد؛ زيرا او كريم اهل بيت است و حتي اگر كسي از درود بر آن حضرت صلوات بفرستد، پاسخ مي‌دهد. يا امام رضا! اميد همه ي شيعيان به شماست. اين شماييد كه مركز برآورده شدن حاجات و نياز شيعيانيد. شماييد كه با نگاه‌ها و دستان پرمهر تان شفا و سلامتي را در جسم و جان مؤمنين وارد مي‌كنيد. يا امام رضا! ما شرمنده ايم كه نتوانستيم شيعيان خوبي براي شما باشيم، اما شما كريم و بزر گواريد، پس محبت خودتان را در قلب ما جاي دهيد. عباس عزيزي حوزه علميه قم بهار ۸۱ [صفحه ۹] (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده https://eitaa.com/zandahlm1357
چشم به راه - قسمت شصت و دوم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: شصت و دوم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 نماهنگ عملیات خیبر جزایر مجنـون 🔹 با نوای حاج صادق آهنگران یا رسول‌الله دعا کن خیبری دیگر رسید..        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @zandahlm1357
🍂 🔻 9⃣ سردار علی ناصری من خودم در موقعیت شهید بقایی مستقر شدم. دو چادر زدیم و کارمان را شروع کردیم. اواخر بهار یا اوایل تابستان ۱۳۶۲ بود که ما به طور رسمی کارمان را آغاز کردیم. برای آنکه لو نرویم و دشمن و نفوذیهایش ندانند ما در هور مشغول چه کاری هستیم، سعی کردیم از قایقهای ساخت عراق استفاده کنیم؛ قایقهایی که به آن «بصری» می گفتند. قایقهای بومی اعراب ایرانی با قایق های اعراب عراقی قدری متفاوت بود. ما برای حفظ امنیت کارمان، هم از قایقهای عراقی استفاده می کردیم و هم لباسهای بومی و محلی می پوشیدیم و هم به عربی حرف می زدیم و کارمان را در پوشش صیادی و ماهی گیری انجام می دادیم. روزی به اتفاق حسن هله چی و جاسم هله چی (نیروهای بومی منطقه) و دو بومی دیگر با قایق بزرگ بصری برای شناسایی جزایر مجنون داخل عمق هور و وارد مرز عراق شدیم. در تابستانها، آب هور عقب نشینی می کند و عمق هور کم است. از این رو با قایق موتوردار نمی شود در بسیاری از جاها حرکت کرد و باید از قایق پیاده شد و آن را تا عمق مورد نظر هل داد. در این مأموریت، ما از ابتدای نهر زبره به طرف غرب با گرای دویست و هفتاد حرکت کردیم. حدود یازده دوازده کیلومتر می بایستی داخل هور می شدیم تا به آبراه ریگ می رسیدیم که آبراه مرزی بود و دکل های هفت هشت متری از آب آنجا بیرون زده بود. قدری قایق را هل دادیم و سپس موتور آن را روشن کردیم. من هیجان و اضطراب خاصی داشتم. بار اولی بود که از چنین مناطق تو در تویی عبور می کردم و همه چیز محیط برایم تازگی و در عین حال ترس داشت. پشت هر بوته و نیزاری انتظار داشتم کمین دشمن باشد.. . 🔅 پیگیر باشید @zandahlm1357
شب زنده داری امیرالمؤمنین (علیه السلام) امیرالمؤمنین (علیه السلام) از بزرگ ترین عُبّاد روزگار بود؛ هم از جهت کمیّت و مقدارِ عبادت، هم از جهت کیفیّت، یعنی اخلاص در عبادت و توجّه و حضور قلب. امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمود: گروهی به امید ثواب و پاداش خدا را عبادت می‌کنند که این عبادت تجّار است. گروهی دیگر از ترس عِقاب، عبادت می‌کنند و این عبادت بردگان است. گروهی نیز برای تشکّر از خدا او را عبادت می‌کنند و این عبادت آزادگان است. [۱] در جای دیگر می‌فرماید: ---------- [۱]: . نهج البلاغه ۴/۵۳؛ تحف العقول ۲۴۶؛ بحار الانوار ۴۱/۱۴. خدایا! من تو را از ترس عقاب و به طمع ثواب، عبادت نمی کنم، بلکه تو را شایسته عبادت می‌دانم و عبادت می‌کنم. [۱] ---------- [۱]: . عوالی اللآلی ۲/۱۱؛ شرح مئة کلمه لامیرالمؤمنین (علیه السلام) ابن میثم البحرانی ۲۱۹؛ بحار الانوار ۴۱/۱۴. https://eitaa.com/zandahlm1357
علم به خود حکیمی گوید: وقتی به تو گفتند: تو بهترینی، و تو از این تمجید ناراحت باشی و دوست داشته باشی بگویند تو بدترینی، بدان تو بدترینی. دنیا و آخرت لقمان به فرزندش سفارش می‌کرد که: تو از روزی که به دنیا آمده ای، دنیا را پشت سر گذاشتی و به آخرت نزدیک شدی، اکنون به آخرت نزدیک تر از دنیا هستی. دنیا ابونواس می‌گوید: دنیا عبارت است از غذا و نوشیدنی و غلام، هرگاه این سه نباشد، باید با دنیا وداع کرد. انما الدنیا طعام و غلام و مدام فاذا فاتک هذا فعلی الدنیا السلام شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام إِنَّ‌ الطَّمَعَ‌ مُورِدٌ غَيْرُ مُصْدِرٍ، وَ ضَامِنٌ‌ غَيْرُ وَفِيٍّ‌، وَ رُبَّمَا شَرِقَ‌ شَارِبُ‌ الْمَاءِ قَبْلَ‌ رِيِّهِ‌؛ وَ كُلَّمَا عَظُمَ‌ قَدْرُ الشَّيْ‌ءِ الْمُتَنَافَسِ‌ فِيهِ‌ عَظُمَتِ‌ الرَّزِيَّةُ‌ لِفَقْدِهِ‌ وَ الْأَمَانِيُّ‌ تُعْمِي أَعْيُنَ‌ الْبَصَائِرِ، وَ الْحَظُّ‍‌ يَأْتِي مَنْ‌ لَا يَأْتِيهِ‌. امام عليه السلام فرمود: طمع،(انسان را) به سرچشمۀ آب وارد مى‌كند و او را تشنه بازمى‌گرداند و ضامنى است كه هرگز وفا نمى‌كند و بسيار مى‌شود كه نوشندۀ آب پيش از آن‌كه سيراب شود گلوگيرش شده (و هلاك مى‌گردد) و هر اندازه ارزش چيزى بيشتر باشد كه مورد رغبتِ‌ اين و آن گردد، به همان اندازه مصيبت از دست رفتنش بيشتر است. آرزوها (ى دور و دراز) چشم بصيرت را كور مى‌كند و (چه بسا) سود به سراغ كسى مى‌رود كه او به دنبالش نيست!
من نهج البلاغه میخوانم: شرح و تفسير شش نكتۀ آموزنده امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه‌اش به شش نكته اشاره مى‌كند كه هركدام اندرز گران‌بهايى است و در ابتدا چنين به نظر مى‌رسد كه اين نكات، مستقل از يكديگرند؛ ولى با دقت مى‌توان رابطه‌اى در ميان آن‌ها يافت. نخست مى‌فرمايد: «طمع (انسان را) به سرچشمۀ آب وارد مى‌كند و او را تشنه بازمى‌گرداند»؛ (و قال عليه السلام: إِنَّ‌ الطَّمَعَ‌ مُورِدٌ غَيْرُ مُصْدِرٍ) . زيرا شخص طمع‌كار غالباً دنبال چيزى مى‌رود كه در دسترس او قرار نخواهد گرفت؛ ولى طمع، او را به هوس مى‌اندازد كه به آن برسد و به اشتباه، آن را دست‌يافتنى مى‌پندارد؛ اما همچون كسى كه به سراغ آب مى‌رود ولى با سراب روبرو مى‌شود، ناكام بازمى‌گردد. در دومين نكته مى‌فرمايد:«طمع، ضامنى است كه وفا نمى‌كند»؛ (وَ ضَامِنٌ‌ غَيْرُ وَفِيٍّ‌) . زيرا طمع، شخص طمعكار را به دنبال خواسته‌هايش مى‌فرستد، همان خواسته‌هايى كه دست‌نيافتنى است و آن را براى طمعكار تضمين مى‌كند؛ ولى همانند ضامنى كه به قول خود وفا نمى‌كند، طمعكار را محروم و ناكام رها مى‌سازد. در سومين نكته مى‌فرمايد:«بسيار شده است كه نوشندۀ آب پيش از آن‌كه سيراب شود گلوگيرش شده (و به هلاكت مى‌رسد)»؛ (وَ رُبَّمَا شَرِقَ‌ شَارِبُ‌ الْمَاءِ قَبْلَ‌ رِيِّهِ‌) . اين است سرنوشت طمعكارى كه با حرص و ولع به دنبال چيزى مى‌رود و خود را به آب و آتش مى‌زند و پيش از آن‌كه به آن برسد هلاك مى‌گردد؛ مانند كسى كه عطش شديدى به او روى آورده، هنگامى كه به آب مى‌رسد با حرص و ولع چنان مى‌نوشد كه گلوگيرش مى‌شود و سيراب نشده جان مى‌دهد. آن‌گاه در چهارمين نكته به حريصان و طماعان اشاره كرده، مى‌فرمايد: «هر قدر ارزش چيزى بيشتر باشد به‌گونه‌اى كه افراد براى به دست آوردن آن، با يكديگر به رقابت برخيزند، همان‌قدر، مصيبت از دست دادنش زيادتر خواهد بود»؛ (وَ كُلَّمَا عَظُمَ‌ قَدْرُ الشَّيْ‌ءِ الْمُتَنَافَسِ‌ فِيهِ‌ عَظُمَتِ‌ الرَّزِيَّةُ‌ لِفَقْدِهِ‌) . بنابراين شخص طمعكار كه با شتاب براى به دست آوردن اشياى مهم مورد نظرش با ديگران به رقابت برمى‌خيزد، هنگامى كه به آن نرسد يا برسد و آن را از دست بدهد گرفتار مصيبت عظيمى خواهد شد و اين، يكى ديگر از مصائب بزرگ طمعكاران دنياپرست است. در پنجمين نكته امام عليه السلام به آرزوهاى دور و زياد اشاره كرده است كه چشم انسان را كور و گوشش را كر مى‌كند، مى‌فرمايد:«آرزوها چشم بصيرت را نابينا مى‌سازد»؛ (وَ الْأَمَانِيُّ‌ تُعْمِي أَعْيُنَ‌ الْبَصَائِرِ) . دليل آن هم روشن است؛ عشق و علاقۀ شديد به چيزى كه از دسترس بيرون است به انسان اجازه نمى‌دهد موانعى را كه بر سر راه است ببيند و يا آثار زيان‌بار آن چيز را مشاهده كند، همچنان در بيابان آرزوها براى يافتن آب به دنبال سراب مى‌دود و اى بسا گرفتار حيوانات درنده و گرگان خونخوار مى‌شود و يا در پرتگاه‌ها سقوط‍‌ مى‌كند. در ششمين و آخرين نكته به اين حقيقت اشاره مى‌كند كه هميشه با تلاش و كوشش و دست و پا زدن، انسان به خواسته‌هايش نمى‌رسد، مى‌فرمايد:«(گاه سود و بهره به سراغ كسى مى‌آيد كه دنبالش نمى‌رود»؛ (وَ الْحَظُّ‍‌ يَأْتِي مَنْ‌ لَا يَأْتِيهِ‌) . هم در زندگى خود ديده‌ايم و هم در تاريخ خوانده‌ايم كه افراد زيادى بودند بى‌آن‌كه بسيار دست و پا بزنند به مقصود رسيدند و به عكس افرادى هم بودند كه با تلاش و كوشش فراوان به جايى نرسيدند. اشتباه نشود، هرگز امام عليه السلام در اين گفتار نورانى خود نمى‌خواهد نقش تلاش و كوشش و سعى را در رسيدن به اهداف بزرگ ناديده بگيرد، زيرا آن، يك اصل اساسى از نظر قرآن و روايات بوده و عقل نيز حاكم به آن است. مقصود امام عليه السلام اين است كه از طمعِ‌ طمع‌ورزان بكاهد و آن‌ها را از آلوده شدن به انواع گناهان براى رسيدن به مقاصدشان بازدارد. از آنچه گفته شد به خوبى روشن مى‌شود كه شش نكته‌اى كه در اين گفتار حكيمانه آمده گرچه به ظاهر مستقل و جدا از هم به نظر مى‌رسند؛ ولى با دقت ثابت مى‌شود كه با هم ارتباط‍‌ نزديكى دارند. اين سخن را با داستان افسانه‌اى پر معنايى دربارۀ سرنوشت طمعكاران كه ابن ابى‌الحديد در شرح نهج البلاغۀ خود آورده پايان مى‌دهيم. وى مى‌گويد: مردى، قُبَّرَه (چكاوكى را) زنده صيد كرد. چكاوك به سخن آمد گفت: با من چه مى‌خواهى بكنى‌؟ صياد گفت: سرت را مى‌برم و گوشتت را مى‌خورم. چكاوك گفت: گوشت من به اندازه‌اى ناچيز است كه هيچ‌كس را سير نمى‌كند؛ ولى من حاضرم سه چيز را به تو بياموزم كه از خوردن من براى تو بسيار بهتر است: يكى از آن سه را هنگامى به تو مى‌آموزم كه در دست توام، دومى را هنگامى كه من را رها كردى و بر درخت نشستم، سومى را هنگامى كه از درخت پرواز كردم و روى كوه قرار گرفتم. مرد صياد (خوشحال شد و) گفت: اولى را بگو. چكاوك گفت: هرگز براى چيزى كه از دست رفته غصه مخور (با غصه و اندوه بازنمى‌گردد).
مرد صياد او را رها كرد. هنگامى كه روى درخت نشست گفت: دومى را بگو. چكاوك گفت: اگر كسى چيزى را كه امكان وجود ندارد ممكن دانست، هرگز سخنش را مپذير. سپس چكاوك پرواز كرد و روى كوه نشست و به صياد گفت: اى بدبخت اگر مرا ذبح كرده بودى از درون چينه‌دان من دو گوهر گران‌بها استخراج مى‌كردى كه وزن هركدام از آن‌ها سى مثقال است. صياد به شدت متأسف شد و دست خود را به دندان گزيد و گفت: پس سومين نصيحت چه شد؟ چكاوك گفت: تو آن دو تا را فراموش كردى سومى را مى‌خواهى‌؟ مگر در نصيحت اول به تو نگفتم بر چيزى كه از دستت رفت تأسف نخور؛ ولى تو تأسف خوردى و مگر در نصيحت دوم نگفتم اگر تو را به چيزى خبر دهند كه غير ممكن است نپذير؟ من تمام گوشت و خون و پرم بيست مثقال نيست، چگونه پذيرفتى كه در چينه‌دان من دو گوهر گران‌بهاست كه هركدام سى مثقال است‌؟ چكاوك اين را گفت و پرواز كرد و رفت. ١ اين داستان در واقع تصديق كلام امام عليه السلام در جملۀ چهارم و پنجم است.
31.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کارتون قضاوت های امام علی علیه السلام 📼 این قسمت : تقسیم عادلانه @zandahlm1357
صفحه گلدان من🌳🌳🌳🌳 با ما همراه باشید👇👇👇 @zandahlm1357
تکثیر گیاه تصویری ✅✅✅ تکثیر گندمی با عکس تکثیر کراسولا خرفه ای تکثیر اریکا یا شامادورا تکثیر برگ عبایی @zandahlm1357
⁉️چه گلهایی مقاوم به سرما و زمستون هستند🤔 1⃣ سیکلامن 2⃣ سینره 3⃣ گل کلمی 4⃣ مینا چمنی یا مروارید 5⃣ پامچال 6⃣ بنفشه 7⃣ نرگس @zandahlm1357
پژمردگی گل 👆💀اینم نتیجه درهای بسته و محیط بدون تهویه و تشنگی و گرما برروی گیاهان ⬅️دوستانیکه درهاو پنجره ها رو میبندن و از خونه برای روزها و ساعت ها بیرون میرن حواسشون در این روز ها به گلهاشون باشه 🌿 @zandahlm1357
تکثیر گیاه تصویری تکثیر خانواده ی فیلودندرون ها پتوس ها..برگ انجیری ها و .... تکثیر فیکوس ها 🌿 @zandahlm1357
باور به علم آگاهی خدا بر اعمال وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ. إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ. ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ (ق، ۱۶ _ ۱۸) و همانا ما انسان را آفریده ایم و هرچه را که نفسش او را وسوسه می‌کند می‌دانیم و ما از شریان و رگ گردن به او نزدیک تریم (و بر او مسلّطیم). (یاد کن) آنگاه که دو فرشته (ملازم انسان) از راست و چپ، (به مراقبت) نشسته (اعمال آدمی را) دریافت می‌کنند. (انسان) هیچ سخنی به زبان نمی آورد، مگر آنکه در کنارش (فرشته ای) نگهبان حاضر و آماده (ثبت) است. نکته ها: «وسوسه» در لغت به معنای صدای آهسته و در اصطلاح، کنایه از افکار ناپسندی است که بر فکر و دل انسان می‌گذرد. «ورید» از ریشه «ورود» به معنای رفتن به سراغ آب است. به شاهرگ که شاهراه گردش خون میان قلب و اعضای بدن است، «ورید» گفته اند. تعبیر «قَعِیدٌ» کنایه از آن است که دو فرشته همواره با انسانند و در کمین او نشسته اند، نه آنکه دو فرشته در سمت راست و چپ انسان نشسته باشند. «رَقِیبٌ» به معنای مراقب و ناظر، «عَتِیدٌ» یعنی آماده به خدمت، «سَکْرَةُ» حالتی که هوش و عقل از انسان زایل شود و «تَحِیدُ» عدول و فرار کردن است. وحشت و اضطراب انسان در هنگام مرگ به قدری است که قرآن از آن به «سکرة الموت» تعبیر نموده است، چنانکه در قیامت نیز، هول دادگاه الهی، انسان را دچار چنان حالتی می‌سازد که به تعبیر قرآن: «تَرَی النَّاسَ سُکاری» مردم را همچون افراد مست، عقل پریده و بی اراده می‌بینی. در میان اعضای بدن، زیر نظر بودن زبان بیان شد، شاید چون عمل زبان، از همه ی اعضا بیشتر، آسان تر، عمومی تر، عمیق تر، دائمی تر و پر حادثه تر است. برای ارشاد منحرفان، این آیات، وجدان و عقل مردم را مخاطب قرار داده که مگر ما در آفرینش اول عاجز شدیم تا از آفرینش دوم بازمانیم. مشابه جمله ی «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»، این آیه است: «أَنَّ اللهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» خداوند میان انسان و قلب او حایل می‌شود. سرچشمه ی وسوسه، سه چیز است: الف) نفس و خواهش‌های نفسانی. «تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ» ب) شیطان. «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ» ج) بعضی انسان‌ها و جنّیان. «الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ» علم خداوند به امور ما به دو علت است: الف) آفریدگار ماست و خالق، مخلوق خود را می‌شناسد: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ» ب) بر ما احاطه دارد. «نَعْلَمُ... وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ» لذا علم خدا دقیق، گسترده و بی واسطه است. ریشه ی شک در معاد دو چیز است: الف) خدا از کجا می‌داند هر کس چه کرده و ذرّات او در کجاست؟ ب) از کجا می‌تواند دوباره بیافریند؟ این آیه به هر دو جواب می‌دهد: او می‌تواند، چون قبلًا انسان را آفریده است. «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ» او می‌داند، چون وسوسه‌های نادیدنی را هم می‌داند. «نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ» توجّه به زیر نظر بودن انسان و ثبت کلیه اعمال او و توجّه به لحظه مرگ و حضور در قیامت، هشداری بزرگ و زمینه ساز تقوای الهی است. توجّه به تعدّد ناظران و شاهدان، در نحوه ی عملکرد انسان مؤثّر است و هر چه شاهد و ناظر بیشتر باشد، انگیزه برای کار نیک و دوری از گناه بیشتر می‌شود. «عَنِ الْیَمِینِ... عَنِ الشِّمالِ... رَقِیبٌ عَتِیدٌ» پیام ها: ۱- اگر می‌خواهید عقیده ای سالم داشته باشید باید وسوسه‌ها را ازخود دور کرده و نفس خود را اصلاح کنید. (انکار قیامت (در آیه قبل) به خاطر آن است که خود را از وسوسه‌ها پاک نکرده اید. ) «وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ» ۲- علم و احاطه ی خداوند به بشر، در طول حیات اوست. «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ» ۳- با این که خداوند متعال، خود شاهد بر اعمال و افکار انسان است، امّا تشکیلات الهی حساب و کتاب دارد و فرشتگانی دائماً مشغول ثبت اعمال هستند. «إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیانِ» ۴- میان فرشتگان، تقسیم کار وجود دارد. (بر اساس روایات، فرشته یمین کارهای خیر را می‌نویسد و فرشته شمال، کارهای بد و شرّ را. [۱] ) «الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ» ---------- [۱]: تفسیر نور الثقلین. ۵- انسان، نه فقط در برابر کردار، بلکه در برابر گفتار خود مسئول است و مورد محاسبه قرار می‌گیرد. «ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ»
۶- نظارتی دارای اعتبار و ارزش است که همه چیز را به طور کامل زیر نظر داشته باشد. «عَنِ الْیَمِینِ... عَنِ الشِّمالِ... رَقِیبٌ عَتِید» ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357