#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎥روایتی که می گوید خدا به حضرت خضر(ع) عمر طولانی دادند تا عمر طولانی امام مهدی(عج) را بعید ندانیم #
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
27.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ولایت پذیری و توجه حضرت معصومه(س) به امام زمانشان
#استاد_کلباسی
#گامی_به_سوی_ظهور
🔶🔹🔶
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: وعده وصال شبی به شوق وصالت دلم بهانه گرفت شرار عشق تو در سینهام زبانه گرفت به دل وصال ت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
ای حجت کردگار
ای حجت کردگار، مهدی
ای خاتم هشت و چار، مهدی
تنها نه منم اسیر عشقت
عالم به غمت دچار، مهدی
تا کی ز برای دیدنت من
آواره هر دیار، مهدی
مسرورم از اینکه با نگاهت
کردی تو مرا شکار، مهدی
یاد تو بود فروغ جانم
در خلوت شام تار، مهدی
بر چوبه دار عشق باشد
نام تو مرا شعار، مهدی
بیچاره دل شکسته من
دارد ز تو انتظار، مهدی
[صفحه ۶۸]
تا از سر لطف پا گذاری
بر دیده اشکبار، مهدی
با این دل بی قرار زارم
بگذار شبی قرار، مهدی
با بنده رو سیاه عاصی
یک لحظه بیا کنار، مهدی
با ناله زار هاشمی گفت
دستی به دلم گذار، مهدی
#آثار دعا براي فرج امام زمان علیه السلام
نویسنده:
حسین هاشمی نژاد
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: توجه را جلب میکنند. یکی... دو تا... ده تا... ۲۰ تا... ول کن نیست. میریزد. میخواهد لوله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
یک دفعه حاجی از جایش تکان میخورد. خودش بیرون میرود. سراسیمه شتابان. یکی از پیکها ترکش خورده. حاجی خود را به بالای سر این رزمنده میرساند. پیک گردان، حاجی را صدا زد. حاجی هم دوید. حاجی فکر کرد تنهاست، ولی تا برگشت که دیگران را صدا کند،
ناگهان سه نفر را در پشت سر خود دید. جسم نیمه جان قاسم را به نزدیکترین سنگر بردند و همه گریستند. قاسم نیز شهید شد. یک ترکش بزرگ قلبش را شکافت.
آدم یاد صحرای کربلا و آن حماسه ی جاودانه میافتد. گویی یک بار دیگر
[صفحه ۷۴]
علی اکبر، پدر را میخواند. شاید قاسم بن الحسن (ع) عمو را صدا میزند.
امروز عجب روز سختی است. قاسم شهید شد. اویی که هر روز از گردان پیام میآورد و هر وقت میخواست شوخی کند میگفت: «از ترسم سلام».
چه خواهد شد؟ یا حسین خودت کمک کن. منطقه به آتش کشیده شده. همه جا گلوله به زمین میخورد. آتشبارهای ما هم شروع کرده اند.
سوت خمپارههای خودی از روی سر ما میگذرد، و به طرف دشمن شیرجه میرود. نیروها این میان هیچ امنیت ندارند. تکلیف هم مشخص نیست. چه باید کرد؟ جز انتظار و صبر چاره ای نیست.
ناگهان همین سنگر هم به شدت میلرزد. گرد و خاک و دود و آتش وارد میشود. همه جا سیاه است. بدنها درد میگیرد... یک خمپاره به لبه ی سنگر برخورد کرده و دیواره ی سمت چپ فرو ریخته. آن حصار سابق فرو میریزد. هر لحظه احتمال دارد ترکش وارد سنگر شود. یکی از بچهها میگوید:
«بریزیم بیرون و خیلی سریع این طرف رو درست کنیم. »
ولی بقیه مخالفت میکنند. صلاح نمی دانند. فقط وقتی مطمئن میشوند که کسی مجروح نشده، همین طور که داخل سنگر نشسته اند، گونیهایی را که جلوی دست است، جلو میآورند و روی هم میگذارند. سه ردیف. پنج ردیف دیگر احتیاج دارد. سقف سنگر هم به این طرف شیب پیدا کرده و شاید فرو بریزد. چند انفجار دیگر، صورت میگیرد. سقف سنگر
در حال فروپاشی است. خاک روی آن فشار میآورد و دیوارههای دیگر نیز جا به جا شده اند. اسلوب مهندسی آن به هم ریخته. گونیهای طرف دیگر هم به بیرون متمایل شده اند. اگر سنگر خراب شود هر هفت نفر زیر سنگ و خاک مدفون میشویم. یکی دیگر از بچهها میگوید:
«برادرها، هر کدام بریم توی یک سنگر دیگه، این سنگر الآن میریزه روی سرمون».
با این پیشنهاد مخالفت میشود، چون سنگرهای دیگر جا ندارند. باید به
[صفحه ۷۵]
فکر همین سنگر بود. منوچهر بلند میشود و خود را به زیر سقف میچسباند.
سر را خم میکند و پشت شانه هایش را زیر انتهای سقف و جلوی فضایی که از ریزش گونیها ایجاد شده نگه میدارند. برای چند لحظه بقیه بچهها متوجه حرکت او نشده اند. خیره خیره به او نگاه میکنند. تقریبا تمام قد ایستاده و از رانها به بالا میتواند مورد اصابت ترکش قرار گیرد. زیاد هم به خود فشار نمی آورد. فقط از ریزش سقف جلوگیری میکند. حالا او یک پایه برای این سنگر است. فکرهایش را کرده. با اراده ایستاده. قبل از اینکه دیگران چیزی بگویند از هم سنگران خود خواست که اجازه دهند این انفجار نصیب او شود. مگر میشود دیگر چیزی گفت.
بعد از دو ساعت گلوله باران، حالا خمپارهها در محل خمپارههای قبلی فرود میآیند.
چالهها بزرگتر و گودتر میشوند. یک لایه دود خاکستری روی زمین نشسته و بوی تند و سم آلود خمپاره، گلو را آزار میدهد. اما باید ایستاد، همچون منوچهر. مطیع بود، همچون قاسم. صبور بود، همچون حاجی. اگر دین خدا جز با کشته شدن ما پایدار نمی ماند پس ای خمپارهها ما را در میان بگیرید. ما
از مرگ نمی ترسیم. چه بکشیم و چه کشته شویم در هر دو حالت پیروزیم. ما برای ادای تکلیف آمده ایم. قله و کوه ملاک نیست. مهم نبرد با دشمن است که این کوه پایگاه او شده است. ما پایگاههای دشمن را باید از بین ببریم. هم پایگاههای نظامی و مادی و هم پایگاههای فکری و معنوی.
دفاع مقدس
سینای شلمچه
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌼آرامش من فدای آرامش او...
✍شهید حاج قاسم سلیمانی: دختر عزیزم! من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی خوابد و نباید بخوابد تا دیگران در آرامش بخوابند. آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند....
#انتشار_به_مناسبت_روزدختر🌹
#ولادتحضرتمعصومه❤️
27.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸سرود#دهه_کرامت
🌸 سلام ای آقا
🌼 سلام ای بانو
🔶 سرودی تقدیم به ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام و خواهر گرامیش،بانوی دو عالم حضرت معصومه سلام الله علیها
آغاز دهه کرامت و روز دختر مبارک باد❤️
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مستی به چشمِ شاهدِ دلبندِ ما خوش است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: اسرار ای دانشجوی راغب، من با تو به اندازه عقل و عرفانت میگویم، چرا که شأن اسرار نهفته بال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نسیم قدسی
گاهی از عالم قدس نسیمی از نسیم انس بر دل یاران دین و پرهیزکار از دنیا میوزد و به همین مشام روح آنها عطرآگین میشود و روح حقیقت در استخوان پوسیده اشباحشان جریان مییابد و با همین نسیم زشتی غوطه ور شدن در کثافات جسمانی را درک میکنند و معتقد به پستی گذشته خود در گودالهای زنجیر هیولایی میشوند و با این حال به راه رشد متمایل شده و از خواب غفلت در مبدء و معاد متنبه میگردند. ولی این تنبیه بسرعت پایان پذیرد و مضمحل گردد که ای کاش تا حصول جذبه خدایی میماند و پستی عالم را از آنها میزدود و از پلیدی دار فریب تطهیر مینمود. پس از آن زمان و از بین رفتن این نسیم قدسی و پایان یافتن آن نفس روحانی به حال نخست بر میگردند و در کثافات فرو میروند و بر آن حال بلند گذشته تأسف میخورند و زبان حالشان اگر از اصحاب کمال باشند، چنین به گفتگو در آید و تمنای دگر کند.
تیری زدی و و زخم دل آسوده شد از آن
هان ای طبیب خسته دلان مرهم دگر
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: ۷- نشاط و دوام داشته باشد بی نشاطی در عبادت، نشانه ای از نفاق است. قرآن منافقان را چنین ت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
امّا قرآن:
درباره نماز میگوید: نماز، انسان را از فحشاء ومنکر بازمی دارد. (۱۲۸)
در جای دیگر میگوید: نماز را برای یاد و توجّه به من بپادار. (۱۲۹)
و در جای دیگر: با یاد خدا، دلها آرام میگیرد. (۱۳۰)
درباره روزه میگوید: روزه بر شما واجب شد، تا آنکه اهل تقوا شوید. (۱۳۱) چون بیشتر گناهان، از فوران غریزه غضب و شهوت است.
روزه، جلوی طغیان آنرا میگیرد و تقوا پدید میآورد. و بهمین جهت، آمار جنایات و جرایم در ماه رمضان کاهش مییابد.
درباره حج میگوید: به زیارت حج بروند، تا منافعی فراوان بدست آورند. (۱۳۲) فوائد و آثار اجتماعی و سیاسی حج، چیزی نیست که جای شک و شبهه باشد.
درباره زکات میگوید: از مردم و اموالشان زکات بگیر، تا آنان را (از روح بخل و دنیا پرستی) پاک کنی. (۱۳۳)
درباره قمار و شراب میگوید: شیطان توسّط آنها میان شما دشمنی و کینه برقرار میکند و شمارا از یاد خدا دور میسازد. (۱۳۴)
و قصاص را، مایه حیات اجتماع میداند (۱۳۵) چرا که در جامعه، اگر جنایتکار، به کیفر نرسد، آن جامعه مرده و جنایت پرور و مظلوم کوب میشود و ایمنی (که حیات اجتماعی است) از میان میرود.
اینها نمونههایی از آیات قرآن بود که به آثار و حکمتهای احکام الهی اشاره داشت.
امّا حدیث:
از میان انبوه احادیث این موضوع، تنها به چند جمله از یکی از سخنان امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه اشاره میکنیم: (۱۳۶)
«فَرض اللّه الایمان تطهیراً مِنَ الشِرک وَالصَلوةَ تَنزیهاً عَنِ الکِبر و الزکوة تسبیباً لِلرّزق... » خداوند، ایمان را برای پاکسازی از شرک، واجب ساخت و نماز را برای پاک ساختن از تکبر، و زکات را بعنوان سبب سازی برای رزق و روزی و...
ایمان به خدا، انسان را از افکار شرک آلود و عشقهای پوچ و تکیه گاههای ناتوان نجات میبشخد.
نماز، که توجه به سرچشمه همه بزرگیها و استمداد از کانون قدرت و عظمت است، کبر را از انسان میزداید.
زکات، مهرههای از کار افتاده جامعه را به کار میاندازد و محرومان و ورشکستگان را به نوا و قدرت میرساند و مهر و عطوفت نسبت به مردم را در دلها زنده میسازد و محبّت مال و دنیا، از دل زکات دهنده بیرون میرود. بعلاوه، آن مقدار که با دادن زکات، از دارایی اش کم شده، با فعالیت اقتصادی بیشتر، میکوشد که آنرا جبران کند. طبیعی است آنکه خرجش زیاد باشد، به کار خود میافزاید. پس زکات، سبب رزق
است.
در این حدیث علوی به فلسفه و حکمت بیست حکم و از احکام الهی، مانند روزه، امر به معروف، نهی از منکر، جهاد، تحریم خمر و زنا، اجرای حدود، اطاعت از امام و... اشاره شده است
#پرتویی از نماز
✍محسن قرائتی
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فایل صوتی/سخنرانی #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم با بیان استاد #علیرضا_پناهیان قسمت3️⃣ *فلسفه ی تکراری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5886514878331488898.mp3
19.36M
فایل صوتی/سخنرانی
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
با بیان استاد
#علیرضا_پناهیان
قسمت4️⃣
نماز، تنظیم کننده روح آدمی
رعایت ادب، قدم اوّل نماز
بی ادبی در میان مسیحیان اروپا
گرفتن ادب از مسیحیان، ریشۀ جنایت های اسرائیل
بی ادبی در میان مسیحیان
آموزش بی ادبی در فیلم های غربی
لزوم آموزش ادب به بچه ها
بی ادبی، علت فروپاشی خانواده ها در غرب
قانونی کردن بی ادبی به پدر و مادر در غرب
ثمرات ادب
وقتی که انسان کم می آورد
کنترل کنندۀ هوای نفس
لذت از زندگی
ثمره ی ادب ورزی هنگام نماز
🟢 ماجرای خواندنی خشونت راننده اتوبوس با شهید مطهری
🔹در ایامی که در قم بودیم، تازه این شرکتهای مسافربری راه افتاده بود. به قصد مشهد سوار شدم. بعد از مدتی احساس کردم راننده اتوبوس نسبت به شخص من که معمّم هستم، یک حالت بغض و نفرتی دارد. نه من او را میشناختم و نه او مرا میشناخت. در ورامین که توقف کرد، وقتی خواستم از او بپرسم که چقدر توقف میکنید، با یک خشونتی مرا رد کرد که دیگر تا مشهد جرأت نکنم یک کلمه با او حرف بزنم!
🔹پیش خودم توجیهی کردم، گفتم لابد مسلمان نیست، مادّی است، یهودی است. آن طرف سمنان که رسیدیم، من وقتی رفتم وضو بگیرم تا نماز بخوانم، همین راننده را دیدم که دارد پاهایش را می شوید. مراقب او بودم، دیدم بعد وضو گرفت و نماز خواند. حیرت کردم: این که مسلمان و نمازخوان است! ولی رابطه اش با من همان بود که بود.
🔹شب شد. پشت سر من دو تا دانشجوی تربتی بودند. آنها هم میخواستند ایام تعطیلات بروند خراسان (تربت). او برعکس، هرچه که نسبت به من اظهار تنفر و خشونت داشت، نسبت به آنها مهربانی میکرد. شب از یکی از آنها خواهش کرد که بیاید کنارش با هم صحبت کنند تا خوابش نبرد. او هم رفت. دیدم این راننده دارد سرگذشت خودش را برای آن دانشجو میگوید. من هم به دقت گوش میکردم که بشنوم.
🔹 اولًا از مردم مشهد گفت که از آنهایشان که با آخوندها ارتباط دارند بدم میآید. گفت: خلاصه این را بدان که در میان همه فامیل من، تنها کسی که راننده است منم. باقی دیگر، دکتر و مهندس و تاجر و افسر هستند.
🔹من سرگذشتی دارم. پدر من آدم مسلمان و بسیار متدینی بود. من بچه بودم، مرا به دبستان فرستاد. پیشنماز محلّه از این مطلب خبردار شد، آمد پیش پدرم گفت: تو بچهات را به مدرسه فرستادهای؟! ای وای! مگر نمیدانی که اگر بچهات به مدرسه برود لامذهب میشود؟ پدر من هم از بس آدم عوامی بود، این حرف را باور کرد و دیگر نگذاشت دنبال درس بروم. یک روز بعد از اینکه زن و بچه پیدا کردم فهمیدم که اصلًا من سواد ندارم.
🔹معمّا برای من حل شد که این آدم، بیچاره خودش مسلمان است ولی خودش را بدبختِ صنفِ من میداند، می گوید: این عمامه به سرها هستند که ما را بدبخت کردند.
🔹این یک جور نهی از منکر است، یعنی رماندن، بدبخت کردن مردم و دشمن ساختن مردم با دین و روحانیت. بعد من پیش خود گفتم: خدا پدرش را بیامرزد که فقط با آخوندها دشمن است، با اسلام دشمن نشد؛ باز نمازش را میخواند، روزه اش را میگیرد، به زیارت امام رضا(ع) میرود.
📙 حماسه حسینی، ج۱، ص۸-۲۳۶(با اندک تلخیص)
e
t
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کنـد . پس، چون حطام دنیا و لذائذ عالم ملک را رو به زوال و تغیر دید و عواقـب امـر آنهـا را فـساد و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
مقام اول در آداب مطلق لباس است
بدان که نفس ناطقه انسانیه حقیقتى است که در عین وحدت و کمـال بـساطت داراى نـشئاتى
است که عمده آن به طریق کلّى سه نشئه است : اول، نشئه ملکیه دنیاویه ظاهره، که مظهـر آن
حواس ظاهره، و قشر ادناى آن بدن ملکیه است .
دوم، نشئه برزخیه متوسطه، که مظهر آن، حواس باطنه و بدن برزخى و قالب مثالى است .
سوم، نشئه غیبیه باطنیه است که مظهر آن، قلب و شئون قلبیه است . و نسبت هر یـک از ایـن
مراتب به دیگرى نسبت ظاهریت و باطنیت و جلوه و متجلّى است؛ و از این جهت است که آثـار
و خواص و انفعالات هر مرتبه اى به مرتبه دیگر سرایت مىکند؛ چنانچه اگر مثلًـا حاسـه بـصرى
چیزى را ادراك کند، از آن اثرى در حس بصر برزخى واقع شود به مناسـبت آن نـشئه؛ و از آن
اثرى در بصر قلبىِ باطنى واقع شود به مناسبت آن نشئه . و همین طور آثار قلبیـه در دو نـشئه
دیگر نیز ظاهر گردد . و این مطلب علاوه بر آنکه مطابق برهان قوى متین است مطابق با وجدان
نیز هست . و از این جهت است که جمیع آداب صوریه شرعیه را در باطن اثر بلکه آثـارى اسـت؛
و هر یک از اخلاق جمیله را، که از حظوظ مقام برزخیت نفس است، نیز در ظاهر و باطن آثارى
است؛ و هر یک از معارف الهیه و عقاید حقّه را در دو نشئه برزخیه و ظاهره آثارى اسـت . مثلًـا،
آداب الصلاة امام خمینى رضوان االله تعالی عل هی
ایمان به این که متصرّف در مملکت وجود و عـوالم غیـب و شـهود حـق تعـالى اسـت و دیگـر
موجودات را تصرّفى نیست مگر تصرّف اذنى ظلّى، موجب بسیارى از کمالات نفـسانیه و اخـلاق
فاضله انسانیه گردد، مثل توکّل و اعتماد به ح ق و قطع طمع از مخلوق که ام الکمالات اسـت؛ و
موجب بسیارى از اعمال صالحه و افعال حسنه و ترك بسیارى از قبایح شود . و همین طور سایر
معارف که تعداد هر یک و تأثیرات آن از حوصله این اوراق و قلم شکسته نویسنده خارج اسـت،
و محتاج به تحریر کتابى ضخیم است که از قلم توان اى اهل معرفتى یا از نفس گرم اهـل حـالى
فراهم شود: دست ما کوتاه و خرما بر نخیل(135 .(
و همین طور مثلًا خُلق رضا، که یکى از اخلاق کمالیه انسانیه است، در تـصفیه و تجلیـه نفـس
تأثیرات بسیارى دارد که قلب را مورد تجلّیات خاصه الهیه قرار مـى دهـد و ایمـان را بـه کمـال
ایمان، و کمال ایمان را به طمأنینه، و طمأنینه را به کمال آن، و کمال آن را بـه مـشاهده، و آن
را به کمال مشاهده، و کمال آن را بـه معاشـقه، و معاشـقه را بـه کمـال آن، و کمـال آن را بـه
مراوده، و مراوده را به کمال آن، و کمال آن را به مواصله، و مواصله را به کمـال آن، و آ نچـه در
وهم من و تو ناید ترقّى دهد؛ و در ملک بدن و آثار و افعال صوریه که شاخ و برگ است تأثیرات
غریبى دارد : سمع و بصر و دیگر قوى ( و اعضا را الهى کند و سرّ کُنْتسمعه و بـصرَه 1 (را تـا
اندازهاى ظاهر گرداند . و چنانچه آن مراتب را در ظاهر تأثیر بلکه تأثیرات اسـت، هیـأت ظـاهر و
جمیع حرکات و سکنات عادیه و غیر عادیه و تمام تروك و افعال را در آنها نیـز تـأثیراتى اسـت
بس عجیب، که گاه شود که با یک نظر از روى حقارت به یکى از بندگان خـدا سـالک را از اوج
اعلى به اسفل سافلین پرتاب کند و جبران آن را به سالهاى دراز نتواند بنماید .
و چون قلبهاى بیچاره ما ضعیف و ناتوان است و چون بید مجنون از نسیم ملایمـى بـه لـرزه در
آید و حال سکونت خود را از دست بدهد، پس لازم است که حتّى در امور عادیـه، کـه یکـى از
آنها اتّخاذ لباس است، ملاحظه حالات قلبیه نموده نگاهـدارى قلـب را بکنـیم . و چـون نفـس و
شیطان را دامهایى بس محکم و تسویلاتى بس دقیق است که احاطه به آن از طاقت مـا خـارج
است، ناچار تا اندازه قدرت و نطاق وسع خود در مقابل آنها قیام و از حق تعالى در همه حـالات
طلب توفیق و تأیید نماییم .
پس، گوییم که پس از آن که واضح شد که باطن را در ظاهر و ظـا هر را در بـاطن تـأثیر اسـت،
انسان طالب حق و ترقّى روحانى باید در انتخاب ماده و هیأت لباس آنچه را که در روح تأثیر بد
دارد و قلب را از استقامت خارج و از حق غافل مى کند و وجهه روح را دنیایى مى نمایـد احتـراز
کند. و گمان نشود که تسویل شیطان و تدلیس نفس اماره فقط در لباس فاخر زیبا و تجمـل و
تزین است، بلکه گاه شود که انسان را به واسطه لباس مندرس و بى ارزش از درجه اعتبار ساقط
نماید؛ و از این جهت انسان باید از لباس شهرت، بلکه مطلق مشى بر خلاف معمول و متعـارف،
احتراز نماید . چنانچه از لباسهاى فاخر که ماده و جنس آن سنگی ن قیمت و هیـأت و بـرش آن
جالب توجه و انگشت نما است باید احتراز کند؛ زیرا قلب ما بـسیار ضـعیف و سـخت بـى ثبـات
است، به مجرّد فى الجمله امتیاز و تعینى مى لغزد و از اعتدال منحرف مى شود. چـه بـسا باشـد
انسان بیچاره ضعیفى که از تمام مراحل شرف و انسانیت و عزّت نفس و کم ال آدمیـت عـارى و
برى است
به واسطه دو سه زرع پارچه ابریشمى و یا پشمى که در بـرش و دوخـت آن تقلیـد از
اجانب کرده یا آنکه با چندین ننگ و شرف فروشى آن را تحصیل نموده بر بندگان خدا به نظـر
حقارت و کبر و ناز نگاه و هیچ موجودى را به چیزى نشمرد؛ و این نیست جـز از کمـال ضـعف
نفس و کوچکى ظرفیت که فضلات کرم و لباس گوسفند را مایه اعتبار و شرف خود پندارد .
اى بیچاره انسان، چقدر مخلوق ضعیف بى مایهاى هستى؛ تو باید فخر عالم امکان و خلاصه کون
و مکان باشى؛ تو آدم زاده اى، باید معلّم اسماء و صفات باشى؛ تو خلیفه زادهاى، بایـد از ا ز آیـات
باهرات باشى - تو را ز کنگره عرش مى زنند صفیر (137 .(بدبخت ناخلف، یـک مـشت فـضلات و
ملبوسات حیوانات بیچاره را غصب نمودى و با آن افتخار فروشى مى کنـى؛ ایـن افتخـار از کـرم
ابریشم و گوسفند و شتر و سنجاب و روباه است، چرا با لباس دیگران فخریه مى کنى و با افتخار
دیگران ناز و تکبر مىنمائى .
بالجمله، همان طور که ماده و جنس لباس و پر قیمت و پر زینت بـودن آن را در نفـوس تـأثیر
است، از این جهت حضرت امیر فرموده - چنانچه قطـب راونـدى علیـه الرّحمـۀ روایـت کـرده : -
کسى که لباس عالى بپوشد لا بداست از تکبر و لا بد است براى متک بر آتش. در هیـأت و طـرز
برش و دوخت آن آثارى است؛ که گاه شود که انسان به واسطه آن که لباس خـود را شـبیه بـه
اجانب نموده، عصبیت جاهلانه پیدا کند نسبت به آنهـا و از دوسـتان خـدا و رسـول منـضجر و
متنفّر گردد و دشمنان آنها محبوب او گردد . و از این جهت است که بـه حـسب روایـ ت، کـه از
حضرت صادق وارد است، خداى تبارك و تعالى به یکى از انبیاء وحى فرموده که به مؤمنین بگو
نپوشید لباس اعداى مرا، و نخورید همچون دشمنان من، و مشى نکنید همچون دشـمنان مـن،
تا دشمن من شوید چنانچه آنها دشمن منند(138
همان طور که لباسهاى خیلى فاخر را در نف وس تأثیر است، لباسهاى خیلـى پـست را چـه در
ماده و جنس و چه در هیئت و شکل در نفوس تأثیر است؛ و چه بسا باشـد کـه فـساد ایـن بـه
مراتب بالاتر از آن لباسهاى فاخر باشد؛ زیرا که نفس را مکایدى است بسیار دقیـق، همـین کـه
خود را از نوع ممتاز دید به اینکه خود لباس خشن و کرباس پوشیده و دیگران لباسـهاى نـرم و
لطیف پوشیدند، از معایب خود به واسطه حب به خود غفلت مى کنـد؛ و ایـن امـر عرضـى غیـر
مربوط به خود را مایه افتخار شمارد؛ و بسا باشد که به خود اعجاب کند و تکبر بر بندگان خـدا
کند و سایرین را از ساحت قدس حق دور داند و خود را از مقرّبی ن و خلّص عباد اللَّه داند؛ و چه
بسا مبتلا به ریا و دیگر مفاسد بزرگ شود . بیچاره از همـه مراتـب معرفـت و تقـوى و کمـالات
نفسانیه به لباس خشن و ژنده پوشى قناعت نموده، و از هزاران عیـب خـود کـه بزرگتـرین آنهـا
همین است که از سوء تأثیر این لباس پیدا شده غافل اسـت، و خـود را کـه از اولیـاى شـیطان
است اهل اللَّه محسوب دارد و بندگان خدا را ناچیز و بى ارزش داند. و همین طور بسا باشـد کـه
هیئت و طرز لباس انسان را مبتلا به مفاسد کند، چنانچه طورى لباس را ترتیـب دهـد کـه بـه
زهد و قدس مشهور شود .
بالجمله، لباس شهرت، چه در جانب افراط یا در جانب تفریط، از امورى است که قلـوب ضـعیفه
را متزلزل و از مکارم اخلاق منخلع مى نماید و موجب عجب و ریا و کبر و افتخار شـود کـه هـر
یک از آنها از امهات رذائل نفسانیه بلکه موجب رکون به دنیا و دلبـستگى بـه آن گـردد کـه آن
رأس کلّ خطیئات و سرچشمه جمیع قبایح است . و در اح ادیث نیز اشـاره بـه بـسیارى از امـور
مذکوره گردیده؛ چنانچه در کافى شریف از حضرت صادق نقل کند کـه فرمـود : خـداى تعـالى
خشمناك مى ( باشد به شهرت لباس 139 .(
و هم از آن حضرت نقل نموده که فرمود: شهرت، خوب و بدش، در آتش است .
و هم از آن حضرت منقول است که خداوند از دو شهرت خشمناك مى شود: یکى شهرت لباس،
و یکى شهرت نماز(140 .(
و از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله حدیث شده که فرمـود : کـسى کـه در دنیـا لبـاس شـهرت
بپوشد، خداوند در آخرت لباس ذلّت به او مىپوشاند.(141
#آداب الصلاة امام خمینى رضوان االله تعالی علیه
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#صوت 🔹 چند دقیقه با #حکومت اسلامی ⬅️ قسمت پنجم... استاد #رحیم_پور ازغدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا