#گفتگو هزار عاشق دیوانه در من است (۲) سیده یاسمن رودباری 🔸دنیای بچه ها از نگاه شما چگونه است؟ 🔹من خیلی بچه ها و دنیای بچه ها را دوست دارم حتی وقتی مهمانی می روم اول سمت بچه ها می روم. اگر بچه ها را سرزنش کنیم وقتی می خواهیم از دل آن ها در بیاوریم فوری فراموش می کنند بچه ها کینه ای به دل نمی گیرند. در حال حاضر، ۳۵ یا ۳۶ دانش آموز دارم. حدود هشت یا ۹ نفر آن ها جدید هستند البته اکثریت از اتباع هستند. این را هم بگویم که من خیلی قانونمند هستم. اگر بین کلاس موبایلم زنگ بخورد جواب نمی دهم در حالی که کسی بالای سر من نیست و گزینشی انجام نمی شود. ولی احترام به قانون را حتی وسط جنگل هم رعایت می کنم. این بچه ها در شهریور ماه در آزمون های مدارس شرکت می کنند که پایه بالاتر بروند من در درجه ی اول اصول اولیه ی زندگی کردن را آموزش می دهم. آموزش فقط درس نیست. وقتی تصمیم می گیریم به عنوان معلم وارد شویم باید تمام سعی ما این باشد که بچه ها یاد بگیرند. در دنیای بچه ها که وارد می شوی، در درجه ی اول اصول اولیه ی آداب اجتماعی مثل سلام کردن و از این قبیل را آموزش می دهم. من به عنوان معلم تمام کارهای خانه داری را به بچه ها یاد می دهم. آموزش رفتار با اطرافیان از پدر و مادر گرفته تا غریبه ها. کلاس پختن غذا برای بچه ها می گذارم یا گاز روشن کردن، اتو کشیدن و همه چیز را یاد می دهم. من به اندازه ای حال و هوا و دنیای کودکان را دوست دارم که تا زمانی که جسمم یاری دهد کار می کنم. در حال حاضر متأسفانه سربالایی نمی توانم بروم. تدریس را در منزل انجام می دهم البته خیلی وقت ها هم یک گوشه ی پیاده رو سفره ای پهن می کردم و همونجا مشغول به تدریس می شدم. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#زیرگذرتاریخ به اهتزاز درآمدن پرچم انگلیس و آمریکا در خاک ایران تهران مصور در شماره ۲۳ فروردین ۱۳۴۲ از به اهتزاز درآمدن پرچم انگلیس در خاک ایران بر خلاف قواعد بین الملل خبر داده، می نویسد: «این کار در سال ۱۳۳۲ از سوی آمریکا انجام شد. شاهنشاه دستور دادند که پرچم کشورهای بیگانه را پایین بیاورند!» سفارت آمریکا در پاسخ به اعتراض وزارت خارجه ایران نوشت: «اگر جرأت دارید بیایید پرچم ما را پایین بیاورید!» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#اینفوگرافیک وظایف ما نسبت به معلم @zane_ruz

#مصاحبه_تخیلی وعده‌ی صادق مریم ابراهیمی شهرآباد «یک جمله از شما شنیدم و عاشقتون شدم.»عینکش را روی بینی اش بالا و پایین می برد: «چه جمله ای؟» نگاهم روی سنگ فرش های بزرگ و براق حرم خیره می ماند، می روم به بیست سال پیش: «پشت کنکوری بودم، مثلا توی اتاق خودم بودم، اما صدای تلویزیون بلند بود و مانع تمرکزم می شد. کتاب زیست جلوم باز بود و سؤالایی که تو حاشیه ی کتاب نوشته بودم رو یکی یکی می خوندم، چشمام رو می بستم و سعی می کردم تمرکز و جواب ها رو در ذهنم مرور کنم. رسیدم به بخش قلب و خون رسانی به بدن، اولین سؤال رو زیر لب خواندم: «عملکرد قلب به عنوان حیاتی ترین عضو بدن چگونه است؟» حواسم از درس پرت شد، تلویزیون داشت سخنرانی شما رو پخش می کرد این جمله تون، من رو از پای میز درس و کنکور بلند کرد و برد جلوی تلویزیون.» زودتر از من خودش می گوید: «فلسطین، قلب دنیای اسلامه.» ناراحتی توی صورتش موج می زند، ادامه می دهم: «تا اون روز و اون لحظه شما رو در حد شهید مطهری و ۱۲ اردیبهشت و روز معلم می شناختم، ولی از اون روز به بعد مطالعاتم درباره ی شما بیشتر شد، دانشجو که شدم رفتم و ۲۹ جلد کتاباتون رو خریدم.» لبخندی پدرانه می زند: «فقط خریدی یا خوندی؟» در جواب سؤالش من هم لبخند می زنم: «نه همه رو ولی چند جلدش رو چرا کامل خوندم. حماسه ی حسینی رو چندین بار خوندم.» زیر لب چندبار آهسته حماسه ی حسینی را تکرار می کند و توی افکارش غرق می شود. می خواهم به مناسبت بزرگداشت روز شهادت، از خود و زندگی اش برایم بگوید، چهره اش درهم می شود... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#مصاحبه_تخیلی نویسنده: #مریم_ابراهیمی_شهرآباد @zane_ruz

به نام خداوند پذیرنده توبه‌ها... 💖اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💖 🌻سلام! صبح پنجشنبه‌تون به‌خیر، روزتون نورانی و پر رحمت🌻 «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ ۖ وَمَنْ تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا. کسی که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده؛ و کسی که سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستادیم (و در برابر او، مسؤول نیستی).» (سوره مبارکه نساء، آیه ۸۰) @zane_ruz

#یادداشت خدا می‌داند و ما نمی‌دانیم حسنی خرازی بی دلیل سری به یکی از پیام رسان های گوشی زدم تا با بالا و پایین کردن پیام ها وقت بگذرانم که یکدفعه با پیام رفیق صمیمی ام مواجه شدم و دنیا مقابل چشمانم تیره و تار شد... شوک خبر آنقدر گیج و منگم کرده بود که فکر می کردم من دارم واژه ای را پس و پیش می خوانم و امکان ندارد آنچه نوشته شده، حقیقت داشته باشد اما خبر واقعیت داشت. واقعیتی تلخ که تلخی گزنده اش تا عمق وجودم نفوذ کرد. او نُه ماه انتظار کشیده بود تا ثمره ی وجودش را در آغوش بگیرد اما حالا دکترها خبر داده بودند که در اثر یک حادثه ی ناگهانی جسم بیجان دردانه اش را به جای آغوش گرم خود باید به دل خاک سرد بسپارد... با او تماس گرفتم تا در این لحظات نفس گیر همراهش باشم اما راستش خدا خدا می کردم بوق های تلفن همین طور ممتد ادامه یابد و صدای کسی از آن طرف خط نیاید که همین طور هم شد، آخر من چه می توانستم بگویم؟! کدام واژه و کلمه توان به دوش کشیدن سنگینی این بار را داشت تا من از آن برای تسکین دلش استفاده کنم؟! ولی بی معرفتی بود و خارج از قاموس دوستی... باید پیام می دادم و از حالش جویا می شدم... چند روزی از این حادثه می گذرد... هنوز هم جرأت نداشته ام صدایش را بشنوم یا به دیدارش بروم و کماکان از طریق پیام هر روز جویای احوالش هستم... حال خوشی ندارد و این طبیعی است شاید عجیب به نظر برسد اما گاهی به او غبطه می خورم... راستش من که خبر را شنیدم چنان ناراحت شدم و عنان از کف دادم که طلبکارانه با خدا حرف زدم و شکایت کردم از آنچه رخ داده... اما رفیق شفیقم هر باری که حال و روزش را پرسیدم جز شکر خدا چیزی به زبان نیاورده و مدام گفته است خواست و اراده خدا بود و او باید تسلیم امرش باشد... در همان بحبوبه ی شنیدن آن خبر تلخ هم جزو اولین چیزهایی که به زبان آورد این بود که دعا کن لبم به ناشکری باز نشود... هنگامه چنین اتفاقاتی تازه انسان می فهمد چقدر آن تبختر و غروری که گاهی دچارش می شود بیهوده است... تازه می فهمد اگر اتصالش را به عالم بالا از دست بدهد در برهوت دنیا و رخ دادن اتفاقاتی که عقل و درایت انسانی به هیچ وجه از حکمت آن سر درنمی آورد، چگونه مستأصل و سردرگم می شود... مطمئنا هر چه ریسمان اتصال و پیوند محکم تر باشد و ایمان و اعتقاد به اینکه خدا گفته «...چه بسا چيزی را خوش نداشته باشيد، حال آنكه خير شما در آن است يا چيزی را دوست داشته باشيد، حال آنكه شر شما در آن است. و خدا می داند و شما نمی دانيد.» قوی تر باشد، به دوش کشیدن بار سنگین چنین اتفاقاتی راحت تر می شود... بیایید با باور «خدا می داند و ما نمی دانیم» زندگی را شیرین تر کنیم... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#منبرک شیخ حسنعلی اصفهانی (نخودکی): بدانید و آگاه باشید، خداوند رحمت کند شما را، براستی که اساس طریقت حقیر بر این سه پایه، محکم و استوار است: ۱- غذای حلال ۲- توجه به نماز و حضور قلب در هنگام نماز ۳-بیداری قبل از اذان صبح. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#کدبانوگری خوراک کدو سبز و گوشت چرخ کرده 👩‍🍳مواد لازم: گوجه فرنگی: ۴ عدد پودر چیلی: ۱ قاشق غذاخوری کدو سبز: ۳ عدد پودر پیاز: قاشق چای خوری فلفل دلمه ای یا پاپریکا: ۱ عدد گوشت چرخ کرده: ۲۰۰ گرم سیر: ۲ حبه نمک و فلفل سیاه: به مقدار لازم زیره: ۱ قاشق چای خوری روغن: به مقدار لازم 👩‍🍳طرز تهیه: ابتدا کدوهای سبز را به شکل نگینی خرد کنید. سپس کمی نمک روی آن ها پاشیده و پس از گذشت ۵ دقیقه، آن ها را زیر آب سرد بشویید و در آبکش بگذارید. گوشت چرخ کرده را به همراه سیر رنده شده و پودر چیلی، زیره و پودر پیاز درون تابه ای با مقداری روغن بریزید و خوب تفت دهید تا گوشت کاملاً پخته و تغییر رنگ دهد. پس از آن که گوشت کمی پخته و تغییر رنگ داد، فلفل دلمه ای یا پاپریکا را نیز به مخلوط اضافه کنید. سپس گوجه فرنگی ها را به صورت پوره یا خردشده به مواد درون تابه اضافه کنید. مواد را خوب هم بزنید و سپس تابه را روی حرارت متوسط قرار دهید و اجازه دهید تا برای ۱۰ دقیقه با هم بپزند، تا آب اضافه گوجه فرنگی کاملاً تبخیر شود و مواد کمی نرم شوند. کدوها را به مخلوط گوشت و سایر مواد اضافه کنید. مواد را به خوبی با هم مخلوط کرده، سپس درب تابه را بگذارید و اجازه دهید تا کدوها برای حدود ۱۰ دقیقه یا تا زمانی که کاملاً پخته و نرم شوند، بپزند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97