به نام خداوند روزی دهنده... 💛اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💛 اعضای محترم کانال زن روز، سلام! صبح سه‌شنبه سرد پاییزی‌تون به‌خیر و شادی. 💐🌿 «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ. فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ. ما به سوی امتهایی که پیش از تو بودند، (پیامبرانی) فرستادیم؛ (و هنگامی که با این پیامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدّت و رنج و ناراحتی مواجه ساختیم؛ شاید (بیدار شوند و در برابر حق،) خضوع کنند و تسلیم گردند! چرا هنگامی که مجازات ما به آنان رسید، (خضوع نکردند و) تسلیم نشدند؟! بلکه دلهای آنها قساوت پیدا کرد؛ و شیطان، هر کاری را که می‌کردند، در نظرشان زینت داد!» (سوره مبارکه انعام، آیات ۴۲ و ۴۳) @zane_ruz

#یادداشت شکوه شهادت یحیی مریم جهانگیری زرگانی هرسال در هالیوود میلیون ها دلار هزینه می شود برای ساخت فیلم ها و سریال هایی درباره ی ابرقهرمان های شکست ناپذیر و شجاعی که هرگز پا پس نمی کشند و از دشمن روی برنمی گردانند و جهان، خصوصا کودکان و نوجوانان تشنه ی تماشای چنین قهرمان هایی هستند. اما این بار خداوند چنین رقم زد که یکی از این قهرمانان نه در مقابل پرده های آبی و در پس جلوه های ویژه که در جهانی واقعی در شرق عالم و در خاکی مقدس سر بلند کند. یحیی السنوار! مردی که غرور و زکاوت از چهره اش می بارید و سال ها مبارزه با شقی ترین قوم دنیا و اسارت در زندان های مخوفش، از او مجاهدی نستوه ساخته بود و مقدر شده بود یحیی آخرین سکانس زندگی اش را برخلاف شایعاتی که درباره اش ساخته بودند نه در تونل ها و با لباس زنانه که در قلب ویرانه های وطنش با لباس رزم بازی کند. آدم دلش می خواهد ساعت ها در خلوت بنشیند و تصاویر ضبط شده ی آن کوادکوپتر را در سکوت تماشا کند... آخرین سکانس زندگی یک مظلومِ مقتدر... شاید اگر بهترین گروه فیلم سازی دنیا را هم آورده بودند، نمی توانستند چنان صحنه ی باشکوهی خلق کنند. همه چیز در آن صحنه عالی چیده شده بود. مردی شکسته با زخمی عمیق بر دستش، روی مبلی در خانه ای ویران نشسته. چهره اش پوشیده در چفیه است و نگاه نافذش به دوربین کوادکوپتر دوخته شده. زخمیِ مغرور نشسته در غبار ویرانه های خاکش، آخرین نگاه ها را به دشمن خونی اش می دوزد و آخرین سلاحش که تکه ای چوب بیشتر نیست را به سوی او پرتاب می کند و به دنیا نشان می دهد مردمش در چه جنگ نابرابری مقابل دشمنِ تا بن دندان مسلح قرار دارند. و داشته هایش اسلحه ای چسب کاری شده، کتاب دعایی خاک آلود، عطر و بسته ای آبنبات بود. مجموعه ای از داشته های طبیعی زندگی یک مجاهد قهرمان... و حال باید گفت ابوابراهیم! آخرین سکانس زندگی ات را در نهایت شکوه و اقتدار بازی کردی... میلیون ها کودک و نوجوان در سراسر جهان شهادت عزت مندانه ی تو را تماشا خواهند کرد و راه تو خواه ناخواه ادامه پیدا خواهد کرد و حتی دشمنت چاره ای ندارد جز اینکه تو را بستاید... آسوده بخواب یحیی! رؤیای فلسطین آزاد امروز بیشتر از هر زمان دیگری دست یافتنی است. دور نیست روزهایی که کودکان سرزمینت در هوای پاک و بدون حضور نفس های کثیف سگ های صهیونی نفس بکشند و پرتقال های غمگین سرزمینت دوباره عطرشان را در آسمان آبی فلسطین آزاد پراکنده سازند... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#منبرک نتیجهٔ باور و توجه به امام زمان حجت‌الاسلام حامد کاشانی کسی که باور و توجه به امامت «امام زمان» ارواحنا فداه و اوصاف و صفات حضرت داشته باشد، تقریبا تمام امور دینی‌اش درست می‌شود. مثلا من وقتی در یک جمعی نشسته باشم ممکن است لاطائلات هم بگویم، اما وقتی یک عالمی وارد جمع شود، بیشتر حواسم را جمع می‌کنم. اگر مثلاً فرض کنید یک مرجع تقلید هم بیاید من حواسم را بیشتر جمع می‌کنم، کمتر آلودگی در کلامم پیدا می‌شود و دقتم را بیشتر می‌کنم. حالا اگر امام بیاید و در جلسه بنشیند، دیگر لال می‌شوم! اگر کسی متوجه حضور حضرت و احاطهٔ ایشان باشد، زندگی‌اش تغییر می‌کند. اصلا نقطهٔ سیروسلوک انسان عوض می‌شود. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#کدبانوگری سوپ گل‌کلم 👩‍🍳مواد لازم: گل کلم: ۵۰۰ گرم پیاز: ۱ عدد هویج متوسط: ۲ عدد سیب زمینی متوسط: ۲ عدد سیر: ۱ حبه شوید: ۵ شاخه شیر: ۱ لیوان آرد گندم: ۱ قاشق غذاخوری کره: ۱ قاشق غذاخوری روغن زیتون: ۱ قاشق غذاخوری فلفل سیاه: ۱ قاشق چای خوری نمک: به میزان لازم 👩‍🍳طرز تهیه: ابتدا همه سبزیجات را خوب بشویید؛ سپس گل کلم، هویج و سیب زمینی را خرد کنید و داخل یک قابلمه بریزید و همراه با آب بجوشانید. پیاز را پوست و سپس به صورت خیلی ریز خرد کنید و همراه با یک قاشق غذاخوری روغن زیتون داخل یک قابلمه مناسب تفت بدهید؛ سپس سیر رنده شده را اضافه کنید و یک دقیقه دیگر آن را تفت بدهید. سپس کره و آرد را به قابلمه اضافه کنید و سه دقیقه با پیاز تفت بدهید. کمی از آب سبزیجاتی که جوشاندید را به قابلمه اضافه کنید تا آرد کاملاً حل شود؛ سپس همه ی سبزیجات پخته را همراه با آب به قابلمه سوپ اضافه کنید. حالا شیر را همراه با نمک و فلفل به سوپ اضافه کنید و اجازه بدهید سوپ چند دقیقه بجوشد؛ سپس با گوشت کوب برقی همه مواد سوپ را بزنید تا له شود. اجازه بدهید ۱۰ دقیقه دیگر با حرارت کم بجوشد؛ سپس شوید خرد شده را اضافه و اجاق گاز را خاموش کنید. می توانید آن را همراه با آبلیموی تازه میل کنید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#ینگه_دنیا وقت آن است که آمریکا، آمریکا را نجات دهد! یک تحلیل گر و فعال ایرلندی در توئیتی آورده است: ارتش شما از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون، ۱۰ میلیون غیرنظامی رو کشته. آنها کشوری که تابه حال از سلاح های هسته ای استفاده کرده، دولت شما ده ها دموکراسی رو سرنگون کرده؛ رهبران منتخب رو ترور کرده و از رژیم های نسل کش حمایت کرده. شما ۹۰۰ پایگاه نظامی در سراسر جهان دارید. شما یک تریلیون دلار در سال، خرج جنگ می کنید؛ در حالی که آمریکایی هایی در فقر و گرسنگی زندگی می کنند. جامعه ای که از زمان جنگ داخلی، بیش از هر زمان دیگری دچار اختلاف شده. وقت آن است که آمریکا، آمریکا رو نجات بده. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#عطارباشی در فصل پاییز، استحمام با آب گرم همراه با روغن مالی در حمام با روغن هایی مانند روغن بادام شیرین یا بابونه یا کنجد هم به پیشگیری از بروز خشکی های پوست و لطیف و حالت پذیر ماندن پوست در پاییز کمک می کند، زیرا در این فصل بسیاری از افراد به خشکی پوست، خارش، اگزما، خون ریزی و ترک پوست دچار می شوند. همچنین استفاده از بوهای خوش مانند بوی عنبر، گلاب و گل هایی مانند نرگس و ایجاد حالت فرح و شادی در این فصل توصیه می شود تا از بروز مشکلات روحی و روانی در این فصول پیشگیری شود. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#یار_مهربان فضای شهر تبریز، بازار قدیمی و سرپوشیده ی فرش، جنگل ها، مراتع و کوه های اطراف تبریز، به خوبی در رمان توصیف و فضاسازی شده اند. اما مضمون داستان، به پیوند ناگسستنی طبیعت با انسان اشاره دارد. پیوندی که معنا و عرفان را در لایه های لطیف روح بشری به حرکت در می آورد و اگر به عمق آن توجه کنیم، فلسفه ی وجود آدمی می شود. کربلایی لو، در نگاه اول، یک داستان محیط زیستی نوشته است؛ و ما را وارد حلقه ی نگهبانان طبیعت می کند. لکن در نگاه موشکافانه، به دنبال نشان دادن مأمنیست که ذهن آشفته و روح متلاطم انسان معاصر را به آرامش می رساند. همچنین فرهنگ و زبان آذری، در بخش هایی از کتاب، برجسته بوده و دیالوگ ها با ترجمه ی فارسی آمده اند. مطالعه ی این رمان را به جوانانی که خوش دارند با کلمات، درگیر شوند، توصیه می کنم. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#یار_مهربان معرفی کتاب «قاراچوبان» نوشته‌ی مرتضی کربلایی لو رؤیا حسینی در توالی تاریخ، بینش ها و ارزش ها، به شکل افسانه و اسطوره درمی آیند تا نسل به نسل منتقل شوند و ماندگار بمانند. افسانه ی قاراچوبان، در معنای چوپان بزرگ، انسان برگزیده ایست که رهبری و هدایت دیگر شبانان و چوپانان را به عهده دارد. فضای رمان قاراچوبان هم، به همین تناسب، رازآلود و افسانه ای است. عیار، پسر هفده ساله ی باهوشی است که هنوز نمی داند باید در کدام سمت وسو قرار بگیرد. نه انگیزه ای برای ادامه تحصیل دارد و نه سر هیچ کاری، به ثبات می رسد. سید که مرد جاافتاده و جبهه رفته ای است، به او دفتری در کتاب خانه می دهد تا کارهای بخش ادبیات داستانی را انجام دهد. عیار در رودربایسی قبول می کند، اما بلافاصله نامه ی استعفایی می نویسد. اما از طبقه ی بالا ی دفتر عیار، صدای سِحرآمیز نغمه ی دختری می آید که او را میخ کوب می کند. عیار ناخودآگاه برای شنیدن مکرر صدا، به کار ادامه می دهد. اما او یک دختر معمولی نیست. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#داستان خروسک زهرا افخمی نیا سرم را بالا می گیرم. از تاکسی بیرون را نگاه می کنم. توی دلم را می سابند. اگر خوب نشود چه؟! صبح باز صدای ناله می آمد. قطره قطره های اشکم می چکد روی مانتو. باز باید بشورمش. قوز کرده ام. تکیه می دهم به صندلی عقب پراید آژانس. بعد از پیچ کوچه نگهبان جوان تازه استخدامی شرکت را می بینم. بیست و پنج هزار تومانی که پنج هزاری اش را تا اینجا بین دوتا زانوی به هم چسبیده ام صاف کرده ام را مرتب می کنم. پیامک مامان می رسد «امروز رو مرخصی بگیر و برگرد سوسن» هرچه زنگ می زنم جواب نمی دهد... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#داستان نویسنده: #زهرا_افخمی_نیا @zane_ruz

بسم‌الله الرحمن الرحیم... 💛اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💛 🍃سلام! صبح چهارشنبه پاییزی‌تون به خیر و پر برکت ان شاالله🍂 «فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّىٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ. (آری،) هنگامی که (اندرزها سودی نبخشید، و) آنچه را به آنها یادآوری شده بود فراموش کردند، درهای همه چیز (از نعمتها) را به روی آنها گشودیم؛ تا (کاملا) ً خوشحال شدند (و دل به آن بستند)؛ ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم)؛ در این هنگام، همگی مأیوس شدند؛ (و درهای امید به روی آنها بسته شد).» (سوره مبارکه انعام، آیه ۴۴) @zane_ruz