eitaa logo
بصیرت و تشکیلات اسلامی
496 دنبال‌کننده
421 عکس
705 ویدیو
125 فایل
ارائه محتوای تشکیلاتی و مباحث مهدوی... 🏷🏷🏷🏷🏷 #امام_زمان (ارواحنافداه) #تشکیلات_اسلامی #تربیت_اسلامی سایت رسمی: 🌐 ziaossalehin.ir #️⃣ کانال و صفحه ویراستی: @ziaossalehin @sardabir313
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 رفیق بازی نوجوانان 🔹 رفیق‌بازی در روزهای بلوغ 🔻 نوجوان دوست دارد با افراد هم سن‌وسال خود باشد. این هم قسمتی از زندگی طبیعی هر فردی است. این گروه در واقع افرادی هم سن‌وسال است که علایق و فعالیت یکسانی دارند. مربی باید از نیاز وابستگی نوجوان به یک گروه آگاه باشند. به دلیل اهمیت این مسئله باید در انتخاب دوست به نوجوانان سهیم باشید. ▫️ نوجوان دانش و تجربه بزرگ‌ترهای خود را ندارد، بنابراین نمی‌داند به چه کسی اعتماد کند. اما از طریق آزمون‌وخطا واقعیت‌ها را یاد می‌گیرد. پس شما همیشه باید دردسترس باشید. از او حمایت کنید، تا در گذر از تجربه‌های تلخ و دشوار این دوران او را یاری دهید. ▫️ گاهی نوجوان از موقعیت اجتماعی بسیار مطلوب کنار گذاشته می‌شود. او در نتیجه این مسئله دچار افسردگی می‌شود. مربی آگاه و دانا باید کمک کند تا نوجوان با نکات مثبت شخصیت خود آشنا شده و به ارزش خود پی ببرد. در این دوران نوجوان بسیاری از دستورات والدین و مربی را نادیده می‌گیرد، او تمایل دارد گستاخ، عجول و به آداب اجتماعی بی‌توجه باشد پس با نوجوان همان گونه رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند. سعی کنید مشکل را بیابید و حل کنید. ▫️ در دوران حساس نوجوانی روابط با همسالان ممکن است زیان‌آور باشد. اگر او از طرف دوستان مورد تمسخر قرار گیرد و به او بی‌اعتنایی شود، دچار اضطراب می‌شود. همین باعث می‌شود نوجوان واکنش اجتنابی از خود نشان دهد. واضح است که نوجوان نیاز دارد در چنین دوران حساسی، احساسات، تردیدها و رؤیاهای خود را با کسی در میان بگذارد. ▫️ بهتر است روابط دوستی با همسالان خود داشته باشد. به دلیل اهمیت همسالان در این سن، انگیزه نوجوان برای هم‌نوایی باارزش‌ها و آداب‌ورسوم گروه همسالان افزایش می‌یابد. البته در اوایل دوران نوجوانی و پیش از آن نیاز به هم‌نوایی با همسالان زیاد است. اما از اواسط نوجوانی تا اواخر از میزان آن کاسته می‌شود. آنها که گرایش به سرزنش خود دارند، بیشتر تحت‌تأثیر همسالان خود هستند. ▫️ نوجوانی که عزت‌نفس بالایی دارد و احساس توانمندی در خود می‌بیند کمتر با گروه همسالان هم‌نوایی می‌کند. شما هر چقدر با نوجوان تفاهم داشته باشید، بالاخره از قدرت نفوذ محدودی برخوردارید. زیرا نوجوان به راهنمایی، حمایت و همکاری همسالان خود نیاز دارد. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 بچه‌ها عاشق تشویق شدن هستند 🔹 رفتار قابل قبول را تشویق کنید بچه‌ها عاشق تشویق و تحسین هستند، به‌خصوص اگر از طرف پدر و مادر یا کسی باشد که دوست‌شان دارند. بیشتر اوقات پدر و مادر فقط در قبال رفتارهای نامقبول فرزندشان از خود واکنش نشان می‌دهند و موفقیت‌ها و اعمال مثبت آنان را به‌طور کامل نادیده می‌گیرند؛ اين‌كار ممکن است با نتیجه معکوس همراه باشد. به هر حال، بچه‌ها به توجه نیاز دارند و این احتیاج را حتی اگر شده با انجام کارهای بد برآورده می کنند. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 چگونه می‌توان برای همه مربی بود؟ 🔻 چطور می‌شود برای همه بود و همه اوقات را به تربیت گذراند در حالی‌که یک مربی نیز زندگی شخصی خود و گرفتاری‌های روزمره خویش را داراست!؟ پاسخ این سؤال بسیار راحت است؛ فقط کمی درد دین داشتن و عشق به تعلیم و هدایت را نیاز دارد. 🔹 یقیناً کسی توقع ندارد یک مربی، با افراد خانواده، دوستان قدیمی، کسبه محل و یا راننده تاکسی و اتوبوس همان برخوردی را داشته باشد که با افراد گروه یا شاگردان کلاس دارد. 🔹 در مرحله اول، باید نیازها و ظرفیت‌های افراد را تشخصی داد و بعد با توجه به ظرفیت خود، از بیت آنها اولویت‌بندی نمود و نوع برخورد و شیوه تربیتی را مشخص کرد. به‌عنوان مثال، مربی هرگز نمی‌تواند مقدار زمانی که برای تربیت یک دانش‌آموز یا نوجوان عضو گروهش صرف می‌کند را برای مغازه‌دار نزدیک محل زندگی‌اش نیز صرف کند و اصلاً نیاز این مغازه‌دار هم به اندازه نیاز آن نوجوان نخواهد بود. مثلاً نمی‌شود برای مغازه‌دار هم اردویی برگزار کرد یا او را مجبور به شرکت در کلاس خاصی نمود یا یک سلسله مباحث را برای او مطرح کرد. 🔹 بلکه مربی می‌تواند با شناخت ظرفیت و نیاز افراد پیرامون خویش، تشخیص دهد که برای مغازه‌دار سر کوچه نیز از نگاه تربیتی کافی است که هنگام خرید یا عبور از مغازه او با لحنی صمیمی سلام کرده و سری تکان دهد. همین کار کوچک، بی‌هزینه و به‌ظاهر بی‌اهمیت می‌تواند پیام‌های تربیتی مناسبی را دربرداشته باشد. 🔹 در بررسی سیره تبلیغی پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله و سلّم) دیده می‌شود که ایشان از هر بهانه و فرصت برای هدایت، روشن‌گری و تبلیغ استفاده کرده و شیوه‌های متعدد تبلیغی را با توجه به فهم، گروه سنی، میزان استعداد، موقعیت اجتماعی و موقعیت زمانی و مکانی به کار می‌بستند. 🔹 گاهی با ، گاهی با تندی، گاهی در قالب یک مثل و حکایت، برخی موارد با اشک و گریه، با خنده و شوخی، با توبیخ و تنبیه، با مناظرات علمی و صحبت‌های منطقی، با سفره انداختن و میهمان کردن افراد و حتی با نمایش‌های عملی و… 🔹 یک مربی مؤفق کسی است که از هر فرصتی برای پیام دادن به شیوه‌های گوناگون استفاده می‌کند، شیوه‌ها و موقعیت‌هایی مانند: «کلاس‌های علمی، همایش‌ها، نمایش فیلم، سخنرانی در ضمن روشه و توسل، هنگام ابراز محبت‌های خصوصی، تک‌جمله‌های بی ربط در لحظات سکوت، در حین برنامه‌های ورزشی، در غالب مشاوره راجع مشکلات، جلسات پرسش و پاسخ، در ابتدای دیدار، هنگام خداحافظی، نمایش تئاتر، اردوها، برنامه‌های زیارتی، گپ‌های دوستانه و دسته‌جمعی، معرفی کتاب، معرفی سایت، هدیه دادن نرم‌افزارها و یا سی‌دی‌های مناسب، تذکرهای جدی و توبیخی، روزنامه دیواری، نشریه، مقاله، جشن‌ها و اعیاد، خوب عمل کردن و تقید خود به ارزش‌ها و…» 🔹 هر کسی قصد تربیت داشته باشد چه مربی باشد، چه مدیر و یا حتی پدر و مادر، ناگزیر است از استفاده هوشمندانه فرصت‌ها و به‌کارگیری ابراز مختلف تربیتی… 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 علت دین گریزی جوانان ↩️ چرا برخی جوانان دین گریز هستند؟ 🔻 قبل از بیان جواب، توجه به این نکته لازم است که دین گریزی عده ای از جوانان نباید ما را نسبت به قشر جوان بدبین کند و این حقیقت که نسل جوان امروز ما در طول تاریخ، بی نظیر است را از نظر بیندازد. در حال حاضر، جوانان ما از درک بسیار بالایی در امور دینی برخوردار هستند و گرایش بسیار زیادی به معنویت دارند و شاهد بر این مدعا آمار روزافزون ورود به حوزه های علمیه، استقبال روبه رشد از مراسم اعتکاف و... است. در سخنان مقام معظم رهبری حفظه الله هم ما شاهد هستیم که نسل جوان را امید و آینده ی این مملکت می دانند و همین جوانان را عامل شکست فتنه های دشمنان اسلام بیان می کنند. دین گریزی، در طول تاریخ همواره جزو دغدغه های بزرگان دین بوده و این مسأله به جوانان اختصاص ندارد؛ بلکه به همه اقشار و سنین مربوط می شود و علل زیادی می تواند داشته باشد. در ایجا به تعدادی از این عوامل اشاره می شود: ۱. گاهی دین گریزی معلول جهل به دین است، اگر انسان، دین حقیقی را که اسلام الهی است از طریق قرآن و اهل بیت علیهم السلام بشناسد و خود هم خواهان خوشبختی دنیا و آخرت خود باشد، از دین گریزی دست برمی دارد. ۲. گاهی دین گریزی معلول عملکرد خشن خانواده های دیندار در دینداری است؛ خانواده هایی که بددین و دیندار بدی هستند سبب دین گریزی نسل خود می باشند. ۳. گاهی سبب دین گریزی، عملکرد زشت بعضی مدّعیان تولی و حکومت است که نام اسلام را یدک می کشند؛ افراد ضعیف الإراده و ناآگاه وقتی عملکرد زشت آنها را می بینند، دین گریز می شوند. و چه نیکوست اگر دین گریزان و به ویژه جوانان دین گریز، به جای این که معیار عدم پذیرش دین را خانواده خشونت گرا، یا مدّعیان دینداری و حکومت دینی قرار دهند، کتاب خدا، قرآن مجید و فرهنگ اهل بیت علیهم السلام و روش دینداران واقعی و معتدل و مستقیم را معیار و میزان برای پذیرفتن دین قرار دهند و از دین گریزی که سبب خرابی دنیا و آخرت است بگریزند. ۴. روش‏های نادرست در آموزش دینی در دوران کودکی و نوجوانی؛ ضعف و سستی بنیان‏های دینی در برخی از خانواده‏ها که منجر به عدم تربیت و پروش صحیح جوانان شده است. غفلت والدین از تربیت دینی فرزندان و عدم توجه آنها به مسائل معنوی و صرف تمام سعی خود در برطرف کردن نیازهای مادی باعث می شود که فرزندان، بدون داشتن اعتقادات صحیح و محکم رشد کرده و وارد اجتماع شوند و به همین خاطر در مقابل مفاسد و انحرافات موجود در جامعه هیچگونه مصونیتی نداشته باشند و با فراهم شدن زمینه گناه در آن وارد شوند. ۵. تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد و القای شبهه درباره دین که گاهی پاسخ آن را ندیده اند و در ذهن برخی جای گرفته است؛ این امر گاهی در غالب تهاجم فرهنگی و تولیدات فرهنگی و فیلم و ماهواره و ... بوده و گاهی نیز از طریق القای شبهاتی که به نظر آنها دین درباره آنها پاسخی ندارد. ۶. عملکرد منفی و نامطلوب بعضی از دستگاه‏های فرهنگی در سال‏های اخیر و میدان دادن به افراد و عناصر غیرمعتقد به نظام اسلامی، و ترویج فرهنگ غربی از سوی آنان ۷. کم‏کاری نیروها و دستگاه‏های انقلابی در تولید برنامه ‏های سالم و جذاب و مفیدی که بتواند اوقات فراغت جوانان را پر کند و آنان را از توجّه به برنامه ‏های ضد اخلاقی و فاسد فرهنگ بیگانه باز دارد؛ ۸. کم کاری در انتقال ارزش‏ها توسط دستگاه‏های فرهنگی، از نسل های اوّل به دوم و سوم؛ هرچند این انتقال تا حدّی توسط خود نسل اول و دوم و سوم محقق شده و تصمیم گیری های صحیح در بزنگاه ها از نتایج این انتقال ارزش هاست، لکن ظرفیت کار بیش از اینهاست. البته نسل جدید از جهت شعور و شعار بسیار فراتر و عمیق تر از نسل اوّل در صحنه بوده و شاهد آن رشد در عرصه های مختلف فرهنگی و اجتماعی و علمی و سیاسی و... می باشد و همیشه عدّه ای در این صحنه ها به نقطه مطلوب نمی رسند که کار جدی تری را می طلبد. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 بزرگی و عظمت مربی ثمره تواضع و خلوص اوست 🔻 بزرگی و عظمت مربی ثمره تواضع و خلوص اوست، از این رو: ۱ - هرگز متربی را خدمت کار خود ندانید . ۲ - طوری سخت گیری نکنید که مجبور شوید آن را کاهش دهید . ۳ - به شاگردان خود اجازه سخن گفتن و سؤال کردن بدهید . ۴ - سخن شاگردان خود را بی مورد قطع نکنید . ۵ - انتظار نداشته باشید که شاگردان از شما اطاعت کورکورانه داشته باشند . ۶ - با جوانان و نوجوانان برخوردی متواضعانه و مناسب داشته باشید . ۷ - تجربیات تدریسی خود را در اختیار دوستان خود قرار دهید . ۸ - اوقات بازی و تفریح متربیان را نگیرید . ۹ - تا آنجا که امکان دارد متربیان را از حضور در مجموعه نکنید . ۱۰ - متربیان را طوری هدایت کنید که خودشان اعمال و کردارشان را کنترل نمایند . ۱ - بیش از اندازه در کار متربیان دخالت نکنید . ۱۲ - به حرف شاگردان خود گوش دهید و حتی به تذکرات آنان توجه کنید . ۱۳ - برای کودکان و نوجوانان کلمه «ساکت » ، «هیس » و مانند آن را زیاد بکار نبرید . ۱۴ - از شاگردان خود نخواهید که همواره در سکوت باشند و هیچ حرفی نزنند و هیچ حرکتی از خود نشان ندهند . 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 نقش‌هاى مربى 🔻 مربى خوب آن نيست که خود به جاى افرادش می‌بيند و تصميم می‌گيرد و از ديده‌ها و تصميماتش، براى آنها سخن می‌گويد، بلکه مربى کسى است که افراد را در جريان نيازها می‌گذارد و آنها را آزاد می‌کند و آموزش می‌دهد که خود ببينند و حرکت کنند و سپس در سر بزنگاه‌ها و در کنار حادثه‌ها تذکر می‌دهد و يادآورى می‌نمايد که بيابند و پيش بتازند. 🔹 آنجا که هدف تربيتى، غلتاندن و به دوش کشيدن نيست، بلكه هدف راه رفتن و به پا ايستادن انسان، انتخاب و اتخاذ اوست، در اينجا کار مربى و روش او هم عوض می‌شود. 🔷🔹در اين‌جا، مربى بايد فكر انسان را از جبرهاى حاکم آزاد کند؛ از جبرهايى که در درون و در بيرون، انسان را به بند می‌کشند. انسان گرفتار جبرهايى است: جبر تاريخ، جبر محيط، جبر وراثت، جبر تربيت، جبر طبيعت، از بيرون و جبر غريزه و جبر فكر و جبر عقل، در درون. انسان همراه اين جبرها است. و تنها با درگيرى و هماهنگ شدن همين جبرهاست که به آزادى مى‌رسد. 🔷🔹کار ديگر او آموزش دادن و تعليم دادن و راه رسيدن تا قله‌ها را نشان دادن است. اوست که بايد طرز برداشت و طرز تفكر را به انسان بیاموزد و روش‌ها را به‌دست بدهد. 🔷🔹و انسانى که گرفتار نِسيان‌ها و غفلت‌هاست، ناچار نيازمند تذکرها و يادآوری‌هاست. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 نوجوانان بسیار حساس‌اند مهم‌ترین حساسیت‌های آنان چیست؟ 🔻 در زندگی انسان، دو زمان و دو مرحله بسیار مهم است: یکی زمان ورود به نوجوانی و دیگری دوران بلوغ. 🔹 دوره نوجوانی (۱۲ تا ۱۸)، زمان حساسیت‌ها و دلیل حساسیت نوجوان این است که به جهت رشد فکری، مسائلی را درک می‌کند که در دوران کودکی درک نمی‌کرد. او از این پس، موقعیت پایین شغلی پدر، بی‌سوادی مادر، بی‌عدالتی‌ها و تبعیض‌ها، وضعیت نامطلوب جسمی خود (کوتاهی و بلندی قد، بزرگ بودن بینی، جوش صورت، چاقی و لاغری و….) را درک می‌کند و چون حس استقلال دارد، برای کسب آرامش، به والدین و دیگران تکیه نمی‌کند؛ بدین سبب، التهاب‌ها و هیجان‌های درونی، وجود او را فرا می‌گیرد. نوجوان در این دوران به آرامش روحی نیاز دارد؛ بنابراین، باید زمینه‌های فشار روحی از بین برود. 🔻 مهم‌ترین حساسیت‌های نوجوان عبارت‌اند از: ۱. نگاه به دیده کودک: نوجوان از این که به او به دیده کودک بنگرید، بسیار حساس است و از مسأله رنج می‌برد. بسیاری از دلسوزی‌های پدران و مادران برای نوجوان، چنین پیامی دارد. ۲. مقایسه: نوجوان از این که او را با دیگران مقایسه کنید متنفر است. ۳. تبعیض: از دیگر حساسیت‌های نوجوان، تبعیض بین او و دیگران است. ۴. بی‌اعتمادی بزرگ‌ترها به او: نوجوان دوست دارد به او اعتماد داشته باشند. بسیاری از سؤالات والدین و مربیان از او و گوشه و کنایه‌ها، از بی‌اعتمادی به او حکایت دارد و حساسیت او را برمی‌انگیزد. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 اردویی بدون قاشق 🔻 استاد پناهیان: گفتم: بیایید در اردو بدون کلاس آموزش بدهید بابا! کشتید این بچه‌ها را از بس سخنرانی و کلاس بردید، خفه شدند. گفتند چه‌جوری ما این کار را بکنیم؟ گفتم این کار را بکنید ببین شما یک شب آش به بچه‌ها بدهید بعد همچین که آش در اردو دادید یک‌دفعه‌ای بگویید که ببخشید! این قاشق‌ها امشب قاشق نیست سرِ سفره باید دوستان زحمت بکشند بدون قاشق غذا بخورند، حالا هر کی یک عکس العملی نشان می‌دهد، آقا! شما هم اردو بلد نیستی بگذاری اردو نگذار دیگر، یک قاشق هم نتوانستید هماهنگ بکنید مدیریت ضعیف است. یکی می‌رود قاشقش را می‌آورد به بغل‌دستی‌اش می‌گوید هان! ببین من قاشق دارم بهت گفتم قاشق شخصی‌ات را هم بیاور، آن یکی می‌رود قاشقش را می‌آورد می‌دهد به بغل‌دستی‌اش می‌گوید بگیر عزیزم! تو بخور بعداً من می‌خورم اشکال ندارد، یکی برخورد قشنگ می‌کند می‌گوید آقا! حالا یک شب نتوانستند قاشق بیاورند دیگر اردو است دیگر، اردو که نیامدید میهمانی که عروسی که نیست اردو است بالاخره باید زجر می‌کشیدی حالا یک شب قاشق نداری. برخوردها که شد نصف سوپ را که خوردند و آش را که خوردند آخر آش بدون قاشق هم یک کمی سخت است خوردنش، بعد چیکار می‌کنی؟ می‌گویی قاشق‌ها را بیاورید، بعد می‌گوید قاشق‌ها اینجا پشت پرده بود خواستیم آنهایی که عکس العمل قشنگ نشان دادند ازشان تشکر کنیم، ده دفعه در اردو در مقاطع مختلف این بلا را سر بچه‌ها بیاورید بعد دیگر در اردو برق می‌رود بچه‌ها به هم نگاه می‌کنند به جای بد و بیراه گفتن می‌گویند این امتحان است ها! صبر کن الان الان یک چیزی می‌شود صبر کن. بعد آقا! ما این کار را کردیم، کار به جایی رسید زیرپیراهن‌شان را بچه‌ها تا کرده بودند انداخته بودند روی بند، اردوگاه باغرود نیشابور، بعد می‌رفتیم زیرپیراهن را برمی‌داشتیم یک زیرپیراهن را گِلی می‌کردیم می‌انداختیم روی زمین، حالا زیرپیراهن‌ها شبیه همدیگر است دیگر، بعد می‌گفتیم آقا! مثل اینکه زیرپیراهن شما را انداختند روی زمین، می‌گفت ای! اینها چه بی‌مبالات هستند زیرپیراهن را من شسته بودم، می‌گفتیم هان! این زیرپیراهن مال شما، «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ» این امتحان خوفی بود، عجله کردی در قضاوت، آن یک زیرپیراهن دیگر است، من‌بعد اگر اتفاقی برایت افتاد زود قضاوت نکن. آقا! تمام زندگی می‌شد...، آخر اردو شرترین بچه‌ها که هیچی را نمی‌توانستند تحمل بکنند کفش‌شان را دمِ نمازخانه برمی‌داشتند بعد می‌گفتند کفشت را بردند می‌گفت نه! حالا حتماً یک امتحان است، آرام می‌شد، آرام شد دیگر، فهمید همه‌اش امتحان است، می‌گفتند آقا! این هدیه اینجا بود مثل اینکه مال شماست، دیگر برنمی‌داشت می‌گفت نه! این امتحان است الان من این را بگیرم می‌گوید مال تو نبود، همه‌اش امتحان است. یک اردوی سرگرم کننده، پرمحتوا، به جای اینکه هِی کلاس بگذاری، با زبان عمل بهش بگو این امتحان است، همه چیز در آن اردو امتحان بود، همه چیز در آن اردو نقشه بود، همه چیز برنامه بود، نه برنامه‌ها و نقشه‌هایی که اذیت بکند، خیلی‌هایش هم شادی‌آفرین بود، خیلی‌هایش هم صفا می‌داد، دقت فرمودید؟ یک غذای خوشمزه...، می‌گفتم به دوستان یک غذای خوشمزه ببرید بعد از یک مقداری گرسنگی بعد بچه‌ها می‌گفتند ببین! این غذا زیاد هم دارند غذا می‌دهند این یک امتحان است ها! فکر کنم امشب می‌خواهند سحر بردارند ببرند کوه، آقا! بچه‌ها با احتیاط غذا را می‌خورند می‌گفتند حالا چی نکن این همه چیز در این اردو امتحان است. به‌خدا زندگی همه‌اش این است، بگذارید ما شبهای بعد به ویژگی‌های امتحانات الهی بپردازیم اصل نگاه به زندگی از عینک امتحان دیگر حل شده باشد دیگر، امشب تمامش کنیم این بحث را دیگر. خدایا! توفیق این نگاه که در قرآن کریم از ما خواسته‌ای که به کلّ زندگی از عینک امتحان نگاه بکنیم به ما عنایت بفرما. نه در هیچ شادی‌ای غش بکنیم و نه در هیچ غمی ضعف بکنیم، یک روحیۀ متعادلی داشته باشیم برویم جلو، با صلابت و ایستادگی، آدم در این روحیۀ متعادل عاطفه‌اش سرِ جایش هست ولی تذلذل پیدا نمی‌کند، انسان رنج‌ها را می‌فهمد می‌چشد امّا متذلذل نمی‌شود. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 حرکت در لبۀ تیغ؛ انس گیری یا محبت؟؟؟ 🔷🔹حد و اندازۀ دوستی در جذب 🔻 در نحوۀ چگونگی ارتباط با یک نوجوان باید در نظر داشته باشیم که هیچگاه به او پیشنهاد مستقیم جذب را ندهیم. او را باید با احتیاط و مراقبت وارد فضای مجموعه کرد. اما در چگونگی ارتباط با او باید بدانیم نوجوان منتظر سلام ماست، بهتر بگویم غرور نوجوانی به او اجازه نمی‌دهد که او اول جلو بیاید و گاهی اوقات ممکن است غرور با چاشنی خجالت آمیخته شود و در مجموع یک نوجوان به همین راحتی مهمان یک شبۀ مرکز یا مجموعه باشد. همه چیز در همان دیدار اول رقم خواهد خورد. اگر چهره تان را عبوس و عصبانی نشان دهید او از شما یک آدم عصبانی می سازد و اگر با چهره ای خندان و مهربانانه با او رفتار کنید او از شما یک چهرۀ جذاب میسازد. در ارتباط با نوجوان همیشه باید با لبخند سخن گفت و او را با روی خوش همیشه پذیرفت؛ بهتر بگویم باید او را دریابیم. نکته ای مهم در جذب وجود دارد که اکثر مسئولین جذب و مربیان از او غافل اند. گاهی فراموش میشود نوجوان باید جذب مرکز یا مجموعه شود نه جذب یک مربی ... این نکته بسیار حائز اهمیت است. اگر کسی جذب مربی یا مسول جذب شد، دیگر احساسی نسبت به مجموعه ندارد و فقط تمرکز و الگویش میشود مسئول جذب. حال اگر فرد، جذب مربی شد باز جای تأمل دارد چرا که او مربی اش است و ممکن است سالیان درازی با او ارتباط داشته باشد و همین هم باید با احتیاط رفتار شود ولی به هیچ عنوان نباید مسئول جذب، نوجوان را مجذوب خود کند. در جذب نوجوان باید دانست که او به شدت دل می بندد و سریع انس میگیرد. انس و حب دو تعریف مجزا دارد. حب در معنای کلمه یعنی ایجاد دوستی کردن است، مربی و مسئول جذب باید نسبت به نوجوان حب داشته باشد. اگر این حب تبدیل به انس شد به سه چیز ضرر وارد خواهد شد. اولین قربانی انس گیری، نوجوان است. نوجوانی که با احساس رئوف و عاری از هرگونه تظاهر دل می بندد و آنچنان دل باخته میشود که همه چیز را فراموش خواهد کرد. در این ارتباط به هر حال نوجوان به طور طبیعی جدا میشود چرا که مسئول جذب یا مربی گروه مشغله های خود را دارند و گاهی از مرکز جدا خواهند شد. حال نوجوان میماند و فراق یارش... جدایی ممکن است ضربه ای به نوجوان وارد کند که او را خانه نشین کند. ضربه ای که درمان روحی اش از یک دوره درمان بیماری جسمی سخت تر است. شخص دوم که آسیب می بیند مسئول جذب یا مربی است. به هر حال باید پذیرفت که مربی هم دلبستۀ متربی یا نوجوان خواهد. بستری در مرکز به وجود آمده که این دو نفر بهم وابسته و با هم انس گرفته اند. بستری که مانند سنگری میماند در برابر تهمت ها و هر صحبت دیگری ... اما آیا شخصی که انس گرفته است و وابسته شده است فقط به ارتباط در جلسات هفتگی اکتفا میکند؟؟؟ خیر او دوست دارد متربی یا نوجوان را همه جا با خود ببرد و فراموش میکند متربی هم محدودیت دارد، محدودیت های سنگین تر نسبت به مربی... و فراموش میکند که او یک محدودیت هایی دارد. محدودیت زمانی و یا حتی مکانی... و حتی مربی وظیفۀ اصلی خود را فراموش خواهد کرد. وظیفه اش انس گیری با یک شخص نبود، او وظیفه داشت نوجوان را با فضای مرکز آشنا کند و به او بفهماند که مرکز جای امنی است برای دوستی... اینجاست که یک مربی یا مسئول جذب ضربه میخورد. او پیش خود فکر میکند که رفیق یا هم صحبتی برای خود یافته اما غافل از این که متربی یا نوجوان دیر یا زود از پیش او جدا میشود و اینجا هم ضربه ای به مربی یا مسئول جذب وارد میشود. و اما سومین جایی که ضربه می خورد برند مرکز یا مجموعه است. واضح تر آن است که یک مجموعه برای ادامه کار در بحث تربیت احتیاج به اعتماد دارد. اگر این اتفاقات بیفتد قطعاً مسکوت نخواهد ماند و به بیرون درز خواهد کرد. آن وقت است که صلاحیت و اعتماد مردم به آن مجموعه خدشه دار خواهد شد. ممکن است این لکه برای مدت طولانی بر روی اسم مرکز بماند و یا سریع از بین برود ولی اثر خود را خود به خود بگذارد. پس نتیجۀ بحثمان به آنجا رسید که همیشه حواسمان به ارتباطات باشد. حالا ممکن است این ارتباط و این انس گیری بین دو نوجوان اتفاق بیفتد که در مطالب قبلی کانال توضیح داده شد. بحث تربیت و مخصوصاً ارتباط گیری در تربیت شاهرگ حیاتی یک مجموعه است. اگر این شاهرگ بسته شود و یا حتی بریده شود، به طور قطع در روند مجموعه دچار معضل خواهیم شد. در اینجا مسئول جذب و مربی منظور همان دو نفری است که ارتباط مستقیم با متربی یا نوجوان دارند، و ممکن است در مرکزی این اسامی نباشد و یا با اسم دیگری باشند. مهم یک ارتباط پایدار است، ارتباطی که بر پایه عقل و منطق پیش برود و نه احساسات... ✍️مصطفی کریمی 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 تربیت انقلابی 🔷🔹به جای استکبار ستیزی ، انقلاب ستیز تربیت نکنیم. یادمان باشد از انقلاب غافل نشویم. متاسفانه در جامعه کنونی از خودی ها هم در حال ضربه خوردن هستیم. اگر ما به متربی ، انقلاب و انقلابی بودن را یاد ندهیم ، دیری نمی پاید که او هم به انقلاب بدبین میشود. در جامعه ای زندگی میکنیم که احزاب سیاسی به بزرگ و کوچک رحم نمی کنند و فقط هدفشان قدرت سیاسی است. برای بدست آوردن قدرت بعضا انقلاب را هم زیر سوال می برند. باید همیشه برای متربیانمان از ثمرات انقلاب اسلامی بگوییم ، از رشادت و دلیر مردانی که خون دادند تا این انقلاب پیروز شد. باید با ذکر مثال برایشان توضیح دهیم. مثلا اگر خواستیم از رشادت ها بگوییم ، برای آن ها شرح دهیم انقلاب ، حسین خرازی ها در دل خود تربیت کرد ، جوان ۲۱ ساله ای که در جبهه ، لشکر خط شکن ۱۴ امام حسین(ع) را تاسیس میکند و بی دلهره به قلب دشمن میزند. جوانی که همیشه گوش به فرمان امام خمینی(ره) بود. شهدا یکی از ثمرات انقلاب است، امنیت یکی دیگر از ثمره های انقلاب ... اگر متربی با ارزش ها و آرمان های انقلاب و امام آشنا شد و دل به آن ها بست ، میشود یک جوان مومن انقلابی... همان جوانی که رهبر یک جامعه به آن ارادت دارد. بیاد داشته باشیم اولین شرط استکبار ستیزی ، انقلاب شناسی است . اگر قرار است از دل مرکز و مجموعه های فرهنگی نیرویی تربیت شود ، حتما یک خصوصیت او باید استکبار ستیز باشد. حتما باید خود را پاسدار از خون شهدا بداند. راحت تر بگویم او باید خود را متعهد به انقلاب و ارزش های نظام بداند . تربیت یعنی همین، یعنی تربیت کردن نیروهایی که در میدان جنگ، در خط اول جبهه باشند ، نیروهای متخصصی که با آگاهی و بصیرت ، دشمن خود را شناخته و با استفاده از تخصصشان ضرباتی سنگین به پیکره ی دشمن وارد میکنند . اگر باز هم بخواهیم یک جوان مومن متخصص انقلابی یادی کنیم ، میتوانیم از شهید مصطفی احمدی روشن نام ببریم ... پس خلاصه ی بحثمان این شد که به متربیان خود با دقت و ظرافت بحث انقلاب اسلامی یاد دهیم ، بهتر بگویم به آن ها بصیرت بدهیم. یکی از خصلت های یک مجموعه بصیرت افزایی است. باید متربیان یاد بگیرند استکبار ستیز باشند. باید این جمله ی امام را با پوست و گوشت درک کنند که فرمودند: ««نگذارید انقلاب به دست نااهلان بیفتد»» باید نا اهلان جامعه را بشناسنند و بدانند چه کسانی به این نظام خیانت کرده اند. به متربیانمان اگر توانستیم به شیوه ی غیر مستقیم انقلاب اسلامی را یاد دهیم میتوانیم آن وقت بگوییم پنجاه درصد کار را جلو بردیم... نوجوان باید مومن انقلابی باشد. مومن اهل مطالعه و علم است که موجب یاد گیری تخصص میشود ، و انقلابی بودن موجب استکبارستیزی میشود.. ✍️مصطفی کریمی 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 چگونگی انتقاد از نوجوانان 🔻 از ویژگیهای عمده نوجوانی کسب شخصیت ( تشخص طلبی ) است. بطور کلی شخصیت جنبه بیرونی و اکتسابی دارد، در حالیکه منش جنبه ذاتی و درونی دارد. «نوجوان دوستدار کسب شخصیت است» 🔹 برای رسیدن به مرحله کسب شخصیت باید دو اصل حاصل شود: ۱) انجام مهارتها و دارا بودن توانمندیهای خاص در برخورد با دیگران ۲) پذیرفته شدن این مهارتها از سوی اطرافیان برخی نوجوانان مرحله اول را طی می کنند ولی اگر اطرافیان و مراجع قدرت او را نپذیرفتند ، دچار عدم تعادل روانی می شود. 🔸 در جهت کسب شخصیت باید از دو راه به نوجوان کمک کرد: * روش کسب مهارتها و توانائیها را بیاموزد. * به زبان و رفتار به او بفمهمانیم که او را پذیرفته و درک کرده ایم و شخصیت او قابل پذیرش و احترام است و ما او را به عنوان یک انسان در حال کمال قبول داریم. 🔷🔹در انتقاد از نوجوان دقت کنیم که تمام شخصیت آنها را مورد حمله قرار ندهیم و تنها آن قسمتی را مورد سؤال قرار دهیم که نتوانسته وظیفه اش را درست انجام دهد. هرگز نباید به نوجوان یا هر شخص دیگر بگوئیم: تو لیاقت نداری و به درد هیچ کاری نمی خوری زیرا با این جمله تمام حیطه وسیع شخصیت او را مورد حمله قرار داده ایم. روی هم رفته هر انسان دارای نقاط مثبت و منفی شخصیتی است و برای مطرح کردن انتقاد بهتر است نخست چند نقطه مثبت او را متذکر شویم سپس اشاره به نقطه منفی نمائیم. اگر ناگهان و بدون مقدمه شروع به انتقاد کنیم و این انتقاد را به تمام شخصیت نوجوان گسترش دهیم انتقادمان ویرانگر و مخرب خواهد بود. آلپورت می نویسد: انتقاد از دیگران در حکم جراحی شخصیت است. جراح روانی کسی است که از ویژگیهای روانی نوجوانان کاملاً آگاهی دارد و روش صحیح انتقاد را می داند. تشویق به جا و انتقاد صحیح و درست می تواند انسان را متحول نماید. برای مرحله دوم یعنی پذیرش شخصیت از طرف اطرافیان چه کنیم؟ می توانیم با عمل به او ثابت کنیم که شخصیت او را پذیرفته ایم، برای رسیدن به این هدف باید او را به عنوان مشاور در برخی امور به خودمان نزدیک کنیم. حضرت پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند : پس از ۱۴ سالگی با فرزندتان مشورت کنید. باید در مسائل مختلف نظر نوجوان را پرسید و نباید فکر کرد که در اثر مشورت، نوجوان گستاخ می شود. نوجوانان ثابت کرده اند که اگر به آنان اعتماد کنیم، برای حفظ اعتماد و تقویت آن دست به هرکاری می زنند که خودشان را شایسته نشان دهند. حضرت علی (علیه السلام) با عبارت زیبایی در این زمینه رابطه تکریم شخصیت و غلبه بر گناهان را بیان فرموده اند:‌ کسی که شخصیتش مورد احترام دیگران قرار گرفت، لغزشها و شهوتها در نظرش بی ارزش می شوند. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 ویژگی های لازم و ضروری برای یک مربی (قسمت اول) 🔻 امر تربیت و تعلیم از حساس‌ترین و ظریف‌ترین کارهایى است که یک مربى به عهده مى‌گیرد. مربى، پرورش موجودی با عظمت، پیچیده و داراى استعداد و خلاقیت‌هاى بى‌انتها را عهده‌دار مى‌شود. مربى شایسته و برتر کسى است که در پرتو الطاف خداوند متعال به ظرافت‌ها و رموز اعماق وجود انسان پى برده و در مسیر تربیت از اطلاعات و امکانات وجودى خویش در این زمینه بهره گیرد. مربى کامل و شایسته باید شرایط و صفاتى را دارا باشد، تا بتواند نسل نو را در رسیدن به قله‌هاى رفیع افتخار و در مسیر شکوفایى و سعادت به پیش برده و به مقصد نهایى رسانده و به اهداف عالى تربیتى رهنمون شود. در این بخش برخى از صفات و ویژگى‌هاى والدین شایسته و مربیان برتر را با توجه به سیره و سخن امام مجتبى (علیه السلام) تقدیم مى‌کنیم: ۱. نرمخو و مهربان از مهم‌ترین رازهاى توفیق در امر تعلیم و تربیت اخلاق نیکو و برخورد ملایم با متربیان است. تمام پیامبران و اولیاء الهى بدون استثناء در تربیت انسان‌ها از این خصیصه والا بهره‌مند بوده و در طریق هدایت شیوه ملایمت و خوش‌خلقى اولین حربه آنان بوده است. تاریخ و تجربه نیز گواهى مى‌دهد که مربى موفق کسى است که بتواند با رفتارى خوش و چهره‌اى گشاده دل متربیان را صید کرده و آنان را به سوى سجایاى پسندیده و مطلوب هدایت نموده و لغزش‌ها و خطاهاى آنان را اصلاح نماید. یکى از برجسته‌ترین ویژگى‌هاى حضرت مجتبى (علیه السلام) به عنوان الگو و مربى جهان بشریت، اخلاق زیبا و برخورد خوب آن بزرگوار با مخاطبین خویش مى‌باشد. بارها اتفاق افتاده که آن حضرت خشن‌ترین دشمنان خویش را به گرمى و ملاطفت نواخته و از آنان دوستانى ابدى ساخته است. آن بزرگوار در این مورد مى فرماید: «زیباترین زیبایى‌ها اخلاق زیبا و خوشرفتارى است». ادامه دارد... 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 ویژگی های لازم و ضروری برای یک مربی (قسمت دوم) ۲. رفتار مطابق گفتار والدین و مربیان گرامى براى تربیت شایسته نسل آینده، باید به رفتارهاى خود توجه دقیق داشته باشند. اگر آنان به گفته‌هاى خویش جامعه عمل بپوشانند، بهترین، موثرترین و پرثمرترین شیوه را در تربیت به کار گرفته و به طور غیرمستقیم و ناخودآگاه متربیان را تحت تاثیر قرار داده‌اند. حضرت مجتبى (علیه السلام) در این رابطه یکى از دوستان خود را که شایسته تمجید و ستایش آن بزرگوار بود، با صفات زیبایى ستوده و در ضمن شمارش خصلت هاى پسندیده او مى فرماید: «او آنچه را که عمل نمى‌کرد نمى‌گفت، و کارهایى را که نگفته بود، انجام مى‌داد». در صورت مطابق نبودن گفتار با رفتار، سایر روش‌ها و تلاش‌هاى مربیان و والدین بى‌ثمر خواهد بود و نه تنها نتیجه تربیتى حاصل نخواهد شد، بلکه در ذهن متربى گفتارها، نصایح و سایر اهداف مطلوب تربیتى سست و بدون کارآیى و غیرقابل عمل، جلوه خواهد کرد. در کار تربیت، یک مربى ممکن است با انواع مشکلات و موانع روبرو شود، ناسازگارى فرزندان، بیمارى‌هاى گوناگون، همسران ناموافق، مشکلات شغلى، و اختلالات روانى اعضاى خانواده و ده‌ها نمونه دیگر، ممکن است براى یک پدر یا مادر و یا سایر مربیان، به وجود آید، در این گونه موارد سزاوار است که آنان با بردبارى، حوصله، استقامت و پشتکار این موانع را تحمل نموده و به اهداف والاى تربیت بیندیشند. ادامه دارد... 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 ویژگی های لازم و ضروری برای یک مربی (قسمت سوم) ۳- خوش گفتارى سخن گفتن یکى از امتیازات بشر مى‌باشد و ارتباط کلامى یکى از نعمت‌هاى خداوندى است که انسان اجتماعى را در ارتباط با همنوعان خود یارى مى‌کند. ارتباط گفتارى بهترین و راحت‌ترین و کم‌هزینه‌ترین وسیله تربیتى است که اگر با موازین درست انجام شود بهره‌هاى خوبى را نصیب مربیان و والدین خواهد نمود. به کار بردن کلمات احترام‌آمیز و عبارات مهر افزا و دلنشین در برخورد با متربیان و به طور کلى در ارتباط با هر مخاطبى تاثیر فوق العاده در جذب و انعطاف طرف مقابل دارد. پدران و مادران آگاه در گفت و گوهاى خود با فرزندان خویش به بهداشت روانى آنان توجه کرده و صمیمانه از گفتارى خوب و کلمات دلنشین بهره مى‌گیرند. یک مربى آگاه مى‌تواند متربیان خود را با گفتارهاى دلنشین شیفته خود نموده و از خود شخصیت قابل قبولى براى آنان بسازد. مربیان و والدین از به کار بردن الفاظ زشت و تحقیرآمیز، سرکوفت زدن و سایر عبارات و کلماتى که به نابودى شخصیت یک کودک و نوجوان مى‌انجامد، باید خوددارى نمایند. امام مجتبى (علیه السلام) آنچنان زیبا سخن و خوش‌گفتار بود که مخاطبین را به خود جذب نموده و تحت تاثیر قرار مى‌داد و علاوه بر اینکه از به کار بردن کلمات نامناسب پرهیز مى‌نمود مومنین را نیز از آن باز مى‌داشت، آن حضرت در جمله‌اى فرمود: «انسان‌هاى با ایمان طعنه نمى‌زنند و با لقب‌هاى زشت و کلمات رکیک دیگران را خطاب نمى‌کنند». ادامه دارد... 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 ویژگی‌های لازم و ضروری برای یک مربی (قسمت چهارم) ۴- استقامت و پشتکار در کار تربیت، یک مربى ممکن است با انواع مشکلات و موانع روبرو شود، ناسازگارى فرزندان، بیمارى‌هاى گوناگون، همسران ناموافق، مشکلات شغلى، و اختلالات روانى اعضاى خانواده و ده‌ها نمونه دیگر، ممکن است براى یک پدر یا مادر و یا سایر مربیان، به‌وجود آید، در این‌گونه موارد سزاوار است که آنان با بردبارى، حوصله، استقامت و پشت‌کار این موانع را تحمل نموده و به اهداف والاى تربیت بیندیشند. رسول اعظم خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) تحمل سختى و مشکلات در راه تربیت و اصلاح فرزند را به منزله جهاد در راه خدا مى‌داند و مى‌فرماید: «اى مردم! همه شما نسبت به زیردستان خویش نگهبان و مسئول هستید، کسى که به اصلاح خویش و دیگران مشغول است، همانند کسى نیست که تنها به اصلاح خود مى‌پردازد. کسى که آزار دیگران را تحمل مى‌کند، همانند کسى نیست که در رفاه و آسایش به سر مى‌برد، تحمل سختى‌هاى خانواده و فرزند به منزله جهاد در راه خداست». پدر و مادرى که در برخورد با حوادث دردناک و مشکلات طاقت‌فرساى زندگى مقاومت کرده و بردبارى از خود نشان دهند و خود را در پیچ و خم‌ها و پستى و بلندى زندگى نبازند، فرزندان آنان نیز این چنین صبور و مقاوم خواهند بود. مربیان برتر شخصیتى متین و استوار دارند، آنان در تندبادهاى حوادث و ناملایمات، پناهگاهى امن و پایدار براى فرزندان و نوجوانان خویش ‍ محسوب مى‌شوند. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 ویژگی های لازم و ضروری برای یک مربی (قسمت پنجم) ۵. سعه صدر و عذرپذیرى سعه صدر و روحیه عذرپذیرى در امر تربیت امرى لازم و ضرورى مى‌باشد. مربیان موفق مى‌دانند که کودک از روى ناآگاهى اشتباهاتى انجام مى‌دهد، نوجوان در اثر غرور در رفتارهاى غلط خود پافشارى مى‌کند، در برخى کودکان و نوجوانان ناهنجارى‌هایى از قبیل شرارت، خشونت و عصبانیت دیده مى‌شود. اما بعد از مدت کوتاهى این حالت برطرف شده آنان متوجه خطاى خود مى‌شوند و با زبان حال یا زبان قال عذرخواهى مى‌کنند. به کار بردن کلمات احترام‌آمیز و عبارات مهر افزا و دلنشین در برخورد با متربیان و به طور کلى در ارتباط با هر مخاطبى تاثیر فوق العاده در جذب و انعطاف طرف مقابل دارد. پدران و مادران آگاه در گفت و گوهاى خود با فرزندان خویش به بهداشت روانى آنان توجه کرده و صمیمانه از گفتارى خوب و کلمات دلنشین بهره مى‌گیرند در این حالات مربیان آگاه، با سعه صدر خطاهاى آنان را نادیده گرفته و با روحیه عذرپذیرى که دارند از اشتباه آنان چشم پوشى مى‌کنند.حضرت مجتبى (علیه السلام) در عبارت زیبایى مى‌فرماید: «اگر کسى در یک گوشم به من فحش دهد و در گوش دیگرم از من عذرخواهى کند، من از او قبول مى‌کنم». اگر ما خطاهاى فرزندان را نادیده نگیریم و اشتباهات آنان را کم اهمیت جلوه ندهیم، کمترین نتیجه آن، احساس کمبود شخصیت و از دست دادن اعتماد به نفس، در فرزندان خواهد شد. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 ‌‌تشڪل درآمد زا هرچند عمده فعالیت های تشکلهای فرهنگی، کارکردهای فرهنگی است اما برای انجام آن نیاز به پشتوانه مالی است. ساختارهای مالی جهت این امر نیز باید بر اساس و منطبق با همان کارکردهای فرهنگی تشکل تعریف شود. برای نیل به پشتوانه مالی در کارکردهای فرهنگی با سه ابزار مواجه هستیم؛ 🔷🔹 ابزارهایی که کارکرد فرهنگی ندارند و صرفا ابزار هستند. 🔷🔹 ابزارهایی که در غایت کار به هدف فرهنگی تبدیل می شوند. 🔷🔹 ابزارهایی که همزمان هم کارکرد فرهنگی دارند و هم ابزار مالی هستند. تا حد امکان تشکل نباید در زمان هزینه کردن برای فعالیت فرهنگی خود، از مخاطب خود پول دریافت کند، بلکه کار می بایست از مسیر درآمدزایی دیگری دریافت پول کرده و در مسیر کار فرهنگی صرف کند. همچنین به طور همزمان اگر درآمدزایی تشکل دارای اصول فرهنگی ، اقتصادی ـاسلامی باشد می تواند خود دارای هدف فرهنگی مجزا باشد. به طور مثال در صورتیکه مسیر تولید تا توزیع یک محصول فرهنگی در اختیار خود تشکل باشد، این امر می تواند هم وسیله ای برای درآمد زایی تشکل باشد و هم به عنوان یک هدف فرهنگی پیگیری شود. 🔻 به طور کلی روش های درآمد زایی به دو شکل زیر است: ۱. ایجاد و اخذ مجوزهای اداری برای یک کار درآمدزا( مثل مجوز نشر کتاب) ۲. ایجاد ساختار در کانون یا تشکل( مثل تبدیل محتویات یک سی دی به کتاب) 🔻 همینطور ضروری است به نکات ذیل در مورد درآمد زایی توجه شود: ۱- ساختارمند بودن انجام امور دارای مجوز ۲-درآمدزایی مستمر ( زیربنایی بودن کار) ۳- هم خوان و در راستای حرکت تشکل بودن و ماندنِ درآمدزایی 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 ویژگی های لازم و ضروری برای یک مربی (قسمت ۶ و آخر) ۶. سیماى پاکیزه و آراسته رعایت نظافت و پاکیزگى ظاهر، ناخواسته در دیگران جاذبه ایجاد مى‌کند و این یکى از ویژگى‌هاى مربیان و والدین موفق مى‌باشد. کسانی که با رسیدگى به وضع ظاهرى خویش و مرتب کردن لباس و پوشش مناسب و تمیز، خود را بیشتر در دل دیگران دوست‌داشتنى‌تر مى‌کنند، در حقیقت پاکیزگى و آراستگى ظاهر را هماهنگ با پرورش جمال باطنى به سایرین مى‌آموزند. در روایات اهل بیت (علیهم السلام) به پوشیدن لباس تمیز زیبا و رسیدگى به وضع ظاهرى بارها تاکید شده است. امام مجتبى (علیه السلام) مى‌فرماید: «یکى از ویژگى‌هاى مومنین این است که در عین فقر و ندارى ظاهرى آراسته و پاکیزه دارند». بدیهى است که آراستگى ظاهرى با تجمل‌گرایى و تشریفات کاملا متفاوت است، چرا که اولى امرى مثبت، مفید، پسندیده و داراى ارزش مى‌باشد، اما تجمل‌گرایى صفتى منفى، ناپسند، و ضد تربیت، تلقى مى‌شود. طبق تعلیمات اسلامى، در عین اینکه ظاهرى پاکیزه و آراسته دارند، از تجمل گرایى شدیدا متنفر بوده و آن را از آفات تربیت مى‌دانند. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 اهداف کار فرهنگی اصیل با رویکرد تربیتی در کار فرهنگی اصیل با رویکرد تربیتی، تعیین اهداف در واقع به منزلة مشخص کردن جهت‌گیری‌های مختلف ، در زمینه‌های مرتبط با و انسان‌هاست. با مشخص کردن اهداف کار فرهنگی در تشکّل‌ها می‌توان نقطه شروع فعالیت‌ها را تعیین کرد، جهت حرکت گروه را ترسیم نمود و جریان رشد و تعالی افراد را تسریع کرد. انتخاب اهداف عالی و متعالی در کار فرهنگی، بزرگترین عامل انگیزشی اعضای گروه، برای فعال بودن است و به عبارت دیگر با در نظر گرفتن هدف است که عضو تشکّل بصورت تکلیف محور و دغدغه‌مند مسئولیتش را در گروه انجام می‌دهد و نگاهش به امور از حالت احساسی صرف خارج می‌شود. 🔷🔹برخی از اهداف ارزشمند کار فرهنگی عبارتند از: ۱) تربیت انسان مکتبی نمونه و یا همان انسان کامل که در واقع هدف اصلی آفرینش و خلقت انسان‌ها نیز می‌باشد. استاد مطهری در خصوص تعریف انسان کامل می‌گوید: «علی (ع) انسان کامل است، برای اینکه همه ارزش‌های انسانی، «در حد اعلی» و «بطور کامل» در او رشد کرده است؛ یعنی هر سه شرط را داراست . ۲) تبلیغ دین خدا و ترویج شعائر الله؛ که در حقیقت این امر رسالت اصلی یک انسان مسلمان، آگاه و مسئول می‌باشد و نشانه ای از تقوای قلوب به شمار می‌آید چنانچه در قرآن کریم می‌خوانیم: « و من یعظم شعائرالله؛ فآنها من تقوی القلوب» یعنی آنها که شعائر دینی را بزرگ می‌دارند انسان‌های با تقوایی هستند. ۳) حفظ دستاوردهای نظام ؛ از قبیل قانون شدن حجاب در کشور پس از انقلاب اسلامی و برپایی گسترده نمازهای جمعه و جماعت. ۴) زمینه‌سازی ظهور امام عصر(عج)در جامعه ؛ چنانچه در این زمینه شهید مطهری انتظار ظهور را به دو نوع انتظار ویرانگر و سازنده تقسیم می‌کند و در توضیح انتظار سازنده می‌گوید: «در روایات اسلامی سخن از گروه زبده است که به محض ظهور امام (عج) به آن حضرت ملحق می‌شوند بدیهی است که این گروه، ابتدا به ساکن خلق نمی¬شوند و به‌قول معروف از پای بوتة هیزم سبز نخواهند شد» ۵) تداوم راه شهداء ۶) تربیت فرزندان و اطرافیان خودمان ۷) عمل به مسئولیت و تکلیف انسانی و اسلامی خویش که در اصل همان سوگندی ست که خداوند متعال از دانایان گرفته است و شاخصه اصلی انسان‌های دردمند، متعهد و مسئول به شمار می‌‌آید. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir