eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
871 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
154 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
نور کهیعص اگر امروز یک دختر نوجوان بخواهد مثل حضرت مریم علیه‌السلام زندگی کند و در پاکدامنی سرآمد زنان عصر خودش باشد چگونه رفتاری باید داشته باشد. در شرایط گوناگون چطور باید رفتار کند؟ مثلا در مهمانی فامیلی که پسران فامیل حضور دارند. در محیط فروشگاهی و ارتباط با فروشنده های نامحرم. در محیطهای مختلط مجازی...نوع گفتارش. نوع ارتباطش. گزارشی و شاعرانه و آه و وای و آخ ننه و ددم وای گونه ننویسید. موقعیت داستانی خلق کنید و این شخصیت دختر(پسر) نوجوان را در یک دوراهی گیر بیندازید. وضعیت را به موقعیت تبدیل کنید... ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
این مطلب خیلی خیلی مختصر فوق‌العاده راهگشاست. غافل نشوید.
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
نور #تمرین99 مهمترین اتفاق تلخ و مهمترین اتفاق شیرینی که در شش ماه گذشته برایتان افتاده را در یک ر
نور چشم تان را ببندید و به یک فیلم فکر کنید مثلا آخرین فیلم یا سریالی که دیدید و ده کلمه اولی که به ذهنتان می آید را بنویسید‌. مرحله دوم چشم تان را باز کنید و دوباره ببندید که با مرحله قبلی قاطی‌پاطی نشود🤔. حالا به آخرین کتابی که خواندید فکر کنید و ده کلمه ای که به ذهنتان می آید را بنویسید. سعی کنید بین این کلمات...اسم شخصیت باشد. اسم مکان باشد. اسم زمان هم باشد(غروب، صبح، زمان خواب، زمان ...) سعی کنید یک و یک خلق کنید. توی کلمات بگردید دنبال یک حالت و یک که به هم ربط داشته باشند... مثال » پشت فرمان در حال رانندگی بودن » یک دفعه یک نفر می‌پرد جلوی ماشین حالا با این کلمات یک داستانک بنویسید. ترجیحا جمله سازی نباشد. سعی کنید از پونزده تا کلمه حتما استفاده کنید. هرکس از بیست تاش استفاده کند بوسه فرشتگان به کله‌اش. ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
16.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫مشخص کردن نـقــاط عـطـف 👓 👁👁نقطه ای درخط یا که به تبدیل می‌شود ، نقطه نامیده می شود.✔ 🔹یعنی جایی که داستان یا خاطره وارد تازه ای 🌱‌شود مثل آمدن‌ یک ویژه🚶 یا رفتن به 🚘خاطره انگیز یا تنها ماندن در خانه 💥خاطره ها معمولا یــک عطف دارند و داستان ها دو نقطه عطف👌 🔥نقطه عطفی برای شروع🚶 و دیگری برای پایان👣 آدرس سایت 🌍 www.dastana.ir 💠 آدرس پیج اینستا: dastana.ir جهت عضویت در کانال ایتا کلیک کنید : https://eitaa.com/joinchat/2253455521Cfdb4b19f67 داستانا | داستان نویسی آسان✍
16.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥خاطره های یک موقعیتی✏ 🔥اون چیه که یکی1⃣ داره، کوتاه دوتا2⃣ و بیشتر⁉ ✅اون موقعیته💡 برای🔧 خاطره، داشتن یک کافی 😶 است. به مجموعه داستان من با نام قصه های من و ننه آغا 👦👵 مراجعه کنید. مثلا🧐: محمد ای بود که دیونه بی آزاری بود، یه روز اومد خونه ما و بهش ناهار 🍛 و چایی☕ دادیم و کلی حرف های دار زد که میرفتیم از خنده 😂 و بعد رفت. 🔷این موقعیتی است مناسب برای نوشتن یک خاطره✅ آدرس سایت 🌍 www.dastana.ir 💠 آدرس پیج اینستا: dastana.ir جهت عضویت در کانال ایتا کلیک کنید : https://eitaa.com/joinchat/2253455521Cfdb4b19f67 داستانا | داستان نویسی آسان✍
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
#تمرین115 نور دختر هستید. یک دوستی دارید که خوش قیافه و سانتی‌مانتال است. قد بلند. ناخن‌های لاک‌
نور شما مسئول یک سازمان گُنده در جمهوری اسلامی ایران هستید. کلی پول و مول و اسکناس دارید‌. کلی بیلبورد و دستگاه چاپ دارید. کلی شبکه مجازی با فالوئر زیاد دارید. حالا باید برای دعوت مردم به عبادت و حجاب و نماز و پرداخت خمس کار کنید. یک سال هم وقت دارید. در اولین روز کاری تان یک جلسه می‌گیرید ودویست و بیست تا مدیر که در شهرهای مختلف حضور دارند دعوت می‌کنید تا طرح هایتان را ارائه دهید... یک صحنه یا وان‌شات یا موقعیت داستانی خلق کنید و ایده‌هایتان را توضیح دهید. شما بهترین گرافیست ها را دارید. ولی باید خودتان یک طرح نویی در بیندازید تا آنها اجرا کنند. بهترین نویسندگان را هم...ولی شما باید یک نگاه جامع داشته باشید که تمام اقشار جامعه را پوشش دهد... مثلا👇 ایده شما این است که کلا بساط بنر زدن را باید جمع کنیم. خب راه جایگزین‌تان چیست؟ حتما خواهید گفت کار ریشه‌ای. خب یعنی چه؟ یعنی تربیت نسل؟ خب چه کسی باید تربیت کند. حتما خواهید گفت خانواده و مادر. خب مادر امروز باید چه چیزهایی بلد باشد. شاید یک نفر از مدیران شما یک خانم باشخصیت ولی بدون شناخت عمیق از دین باشد. نظر شما درباره ای خانم باشخصیت چیست. این خانم باشخصیت ازدواج هم نکرده است و شما هم ازدواج نکرده اید.🙄 واقعا که...شما الان وسط یک جلسه مهم کاری هستید شخصیت داشته باشید. داشتم می‌گفتم. مدیران شما یکدست نیستند و اعتقادات متفاوتی دارند...چه کسی تعیین می‌کند نظر صلاح و صواب چیست؟ مثلا مرجع همه شهید مطهری باشد خوب است؟ خب ..یا امام خمینی...یا آقای خامنه ای؟ خب...نظر امامین انقلاب را می‌دانید؟ اصلا ملاک خوب و بد را از کجا آورده اید؟ و نکته مهم تر اینکه دین‌تان را از کجا گرفته اید؟ چون در نهایت می‌خواهید دینی را تبلیغ کنید که یاد گرفته اید... پ.ن دیالوگ ها مختصر و مفید باشد. روده درازی نکنید. خیلی شاعرانه اش نکنید. ﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. 🔸نشانی‌باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 🔸نمایشگاه‌باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344 🔸گلدسته🔻 @ANARSTORY 🔸ادمین @ANARSTORY_ADMIN
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
#تمرین119 من حیث لا یحتسب یعنی چیزی از جایی که فکرش را نمی‌کنی نصیبت شود. چنین خاطره ای دارید
شما تازه مسلمان شده اید. شدیدا در فشار هستید. یکدفعه یل عرب، شکارچی شیر، پهلوان قریش اعلام می‌کند مسلمان شده. حس و حال و تغییر شرایط روحی خودتان را بنویسید. 🔸یک موقعیت خلق کنید. 🔹مثلا👇 ☕️ در خانه یک ارباب مشرک هستید، دارید شاخه های خرما را یک‌دست می‌کنید برای انداختن در تنور و پختن غذا. این خبر را یکی از کنیزها به شما می‌دهد. شما از خوشحالی تکه گوشت را به تنوز می‌اندازید و ... ☕️شما یک مشرک بودید که در حال طواف کعبه و بت هاست. ولی قلبا اعتقادی به یتها ندارید. حمزه علیه‌السلام را بسیار دوست می‌دارید. یکدفعه حمزه مثل شیر عصبانی به سمت ابوجهل می‌رود...قلب شما تکان می‌خورد و به سمت مردمی که آنجا جمع شده اند می‌روید و صحبتهایی می‌شنوید که باعث تغییر زندگی تان می‌شود...این واقعه را به صورت داستانی بنویسید. ☕️شما یک شکارچی شیر هستید. گوشت شیر را برای سران اعراب می‌برید و پوستش را به بزرگان قبایل می‌فروشید. حمزه علیه‌السلام را می‌شناسید که در شجاعت بی مثال است. خبری می‌شنوید که او مرید برادرزاده‌اش شده. حالا می‌خواهید ببینید این برادر زاده کیست و چه حرف تازه‌ای دارد. به دنبالش این موضوع با سختی خودتان را به مکه می‌رسانید...فرزندتان مریض است و همسرتان شدیدا از این نوع کارها مخالفت می‌کند و .... ☕️شما یک اعرابیِ بیابانِ‌گردِ مارمولک‌خور هستید. واقعا که! آخر این چه کاریست خواهر من، برادر من. نکن. این چه وضع زندگی است آخر. همواره در حال ریختن خون هستید. به خاطر یک تخم شترمرغ صد سال است با قبیله آن طرفی در حال نزاع هستید. حالا یک دین جدید آمده و حمزه علیه‌السلام که سرآمد شجاعان است به او گرویده. در آخرین سفرتان به شهر مکه و فروش شیر و دوغ شتر سر و صدایی از کنار کعبه می‌شنوید. حمزه را می‌بینید که دارد ابوجهل را نفله می‌کند. دلتان خنک می‌شود. پیگیری می‌کنید و اخبار جذابی می‌شنوید... ☕️شما یک دزد هستید. جسارتاً خاک بر سرتان. آدم با نان حلال معلوم نیست عاقبت به خیر شود چه برسد به نان حرام. خجالت دارد. قباحت دارد. حتما بعدش آروغ هم می‌زنید؟ چندش. داشتم می‌گفتم... برای دزدی از اموال زائران کعبه به میان مردم رفته اید که یک دفعه یک مرد قدرتمند کمانش را به صورت ابوجهل که از ثروتمندان قریش است می‌زند. یک دفعه ماست‌تان را کیسه می‌کنید و به خود جیش می‌کنید. از مردم اطراف خود می‌پرسید که قضیه چه بوده و آنها می‌گویند... ﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344