😭🤦🏻 تقدیم به #ابوالفضل_العباس (ع)
از دست
................
#کف_العباس تو را دیدم و رفتم از دست
سردرآوردم از آن روز و همان ساعت پست
جلوه گر بودی و سنگ از همه جا می بارید
بشکند هر که شکست آینه را و... نشکست
کاش اصلا تو نبودی و نمی رفتی زود
دست بردم که بگیرم گیسویت را به الست -
دستم اما نرسید و به قضا دل دادم
با تو همراه شدم تا گلوی آن بن بست
هرچه کردم نشد از #مشک نریزد آبی
کاش می شد به طریقی جلوی آن را بست
نیزه ای رفت به پهلوی تو و داد زدی:
آخ... #مادر به خدا درد من از میخ در است
#مادرم آمده قبل از تو و گفته: پسرم
آنقدر ماه شدی، دشت شده ماه پرست
ائتلاف #لب و #چشم تو مرا #شاعر کرد
ای که #روز و #شب من بسته به تو بوده و هست
به تو مشغولم و از عالم و آدم، غافل
شغل خوبی ست نخواهم شد از آن، #بازنشست
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
👌 در #چهارشنبه_های_امام_رضایی تقدیم به مادران #شهدای_مدافع_حرم و #شهید_قاسم_سلیمانی و #همراهانش
#مادرم
....................
دلخوشم تنها به #لبخند و #دعای مادرم
هرچه دارم، دارم از #شبْگریههای مادرم
#فاطمیه آمده، #کوچه... دلش تنگِ عزاست
ابریِ ابری شده، حال و هوای مادرم
من هم ای #ارباب، حساسم به نام #فاطمه
#فاطمه، #شام است و #کوفه! #کربلای مادرم!
#کوچه_کوچه گشتم این شهرِ بدون عشق را
مادرت را دیدم آخر در صدای مادرم
از قنوتش زندگی می گیرم، او هم #فاطمه ست!
گاه می ترسم ولی از ربّنای مادرم
مرگ می خواهد میان روضه های مادرت
#کوچهها پُر می شود از وای وای مادرم
ما نمک گیرِ شماییم و سرِ این سفره ایم
ریخته #زهرا نمک ها... در غذای مادرم
با #مُحرم رنگ و بوی دیگری دارد دلم
دسته ها می آید و من هم عصای مادرم
#کربلا آتش به جانم می زند، #نی می شوم
#نوحه می خوانم برایت - همنوای مادرم
#کربلا را باید از #مشهد گرفت، اما چطور!؟
گفته #سلطان_جهان: من خاک پای مادرم
می روم تا #پنجرهفولاد، امضایم کند
قبل از آن اما #رضایم با #رضای_مادرم
از #حرم، سوغات باید برد، سوغاتم دل است
دل که باشد جایگاه و جانفدای مادرم
در #مُحرم، دیدنِ هر چیز در من #روضه است
می روم بازار و درگیر حنای مادرم
یاد جسم تو می افتم زیر سُمّ اسب ها
#زعفران وقتی که می گیرم برای مادرم
#تربتت، قرصی ست که زیر زبان باید گذاشت
چیست غیر از این دوای من، شفای مادرم
مادرم می ترسد و می لرزد از #بازار_شام
می روم امسال #سوریه به جای مادرم
#محمد_عابدی
#اشعار_دفاع_مقدس
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
درود و شادباش ایام 🎁🌺
👌🏻۲۱ اردیبهشتماه زادروز 🧕🏻 #همسرم و ۲۵ اردیبهشتماه زادروز 👶🏻 #فرزندم #ایلیاست که مثل 🧔🏻♀️📖#فردوسی_بزرگ، ۱۰۰۰ ساله خواهد شد و در تاریخ این سرزمین، ماندگار
آنها بعد از #خدا و #اهلبیت_علیهمالسلام و #پدر و #مادرم، تنها دلخوشی و همه ثروت من هستند
🤦🏻✍🏻 برای #خودم
بیشتر
.............
همسرم را دوست دارم مادرم را بیشتر
مادرم را دوست دارم همسرم را بیشتر
(هرچند هنوز دختری ندارم اما...)
هم پسرها مادری، هم دختران باباییاند
ایلیا را دوست دارم دخترم را بیشتر
دوستانم آنچنان من را نفهمیدند، کاش...
درک میکردند گاهی محضرم را بیشتر
از میان آشنایانی که با من همدمند
میستایم دشمنان محترم را بیشتر
گاه جزء ضالّینم گاه جزء مؤمنین
باورم کن ای خدا و... باورم را بیشتر
این تو بودی که بزرگم کردی و پیش همه
از سر لطفت خریدی کمترم را بیشتر
شاعران، رو سوی معبد میکنند و میکده
من ولی در خود سفر کردم حرم را بیشتر
شعرهایم را نوشتم هرکجا میشد نوشت
گوشیام را دوست دارم دفترم را بیشتر
جبههی فرهنگیِ اهل قلم، پیشانی اَست
خانهام را دوست دارم سنگرم را بیشتر
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
در ادامه اشعاری رو به این دو عزیز تقدیم میکنم 👇🏻
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🤦🏻 تقدیم به #ابوالفضل_العباس (ع)
از دست
................
#کف_العباس تو را دیدم و رفتم از دست
سردرآوردم از آن روز و همان ساعت پست
جلوه گر بودی و سنگ از همه جا می بارید
بشکند هر که شکست آینه را و... نشکست
کاش اصلا تو نبودی و نمی رفتی زود
دست بردم که بگیرم گیسویت را به الست -
دستم اما نرسید و به قضا دل دادم
با تو همراه شدم تا گلوی آن بن بست
هرچه کردم نشد از #مشک نریزد آبی
کاش می شد به طریقی جلوی آن را بست
نیزه ای رفت به پهلوی تو و داد زدی:
آخ... #مادر به خدا درد من از میخ در است
#مادرم آمده قبل از تو و گفته: پسرم
آنقدر ماه شدی، دشت شده ماه پرست
ائتلاف #لب و #چشم تو مرا #شاعر کرد
ای که #روز و #شب من بسته به تو بوده و هست
به تو مشغولم و از عالم و آدم، غافل
شغل خوبی ست نخواهم شد از آن، #بازنشست
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤😭🤦🏻 تقدیم به #مردم_مظلوم_غزه
#سه_نسل
...............
#پدربزرگم جوشی بود
درحالیکه چای آتشی مینوشید بهشتی شد
#مادربزرگم اهل ولایت بود
از باغچه خانهاش با چادری خاکی، آسمانی شد
#پدرم سیب بود
سر چهارراه، با ماشینی سبز که از چراغ زرد عبور کرد تصادف کرد و با رویی قرمز به دیدار خدا رفت
#مادرم راضیه، کربلایی بود
سر سجادهی آسمانیاش سر به تربت گذاشت و دیگر از قتلگاه سجاده بیرون نیامد
اما این روزها #اخبار_غزه را که میشنوم
میبینم سه نسل، به یکباره و یک شکل، روح میشوند
روحهایی #تشنه و #گرسنه که افطارشان را با موشک باز میکنند
و چشمشان را برای همیشه به روی دنیا میبندند!
اما من...
من سیبزمینیام
که در این #محّرم
طوری برنامه میچینم
که به دو #هیئت برسم
تا مگر با خوردن دو پُرس غذای تبرّکی
بدنم را #بیمه_ابوالفضل کنم!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15