eitaa logo
AmirIzadiHamedani14
434 دنبال‌کننده
75 عکس
333 ویدیو
6 فایل
نشر آثار و اطلاع رسانی جلسات امیر ایزدی همدانی
مشاهده در ایتا
دانلود
66.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اثر بسیار زیبا و اثر گذار به لهجه اصفهانی سروده شاعر با اخلاص اهلبیت علیهم السلام ، جناب آقای تقدیم به رفقای اصفهانی عزیز...
هدایت شده از مبلغان امامت
09 zelzal.pdf
6.13M
📗کتاب «الزلزال في انتصار الحق» تالیف دکتر عصام العماد است که پس از رها کردن اندیشه وهابیت و شیعه شدن این کتاب را نوشت. 📌این فایل ترجمه کتاب الزلزال است که در ضمن پانزده مناظره با عالم بزرگ وهابی «شیخ عثمان الخمیس» به چاپ رسیده و موجب شیعه شدن یک میلیون و پانصد هزار نفر شده است. شما نیز با ارسال این فایل، در تبلیغ فرهنگ تشیع سهیم باشید.🌸
بسم الله الرحمن الرحیم سلسله مناظرات دوست خوبم و برادر بزرگوارم آقای با عالم وهابی مشهور کویت در کتاب با ترجمه فارسی منتشر شده است. این کتاب بابرکت یک ونیم میلیون سنی باگرایشات وهابیت را تاحالا شیعه کرده است. دکتر عصام العماد سابقاً وهابی تندرو بودند و از وقتی شیعه شده‌اند در شیعه شدن میلیون‌ها نفر، نقش بسزایی داشتند...
هدایت شده از ‌عصام العماد
بسم الله الرحمن الرحیم علیهم السلام علیه السلام 🏴🏴🏴 ❄️ ... در خبر باشد كه چون فخر عرب تازه دامادِ ديار طف ، روز عاشورا گرفت اذن نبرد تيغ بر كف ، سوي ميدان روي كرد با لب خشك آن ز شيران ، شيرتر كرد از خونِ عدو شمشير ، تر چند تن را كرد دور از چند سر پايِ يار از دشمنان افكند سر چون به تيغش سينه ي دشمن شكافت جانب خيمه ، برِ مادر شتافت بر زمين زانو زد از راه ادب گفت : راضي گشتي آيا از وهب ؟ مادر ، از فرزندِ خود خشنود باش شاهدِ حالم ، برِ معبود باش مادرش بگشود ديده بر رخش با صلابت داد اينسان پاسخش نيستم راضي ز تو ، اي نور عين تا نگردي كشته در راه حسين كن براي ياري اش پا در ركاب دِه به (( هَلْ مِنْ ناصرش )) از جان جواب نزدِ مادر ، در حرم بودن بس است زاده ي زهرا غريب و بي كس است در ره ِ یاریّ او کن جهد و كوش از كَفَش ، شهدِ شهادت را بنوش ز امر مادر آن جوانِ نيكخو بارِ ديگر حمله ور شد بر عدو باز راهي شد به جنگ گمرهان شيري آمد بر مصافِ روبهان برق شمشيرش عدو را كور كرد دشمنان را سر ز پيكر ، دور كرد يكتنه مي بُرد يورش يكسره گاه سوي ميمنه ، گه ميسره چونكه خصمش مانْد عاجز در نبرد لاجرم تدبيرِ نامردانه كرد از ره كين قطع كردند از كمين دستهايش از يسار و از يمين دست داد از دست و بين دشمنان مانْد چون خاتم ، برِ اهريمنان فوج فوج آنگه به سويش تاختند بر زمين ، جسمش ز زين انداختند پيكرش از تيغ ، گشتي چاك چاك غوطه زد در خونِ خود ، بر روي خاك چون ز دستش رشته ي تدبير شد كافري كفتار سيرت ، شير شد از پيِ قتلِ وهب ، خنجر كشيد حاميِ دين مبين را سر بُريد آن مسلمان خويِ نصراني نژاد آب حيوان خورد ، از جامِ جهاد كشته گشت و زندگي از سر گرفت مرغ روحش سويِ جنّت پر گرفت داد خون ، در راه حق ـ عزّ و جل ـ مادرش خشنود شد از اين عمل ديد چون اين وضع ، خصمِ بَد غرض شد فزون در قلب بيمارش مرض او كه باطل بود و با حق جنگ داشت زلفِ خونين وهب ، در چنگ داشت در فكند آن سر به نزد مادرش بشكند شايد بلورِ باورش با چنين انديشه اي خصمِ زبون خواست بيند ، حاصلِ اين آزمون ديد بانويي كه در اوج شكوه با وقار اِستاده بر پا همچو كوه شُكر گويان ، مادري يكتا پرست رأسِ پر خونِ پسر دارد به دست از رُخش گلبوسه با قلب كباب برگرفت و زد ز اشك آن را گلاب گفت : جانا ! خوب دادي امتحان سربلندم كردي ، اي آرام جان من تو را در راهِ جانان داده ام در رهِ قرآن به قربان داده ام حاصلِ عمرم بُدي در روزگار هديه ات كردم به ذات كردگار شكر حق گويم ، شد اين قربان قبول كشته شد در ياريِ آل رسول در ميانِ پاكبازان ، هيچ كس هديه ي خود را نگيرد باز پس لاجرم پرتاب كرد آن خوش سير سوي دشمن ها سرِ پاك پسر گفت : كاي قوم ز غفلت گشته مست زشت سيرت هايِ بي مقدار و پست آن سرِ قابل كه شد قربانِ دوست پس نگيرد هر كه بنيادش نكوست بر شما مسلم نمايان ، صد فسوس برتري دارد نصاري و مجوس (( )) حاليا بنما طلب فيضِ طوفِ كربلا را از وهب 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم صحبت‌های شنیدنی و قابل تامل ... 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیهم‌السلام 🔹 علیه السلام 🔹 ... (( )) علامه ی والا تبار این روایت ، نقل کرده در (( بحار )) بود روزی خاتمِ پیغمبران همرهِ اصحاب ، در راهی روان دید در ره ، کودکِ دُردانه ای کاو بُوَد با سنّ کم ، فرزانه ای در میانِ ره ، رسولِ حق پرست با لبِ خندان گشودی هر دو دست خواند کودک را رسولِ مهر کیش از کرم بگرفت در آغوشِ خویش او که باشد رحمهٌ للعالمین مهربانی کرد با آن نازنین گاه دستِ رحمتش بر سر کشید گاه از رخسارِ وی ، گلبوسه چید عاقبت ، اصحاب بگشودند لب کای وجودت مایه ی فخرِ عرب کودکی که در بغل دارید ، کیست ؟ این همه احسان به او از بهر چیست ؟ گفت در پاسخ ، رسول کردگار هستم او را از دل و جان ، دوستدار شد مُحبّ او رسول عالمین چونکه در قلبش بُوَد حبّ حسین در کلاسِ حبّ فرزند بتول این پسر در آزمون گشته قبول روزی آن ریحانه ی خیر البشر از رهی کاو بود ، افتادش گذر دیدم از جای قدم های حسین از همان خاکِ کف پای حسین از زمین برداشت ، بر صورت گذاشت توتیا بر دیده ز آن تربت گذاشت فاش گویم ، کز سوی ربّ جلیل این خبر آورد بر من جبر ئیل این پسر در ماجرای کربلا می خرد بر جانِ پاکش هر بلا او ز انصارِ حسینِ من بُوَد دشمنِ سبط مرا ، دشمن بُوَد 1 جای دارد بعدِ نقلِ داستان این سخن گویم به خیل دوستان الله الله ! هر که باشد با حسین می تپد قلبش به ذکر یا حسین هر که یارِ زاده ی زهرا شود بنده ی فرمانِ آن مولا شود می شود محبوبِ محبوبِ خدا شامل الطافِ خاص مصطفی الغرض ، آن کودک نیکو سرشت کز وجودِ او صفا گیرد بهشت گشت از اصحاب و انصار حسین شد به دشت کربلا ، یار حسین از قرائن آنچه ظاهر بوده است او (( حبیب بن مظاهر )) بوده است 2 ... 1 ـ علامه مجلسی ؛ بحار الانوار ؛ ج 44 ؛ ص 242 ؛ ح 36 ـ علامه بحرانی ؛ عوالم العلوم ؛ ص133 ـ طریحی ؛ المنتخب ؛ ص 202 ـ شیخ جعفر شوشتری ؛ خصائص الحسینیه ؛ ص 53 . 2 ـ ذبیح الله محلاتی در فرسان الهیجاء این داستان را در شرح حال حبیب بن مظاهر آورده و برغانی در مخزن البکاء آن کودک را حبیب بن مظاهر دانسته است . 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از سیّد مجتبی علوی
حضرت امام کاظم علیه السلام از پدر بزرگوارش نقل می کند که ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگام وصیت خطاب به امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: «فَاِنَّما مَثَلُکَ فِی الأُمَّةِ مَثَلُ الکَعْبَةِ نَصَبَهااللّه ُ عَلَما وَاِنَّما تُؤْتِی مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیق وَنَأی سَحِیقٍ وَلا تَأتی وَاِنَّما اَنْتَ عَلَمُ الْهُدی وَنُورُالدِّینِ وَهُوَ نُورُاللّه ِ...» «فقط مَثَل تو در میان امت، مَثل کعبه است که خداوند به عنوان عَلَم و پرچم، آن را نصب کرد و معین نمود و از هر درّه عمیق و ناحیه دور دستی به سوی او می شتابند و او به سوی آنها نمی رود ...!! و تو ای علی ...!! پرچم هدایتی و نور و روشنایی دینی و آن نور خدا است...» 📗الأمالي( للصدوق) ...ج ۲۳ ...ص ۴۸۳. (ارسال : جناب آقای حجةالاسلام دکتر جعفری پور) .
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔹 علیه السلام 🔹 ... اکبر که در سپهرِ شرف ، آفتاب بود آئینه ی وجاهتِ ختمی مآب بود هم پاره ی جگر به جگر پاره ی رسول هم ترجمانِ وحی و زبانِ کتاب بود احسانِ او ، زبانزدِ اهلِ مدینه گشت دستش گره گشایِ همه شیخ و شاب بود « نار الضّیافه » بر درِ « دار الضّیافه » داشت کاو را به صاحبانِ کرم انتساب بود مهمان نواز و مَحرمِ راز و خجسته پی عالَم ، کویرِ تشنه و او چون سحاب بود دانایِ حکمت و ثمرِ نخلِ معرفت دارایِ علم و حلم ، به فصلِ شباب بود آید به گوشِ جان « اَوَلَسنا عَلَی الحَقَش » او را مرامِ نیک و کلامِ صواب بود او را خدا ز « عترتِ عمران » گزیده بود اسرار ، بی شمار ، در این انتخاب بود اوّل قتیلِ نسلِ خلیلِ خدا به طف جانبازی اش به سوی جنان ، فتحِ باب بود در او عیان ، تجلّیِ ایمانِ پنجتن بر عقلِ کُل ، حسین گل و او گلاب بود چونان عمو ، برایش امان آمد از عدو رد کرد آن امان که ز اهلِ عذاب بود عبّاس و او به سوره ی اخلاص ، آیه اند آن ماه آلِ هاشم و این آفتاب بود بی شُبهه ، شبهِ ختم رسالت به کربلا از پایه های اصلیِ این انقلاب بود هر کس که بُرد وقت دعا ، نامِ او به لب هر حاجتی که خواست ز حق ، مستجاب بود شش گوشه شد ضریحِ حسین از وجودِ او پایین ِ پایِ باب ، وِ را جایِ خواب بود روزِ دَهُم ، امام سوُم را غریب دید « هَل مِن مُغیثِ » خون خدا ، بی جواب بود رخصت طلب نمود و به میدان روانه گشت شوقِ شهادتش به سر و در شتاب بود وقتی روان ، روانِ حسین از خیام شد از خوفِ او ، به قلبِ عدو ، اضطراب بود با یأس بر پسر ، پدر آن دم نگاه کرد بغضِ گلوش ، چون شکننده حُباب بود بر دست خود محاسنِ پاکش گرفت و گفت : حرفی که شرحِ درد دلِ بی حساب بود یا رب ! گواه باش به جنگِ سپاه کفر عازم شد آن جوان که چو ختمی مآب بود نامش علی ، شبیه ترین فرد ، بر رسول در خَلق و خُلق و منطقش ، آن مستطاب بود کم کم علی به مرکزِ میدان قدم نهاد شمشیر داشت بر کف و پا در رکاب بود لب بر رجز گشاد و بر آن قوم ، پند داد بی بهره گر چه آن همه وعظ و خطاب بود در ، دم شکافت قلبِ سپاه یزید را شمشیرِ وی ز خونِ عدو ، کامیاب بود شمشیر زد چو شیرِ خدا ، در مصاف شرک او شاهبازِ دین و عدو چون غُراب بود دشمن به زیرِ ضربه ی جانسوز وی ، چنان ماری ، اسیرِ پنجه ی تیز عُقاب بود آمد دمی به نزدِ پدر ، خسته ، تشنه کام لعل لبش تَرَک تَرَک از قحطِ آب بود بوسید خون حق ز لبِ آن جوان که هان! بنگر که خشکتر ز لبت ، کامِ باب بود پس در دهان ، زبانِ عزیزِ دلش نهاد بس رازها در این عملِ آن جناب بود فرمود : صبر کن ، که پیمبر تو را دهد آبی که هر سؤالِ عطش را جواب بود بار دگر به سوی سپه گشت حمله ور رزمنده ای که حافظِ اُمّ الکتاب بود آمد هدف به ضربتِ دشمن ز هر طرف آن قوم را به کشتنِ اکبر ، شتاب بود با جسمِ پاره پاره چو افتاد بر تراب فرقش دو تا ز تیغ ، چنان بوتراب بود آمد حسین و خم شد و رخ بر رخش نهاد اشکش روان ز دیده ، چنان دُرّ ناب بود گفت : ای عزیزِ دل ، پسرم ، نورِ دیده ام با بودنِ تو ، در دلِ من ، صبر و تاب بود رفتیّ و راحت از غمِ دنیا شدی ، علی بابت غریب مانده و قلبش کباب بود جانا ! پس از تو خاک به سر باد ، دهر را بعد از تو کاش خانه ی عالَم ، خراب بود برداشت چونکه صورت از آن رویِ لاله گون گویی ز خون ، محاسن او را خضاب بود از « » قبول کن این شعر ، یا حسین ! او را امید بر کَرَمت ، بی حساب بود 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
💠 مرحوم حضرت آیت الله مرعشی نجفی رضوان الله علیه در تعلیقات خود بر کتاب احقاق الحق شهید نور الله شوشتری رضوان الله علیه در رابطه با جریان تصوف می‌نویسد: 👈 از نظر من مصیبت صوفیان برای اسلام، از بزرگ‌ترین مصائب است؛ زیرا ارکان اسلام را منهدم ساخت و بنیان آنرا تَرَک داد. پس از جستجوی عمیق و گردش در میدان‌های کلمات آنان و اطلاع از مطالب مخفی آنان و یافتن رازهای پوشیده آنان در پی دیدار با سران فرقه‌های تصوف، بر من روشن شد که این درد، از راهبان نصارا به دین اسلام سرایت کرده و گروهی از عامه (اهل تسنن) مانند: حسن بصری و شبلی و معروف و طاووس و زهری و جنید و دیگران آن را گرفتند، سپس از آنان به شیعه سرایت کرد تا اینکه کارشان بالا گرفت و پرچم‌هایشان برافراشته شد، به گونه‌ای که از اساس دین سنگی را روی سنگ باقی نگذاشتند. ⭕️ آنان نصوص کتاب و سنت را تاویل کردند و با احکام فطری عقلی مخالفت نمودند و به و حتی موجود ملتزم شدند و در عبادت وجهه گرفتند و بر اوراد آکنده از و اباطیل که رؤسای آن‌ها می‌ساختند، مداومت کردند و به چیزی پایبند گردیدند که آن را ذکر خفی قلبی می‌نامیدند و از سمت راست قلب شروع می‌شد و به سمت چپ خاتمه می‌یافت. گاهی آن را سفر از حق به خلق می‌نامیدند و گاهی نزول از قوس صعودی به قوس نزولی، و بالکعس که از آن به عنوان سفر از خلق به حق و عروج از قوس نزولی به قوس صعودی تعبیر کرده‌اند، خدا به داد این شیادان برسد، پس چرندیات خود را به فقه سرایت دادند، همچنین در مبحث نیت و غیر آن و دیدم بعضی از مرشدان آنان را که اشعار مغربی را از روی دیوانش می‌خواندند و گریه می‌کردند و به آن اعتنا می‌کردند همچون اعتنایی که به آیات قرآن کریم می‌شود، جای تاسف است برای قومی، کسانی که قرآن شریف را ترک کنند و دعاهای صحیفه کامله سجادیه را که زبور آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین و سخنان موالی و سروران امامان علیهم السلام را و مشغول شوند به امثال کتاب مغربی و … و دیدم یکی از آنان را که دعوی فضل داشت و از برخی سخنان که به ائمه هدی علیهم السلام نسبت داده شده، برای ترویج مسلک خود استفاده می‌کند مانند: 🔸«لنا مع الله حالات فیها هو نحن و نحن هو» یعنی برای ما با خدا حالاتی است که در آن حالات او ما هستیم و ما او. و این بی‌نوا در علم و تتبع و تحقیق و ضبط نمی‌دانست که کتاب مصباح الشریعة و مانند آن که چنین سخنان منکری در آن‌ها جمع شده، ساخته ایادی صوفیان اعصار گذشته است که برای ما به ارث مانده است. 🔹شیوع تصوف و ساختن خانقاه‌ها در قرن چهارم بود. بعضی از مرشدین آن قرن، وقتی تفنن متکلمین را در عقاید دیدند، از فلسفه فیثاغورث و پیروان او در الهیات، قواعدی را اقتباس نمودند و از لاهوتیات اهل کتاب و بت پرستان، جمله‌هایی را گرفتند و آن جملات را به لباس اسلام در آوردند و به علم خاصی تبدیل نمودند که آن علم را علم تصوف یا حقیقت یا باطن یا فقر یا فنا یا کشف و شهود نامیدند. و در این زمینه کتاب‌ها و رساله‌ها نوشتند و این وضع همچنان ادامه داشت تا آنکه قرن پنجم و قرن‌های بعدی فرا رسید و برخی از زیرکان اهل تصوف میدان وسیعی را آماده یافتند تا به اسم ولایت و غوثیه و قطبیه و دعوی تصرف در ملکوت با قوه قدسیه، چه رسد به ناسوت، در میان جاهلان، مقام شامخی همچون مقام نبوت و حتی الوهیت به دست آورند. ⚠️آنان با مقالاتی مبنی بر تاویلات مزخرف و کشف خیالی و رویاها و اوهام، فلسفه تصوف را توسعه دادند و کتاب‌های پیاپی بسیاری مانند کتاب تعرف و دلالت و نصوص و شروح آن و نفحات و رشحات و مکاشفات و انسان کامل و العوارف و المعارف و التاویلات و غیره که پر از حکایت‌های دروغ و قضایای کاملا بی‌معناست، نوشتند. وقتی کالای آنان بازار پیدا کرد و نامشان مشهور شد و بازارشان گرم گردید، به فرقه‌ها و دسته‌های مختلف تقسیم شدند و عوام وسفلگان را با «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلایق» اغفال کردند و برای هر فرقه‌ای که از دیگران متمایز گردند، علامتهایی را قرار دادند... خداوند ما و شما را از فریب کاری‌های بافندگان و و حفظ کند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به آستانه اهل بیت پیامبر خدا صلوات الله علیهم اجمعین روی می‌آورند و کسی را جز آنان نمی‌شناسند. آمین آمین. 📜 احقاق الحق، تالیف نور الله تستری با تعلیقات آیت الله مرعشی، جلد۱، صفحه۱۸۲ - ۱۸۵ { @AyatollahBahrololom }
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ رضاخان و شعائر 🕌 حوزه از روضه است... 🎙بخشی از بیانات: آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی دام‌ظله 🗓 قم مقدسه | ذی‌الحجه ۱۴۴۵ هـ.ق { @AyatollahBahrololom }
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔹 علیه السلام روزی که در دیار بلا ، انقلاب بود قحطیّ آب در حرمِ بو تراب بود در گاهواره ، کودکِ بی شیر ، ناله داشت از کف ، قرار داده و در پیچ و تاب بود هَلْ مِنْ مُعینِ خون خدا را شنید او شیون بلند کرد و همینش جواب بود یعنی منم فدایی ات ، ای سبط مصطفی از داغ بی کسیّ تو ، قلبم کباب بود می کرد حس ، امام زمانش بُوَد غریب بر یاری اش مجاهد پا در رکاب بود وقتی حسین نالة ششماهه را شنید آمد به سوی خیمه ، دو چشمش پر آب بود گفتا : بیاورید برم را در انتظارِ طفل خود ، آن مستطاب بود دست خدا گرفت قماطش به روی دست بر دشمنان سنگدل ، او را خطاب بود گر رحم بر حسین نکردید و از جفا بر کشتنش یکایتان را شتاب بود رحمی کنید بر پسرِ شیر خواره ام کاند مَثَل چو ماهیِ بیرون ز آب بود در سنّتِ رسول خدا جدّ اطهرم بر کامِ تشنه ، آب رساندن ، ثواب بود این طفلِ شیر خواره ندارد توان جنگ گرچه وِرا به شیر خدا انتساب بود دیدند در سپاه ستم پیشه گانِ شام زاین صحنه و کلامِ حسین ، انقلاب بود گفتند عدّه ای که به طفلش دهید آب برخی مخالفِ سخنِ آن جناب بود ترسید ابن سعد ، سپاهش رود ز دست در دل وِرا ز آخرِ کار ، اضطراب بود در فکر گندم ری و حُکمِ امارتش غافل ز قهرِ خالقِ مالک رقاب بود گفتا به حرمله که کند کار را تمام آن تیره دل ، شگفت زده ، زاین عتاب بود پرسید : زاین دو ، تیرِ سه شعبه ، که را زنم ؟ در چلّه داشت تیر و گهِ انتخاب بود گفتا : ببین سپیدیِ حلقومِ کودکش رخشد چنان که در نظرت زرّ ناب بود یک کامِ خشک ، شد هدف تیرِ آبدار خورشید سوخت زین غم و گویی مذاب بود تیر از کمان پرید و به حلقِ علی نشست و آن صیدِ غرقِ خون شده در پیچ و تاب بود در منطق یزید و سپاهِ پلیدِ او شش ماهه را ، سه شعبة سمّی ، جواب بود لبخند زد به روی پدر ، شد فدای دوست خاموش شد ز گریه ، تو گویی به خواب بود جاری شد از گلوی علی ، خونِ خونِ حق در غنچة خزان زده ، قدری گلاب بود پاشید چند قطره از آن بر رخِ حسین روی عزیز فاطمه از خون خضاب بود بابش حسین ، خونِ وِرا بر فلک فشاند هر قطره اش به سرخیِ یاقوت ناب بود گر قطره ای بخاک از آن خون چکیده بود ارکانِ نُه فلک ، همه از بُن ، خراب بود آن تیر سوخت جان حسین و دل رباب بر خرمنِ وجود ، چو برقِ شهاب بود یارب ! مباد مرد ، خجل گردد از عیال دارم گمان ، امام ، خجل از رباب بود وقتی رباب بوسه ز حلقومِ او گرفت در عرش و فرش ، شورشِ یوم الحساب بود بابا نماز خوانْد و سپردش به مهدِ گور آن خاکِ تیره ، چو بر رخِ اصغر ، نقاب بود خاکم به سر ، شراره به دل ، عقده در گلوست کاین تلخْ قصّه ، ثبت به چندین کتاب بود برخی نوشته اند : مزارش شکافتند 1 شاهد بر این قضیّه ، دو چشم رباب بود نَبْوَد عجب اگر که بگویم : به راه شام بر نی سرش به جلوه ، چنان آفتاب بود می خواست مادرش که در آغوش گیردش افسوس ! دستِ خستة او در طناب بود زینب به گریه گفت : امان از دل رباب هر چشم ، چشمه سار و دلِ او کباب بود گاهی به یاد اصغرِ شیرین لبش ، به شور کنج خرابه ، ذکر شبش ، ذکر خواب بود هر کس گریست بهرِ علی ، او دعاش کرد دانم ، دعای خسته دلان ، مستجاب بود باب_الحوائج است علی اصغرِ حسین یادش به شهرِ فیض ، مرا فتحِ باب بود شکر خدا که « » از صدق و اعتقاد مدحتسرای عترتِ ختمی مآب بود 1 - ریاض القدس – محمد قزوینی – ج 2 – ص 103 * شیخ سبزواری – جامع النورین – مجلس 28 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️قابل توجه کسانی که بعضا در میادین و خیابانها بدون سینه زدن و گریه کردن صرفا تماشاچی دستجات عزاداری اند!! ✅مرحوم آیت‌الله علوی گرگانی: ای جوان ۴ روز بیشتر زنده نیستی، در عزای امام حسین (علیه السلام) تماشاچی نباش 🔹بروید در جمعیت و به سر و سینه بزنید و مجالس عزا را گرم کنید. @damanehemroz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم اخلاق و برخورد علیه السلام با مخالفان و نظر علمای اهل تسنن در مورد ایشان 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از Zaeran Alghame Hamedan
شهادت زوار اربعین پاکستانی متاسفانه طبق آخرین اخبار رسیده امروز یک کاروان زوار پاکستانی در مسیر به طرف ایران برای شرکت در مشایه اربعین توسط گروهک تروریستی سپاه صحابه متوقف شده و بیش از چهل نفر سرنشینان آن به جرم محب اهل بیت علیهم السلام بودن را سر بریدند.
هدایت شده از Zaeran Alghame Hamedan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم کویتی تمام را در داخل یک قاب به نقاشی کشیده است. باتشکر از استاد مهرپرور. 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم اجر و ثواب گریه بر مصائب و در عزاداری امام حسین و ائمه اهلبیت علیهم السلام در بیان امام سجاد علیه السلام... 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم شخصیت ممتاز و جایگاه بی نظیر علیه السلام در بیانات قدس سره به مناسبت 25 محرم سالروز علیه السلام باسپاس فراوان از استادمهرپرور. 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از امیر ایزدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔹 توضیحاتی درباره 🔹 علیه السلام 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از امیر ایزدی
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیه السلام 🔹 ... دوش دیدم روایتِ چندی در (( خرائج )) ز (( قطبِ راوندی )) راوی آن امام باقر بود که در او حلم و علم ، ظاهر بود نقل کرده که حضرت سجّاد کاو مُلقّب بُوَد به زینِ عباد بود بنشسته در میانه ی جمع همه پروانه در مَثَل او شمع پس ز صحرا رسید آهویی در دلش بُد ز غم ، هیاهویی بهر سجّاد با دلی خسته راز خود گفت آن زبان بسته کرد پرسش کسی ز حجّتِ هو که چه گوید به حضرتش ، آهو داد پاسخ که او به صد اُمّید شکوه آورده نزد من ز (( یزید )) گویدم : پورِ آن لعینِ پلید بچّه آهویی از پدر طلبید حُکم کرد او شکارچی ها را تا بگردند دشت و صحرا را آنچه را خواسته ، کنند شکار ببرندش به جانبِ دربار روزِ بگذشته ، بچّه ی او را کرده صیّاد ، صید در صحرا بچّه آهو گرسنه است و اسیر مادر ، آزاد و سینه اش پرشیر دور مانده ز پاره ی جگرش بر جگر ، هجرِ او زند شررش خواهد اینک ز محضرِ سجّاد که سفارش کنم بر آن صیّاد آوَرَد باز ، بچّه آهو را که دهد شیر ، مادرش او را باز اگر خواستش ، زند قیدش همرهِ خویشتن بَرَد صیدش پس به فرمانِ سیّد سجّاد شد شرفیابِ محضرش صیّاد گفت او را امامِ جنّ و بشر قصّه ی ماده آهویِ مضطر باز فرمود : صیدِ خود ز وَداد ساز آزاد و مادرش کن شاد کرد صیّاد در جواب ، اظهار که مرا نیست جرأتِ این کار برسد این خبر اگر به یزید دهد آزارم آن شرورِ پلید لبِ مولا چو غنچه باز شکفت بار دیگر ، شکارچی را گفت : بچّه آهو بیار ، تا از شیر مادر ، او را کند همین جا سیر بعد ، بردار بچّه آهو را هر کجا خواستی ببر او را رفت صیّاد و صیدِ خود آورد مادرش دید و سخت همهمه کرد شیر دادش ز راهِ غمخواری گشت اشک از دو دیده اش جاری کرد اوضاعِ آهویِ دلگیر در دلِ آن شکارچی ، تأثیر حضرت ، این حال دید و با صیّاد گفت : صیدت ببخش بر سجّاد مرد صیّاد هم نمود قبول تا شود شادمان ، عزیزِ رسول بچّه آهو ز بند شد آزاد مادرش شُکر گفت ، با دلِ شاد سوی صحرا دمی که راهی بود دم به دم ، بر لبش گواهی بود که شما خاندانِ پیغمبر مظهر رحمتید از داور ز آن طرف هست بی گمان ، به یقین (( خاندانِ بنی اُمیّه لعین )) « » ُ پیروِ تبرّی باش ساکنِ قلعه ی تولّی باش این دو از پایه هایِ ایمانند بالِ پروازِ هر مسلمانند خواهی اَر شعرِ تو کند اعجاز در سپهرِ سخن کنی پرواز مدحتِ عترتِ پیمبر کن لعن ، بر دشمنانِ ابتر کن لعن ، از خلق و خالقِ منّان تا قیامت به آلِ بوسفیان ختم کن شعرِ خود به این کلمات بر محمّد و آل او صلوات 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 شرایط فرهنگی و اجتماعی دوران حیات غریبانۀ حضرت زین‌ العابدین (صلوات‌ الله‌ علیه) و اوج مظلومیت آن حضرت. 🎥بیانات حضرت آیت‌ الله (دامت برکاته) علیه‌السلام { @etelaresanihamedan }
83.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم علیه‌السلام آقای مهرپرور از ذاکرین اهل دقت و مطالعه هستند و حقیقتاً مداحی‌های ایشان، عالم پسند و غالباً مستند می‌باشد. تالیفاتی هم دارند و فضل و ادبِ ایشان، بیشتر تاثیر مجالست با عالمای ربانی مرحومین آیت الله و آیت الله می‌باشد. این کلیپ مربوط به دهه ۸۰ است. کثرالله امثالهم... 🔹 برای مشاهده برخی از سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 📹 ببینید | منبر کوتاه 🔹روایت عجیب که مرجع تقلید بزرگ را منقلب کرد! 🎙 الاسلام_عالی 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیه السلام 🔹 🔹 ای کبریا را نیک مظهر ، احیاگرِ الله اکبر ، یا ابالفضل نازد به فضلت هر پیمبر ، یا ابالفضل فخر مَلَک ، میر فلک فر ، یا ابالفضل بندِ دلِ فتّاح خیبر ، یا ابالفضل امشب که لب تر کرده ام از گفت و گویت نوشیده ام بهتر ز زمزم را ، ز جویت مرغ دلم پر می کشد با یاد کویت بگشوده ام دست گدایی را به سویت من را مکن نومید ، ز این در ، یا ابالفضل تو نور چشمِ چشمِ حق ، ماه تمامی از مرتبت ابن و اَخ و عَمِّ امامی در نزد اهل البیت ، صاحب احترامی بر خلقتْ ، آقایی ، به ثارالله ، غلامی هستی ز فهم و وهم برتر ، یا ابالفضل هر همدمِ خضری شود الیاس ؟ هرگز هر ریگِ جو ، گردد دُر و الماس ؟ هرگز هر هرزة خودرو شود چون یاس ؟ هرگز زاید زنی ، طفلی چنان عباس ؟ هرگز همتا نداری ، شبل حیدر ، یا ابالفضل در خاندانی که همه ماهند ایشان ماه تمامی در کمالِ عزّت و شأن که خورشید درخشان وام از جمالت خواست تا شد پرتو افشان ای سایه ات خورشید پرور ، یا ابالفضل آموختی در مکتب حیدر ، یقین را دیدیّ و کردی سجده ، رب العالمین را با بذل جانت حفظ کردی اصل دین را کردی سرافراز از ادب ، اُمّ البنین را ای وارثِ اخلاص مادر ، یا ابالفضل قنداقه ات را مادرِ فرخنده گوهر وقت ولادت داد بر ساقیّ کوثر بند قُماطت را گشود آن سرّ داور بوسید بازوی تو را با دیدة تر ای بر تو گریان چشم حیدر ، یا ابالفضل گفت : ای خدا را دیده و دست نقصی مگر در این دو دستِ نازنین هست؟ حیدر بگفت از کربلا و لب فروبست زین قصّه اش بر دل ، غبارِ غصّه ، بنشست ای بر حسین ، یار و برادر ، یا ابالفضل با نام نیکِ خود ، همه عالم گرفتی جا در دلم چون نقش ، بر خاتم گرفتی تو در صفِ طَف چون به کف ، پرچم گرفتی از وجهِ وجه اللَّه ، غبارِ غم گرفتی تو کاشف الکربی ، ز داور ، یا ابالفضل حیرانِ خود کردی تمام اِنس و جان را عقده گشا گشتی همه خلق جهان را نگرفتی از خصمِ زبون ، خطِّ امان را خطّ امان دادی یکایک ، دوستان را حبّ تو اَم تاج است بر سر ، یا ابالفضل ای مَحرمِ اسرار ، سقِای پرچمدار ، یا باب الحوائج بیمارم و بی یار ، یا باب الحوائج بگشا گره از کار ، یا باب الحوائج بنگر که هستم زار و مضطر ، یا ابالفضل ای آنکه در هر دم ، دو صد اعجاز داری با هر که دستش بسته ، روی باز داری دو بال ، از خلّاقِ بی انباز داری وقتی که در باغِ جنان ، پرواز داری دِه جایمان در ظلّ شهپر ، یا ابالفضل روز قیامت کز فراز چرخ گردون بر گوش آید بانگِ اَیْنَ الفاطمیّون ؟ بهر شفاعت ، آن به فرش و عرش ، خاتون دستِ تو را آرد به نزد حیّ بیچون محشر کند دستت به محشر ، یا ابالفضل ای نوبهار من ببین چون برگِ زردم ای جان من ، جانان من ، درمان دردم بنما نظر بر اشک گرم و آهِ سردم من دوست دارم اربعین دورت بگردم بوسم ضریحت را مکرّر ، یا ابالفضل یا حضرت عباس ، من دل بر تو بستم عُمری بُوَد بر خوان احسانت نشستم گرچه نمک خوردم ، نمکدان را شکستم اکنون که افتادم ز پا برگیر دستم بر « » از لطف بنگر ، یا ابالفضل 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔹 🔹 در نظر آمد به صد شور و نوا خاطرات روز عاشورا مرا كرد بر پا محشري آن روز خون شد به شمشيرِ ستم ، پيروز خون كربلا بود و بلا بود و ولا خون حقّ و وعده ي (( قالوا بلي )) او كه محو طلعت دلدار بود عارفان را قافله سالار بود آن به هستي آفرين ، دلباخته ماسوا را از نظر انداخته با دلي سرشار از نورِ يقين چشم مي گردانْد در آن سرزمين جز خدا در كربلا پيدا نديد هر طرف رو كرد ، نازيبا نديد بود او را در جهان بي چون و چند جز رضاي حضرت حق ، ناپسند خاطرش از ماسوا آزاد بود وعده ي روز اَلَستش ، ياد بود ياد بودش ، يار از او سر خواسته غرق خون ، صد پاره پيكر خواسته خواست در درياي خون ، منزل كند تا رضاي دوست را حاصل كند غنچه ي لبهاش همچون گل شكفت اهل بيتِ خويش را بدرود گفت رهنوردِ قبله ي مقصود شد عبد صالح ، در پيِ معبود شد راه مي پيمود آن نورِ اله با دلي آرام ، سوي وعده گاه ناگهان بشنيد صوتي دلربا از زبان بانویي، درد آشنا بود آن زن، بانویی، مرد آفرين عصمت الكبرايِ حق ، روي زمين زن چه زن ؟ مردانگي را اعتبار درس صبر و حلم را آموزگار زن چه زن ؟ عرش خدا را قائمه هم علي در او عيان ، هم فاطمه زن چه زن ؟ پيغمبرِ خون خدا دخترِ نيك اخترِ خون خدا زن چه زن ؟ عالم ، رهينِ منّتش حضرت اُمّ المصائب ، شُهرتش آن خدا باور كه زينب نام داشت داغ ها از گردشِ ايّام داشت آنكه بودش بر چگر داغِ رسول بود از طفلي ، عزادار بتول او كه فرق باطل و حق ، ديده بود فرقِ بابِ خويش ، منشق ديده بود نقشِ داغِ مجتبي بر سينه داشت جاي صدها سنگ بر آيينه داشت بسته بودي دل ز خلق عالمين با اُميد و آرزوها بر حسين بود شيرينتر وِرا از جانِ او دولتِ همراهيِ جانانِ او حاليا مي ديد ، با چشم ترش مي رود جان از تن و يار از برش مي رود تا در خدا فاني شود در مناي قرب ، قرباني شود گشت جاري اشكِ دامن دامنش شد بلند آوايِ (( مَهلاً مَهلاً )) اش كاي برادر ، اي مرا نورِ بصر يادگار از مادر و جدّ و پدر اي بهار آرزوهايم ، مرو اي تمام دين و دنيايم ، مرو صبر كن ، اي سرورم ، تاجِ سرم صبر كن ، اي نور چشمان ترم رازِ دل تا با تو گويم يك نفس لحظه اي آهسته تر مي ران ، فرس آمدم تا مخفي از چشم همه با تو گويم راز ، يابن الفاطمه مادرم زهرا كه عهدش ياد باد خاطرش در باغِ جنّت شاد باد آن گلِ از خارها آزرده تن گفت در فصلِ خزانِ خود به من دخترم ، اي مادرت را نور عين اي به هر جا يار و همراه حسين روز عاشورا به دشت كربلا نيستم من در برِ خون خدا هر زمان آن تشنه ي جام وصال خواست ، رو آرد به ميدان قتال راهِ او بربند ، با آه و فسوس جاي من زير گلويش را ببوس اي به ميدان شهادت كرده رو اي دَمَت قرآن و دين را آبرو صبر كن يك دم كه جاي مادرت بوسد از زير گلويت ، خواهرت سرّ حق، آن لحظه، بهر خواهرش داد اذنِ بوسه اي از حنجرش كرد دريا زينب از غم ، ديده را بوسه زد آن حنجرِ خشكيده را 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.