eitaa logo
♡دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ♡
2.1هزار دنبال‌کننده
779 عکس
220 ویدیو
13 فایل
. Live for ourselves not for showing that to others!🍓👀 تبلیغـاتمــون🌾: @Tablighat_Deli گپ‌ناشناس‌: @Nashenas_Deli [دلــاࢪامــ]؟آرامــش‌دهنده‌ی‌قلب💗🌗. لااقل۲۴ساعت‌بمون چنلو بهت ‌ثابت کنم😂🚶. از6مهر1402برای‌پرواز‌به‌سوی‌هدفات‌کنارتم🌥🎀 .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یہ جملہ ی خیلے قشنگ تویہ کتاب خوندم کہ نوشتہ بود: (همہ چیز براے کسے که می داند چگونه صبر کند،بہ موقع اتفاق مے افتد.) خلاصہ که ریلکس باش،ببین،بشنو، بگذر،جدے نگیر،ویادت بمونه که گاهی صبر خودتلاشه.🌸✨ @CafeYadgiry🍅
🌿 '' ⦆ روتین شب‹.💗🥲.›↭. • · · · · · • ⋅ ✤ ⋅ • · · · · · • - ستاره هارو تماشـٰا کن🧡🧦 . - دمنوش درست کن🫐🫴🏼⸱࣭ ִֶָ 𖥻 - برنامه‌ی فردات و بنویس🌿🫙 . - مسواك بزن🌸😻⸱࣭ ִֶָ 𖥻 - خوب بخواب💛👀 ֪֢ @CafeYadgiry🎀
با خودت اینجوری رفتار کن!🌞🌿⋆.⋆ ¹⇜ با خودت مثل کسی که دوسش داری صحبت کن... ²⇜ با خودت مثل کسی که دوسش داری رفتار کن... ³⇜ از خودت مثل کسی که دوسش داری مراقبت کن... ⁵⇜لطفاً قدر و ارزش خودت رو بدون🫂 و طوری که لایقش هستی با خودت برخورد کن چون اینجوریه که میتونی احساس بهتری به زندگیت پیدا کنی.🌸🌱 💛🌿 @CafeYadgiry🪵
خلاصه که ...آره . @CafeYadgiry🌔
ناز کنی ، نَظر کنی ، قَهر کنی ، ستم کنی گر که جَفا ، گر که وَفا ، از تو حذَر نمی‌کنم :). @CafeYadgiry🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازم معرفت داشت بهونه نیاورد .. روراست گفت :اونو میخواد ...:)) پ.ن: گفته بودید ازینا دوست دارین:*)) @CafeYadgiry🪴
♡دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ♡
•{#قشاع🖤🤍}•• ‌#قلم_N #part_301 پوزخندی زدم.. +هرچند ... من طلاقمو میگیرم ! خنده عصبی کرد و روبروم
•{🖤🤍}•• ‌ هقی زدم و ماشینو نگه داشتم... نباید دور میشدم زیاد ... حامد چکار کردی بامن؟! انگ خیانت و برچسب هرز*گی رو میچسبونی روپیشونیم؟ خبر داری از وجود بچه ؟ تابانی که از رگ و ریشه تو بود؟ حتی اشکامم از باریدن خسته شده بودن ! چشمام خشک خشک بود و دریغ از یه قطره اشک !... خیره شدم به خیابون و سمت سایت روندم ... __________________ تمام غم عالم روی دل دخترک سنگینی میکرد ! حامد خدا خدا میکرد تا حنجره اش ؛ پاره شود تا مبادا با حرف دیگرش ؛ دل دخترک به درد بیاید ! لعنتی گویان پارک را ترک میکند و سمت پناهگاهش حرکت میکند ... شاهچراغ ... شاید بتواند کمی آتش درونش را خفه کند ! با فکر کردن به چشمان دخترک ، آرام میشود ! اما امان از آن اشک هایش...! اشک هایی که حامد خوب علتش را می دانست ! چه میکرد؟ بین دوراهی گیر کرده بود ! دختر پاک دل راست میگفت یا آن مار افعی؟ خودش را دستی دستی بدبخت کرده بود ! خودش را تا کنار آتش جاودان جهنم ؛ همراهی کرده بود ! علت آتش چه بود؟ مشخص و کاملا واضح !!! خورد کردن دل بنده خدا و قضاوت!! چه چیزی بدتر ازاین می تواند انسان را در باتلاق فرو ببرد؟؟؟ بغض نفسش را می گیرد... یک لحظه هم فکر دخترک پاک دل و صاحب جفت جشمان عسلی، رهایش نمی کند ! اشتباه کرده بود ! خودش هم خوب می دانست ! اما مگر غرور بیکرانش اجازه مرخصی می داد؟ یک مرخصی ... همراه با دخترک ... زندگی بدون استرس و درد !. بدون دعوا و غصه ! زندگی لبریز از عشق و محبت ! از دار دنیا چه کم میشد اگر این دو دلخسته هم ازاین نوع زندگی برخوردار بودند؟؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگی شبیه قهوه ست؛ سیاه، تلخ و داغ ☕️ . سیاهی را با سپیدی صداقت تلخی را با شیرینی صمیمیت داغی را با صبر باید تحمل کرد . @CafeYadgiry🥺🤍
پشید بریم بیرون خرید... چون‌که‌پنجشنبه‌‌عروسی‌داریم😌💘. @CafeYadgiry🤍
╮☁️💕╭ ↜5 دلیل تیرگی دور چشماتون👀💫 🥬┊•نخوردن سبزیجات 💤┊•نداشتن خوابی کافی 🩸┊•کم خونی 🍾┊•نخوردن آب کافی 🧴┊•استفاده نکردن از کرم دور چشم و ضدآفتاب @CafeYadgiry😻
♡دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ♡
•{#قشاع🖤🤍}•• ‌#قلم_N #part_302 هقی زدم و ماشینو نگه داشتم... نباید دور میشدم زیاد ... حامد چکار کر
•{🖤🤍}•• ‌ کاش میشد برای لحظه ای، زندگی به دلخواه خودمان بود ! کاش میشد زود دیر نمیشد ! برای عذر خواهی ! برای پشیمانی ! اما صدحیف ... صدحیف که این کاش ها فقط کاش اند ! حقیقت نیستند ! و نمیشود آنهارا حقیقی کرد !... __________________ نشسته بودم تو ماشین و گوش سپرده بودم به حرفای آقا محمد ! _متوجه شدی آرام خانوم؟ بی حواس سری تکون دادم ... +ب...بله بله ! _خب... برید به سلامت ! ایندفه کلا پنجاه متر با خونه سوژه فاصله داشتیم! نگاهی به رادین انداختم و سرمو انداختم پایین.. _علی ... علی بیا ! باآوردن اسم علی ، ابروهای حامد به هم قفل شد! دل خوشی ازش نداشت! اما ... مهم نبود! توجهی نکردم و از ماشین همراه علی پیاده شدم ! دستی به لباسام کشیدم و اکسیژن رو وارد ریه هام کردم... اونقدر غرق افکارم بودم که خداحافظی با رادین و بچه ها به کل یادم رفت ! _آرام خانوم ! سوار شید ! با تعجب به علی خیره شدم ... سوار شاسی بلند مشکی که گفت ؛ شدم و به پنج دیقه نکشید که وارد خونه یا بهتره بگم قصر سوژه شدیم! اونطور که آقامحمد میگفت حدادی یکی از بزرگترین قاچاقچی های خاورمیانه‌بود! با حرفاو اطلاعاتی که بچه ها توی جلسه ، یکی یکی ارائه میدادن ، هرلحظه میزان تعجبم بیشتر میشد! مخصوصا همونجایی که داوود میگفت: تقریبا سه چهار تا زن داشته و از هرکدوم سه تا بچه داشته ! هرکدوم از بچه هاش توی کشور های مختلفی مشغول کارن و میلیاردی درآمد دارن! البته کار بچه هاش هم به کار باباشون بی ربط نیس...!
•{🖤🤍}•• ‌ سرفه ای کردم و کیف مجلسیمو برداشتم... حالم بهم میخورد ازین لباس ! پوشیده بود اما سنگین .. راه رفتن و تکون خوردن درحالت عادی با وجود این فسقلی برام خیلی سخت بود ... بخصوص با این لباس که دیگه نمیتونستم تکون بخورم ! علی ورقه ای رو به نگهبان داد که گفت: _اونجا پارک کنید ! علی سری تکون داد و ماشین رو طبق گفته نگهبان ، پارک کرد... _بریم !؟ خیره شدم به در ورودی...! میدونستم نمیتونم زنده ازونجا برگردم! ۶۰ درصد احتمال داشت ارسلان هم اونجا باشه! حتی رادین هم از دهنش پرید و سوتی داد ! اینکه : _آره ...آقامحمد بدجور گیر داده بهمون .. تیراندازی و ضربه فنی کردن سوژه ها توی ماموریت تو شده برامون کابوس...! بیخیال سری تکون دادم ... چقدر باید فکر و خیال میکردم؟ از شدت خستگی تشنه یه جایی دوراز حامد بودم ! اما مگه فکر تابان تنهام میذاشت؟ گناهی نداشت .. بجز اینکه پدرش حامده ! اما این بچه که نباید پاسوز من و حامد بشه ! پوفی کشیدم و قدم قدم به سمت ورودی رفتیم .. صدای آهنگ ملایم که پخش میشد حالمو بد کرده بود ! ‌_آرام خانوم... حواستون باشه ! شما به عنوان یه خدمتکار اینجایید ! نه به عنوان نفوذی ! علی هست... خیالتون راحت باشه ! ازهیچی نترسید! باصدای آقامحمد ایرپادو چسبوندم به گوشم و سکوت کردم... _سلام آقا هاشم . از طرف آقای حدادی ، من و خانمم برای خدمت‌رسانی اومدیم ! "سلام پسرم ... خوش اومدی... اونجا برید لباساتونو عوض کنید ! به سمت اتاقی که گفت رفتیم ... پالتومو درآوردم و آویزون کردم تو اتاق.. بیرون رفتم و پشت سرم علی وارد اتاق شد و لباساشو عوض کرد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پشید بریم عاروسی🥺🙂😂 @CafeYadgiry🫂