امیدوارمبرندهشی !
تویِ اون جنگی که به
هیچکس درباره اش نمیگی و
رنج هاشو به تنهایی به دوش می کشی:)💛!!!
#پروف #انگیزشی
@CafeYadgiry🍓🥺🤌🏻
چطوری بهتر درس بخوآنیم•🎒🎓•
• مخفف کردن:🗒
برآی اینکه رآحت تر یآدمون باشه و بهتر تو ذهنمون بمونه کلمآتو مخفف کنید،با اول کلمه ها جمله کلیدی بسآزید،رآحت و آسون تو ذهن میمونه🌻
• استرآحت:🩵
از بهترین نکآت درس خوآندن
استرآحت کآفی بین هر تایم است📓🌸
• فضآی مرتب:🔗🍓
از مهم ترین کآرها ایجآد فضآی آرام و مرتب
برآی افزآیش تمرکز📚🤍
#ایده #درسی #کاربردی
@CafeYadgiry🍂🦦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایحححح خودا🥺🤌🏻
انگشترررر رهبروووو میخاممم🥲.
#خفن
@CafeYadgiry🌸🐈
اینجوری تست بزن !📕🖇
┛🐼همیشه سعی کن تست ها رو به روش مفهومی و اصلیشون حل کنی و زیاد دنبال راه حل ها و فرمول های تستی که حتی نمیدونی از کجا اومدن نباشی .
┛📓سعی کن اول یه آموزش خوب داشته باشی بعد تست بزنی چون اگه بدون آموزش اولیه بری تست بزنی فکر میکنی مبحث خیلی سخته و ازش زده میشی .
┛🐼بچه ها به جرات میتونم بگم که تحلیل تست ها خیلی مهمتر از تعداد تست هاست ،شما ۱۰ تا تست رو با تحلیل کامل بزنید خیلی بهتر از اینه ۳۰ تا تست رو بدون تحلیل بزنید .
┛📓تست ها رو نشان دار کنید .
┛🐼اگه داری برای آزمون آماده میشی سعی کن هفته دوم که داری مباحث رو مرور میکنی حتما از تست های زمان دار استفاده کن .
#تست_زنی #توصیه #درسی
@CafeYadgiry🍓
ولادت حضرت فاطمه و روز مامانای خوشمل و مهربون و دوست داشتنی رو به تمام مامانای ایران زمین بخصوص مامانای چنلمون ؛ تبریک میگم😂🤍🤌🏻🫀🥺♥️
@CafeYadgiry🧊
برنامه امتحانی و شروع استرس و بدبختی:🥲🤌🏻
لعنتیا دلتون نمیسوزه؟
هرروز امتحان؟
اونم نوبت اول؟💔
@CafeYadgiry🥲
" دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
وقتی رگ خوابم دست رفیقمه :🌱😭✅😂 #سوگنگ @CafeYadgiry🫐
عررررر خواهرای سوگنگن🥺🤍🤌🏻.
#سوگنگ
@CafeYadgiry🍓
" دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• #قلم_N #part_343 با اومدن آقا محمد؛ ساکت شدیم .. _داوود بهتری؟ -بله آقا ! خوبم . _را
•{#قشاع🖤🤍}••
#قلم_N
#part_344
_آخ ... آخ دارم میمیرم رادین ..
+به درک . تو برو قرص بخور دردشو بکش .. من اینجا غصه تو بخورم .
نفسشو حبس کرد و آرنجشو روی صورتش گذاشت ..
+بار آخرت باشه حامد!
دفه بعد خودم به شهادت میرسونمت !
لباشو به هم فشار داد که خیره شدم بهش ..
درد زیادی رو داشت تحمل میکرد...
سعی کردم چیزی نگم و نمک روی زخم نشم !
+حامد به من گوش میدی؟!
آب دهنشو قورت داد و پتوشو توی مشتش فشرد ..
+آرام زنگ زده بود !
خیز برداشت سمتم که از درد به خودش پیچید !
_چی... چی گفت !
داره میاد مگه نه؟
اشک تو چشام جمع شد ...
+نه داداشم !
_پس کی میاد؟
مگه روز عقد نگفت تا ابد کنارت میمونم؟
مگه نگفت !!؟؟؟
مگه نگفت تا ابد عاشقت میمونم !؟
نگفت هیچوقت نمیزارم ازم دور بمونی؟!
صداش هی بالاتر میرفت و بغض من هم بیشتر گلومو فشار میداد !!!
سمتش رفتم و درازش کردم رو تخت !
+هیش !!داداش آروم باش !
داد آخرش هماهنگ شد با وارد شدن پرستارا !
_مگه نگفته بود !!!
بهم بگو !
به خدا گفته بود !
یادمه !
دیوونه نیستم رادین !
+بسه ! آروم باش !
با هجوم پرستارا سمت حامد و مشغول شدنشون به آروم کردن حامد؛ ازاتاق زدم بیرون ..
اکسیژن رو وارد ریه هام کردم و دستی به صورتم کشیدم ..
راه رفتن با عصای لعنتی بدجوری رومخ و سخت بود!!!
با خارج شدن یکی از پرستارا از اتاق؛ سمت در رفتم ..
+خانوم؟ حالش بهتره ،؟
_لطفا داخل اتاق نرید تا استراحت کنن ..
حالشون بخاطر فشار عصبی ، بد شد !!
آرامبخش بهشون زدیم ، یکم استراحت کنن ؛ شاید بهتر بشن !
تا شب دکترشون برای معاینه و سفارش دستورات پزشکی میان ..
+ممنونم !
_خواهش میکنم ..
نفسی از سر آسودگی کشیدم و روی صندلی دراز کشیدم ..
خوبی این بیمارستان این بود که اتاق ها دیدی نسبت به هم نداشتن و ازین بابت راحت بودیم !!
چشمامو روهم گذاشتم تا شاید از گز گز پاهام ، کاسته بشه ..
طولی نکشید که به خواب عمیقی فرورفتم ...
_____________________
#آرام
جیغی از سر کلافگی کشیدم ..
+زنیکه دارم بهت میگم ماهک من کجاست !
چرا چرت و پرت تحویل من میدی !
_ای خانوم چرا انقد اذیت می...
با اومدن ارسلان ، حرفش نصفه موند !
-چخبره اینجا؟
سمتش رفتم و نفس عمیقی کشیدم!
+ماهک کجاست !
دختره بیچاره دوروزه پیداش نیست !
چه غلطی کردی ارسلان !
خونسرد و بیخیال سیبی از ظرف روی میز برداشت ک گاز زد...
_فرستادمش پیش ننش ..
+انتظار نداری که باور کنم؟
تو آدمی نیستی که ب همین راحتی از آدما دست برداری !
مثل کنه میچسبی و هیچجوره نمیشه جدات کرد !
خنده ای کرد و به منیژه اشاره ای زد ..
+با توام !
_هاااااان ! آرام ول کن دیگه !
+تا نفهمم ماهک رو کجا بردی ، ولت نمیکنم !
_یک بار به آدم یه چیو میگن میفهمه ! توچه موجود عجیب غریبی هستی که هیچ جوره حرفم تو کلت نمیره ؟
دندون قروچه ای کردم و حرصی لب زدم:
+کفر منو درنیار مردک !
اون دختره گناه داره !
انقدر اذیتش نکن !
" دلـاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• #قلم_N #part_344 _آخ ... آخ دارم میمیرم رادین .. +به درک . تو برو قرص بخور دردشو بکش
•{#قشاع🖤🤍}••
#قلم_N
#part_345
خودشو پرت کرد رو مبل و لم داد و تلویزیون رو روشن کرد ..
_گناهو من داشتم که شدم بازیچه دست حاج حسین و این دختره عوضی !
جلوی تلویزیون وایستادم و با گستاخی تمام گفتم :
+آها ! اونوقت منی که بازیچه دست تو و این حسای مزخرفت شدم چی؟
نمیدونم اینهمه جرئت و قوت از کجا اومده بود!
نگاه بدی بهم انداخت و عصبی گفت:
_گمشو کنار !
نمیبینی دارم تلویزیون میبینم؟
+جواب منو بده !
تلویزیونو خاموش کرد و کنترل رو پرت کرد رو میز !
_داری میری رو مخم !
خیره شدم بهش که بلند شد و روبروم ایستاد ..
_حس من اگه مزخرفه اوکی !
اما اونقدر خودتو بالاگرفتی که متوجه نفرتی که ازت دارم نشدی !
صورتمو ازش برگردوندم که چونم، اسیر دستاش شد !
_گفته بودم اگ دهن باز کنی و هرچی دارم و ندارم رو بریزی رو دایره اون مامورا ... مثل بختک میوفتم رو زندگیت !
فشار دستاش ، لحظه به لحظه بیشتر میشد و اشک تو چشام جمع شده بود!!!
+و....ول ..ولم کن !
_اشتباه کردی ... داری تاوانشو میدی !
پس زر اضافه نزن !
بار دومه که دارم تذکر میدم !
تو کار من دخالت نکن !
دستشو با ضرب ول کرد و رفت !
نشستم رو مبل و مشغول ماساژ صورتم شدم !
زورش اندازه گاو بود !
فکم خورد شده بود !
دلم برای ماهک پرسه میزد و دعا دعا میکردم که بلایی سرش نیاورده باشه !
دوروز گذشته بود و توی این دوروز ارسلان ؛ دست از سرم برداشته بود !
گیر های کوچیک و تیکه و نیش هاش ، ادامه داشت !
تحقیر من جلوی خدمتکارا هم شده بود سرگرمیش !
اما من از ترس اینکه بلایی سر بچم بیاره، سکوت میکردم و تو عالم خودم سیر میکردم!
تو عالم خودم ، استرس و اضطراب.. بغض و گریه .. پشیمونی و سرزنش... و ..
موج میزد !
البته خداروشکر میکردم که حداقل برای دوروز توی این عمارت نحس، آزاد بودم !
لااقل میتونستم برای خودم فکر کنم و تو خودم باشم !
دلم حسابی برای حامد تنگ شده بود !
حامدی که مطمئن بودم تا الان متوجه حقیقت شده و پشیمونه !
اما ..
پشیمونی برای قلب خورد شده من ، فایده ای هم داشت؟!
میتونستم بعد رهایی از این خرابشده؛ ببخشمش؟!
زندگیمو دوباره بسازم ؟!
همه چی رو برای دختر قشنگم، فراهم کنم؟!
تموم سوالایتوذهنم؛ بخاطر سردرد و سرگیجهایکه داشتم ، بی جواب موند ..
+گلی ...؟ گلی کجایی؟!
_جونم خانوم؟!
+میشه یه مسکن و یه لیوان آب بیاری اتاقم؟
ممنون میشم .!
_بله خانوم حتما .! تشریف ببرید.. خدمتتون میارم ..
+ممنون ..
وارد اتاقم شدم و خودمو روی تخت رها کردم ..
این اتاق چهارکنج و وایبش هم برام خسته کننده بود!
بهانه گیر شده بودم و فقط دلم میخواست جیغ بزنم و گریه کنم!
خودم رو میتونستم گول بزنم ؟!
نه ..
من حامد رو میخواستم ..!
دلم براش پر میکشید!!! ..
زندگيه چندمته
كه توقع داري هيچ اشتباهي نكنی؟🫀🥺
توقع بيجا نداشته باش از خودت
ولی دلیل نمیشه شروع نکنی...
یا اینکه بعد از یکبار شکست، جا بزنی
درس امروز کوچولو و ساده بود.
اما در اصل خیلی بزرگ و عمیقه.
بهش فکر کن💕
#انگیزشی #پروف
@CafeYadgiry🍓🤍
- روتینروزهایمدرسه ☕️📚
• 45 دقیقه قبل از کلاس بیدار شید و صبحانه بخورید تا زمان برای رفتن به مدرسه هم داشته باشید🥛💚
• موقع کلاس هیچ کار اضافه ای انجام ندید فقط گوش کنید و نکته برداری کنید تا یاد بگیرید📝 ✨
• تکالیف کلاستون و همون روز انجام بدید🍊📙
• اگه قصد چرت زدن داشتید حتما قبل از ساعت چـهار و نیم تا یک ساعت بخوابید🕓🦋
• مجموع ساعات کلاس و مطالعتون و به نـه اِلیٰ یـازده ساعت برسونید 😻.
#روتین #توصیه #برنامه_ریزی
@CafeYadgiry🤍🫂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منو رفیقم وقتی امتحانمونو ... اهم :
حق حق حق حق حق :🤣🤣🤌🏻
#سوگنگ
@CafeYadgiry🍦♥️
این پستم مخصوص رفیقا اگه دیدی یک جا حالت خراب کرد یا حرمت رفاقت شکست اینو بهش بگو یا بزار استوری یا بیوت :🙂✨
یا دستِ رفاقت نده و دست نگه دار
یا تا تهِ خط حُرمتِ این دست نگه دار
#شعر #توییت
@CafeYadgiry🫀
⤽۵ عادت برای موفقیت درتحصیل .
⇠یک پلنر داشته باشین و برای درس هاتون برنامه ریزی کنین و لیست کارهاتون رو بنویسین ₍🥕🌿₎
⇠در کلاس نوت برداری کنین و هر روز عصر اون نوت ها رو بخونین₍🥡🥝₎
⇠قبل از شروع به درس خوندن گوشی رو کنار بزارین و نوتیفکیشن هارو غیرفعال کنین تا باعث حواس پرتی نشه ₍🍧🏀₎
⇠در بازه های کوتاه درس بخونین و برای هر ۳۰ دقیقه حدود ۱۰ دقیقه استراحت در نظر بگیرین ₍🌽🌸₎
⇠از خودتون امتحان بگیرین،این کار کمک میکنه تا اطلاعات رو دوباره مرور کنین ₍💗🍓
#درسی #برنامه_ریزی #توصیه
@CafeYadgiry🥺🦋
دوستان ..
توجه کنید .
ازجنگ نترسید .
من آمادگی دفاعیمو بیست شدم کمکتون میکنم :)😂😂😂🫀
#توییت #دلی
@CafeYadgiry🧊
اگه خواستی جا بزنی، بدون خیلیا
منتظر همچین روزی هستن که بهت
بخندن🪷🤍!!!
#انگیزشی
#پروف
@CafeYadgiry🫂🫀