eitaa logo
دروس استاد سید محمود مددی الموسوی
1.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
189 فایل
«دروس خارج فقه و اصول حضرت استاد سید محمود مددی موسوی» ارتباط با مدیر کانال: @Yaser_zeyaolhagh شناسه‌ی کانال، در پیام رسان تلگرام: @DoruseOstadMadadi
مشاهده در ایتا
دانلود
230507_002.mp3
7.55M
📢 اقوال در موضوع حجیت ظهور؛ بیان مختار 📅 ۱۷ / اردیبهشت ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۱۱۵ 📚موضوع جلسه: 1️⃣ در مورد دال و مدلول مرکب تام یا ناقص چهار قول وجود دارد: ۱- قول مناطقه: دو تا تصور وجود دارد ۲-قول مرحوم صدر: در مرکب ناقص یک تصور با اجزای تحلیلی و در مرکب تام دو تا تصور وجود دارد. ۳- قول مرحوم طباطبایی در نهایه: در هر دو مرکب یک تصور با اجزای تحلیلی وجود دارد ۴- مختار: در هر دو مرکب یک تصور با اجزای بالفعل متصل وجود دارد مانند اجزای یک درخت 2️⃣ ظهور عبارتست از کون الکلام بحیث یُظَنُّ المراد منه للسامع بنفس الصیغه و یکون محتملا للتاویل و التخصیص؛ بنابراین ظهور یک کلام وقتی است که آن کلام صلاحیت برای تاویل به غیر معنای ظاهر داشته باشد. 3️⃣دو نکته مستفاد از تعریف ظهور: اول اینکه از کلام فهمیده می شود که ظهور وصف برای مفرد یا مرکب ناقص نیست؛ بله٬ ظهور تصوری برای مفرد یا مرکب نافص استعمال می شود اما از اصناف ظهور نیست و دوم اینکه ظهور دلالت تصدیقیه ظنیه است نه دلالت تصوریه 4️⃣دو اصلاح در تعریف ظهور: کون التکلم بکلام بحیث ...بنفس الصیاغه اولا ادراک تصدیقی در نظر مختار هرگز از لفظ و کلام به تنهایی به دست نمی آید بلکه تلفظ و تکلم است که دال است؛ ثانیا خود لفظ(صیغه) به تنهایی ظهور ساز نیست بلکه مجموع لفظ و قرینه که از آن تعبیر به صیاغت می شود٬ است که ظهور ساز است 5️⃣ این تعریف از ظهور فقط ظهور لفظی را می گیرد نه ظهور حال یا ظهور فعل 🆔@DorusOstadM
230508_002.mp3
7.29M
📢 اقوال در موضوع حجیت ظهور؛ بیان مختار 📅 ۱۸ / اردیبهشت ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۱۱۶ 📚موضوع جلسه: 1️⃣وقتی متکلم کلامی رابیان نماید که برای سامع اعتقاد ظنّی از کلامش پیدا شود بر مراد متکلم، این کلام دارای ظهور است؛ بنابراین موصوف به حجیت در نظر مختار، ظهور جدّی است 2️⃣کلام مباشر کلامی است عبد از خود مولا شنیده است. وقتی اعتقاد ظنی برای عبد پیدا شد که مراد مولا فلان امر است احتمال غفلت در مولا که فلان قید را شاید نگفته است، ضرری به ظهور در این فرض نمی زند؛ زیرا ظهور عبارتست از اعتقاد ظنی که با احتمال خلاف قابل جمع است؛ بنابراین نیازی به اصل عدم غفلت یا اصل عدم خطا برای حجیت این ظهور نداریم 3️⃣ احتمال تخصیص یا وجود قرینه منفصله در جلسه یا وقت دیگر هم به حجیت ظهور در کلام مباشر ضرری نمی زند و با اعتقاد ظنی قابل جمع است. 4️⃣در کلام مباشر نیازی به اصل عدم غفلت نداریم و البته اساسا اصول عملیه تعبدی هستند و هیچ گونه نظارتی به عالم واقع ندارند و هیچ گاه ظهور درست نمی کنند بلکه تنها وظیفه مکلف در هنگام تحیر معلوم می کنند. 5️⃣کلام منقول کلامی است که توسط مباشر برای دیگری نقل شده است و تمام روایات از این قبیل است و کلام ناقل زیر مجموعه کلام مباشر است. مثلا وقتی زید برای من نقل کرد که مولا فرموده است اکرم الفقراء،کلام" اکرم الفقراء" کلام منقول و کلام "قال المولا اکرم الفقراء" کلام ناقل است.
230509_002.mp3
7.16M
📢 اقوال در موضوع حجیت ظهور؛ بیان مختار 📅 ۱۹ / اردیبهشت ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۱۱۷ 📚موضوع جلسه: 1️⃣ در کلام ناقل همان چیزهایی که در کلام مباشر بیان گردید، بعینه می آید یعنی احتمال غفلت ناقل با ظهور کلام ناقل قابل جمع است؛ در کلام ناقل احتمال حذف هم وجود دارد که در کلام مباشر نبود؛ گاهی وثاقت ناقل بالتعبد ثابت می شود و لذا اطمینان یا قطع به وثاقت او وجود ندارد اما باز این احتمال حذف، هادم ظهور کلام ناقل نمی شود. 2️⃣ در کلام منقول گاهی احتمال وجود ارتکاز عام داده می شود؛ ارتکاز عام مربوط به ارتکازات زمان و مکان صدور کلام متکلم برای همه اذهان است اما ممکن است در طول زمان این ارتکاز تغییر پیدا کند؛ فقیه در اثر انس با روایات و آیات و گزارش های تاریخی زمان صدور، ارتکازات عامه زمان صدور را می داند اما اگر باز تردید پیدا کرد و احتمال وجود ارتکاز عام در زمان و مکان صدور را بدهد که الان از بین رفته باشد، جلوی انعقاد ظهور گرفته خواهد شد 3️⃣ارتکازت شخصیه گاهی مربوط به ذهنیت سامع است که متکلم با توجه به آن از ذکر قرینه متصله خودداری می کند و گاهی به خاطر خصوصیت مجلس است و گاهی به خاطر سؤال راوی است؛اگر احتمال وجود ارتکاز شخصیه داده شود ظهور چه وضعیتی دارد؟این احتمال گاهی با وجود تعدد و روایات و رواه از بین می رود یا تناسبات موجود در خبر، دافع این احتمال است اما به هر حال اگر این احتمال وجود داشت، هادم ظهور می شود 4️⃣ احتمال وجود ارتکازات عامه یا شخصیه مانع انعقاد ظهور می شود اما در اغلب موارد این احتمال منتفی می شود. 🆔@DorusOstadM
230510_002.mp3
6.42M
📢 اقوال در موضوع حجیت ظهور؛ بیان مختار : رابطه اصاله الظهور با سایر اصول لفظیه 📅 ۲۰ / اردیبهشت ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۱۱۸ 📚موضوع جلسه: 1️⃣شهید صدر فرمودند که شرط حجیت ظهور تصدیقی عدم وصول قرینه منفصله است؛ این شرط کردن لازم نیست زیرا همه امارات و از جمله ی آنها ظهور وقتی حجت هستند که وصول معارض نشده باشد و در فرض وصول معارض هر دو از حجیت می افتند. 2️⃣حجیت چه حکم وضعی باشد یا انتزاعی در موضوعش وصول اخذ شده است و لذا فعلیت آن بر خلاف تمامی احکام تکلیفی و وضعی به وصول است. 3️⃣موضوع حجیت ظهور ظهور تصدیقی جدی است و اصل عدم قرینه متصله یا منفصله در کار نیست؛بله اگر قبول کنیم که عمومات و اطلاقات روایات معمولا تخصیص خورده اند وقتی این عمومات و اطلاقات حجت هستند که فحص متعارف از مظانّ مخصص یا مقید بشود. 4️⃣حجت دارای سه معناست: ۱- حجت عرفی عبارتست از «مایصح الاحتجاج به» ۲- حجت در اصطلاح منطقی عبارتست از قیاس و قیاس عبارتست از دو مقدمه ای که با شرایطی منتج می شوند که اگر دو مقدمه صادق باشند محال است که نتجیه آن صادق نباشد ۳- حجت در اصطلاح اصولی عبارتست از منجِّز و معذِّر؛ تکلیف وقتی منجَّز است که منجز به آن تعلق گرفته باشد و در این صورت «یستحق فاعله العقوبه عقلا» و در صورتی معذَّر است که به معذِّری به عدم تکلیف تعلق گرفته باشد و در این صورت «یقبح عقوبه الفاعل عقلا» 🆔@DorusOstadM
231227_002.mp3
6.86M
📢 ؛ادله برائت شرعیه 📅 ۶ / دی ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۵۸ 📚موضوع جلسه : 1️⃣آیات استدلال شده بر برائت شرعیه هیچ کدام تمام نیستند و قاصر از اثبات مدعا هستند. 2️⃣در آیه «ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا» نفی عذاب شده است در حالی که وقتی برائت شرعیه از این آیه استفاده می شود که نفی عذاب از غیر مستحقین عقوبت را بیان کند و الا نفی عذاب از مستحقین عقوبت از باب عفو و رحمت الهی است و ربطی به برائت شرعیه ندارد. 3️⃣بعث رسول در آیه «ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا» لزوما به معنای وصول تکلیف نیست تا برائت شرعیه اثبات شود بلکه محتمل است به معنای عدم صدور تکلیف باشد که ربطی به برائت شرعیه ندارد زیرا موضوع برائت شرعیه احتمال تکلیفی است که واصل نشده باشد نه احتمال تکلیفی که صادر نشده باشد. 4️⃣استدلال بر آیه «قل لا اجد فیما اوحی الی ...» بر برائت شرعیه بر پایه کنایه بودن «عدم وجدان» از عدم وصول تکلیف و فرق داشتن آن با عدم وجود استوار است و هر دوی اینها ثابت نیست؛ ظهور عدم وجدان در آیه نسبت به نبی اکرم عدم صدور تکلیف است و همچنین عدم وجدان تکلیف در مورد معصومین علیهم السلام همان عدم وجود تکلیف است که ربطی به برائت شرعیه ندارد. 🆔https://eitaa.com/DorusOstadMadadi
231230_002.mp3
6.8M
📢 ؛ادله برائت شرعیه 📅 ۹ / دی ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۵۹ 📚موضوع جلسه : 1️⃣اگر در تکلیفی معلوم باشد که ابلاغی راجع به آن واقع نشده و فقط احتمال تشریع داشته باشد برائت عقلیه و عقلائیه جاری می شود و این که برائت عقلیه انکار شد در فرض احتمال ابلاغ و علم به عدم وصول بود. 2️⃣حکم سه مرحله دارد: تشریع، ابلاغ، وصول؛ تنها در مرحله سوم است که اگر تکلیفی واصل نشد اما احتمال تشریع و ابلاغ داشت برائت عقلیه انکار شد بلکه احتیاط عقلی قبول شد اما اگر تکلیفی اساسا تشریع نشده باشد یا تشریع شده اما توسط نبی اکرم ابلاغ نگردیده باشد دیگر احتیاط عقلی در کار نیست بلکه برائت عقلیه و عقلائیه جاریست. 3️⃣ به چهار آیه از قرآن برای اثبات برائت شرعیه استدلال شده است که هیچ کدام در استدلال تمام نیستند.
231231_002.mp3
8.3M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ حدیث رفع 📅 ۱۰ / دی ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۶۰ 📚موضوع جلسه : 1️⃣مراد از رفع در حدیث رفع، رفع مؤاخذه و عقاب است که با رفع سبب آن حاصل می شود. 2️⃣حدیث رفع در مقام امتنان است؛ از این گزاره مشهور استفاده کرده اند که پس اتیان تکلیف در مواردی که رفع تکلیف شده است صحیح است با وجود این که امری در کار نیست؛ چون اتیان تکلیف در موارد مرفوع العقاب در این حدیث مانند اضطرار یا اکراه دارای ملاک است؛ نتیجه این است که اگر عبد، نماز اکراهی یا اضطراری خواند نیاز به اعاده یا قضاء ندارد. 3️⃣ادعای مشهور در مسئله قبل درست است اما تفسیر ایشان تمام نیست؛ بلکه هم نماز اضطراری و هم تسهیل دارای مصلحت مساوی هستند و عبدی که اقدام به نماز در ظرف اضطرار یا اکراه کرده است عملش دارای مصلحت است و اگر نماز را در این ظرف ترک می کرد باز از مصلحت تسهیل بهره جسته بود.
240101_002.mp3
7.68M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ حدیث رفع 📅 ۱۱ / دی ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۶۱ 📚موضوع جلسه : 1️⃣ «ما لا یعلمون» در حدیث رفع ناظر به جهل بسیط است و «نسیان» ناظر به جهل مرکَّب و غفلت. 2️⃣سه حکم از احکام شرعیه است که بر اساس حدیث رفع در ظرف اضطرار یا نسیان یا جهل یا اضطرار یا ... برداشته می شود: ایجاب، تحریم، ایجاب الاحتیاط؛ زیرا فقط در همین سه حکم است که رفع مؤاخذه و عقاب معنا دارد و در سایر احکام شرعیه مانند احکام وضعیه یا تکلیفیه واقعیه غیر الزامیه عقابی در صورت مخالفت وجود ندارد که حدیث رفع بخواهد آن را بردارد. 🆔https://eitaa.com/DorusOstadMadadi
240106_002.mp3
6.65M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ حدیث رفع 📅 ۱۶ / دی ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۶۲ 📚موضوع جلسه : 1️⃣برداشتن ایجاب احتیاط که از احکام تکلیفی ظاهری است توسط حدیث رفع به معنای عدم مصداق متجرّی بودن مخالفت کننده ی با این حکم ظاهری است و لذا دیگر مستحق عقوبت نمی باشد. 2️⃣رفع واقعی رفع فعلیت تکلیف است و موضوع تکلیف در آن مقیَّد می شود اما رفع ظاهری رفع تنجز تکلیف است؛ در رفع ظاهری شارع دو تا تشریع دارد که در یکی موضوع مطلق است و در دیگری اذن در مخالفت با آن تکلیف را می دهد. 3️⃣مرحوم آخوند رفع تکلیف در همه موارد تسعه را رفع واقعی می داند و ترخیص در مخالفت را با حقیقت تکلیف در تناقض می داند. 4️⃣حقیقت تکلیف در نظر مرحوم آخوند اراده یا شوق شدید مولاست در حالی که راضی به ترک فعل نیست اما این نظر درست نیست و حقیقت آن چیزی جز طلب و ردع نیست و لذا با ترخیص در مخالفت با تکلیف قابل جمع خواهد بود.
240107_002.mp3
8.05M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ حدیث رفع 📅 ۱۷ / دی ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۶۳ 📚موضوع جلسه : 1️⃣شهید صدر قائل است که رفع در همه ی فقرات حدیث رفع، واقعی است مگر در سه مورد: ما لا یعلمون، خطا، نسیان؛ این سه فقره شامل جاهل بسیط و جاهل مرکَّب و غافل می شوند که رفع در مورد آنها ظاهری است؛ هم ادعای فعلیت تکلیف نسبت به غافل و جاهل مرکَّب مبتلا به اشکال است و هم ادعای عدم تنجز تکلیف در مورد آنها مبتلا به اشکال دیگری است. 2️⃣اگر تکلیف، طلب انشائی باشد چنان که مشهور و شهید صدر قائلند آن گاه فعلیت تکلیف نسبت به غافل و جاهل مرکَّب محال است اما اگر تکلیف، انشاء الطلب باشد فعلیت تکلیف نسبت به آنها ممکن است. 3️⃣منجَّز نبودن تکلیف نسبت به غافل و جاهل مرکَّب اگر به خاطر عدم وجود منجِّز یعنی احتمال باشد که دیگر ربطی به حدیث رفع ندارد و اگر به معنای ترخیص در مخالفت که مستفاد از حدیث رفع است باشد در مورد غافل و جاهل مرکَّب محال است. 4️⃣چون وصول ترخیص به غافل و جاهل مرکَّب محال است و تا وصول نباشد ترخیص در مخالفت فعلی نمی شود پس رفع ظاهری درباره غافل و جاهل مرکَّب محال است. 5️⃣دلیل این که رفع در مورد جاهل بسیط در حدیث رفع ظاهری است اجماع یا ضرورت قاعده اشتراک احکام بین عالم و جاهل نیست بلکه به این خاطر است که ادله ی تکلیف نسبت به جاهل بسیط اطلاق دارند و این که حدیث رفع در مقام رفع ظاهری در مورد او باشد عرفی تر از آن است که حدیث رفع آن ادله را مقیَّد کند.
240108_002.mp3
7.62M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ حدیث رفع 📅 ۱۸ / دی ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۶۴ 📚موضوع جلسه : 1️⃣دلیل قاعده اشتراک احکام بین عالم و جاهل بسیط صرف اجماع علماء نمی تواند باشد زیرا این اجماع که تعبدی نیست بلکه مجموع ادعای اجماع و اتفاق علماء و اطلاق ادله ی تکالیف نسبت به جاهل بسیط منشأ اطمینان نوعی می شود که چنین قاعده ای درست است و لذا با وجود این که ظهور رفع در حدیث رفع در رفع واقعی است اما در فقره «ما لا یعلمون» ظهور در رفع ظاهری دارد به خاطر اطمینان نوعی که بیان شد. 2️⃣فعلیت تکلیف نسبت به مکلف غیر ملتفت (جاهل مرکَّب و غافل) محذور استحاله عقل نظری دارد و آن استحاله این است که محال است انشاء الطلب نسبت به چنین مکلفی فرد طلب انشائی شود؛ زیرا امکان انبعاث چنین مکلفی نیست.
240109_002.mp3
8.4M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ حدیث رفع 📅 ۱۹ / دی ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۶۵ 📚موضوع جلسه : 1️⃣احتمال، منجِّز ذاتی نیست بلکه تقصیر است که منجِّز ذاتی است و در این مبنا بین نظر مختار با نظر شهید صدر اختلاف وجود دارد و لذا در مورد مکلف غیر ملتفت مقصِّر (نسبت به جهل مرکَّب و غفلت خود مقصِّر است و می توانست تحفظ کند یا فحص کند تا به جهل مرکَّب نرسد) تکلیف، منجَّز است و مخالفت مقصِّر با تکلیف فعلی استحقاق عقوبت می آورد. 2️⃣تکلیف در مورد مکلف غیر ملتفت اگر به طلب انشائی تعریف شود، محذور استحاله عقل نظری دارد اما اگر تعریف به انشاء الطلب شود هیچ محذور ثبوتی (نه استحاله عقل عملی و نه نظری) ندارد حتی اگر شارع مقدس خداوند متعال باشد که عالم به عدم امکان انبعاث مکلف غیر ملتفت است.
240110_002.mp3
6.86M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ حدیث رفع 📅 ۲۰ / دی ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۶۶ 📚موضوع جلسه : 1️⃣تکلیف کردن غیر ملتفت (جاهل مرکب یا غافل) محذور عقلی به لحاظ قبح عقوبت غیر ملتفت یا عدم امکان انبعاث غیر ملتفت ندارد زیرا می توان تکلیف را انشاء الطلب دانست اما مشکل فعلیت تکلیف بر غیر ملتفت حدیث رفع است که بر اساس آن یا رفع باید واقعی باشد یا ظاهری و رفع ظاهری بر غیر ملتفت محال است؛ بنابراین فعلیت تکلیف بر غیر ملتفت مشکل اثباتی به لحاظ حدیث رفع دارد. 2️⃣ظاهر رفع در حدیث رفع، رفع واقعی است و همچنین رفع ظاهری در مورد غیر ملتفت غیر ممکن است؛ این دو نکته سبب می شود رفع در مورد غیر ملتفت، واقعی باشد نه ظاهری چنان که مشهور هم همین ادعا را دارند. 3️⃣ادعای مختار با مشهور در رفع واقعی تکلیف نسبت به غیر ملتفت یکی است اما مشهور مشکل تکلیف کردن غیر ملتفت را در استحاله عقل عملی و نظری می دانند؛ نظر صحیح آن است که این استحاله ها درست نیست بلکه مشکل فعلیت تکلیف برای غیر ملتفت از ناحیه حدیث رفع و استحاله رفع ظاهری در مورد غیر ملتفت است. 🆔https://eitaa.com/DorusOstadMadadi
240113_002.mp3
7.68M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ حدیث رفع 📅 ۲۳ / دی ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۶۷ 📚موضوع جلسه : 1️⃣اینکه مشهور تکلیف کردن غیر ملتفت را محال می دانند با ظاهر حدیث رفع هم ناسازگار است؛ زیرا رفع امر محال که امتنان نیست اما با توجه به مبنای مختار که تکلیف کردن غیر ملتفت ممکن است، رفع در حدیث رفع امتنان می شود. 2️⃣رفع ظاهری در مورد جاهلین بسیط به معنای ترخیص در مخالفت با تکالیف مجهوله است و احتمال نفی ایجاب احتیاط و احتمال ترخیص در فعل یا ترک در مراد از رفع ظاهری درست نیست. 🆔https://eitaa.com/DorusOstadMadadi
240114_002.mp3
5.8M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ حدیث رفع 📅 ۲۴ / دی ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۶۸ 📚موضوع جلسه : 1️⃣مراد از «ما» در «ما لا یعلمون»، تکلیف جزئی است که از آن به مجعول یاد می شود؛ بنابراین «ما لا یعلمون» یعنی تکلیف فعلی جزئی مشکوک؛ این فقره هم شامل شبهات موضوعیه می شود و هم حکمیه و جامع بین این دو شبهه، مجعول است که «ما» موصول شامل آن می شود. 2️⃣جامع بین شبهه موضوعیه و حکمیه، تکلیف جزئی فعلی است نه تکلیف که شهید صدر ادعا کرده است؛ تفاوت این دو شبهه در منشأ شبهه است؛ منشأ شبهه موضوعیه اشتباه خارجی است و منشأ شبهه حکمیه شکّ در تشریع مولاست. 3️⃣مشکلی نیست که مراد از «ما» در «ما لا یعلمون» مجعول باشد و مراد از «ما» در سایر فقرات حدیث رفع فعل باشد و اشتراک «ما» در این فقرات صغرای وحدت سیاق نیست.
240116_002.mp3
6.78M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ سند حدیث رفع 📅 ۲۶ / دی ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۶۹ 📚موضوع جلسه : 1️⃣مشکل سندی حدیث رفع به نقل صاحب وسائل در احمد بن محمد بن یحیی العطار است؛ چهار طریق پیشنهاد شده است برای تصحیح وثاقت ایشان: ایشان از مشایخ اجازه و حدیث شیخ صدوق بوده اند، علامه در خلاصه بالالتزام وثاقت ایشان را قبول کرده است، شیخ بهایی و شهید ثانی ایشان را توثیق کرده اند، طریق مرحوم تبریزی در وثاقت عام بر ایشان صادق است. 2️⃣مرحوم تبریزی قائل بوده اند که اگر شخصی از معاریف باشد و قدحی از او در کتب رجالی نرسیده باشد اطمینان به حسن ظاهر او حاصل می شود که منشأ اماره عقلائیه بر وثاقت یا عدالت است. 🆔https://eitaa.com/DorusOstadMadadi
240117_002.mp3
7.09M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ سند حدیث رفع 📅 ۲۷ / دی ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۷۰ 📚موضوع جلسه : 1️⃣وثاقت احمد بن محمد بن یحیی العطار ثابت است زیرا اطمینان نوعی بر آن وجود دارد و منشأ اطمینان نوعی حجت است؛ این منشأ مجموع قرائنی است که برای وثاقت احمد ذکر گردید. 2️⃣تصحیح سند حدیث رفع با استفاده از روش تعویض سند با استظهاری که مرحوم تبریزی از عبارت «اخبرنی بجمیع روایاته» دارند درست می شود اما این استظهار صحیح نیست و لذا با این روش نمی توان سند حدیث رفع را درست کرد. 3️⃣شیخ طوسی در الفهرست ادعا می کند که «اخبرنی بجمیع روایات فلان ...» یعنی به همه ی روایات فلان شخص طریق معتبر دارم؛ ظاهر این عبارت این است که به همه ی روایاتی که از این شخص در کتب خود ذکر کردم و این شخص در صدر سند است طریق معتبر دارم نه روایاتی که این شخص در اثناء یا انتهای سند است. 🆔https://eitaa.com/DorusOstadMadadi
240120_002.mp3
7.11M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ سند حدیث رفع 📅 ۳۰/ دی ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۷۱ 📚موضوع جلسه : 1️⃣چون حدیث رفع در کتب شیخ نیامده است برای تطبیق نظریه تعویض سند طبق مبنای مرحوم تبریزی باید دو بار از الفهرست استفاده نمود؛ یک بار از عبارت «اخبرنی بجمیع روایات صدوق» و یک بار از عبارت «اخبرنی بجمیع روایات سعد»؛ زیرا وقتی شیخ می فرماید که به جمیع روایات صدوق در کتاب های او طریق معتبر دارد که یکی از آن روایات حدیث رفع است پس شیخ به حدیث رفع طریق معتبر دارد؛ بعد از این مرحله برای حذف احمد از سند باید دوباره به الفهرست مراجعه نمود و از عبارت« اخبرنی بجمیع روایات سعد» کمک گرفت. 2️⃣حدیث رفع منقول در نوادر دو مشکل سندی دارد: عدم احراز وثاقت اسماعیل الجعفی، ارسال سند به خاطر افتادگی یک یا دو نفر واسطه بین احمد بن محمد بن عیسی تا اسماعیل الجعفی 3️⃣مشکل ارسال سند حدیث رفع منقول در نوادر حل می شود؛ زیرا این وسائط حتما در بین عرف و عقلاء معتبر بوده اند که احمد به خود اجازه حذف آنها را داده است و الا حذف این وسائط با وثاقت احمد نمی سازد. 4️⃣هر حدیث مرسلی ضعیف نیست؛ اگر راوی ثقه وسائطی بین خودش و نفر بعدی را حذف کند به صحت سند اشکالی وارد نیست اما اگر بگوید «عن بعض اصحابنا» یا بگوید »عن رجل» و نظایر آنان سند مشکل دار خواهد شد.
240121_002.mp3
7.57M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ سند حدیث رفع 📅 ۱ / بهمن ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۷۲ 📚موضوع جلسه : ⏺خبری که وثاقت مخبرین آن احراز شده باشد واقعا حجت است اما حجیت خبر در سیره منحصر در این فرض نیست بلکه بعضی از راویانی که ممدوح هستند و مجموع قرائنی در آنها جمع است نیز اخبار ایشان حجت است مانند ابراهیم بن هاشم، احمد بن محمد بن یحیی العطار، احمد بن محمد بن حسن بن الولید، نایب سوم و چهارم امام زمان علیه السلام، اسماعیل الجعفی
240122_002.mp3
6.43M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ سند حدیث رفع 📅 ۲ / بهمن ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۷۳ 📚موضوع جلسه : 1️⃣چهار طریق سندی مستقل بر فقره «ما لا یعلمون» در حدیث رفع وجود دارد: طریق صاحب وسائل از توحید و خصال صدوق، طریق صاحب وسائل از کتاب نوادر، مرسله کافی از محمد بن احمد النهدی، مرسله صدوق در «من لا یحضره الفقیه»؛ این تعداد از روایت به علاوه طرق هفت گانه ای که از عامه رسیده است انسان را به اطمینان نسبت به این فقره از حدیث می رساند و استفاضه این فقره از روایت اثبات می شود؛ به علاوه طریق اول و دوم در نظر مختار تمام بود. 2️⃣مرسلات صدوق معتبر نیست حتی مرسلاتی که صدوق مستقیما از معصوم نقل کرده است؛ زیرا در مقدمه فرموده است که بر اخباری که در کتب خود می آورد حجت شخصی بین خود و خدای خود دارد و ظهور این جمله در این است که شیخ صدوق بر اعتبار و حجیت نوعی و عرفی وسائطی که در مرسلات حذف می کند صحه نمی گذارد.
240123_002.mp3
7.46M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ حدیث اطلاق و سعه 📅 ۳ / بهمن ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۷۴ 📚موضوع جلسه : 1️⃣حدیث رفع سندا و دلالة بر برائت شرعیه تمام بود اما حدیث اطلاق نه سندا تمام است و نه دلالة؛ حدیث سوم، حدیث سعه است که سند آن اشکال دارد اما دلالت آن بر اباحه ظاهریه و برائت شرعیه خوبست. 2️⃣دلیل برائت شرعیه هم شامل کسی می شود که تکلیف فعلی برای او مجهول و مشکوک است و هم کسی که تفویت ملاک برای او مشکوک است؛ زیرا مفوِّت ملاک نیز مانند عاصی و متجری مستحق عقوبتست؛ بنابراین اگر مکلفی نداند که ناخن کاشتن او قبل فعلیت تکلیف باعث تفویت ملاک می شود تا مستحق عقوبت باشد یا تفویت ملاک نیست، برائت شرعیه شامل او می شود و انجام این کار قبل فعلیت تکلیف جایز است.
240124_002.mp3
6.2M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ حدیث حجب 📅 ۴ / بهمن ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۷۵ 📚موضوع جلسه : 1️⃣حدیث حجب چهارمین حدیثی است که از آن برای اثبات برائت شرعیه استفاده شده است؛ سند این حدیث تمام نیست اما دلالت آن بر مدعا تمام است. 2️⃣دلالت حدیث حجب بر برائت شرعیه واضح تر از حدیث رفع است؛ زیرا در حدیث حجب، وجود تکلیف فعلی مفروض است و الا حجب و اخفاء الهی معنا نخواهد داشت و لذا رفع واقعی اصلا با حجب نمی سازد بلکه تکلیف فعلی موجود است اما نسبت به غیر ملتفتین واصل نشده است پس رفع و وضع در حدیث حجب، ظاهری است نه واقعی. 🆔https://eitaa.com/DorusOstadMadadi
240127_002.mp3
6.79M
📢 ؛ادله برائت شرعیه؛ حدیث حلّ 📅 ۷ / بهمن ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۷۶ 📚موضوع جلسه : 1️⃣حدیث حلّ مختص به شبهات موضوعیه است و لذا دلالت بر برائت شرعیه در شبهات حکمیه ندارد اما سندش تمام است. 2️⃣از میان احادیثی که در قسم سنت بررسی گردید فقط سه حدیث رفع، سعه و حجب دلالت بر برائت شرعیه در شبهات حکمیه داشتند و به لحاظ سند تنها حدیث رفع تمام بود. 3️⃣از نظر سنت سه دلیل بر برائت شرعیه وجود دارد: اول، حدیث رفع است که سندا و دلالة تمام بود و دوم استفاضه مضمونی بود که از مجموع سه حدیث رفع و سعه و حجب استفاده می شد و برائت شرعیه را می رساند و سوم احادیث وارده در کتاب جامع احادیث شیعه در باب هشتم از ابواب مقدمات.
240128_002.mp3
8.09M
📢 ؛ادله برائت شرعیه: ارتکاز علماء قدماء 📅 ۸ / بهمن ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۷۷ 📚موضوع جلسه : 1️⃣درست است که حدیث حلّ مختص به شبهات موضوعیه است اما عرف الغاء خصوصیت می کند و حکم این حدیث که برائت شرعیه است را در شبهات حکمیه نیز جاری می کند. 2️⃣بهترین وجه برای اثبات برائت شرعیه امضای ارتکاز علماء قدماء است که ارتکاز بر برائت در شبهات حکمیه بعد از فحص داشتند؛ این ارتکاز در مرئی و منظر امامان معصومین بوده است زیرا این ارتکاز متصل به ارتکاز اصحاب ائمه است؛ سکوت امامان ظهور در امضاء و اثبات برائت شرعیه دارد.
240129_002.mp3
6.27M
📢 ؛ادله برائت شرعیه: استصحاب مؤمن 📅 ۹ / بهمن ماه/ ۱۴۰۲ 💠جلسه ۷۸ 📚موضوع جلسه : 1️⃣از میان وجوه استدلال شده برای اثبات برائت شرعیه، وجه ارتکاز علماء قدماء بر برائت شرعیه که مورد امضاء قرار گرفته بود بهترین وجوه شمرده می شد؛ وجه سنت نیز در اثبات برائت شرعیه تمام بود هم خود حدیث رفع سندا و دلالة تمام بود و هم استفاضه مضمونی وجود داشت حتی اگر روایتی مختص به شبهات موضوعیه باشد با الغاء خصوصیت می توان از آن روایت برای اثبات برائت شرعیه در شبهات حکمیه بهره برد. 2️⃣اگر چه مفاد استصحاب مؤمِّن با برائت یکی است که ترخیص در مخالفت است اما مجرای استصحاب با مجرای برائت دو تاست؛ برائت در موارد شکّ در تکلیف جاری می شود اما در استصحاب هم شکّ لازم است و هم یقین سابق که باید فعلی باشد؛ بنابراین مجرای برائت اعمّ از استصحاب است و این دو اصل دو اصل مستقل هستند