eitaa logo
خلیل عقیلی | تفسیر قرآن | فلسفه | رسانه | هرمنوتیک
125 دنبال‌کننده
187 عکس
73 ویدیو
1 فایل
🍁 دکترای تفسیر تطبیقی، پژوهشگر و مدرس تفسیر قرآن، رسانه و ناقد هرمنوتیک ارتباط: @draghili وب: Draghili.blog.ir ✍️ کانال ایتا، سروش، ویراستی، روبینو: @Draghilifaraj 👌#مطالب_مگو 🤔 رو فقط توی #روبینو و #ویراستی می ذاریم...
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢 کاربرد در (۵): کاربردهای پایبندی مفسر به شیوه عقلا 🟡 (۱) برای ادامه مبحث «کاربردهای سیره تفهیم و تفاهم عقلا در فهم معنای نشانه های معنادار» (مانند فرایند تفسیر و فهم آیات وحی) نیازمند آشنایی مختصری با هستیم و بلکه این دانش پیش نیاز اشاره به مهمترین کاربرد سیره عقلا در جدل های فلسفی-تفسیری حال حاضر است. 📍 دانشی است که به روش های و چیستی فهم می پردازد؛ اولا فهمیدن چیست؟ و ثانیا به چه شیوه ای می توان فهمید؟ 📍هرمنوتیک فلسفی (یکی از انواع هرمنوتیک) که توسط مارتین تدوین و سپس شاگردش هانس گئورگ تکمیل شد، مانند سیلی تمامی سنن و آداب فهم در کهن ترین و سنتی ترین جوامع (مانند هند و ژاپن و...) را درنوردید و انسان را مانند کودکی نادان و ناتوان از دانستن، در بیابانی پر از شکاکیت از فهمیدن یا نفهمیدن رها کرد. این شکاکیت در چیستی ، امکان یا عدم امکان فهم، وجود یا عدم وجود قابل فهم و... دامن متون وحیانی از جمله و را هم گرفت. ادامه دارد... . 🔸 شرح تصویر: خدای پیام گزار یونان، هرمس واسطه‌ای بود که به عنوان تفسیرگر و شرح‌دهنده، درون‌مایه پیام خدایان را که سرشت آن فراتر از فهم آدمیان بود، برای آن‌ها به گونه‌ای قابل درک درمی‌آورد. 🍁 🧩 حضور شما در کانال انگیزه ما رو برای تولید محتوای عمیق تفسیری دو چندان می کنه. ایتا | سروش | ویراستی | روبینو 👇 🔎 ‎@DrAghilifaraj
خلیل عقیلی | تفسیر قرآن | فلسفه | رسانه | هرمنوتیک
🟢 کاربرد #سیره_عقلا در #تفسیر_قرآن(۸) 🟡 #هرمنوتیک (۴) 🔸یادآوری: در یک دسته بندی (شاید بدیع) می توان
🟢 کاربرد در (۹) 🟡 (۵) 🔸یادآوری: در یک دسته بندی (شاید بدیع) می توان مباحث هرمنوتیک را به سه دسته تقسیم کرد: دوره اول: بحث پیرامون شیوه فهمیدن؛ دوره دوم: بررسی معنای فهمیدن؛ دوره سوم: بررسی امکان فهمیدن و رسیدن به واقعیت 🧩 دوره دوم ... (ادامه مطالب قبل، بخش آخر): 🔆 ، را فهمید درست است! این دوره از سیر تحول را که با نام قرین شده می توان به طور خلاقانه ای در هرمنوتیک نام نهاد؛ مهمترین ویژگی های این دوره هرمنوتیکی را می توان این چنین برشمرد: ۱- مؤلف مرد! 👈 روبان بارت (Roland Barthes) در مقاله معروف تاکید دارد که نویسنده با گذاشتن نقطه پایان متن خود، صرفا یک خواننده مانند دیگر خوانندگان آن متن است و منظور و مقصود او از آن متن هیچ نقشی در فرایند فهمیدن آن متن ندارد. از نظر هایدگر نیز متن و مؤلف هيچ ارزشی در فهمیدن ما از معنا ندارنـد و آنچـه ارزشـمند است فقط مفسر و فهم اوست. ۲- فهم در محاصره پیش فرض های خواننده 👈 گادامر معتقد است هر فهمی متوقف بر پيشداوری های خواننده است: «پيشداوری ها زمينـه گشودگی ما بـه جهاننـد». ۳- «فهم نادرست» نداریم! 👈 فهمی که با پایان گفتگوی خواننده (با زمینه فکری و اجتماعی منحصر به فرد خود) با متن متولد می شود قطعا درست است و هیچ فهمی اشتباه نیست و اساسا ملاکی برای تشخیص درستی یا نادرستی فهم افراد مختلف از یک متن، و حتی فهم های مختلف یک شخص در چند زمان از یک متن واحد وجود ندارد. ۴- فهم برتر نداریم 👈 هیچگونه ملاکی برای ارزیابی فهم بهتر و بد تر وجود ندارد و همه فهم ها ارزش یکسانی دارند. 📍 خلاصه: در این دوره فهم که به آن فهم ذهنی گرا یا subjective هم گفته می شود بر خلاف دوره اول، معنای متن نه نزد مؤلف و خالق اثر، که صرفا زاییده فعالیت خواننده است. بر اساس این روش، هر فهمی از هر متنی از جمله متون وحیانی درست است؛ پس اگر کسی از آیه «اتقوا الله» فهمید که «با هم مهربان باشیم»، حرجی بر آن نیست. نتیجه نهایی فهم مدرن می‌شود «عدم مسئولیت پذیری دینی»! ادامه دارد... 🧐 🍁 لطفا محتواهای کانال را با دیگران به اشتراک بگذارید (صدقه جاریه) ایتا | سروش | ویراستی | روبینو 👇 🔎 ‎@DrAghilifaraj
(6) : در یک دسته بندی (شاید بدیع) می توان مباحث هرمنوتیک را به سه دسته تقسیم کرد: دوره اول: بحث پیرامون شیوه فهمیدن؛ دوره دوم: بررسی معنای فهمیدن؛ دوره سوم: بررسی امکان فهمیدن و رسیدن به واقعیت 🧩 دوره سوم: 🔆 واقعیت کجاست؟؟ این دوره از سیر تحول را که بر پایه شکاکیت در همه شئون انسانی از جمله فهمیدن بنا شده است و با نام نیز خوانده می شود می نامیم که اگر نتواند عطش فلسفی مخاطب خود را رفع کند، دوران تاخت و تاز فلسفه غرب نیز پایان یافته و این همه قلم فرسایی روانه زباله دان تاریخ خواهد شد؛ مهمترین ویژگی های این دوره هرمنوتیکی را می توان این چنین برشمرد: ۱- واقعیتی وجود ندارد و همه درک های ما از دنیای بیرون وهم است و بس. به بیان دیگر ما و همه واقعیت های اطراف ما در فکر یک موجود ( ) است و هر آن فکر کردن آن ابر موجور به پایان برسد عدم ما نیز فرا رسیده است. 2- اگر واقعیتی هم وجود داشته باشد غیر قابل دسترسی است و «پای ما لنگ است و منزل بس دراز، دست ما کوتاه و خرما بر نخیل». 3- حتی اگر به واقعیت بتوان دست یافت، باید بدانیم که واقعیت یکتا نیست و هر کس با توجه به رمینه اجتماعی و فکری خود واقعیت را به یک شکل می فهمد. 4- اگر کسی به واقعیتی رسید، چون در شبکه زبانی خود گرفتار است امکان انتقال آن به دیگری را ندارد. 5- همه این مطالب شاید درست باشد و شاید هم نه! 📍 در این راستا فرضیه های فلسفی جالبی نیز طرح شده است که در این مقال فقط نام می بریم و در آینده به فراخور مورد توجه و نقد قرار خواهیم داد: + فرضیه «مغز در خمره» +«برهان رؤیا» (Dream argument) + شیطان فریبکار دکارت +فرضیه «پنج دقیقه» (Five minute hypothesis) + فرضیه ماتریکس (Matrix) یا واقعیت شبیه‌سازی‌ شده 🟢 از این به بعد ان شاءالله تحلیل و نقد داریم... 🧐 🍁 لطفا محتواهای کانال را با دیگران به اشتراک بگذارید (صدقه جاریه) ایتا | سروش | ویراستی | روبینو 👇 🔎 ‎@DrAghilifaraj