ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
ـ #type4 ای های هاگوارتز🪄 پارت یک: دستهبندی تیپ چهار یکم نسبت به بقیه مشکله. چونکه اونا معمولا د
ـ #type4 ای های هاگوارتز🪄
پارت دو: ریونکلاویها تمایل به مستقل بودن دارن و میخوان احساسات و تجربیات زندگی واقعی رو تجربه کنن، که میتونه منجر به سرمایهگذاری بیش از حدشون تو دنیای فانتزی و تخیل بشه.
اونا رفتاری دارن که باعث میشه با بقیه فرق داشته باشن. دقیقا مثل تیپ چهاریها که دوست دارن هویتی متفاوت از بقیه داشته باشن.💙
@Eema_Ennea | #ادمین_لیلا
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
ـ #type5 ای های هاگوارتز🪄 پارت یک: تیپ پنج از نظر کلیشهها خیلی باهوش و مستقل از بقیهان. اونا گروه
ـ #type5 ای های هاگوارتز🪄
پارت دو: این ویژگیها به خوبی با کلیشه ریونکلاو مطابقت داره. همیشه بقیه اونارو یه گروه متفاوت میبینن و خیال میکنن اونا یه دنیایجدایی دارن.
اگرچه تیپ پنجیها بیشتر احتمال داره که هیچ وقت سراغ گروه رفورمرز که دوره مطالعاتی دوستانست، نرن.💙
@Eema_Ennea | #ادمین_لیلا
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
ـ #type6 ای های هاگوارتز🪄 پارت یک: تیپ شش کمی پیچیدهاس و یکم متفاوت از کلیشههایی که داره عمل می
ـ #type6 ای های هاگوارتز🪄
پارت دو: بر این اساس اسلایترین گروه خوبی برای تیپ ششهاس. چونکه تیپ شش برای نقشههاشون از قبل برنامه میچینن تا با مشکلی روبرو نشن. این ویژگی ها به خوبی با شخصیت زیرک خیلی از اسلایترینها ارتباط داره. مثل نارسیسا مالفوی.💚
@Eema_Ennea | #ادمین_لیلا
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
ـ #type7 ای های هاگوارتز🪄 پارت یک: تیپ هفت از اونایین که همیشه دنبال سرگرمی جدیدن. اونا معمولاً از
ـ #type7 ای های هاگوارتز🪄
پارت دوم: گریفیندورها برای شجاعت و قدرت ارزش قائلن. برای همین واسه کسایی که مایل به رویارویی با چالشهای دیوونه کنندن، به ویژه همسالان خودشون ارزش قائلن. اگرچه اونا ممکنه سرگرمکننده به نظر برسن، اما ترسهای عمیقی دارن که گاهی اوقات باید با اونا روبرو بشن که ممکنه سختتر از پریدن از روی صخره یا مواجهه با یک جادوگر سیاه باشه.🧡
@Eema_Ennea | #ادمین_لیلا
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
ـ #type8 ای های هاگوارتز🪄 پارت اول: تیپ هشت میتونه یه نیروی خیلیخوب یا شرورترینشون باشه. اون تما
ـ #type8 ای های هاگوارتز🪄
پارت دوم: این توضیحات خیلیخوب با شخصیت گریفندوریها مطابقت داره. جایی که افراد شجاع و قوی برای رشد خودشون با رقیباشون، همراه میشن.
اما مراقب باشید که این تا کجا میتونه پیش بره! گریفیندور در طول مجموعههای هری پاتر گاهی شخصیتهای شیطانی هم داشته و رقابت زیاد میتونه منجر به تقویت نیروی شر هم بشه!🧡
@Eema_Ennea | #ادمین_لیلا
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
ـ #type9 ای های هاگوارتز🪄 پارت اول: تیپ نه تو موقعیتهای درگیری منفعله و آمادست تا به دنبال مصالحه
ـ #type9 ای های هاگوارتز🪄
پارت دوم: از تیپ نه تو گروه هافپاف میشه نمونههای زیادی پیدا کرد. طوری که افراد تیپ چهار رو کمکشون حساب باز می کنن و تو نبردهای اصلی از هافلپاف یار جمع میکنن. اما تیپ نهها، خودشون میتونن رهبر گروه باشن ولی ترجیح میدن که پیوندهای محکمی با یه رهبر داشته باشن تا اینکه خودشون مسئول باشن.💛
@Eema_Ennea | #ادمین_لیلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب نباشد اگر قُم شده دری ز بهشت؛
بهشتبوده چو در انحصار فاطمه ها..
|وفات غریبانهی اُخت الرضا؛ خواهر سلطان ایران تسلیت بآد🕯|
@Eema_Ennea | تیم شخصیت شناسی ایما
فراخوان همکاری با تیم ایما در زمینه هایِ😃:
🔸- برگزاری چالش
🔸- تبادل
🔸- گرافیک
🔸- ترجمه
🔸- پژوهش و تولید محتوا
🔸- جمع آوری و بارگذاری محتوا
🔸- تایپ شناسی
📌 ابتدا "دو شرط مهم" جهت ورود به تیم ایما رو مطالعه کنید^^👉🏻
📌 و بعد در صورت تمایل اینجا پیام بدین☺️👇🏻
@Eema_Admin @Eema_Admin
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
فراخوان همکاری با تیم ایما در زمینه هایِ😃: 🔸- برگزاری چالش 🔸- تبادل 🔸- گرافیک 🔸- ترجمه 🔸- پ
علاوه بر موارد بالا،
به تعداد "بسیار محدودی"❤️🔥
افراد دغدغه مند
نیازداریم که به صورت تخصصی
در زمینه انیاگرام آموزش ببینن😎
و بتونن تولیدمحتوای تخصصی داشته باشن✌️🏻
اگه مایلی و فکر میکنی تایمش رو داری
اینجا پیام بده☺️👇🏻
@Eema_Admin @Eema_Admin
#all_types #type9 #type8 #type7 #type6 #type5 #type4 #type3 #type2 #type1
درصد فراوانی تایپ های انیاگرام بین #ENFJ ها 🌿
@Eema_Ennea | #ادمین_هرماینی
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• داستان عاقبت 🔹اولیور: #type2 #2w1 پارت هجدهم: اولیور شانهاش را گرفت و محکم فشرد:«بیشتر هوای نا
• #داستان عاقبت
پارت نوزدهم: تام مردی لاغر با موهای مشکی و سی و شش ساله بود که هنوز با مادرش زندگی، یا به قولی از او مراقبت میکرد!
مایکل، مرد چهل و هشت سالهای با جوگندمیهای جذاب که استاد نیکولاس در دانشگاه و بیزینس من و ایدهپرداز معرکهای بود؛ بیشتر هم برای شرکتهای هرمی! و البته او بود که پای نیکولاس را به این جمع باز کرد.
باب هم بود، که البته گفت امشب نمیآید. او از وقتی یادش میآمد کارگر ساختمانی بود. قبلا با پدرش کار میکرد و بعد هم که پدرش را بخاطر برخورد بلوک سیمانی به سر از دست داد، خودش ادامه داد. او هم به تازگی چهل و دو ساله شده بود.
جکسون هم مردی پنجاه یا پنجاه و دو ساله، پیرترین عضو جمع و مردی متعهد اما بسیار حساس و شکاک بود!
@Eema_Ennea | #ادمین_تأویل
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• #داستان عاقبت پارت نوزدهم: تام مردی لاغر با موهای مشکی و سی و شش ساله بود که هنوز با مادرش زندگی،
• داستان عاقبت
پارت بیستم: اما نیک... جوانترین و پولدارترین عضو اکیپشان بود. هنوز سی و پنج سال داشت و تابهحال هیچکار جدیای را آغاز نکرده، دستش توی جیب پدرش بود! چند وقتی میشد پدرش تصمیم گرفته بود او را وادار به ازدواج کند تا شاید کمی مسئولیتپذیرتر شود. نه فقط وادار به ازدواج، بلکه وادار به ازدواج با شخصی که مدنظر خودش بود. یعنی دخترعموی نیک، سارا!
نیکولاس اولین خواستگاری بود که سارا او را پذیرفت. در بیست و هفت سالگی... قبل از آن سرش گرم دریافت مدرک دکتری و پیانو بود. مدرکش را که گرفت، پروسه آشناییاش با نیکولاس آغاز شد. در همان اثنا آموزشگاه موسیقی افتتاح کرد.
نیکولاس سارا را اینطور توصیف میکرد:«دختری لوس و وابسته!»
اما سارا... از وقتی یادش میآمد عاشق نیک بود! همیشه دوست داشت با او صحبت کند، کنارش قدم بردارد، با او به خرید برود و...
@Eema_Ennea | #ادمین_تأویل
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• داستان عاقبت پارت بیستم: اما نیک... جوانترین و پولدارترین عضو اکیپشان بود. هنوز سی و پنج سال داش
• داستان عاقبت
پارت بیست و یکم: اصلا یادش نمیآمد دیگر چه زمانی در زندگیاش به اندازه زمانی که نیک همپای او برای گرفتن مجوز تاسیس آموزشگاه، خریدن مکان و دیزاین و تهیه لوازم میرفت و میآمد خوشحال بوده؟
با وجودی که نیکولاس از بچگی زیاد سر به سرش میگذاشت و در طول نامزدیشان هم هنوز، یک دوستت دارم به او نگفته بود، اما سارا او را هنوز بیشتر از هر کسی میخواست!
در واقع سارا لوس و وابسته نبود. نازپرورده و عاشق بود! چیزهایی که نیک هیچگاه درکشان نمیکرد...
@Eema_Ennea | #ادمین_تأویل
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• داستان عاقبت پارت بیست و یکم: اصلا یادش نمیآمد دیگر چه زمانی در زندگیاش به اندازه زمانی که نیک
• داستان عاقبت
پارت بیست و دوم: بعد از اتمام نمایش شورانگیز نیکولاس، تام دستش را دور شانه جکسون حلقه کرد و گفت:«این پیرمرد از اولم بدجور تو خودشه... نه حرفی زده و نه چیزی خورده!»
مایکل فورا پرسید:«اتفاقی افتاده جک؟»
جکسون حالت نشستنش را تغییر داد. آهی کشید و با صدای گرفته گفت:«امروز لِوِل جدیدی از بدبختیام آنلاک شد! از شرکت اخراج شدم... شرکتی که همه عمر و جوونیم رو به پاش ریخته بودم...»
همه ساکت او را نگاه کردند. تام ناگهان روی شانهاش کوبید و بلند گفت:«بــــیخیال مرد! تو هنوز ماشینت و تاکسی اینترنتی رو داری!»
اما جکسون که انگار هنوز در افکار خودش بود ناگهان گفت:«دخترهی عوضی... میره بالای سن و با افتخار میگه» صدایش را نازک کرد و ادامه داد:«من بعنوان دختری که در پرورشگاه تربیت یافته، عمیقا از خداوند سپاسگزارم که حالا توانستم روی پاهای خودم بیاستم و شرکتی دانشبنیان تاسیس و جوانان متخصص زیادی را وارد عرصه کار حرفهای کنم!»
@Eema_Ennea | #ادمین_تأویل
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• داستان عاقبت پارت بیست و دوم: بعد از اتمام نمایش شورانگیز نیکولاس، تام دستش را دور شانه جکسون حلق
• داستان عاقبت
پارت بیست و سوم: مشتی به زمین کوبید و قهقههای زد:«دخترهی بیاصالت! این من بودم که تو رو آدم حساب و کمکت کردم که به اینجا رسیدی! حالا سر من داد میکشی و اخراجم میکنی؟»
نیکولاس قهقههای زد:«بیخیال مرد... آروم باش!»
جکسون دستی به رگهای ورم کرده گردنش کشید:«آرومم ولی...»
نیکولاس کف دستهایش را به هم کوبید و او را نگاه کرد:«ولی باید حال این خانم افادهای رو بگیری! درسته؟»
نه. درست نبود. جکسون میخواست بگوید:«ولی نباید وقتی در این شرایط سخت بود ناگهان اینطور برخورد میکرد و کارش را میگرفت»... اما جمله نیکولاس باعث شد بیخیال ادامهای که خودش در سر داشت بشود. با چشمانی که برق میزد زمزمه کرد:«آره... آره! باید خــــــوب حالشو بگیرم!»
@Eema_Ennea | #ادمین_تأویل
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• داستان عاقبت پارت بیست و سوم: مشتی به زمین کوبید و قهقههای زد:«دخترهی بیاصالت! این من بودم که
• داستان عاقبت
پارت بیست و چهارم: نیکولاس دستانش را که همچنان به هم چسبیده بود، چند بار به هم مالید و با چشمان بسته مشغول فکر شد. ناگهان انگشتانش در هم قفل شد و چشمانش را به ضرب باز کرد:«یه شرکت صوری تأسیس میکنیم. میپیچیم به پر و پاش و میزنیمش زمین!»
جکسون قهقههای زد:«میخوای برای گرفتن انتقام من یه شرکت بزنی؟ بیخیال پسر دو روز دیگه که ازدواج کنی این پولا رو نیاز داری!»
نیکولاس با نگاهی به او، یک تای ابرویش را بالا داد و گفت:«نه فقط برای اون... اما حالا که بابام داره وادارم میکنه یه شرکت تأسیس کنم و روی پاهای خودم وایسم، ترجیه میدم اقلا یه سناریوی هیجانانگیز پشتش باشه!»
مایکل با ابروهای بالا پریده، فورا گفت:«منطقی باش و خوب فکر کن نیک! برای شرکت زدن باید خیلی چیزا رو بدونی...»
@Eema_Ennea | #ادمین_تأویل
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• داستان عاقبت پارت بیست و چهارم: نیکولاس دستانش را که همچنان به هم چسبیده بود، چند بار به هم مالید
• داستان عاقبت
پارت بیست و پنجم: نیکولاس با لبخند پت و پهنی گفت:«نه وقتی که مشاوری به خبرگی تو دارم استاد شپارد!»
مایکل با چشمان گشاد شده دستانش را باز کرد و بلند گفت:«به هیچ عنوان روی من حساب نکن نیک بیکلّه!»
نیکولاس هم با همان لبخند پهن گوشیاش را در آورد. وارد سایت شد و گفت:«اگر من بردم شرکت تأسیس میشه و تو ام مشاورمی. اگر هم تو بردی من قید تأسیس شرکتو میزنم!»
اولیور یک تای ابرویش را بالا داد و گفت:«منطقی باش نیک... حق با مایکه!»
@Eema_Ennea | #ادمین_تأویل
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• داستان عاقبت پارت بیست و پنجم: نیکولاس با لبخند پت و پهنی گفت:«نه وقتی که مشاوری به خبرگی تو دارم
• داستان عاقبت
پارت بیست و ششم: اما در همان حین مایکل وارد سایت شده و انتخاب خودش را ثبت کرده بود..!
از ساعت ده تا یازده نگاه همه میخ به صفحه گوشی بود. بالاخره وقتی یازده و دو دقیقه نتایج اعلام شد، نیکولاس فریادی کشید. دستی در موهای طلایی رنگش کشید و با خنده گفت:«هی آقای شپارد! امشب زود برو خونه و بخواب که فردا روز کاری سنگینی در پیش داری!»
مایکل سوسیس سوخته را از مقابلش برداشت و سمت او پرت کرد. صدای قهقهه همه بلند شد.
چون قرار بود فردا صبح زود نیکولاس و مایکل و جکسون جلسهای فوری داشته باشند، آن شب همگی زودتر به خانه رفتند.
@Eema_Ennea | #ادمین_تأویل
InShot_۲۰۲۳۱۰۲۷_۱۷۴۳۵۵۹۲۳.mp3
10.03M
#پادکست
• داستان عاقبت
🔹نیکولاس: #type7 #7w6
🔹مایکل: #type3
🔹اولیور: #type2 #2w1
@Eema_Ennea | #ادمین_لیها
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• توصیههایی برای رشد و پیشرفت #type1🌻 این قسمت: به الگوهای فکری خودتون توجه کنین🧩 بخش اول: یک دفت
• توصیههایی برای رشد و پیشرفت #type1🌻
این قسمت: به الگوهای فکری خودتون توجه کنین🧩
بخش دوم: در آخر هر هفته یادداشتهاتون رو بخونین و روی بعضی موارد تمرکز کنین. به عنوان مثال تکرار یه رفتار خاص در هر روز و هر هفته؛ شما به چی فکر کردین یا چه چیزایی گفتین، چه احساساتی داشتین، حسهای فیزیکی و زبان بدن و اتفاقات درونی و بیرونی که تو عکسالعملهاتون نقش داشتن.
@Eema_Ennea | #ادمین_ماریا
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• نقاط ضعف #type8 💣 بخش دوم: گناه مرگبار تیپ هشت ها شهوت هست، اما نه به مفهوم جنسی اون. تیپ هشت ها
• نقاط ضعف #type8 💣
بخش سوم: تیپ هشت ها برای اینکه ورود خودشون رو به گروهی اطلاع بدن، به گروه موسیقی که آهنگ «درود به رئیس» بنوازه، نیاز ندارن. وقتی یه تیپ هشتی وارد اتاقی میشه، شما قبل از اونکه اون رو ببینید، حضورش رو احساس میکنید. انرژی بیش از اندازه و جذاب اون ها فقط فضا رو پر نمیکنه، بلکه اونجا رو برای تیپ هشتی ها میکنه.
@Eema_Ennea | #ادمین_هرماینی
• یه فرد #8w7 با چه ویژگیهایی شناخته میشه؟🙋🏻♀
پارت اول: این تیپ میتونه یه ترکیب قوی باشه. اونها اجتماعی، پر انرژی و نشاط آور هستن که شخصیت شاد هفت رو بازتاب میکنن. در ضمن بلند پرواز، تابع خواستههای آنی و گاهی بیپروا هم هستن. این هشتها از زندگی منفعت کامل رو میبرن.🌴
@Eema_Ennea | #ادمین_اسمارت
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
افراد تیپ نُه در حالت های روانی مختلف به چه شکلی دیده میشن؟ • حد وسط سلامتی #type9🔍 بخش دوم: در ای
افراد تیپ نُه در حالت های روانی مختلف به چه شکلی دیده میشن؟
• حد وسط سلامتی #type9🔍
بخش آخر: برای دلجویی از بقیه و داشتن صلح (به هر قیمتی)، مشکلات رو به حداقل میرسونن. کله شقن، به سرنوشت باور دارن و در برابر مشکلات مطیع هستن. به راهحلهای جادویی فکر میکنن و بقیه رو بخاطر طفره روی و بیتوجهی خودشون دیونه میکنن! 🦦✨
@Eema_Ennea | #ادمین_مانیا
#fun #meme #type1 #ضدکلیشه
دوستان عزیز!
لازم به ذکره که بگم اینا تو دلشون همچین ریاکشنی دارن و شما با چشم بصیرت این گیگیلی بیگیلی رو نمیتونین ببینین.😂👌
@Eema_Ennea | #ادمینمانیا
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• نقاط ضعف #type9 💞 بخش هفتم: تیپ نه ها اون قدر برای احساس آرامش و آسودگی، حفظ وضعیت و حفظ روابطشون
• نقاط ضعف #type9 💞
بخش هشتم: یه تیپ نه ای فکر میکنه، با توجه به اینکه حرف های من و کار هایی که انجام میدم برای این دنیا هیچ فرقی نداره، چرا باید با عقایدم وضعیت موجود رو خراب کنم؟ راحتتر و آسونتر نیست که از تاکید به اولویت های خودم صرف نظر کنم و راهی رو برم که کمترین مقاومت رو داره؟ همونطور که میتونید تصور کنید، در فضای تیپ نه ها اغلب صحبت از استعفا به گوش میرسه. غم انگیز اینجاست که اون ها برای فلسفه زندگی «کنار اومدن با دیگران برای حفظ روابط خوب» و پیگیری نکردن زندگی مناسب با موهبت ها و استعداداشون بهایی رو میپردازن. اون ها زندگیشون رو از دست میدن.
@Eema_Ennea | #ادمین_هرماینی
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
افراد تیپ یک در حالت های روانی مختلف به چه شکلی دیده میشن؟ • حالت سالم #type1🔍 بخش اول: این دسته ا
افراد تیپ یک در حالت های روانی مختلف به چه شکلی دیده میشن؟
• حالت سالم #type1🔍
بخش دوم: وجدان و اعتقادات شخصی قوی دارن.
این افراد نسبت به صحیح و غلط بودن کارها بسیار دقیق و حساسن و به ارزشهای دینی و اخلاقی احترام میذارن. اونا امیدوارن که بتونن در همه امور، عاقلانه، منطقی، معتدل و بالغ باشن!👌✨
@Eema_Ennea | #ادمین_مانیا
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• گناه مرگبار #type3 🎭 بخش چهارم: تیپ سه ها میتونن تغییر شکل بدن، به این معنی که میتونن شخصیتشون رو
• نقاط ضعف #type3 🎭
بخش پنجم: تیپ سه های ناآگاه، بوقلمون صفت اند. البته همونطور که میتونید تصور کنید، توانایی اون ها در خلق و ارائه شخصیت برای پیشبرد کاراشون، برای مثال، موفقیت در فروش یا جذب جنس مخالف، میتونه این پرسش هارو برای اون ها پیش بیاره که واقعا چه کسی هستن. البته به ندرت پیش میاد، اما هرموقع درباره زندگی خودشون فکر میکنن، شاید احساس کنن انسان متقلب و حقهباز هستن. شاید از خودشون بپرسن: من هزارتا ماسک روی صورتم میزارم، اما کدوم یکی خود واقعی منه؟ وقتی نور دانش به اون ها میتابه، بدترین ترسشون آشکار میشه؛ از خودشون میپرسن: اگه پشت این ماسک(تصویری که از خودشون ارائه میدن) کسی نباشه، چی میشه؟ خب اگه من چیزی بیشتر از یه جام خالی نباشم چی میشه؟
@Eema_Ennea | #ادمین_هرماینی