eitaa logo
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
152 دنبال‌کننده
72 عکس
12 ویدیو
12 فایل
«به صفّ النعال فقیهان نشینم» 📚✒️یادداشت‌های سیدمحمد احمدی @SMohammad_Ahmadi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 فراموشی آیه تبرّج 🔻آیةالله‌العظمی (مدظله): 🔹شیخ کاظم ازری اشعاری دارد بسیار معروف و مشهور به «هائیه». نقل می‌کنند که حافظ چهل هزار بود. شیخ کاظم در اشعار خود راجع به این مطلب می‌گوید: نَسِيَتْ آيَةَ التَّبَرُّجِ أَمْ لَمْ تَدْرِ أَنَّ الرَّحْمَنَ عَنْهُ نَهَاهَا حَفِظَتْ أَرْبَعِينَ أَلْفَ حَدِيثٍ وَمِنَ الذِّكْرِ آيَةً تَنْسَاهَا عایشه چهل هزار حدیث حفظ کرد، ولی یک آیه از را فراموش کرد: «وقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الجاهِليَّةِ الأُولى». (احزاب، آیه ۳۳) 🔸آقای حاج سید مهدی روحانی (رحمة الله علیه) می‌گفت: یکی از ادبای عرب که و متعصب در تسنّن بود، این را دیده و گفته بود او مرتکب جرم شده ولی به قدری از جهت ادبیت این شعر زیباست که ادیب، جُرمش را می بخشد. 📖 جرعه ای از دریا، ج۲، ص۴۴۶. ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠عدم مفطریة اکل و شرب غیر المعتاد | ۱ لایخفی أن من الأکل و الشرب ب‍ في‌الجملة و قدأطلق فجعلوهما مفطرین و لو کان المأکول و المشروب مما لایتعارف أکله أو شربه، کالحصاة و عصارة الأشجار. و لعلّ الأقرب ـ وفاقاً لما عن و و لظاهر دام‌ظله في البحث الإستدلالي ـ تخصیصُ الحکم بالمعتاد اقتصاراً علی موضع النص، فإن نصوص المسألة علی طائفتین: إحداهما ما ورد فیه عنوانا الطعام و الشراب کصحیحة محمد بن مسلم المعروفة التي تحصر المفطرات في ثلاث أو أربع خصال، و مقتضی اناطة الحکم بهما ـ دون مطلق الأکل و الشرب ـ انتفائه مع انتفائهما. ▫️و دعوی صدق الطعام و الشراب علی المأکول و المشروب غیر المعتادین کما تری، ▫️و حمل الطعام و الشراب علی المعنی المصدري غیر سدید بل لا یکاد یفید: اما عدم سداده فلمخالفته الظاهر في نفسه من جهة ظهور اللفظین في المعنی المفعولي أي المطعوم و المشروب علی ما یظهر بمراجعة اللغة و ملاحظة موارد الإستعمال. و أما عدم فائدته و جدواه فلعدم وضوح صدقهما ـ بعد الحمل المذکور ـ علی الأکل المطلق و إنما الظاهر صدقهما علی اکل المطعوم العادي و شرب المشروب کذلک. الطائفة الثانیة ما ورد فیه عنوان الأکل و الشرب کموثقة سماعة بن مهران (في۴: ۹۶) مضمراً قال: «سألته عن رجل أکل و شرب بعد ما طلع الفجر» الخبر و نحوها غیرها. و هذا لو وُجد فیه الإطلاق کان مقیداً بالطائفة الأولی لظهورها في موضوعیة الطعام و الشراب و وحدة مرکز الخطابات و معها لا اشکال في التقیید و إن کان المطلق و المقیَّد مثبتین، و لاسیما بعد دلالة صحیحة ابن مسلم و نحوها علی الحصر. لکنَّ التحقیق أنه لا حاجة ـ بل لا مجال ـ في تحکیم المختار، لدعوی تقیید هذه المطلقات، ضرورة انصراف الأکل و الشرب عن غیر المعتاد، لا بمجرد الغلبة في الوجود لیورد علیه بکون الإنصراف الحاصل منها بدویاً غیر معتدٍّ به، بل: ▫️إما لقوة احتمال التکنِّي بهما عن الطعام و الشراب بحیث لا یبقی لهما ظهور في موضوعیة نفس العنوانین، ▫️و إما للخدشة في شمول کبری دلالةِ حذف المتعلق علی العموم لأمثال المقام إذ المدار في دلالته علیه هو صون کلام الحکیم عن اللغویة فهو في ظرف تواجد القدر المتیقن ـ کما في المقام ـ ممنوع. بل بعض نصوص هذه الطائفة ـ کقوله سبحانه «و کلوا و اشربوا حتى يتبين» الآیة و کأخبار عدم بطلان الصوم بالأکل أو الشرب ناسیاً ـ إنما یدلُّ علی مفطِّریة الأکل و الشرب بالمفهوم و من المحقَّق في محلِّه نقصانُ مفهوم الغایة کالوصف فلا اطلاق فیها علی ايّ حال لیشمل اکل غیر المعتاد و شربه. و بالجملة فلا اطلاق سالماً فیما عثرت علیه من النصوص لموضع النزاع، کي یتوقفَ في المسألة من اجله فالمعول علی مقتضی القاعدة و هو عدم کون غیر المعتاد مفطراً کما هو واضح. ↙️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
↘️ 💠عدم مفطریة اکل و شرب غیر المعتاد | ۲ و یؤید ما قرَّبناه ـ لولا یدلُّ علیه ـ ما في جملة من الأخبار من تعلیل صحة مع تناول بعض الأشیاء بإنتفاء عنوانَيِ الشراب و الطعام: ▪️فمنها روایة محمد بن مسلم (في۴: ۱۱۱) عن أبي جعفر ع في يکتحل قال: «لا بأس به ليس بطعام و لا شراب». ▪️و منها روایة مسعدة بن صدقة ــ الذي لا یبعد وثاقته ـ (في۴: ۱۱۵) عن أبي عبد الله عن الذباب يدخل حلق الصائم، فقال امیرالمؤمنین ع: «ليس عليه قضاء لأنه ليس بطعام‏» الخبر. ▪️و منها موثقة غیاث بن ابراهیم (الکافي۴: ۱۱۵) عن ابي عبدالله ع قال: «لا بأس بأن یزدرد الصائم نخامته». ▪️و منها صحیحة الحناط (یب۴: ۳۱۹) قال: قلت لأبي عبدالله ع إني أقَبِّل بنتاً لي صغیرة و أنا صائم فیدخل في جوفي من ریقها شیئٌ، قال فقال لي: «لا بأس، لیس علیک شیئ» الحدیث، فإنه دلَّ علی جواز ابتلاع الصائم ریق غیره. و لا یعارضه ما في روایة زید الشحام (في۴: ۱۰۷ و یب۴: ۳۲۴) من أن الصائم اذا تمضمض «لا یبلعُ ریقَه حتی یبزق ثلاث مرات»، فإنه من اجل الإحتراز عن شرب الماء المخلوط بالریق کما لایخفی. ↙️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
🏴 اعظم الله اجورنا و اجورکم 🏴 ✒️📚 @Faede_v_Borhan
تشیع با نهج البلاغة - میرزا علی فلسفی.mp3
2.82M
💠 یک عالم سعودی در اثر مطالعه‌ی 🎙مرحوم آیةالله آقای حاج (قدس‌سره) 🔗 برگرفته از کانال آثار کهن شیعه ✒️📚 @Faede_v_Borhan
📗 «التأویل الموضوعي للقرآن الکریم في ضوء الاحادیث: دراسة جدیدة في علم التأویل» 🖋حجةالإسلام شیخ قیس العطار(دام‌عزّه) 🖨نشر دار زین العابدین 💡ایده‌ی محوری کتاب آن است که با استفاده از روایات وارده در برخی کلمات/مقاطع/آیات مجید، می‌توان قواعدی کلی و یک «قاموس تأویلی» تأسیس کرد و در نتیجه تأویلات منصوصه را در چارچوب آن قواعد و فرهنگ تأویلی به سایر آیات مشابه تعمیم داد. مثلا اگر در مواردی خلیفه‌ی دوم، تأویلِ«الشیطان» دانسته‌شد، در سایر موارد نیز چنین است. اگر بخشی از آیه یا آیاتِ دارای سیاق واحد به نحو خاصی تأویل شدند، طبق همان الگو بقیه‌ی نیز قابل تأویل است. به‌طور کلی تأویل منصوص راجع به یک موضوع را می‌توان به سایر آیات پیرامون آن موضوع سرایت داد. نویسنده برای مدعای خویش به سیره‌ی تعدادی از اهل‌بیت‌ع و و طوائفی از روایات تمسک جسته‌است، که البته به‌اعتقاد من برای اثبات مدعا کافی نیستند، اما دست‌کم می‌توان از کاری که در راستای جمع‌آوری و دسته‌بندی روایات دالّ بر تأویل انجام داده‌است، بهره برد. ✒️📚 @Faede_v_Borhan
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
↘️ 💠عدم مفطریة اکل و شرب غیر المعتاد | ۲ و یؤید ما قرَّبناه ـ لولا یدلُّ علیه ـ ما في جملة من الأخ
↘️ 💠عدم مفطریة اکل و شرب غیر المعتاد | ۳ و في قبال ما ذکرنا ربما یستشهد للمشهور بمفطِّریة ایصال الغبار الی الحلق، و فیه مع عدم صلاحیته للشهادة بعد احتمال کونه مفطراً مستقلاً برأسه، زیف دلیل حصول الإفطار به، علی ما هو المقرر في محلّه. اما المتکرر علی الحاق غیر المعتاد بالمعتاد، کالذي في المرتضی رحمه‌الله حیث نفَی الخلاف فیه إلا من الحسن بن الصالح و أبي‌طلحة ثم رَدَّ علیهما بکونه مسبوقاً بالإجماع و ملحوقاً به، ففیه أن علی ما حقّقه المتأخرون لیست حجة بنفسه و إنما حجیتها نابعة من أحد أمرین: إما تقریر المعصوم‌ع أو الکشف -علی اساس - عن وجود دلیل آخر علی المسألة لم‌تصل إلینا. و من المعلوم أن اثبات التقریر رهنُ احراز اتصال المُجمِعین إلی زمن الحضور، کما أن الکشف القطعي أو الإطمیناني عن وجود الدلیل یتوقف علی انتفاء احتمال استناد المجمعین إلی المدارک الموجودة و إلا کانت العبرة بها لا بالإجماع. و بما أن هذه المسألة لم تکن مبوَّبةً ظاهراً قبل علی ما افاده دام‌ظله فإتصال المجمعین إلی زمن الحضور غیر ثابت. کما أن لقول مدرکا وجیها و إن ناقشنا في تمامیته، إذن فهذا الإجماع مدرکي. نعم، لوکان اتّفاق الأصحاب بنحوٍ یدلّ علی وجود تسالم عندهم و استغنائهم بوضوح المسألة و بداهتها عن اقامة الدلیل علیها، لکان ذلک کاشفاً عن کون الحکم من المرتکزات المتشرعیة المتلقاة من المعصومین‌ع، إلا أن محاولتهم لصیاغة براهین المسألة و تخریج ادلتها و التفصّي عن المناقشات، مما تفصح عن أن الأمر لیس کذلک. بل قدتردَّد السید العاملي(ره) في . و استند السبزواري(ره) في الی مما ظاهره عدم علی قول الأصحاب. و مال البحراني(ره) في الی خلاف المشهور، و هذا المقدار کافٍ في دفع شبهة و بدونه لا حجة في تواطؤ الأقوال کما عرفت. ↙️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
↘️ 💠عدم مفطریة اکل و شرب غیر المعتاد | ٤ لقد ظهر بما سبق، تقریب القول بعدم مفطریة أکل ما لایتعارف أکلُه أو شربِ ما لایتعارف شربه کما اتضح به عمدة وجوه المشهور القائلین بمفطریتهما و طرق التخلّص عنها. بقي اشکالان اثارهما الثاني(قده) في شرح (کتاب ، صص۵۵-۵۶) لابأس هنا بالإشارة الیهما و الی جوابهما؛ فنقول: 🔰قد اورَد(قده) علی ما مرّ من الإستدلال بالنصوص المتضمّنة لعنوانَيِ الطعام الشراب بما حاصله: أن الطعام لایشمل کلَّ مطعوم بل هو خصوص ما یقابل الإدام کالبقل و الفاکهة و الملح فلامحیص عن تلقي ما في هذه الطائفة کتعبیر مسامحي أو کنائي عن مطلق الأکل و الشرب، و إلا لزم عدم مفطریة اکل الإدام و هو خلاف ضرورة الفقه. ▫️و الجواب: اولاً عدم ثبوت التقابل المذکور بین الطعام و الإدام فقد صرّح غیر واحد من أرباب المعاجم بأن الطعام اسمٌ جامعٌ لکلّ ما یؤکل (لاحظ لسان العرب انموذجا). فالظاهر أن الطعام اعم من الإدام. و علیه فلو وُجد شاهدٌ علی التقابل المزبور، لتَعیّن القول بأن استعمال الطعام في قبال الإدام لیس الا من باب «اذا اجتمعا افترقا». و ثالثاً -بعد التنزّل عن جمیع ما سبق- أن الغاء الخصوصیة عن الطعام بالمعني الأخص اعتماداً علی قضاء ضرورة الفقه بمفطّریة الإدام لا یقتضي توسعة الموضوع إلی مطلق المأکول و المشروب کما لا یخفی، فإن الضرورات تتقدر بقدرها و لا یجوز التعدي عما تقتضیه. 🔰و اورد(قده) ایضاً علی التمسک بخبر الاکتحال بأنه: لابد من تأویل التعلیل المذمور فیه إلی ارادة نفي حصول الأکل و الشرب ضرورة عدم بطلان الصوم بالإکتحال بالطعام و الشراب کالعسل و الدقیق؛ ▫️و الجواب -بعد تسلیم صدق الإکتحال علی وضع سائر الأدویة في العین- أنه: لابأس بتعلیل عدم الشیئ بانتفاء احد اجزاء علته التامة مع انتفاء جزء آخر ایضاً فلا موجب للتأویل المذکور. ⏹ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
📘 «نگاهی نوین به آیات مبین» ✍🏻 دکتر فاطمه شیخ‌الاسلامی 🖨 بوستان کتاب 💡نویسنده تعدادی «پیشنهاد» تازه و نو، برای توضیح/ برخی قرآن مجید ارائه نموده‌است که غالباً مربوط به معنای ظاهری آیه بوده و -به‌درستی- وارد قلم‌فرسایی پیرامون مطالب ورای آیات نمی‌گردد. مجموعه پیشنهادهای مؤلف در سه دسته‌ی «واژگانی، دستوری و بلاغی» تنظیم شده‌اند. 🔸کتاب، الحقّ و الانصاف با زحمات زیادی نگارش یافته، قلم روانی دارد، سراسر ابتکار است و نتایج درخور توجهی نیز به‌دست آورده. قطعاً مطالعه‌ی آن برای همه‌ی علاقمندان به کریم جذاب و سودمند خواهدبود. حتی اگر همه‌ی مطالب آن مقبول نیفتد، دست‌کم ابواب نویی را در ذهن خواننده می‌گشاید. 🔻اگر فرصت و توفیقی بود نمونه‌هایی از بدایع کتاب را به اشتراک خواهم‌گذاشت. ✒️📚 @Faede_v_Borhan
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
📘 #معرفی_کتاب «نگاهی نوین به آیات مبین» ✍🏻 دکتر فاطمه شیخ‌الاسلامی 🖨 بوستان کتاب 💡نویسنده تعدادی «
💠 نمونه‌هایی از پیشنهادهای کتاب 🔻 در آیه‌ی ۱۱۲ نحل «فأذاقها الله لباس الجوع و الخوف»: لباس احتمالا به‌معنای پوشش نیست زیرا با فعل «اذاق» تناسب ندارد، بلکه مصدر ثلاثی مزید از باب مفاعله به معنای «آمیزه» است. علاوه بر نص اهل لغت (حتی برخی اهل ادب، وجه تسمیه‌ی جامه به لباس را نزدیکی و آمیختگی آن با بدن دانسته‌اند)، موارد استعمال این ریشه در قرآن به معنای آمیختگی، شاهد مدعا است: • لِمَ تلبسون الحقّ بالباطل (۷۱ آل‌عمران) • أو یلبسکم شیعاً (۶۵ انعام) • لم‌یلبسوا ایمانهم بظلم (۸۲ انعام) جالب آن‌که (طبق نقل نویسنده) کلمه‌ی «آمیخته» در فارسی به نوعی پوشش اطلاق می‌شده است. 🔻در آیه‌ی۱۶ اسراء «إذا أردنا أن‌نهلک قریة أمرنا مترفیها ففسقوا فیها»: فعل «أمرنا» احتمالاً نه از ریشه‌ی أمر به معنای «دستور دادیم» بلکه از ریشه‌ی میر به معنای «تأمین معاش کردیم» است. همچنانکه در آیه‌ی۶۵ سوره یوسف(ع) فرموده: «و نمیر اهلنا». علاوه‌بر مساعدت لغت، تناسب بیشتر این معنا با «ففسقوا فیها»، تناسب با «مترفین»، وجود قرائات دیگری با معانی نزدیک به این وجه و دو روایت در تفسیرهای قمی و عیاشی (ذیل همین آیه) مؤیدات این احتمال هستند. 🔻در آیه‌ی۴ منافقون «و إن یقولوا تسمع لقولهم کأنهم خٌشبٌ مسنَّدة»: بر خلاف بسیاری از ترجمه‌ها و تفاسیر، کلمه‌ی «مسنّدة» به معنای «تکیه داده شده» نیست بلکه احتمالا به معنای «چیزی که محل تکیه است» می‌باشد. اگرچه مصدر «تسنید» در هر دو معنا قابل استعمال است اما معنای دوم است که تشبیه متناسب و هماهنگی برای منافقان ارائه می‌دهد: «و اگر سخنی گویند به کلامشان گوش فرامی‌دهی گویا چوب‌ها و الوارهایی محل تکیه [=ستون] (برای تو یا برای دین) هستند». ✒️📚 @Faede_v_Borhan
230222_001 - Number 086 Sobhani Osoul.mp3
2.03M
💠 وجوب عینی اجتهاد 🎙آیةالله حاج شیخ جعفر (دامت‌برکاته) | درس خارج 📅 ۳ اسفند ۱۴۰۱ 🔰 «استادی داشتیم به نام مرحوم شیخ عبدالنبی اراکی (ره) که از شاگردان مرحوم آقاضیاء بود می‌فرمودند: کسانی که در حدّ درس خارج هستند، کسب بر آن‌ها است نه ! چون آقایانی که درس می‌خوانند غالباً ریزش می‌کنند و به اجتهاد کمتر می‌رسند خصوصا الآن که مشکل معیشت هم هست.» ▫️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 افضلیت اشتغال به علم علل الشرائع۲: ۳۹۴/ بإسناده الصحیح عن زرارة و محمد بن مسلم و برید العجلي قالوا: قال رجل لأبي‌عبدالله‌ع: إن لي ابناً قدأحبّ أن یسألک عن حلال و حرام، لایسألک عما لایعنیه. قال فقال: «و هل یسأل الناس عن شیئ افضل من الحلال و الحرام؟» 📷 پاسخ مرحوم آیةالله (قدس‌سره) [ایضاً نک. اینجا] به سؤالی پیرامون ترجیح میان تحصیل علوم مختلف دینی. 🔗 برگرفته از کانال کنزالفوائد ✒️📚 @Faede_v_Borhan