eitaa logo
گنبد فیروزه
62 دنبال‌کننده
534 عکس
164 ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 علی؛ تنها مجاهد کامل! را همه به عنوان «اَبَرمرد » می‌شناسند و به عنوان «اَبَرمرد » نیز می‌ستایند ولیکن او «اَبَرمرد جهاد» هم است. ارکان مرتب جهاد در ، عبارتند از: ۱) إرهاب ۲) قتال ۳) مصالحه ۴) فوز اگرچه هر هوشمندی باید یکی از این چهار رکن اساسی را متناسب با ، تبعیت نماید ولیکن اتخاذ بهترین سبیل مناسب (از باب حیَّ علی خیرالعمل)، تابع ضرورت اولویتی (نه اهمیتی) خاص آنست. به همان ترتیبی که ذکر شد. دشمنان باید در اولویت اول مجاهدین باشد. چنانچه مؤثر نباشد باید سراغ اولویت دوم یعنی بشتابند و چنانچه مؤثر نگشت، آنگاه باید به اولویت سوم یعنی با طاغوت تن بسپارند و در وضعیتی که آنهم بی‌فایده باشد نهایتاً باید خود را آماده استقبال از اولویت چهارم یعنی (إحدی‌الحُسنَین؛ فوز عظیم شهادت و بلکه فوز اعظم فتح و ظفر) شوند. برای اطلاع بر شرح این مراحل چهارگانه، لطفاً به مقالات «معیّت با ولایت ۲/۵» و «معیّت با ولایت ۲/۶» در کانال ایتایی «مقالات حسینی منتظر» مراجعه بفرمایید. وقتی که از منظر ارکان و مراحل اربعه ، به ، (ع) نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که علی‌بن‌ابی‌طالب، تنها مجاهدی است که هر چهار وضعیت جهاد را در زندگانی مبارک خود، تجربه کرده است. إرعابی که علی با خود داشت، مؤثرترین إرهاب دشمنان کافر و مشرک عصر خود بود. همچنانکه بعد از فتح توسط ، چنان مرعوب شد که هیچ‌گاه آنرا فراموش نکرد. قتال علی هم از همان نخستین مواجهه فوج اسلام با موج‌ کفار () که به تنهایی، نیمی از مقتولین را از دم تیغ خود گذرانید، زبانزد عرب گشت که عین فرفره می‌چرخید و آن‌ها را درو می‌کرد! «مُصالحه با طاغیه جهت مَصالح عالیه» نیز تجربه دیگری بود که آن‌حضرت در طی جنگ صفین، بدان تن سپرد با اینکه بخوبی می‌دانست، مورد بدعهدی رژیم اموی قرار خواهد گرفت. تجربه مرحله چهارم جهاد برای به گونه خاصی رقم خورد! اگرچه او در نبود ولیکن او در و با شمشیری که فرق‌ش را شکافت بر زمین ریخته شد و خود فریاد بر آورد که به الهی نیز نائل گشت؛ «فُزتُ وَ رَبِّ الکعبة»! هیچ مؤمن مجاهد و بلکه هیچ پیغمبر و امامی را سراغ نداریم که افتخار عمل به همه ارکان و ابعاد و مراحل جهاد را کسب کرده باشد. براستی که این و ، نماد بارز است. علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ما سوا فکندی همه سایه همارا دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من بخدا قسم خدا را بخدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سرچشمه بقا را مگر ای سَحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین درخانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیرتست اکنون به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند بعالم شهدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که میتواند که بسر برد وفا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت چه پیامها سپردم همه سوزدل صبا را چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چو نای هردم ز نو ای شوق او دم که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا السلام علیک یا علی «یَا أَبَا الْحَسَنِ، یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، یَا عَلِیَّ بْنَ أَبِی طالِبٍ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ» ای ابوالحسن، ای امیرالمؤمنین، ای علی بن ابیطالب، ای حجّت خدا بر بندگان، ای آقا و مولای ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به سوی خدا به تو توسّل جستیم و تو را پیش روی حاجاتمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن. یا کنا معکم فنوز فوراً عظیماً الهی آمین ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) دبیرکل حزب وحدت و عدالت ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ (۲۱ رمضان ۱۴۴۵) 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۳۱۸): صفت داودی و برادران یوسف! (۲۶) همچنانکه در پیام شماره ۳۱۶ کانال اطلاع‌رسانی گنبد فیروزه، اشاره کردم؛ جناب قاضی رحمانی در دادگاه مورخه ۱۴۰۲/۱۲/۲۱ (که بنده هم برای تبرئه عموزاده‌هایم از اتهامات حاج‌صفوت در آن شرکت کردم) صریحاً و اکیداً به آقای صفت‌اله داودی متذکر شدند که؛ «اخذ سند تک‌برگی حاوی تعیین رسمی حدود اربعه (UTM) اراضی خود» را در اولویت قرار بدهد، ایشان بدون ارائه هیچ‌گونه مدرکی، ادعا کرد که اداره اوقاف نان‌کلی، کارشکنی می‌کند! قاعدتاً ایشان باید قبل از انجام هرگونه تصرفی در اراضی ما (که بناحق ادعا می‌کند متعلق به اوست!)، بدنبال توصیه قاضی افتاده و هرچه زودتر سند تک‌برگی جدید حاوی حدنگاری حدود اراضی خود را بدست آورد و چنانچه واقعاً اوقاف محل، مانع صدور اسناد اراضی کاداس شده است، مدرکی ارائه بدهد که مؤید ادعای وی باشد. ولیکن از فردای دادگاه مجدداً تجاوز به اراضی سادات حسینی را در دستور کار و اقدامات خود قرار داده است! او که در شکست مشکوک سادات موسوی، ظاهراً بر آن‌ها فائق آمده است، گمان می‌کند لابد می‌تواند اسناد و ید تصرفی ده‌ها ساله ما را هم نادیده گرفته و هیچ پندارد! و حال آنکه ما اجازه نمی‌دهیم حتی یک وجب از دسترنج پدران خود را از دست بدهیم. ایشان هرگز موفق نخواهد شد که با قلدری یا با تبانی و زدوبند و یا با رشوه، حد نصاب لازمه اراضی کشاورزی و باغی برای اخذ سند تک‌برگی جدید خود را از طریق چنگ‌اندازی به اراضی و نیز حق‌آبه ما، به نتیجه برسد. چنانچه آقای داودی بعلت تعجیل جهت تکمیل حد نصاب اراضی کشاورزی (طبق جدول مصوبات دولتی ۱۳۸۵) خود، به اتخاذ چنین روش حرام و غیرقانونی و نیز ترفندهای حقوقی، روی آورده است، بجای کاشت نهالستان و تجاوز به اراضی سادات، بهتر است با ما مشارکت و تعاون بورزد که ابعاد و اعماق آن از طریق مذاکره منصفانه تحصیل می‌گردد. سادات حسینی امام‌زاده سیدعلاءالدین (عجالتاً از نوادگان مرحوم سیدحسن‌بابا بویژه مرحوم سیدمحمدعلی باستثناء نوادگان یکی از پسران او که عاق والد شده بود!)، کلیه حقوق خود در مایملک (حق‌آبه و اراضی) خود در پلاک‌های ۱۱۷ و ۱۱۸ را به «شرکت تعاونی سیدعلاءالدین» (در شرف تأسیس) واگذار کرده‌اند و به نسبت مایملک اعطایی خود به شرکت، سهام‌دار آن هستند. فلذا اراضی یکپارچه ما در ملک روستای نقاش، حد نصاب لازمه برای اخذ سند جدید را داراست. این شرکت برای پذیرش شرکای خود، آمادگی دارد که با همه صاحبان اراضی و حق‌آبه (از جمله آقای داودی) وارد مذاکره و شراکت گردد ولیکن اجازه نخواهد داد احدی از اشخاص حقیقی و حقوقی (از جمله مدیران معلوم‌الحال اوقاف)، قطره‌ای از حقوق مسلم اعضای تعاونی را مورد تاخت و تاز خود قرار بدهد. تلاش کسانی که احیاناً برای ایجاد «حق ارتفاق» برای خود، اقدام به کاشت غیرقانونی نهالستان (یا اشغال به طرق دیگری) در اراضی ما نموده‌اند، باید بدانند که آب در هاون می‌کوبند. بنابر‌این چنانکه قبلاً هم اشاره کردیم، بهتر است بجای تعقیب اینگونه امور واهی، بیایند با هم متحد شویم تا بدون تجاوز به اراضی یا اقدامات همدیگر، هرچه زودتر اسناد قانونی جدیدمان را پیگیری کنیم و چنانچه اوقاف، مخل اهداف ماست، آنرا در جای خود بنشانیم تا متفقاً بتوانیم در نهضت مقدس «جهش تولید با مشارکت مردم»، ما هم به سهم خودمان، نقش‌آفرین باشیم ان‌شاءالله ضمناً بهتر است ایشان، اختلالات اداری جاری فعلی در قضایای محلی (که متأسفانه برخی از امور ادارات به چنگ بعضی سفلگان افتاده است و ما بزودی همه ریز و درشت آن‌ها را به پای محکمه خواهیم کشید!) را آینده روشنی نپندارند و مسیری را اتخاذ نمایند که قرین حق و عدالت و قانون باشد. در غیر اینصورت قطعاً پشیمان خواهند گردید. فلذا لازم می‌دانم در این‌جا خطاب به ایشان، تصریح نمایم: جناب آقای صفت‌اله داودی؛ فرزند حبیب‌اله با سلام و احترام، به استحضار می‌رساند؛ جنابعالی علیرغم درخواست قاضی محترم شعبه دوم آوج مبنی بر اتخاذ رویه‌ای برای تعیین و اثبات حدود اراضی خود (که در قالب سند تک‌برگی حاوی حدنگاری UTM رسمی، امکانپذیر است)، مجدداً اقدام به تصرف اراضی اجدادی سادات روستای امامزاده علاءالدین، نموده‌اید! لازمست به شما هشدار بدهم که برای پیشگیری از بروز مشکلات احتمالی محلی که ممکنست توسط هر کدام از صدها نفر از سادات صاحب حقوق مسلم در محل دعوا که پدران آنان، دهها سال در آن‌ها زحمت‌کشانه دارای ید تصرفی و بهره‌برداری بوده‌اند، هرچه زودتر کلیه آثار تجاوز خود را جمع‌آوری نمایید و بدانید که چنین تجاوزاتی به اراضی و حق‌آبه اهالی امامزاده علاءالدین، هیچ‌گونه حق ارتفاق و حق ید تصرفی برای شما ایجاد نخواهد کرد. والسلام علی من اتبع الهدی ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۶ فروردین ۱۴۰۳ گروه سادات میدان 🎲 گروه سیدعلاءالدین 🌹
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ۶ پر در محاصره ۸ پر کشور جعلی با پرچم جعلی منقش به ستاره شش‌پر mogen david تحت فشار سنگین و بی‌سابقه هشت‌گانه‌ای قرار گرفته است: ۱) حملات زمینی از طرف حماس در غرب ۲) حملات پهبادی از طرف یمن در جنوب ۳) حملات پهبادی از طرف عراق در شرق ۴) حملات موشکی از طرف لبنان در شمال ۵) نفرت جهانی از طرف انواع کشورهای دنیا ۶) کاهش حمایت علنی و رسمی غرب از اسرائیل ۷) ضربات اقتصادی ناشی از حمله به کشتی‌های معطوف به باربری برای اسرائیل ۸) اختلافات داخلی از طرف یهودیان معترض برای حمله موشکی مذبوحانه اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، تحلیل‌های مختلفی قابل تصور است: الف) توسعه صحنه نبرد از طریق دور ساختن جنگ از سرزمین فلسطین اشغالی و تمرکز محور مقاومت بر اسرائیل با گشودن جبهه جدیدی از نبرد فرضاً بین ایران و آمریکا و... ب) انتقام‌جوئی مذبوحانه از فرماندهی جبهه مقاومت که اسرائیل را به استیصال کشانده است. ج) کاستن از فشارهای هشتگانه مذکور با ایجاد اختلال در شبکه نقش‌آفرینی فرماندهی نیرو‌های ایرانی د) هر سه گزینه صحیح است. ✅ بنظر می‌رسد اسرائیل از عدم گشودن نهمین جبهه علیه خود (درگیری مستقیم ایران)، خیالش راحت است! (گویا که چنین اتفاقی نخواهد افتاد مگر بصورت ناچیز و غیر ویرانگر!) 👌 شاید هم بر آنست که با سوق دادن ایران به دخالت مستقیم، بتواند بهانه‌ای برای «متحد ساختن جامعه متشتت داخلی» خود پیدا کند! در غیر اینصورت، تداومی برای بقای نتانیاهوی کودک‌کش در رأس قدرت، قابل تصور نیست. ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۷ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
*یه سوال* کی می تونه جواب این سوال رو بده؟ چرا در میان این همه داستان در قرآن، قصه‌ی عشق یوسف و زلیخا، احسن القصص یعنی بهترین قصه‌ها شناخته شد؟ قصه‌ی عشق زن متاهل به پسر مجرد، عشق زن مسن به پسر جوان، عشق ملکه به غلامش(پسرخوانده)!!! آیا عشق یک زن متأهل به مرد دیگر ناپسند و گناه نیست؟ چرا اصلاً هیچ حرفی از شوهر زلیخا زده نشده؟ چرا با اینکه قرآن این قصه رو گفته و در آخر به هم می‌رسند، عیب‌جویی و تحقیری در بیان داستان صورت نگرفته؟ و *حظ عشق* رو به کام خواننده به وجود میاره‌؟ چرا قرآن این قصه رو با آب و تاب و شیرین و دلچسب و به اصطلاح تا این حد رمانتیک و دراماتیک تعریف کرده؟ زلیخا مهمونی ترتیب میده و زنان مصر رو دعوت می‌کنه و چاقو و ترنج دست‌شون میده و یوسف وارد میشه و ...؟ چرا به جای تنبیه و سنگسار زلیخا، او فرصت پیدا می‌کنه تا حقانیت این عشق رو به دیگران اثبات کنه؟ چرا متدینین و مسلمانان با خدا سر این داستان نمی‌جنگند؟ فکر کنید اگر غیر از قرآن، قرار بود این داستان چاپ و منتشر بشه، محال بود بتونه از *ممیزی ارشاد* رد بشه! منظورم الگوی عشق زن متأهل به غیرهمسرش است! چرا در قرآن وقتی شرح عاشقی زلیخا رو میده، شوهرش و خانواده‌ش او را به جرم ناموسی نمی‌کشند؟ چرا تو قرآن نمیگه زلیخا باید سنگسار بشه و داستان به جای اینکه به وصال برسه به سنگسار نمی‌رسه؟ *"به خصوص اینکه زن متأهل است!"* تا حالا به این‌ها فکر کرده بودید؟ خدا برای اینکه به حضرت یوسف خوش بگذره، زلیخا را چهل سال جوان کرد و تمام‌ قوانین خلقت رو زیر ورو کرد!!! و اکنون میلیون ها ایرانی گرسنه و ندار و تن فروش و مواد فروش و فقیر و مستاجر و بی خانمان و .... شب و روز دعا می کنند که *خدایا وضع اقتصادی ما را اصلاح بگردان و شرایط ما را به چهل سال پیش برگردان* ولی خدا اجابت نمی کند. نتیجه گیری: یا هشتاد میلیون مسلمان شیعه، به اندازه هوس بازیهای زلیخا نزد خدا ارج و قرب ندارند، و یا کل داستان تخیلی بوده است. مقاله‌ای از خانم دکتر شاهین/دانشگاه صنعتی شــریف تهران ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 تحریف قصه؛ جهت تولید فتنه! این یاوه‌گویی نانجیبانه، اگرچه ارزش پاسخگویی ندارد ولیکن بعلت پخش در محیط فجازی و تقاضای برخی از دوستان، در همین حد لازم می‌دانم که چند نکته را بعرض دوستان برسانم: ۱) «هوس شدید» زلیخا را تحریف کرده به «عشق مقدس» زلیخا و لذا مفاهیم قرآن را آشکارا تحریف کرده است! ۲) تفوق «تقوای الهی یوسف» را با برجسته‌سازی «هوس شیطانی زن متأهل»، نادیده گرفته تا «احسن القصص» بودن آنرا تخطئه نماید! ۳) افسانه جوان‌سازی و وصال او به را به نسبت داده! ۴) با محدود کردن انواع ماجراهای عبرت‌انگیز حضرت یوسف، به صرفاً «ماجرای زلیخا»، احسن‌القصص بودن را تضعیف و کمرنگ و بالتبع تحریف نموده است! ۵) با ارتکاب دروغ بزرگی در قالب ایراد «تهمت کبیره» (دعای هشتاد میلیون ایرانی برای بازگشت به وضعیت منحوس شاهنشاهی!!!) به ملت انقلابی، رشید، شریف و ، «تفاله ملعون رژیم طاغوتی بودن» خود را جار زده! و حتی شدت «شاه‌پرستی» احمقانه خود را با «شاهین» نامیدن خود، علنی کرده! ۶) «تولید شبهه» توسط شیاطین اتاق فکر صهیونیزم شیطانی مستقر در اسرائیل کودک‌کش را «مقاله‌ای از خانم دکتر» جا زده! ۷) این‌همه بی‌شرفی ارسالی از طرف جرثومه جنایتی بنام «اسرائیل» خود را به دانشگاه صنعتی «شریف» تهران نسبت داده! تا برای کینه‌توزی اسرائیل وحشی از مشارکت دانشگاه صنعتی شریف تهران در امر تولید موشک‌های ، با انتقامجویی در آمیزد! الا لعنة‌الله علی القوم الظالمین مرگ بر مرگ بر مرگ بر سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۹ فروردین ۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
بسمه تعالی نشانی کانال‌ها و گروه‌های سیدمحمدحسینی‌منتظر در پیام‌رسان ایتا: ۱) کانال «حیفه نبینی/یک از هزاران» https://eitaa.com/chelcheraaqHM 💠 ۲) گروه «هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام» https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe 💠 ۳) کانال «مقالات حسینی‌منتظر» https://eitaa.com/SMHM212 💠 ۴) کانال «گنبد فیروزه» https://eitaa.com/joinchat/2306801975C4413b2537a 💠 ۵) کانال «سیدعلاءالدین» https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9 💠 ۶) گروه «سادات میدان» https://eitaa.com/joinchat/1424556326Cd51a6f2d0a 💠 ۷) گروه «سیدعلاءالدین» https://eitaa.com/joinchat/3763470541Cd25cef0ad4 💠 ۸) گروه «شرکت تعاون سیدعلاءالدین» ⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️ 💠
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
وزیر جنگ اسرائیل در شورای جنگ؛ بنی‌گانتز: ما باید به مسائل بحث برانگیز بپردازیم تا بتوانیم در جنگ متحد موفق شویم. 🔹گانتز: اگر مردم ما از تفرقه رنج ببرند، هیچ دستاورد مهم سیاسی یا نظامی حاصل نمی‌شود. 🔹گانتز: ما در حال مبارزه با یک جنگ پیچیده هستیم و در حال حاضر چالش‌های بزرگی داریم. ☝️از پیام‌های وارده☝️ 👌 لطفا فراز آخر مقاله ۶ پر در محاصره ۸ پر (از سلسله مقالات دینی/سیاسی حسینی منتظر) را ملاحظه فرمائید.🙏🌹👌 حمله به کنسولگری ⏪ واکنش مستقیم ایران ⏮ اتحاد یهودیان اسرائیل علیه ایران و جبهه مقاومت! سلام لطفاً با کلیک روی نوشته‌های آبی‌رنگ، به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
سالگرد رحلت حجةالاسلام و المسلمین حاج‌سیدمیربابا حسینی‌(فاطمی) گرامی‌باد. غم فقدان او بعد از ربع قرن، هنوز هم تازه است. نام و یادش تا ابد زنده باد. برای شادی آن‌مرحوم و اموات خودتان، رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات 🤲 🤲 🤲 اللهم صل علی محمد و آل محمد و اما یک نکته جالب برای ۴۷ نفر از بازماندگان سیدمیربابا (اعم از پسرها و دخترها و نوه‌ها و نتیجه‌ها): فاصله هر کدام از ایستگاه‌های متروی حوالی بهشت‌زهرا (هر سه ایستگاه شاهد یا مرقد امام و یا کهریزک) با مزار پدر، تقریباً مساوی‌ست و هر کدام نیم‌ساعت پیاده‌روی دارد!
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت۳۱۹): صفت داودی و برادران یوسف!(۲۷) 😳 احراز «سوء نیت» صفت بی‌صفت! «سوء نیت» آقای صفت‌اله داودی برای بنده، محرز گردید. فلذا مذاکره بی‌مذاکره! چنانکه مستحضرید بنده در پیام‌های قبلی خود، مطالبی را معطوف به آقای صفت داودی، نوشته‌ام که سه نمونه از آن‌ها را در اینجا مورد اشاره قرار می‌دهم: الف) در پیام شماره ۱۲۱ گنبد فیروزه (۱۲ مهر ۱۴۰۲) نوشته بودم: «... کسانی که از قدرتی (اقتصادی، اجتماعی و...) برخوردار هستند معمولاً واقفند که در اتاق شیشه‌ای به سر می‌برند و لذا معمولاً محتاط می‌شوند و براحتی خود را در معرض حمله قرار نمی‌دهند. البته بعید نیست که مرتکب اشتباه محاسباتی هم بشوند. سرمایه‌داری مثل صفت داودی (ولو با وامی که به چنگ آورده) قاعدتاً نباید جرأت کند که به اراضی یک جمعیت، تجاوز نماید ولیکن وقتی که رخ داده است باید گویای آن باشد که قبل از تجاوز، جای پای خود را محکم کرده است!» ب) در پیام ۱۲۸ گنبد فیروزه (۱۴ مهر ۱۴۰۲) نوشته بودم؛ «بنده اگر بخواهم به مبارزه اصولی با متجاوز نقاشی بپردازم، اقداماتی را در دستور کار خود قرار خواهم داد که عبارتند از: ۱) دیدار و گفتگو با متجاوز و در صورت لزوم، اتمام حجت که فردای تحمیل شکست بر او نگوید؛ چرا از اول نیامدی سراغ خودم و برای عقب‌نشینی من خودت را به زحمت انداختی!؟! فلذا قبل از مذاکره مستقیم، دست به هیچ مبارزه‌ای نخواهم زد. زیرا گره‌ای را که بشود با دست باز کرد چرا به دندان اندازم؟!» ج) در پیام ۳۰۵ گنبد فیروزه (۲۵ اسفند ۱۴۰۲) نوشته بودم: «... زمانی که آ.سیدرضا در تهران از بنده خواست که به کمک او بروم، گمان می‌کردیم، آقای داودی از عموزاده‌های بنده، جدا جدا شکایت کرده است و لذا بر این تصور بودیم که دادگاه صرفاً علیه سیدرضا برگزار می‌شود ولی در دادسرای آوج متوجه شدم که دادگاه مشترک است! بنابراین دو دل شدم که اساساً وارد دادگاه بشوم یا نه؟!! نهایتاً با در نظر گرفتن همه جوانب و اینکه این دادگاه فرصتی برای من است که به شخصیت‌شناسی حاج‌صفوت بپردازم، صلاح در این دیدم که صرفاً بعنوان مستمع آزاد حضور پیدا بکنم و در صورت لزوم به دفاع از سیدرضا بپردازم. بینی و بین‌الله بجز این، هیچ نیت و قصدی هم نداشتم ولیکن خوب شد که حضور یافتم و به نکته خیلی مهمی پی بردم ...» بنابراین مایل بودم که قبل از هر اقدامی، با وی مذاکره بکنم. زیرا بر اساس برخی شنیده‌هایم، گمان می‌کردم که دارای «سلامت شخصیتی» باشد و حال آنکه در قضایای اخیر محرز گردید که گرفتار «سوء نیت» است و ارزش گفتگو ندارد. زیرا براحتی مرتکب بدعهدی خواهد شد که چیزی بجز اتلاف وقت و جنگ اعصاب نیست. فلذا بجای مذاکره فقط می‌توانم بگویم؛ بچرخ تا بچرخیم! چنانکه در پیام ۳۰۵ اشاره کردم؛ هدف اصلی بنده برای حضور در دادگاه ۱۴۰۲/۱۲/۲۱ قسمت سوم آن بود که در محضر قاضی، بنده و آ.سیدرضا بودیم و بلافاصله صفت هم به جمع ما برگشت. اصلی‌ترین سؤال بنده (بمنظور شخصیت‌شناسی شاکی و متهم) از دادگاه و خود صفت این بود که آیا مدرکی موجود است که نشان بدهد؛ آ.سیدرضا هم در معرکه مورد شکایت و صحنه تخریب اموال، شرکت داشته است؟! که قاضی گفت؛ در پرونده چنین مدرکی ارائه نشده است و صفت هم گفت: ایشان تلفن تهدیدآمیز زد! پرسیدم: آیا برای اثبات این اتهام هم مدرکی ارائه داده‌ است؟! که ایضاً جواب‌ها منفی بود. بنابراین از همان‌جا این حدس بنده جان گرفت که صفت بدنبال اخذ حکم «حداکثر مجازات» (۸۰ ضربه شلاق و ۲ سال حبس! و بالتبع تولید سوءپیشینه!) برای عموزاده‌های بنده بوده است آنهم به هر قیمتی! نه آنکه صرفاً بدنبال اقامه حق و عدالت بوده باشد. زیرا او بر این مطلب حقوقی، واقف بوده است که «حکم مجازات حداکثری» برای کمتر از سه نفر صادر نمی‌شود و لذا دیواری کوتاه‌تر از سیدرضا پیدا نکرده بود که به سیدعلی و سیدیداله، اضافه کند! آری! حاج‌صفت، فاقد شخصیتی وزین و متین و محترم است و ارزش مذاکره ندارد و بنده نباید چنین مجال و امتیازی به وی بدهم. خصوصاً که بعد از دادگاه هم علیرغم هشدار صریح قاضی رحمانی به وی که قبل از هر اقدامی برود بدنبال اخذ سند تک‌برگی حاوی حدنگاری، علناً راه تمرّد و قلدری پیشه کرده و با کاشتن نهال‌ها و سایر مستحدثات جدید خود، در صدد ایجاد حق ارتفاق برای اثبات ید تصرفی برای خود بر آمد و بدینوسیله «سوء نیت» خود را اثبات نمود که قطعاً از این دسیسه و سالوس‌بازی خود، برای فریب دادگاه، دیر یا زود، نادم و سخت پشیمان خواهد گشت. حال او خود را در برابر نفرین صدها نفر از سادات مظلوم، قرار داده است و بسیار بعید است از این قضیه، جان سالم به در ببرد و به تیر غیب گرفتار نشود! چنانکه دشمنان اجداد ما گرفتار شدند. «و سیعلم الذین ظلموا أیّ منقلب ینقلبون» ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۱فروردین۱۴۰۳ سادات میدان 🎲 سیدعلاءالدین 🌹
وداع با ماه مبارک رمضان ============== خدا حافظ ای ماه قرآن و دین خدا حافظ ای ماه حقِ مبین خدا حافظ ای ماه تقوای روح خدا حافظ ای ماه فتح الفتوح خدا حافظ ای ماه آیاتِ حق خدا حافظ ای ماه نور و فلق خدا حافظ ای ماه صوم و صلات خدا حافظ ای ماه عشق و حیات خدا حافظ ای ماه راز و نیاز خدا حافظ ای ماه ذکر و نماز خدا حافظ ای ماه مهر و وفا خدا حافظ ای ماه صلح و صفا خدا حافظ ای ماه ناب و وزین خدا حافظ ای ماه اشک حزین خدا حافظ ای ماه نور و صیام خدا حافظ ای ماه فهم و قیام خدا حافظ ای ماه صوم و سجود خدا حافظ ای ماه نوم و سکوت خدا حافظ ای ماه جوع و عطش خدا حافظ ای ماه بی غلّ و غش خدا حافظ ای ماه آرام جان خدا حافظ ای ماه امن و امان خدا حافظ ای ماه تسلیم دل خدا حافظ ای ماه تحکیم دل خدا حافظ ای ماه صبح و سحر خدا حافظ ای ماه صبر و ظفر خدا حافظ ای ماه خوبانِ خوب خدا حافظ ای ماه رفعِ عیوب خدا حافظ ای ماه ربِّ کریم خدا حافظ ای ماه مرز و حریم خدا حافظ ای ماه دل داده گان خدا حافظ ای ماه شایسته گان خدا حافظ ای ماه افتاده گان خدا حافظ ای ماه لب تشنگان خدا حافظ ای ماه آزاده گان خدا حافظ ای ماه خونین تنان خدا حافظ ای ماه شرمنده گان خدا حافظ ای ماه جامانده گان خدا حافظ ای ماه بخشوده گان خدا حافظ ای ماه احیاء جان خدا حافظ ای ماه یاد علی خدا حافظ ای ماه ناد علی خدا حافظ ای ماه فجرِ علی خدا حافظ ای ماه فرقِ علی خدا حافظ ای ماه قدرِ علی خدا حافظ ای ماه صبرِ علی خدا حافظ ای ماه محراب و خون خدا حافظ ای ماه داغِ قرون خدا حافظ ای ماه نان و نمک خدا حافظ ای ماه اشک فلک خدا حافظ ای ماه زخم و حکیم خدا حافظ ای ماه شیر و یتیم خدا حافظ ای ماه دلدارِ حق خدا حافظ ای ماه دیدارِ حق خدا حافظ ای ماه ماه میقاتِ طور خدا حافظ ای ماه تشییعِ نور خدا حافظ ای ماه قرآن به سر خدا حافظ ای ماه اشک و اثر خدا حافظ ای ماه جوشن کبیر خدا حافظ ای ماه بدرِ منیر خدا حافظ ای ماه نور جلی خدا حافظ ای ماه خونِ علی خدا حافظ ای ماه بدرِ تمام خدا حافظ ای ماه ختمِ کلام _🦋🌙🦋🌙🦋🌙
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 جامعه ایرانی همچون جامعه جهانی در سراشیبی سقوط به «حیوانیت»! (بخش۱): سوار مترو بودم که در ایستگاه ۱۵خرداد، سه دختر جوان بی‌حجاب و ساندویچ به دست وارد شدند و یکی از آن‌ها بمحض توجه به بنده (در لباس روحانیت) بگونه‌ای شروع به روزه‌خواری کرد که لابد در ذهن خودش، جسارت خودش را جار زده باشد! در آن‌لحظه، قاعدتاً من مکلف به نهی از منکر آن‌ها بودم و قبل از آنکه بتوانم کلمه‌ای بگویم، ازدحام جمعیت بین ما فاصله انداخت اما نمی‌دانم چرا یاد صحنه‌ای از سریال تلویزیونی جامیونگ‌گو افتادم که مثبت‌ترین شخصیت آن، در جواب ندیمه خود می‌گوید: «آدم موقع پیاده‌روی، هم آدم می‌بینه و هم گاو و هم حیوانات دیگه. متاسفانه کاری هم از دستمون بر نمیاد»! ذهنم مشغول به این شد که این حرمت‌شکن‌ها حیوانات بی‌تربیتی بیش نیستند و لزومی ندارد که خود را ناراحت بکنم! ولیکن در بازاندیشی مطلب، خود را شدیداً نکوهش کردم که به چه حقی باید دیگران را، تلقی کنیم؟! ، هرگز چنین اجازه‌ای به ما نداده است که مرتکبین ناهنجاری‌های فرهنگی و اجتماعی را حیوان بپنداریم. وضع تکالیف «امربمعروف» و «نهی‌ازمنکر»، گویای اینست که اسلام برای همه انسان‌ها از جمله مرتکبین گناهان، قائل است. اگر اسلام هم گنهکاران و تبهکاران را گاو و حیوان بر می‌شمرد، هیچگاه فریضتین مذکور را برجسته نمی‌کرد. «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» در بیان پیامبر اعظم(ص) نشانگر محترم شمردن آحاد افراد جامعه است و هیچکسی حق ندارد آن‌ها را ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 جامعه ایرانی همچون جامعه جهانی در سراشیبی سقوط به «حیوانیت»! (بخش ۲): ... حیوان بپندارد! هم که قرار بود «بزرگترین دانشگاه تربیتی و انسان‌سازی ایرانیان» باشد، متأسفانه محض سرگرمی مخاطبین، به پخش فله‌ای چنین فیلم‌هایی پرداخته است بدون اینکه محتوای بعضاً مسموم آن‌ها را مورد نقادی هنری و حتی علمی قرار بدهد! ⛔️ نسبت تبرّجات زنان و کشتگان نوروزی! طبق آمارهای سازمان در طی ۱۰ سال اخیر، صرف‌نظر از ده‌ها هزار مصدوم و مجروح، هر سال بطور میانگین، حدود ۱٫۰۰۰ نفر در جان خود را از دست داده‌اند! و چندین برابر آن‌ها مصدوم، مجروح، مفلوج و از کار افتاده شده‌اند! هر سال ده‌ها هزار نفر با شتاب، زمین و زمان را بسرعت در می‌نوردند تا بیش از پیش از زندگی، لذت ببرند اما ناگهان خود را در و و و می‌بینند! چرا؟! چند سؤال قابل تأمل؛ ۱) چند درصد این کشته‌ها، در ایام نوروزی را بعنوان آگاهانه، انتخاب کرده بودند؟! ۲) چند درصد آن‌ها هیچ‌گونه اطلاعی از و راهنمایی و رانندگی نداشتند؟ ۳) چند درصد آن‌ها به علت سهوی یا عمدی دیگران، ناخواسته به کام مرگ رفتند؟ ۴) چند درصد آن‌ها به علت خود را به آغوش و سایر عواقب تصادفات سپردند؟ ۵) آیا می‌توانیم کشتگان را گاو و بنامیم؟! ۶) آیا در قبال این و مادی، هیچ‌کاری از ما برنمی‌آید؟! ⁉️ آیا پدیده شوم بی‌حجابی و را می‌توان به پدیده وحشتناک کشته شدن نوروزی، تشبیه کرد؟! ۱- چند درصد بی‌حجاب‌ها آگاهانه اقدام به خود می‌کنند؟ ۲- چند درصد ، به علت بی‌حجابی دیگران، به انحراف کشیده می‌شوند؟ ۳- چند درصد بی‌حجاب‌ها هیچ‌گونه اطلاعی از ، و معطوف به و بدحجابی، ندارند؟ ۴- چند درصد بی‌حجاب‌ها به علت «جدی نگرفتن» تأثیرات ویرانگر اجتماعی و فرجام شوم شُل‌حجابی در دنیا و آخرت، مرتکب این و می‌شوند؟ ۵- آیا حق داریم، مرتکبین بی‌حجابی را هم گاو و حیوان بنامیم؟ ۶- آیا در قبال این و روانی، هیچ‌کاری از ما برنمی‌آید؟! در بخش قبلی این مقاله، عرض کردم که سازندگان کره‌ای سریال تلویزیونی جامیونگ‌گو صریحاً می‌گویند؛ «آدم موقع پیاده‌روی، هم آدم می‌بینه و هم گاو و هم حیوانات دیگه. متاسفانه کاری هم از دستمون بر نمیاد»! (با ترویج چنین تفکرات غیرانسانی و نامعقول، جامعه در سراشیبی افسردگی (و پرخاشگری) و روزافزون، قرار می‌گیرد. چنانکه هم بدان مبتلاست!) ، چنین تفکر و مرامی را غلط می‌داند. اسلام، نه کشتگان نوروزی را حیوان می‌شمارد و نه بی‌حجابی را و نه می‌پذیرد که خیالمان را راحت کنیم به اینکه «هیچ کاری هم از ما بر نمی‌آید»! بلکه اولاً همه آن‌ها را می‌داند و ثانیاً تکالیف سنگینی را هم بر عهده دیگران می‌گذارد. (متبرجات یعنی زنان خودنما که عمداً یا سهواً، ظاهر فریبنده خود را به رخ دیگران می‌کشند. معنای اصطلاحی تبرّج برگرفته از آیه ۳۳ سوره احزاب است: «وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لاتَبرَّجْنَ تَبَرُّج الجاهلیّةِ الاُولی' ...» و در خانه‌های خود بمانید و به شیوه پیشین تبرّج و خودنمایی نکنید). اسلام نه به تبرّجات و خودنمایی زن‌ها بی‌تفاوت است و نه در عین‌حال آن‌ها را یا (اذیت‌کننده) می‌داند. بلکه انسان‌هایی بر می‌شمارد که؛ ۱» نیازمند منصرف شدن از خودکشی روانی و معنوی و هویتی هستند. ۲» نیازمند آگاه‌سازی نسبت به ضرورت دنیوی و اخروی مراعات شئونات و هویت ارزشمند خود هستند. ۳» نیازمند آگاه‌سازی نسبت به بی‌حجابی آن‌ها برای دیگران و نیز برای خودشان و تهدیدات و همچنین برای خودشان هستند. ۴» همه کسانی هم که در معرض و بی‌حجابی و جامعه در فضاهای واقعی و نیز مجازی هستند، نیازمند و شدن هستند. (اگر متبرجات، ۱۰ درجه نیازمند هستند تا از آسیب‌زایی خود دست بکشند، ناظرین عمدی و سهوی آن‌ها ۱۰۰ درجه محتاج کار فرهنگی هستند تا از روح و روان‌شان آسیب‌زدایی گردد) ۵» نیازمند آن هستند که و آن‌ها مورد توجه و تذکر دیگران قرار بگیرد. ۶» بهترین، ضروری‌ترین، انسانی‌ترین، الهی‌ترین، واجب‌ترین و شدنی‌ترین کاری هم که از ما بر می‌آید، إعمال مراتب و مراحل سازنده امرونهی است. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۳۷): جامعه ایرانی همچون جامعه جهانی در سراشیبی سقوط به «حیوانیت»! (بخش ۳): . 👌 این قسمت، هم در مجموعه مباحث معطوف به «چالش‌های امام در تشکیل نظام» قابل تعبیه است و هم در منظومه مباحث «سقوط معنوی جامعه ایرانی به حیوانیت»! تبرّجات؛ حرام شرعی یا حرام سیاسی؟! امام خامنه‌ای (مُدَّظلّهُ‌العالی)، بی‌حجابی را در زمره دوگانه‌های حرام شرعی و سیاسی برشمردند و در این‌جا در صدد تحلیل علت چنین برداشتی هستیم. مسئله و بزرگترین و جدی‌ترین چالش فرهنگی-اجتماعی «نهضت+نظام اسلامی» است. شُل‌حجابی (بی‌حجابی و بدحجابی ) زنان و دختران (ناکثین)، نه تنها برای حامیان «نهضت منهای نظام اسلامی» (مارقین)، یک صف‌آرائی ضد آرمانی و ضدانقلابی است فلذا به شمار می‌رود همچنان که برای طرفداران «نظام بدون نهضت اسلامی» (قاسطین)، یک صف‌آرائی ضد قانونی و ضد انتظامی است فلذا به شمار می‌رود. بنابراین، متبرجات در مقابله با هر کدام از این منحرفین از نظریه امامین انقلاب و نظام، رفتاری چالشی دارند و نوبت آن‌هاست که (اگر در ادعای انقلابی‌گری یا نظام‌طلبی خود، صداقتی دارند)، مشترکاّ باید چالش علنی تبرّجات زنان را در هر جای‌گاهی که هستند، به چالش جدی بکشند و معطل ورود دیگری به معرکه مقابله با ناکثین نمانند. و اما بر پیروان «نهضت+نظام اسلامی» (لاحقین) است که قبل از ورود دو طیف منحرف مذکور (که ممکنست امر ظریف مواجهه با متبرّجات را نیز به انحرافات افراط و تفریطی بکشانند)، وارد میدان شده و چالش جدی و بدون تعارف مذکور را به نحو ، مدیریت نمایند. این سلسله مقالات در راستای تبیین مبانی همین امر خطیر است که باید به دقت مورد مطالعه و مطالبه قرار بگیرند تا سره از ناسره، تمییز گردد. خشونت و خذولت در کمین است. آنچه که امربمعروف و نهی‌ازمنکر معطوف به شُل‌حجابی متبرّجات (حلقه‌ای از زنجیره طویل مرتکبین حرام شرعی و حرام سیاسی) را به انحراف خشونت توسط «مدعیان نهضت منهای نظام» یا به انحراف خذولت توسط «مدعیان نظام منهای نهضت»، می‌افکند، عدم تبیین دقیق و عمیق این مسئله ظریف و حساس است. بنابراین یک شخص ولایی (حامی ولایت) باید همزمان در سه جبهه، میدان‌داری نماید: ۱) مفاهمه و مقابله با ناکثین (متبرّجات و حریم‌شکنان عفاف و حجاب) ۲) مفاهمه با مارقین (مدعیان نهضت منهای نظام) ۳) مفاهمه با قاسطین (مدعیان نظام منهای نهضت) در غیر این‌صورت، «حمایت از ولایت» و «پشتیبانی از ولی‌فقیه»، تحقق و تجلی نخواهد یافت. ، از آنجایی ناکثات و طاغیات هستند که پیمان‌شکنی آن‌ها چند لایه است؛ هم در معرکه ضدیت با و هم با و هم با و هم با قوانین و مقررات ایران (فلذا در هماهنگی و هم‌ردیفی با و بویژه منحوس) و هم بسترسازی برای بی‌ناموسی و قتل‌عام غیرت و عفت و حیای اجتماعی و در یک کلمه؛ وارد شده‌اند. (لطفاً 👈 این‌را هم ببینید 👉 که 👈 ادامه این مقاله است 👉) مدعیان نظام منهای نهضت، از آنجایی قاسطین هستند که به هر علتی و به هر قیمتی، مایل به معامله با متبرّجات و نادیده‌انگاری آن‌ها و بالتبع اضمحلال هستند که در ادبیات امروز، به طیف «مذهبی‌های صورتی» نیز معنون شده‌اند. مدعیان نهضت منهای نظام، از آنجایی مارقین هستند که در تقابل با متبرّجات حرمت‌شکن، فراتر از و رفتار می‌کنند و دافعه آن‌ها غالب بر جاذبه آن‌هاست. زیرا که مرتکبین ناهنجاری‌های اجتماعی را گاو و حیوان می‌پندارند! و حال آنکه در هیچ شرایطی (باستثناء دریدگی سلیطه‌های وحشی که ای‌بسا در هنگامه براندازانه، محور توحش کرگدن‌های ویران‌گر و کروکودیل‌های غارت‌گر می‌شوند که البته در بین شُل‌حجاب‌ها، اقلیتی بیش نیستند) نباید آن‌ها و نیز امربمعروف و نهی‌ازمنکر را نادیده گرفت و از مراعات «أشدّآء علی الکفار و رحمآء بینهم» غفلت ورزید که شرط با ولایت است. (... و الذین معه ...) امربمعروف و نهی‌ازمنکر اسلامی در سپهر نهضت+نظام، انسان‌مدار و کرامت‌محور است نه حیوان‌پندار و نفرت‌پرور. الفبای فریضتین اسلامی و عقلانی؛ است؛ (... إنّهُ طَغیٰ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى)؛ گفتاری که باعث تذکر و موجب خشیت طاغی و طاغیه گردد. (سوره طه/آیه ۴۴) زیرا که امکان توبه و بازگشت طواغیت عصیان‌پیشه از مطلق‌گرایی در و آنگاه پذیرش و سپس آمادگی برای ، فقط با قول لین و گفتار نرم، میسر است و بس. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) دبیرکل جبهه حامیان ولایت ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 یاد ایامی (بخش ۱) اولین سالگرد پیروزی ایران (۱۳۵۸/۱۱/۲۲) من وارد اولین روز از ۱۸ سالگی خودم شده بودم (متولد ۲۱ بهمن ۱۳۴۱ هستم) که طی پیام تبریک خود فرمودند؛ «ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می‌کنیم» + «باید همه بپا خیزیم و را نابود کنیم»!! این سخن ( + ) از دو جهت برای من مهم بود: ۱) رؤیای «شهادت در حوالی » شریف (قبل از ، خواب دیده بودم که در نبرد آزادسازی ، کشته می‌شوم) ۲) شعار اصلی من در تظاهرات ۲۲بهمن۱۳۵۷ لغایت ۲۲بهمن۱۳۵۸ تأکید بر این بود؛ «بعد از نوبت آمریکاست»! در آن‌مقطع، معمولاً هر روز آ.سیدمرتضی را می‌دیدم (در مجیدیه هم‌محل بودیم) و یادمه که اولین موضوع صحبت ما راجع به همین مطالبه امام خمینی بود و اینکه ما (دو نوجوان ۱۷ ساله) چه می‌توانیم بکنیم؟! پسرعمو گفت: من شنیده‌ام داره نیرویی تشکیل می‌شه بنام و من به آن نیرو خواهم پیوست! اتفاقاً خبر تشکیل (از ۱۳۵۸/۲/۲) کاملاً درست بود و سیدمرتضی هم به آن پیوست و تا زمان بازنشستگی خود هم در آن نیرو خدمت کرد. ولیکن نگاه من برای صدور انقلاب، نظامی‌گری نبود و بیشتر به راهکارهای و و رسانه‌ای می‌اندیشیدم. (چنان که یکی دو سال هم بصورت غیررسمی به پرداختم! برای تمرین، معمولاً دوربین عکاسی خود را همراه داشتم و مشغول گزارش‌نویسی از اوضاع پیرامونی خود بودم که گزارشی از روستای (زادگاهم از توابع شهرستان قزوین) در شماره ۵۹ مجله هفتگی در سال ۵۹ نمونه‌ای از آن اهتمام بود.) البته برداشت من از صرفاً «نظامی‌گری تلقی کردن سپاه»، ناقص و اشتباه بود وگرنه آمادگی کارهای فرهنگی بنده در ضریب با ظرفیت‌های سپاه، قطعاً اوضاع متفاوتی را رقم می‌زد. اگرچه بعداً در قالب همکاری‌های مقطعی (بعنوان یا برای نهاد نمایندگی ولی‌فقیه در و یا عضویت در شورای راهبردی فرهنگی/سیاسی سپاه تهران)، داشتم ولیکن هرگز به آن نمی‌رسید که از ابتدای امر بصورت سازمانی به در می‌آمدم تا «زمان و هزینه» خود را بیهوده مصروف فعالیت‌های انفرادی و پراکنده نکنم. «صدور انقلاب اسلامی به تمام جهان»، مطلبی نبود که امام خمینی، ناگهان مطرح کرده باشند. بلکه از همان لحظه سقوط ، این مطلب در ذهن ، امر جا افتاده‌ای بود و سخن امام صرفاً به مثابه به رسمیت شناختن و بازتاب آن تفکر بود. چنان‌که اشاره کردم، شعارهای ما بعد از فرار شاه (۱۳۵۷/۱۰/۲۶)، عبارت بودند از؛ «بعد از شاه، نوبت آمریکاست»، «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر ارتجاع» و «سرنگون‌باد حکام مرتجع عرب»! چنانکه دیدن یک ، برای من نقطه عطف مهمی در این قضیه شد! من قبل از حتی یک‌بار هم پای در هیچ سینمایی نگذاشته بودم (در خانواده‌ام، و حرام بود) بعد از انقلاب، داشتم از خبرنگاری اولین تهران به امامت آیةالله (۱۳۵۸/۵/۵) برمی‌گشتم به منزلمان (که در محله جی - جنوب‌غربی - بود) دیدم در سینمای جنوب‌غربی ، فیلم به نمایش گذاشته شده که برایم جلب توجه کرد و لذا برای اولین‌بار قدم به سینما گذاشتم و با دیدن آن فیلم (اسم اصلی آن، ۲۱ ساعت در مونیخ و در موضوع گروگانگیری ورزشکاران در المپیک بود تا بدینوسیله توجه رسانه‌های دنیا به مسئله جلب شود) و از همان‌جا مصمم شدم که سینما را پایگاه صدور انقلاب اسلامی بپندارم. نفس نمایش فیلمی با موضوع آزادی فلسطین، خود گویای گرایش عمومی جامعه به نبردهای فراسرزمینی هم بود. بعد از خروج از سینما برگشتم به کتاب‌فروشی‌های ضلع جنوبی تهران و تمام پول خودم (اندوخته حقوقم از در تهران) را صرف خرید کتاب‌هایی نمودم که مرا با صنعت و هنر سینما آشنا می‌کرد! بنابراین، اولین گام من برای ورود به امر صدور انقلاب اسلامی، مطالعه سینما بود و گام دوم من، نوشتن فیلم‌نامه سینمایی از قصه‌ای بنام «نبرد تا آزادی» از استاد بود و سومین گام من، تأسیس ! تأسیس و تشکیل و سپس انحلال «مرکز سینمایی فجر» (۶۰-۱۳۵۹)، ماجرای مفصل و مستقلی دارد که بعداً به آن خواهم پرداخت. ولیکن با آغاز ، تدریجاً خود را آماده شرکت در نمودم و در ماه پایانی ۱۳۵۹ اسمم را در نوشته و ماه آغازین ۱۳۶۰ عازم مناطق جنگی شدم. یکی از علل ورودم به «کشتیرانی ج.ا.ا.» هم آشنایی با جهانی بود که انقلاب باید به آن‌ها صادر می‌شد! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۳۱ فروردین۱۴۰۳ (۰۳/۰۲/۰۱)! 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
💢 بی‌اعتنایی به دنیا 💠 امام علی علیه السلام فرمودند: 🍃 والله لَدُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِي عَيْنِي مِنْ عِرَاقِ [عُرَاقِ] خِنْزِيرٍ فِي يَدِ مَجْذُومٍ. 🔹 به خدا سوگند اين دنياى شما در نظر من از استخوان خنزيرى كه در دست شخص جذامى باشد پست تر است! (حکمت 236 نهج البلاغه) @shamime141 ☝️از پیام‌های وارده☝️ سلام لطفاً با کلیک روی نوشته‌های آبی‌رنگ، به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
💢 حسادت، آفت سلامتی 💠 امام علی علیه السلام فرمودند: 🍃 الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ. 🔹 در شگفتم كه چگونه حسودان از سلامتى خويش غافل اند. (حکمت 225 نهج البلاغه) @shamime141 ☝️از پیام‌های وارده☝️ سلام لطفاً با کلیک روی نوشته‌های آبی‌رنگ، به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
جانم به این سپاهی 😍 سالروز تاسیس سپاه گرامی باد 🌹
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نگاه درست و نگاه غلط! امام خامنه‌ای برای ، شرط شاخصی را با عنوان داشتن آن‌ها، قائل هستند که در بدان اشاره فرمودند. مقبولیت نیز خارج از این قاعده نیست. هر شخص حقیقی (یا حقوقی در قالب فرضاً یک حزب سیاسی)، موظف و مکلف است که پیوسته بدنبال «نگاه درست» در همه‌چیز باشد و از بپرهیزد. بویژه اگر آن نگاه، معطوف به و باشد. در این میان، اشخاصی هم هستند که بدون برخورداری از ذره‌ای نگاه درست، بدنبال تزریق و تحمیل «نگاه غلط» و خود به دیگران هستند! که مثال بارز آن، دکتر صادق زیباکلام است (البته از باب زلفعلی گفتن به کچل! وگرنه «کذاب زشت‌کلام»، مناسب‌تر است) که کلکسیون مشعشعی از انواع اعوجاجات در عرصه‌های مختلف سیاسی و حتی دینی دارد! بدبخت آن دانشجوهایی که سال‌ها در سیطره چنین افراد مفلوکی بوده‌اند! نمونه بارز و برگی ماندگار از کتاب قطور وی همین خزعبلات او در باره توان برخورد با در این کلیپ است که امروزه در دست به دست می‌شود! چنین (!!!) باید از و (که البته هیچ بهره‌ای از آن‌ها ندارد!) باید تا آخر خود به گوشه‌ای بخزد و دیگر هیچگاه دم بر نیاورد اگر ذره‌ای حیاء و شرف و غیرت و عزت داشته باشد که صد البته ندارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۸ اردیبهشت۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ به کجا چنین شتابان؟!⁉️ شماره 4⃣0️⃣ رانندگی دو عده هستند: ۱) مرتکبین خلاف و خطای سهوی یا عمدی با قوانین و مقررات عقلانی و قانونی و عدم هوشیاری کامل و حتی لازم به اطراف (بعضاً در حدود جنون!) ۲) حاضرین بدشانس صحنه که خسران و زیان عده اول، ناگهان و ناخواسته بر آن‌ها تحمیل می‌شود و گریبان آن‌ها را نیز می‌گیرد! نیز دو عده هستند: ۱) مرتکبین خلاف و خطای سهوی یا عمدی با قوانین و مقررات عقلانی و قانونی و عدم هوشیاری کامل و حتی لازم به اطرافیان (بعضاً در حدود جنون!) ۲) حاضرین بدشانس صحنه که خسران و زیان عده اول، ناگهان و ناخواسته بر آن‌ها تحمیل می‌شود و گریبان آن‌ها را نیز می‌گیرد! 👈 مقاله (در سراشیبی سقوط به حیوانیت) 👉 را هم ببینید! قبل از ، عقلانیت است. بی‌حجاب؛ فقط خود را به نمی‌دهد! به دیگران هم آسیب می‌زند! 👌 خسارات برای ، بمراتب بیشتر و بدتر از رانندگی نوروزی است. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 جامعه ایرانی همچون جامعه جهانی در سراشیبی سقوط به «حیوانیت»! (بخش ۴): بدحجابی؛ تیر سه‌شعبه مهلکی است که با آن، انهدام همزمان «شریعت دیانت»، «سیاست حکومت» و «اخلاق جامعه» را نشانه رفته‌اند. فلذا خطرناک‌ترین چالش حیاتی و بزرگترین صحنه نبرد داخلی برای درهم کوفتن «نهضت+نظام اسلامی ملت ایران» است. نبرد همان مثلث شومی که امام سجاد علیه‌السلام در دعای ابوحمزه ثمالی از شرارت اضلاع آن، از خدا کفایت می‌طلبد: «اللهم ... و اکفنی من شرّالشیطان و شرّالسلطان و سیّئات عملی»! در بخش سوم این سلسله مقاله، اشاره کردیم که در مسئله و (و مرتکبین و و ممنوعه قانونی) با چهار گروه اجتماعی، مواجهیم: ۱) ناکثین (شل‌حجاب‌ها) ۲) مارقین (انقلابیون بی‌نظام) ۳) قاسطین (نظام‌مندان ضدانقلاب) ۴) لاحقین (حامیان نهضت+نظام ولایی) این چهار گروه معطوف به «نهضت+نظام اسلامی» (و به تعبیری؛ «میدان+دیپلماسی» در ادبیات امروز)، در عرصه حجاب و بی‌حجابی نیز مدخلیت دارند. بدحجابی در جامعه، نوعی پیمان‌شکنی نسبت به تعهد مراعات شئونات اجتماعی است و لذا نامیدن بی‌حجاب‌ها، مسئله چندان عجیبی نیست. ولیکن باید دید که به سر عقل آوردن آن‌ها (از باب وجوب شرعی و اخلاقی إعمال فریضتین امربمعروف و نهی‌ازمنکر و لزوم إعمال قانون جمهوری اسلامی ایران و خنثی‌سازی مکر شیطانی دشمنان)، کار کیست؟ ؟! یا ؟! و یا ؟ در این جامعه ممکنست مارقین و قاسطین هم بخواهند در این عرصه ورود نمایند ولیکن زیان و خسران آن‌ها ای‌بسا بیشتر و بدتر از منکر بدحجابی باشد. فلذا به جرأت باید گفت که این‌ها (انقلابیون بی‌اعتقاد به نظام و قانون و نیز نظام‌مداران بی‌نهضت و مثلاً قانون‌مند اما ضد انقلاب!) به هیچ عنوان، حق ورود و تکاپو در این عرصه خطیر و ظریف را ندارند و باید قاطعانه از دخالت غلط و انحرافی آن‌ها پیشگیری کرد. و اما لاحقین به در این معرکه، مسئولیت بسیار خطیری دارند. لاحقین نه حق مماشات قاسطین با حرمت‌شکنان عفاف و حجاب را دارند و نه حق مداخله‌جویی مخرب مارقین را. 😈 لایحه قانونی‌سازی بدحجابی! یکی از مباحث امروز ایران، دغدغه پیشبرد مقوله «لایحه قانونی [بظاهر] مهار توسعه بدحجابی» است! و منتقدین آن، معتقدند که لایحه ظاهراً حامی حجاب و عفاف مجلس و دولت، مقدمه قانونی کردن بدحجابی و بی‌عفتی است! واقعیت این است که (با عنایت به مباحث پیشین این سلسله) لایحه مهار بدحجابی باید توسط اشخاصی تألیف گردد که از ملتزمین به «نهضت+نظام» باشند وگرنه که بدون تردید، و خطرناکی برای ، رقم خواهد خورد. یکی از سرفصل‌های این لایحه، موضوع جای‌گاه واقعی در بدحجابی (که پیشقراول توسعه و تعمیق لجن‌زار متعفن شیطانی در بستر جامعه است) که البته بنده موضع شفاف خود را دو سال قبل طی دو مقاله تحت عنوان «لشگر سلطیه‌ها» تحریر کردم. زیرا مقوله ، معضلی چند وجهی است که آن‌ها را می‌توان حداقل در سه محور کلی، جمع‌بندی و مورد توجه و تمرکز قرار داد: ۱) محور () ۲) محور () ۳) محور () 👌 در آمیختن این سه محور و سپردن هر سه به یک (مثلاً فراجا)، امری نابجا و خبط بزرگی است. همچنانکه سپردن محور مقابله با بدحجابی که آشکاری‌ست به غیر از () فراجا خطاست و حتی لزومی هم ندارد که با و نامیدن آن، سعی کرد معنویت عفاف و حجاب را به رخ کشید. مگر در مقابله با قاچاق و تجاوز و دزدی و... و انواع جرائم دیگر، ضرورتی دارد که معنویت مبارزه ذی‌ربط، جار زده شود؟! 👌 عنوان ، از اول، خطا بود. زیرا مفهوم یک مقوله رصد میدانی سازمان‌یافته رسمی و حکومتی است که نباید آنرا نیز نامید! زیرا که، یک مقوله دینی مبتنی بر «فریضتین امربمعروف و نهی‌ازمنکر» بعنوان یک بر عهده آحاد جامعه اسلامی و بلکه انسانی است تا همه انسان‌ها مورد قرار بگیرند و و خود را بسازند. آیا براستی می‌توان این دو را با هم جمع کرد؟! (البته که ناشدنی نیست ولیکن بشرطها و شروطها!) اشاره به مطلب را به قسمت بعدی موکول می‌کنم و در اینجا این نتیجه‌گیری را داشته باشیم که؛ مورد بحث، باید از لاحقین (حامیان حقیقی نهضت+نظام اسلامی) باشند نه از مارقین و قاسطین که هر کدام به تنهایی می‌توانند آنرا بگونه‌ای رقم بزنند که موجب و شیاطین گردد. 👌 پاشنه آشیل این میدان، دو لبه یک قیچی ندیدن مارقین و قاسطین علیه عفاف و حجاب است! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 جامعه ایرانی همچون جامعه جهانی در سراشیبی سقوط به «حیوانیت»! (بخش ۵): ... فلذا این ، همواره وجود دارد که ای‌بسا تنظیم‌کنندگان و تکمیل‌کنندگان لایحه مطرح فعلی (که مورد انتقاد بحق صاحب‌نظران قرار گرفته است)، صرفاً از زمره یا باشند و از حتی یک‌نفر هم در حلقه مؤلفین نباشد! (همچنانکه در زمان تألیف برنامه چشم‌انداز ۲۰ ساله جمهوری ایران، حتی یک‌نفر در بین آن ۶۰٫۰۰۰ نفر+ساعت، دعوت نشده بود!!! گویا که فراموش کرده بودند این جمهوری، قرار است اسلامی هم باشد!) تا برسیم به که همین خطر همواره تهدیدکننده خواهد بود. شعبه سوم تیر سه‌شعبه بدحجابی به قلب و‌ اما بُعد ؛ از است. زیرا این قرار است بر مبنای (و بالتبع اجرای ) و آرمان‌های انقلابی به بپردازد و اگر قرار باشد که تجاوزات آشکار به و بدحجابان را برتابد، دیگر چه داعیه‌ای خواهد داشت که خود را بنامد؟! تحمل بدحجابی تیشه به ریشه نهضت+نظام است که قاعدتاً هرگز نباید کمترین نرمشی در برابر آن بخرج بدهد و نمی‌دهد إن‌شاءالله. چنانکه سخنان گهربار (از جمله در مورخه ۱۳۹۶/۱۲/۱۷ بعنوان نمونه که بغضی از را هم در خود دارد!) گواه بر این مطلب است. ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۰ اردیبهشت۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۳۲۰): صفت داودی و برادران یوسف!(۲۸)اظهارنامه‌‌ای علیه صفت داودی! بسمه تعالی جناب آقای صفت‌اله داودی؛ فرزند حبیب‌اله با سلام و احترام، شما بمنظور ایجاد رعب و وحشت، در طی شکایت کیفری واهی خود علیه آقایان؛ سیدیداله حسینی و سیدعلی حسینی (که بابت جابجایی رفع مزاحمت لوله‌کشی مزاحم و غیرقانونی شما در صحنه حضور میدانی داشته‌اند) آقای سیدرضا حسینی را هم بر آن‌دو افزودید (با این بهانه که پارسال به شما تلفن نصیحت‌آمیز زده است و شما آنرا به تهدیدآمیز بودن تلقی کرده‌اید!!!) تا شاید ناجوانمردانه به تحمیل «حداکثر مجازات» نائل گردید و بدینگونه خود را حق‌بجانب جلوه بدهید!!! ولیکن در دعاوی خود، نه صداقتی داشتید و نه کمترین مدرکی و نه حتی شاهدی! فلذا در محکمه 1402/12/21 مشتکی‌عنهم تبرئه شدند و قاضی محترم در رأی همان دادگاه (شماره دادنامه: 140222390004063680) تصریح فرموده‌اند: «با توجه به اینکه شاکی [صفت‌اله داودی] ادله و مدارک متقن و معتبری در راستای اثبات مالکیت و نیز سبق تصرف خود در اراضی مورد نظر ارائه ننموده و در جریان تحقیقات معموله توسط مرجع انتظامی نیز مطلبی مفید علم و یقین در این‌خصوص بدست نیامده است.» با این‌حال، شما باز هم به خود جرأت داده‌اید که با لگد‌مال کردن قانون، تجاوزات خود به اراضی ما را بیش از پیش دنبال بکنید!!! و کشت ما را مضمحل سازید! شما بخوبی می‌دانید که این اراضی (و حق‌آبه آن‌ها) ۹۸ سال (حدود یک قرن) در سبقه تصرفی پدران ما بوده است که البته حدود ۳۰ سال اول آن، صرفاً رعیت خرده‌مالکین محلی بوده و کارگری می‌کرده‌اند و بعد از خریداری آن‌ها بیش از ۶۰ سال هم ید تصرفی مالکانه داشته‌اند. جنابعالی علیرغم درخواست صریح و شفاف قاضی محترم دادگاه آوج مبنی بر اتخاذ رویه‌ای برای تعیین و اثبات حدود اربعه اراضی خود (که در قالب سند تک‌برگی حاوی حدنگاری UTM رسمی، امکانپذیر است)، از همان فردای روز دادگاه، مجدداً اقدام به توسعه تصرفات در اراضی اجدادی سادات روستای امامزاده علاءالدین، نموده‌اید! که نشانه آشکار «سوء نیت» و سرکشی و استنکاف شما نسبت به تبعیت از شرع و قانون و نظم متعارف اجتماعی است. و حال آنکه شما (بعنوان یکی از همسایگان همان خرده‌مالکان مستقر در روستای نقاش) بهتر از هر کسی، می‌دانید که پدران ما (صدها نفر از سادات صاحب حقوق مسلم در محل دعوا)، آن‌ها را با کدّ یمین و عرق جبین خریداری کرده و دهها سال در آن‌ها زحمت‌کشانه دارای ید تصرفی مالکانه و مزارعه و بهره‌برداری بوده‌اند. فلذا مستدعی است؛ هرچه زودتر کلیه آثار تجاوز خود در اراضی ما (اعم از کاشت نهال و گندم و نیز احداث آبگیر و لوله‌کشی و همچنین نصب دکل برای استقرار تجهیزات دوربین مداربسته و نورافکن شبانه با صفحات خورشیدی و احتمالاً بزودی حصارکشی و امثالهم) را جمع‌آوری نمایید و بدانید که چنین تجاوزاتی به اراضی و حق‌آبه اهالی امامزاده علاءالدین، هیچ‌گونه «حق ارتفاق»، «حق ید تصرفی» و «سبق تصرفی» و امثالهم برای شما ایجاد نخواهد کرد و بسیار بعید است که دستگاه عدالت هم از چنین هزینه‌تراشی‌های بیهوده شما فریب بخورد. و چنانچه؛ ۱) نیازمند به حد نصاب رسانیدن اراضی کشاورزی یا نهالستان باغی خود جهت اخذ «سند جدید» هستید، راهکار تکمیل آن، تعجیل در تصرفات غیرقانونی و ارتکاب حرام شرعی نیست و بهتر است آنرا از طریق مذاکره و توافقات شرعی، عرفی و قانونی بدست آورید. ۲) احیاناً با کارشکنی مدیر متخلف اداره اوقاف بوئین‌زهرای قزوین، در امر صدور سند تک‌برگی جدید در ملک نقاش، مواجهید، ما آمادگی همکاری در حل این مشکل مشترک را داریم، همچنانکه در قضیه چنگ‌اندازی غیرقانونی، نامشروع با سوءنیت شخصی نان‌کلی اوقاف به شش‌دانگ روستای امامزاده علاءالدین (واقع در پلاک ۱۱۷ فرعی ۱۰ قزوین)، او را هم در جنگ روانی و هم در عرصه حقوقی، ناکام گذاشتیم، در این‌جا (پلاک ۱۱۸ همان فرعی) هم اهداف مشکوک او را بر جای خود خواهیم نشاند ان‌شاءالله و السلام علی من اتبع الهدی امضاء؛ پسران ارشد نوادگان مرحوم سیدمحمدعلی حسینی ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ بعد از ارسال این اظهارنامه، خبردار شدیم که نامبرده، تجدیدنظرخواهی کرده است! و لذا لازم شد که لایحه مختصری هم برای قاضی آن ارسال کنیم که متن کامل آنرا در قسمت بعدی، تقدیم خواهم کرد. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ گروه هم‌اندیشی سادات میدان 🎲 گروه هم‌اندیشی سیدعلاءالدین 🌹
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۳۲۱): صفت داودی و برادران یوسف!(۲۹) 😳 تجدیدنظرخواهی صفت داودی! خبردار شدیم که صفت‌اله داودی، بعد از ناکامی در دادگاه بدوی شکایت کیفری خود در آوج علیه عموزاده‌های بنده (که شرح آن را قبلاً طی چند پیام در کانال گنبد فیروزه، توضیح دادم)، مذبوحانه اقدام به تجدیدنظرخواهی کرده است و لذا لازم شد برای قاضی دادگاه ذی‌ربط نیز توضیحاتی بدهیم که متن آن را نیز به پیوست، تقدیم می‌کنم: بسمه تعالی ریاست محترم شعبه ۱۴ تجدیدنظر قزوین سلام علیکم با عنایت به اعتراضیه آقای صفت‌اله داودی به رأی عادلانه دادگاه بدوی شهرستان آوج (در موضوع شکایت کیفری واهی ایشان علیه سه نفر از سادات حسینی روستای امامزاده علاءالدین آوج) که به آن شعبه محترم ارجاع گردیده است (پرونده شماره 140222920000000000 و شماره بايگانی 0300000)، به استحضار می‌رساند؛ نامبرده بعد از تجاوز به اراضی سادات موسوی روستای امامزاده علاءالدین، به طمع افزودن اراضی سادات حسینی به تصرفات عدوانی خود، در سال قبل، دست به اقدامات نامتعارفی زده است که مکرراً مورد اعتراض سادات حسینی (مالکین بخشی از اراضی پلاک ۱۱۸ فرعی از ۱۰ قزوین) قرار گرفته است ولیکن ظاهراً تمایلی به استماع نصایح بزرگان محلی و سادات ندارد و متأسفانه با عهدشکنی، همچنان به قلدری خود ادامه می‌دهد! در هر حال ما ناچاریم به دستگاه عدالت متوسل شویم و لذا اظهارنامه‌ای را برای ایشان فرستادیم (قبل از آنکه پیامک ارجاع پرونده شکایت موهوم ایشان بدست ما برسد) که به پیوست، تقدیم دادگاه محترم می‌کنیم. و لازم به ذکر است که اراضی مورد هجوم ایشان، در مالکیت قانونی و ید تصرفی بیش از ۶۰ ساله ما (حدود ۲۰۰ نفر از کسانی که از این مزارع پدری، ارتزاق می‌کردند و می‌کنند) بوده است و ایشان با کاشت نهالستان غیرقانونی خود در سال جاری، متاسفانه مزارع کشاورزی ما را مضمحل ساخته است. مستدعی است ایشان را مکلف فرمایید تا هرچه زودتر، کلیه آثار تجاوز و تصرف خود را از اراضی (و نیز حق‌آبه) ما جمع‌آوری نماید و مزارع ما و نیز حدود اربعه آن‌ها و همچنین مسیرهای آب‌یاری آن‌ها را به حالت اولیه خود برگرداند. در صورت لزوم، آمادگی جلسات حضوری و تقدیم مدارک ذی‌ربط را داریم. ضمناً در بند ۹ از درخواستی که به معاونت محترم پیشگیری قضاییه قزوین، ارائه داده‌ایم (مورخه ۱۴۰۲/۹/۷) به مسئله تجاوز مشارالیه، اشاره کرده‌ایم و منتظر اقدام دستگاه عدالت استان هستیم. با سپاس و امتنان از قوه عدالت و حمایت از جهش تولید با مشارکت مردم امضاء؛ پسران ارشد نوادگان مرحوم سیدمحمدعلی حسینی به نمایندگی از بازماندگان آن‌مرحوم 👌 ضمناً بنده در محضر قاضی محترم دادگاه 1402/12/21 شهرستان آوج، از آقای صفت‌اله داودی پرسیدم: شما بر چه اساسی ۱۰۰٪ منابع آبی نقاش را مورد بهره‌برداری خودت قرار داده‌ای؟! وی انکار کرد و متقابلاً آ.سیدیداله به خشک شدن جنگل‌های رودخانه نقاش و به هم ریختن اکوسیستم محلی اشاره کرد و اینکه کلیه پرندگان و خزندگان محیطی از بین رفته‌اند و لذا صفت داودی فقط به اراضی و آب ما تجاوز نکرده است و بلکه حقوق خدادادی طبیعت و جانداران منطقه را نیز تباه کرده است. ولیکن نحوه ابراز تعجب و انکار مشارالیه، مرا قدری به فکر واداشت و لذا در صدد تحقیق که برآمدم، متوجه شدم اتهام بهره‌برداری ۱۰۰٪ی از آب‌های نقاش توسط نامبرده، صحت ندارد و بلکه تعدادی از اهالی روستای امامزاده علاءالدین (البته از غیر سادات!) هم از آب‌های منطقه در نوبت خود استفاده می‌کنند و اطلاعات بنده، ناقص بوده است! بنابراین لازمست از این بابت از ایشان عذرخواهی بکنم و اگر توفیق شرکت در دادگاه جدید را یافتم متذکر این خطای خود خواهم شد. اگرچه از قاضی دادگاه بدوی استدعا کردم که آقای داودی را موظف سازد تا با توجه به شبکه لوله‌کشی گسترده وی در منطقه، اقدام به نصب کنتور مصرف در شبکه آبرسانی خود نموده و معلوم گردد که چند درصد آب محلی را مورد بهره‌برداری خودش قرار می‌دهد. قاضی این استدعای مرا ناشنیده گرفت (و پیگیری آنرا به سازمان‌های آب و منابع طبیعی ارجاع داد) ولیکن این مطالبه بحق کماکان به قوت خود باقیست. یعنی کلیه مصرف‌کنندگان محلی در هر دو پلاک ۱۱۷ و ۱۱۸ باید تحت نظارت اداره آب شهرستان، دستگاه شمارش‌گر میزان آب مصرفی خود را داشته باشند. در غیر اینصورت بسادگی نمی‌توان مانع آب‌دزدی‌ها شد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ گروه هم‌اندیشی سادات میدان 🎲 گروه هم‌اندیشی سیدعلاءالدین 🌹