eitaa logo
پژوهش های اصولی
283 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
700 ویدیو
118 فایل
﷽ 📌نکات اخلاقی واعتقادی 📌تحلیل های سیاسی وبصیرت افزا در راستای آشنایی با مقتضیات زمان 📌آرشیوی از اهم علوم مقدماتی اجتهاد 📌آموزش اصول وفنون پژوهش از طریق ارائه سلسله مباحث علمی از اینکه بدلیل مشغله، توفیق پاسخگویی ندارم، عذر خواهم @HosseinMehrali
مشاهده در ایتا
دانلود
💐 حضرت آیت الله کوهستانی (رضوان الله تعالی علیه): آنقدر حضرت علی اکبر (علیه السلام) شفاعت می کند که نوبت به امام حسین (علیه السلام) نمی رسد.‌‌.. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
👆 اگر ماهی🐠 دریا🌊 را فراموش کند، اتفاقی برای دریا🌊 نمی افتد ولی وای به حال ماهی🐠 آن وقتی که دریا🌊 او را فراموش کند.. 🔆 ''نسوا الله فنسیهم'' خدا را فراموش کردند، پس خدا نیز آنان را فراموش کرد! (سوره مبارکه توبه، آیه شریفه ۶۷) 🔴 امام باقر (علیه السلام): إذا غضب الله على خلقه نهانا عن جوارهم : ☑️ هرگاه خدا بر خلقش غضب کند ما را از جوار ایشان منع (دور) میکند!😔 📚 کافي: ج ۱، ص ۳۴۳‌ ⚫️ و اینگونه است که حجتش را ۱۱ قرن از دیدگان ما مردم گنهکار، پنهان داشته است... 🤲😭الهی العفو😭 🤲😭اللهم عجل لولیک الفرج 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
🔆 عالم ربّانی آیت الله حق شناس (رضوان الله تعالی علیه): شما شب از خواب بیدار شوید و سجاده را پهن کنید و بشینید سر سجاده... حتی چرت زدن سر سجاده ی نماز شب در زندگی اثر می گذارد. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
✅ محدث قمی رضوان الله تعالی علیه در کتاب گرانسنگ سفینه البحار، مدخل حرف العین، این قصه دلنشین را نقل نموده است: ... در عصر صفوی و زعامت شیخ بهایی رضوان الله تعالی علیه، یکی از فقهای صاحب کرامت مرحوم ملاعبدالله شوشتری بوده... روزی این فقیه اخلاقی و زاهد ربانی میهمان علامه ذوفنون شیخ بهایی می شود. هنگام اذان ظهر شیخ بهایی از این فقیه مقدس می خواهد امام جماعت گردد تا به ایشان اقتدا نماید ... ملا عبدالله لحظه ای درنگ میکند و امتناع می ورزد و از حضور شیخ مرخص میشود! در بین راه ملازم ایشان میپرسد شما که مقید به نماز اول وقت هستید چرا پیشنهاد شیخ را رد کردید؟! ملا عبدالله نگاهی میکند و میگوید یک لحظه به فکر رفتم و دیدم چنان نیستم که اگر شیخ به من اقتدا کند، برایم تفاوتی نمیکند! بلکه در حالم تغییر پیدا می شود که شیخ بهایی به من اقتدا کرد!.. و این ابتدای سقوط من به دره هولناک نفس پرستی!!.. برای همین پیشنهاد او را نپذیرفتم... نکته: براستی عالمانی چون ملاعبدالله رضوان الله تعالی علیه، در چه درجه ای از مراقبه می زیستند!... چرا امروزه ما در سبک سلوک خود منتظر لوح تقدیر و آویزان کردن آن به دیوار یا در صفحات مجازی هستیم؟؟!! یا منتظر تعریف و تجلیل؟؟!! چرا فهم ما از دام های « نفس»، اینقدر تنزل کرده است؟؟؟!!! دوستی پیام داده بود: تو رو خدا منو فالو کن!.. تو رو خدا عضو کانالم شو!! @qavami 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
🔻آیت الله کشمیری مي فرمودند: مرحوم آقای حداد يک روز ناهار منزل ما بودند سفره پهن شد و غذا را كشيدند، هنوز مشغول به غذا نشده بوديم كه صحبت از ولايت و مقام حضرت علی اكبر عليه السلام شد و مرحوم حداد شروع كردند در این زمینه صحبت كردند؛ به قدری صحبت ها بلند، بالا و جذاب بود كه همه ما از غذا خوردن غافل شديم. @nasery_ir 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945‌
علیه السلام 🔻 همه اشعار عمان خوب هستند و نكات زيبايي را طرح می کند. يكي از آن نکات اين است كه حضرت علي اكبر عليه السلام که برگشتند و تقاضای آب کردند؛ در واقع براي استمداد از حضرت سيدالشهداء علیه السلام آمدند. 🔸حضرت علي اكبر علیه السلام كه مي دانستند آبی نیست و بچه ها تشنه اند اما دوباره آمدنشان و تقاضاي آب كردن برای چی بود؟ 🔹بعد يك تشبيهي مي كند؛ مي گويد كه در زمان جمشيد، دستور داد كه يك حكيم حاذقي را براي مجلس شراب ساقي كنند. اين حكيم مزاج افراد را مي شناخت و برای آن ظرف شراب هفت خط و علامت گذاشته بود و هر خطي را نامي برايش نهاده بودند. خط پاياني آن ظرف به نام خط جور بود كه اگر كسي به خط جور مي رسيد از خود بی خود و به اصطلاح سركش مي شد ولي كار دست ساقي بود. چون كه ساقي خيلي كاردان و حكيم بود. هر كسي را به اندازه استعداد و مزاجش برايش مي ريخت. 🔸بعد عمان می گوید چون حضرت علي اكبر عليه السلام از شراب معرفت و محبت و جذبه الهی تا خط جور خورده بودند دیگر روح و بدنشان كشش ادامه دادن نداشت. لذا برگشتند تا از حضرت سيدالشهداء استمداد كنند كه يك كاري بكنيد كه من اين چند لحظه باقي مانده را بتوانم بمانم و ادامه بدهم. 🔹حضرت سيدالشهداء هم در مورد ایشان در روز عاشورا اشاره كرده بودند که «علي ممسوسٌ في ذات الله» یعنی علی غرق و فانی در ذات خداست. 🔸اين عبارت را هم رسول خدا صلی الله علیه و آله راجع به اميرالمؤمنين علیه السلام فرمودند و هم حضرت اباعبدالله علیه السلام راجع به حضرت علي اكبر علیه السلام.‌ ‌ @nasery_ir 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945‌
2اولیا خدا و تضرع مصطفی امینی خواه.mp3
9.69M
💠 از بین مردم، اولیای خدا در تضرع چه گنجی را طلب میکردند؟ 🔸گاهی خدای متعال می ایستد و نگاه میکند که ما تا چه موقع همینطور نشستیم؟ بلای طولانی؟ بلای کوتاه؟!!! 💠 دستوری مجرب از روایت امام صادق علیه السلام در تضرع 💠 جز تضرع، راهی برای نجات نداریم. 🎥 @Zamene_ahoo@Aminikhaah 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945‌
اينگونه فرج مي آيد.mp3
15.89M
🔊 نکات بسیار مهم درباره ماجراهای پس از شهادت سردار شهید حاج قاسم و روزهای پیش رو @Aminikhaah_Media 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945‌
🔆 فی الکافی، عن الباقر(علیه‌السلام): انّ اکمل المؤمنین ایماناً احسنهم خلقاً. ✅ توضیح و تفسیر حدیث فوق توسط مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی در ابتدای درس خارج فقه در تاریخ ۸۷/۹/۱۰: 🔅 این یک نمونه‌ از ارزش گذاری‌های دین مقدّس اسلام است. از جمله چیزهایی که کمال ایمان به آن وابسته است، عبارت است از اخلاق نیکو. این تصوّر که اگر عقاید و معارف الهی در قلب انسان مستحکم بود، اعمال شرعی و وظایف معمولی زندگی را هم انجام داد، ایمانش کامل است، اگرچه به فضایل اخلاقی توجّه نکند و آنها را مهمّ نشمرد و در خودش آنها را به وجود نیاورد، از اخلاق بد اجتناب نکند، این یک تصوّر غلط و باطلی است. بنابراین، اخلاق یک رکن اصلیِ ایمان است که موجب کمال ایمان می‌شود، و اگر کسی آن را نداشته باشد، ایمان او کامل نیست؛ مثلاً تواضع نکردن، حرام فقهی و شرعی نیست یا سخاوت و جود مثلاً، یا برخورد خوب با انسانها و بِشر در صورت، نبودن اینها فعل حرامی نیست، یک کسی جوانمردی نداشت، ترحّم نداشت، محبّت به دیگران نداشت، اینها به احکام فقهی ارتباطی پیدا نمی‌کند، امّا نبودن آنها نقص ایمان است. پس ایمانِِ یک مؤمن آن وقتی کامل است که این خصوصیات اخلاقی را هم داشته باشد. البته اخلاق در این روایات، به معنای خُُلق خوش در اصطلاح فارسی نیست (خوشرو بودن و خوش‌اخلاق بودن با این و آن) بلکه مراد، فضائل نفسانی است که یکی‌ از آنها هم البته همین خوش‌خلق بودن و بداخلاقی نکردن است. اینها پایه‌های اصلی دین محسوب می‌شوند. در کنار معارف حقّۀ الهیّه و فرایض و محرّمات که تکالیف انسان است، تحلّی و آراسته بودن به اخلاق خوش و فضائل اخلاقی هم یکی از ارکان ایمان است. 📚 الشّافی صفحۀ 544. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
غیبت و فرشته آن.mp3
8.39M
🔉 فقط کسانی که غیبت کرده یا شنیده اند این صوت را گوش دهند. ✅ @Aminikhaah 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#فقه #غناء ۱۳ #حکم_شناسی #بررسی_روایات #طائفه ۱ #معتبره_زید_نرسی ✅ روایت هفتم: معتبره زید نَرسی 🔵
۱۴ ۱ ✅ روایت هفتم: معتبره زید نرسی 🔵 بخش دوم (پایانی) 🔹 بررسی دلالی: متن این روایت عبارت است از: كِتَابُ زَيْدٍ النَّرْسیّ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: سَأَلَهُ بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنْ طَلَبِ الصَّيْدِ، وَ قَالَ لَهُ: إِنِّي رَجُلٌ أَلْهُو بِطَلَبِ الصَّيْدِ وَ ضَرْبِ الصَّوَالِجِ وَ أَلْهُو بِلَعْبِ الشِّطْرَنْجِ. قَالَ: فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ:أَمَّا الصَّيْدُ فَإِنَّهُ سَعْيٌ بَاطِلٌ، وَ إِنَّمَا أَحَلَّ اللَّهُ الصَّيْدَ لِمَنِ اضْطُرَّ إِلَى الصَّيْدِ، فَلَيْسَ الْمُضْطَرُّ إِلَى طَلَبِهِ سَعْيُهُ فِيهِ بَاطِلٌ، وَ يَجِبُ عَلَيْهِ التَّقْصِيرُ فِي الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ جَمِيعاً إِذَا كَانَ‌ مُضْطَرّاً إِلَى أَكْلِهِ، وَ إِنْ كَانَ مِمَّنْ يَطْلُبُهُ لِلتِّجَارَةِ وَ لَيْسَتْ لَهُ حِرْفَةٌ إِلَّا مِنْ طَلَبِ الصَّيْدِ فَإِنَّ سَعْيَهُ حَقٌّ وَ عَلَيْهِ التَّمَامُ فِي الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ؛ لِأَنَّ ذَلِكَ تِجَارَتُهُ، فَهُوَ بِمَنْزِلَةِ صَاحِبِ الدَّوْرِ الَّذِي يَدُورُ فِي الْأَسْوَاقِ فِي طَلَبِ التِّجَارَةِ، أَوْ كَالْمُكَارِي وَ الْمَلَّاحِ، وَ مَنْ طَلَبَهُ لَاهِياً وَ أَشِراً وَ بَطِراً، فَإِنَّ سَعْيَهُ ذَلِكَ سَعْيٌ بَاطِلٌ وَ سَفَرٌ بَاطِلٌ، وَ عَلَيْهِ التَّمَامُ فِي الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ، وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَفِي شُغُلٍ عَنْ ذَلِكَ، شَغَلَهُ طَلَبُ الْآخِرَةِ عَنِ الْمَلَاهِي. وَ أَمَّا الشِّطْرَنْجُ فَهُوَ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثٰانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ الْغِنَاءَ، وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ عَنْ جَمِيعِ ذَلِكَ لَفِي شُغُلٍ، مَا لَهُ وَ لِلْمَلَاهِي؟ فَإِنَّ الْمَلَاهِيَ تُورِثُ قَسَاوَةَ الْقَلْبِ وَ تُورِثُ النِّفَاقَ. وَ أَمَّا ضَرْبُكَ بِالصَّوَالِجِ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ مَعَكَ يَرْكُضُ وَ الْمَلَائِكَةَ تَنْفِرُ عَنْكَ، وَ إِنْ أَصَابَكَ شَيْ‌ءٌ، لَمْ تُؤْجَرْ، وَ مَنْ عَثَرَ بِهِ دَابَّتُهُ فَمَاتَ، دَخَلَ النَّارَ. ترجمه مضمونی حدیث: من وقت‌گذرانی می‌کنم و عیاشی می‌کنم با طلب صید و همچنین ضرب صوالج، (صولجان یا چوگان، در آن زمان یک نوع بازی بوده است) و با بازی شطرنج هم خودم را سرگرم می‌کنم. حضرت (علیه السلام) در پاسخ فرمودند: گاهی کسی صید می‌کند برای اینکه شکم خود و شکم عیالاتش را سیر کند؛ این نوع صید کردن، اشکالی ندارد. خدای متعال صید را برای انسان آفریده است. اما یک وقت شکمش سیر است، جیبش هم پر از پول است، فقط برای تفریح و خوش گذرانی تفنگ را برمی‌دارد و می‌رود حیوانات را می‌کشد! این نوع صید اشکال دارد و آن کسی که چنین سفری می‌کند، از آن جایی که سفرش، سفر معصیت است، باید نمازش را تمام بخواند، روزه‌اش را هم باید بگیرد. سپس در مقام پاسخ به بازی با شطرنج می فرمایند: اما شطرنج همان چیزی است که خداوند متعال از آن و از قول زور، نهی کرده است و قول زور، غنا است. محل استدلال از این روایت، همان فقره ای است که می فرماید: «وَ أَمَّا الشِّطْرَنْجُ فَهُوَ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثٰانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ الْغِنَاء». آن چه که با کمترین توجهی در این فقره، به دست می آید، آن است که در این روایت نیز، حضرت (علیه السلام)، تصریح کردند به اینکه این قول زور، غناء است. بنابراین، به صورت صریح و روشن، دلالت بر حرمت غنا دارد و تقریب استدلال نیز همان توضیحی است که در روایت اول آمد؛ زیرا اگر چه ابتدای روایت، با روایات قبلی متفاوت است، ولی فقره محل استدلال، دقیقا همان عبارات قبلی آمده است. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#فقه #غناء ۱۴ #حکم_شناسی #بررسی_روایات #طائفه ۱ #معتبره_زید_نرسی ✅ روایت هفتم: معتبره زید نرسی 🔵 ب
۱۵ ۱ ✅ روایت هفتم: روایت عبدالله بن ابی بکر 🔵 بخش اول این روایت از شیخ طوسی در امالی نقل شده است و در وسائل الشریعه نیز آمده است. 🔹 بررسی سندی: سند این روایت عبارت است از: أخبرنا ابوالحسن احمد بن محمد بن الصلت الأهوازی، قال: أخبرنا ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید، قال: حدّثنا جعفر بن عبدالله العلوی قال: حدثنا عمّی القاسم بن جعفر بن عبدالله بن جعفر بن محمد بن علی بن ابیطالب ابو محمد، قال: حدّثنی عبدالله بن محمد بن عبدالله بن علی بن الحسین قال: حدّثنی ابی قال: حدّثنی عبدالله بن ابی بکر محمد بن عمرو بن حزم. ابوالحسن احمد بن محمد بن الصلت الأهوازی، از مشایخ طوسی و نجاشی است و علی التحقیق، امامی و ثقه است. ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید، همان ابن عقدۀ معروف است و از ثقات عالی مقام است، و اگر چه زیدی مذهب است، ولی شخصیت موثقی دارد. جعفر بن عبدالله علوی از ثقات عالی مقام و امامی و جلیل القدر است. قاسم بن جعفر بن عبدالله بن جعفر بن محمد بن علی بن ابیطالب ابو محمد، توثیق ندارد. عبدالله بن محمد بن عبدالله بن علی بن الحسین و پدرش (که در سند روایت، با عبارت «ابیه» یاد شده است)، هیچ کدام توثیق ندارند. عبدالله بن ابی بکر محمد بن عمرو بن حزم، نیز توثیق ندارد و همان کسی است که راوی این حدیث است، و به خاطر استماع غنا، مورد سرزنش امام (علیه السلام) قرار گرفته است. 🔅 نتیجه نهایی: سند این روایت، ضعیف است. 🔹 بررسی دلالی: متن این روایت عبارت است از: وَ بِإِسْنَادِهِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ، قَالَ:۹ قُمْتُ إِلَى] مُتَوَضَّأٍ لِي، فَسَمِعْتُ جَارِيَةً لِجَارٍ لِي تُغَنِّي وَ تَضْرِبُ، فَبَقِيتُ سَاعَةً أَسْمَعُ، قَالَ: ثُمَّ خَرَجْتُ، فَلَمَّا أَنْ كَانَ اللَّيْلُ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، فَحِينَ اسْتَقْبَلَنِي قَالَ: الْغِنَاءَ اجْتَنِبُوا، الْغِنَاءَ اجْتَنِبُوا، الْغِنَاءَ اجْتَنِبُوا، اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ. قَالَ: فَمَا زَالَ يَقُولُ: الْغِنَاءَ اجْتَنِبُوا، الْغِنَاءَ اجْتَنِبُوا، قَالَ: فَضَاقَ بِيَ الْمَجْلِسُ، وَ عَلِمْتُ أَنَّهُ يَعْنِينِي، فَلَمَّا أَنْ خَرَجْتُ قُلْت ُلِمَوْلَاهُ مُعَتِّبٍ: وَ اللَّهِ مَا عَنَى غَيْرِي. (الأمالي للشيخ الطوسي، ص: 721‌) بیان مضمون حدیث: متوضِأ، تعبیر کنایی است از محل آبریزگاه و توالت، یعنی محلی که انسان تخلیه می‌کند. راوی می گوید یک روز که به توالت رفته بودم، صدای آوازه خوانی غنایی کنیز همسایه را شنیدم و خیای خوشم آمد و به همین دلیل، در همانجا در مستراح نشسته، و بنا کردم به گوش دادن! وقتی شب شد، رفتم خدمت حضرت صادق علیه السلام، و همین که حضرت به من رسید، چندین بار فرمود: از غنا بپرهیزید، از قول زور بپرهیزید. و امام صادق (علیه السلام)، این قدر حضرت این جمله را تکرار کردند که مجلس برای من تنگ آمد. و فهمیدم که مقصود، من هستم. وقتی از مجلس خارج شدم، به دوستم گفتم: و الله غیر از من قصد حضرت نبود. و قطعا حضرت من را داشتند عتاب می‌کردند. دلالت این روایت بر حرمت غنا، تمام است، زیرا امام صادق علیه السلام، قول الزور را به غناء تطبیق کردند. ولی چنان چه گذشت، سند این روایت، سند ضعیفی به نظر می رسد، ولی دلالت آن، خوب است. البته ضعیف السند بودن این روایت، خدشه ای به روند استدلال، وارد نمی کند، زیرا تعداد روایاتی که در ذیل این آیه شریفه وارد شده است، آن قدر زیاد است که در حد استفاضه است. بنابراین، حتی اگر صحیح السندی هم در بین این روایات نبود، تکرار این نقل از حضرت صادق(علیه السلام) برای انسان اطمینان و یقین عادی می‌آورد که این روایت، از حضرت (علیه السلام) صادر شده است و استفاضۀ روایت به این معناست. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
✅ فرازی از وصیت نامه سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی (رضوان الله تعالی علیه) 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
نامه انتقادی سردار غیب پرور (فرمانده سابق سازمان بسیج و جانشین قرارگاه امنیتی امام علی علیه السلام) به رئیس رسانه ملی برادر ارجمند جناب آقای علی عسگری سلام علیکم با آرزوی توفیقات بیشتر برای جنابعالی و مجموعه رسانه ملی نکاتی به نظر رسید که مشفقانه با شما در میان می‌گذارم. بیش از یک سال است که در کنار کارهای خوب رسانه ملی، مواردی مشاهده می‌شود که قابل هضم و پذیرش برای نیروهای انقلاب نیست، در ادبیات امام و خلف صالحش (امام خامنه‌ای عزیز) قرار بود رسانه ملی به دانشگاه انسان‌ساز و مؤثرترین مرکز نشر معارف و ارزش‌های انقلاب اسلامی تبدیل شود. بلکه نقطه ثقل و گرانیگاه فرهنگی کشور در صداوسیما باشد. همگان از مشرب رسانه رفع عطش کنند و در دایره فرهنگ و تربیت حرف اول را صداوسیما بشنویم قرار بود شما الگو باشید نه تنها برای ایرانیان بلکه برای مردمان منطقه و جهان، قرار بود رسانه ملی روح و روان انسان‌ها را مدیریت کند. آقای علی عسگری خود قضاوت کنید وضعیت فعلی رسانه چیست و کجاست؟ آیا شما در طراز انقلاب اسلامی تلاش می‌کنید؟ در سریال‌ها چه اتفاقات تربیتی و ارزشی را می‌توانید ارائه دهید؟ معرف جامعه ایران اسلامی کدام سریال است؟ یکی را آدرس دهید. به بوی باران دلخوش کنیم که در آن قتل پشت قتل را نمایش دادید و بقیه قضایا در این مجموعه یا به سریال کاملاً ضد اخلاقی پایتخت؟ یا به سریالی که قرص می‌خورند و اموال مردم را غارت می‌کنند؟ که حتی یک پیام فرهنگی را در آن نمی‌توان دید یا به سریال‌هایی که لودگی را سرمشق قرار داده و زندگی‌های لوکس را ترویج می‌کنند؟ در شرایط سخت اقتصادی آیا تبلیغ اشرافی‌گری رواست؟ چقدر مردمانی که خانه‌های شیک و لوازم زندگی لوکس را می‌بیند و حسرت می‌خورند که بخشی از نقش‌آفرینان این فیلم‌ها معمولاً کسانی هستند که دل در گرو کشور و انقلاب ندارند. آقای علی عسگری: این تذهبون آیا مسئولین رسانه ملی می‌دانند یا در غفلتند؟ یا خدای نکرده بگوییم جریان نفوذ اتفاق افتاده است؟ جناب آقای عسگری نوشتن این جمله تلخ است، خدا می‌داند تلخ است ولی به نظرم می‌آید کلاف کار از دست شما خارج شده است. چگونه است در برنامه زنده بازیگری نه چندان مطرح می‌آید و همه چیز را زیر سؤال برده و به گونه‌ای که شما مجبور می‌شوید آنتن را قطع کنید(فرمول یک و سخنان نسنجیده امیرحسین رستمی)، چرا دقت نیست؟ همان شب با مدیر شبکه یک آقای زین‌العابدین تلفنی صحبت کردم ولی دیگر فایده‌ای نداشت. از سوی دیگر بعضی از مدیران مؤمن و انقلابی را زیر سؤال می‌برید (تهران ۲۰) به گونه‌ای که این چهره‌های خدوم را وادار به واکنش می‌نمایید. مگر در این نظام چند نفر مدیر انقلابی مانند مهندس فتاح یا سردار جلالی داریم؟ برادر ارجمند برای خدا یا اصلاح کنید یا واگذار نمایید. این انقلاب به برکت خون شهیدان پیروز شد و به ثمر نشست که خط مبارک و سرخ آنان هنوز تداوم دارد که شهید سرافراز قاسم سلیمانی از آن جمله است. شما امانتدارید، بگذارید تاریخ راجع به شما خوب قضاوت کند. به نیروهای مؤمن و انقلابی میدان دهید، مجاهدانه جلوی خط ضد انقلاب و نفوذی بایستید و به نصرت الهی مطمئن باشید از اینکه این قلم قدری تند و تلخ بود بر این برادرتان خرده نگیرید که جز عمل به وظیفه شرعی چیزی در ذهن و قلبم نبوده و نیست. برادر شما غلامحسین غیب پرور 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#فقه #غناء ۱۵ #حکم_شناسی #بررسی_روایات #طائفه ۱ #روایت_عبدالله_بن_ابی_بکر ✅ روایت هفتم: روایت عبدال
۱۶ ۱ ۱ ✅ تحلیل دلالی ۱: 🖋 بعضی از این روایات این‌طور استفاده کرده اند که غنای محرّم، بنا بر آنچه از این روایات فهمیده می‌شود، آن غنایی است که با قول همراه باشد، کلام داشته باشد، و به تعبیر امروزی ها، موسیقی با کلام باشد، یعنی یک شعری را مثلاً با آواز بخوانند؛ امّا آن صدا و صوتی که با کلام همراه نیست، آن را شامل نمی‌شود. بعضی پا را از این بالاتر گذاشتند، و گفتند: چون حضرت، قول زور را به غناء تفسیر کرده‌اند، از این، معلوم می‌شود که اصلاً غناء، آن چیزی است که با قول همراه باشد. اگر با قول همراه نباشد، غناء نیست. نه اینکه غناء است و حرام نیست. مطلب دوّم که انکارِ غناء بودن آن آوازی است که با قول همراه نباشد، این بحث را ان‌شاءالله تعالی در آینده در مبحث معنای غناء عرض خواهیم کرد، زیرا بر اساس این ادعا، حرف های عجیب و غریبی از بعضی صادر شده است. امّا آن حرف اوّل که ما بگوییم: این آیات و این روایاتی که در ذیلش هست، دلالت می‌کند بر اینکه آن غنایی محرّم است که با قول همراه باشد، بنابراین دلالت نمی‌کند بر حرمت غنای خالی از قول، اگر این حرف را ما قبول کردیم، که این هم قابل خدشه است، اگر به فرض این حرف را قبول کردیم، هیچ اشکالی پیش نمی آید؛ زیرا این روایات، این بخش از غناء را تحریم می‌کند. و روایات دیگری هم هست که بخش دیگر از غنا ا تحریم می کند، زیرا در آن روایات، کلمۀ قول نیست. مانند روایاتی که در ذیل آیۀ شریفۀ: «و الذین لایشهدون الزور»، آمده است. یا روایاتی که اصلاً در ذیل این آیات نیست، و مطلقاً هر آنچه را که غناء بر آن صدق می‌کند، آن را تحریم می‌کند، نه خصوص آن آهنگی که با کلام همراه باشد. بنابراین، این اشکال در دلالت این روایات وارد نیست. بنابراین، انصافاً دلالت راویات، دلالت تامّ و تمامی است؛ چون فعل امر اجتنبوا است. در این روایت اخیر که اجتنبوا الغناء از خود حضرت مکرراً صادر شد و لذا صریح تر است؛ و در روایات قبلی هم که این صراحت شدید نیست، ولی از آن جایی که حضرت، اجتنبوا قول الزور را به غناء تفسیر کرده‌اند، لذا دلالت ان ها هم تمام است، زیرا این اجتنبوا، صریح در تحریم زیرا صریح در نهی است و نهی، ظهور تام در حرمت دارد. بنابراین، در دلالت این روایات، هیچ تردیدی وجود ندارد، و سندهایش هم که سندهای خوبی بود. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#اصول_فقه ۴۵ #سیره_عقلائیه #اضمحلال_سیره 🖋 اضمحلال سیره آن است که در ابتدا سیره عقلاء، بر چیزی مستق
۴۶ ۱ ✍ تنقیح مناط نزد امامیه، از موجبات تسری و تعدی حکم از یک موضوع به موضوع دیگر است. علمای اهل سنت، تنقیح مناط را از طرق کشف علت در باب قیاس می دانند. ✅ تعریف تنقیح مناط: تنقیح مناط عبارت است از این که در ابتدا آن چه که در جانب اصل، حکم به آن منوط شده است و «شارع آن را ذکر نکرده است»، را کشف نماییم، و سپس، وجود مناط در جانب فرع را نیز احراز نماییم و وجود مانع یا مزاحم اقوی برای وجود مناط در فرع را نیز نفی کنیم و به این نتیجه برسیم که اگر شارع حکیم، این حکم را در فرع، جعل نکرده باشد، قبیح است. مراد از «آن چیزهایی که حکم به آن منوط شده است»، اعم است از مصالح و مفاسد و غیر این دو، از هر چیزی که کشف شود که شارع، آن ها را علت و مستند حکم خویش در اصل قرار داده است. به عنوان مثال، می دانیم که هر گاه مکلف، آیات سجده دار را تلاوت کند، سجده بر او واجب می شود و اگر فراموش کند، هر گاه متذکر شود، واجب است که دو سجده را به جا آورد. به این حکم «حکم اصل»، می گویند. حال اگر کشف کنیم که این حکم شارع، مستند است به این نکته که «امر سابق تا زمانی که امتثال نشود، باقی است»، در این صورت، مناط را کشف نموده ایم و می توانیم این حکم را به حالت عصیان مکلف نیز سرایت دهیم و «حکم فرع» را نیز به دست آوریم و بگوییم: اگر مکلف، آیات سجده دار را تلاوت کند و از روی عصیان، نه فراموشی، سجده نکند، وجوب سجدتین از او ساقط نمی شود و در تمام آنات و لحظات بعدی، واجب است که آن را به جا آورد. زیرا مناط حکم اصل، در این فرع نیز وجود دارد و امر سابق تا زمانی که امتثال نشود، باقی است. نکته ۱: این که در تعریف مذکور، قید «شارع آن را ذکر نکرده است»، آمده است، به این دلیل است که اگر مناط توسط شارع، ذکر شده باشد، در این صورت، از اصطلاح تنقیح مناط خارج است و به آن، قیاس منصوص العله گویند. نکته ۲: گاهی در کلمات برخی علما، تنقیح مناط را به صورت مسامحی، در غیر از تعریف فوق به کار می برند؛ و روشن است که در این بحث، با تعابیر مسامحی کاری نداریم. به عنوان نمونه، شیخ اعظم انصاری (رضوان الله تعالی علیه)، در مورد حکم موجودی که از دو نجس العین متولد می شود (مانند متولد از سگ و خوک)، اصطلاح تنقیح مناط را در جایی به کار می برد که در حقیقت، تنقیح موضوع است و چیزی شبیه به الغای خصوصیت است و هیچ ارتباطی به تنقیح مناط ندارد؛ آن جا که می فرماید: نظر قوی تر آن است که او نیز نجس است، یا به دلیل استصحاب (زیرا در نگاه عرف، موضوع باقی است، چنان چه نسبت به اعضای بی روح کافر، بعد از موت او، نجاست را استصحاب می کنند)، و یا به دلیل تنقیح مناط نزد اهل شرع. چرا که عرف، نجاست ذاتی پدر و مادر را به فرزند آن ها نیز تسری می دهند و این، یک امر ارتکازی در اذهان عرف است، اگر چه وجه آن معلوم نیست. البته از اساس، استناد این حکم مذکور به ارتکاز متشرعه، حتی از باب تنقیح موضوع، صحیح نیست؛ زیرا روشن است که در این استدلال، به فهم عرفی استناد شده است، نه تنقیح موضوع. به هر حال، ما در این مبحث، بر اساس تعریف خویش، بحث را ادامه می دهیم و کاری با این گونه تعابیر مسامحی نداریم. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#اصول_فقه ۴۶ #تنقیح_مناط ۱ #تعریف ✍ تنقیح مناط نزد امامیه، از موجبات تسری و تعدی حکم از یک موضوع ب
۴۷ ۲ ✍ طریق اول: نص. گاهی اوقات از طریق نصوص صریح، می توان مناط و علت را کشف نمود. هم چنین اگر در روایتی، عبارات لعله کذا، لاجل کذا، لانه کذا، کی یکون کذا، بانه کذا، وجود داشته باشد، این عبارات به ظهور وضعی، دلالت بر مناط و علت دارند. گاهی اوقات نیز از طریق ظهور سیاقی روایات، می توان مناط و علت را کشف نمود؛ مانند آن که از نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره معامله رطب با تمر سوال شده است و ایشان در پاسخ فرموده اند: «أ ینقص اذا جف؟ قالوا: نعم. فقال: فلا آذن». در این روایت، سیاق اقتران حکم «عدم جواز» به «نقصان»، ظهور دارد در این که نقصان، مناط و علت عدم جواز بیع است. البته همیشه این گونه نیست که استکشاف مناط، این قدر واضح باشد، بلکه گاهی، نیاز به دقت دارد؛ مانند آن که اگر کسی پس از تلاوت آیات سجده دار، فراموش کند که سجده را به جا آورد، درباره او روایت می فرماید: «هر گاه به یاد آورد، واجب است که سجده کند». زیرا از دقت در این روایت، کشف می شود که این وجوب، مستند به همان امر سابق است، و این امر، تا زمانی که امتثال نشود، باقی است، نه این که این وجوب، تکلیفی جدید باشد. بنابراین، ناسی (تارک سهوی) و عاصی (تارک عمدی)، هر دو در این حکم مشترک اند، زیرا مناط در هر دو وجود دارد، زیرا مناط عبارت است از «بقای امر سابق». گاهی اوقات نیز استکشاف مناط، ضعیف تر است، و مثلا در حد اشعار است و به حد ظهور هم نمی رسد. مانند روایت داود صارمی که می فرماید: «از امام علیه السلام درباره جواز پرداخت زکات به شارب الخمر پرسیدم و ایشان فرمودند: خیر، جایز نیست». زیرا مستفاد از این روایت، آن است که علت منع، آن است که شارب الخمر، در معرض ارتکاب معصیت است و ممکن است زکات را در معصیت مصرف نماید. و از آن جایی که همه انسان های غیر عادل، در معرض ارتکاب معصیت هستند و ممکن است زکات را در آن مصرف کنند، لذا مناط در هر دو، وجود دارد و پرداخت زکات به هر دو، ممنوع است. البته با توجه به این که احتمال دارد شرب خمر، خصوصیت خاص داشته باشد و دخیل در این حکم باشد، لذا این استفاده، در حد اشعار و احتمال است و به حد ظهور و دلالت نمی رسد. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#اصول_فقه ۴۷ #تنقیح_مناط ۲ #طرق_استکشاف_مناط #طریق_اول ✍ طریق اول: نص. گاهی اوقات از طریق نصوص صر
۴۸ ۳ ✍ طریق دوم: عرف. گاهی اوقات، یک روایت به خودی خود، دلالت بر مناط ندارد، ولی با ضمیمه کردن فهم عرفی، می توان مناط و علت را کشف نمود. مثال ۱: ادله وجوب امر به معروف و نهی از منکر، ظهور دارد در این که باید امر و نهی، به صورت قولی و با صیغه مخصوص باشد؛ ولی مستفاد از این ادله با کمک فهم عرفی، آن است که لفظ و صیغه مخصوص، خصوصیت ندارد و ملاک و مناط، بعث به معروف و ردع از منکر است و نتیجه آن است که اگر این کار، با امثال موعظه و اعمال قدرت نیز خاص شود، کافی است. مثال ۲: فهم عرف از ادله نهی از شرب خمر، آن است که مناط در آن، اسکار است، هر چند در ظاهر دلیل، تعلیل به اسکار نشده است. و شاید به همین مطلب، در برخی نصوص نیز اشاره شده است، مانند این روایت کافی شریف: خدای متعال، خمر را به خاطر اسم آن، حرام نکرده است، بلکه به خاطر عاقبت آن، حرام نموده است، پس هر چه که عاقبت آن، عاقبت خمر باشد، خمر است. مثال ۳: در روایتی در کتاب شریف کافی آمده است: هر گاه حدیثی به شما گفتیم، از ما درباره منشأ قرآنی آن سوال کنید. سپس روزی حضرت فرمودند: رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، از قیل و قال و فساد مال و کثرت سوال، نهی فرمودند. پس از این فرمایش، به حضرت گفته شد: ای فرزند رسول خدا! منشأ قرآنی این حدیث چیست؟ حضرت فرمودند: خدای عز و جل می فرماید: «لا خیر فی کثیر من نجواهم الا من امر بصدقه او معروف او اصلاح بین الناس». و فرموده است: «و لا توتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما». و فرموده است: «لا تسالوا عن اشیاء ان تبد لکم تسوکم». ظاهرا استفاده نهی از فساد مال از آیه کریمه ای که از دادن اموال به سفها نهی می کند، مستند است به این که فهم عرفی چنین است که مناط این نهی، فساد مال است. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#اصول_فقه ۴۸ #تنقیح_مناط ۳ #طرق_استکشاف_مناط #طریق_دوم ✍ طریق دوم: عرف. گاهی اوقات، یک روایت به خو
۴۹ ۴ ✍ طریق سوم: سبر و تقسیم. تعریف: سبر و تقسیم عبارت است از برشمردن تمام اوصافی که بر اساس استقراء، علت در آن ها منحصر است و سپس بررسی تک تک این اوصاف، و سلب علیت از تمام آن ها غیر از یک مورد؛ و در نهایت، اثبات علیت برای همان یک مورد. وجه تسمیه این طریق به «سبر و تقسیم» آن است که محقق در این طریق، در مرحله اول، اوصاف را تقسیم می نماید، که به این مرحله، تقسیم گویند؛ و در مرحله دوم، یکایک اوصاف را اختبار می نماید که ببیند کدامیک، صلاحیت برای علیت دارند و به این مرحله دوم، «سبر» می گویند. به عنوان مثال، ابتدا تمام اوصاف محتمل در حرمت خمر را بر می شمرد (اعم از رنگ و طعم و روان بودن و اسکار و...)، و علیت یکایک این اوصاف را بررسی می نماید و سپس به این نتیجه می رسد که هیچکدام از این اوصاف، غیر از اسکار، صلاحیت علیت برای حرمت را ندارند، زیرا غیر از اسکار، همه آن ها، در چیزهای دیگری که حلال هستند، وجود دارد. 🔅 اشکالات: ✅اشکال ۱: این طریق، معمولا قطع یا اطمینان آور نیست، زیرا معمولا حصر عقلی ممکن نیست و احتمال این که وصف دیگری که دخیل در حکم باشد، قابل نفی نیست؛ چنان چه خدای سبحان فرموده است: 🔆 فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا. 🔅 ﭘﺲ ﺑﻪ ﻛﻴﻔﺮ ﺳﺘﻤﻰ ﻛﻪ ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ [ﺑﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ] ﺭﻭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺳﺰﺍﻱ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﺮﺩم ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﭼﻴﺰﻫﺎﻱ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺍﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺣﻠﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺣﺮﺍم ﻛﺮﺩﻳﻢ. (نساء: ۱۶۰) روشن است که، طبق این آیه شریفه، علت حرمت، ظلم و... از مواردی است که هیچکدام، از خصوصیات این طیبات نیست. ✅ اشکال ۲: گاهی ممکن است اجتماع دو یا چند خصوصیت از یک چیز، علت حرمت باشد، لذا به هیچ وجه نمی توان با شیوه سبر و تقسیم، غیر از یک مورد، همه ی خصوصیات را نفی نمود. چنان چه ممکن است، برخی از این خصائص چند گانه، از امور ماورایی باشد. 📌 تبصره: اگر فقیه، از این طریق، به قطع یا اطمینان برسد که یکی از اوصاف، علت حکم است، شکی در حجیت آن نیست، ولی بسیار بعید است که یک فقیه با وجود احتمالات فوق، به قطع یا اطمینان برسد، مگر این که قطّاع باشد. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
🌹توصیه حضرت آیت الله تحریری برای شب نیمه شعبان 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
🔹 ویژگی منتظران امام زمان ۱ @abolhasanmahdavi 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
🔹 ویژگی منتظران امام زمان ۲ @abolhasanmahdavi 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
✅ فرازی از وصیت نامه سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی (رضوان الله تعالی علیه) 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
AUD-20200407-WA0002.mp3
8.47M
🔅 احسان به والدین، خصوصا در این ایام 🔆 استاد میرهاشم حسینی تهرانی 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
🖋 مقدمه: مطالعه و بررسی فرمایشات نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز های پایانی عمر شریف ایشان، نشان می دهد که ایشان، نگرانی فراوانی در رابطه با تحریف دین مبین اسلام داشتند و همواره نسبت به وقوع تحریف آن پس از خویش، تذکر و اخطار می دادند. این تذکرات از حیث کمی و کیفی، به گونه ای است که گویا مهم ترین دغدغه و نگرانی ایشان، همین مساله بوده است و در این راستا، تمام تلاش خویش را به کار گرفتند تا از آن، جلوگیری کنند. مهم ترین این تلاش ها، تاکید بر خلافت بلا فصل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام بود؛ چرا که با تحقق این امر، تداوم اسلام نابی که طی ۲۳ سال به مردم معرفی شده بود، با رهبری شخصیتی که در حکم نفس نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است، تضمین می شد. این مهم از ابتدا تا انتهای رسالت، در موقعیت های متعددی، به صراحت و با تاکیدات فراوان، بیان شده بود؛ ولی بیان آن در سال آخر حیات ایشان، شدت یافته بود و آخرین تذکر، در آخرین لحظات حیات با برکت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، در ضمن درخواست دوات و قلم، در آستانه تاکید مجدد بود که برخی از منافقین حاضر در جلسه، با تعبیر «ان النبی لیهجر»، جلوی مکتوب شدن آن را گرفتند؛ ولی برای همیشه در تاریخ ثبت شد که ایشان در واپسین ثانیه های عمر شریف خویش نیز، نگران تحریف اسلام ناب بودند. در عصر حاضر نیز اگر کسی فرمایشات امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) در سال آخر عمر ایشان را مطالعه و بررسی نماید، می بیند که مهم ترین دغدغه ایشان نیز دقیقا همین امر بوده است؛ به همین دلیل ایشان، به صورت متعدد و گاهی با تعابیری در نفی «اسلام امریکایی» و گاهی با تعابیری در لزوم حفظ «اسلام ناب»، از این نگرانی و دغدغه بی پایان، پرده بر می داشتند. این نکته وقتی جالب توجه تر می شود که در مجلدات اول تا بیست و یکم کتاب صحیفه امام، استفاده از این تعابیر، بسیار بسیار نادر بوده است، ولی در جلد ۲۲ که فرمایشات سال پایانی عمر امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)، می باشد به طرز عجیبی این تذکرات، افزایش می یابد. به صورت کلی، هر نهضتی، در ابتدای امر، بیشتر از طرف دشمنان خارجی در خطر است، ولی پس از شکل گیری و قوام و رسیدن به قدرت، دشمنی های خارجی، اگر چه کمتر نشود، ولی بی اثر خواهد شد و خطر اصلی در این برهه، از جانب عوامل داخلی، اعم از نفاق، تحریف و ... می باشد؛ زیرا از یک سو، قدرت نهضت، مانع از تاثیر عوامل خارجی می گردد؛ و از سوی دیگر، برخی از سران نهضت، از روی هوا و هوس و حب جاه و مال و مقام، فریب نفس اماره و ابلیس را می خورند؛ و از سوی سوم، دشمنان خارجی، پس از نا امیدی از جنگ سخت، به جنگ نرم روی آورده و تلاش در جهت نفوذ و ایجاد نفاق و اختلافات درونی می کنند (همان سناریوی تکراری و البته موثر «تفرقه بینداز و حکومت کن»). و دقیقا همین نکته، ریشه اشتراک دغدغه های نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)، در روز های پایانی عمرشان است؛ زیرا در این برهه زمانی، هر دو نهضت (که البته نهضت خمینی، چیزی جز تداوم نهضت نبوی نبود)، در اوج اقتدار و قدرت بودند و گردنه های سخت اولیه را طی کرده بودند و تمام جهان، متوجه آن شده بودند و دشمنان، خود را در اوج استیصال و در ماندگی، نسبت به کنترل و مقابله با آن می دیدند. به همین دلیل، از مدت ها قبل، برنامه ریزی های پیچیده ای کرده بودند تا از طریق نفوذ در نهضت، حرکت آن را تحریف کنند و اسلام آمریکایی را جایگزین اسلام ناب نموده و تمام نهضت را به نفع خویش، مصادره نمایند. اصطلاح اسلام آمریکایی، از تولیدات رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، می باشد و معادل اسلام تحریف شده ای است که نه تنها دشمنان اسلام ناب، اعم از آمریکا و ...، از آن نمی هراسند، بلکه برای ترویج آن، تلاش نموده و هزینه های هنگفتی می نمایند؛ زیرا گویا تنها راه تداوم سلطه و حاکمیت ظالمانه خویش را در ترویج آن می دانند؛ زیرا پس از سال ها تلاش برای تقابل مستقیم با اسلام ناب، از این کار نا امید اند و تقابل غیر مستقیم و با واسطه ی ترویج اسلام آمریکایی را تنها راه، می دانند. توجه به این نکات، هر وجدان بیداری را تشویق می کند تا به دنبال شناخت ویژگی های اسلام ناب و نیز ویژگی های اسلام آمریکایی باشد، تا تمایز این دو را به صورت کامل، بفهمد و در راستای تحقق و حاکمیت اسلام ناب، تلاش کند و در جهت شکست و نابودی اسلام آمریکایی، قدم بر دارد. در این مختصر بر آنیم تا ویژگی های اسلام ناب و اسلام آمریکایی در زمینه های مختلف، اعم از توحید، نبوت، ولایت و... ، را بر شمرده و هر کدام را به اختصار، توضیح دهیم. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945