eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
867 دنبال‌کننده
18هزار عکس
2.6هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
💢امان از زخم زبان حضرت ایوب را نماد میدانیم. اما ایشان یکجا از شیطان به خدا میکند: به یاد آر بنده ما را آنزمان که پروردگار خود را ندا داد که مرا دچار وگرفتاری نموده 🔵 سوره مبارکه صاد آیه ۴۱ ایوب نبی از چه چیزی خسته شد و زبان به شکایت گشود؟ امام صادق(ع) پاسخ این سوال را در داده اند: شیطان به خدا گفت، چون به ایوب نعمتهای زیادی عطا کرده ای او است. خداوند برای اینکه به همه و ایوب را ثابت کند؛ نعمتها را از او یکی یکی گرفت تا دچار به ابتلا و بیماری شود. تا آن زمان ایوب نبی بود اما پس از آن به مقام میرسد. نکته جالب اینجاست که نبی از یک حرف آزرده خاطر شد، وقتی در بیماری سخت بود، نزد او آمدند و گفتند: ای ایوب چه کرده ای که خداوند تو را اینگونه کرده است؟ ✅ این علمای بنی اسرائیل باعث شد ایوب نبی رنجیده شود. او در اوج نعمت، بود و امتحان شد... و در اوج سختی و از دست دادن نعمت بود و امتحان شد... 📚علل الشرایع ج ۱ ص ۷۶
روزه ایم! امّـا... هر روز حسرت می خوریم حسرت #اخلاص پاکت را حسرت #دل آسمانی‌ت را #شهید_سیدمیثم_تراهی #سلام✋ #روزتون_مملو_از_عشق_شهدا🌷 🌹 @saberin_shahid_ghafari
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
❤️ 🌹 #شهیدمحمدرضا_دهقان🌹 شهادت:سوریه #مدافع_حرم 🌸 @Karbala_1365
عاشق شهادتم: ❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»↬🌷❃ 🌷 🌺 وقتی که عازم بود مهم ترین نگرانی اش این بود که مثل هر سال دهه محرم اینجا نیست و نمی تواند به هیئت برود .در تماس هایی که با ما و خانواده داشت هم همیشه این ناراحتی را بیان میکرد. یکی از شب های محرم به هیات میثاق باشهدا رفتیم.استاد پناهیان آن شب از اخلاص میگفت. بعد از اتمام هیات ، محمدرضا تماس گرفت و به او گفتم امشب خیلی به یادت بودیم. انگار که رزق او بود که به او صحبتهای آقای پناهیان را منتقل کنم. گفتم: "محمدرضا ،اگر میخواهی شهید بشی، باید خالص بشی" آخرین تماسش با مادرش، سپرد که و مادر هم به او گفته بود برای شهید شدن باید داشته باشی . محمد رضا در جواب به مادرش گفته بود: "این دفعه واقعا دلم رو خالص کردم و هیچ دلبستگی به هیچ چیزی ندارم ... الان دیگه سبکبار سبکبارم....🌹✨ "تخففوا تلحقوا...سبکبار شوید، تا برسید... شرط شهادت، خلاصه شده در همین جمله امیرالمومنین علی علیه السلام،سبکبار شدن... خالص شدن... و شهدا این را خوب فهمیدند و عمل کردند ... 🌴🌷🌴
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
✍️ راهکارِ جالبِ شهیدتهرانی مقدم برای موفقیت در کارهای سخت و دشوار : برای یه کارِ بزرگ و سخت که توی فناوری‌اش مشکل داشتیم ، انتخاب شدم. حسن گفت: اگه می‌خوای در این‌کار موفق باشی ، بچه‌های گروه‌ات رو جمع‌کن، بعد دستاتون رو بهم بدید و هم‌قسم بشین و بگین: خدایا! ما برای رضای تو این‌کار رو می‌کنیم ، و همه‌ی ثوابش رو تقدیم می کنیم به حضرت زهرا(س)... بچه‌ها خالصانه به حرفِ حسن عمل کردند ، و اتفاقاً در کوتاه ترین زمانِ ممکن که کسی فکرش رو نمی کرد ، کار انجام شد... 🌷خاطره ای از زندگی شهید تهرانی مقدم
شرط ورود در جمع ، است و اگر این شرط را داری ، چه تفاوتی می کند که چیست و چیست . روز و یاد و خاطره را گرامی می داریم . شادی روح و و
آن روز از سه راهی #شهادت گذشتند! امروز در دو راهی #عافیت مانده ایم! آن‌‌جا #خدا بود و #اخلاص... این‌جا؛ "الذی #یوسوس فی صدور الناس" یادم نمی رود که همه عزتم توئی من پایِ سفره ی تو شدم محترم حسین... 🍃❤️ @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
💝زندگینامه #شهیدحججی💝 💥 #قسمت_هشتم💥 🍃 #شغل دولتی و رسمی را دوست نداشت. خوشش نمی آمد. بهم میگفت: "ز
💝زندگینامه 💝 به زبان همسرش 💥 💥 🍃 چند باری من را با خودش برد سر مزار .❣ آن هم با ماشین یا اتوبوس یا مثل این ها. هوندایش شرایط آتیش می کرد و از می کوبید می رفت تا اصفهان. یک ساعت یک ساعت و خوردهای توی راه بودیم به که می‌رسیدیم دو سه متر قبل از مزار حاج احمد می ایستاد. دستش را به سینه می گذاشت، سرش را خم می کرد و به حاج احمد می داد. بعد آرام آرام می رفت جلو.می نشست کنار قبر. اول یک دل سیر میکرد. بعد می رفت توی عالم خودش انگار دیگر هیچ چیز و هیچ کس را دور و برش نمی دید. عشق میکرد با حاج احمد. کسی اگر نمی دانست که فکر می‌کردم محسن آمده سر قبر بابایش. اصلا نمی فهمیدمش. با خودم می گفتم یعنی چه جور میشود آدم با کسی که توی قبر از بیشتر باشد تا آنهایی که زنده اند و هر روز می بیندشان؟🙄 وقتی هم می خواستیم برگردیم دوباره دستش را به سینه می گذاشت و همانطور عقب می‌آمد انگار که بخواهد از حرم امامزاده‌ای بیرون بیاید. نمی فهمیدمش واقعا نمی فهمیدمش.😞 ♥♥♥♥♥ مسئول بزرگی توی اصفهان بودم یک بار آمد پیشم و گفت: "ببخشید من دوست دارم این هیئت بشم. ممکنه؟" سخت گیری خاصی داشتم روی انتخاب خادمین هیئت هر کسی را قبول نمی‌کردم. اما محسن را که دیدم بلافاصله قبول کردم.😍 و از توی صورتش می‌بارید نیاز به سوال و تحقیق و اینجور چیزها نبود. رو کرد به من و گفت: "ببخشید فقط دو تا تقاضا." گفتم: "بفرمایید." گفت: "لطفاً توی هیئت کارهای و رو به من بدید. بعد هم اینکه من رو بزارید برای کارهای . نمیخوام توی دید باشم." توی تمام کلمات پیدا بود. قبول کردم. ماه که می شد هر شب با ماشینش از نجف آباد می کوبید و می‌آمد اصفهان هیئت. ساعت‌ها خدمت می‌کرد و می ریخت غذا درست می کرد. چای درست میکرد. نظافت می‌کرد. کفش را جفت می کرد. یک تنه اندازه ۱۰ نفر کار می‌کرد تا آخر شب ساعت ۱۱ دوازده می نشست توی ماشینش را خسته و کوفته راه افتاد سمت نجف آباد. تا ۴۰ شب کارش همین بود بعضی وقت ها بهش می گفتم: "آقا محسن همه کارهای سنگین رو که تو انجام میدی خیلی داری اذیت میشی." نگاهم میکرد لبخند می زد و می گفت: "حاجی اینا کار نیست که ما برای امام حسین علیه السلام انجام میدیم برای امام حسین علیه السلام فقط باید داد!!!😔
🌺 : از ابتدای مبارزه و انتخاب این مسیر دو چیز را در کوله به همراه داشتم: و 🍃🍂 @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#حدیث_عاشقی 💔
🌺 ✨ ✨ ❤️ به بهانه وفات (ع) و گرامی داشت 🌹 سلام به بانویی ازجنس نور، بانویی به آرامی دریا، بانویی باعطر یاس، بانویی به رنگ خدا…✨ با تو هستم ای مادر شهید، ای معراج گاه عِشق وایثار، باتوهستم؛ پرسشی دارم ازمحضر مبارکت! آنگاه که فرزندت را با لباس رزم به مسلخگاه عاشقی می فرستادی ، چگونه ازهمه دارائی ات گذشتی ؟! چگونه حاصل یک عمر زحمتت را در طبق گذاشتی و تقدیم هدف والای الهی ات کردی ؟! این گذشت ازکجا می آید؟! این ایثار سرچشمه اش کجاست؟! با هزاران آرزو برای جوان رعنایت ، آنگاه که خبر فرزندت را آوردن و تو ماندی و یک دنیا ازخاطراتش، صبوری را از که به ارث بردی که خم به ابرو نیاوردی!؟ راز راضی شدن به یک خبر حتی به یک پلاک و سالها انتظار ماندنت درچیست؟! چقدر دلم میخواهد بگویم ، نه فریاد بزنم که: " ای مردم دنیا! ما به جای سند هایی که ننگش سالهاست دامن بی تربیتی نسل هایتان راگرفته است، سندهای پر افتخاری را داریم که دامنشان معراج گاه مردانی ازجنس هاست.❣ ما برای تربیت نسل آینده مان، را مُدرس تعلیم و ترییت مان می کنیم تا درس ، مقاومت و شهادت را به جایِ سازش و به فرزندانمان دیکته کنیم.🌷 ارسالی از: ما از جنس سلیمانی هایم🌺 💔 🌷 @Karbala_1365
🍂🌾 🌾 🕊 ❣❤️ 🕊 🍃🌴 🕊آیت الله موسوی همدانی مهمان ما بودند. نماز را به امامتش خواندیم و بعداز نماز ایشان سخنرانی کردند و سخنرانی را کشید به سمت و سوی روضه...✨ یکی یک عطری هم قبل از نماز به بچه ها هدیه داده بود و بچه ها هم از آن عطر به خودشان زدند.🌸 صحبت هایش که رفت به سمت و سوی روضه سخنرانی را سپرد به فرمانده مان. حاج کریم هم در همان حال گریه ای که بچه ها داشتند شروع کرد به لیست خواندن. یکی یکی اسم ها را میخواند. که به یکباره بین بچه ها در آن گریه ای که داشتند یک سکوت محضی حاکم شد که اگر بگم صدای قلب بچه ها شنیده می شد دروغ نگفته ام. همه نگران چشم و گوش بستند به فرمانده، که خدایا نکند اسم من در این لیست نباشد. اسمها که تمام شد آن تعدادی که انتخاب شدند، ناخودآگاه شد ❣72 نفر ❣…🕊 اسم هرکسی که خوانده میشد یک آه خوشحالی می کشید و شروع میکرد گریه کردن. اسم من هم خوانده شد و من نیز برای شرکت در عملیات انتخاب شدم. 🕊 بعد ازآن حاج کریم توضیحاتی را راجع به عملیات دادند.. عملیات فرداشب بود یعنی سوم دی ماه ١٣٦٥ و دلهای منتظر در تلاطمی با خداوند افتاد و از آن پس هرکسی گوشه ای را برای خود خلوت کرد و به نوعی با خدای خودش راز و نیاز میکرد...✨ زیرا فرداشب در عملیاتی بنام ٤ ، لحظه عروج خیلی ها بود… لحظه عروج غواصهایی که در سینه هاش دلی بزرگ همراه با شجاعت، ایثار ، و قرار گرفته بود.... ❤️❣ یادشهدای ٤ گرامی.🌾🍂 🕊 🌺راوی:آزاده وجانباز 🕊 🌼: گلچین های از روایتگریها 🕊 تنهاکانال معرفی ۴🌾 @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌹تصویری دیده نشده از شهید حاج قاسم سلیمانی و #شهیدمدافع_حرم #محمدجنتی... #پیکرمطهر این شهید آذربای
🔰اگر با دوربینِ انصاف اندکی به اطراف نگاه کنی می بینی که هنوز هم ادامه دارد. سرفه هایی که قصه ی جنگ را برای تداعی می کند 🔰 که چرخ هایش، روزگاری را حکایت میکند که رزمنده ای دست و پایش را برای حفظ این به ودیعه گذاشته است 🔰درمیان چشمک ستارگان🌟 شهر، رویای صادقه ای که دل خوشی است. 🔰در کوچه پس کوچه های بی کسی، سنگ قبر بانام مونس روزهای تنهایی مادری است.. 🔰در محله ی ، چشم هایی است که هنوز هم به در ِخانه دوخته شده تا شاید از عزیز سفرکرده خبری شودکمی آنطرف تر مردی با ایمان کوله پشتیِ بر دوش با کاسه آبی بدرقه می شود به مقصد . 🔰"محمد جنتی" هر چه داشت در طبق گذاشت و فدای کرد. مدافع بود هم برای حرم هم برای قلبش. شهادتش دل هیئت و زینبیون و حیدریون را سوزاند. حاج حیدرِسوریه شهید و شد .شاید هم میخواست قلبش را در آنجا جا بگذارد. 🔰توسل به (ع) سبب شد بعد از دوسال پیکرش بر گردد. و دلتنگی های فرزندانش کمی تسکین یابد. این روزها خانواده اش با نبودنش در کنار جامانده زندگی می کنند. 🔰ترکش های زخم زبان عده ای، دلِ داغدار خانواده را می سوزاند✨ هنوز هم جنگ ادامه دارد... @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
خداحافظ ای چاه ها ...💔🍂 @Karbala_1365
💢تحيّر بشريت در برابر علي عليه‌السلام 🕊 ؟! به راستي او كيست كه همگان محو كمالات و صفات اويند؟ او كيست كه بعضي در مقام تمجيد او از حد فراتر رفته و او را خدا خطاب كرده‌اند و برخي ديگر درمقام دشمني در برابر ايشان برخاستند. او كيست كه دشمن مكارش - عمر و عاص- در مقام تمجيد او مي‌گويد: علي در بين مردم مانند در بين خاكستر بي‌ارزش است. 🕊علي_كيست؟! آيا انساني را سراغ داريد كه در روز،مانند شير به دنبال رزق حلال و رسيدگي به امور معاش مسلمين بوده و درشب از خوف درحال جان دادن باشد؛ به راستي علي عليه‌السلام نوري است كه در بطن انسانيت واين زمين خاكي نمي‌گنجدو اين بدن گنجايش نور الهي او را ندارد. «لوانزلناهذاالقرآن علي جبل لرايته خاشعاًمتصدعاًمن خشيه الله»آري بدن علي عليه‌السلام در حال انفجار بود؛ همان‌طور كه اگر آيات الهي در دل كوه خوانده شود، كوه طاقت شنيدن آيات قرآن را ندارد.علي عليه‌السلام كسي است كه شب‌ها را به عبادت و با خداي خويش مشغول بودو دعاي معروف مناجات كوفه حاكي از سوز دل آن حضرت و مقام و رتبه‏ اعلاي او مي‌باشد.  🕊 ؟! علي عليه‌السلام كسي است كه در اوج قدرت فرمانروايي، خود را با نان جو و نمك سير مي‌كرد. او كسي است كه حكمران خود(عثمان بن حنيف) رابه دليل شركت در مجلس اغنيا مواخذه مي‌كند. آري، علي عليه‌السلام عمل به تظاهر نمي‌كرد؛ بلكه وجودش با حق اتصال و پيوند خاصي داشت. همچو او كيست كه درجنگ‌ها بازوان پيغمبر(ص) باشد و در خطاب به او بگويد: "لافتي الاعلي لاسيف الاذوالفقار" شجاعتش بس وصف‌ناپذير است، زره او پشت نداشت و در جواب اين عمل مي‌گفت كه هيچ‌گاه پشت به دشمن نمي‌كنم تا دشمن بتواند برمن از پشت غلبه كند. آري كيست مانند او، كه هدف از شمشير زدنش فقط رضاي حق باشدو براي اينكه كارهايش درجهت حق اعتلا يابد، عمر بن عبدود را به دليل خشم خود نمي‌كشد و صبرمي‌كند تا خشمش فرو نشيند و بعد او را به هلاكت مي‌رساند؛ آري « از علي آموز عمل ». 🕊 ؟! او كسي است كه شب‌ها، هنگام تاريكي قدم در كوچه‌هاي پر فتنه و خيانت كوفه مي‌گذاشت تا مبادا يتيم و مستضعفي گرسنه بخوابدو چيزي براي خوردن نداشته باشد و عمل را آنقدر پنهاني انجام مي‌داد كه مردم تازه پس از آن حضرت، فهميدند چه كسي طعام را به و يتيمان مي‌رسانده است؛ در حالي كه خود به نان و نمك و كفش وصله‌دار بسنده مي‌كرد. 🕊 ؟! او كسي است كه اگر آفريده نمي‌شد، كسي لياقت همسري (س) را نداشت.او كسي است كه فرزندي تربيت كرد تا خاندان و ياران خود را فداي حق كند و خود نيز به مقام " " و به مقام مطمئنه رسد و سوره‏ فجر خطابي به او باشد.(ياايتهاالنفس المطمئنه) 🕊 ؟! او كسي است كه در مكتبش شاگرداني را تربيت كرد كه تا پاي جان در راه حق استقامت ورزيدند. شاگرداني داشت همچون مالك، ، ميثم تمار، مقداد و... كه هر كدام خود بحر معرفتي بودند كه هركس را ياري غوطه‌ور شدن در امواج اين درياها نيست. 🕊 ؟! در كمال صراحت از مظلوميت خود مي‌گويد: "به من به اندازه‏ ريگ‌هاي بيابان و كرك‌هاي بدن حيوانات ظلم شده است.💔🍂 " آري، جز او چه كسي مي‌تواند در برابر غصب خلافت الهي كه حق اوست براي حفظ اسلام و شوكت آن سكوت اختيار كند و 25 سال خانه‌نشين شود.💔 آري، همچو او كيست كه علامه‏ي اميني براي اثبات اينكه و اميري بر مسلمين، حق علي عليه‌السلام است، چهل سال زحمت بكشد و خون دل خورد؛💔 صدق گفتار كلام اوست كه مي‌فرمايد: "براي نوشتن الغدير ده هزار جلد كتاب خطي را مطالعه كرده و به صدهزار جلد مراجعه‏ مكرر داشته‌ام. 🕊 ؟! او كسي است كه درمنبر وعظ و سخنراني، سخنانش به جان نفوذ مي‌كرد و موجب روشنايي دل و جان مي‏گرديد ودليل آن شد كه آن را جمع‌آوري كند ولقب به آن دهد و ديگران آن را ( برادر ) نامند. آري، واقعاً علي عليه‌السلام را نتوان شناخت كه اگر (ع) را كس بشناسد، انسان كامل راشناخته است. كجاست آن ظرفي كه گنجايش وجود علي عليه‌السلام و ولايتش را داشته باشد؛ وجودي كه ولايت علي عليه‌السلام رابپذيرد و سر تعظيم در برابر ولايت اوبه زير آورد؟ درآخر به گفته‏ي يك نويسنده‏ي مسيحي پيرامون علي عليه‌السلام اكتفا مي‏كنيم: «همه‏ي كمالات انساني و تمامي عناصر فضيلت دروجود (ص) و بهترين بنده‌اش علي بن ابي‏طالب مجسم شده است." 👆 …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
اینکه قلم به دست گرفته ام تا به اولین و آخرین خود اقدام کنم،، شوق بر حلقه زده است.. لحظات شورانگیر و روحانی است در هر یک از برادران نور صمیمیت و نمایان است.. گوی اینان به سوی نمی روند که نیست حیاطی هست جاودانه.. است از نو زیستی هرچند که مرا لیاقت چنین نیست ولی زمزمه میکند،، (الهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک) در تلاطم است گوی این روز است صدای هنوز به گوش ها می رسد و وجودم ندایی بر می خیزد -خمینی با این فانوس خاموش با نور روشنی تازه می بخشد و به سوی معبود می گیرد.... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 ۱۳۴۴ ۶۵/۱۰/۴ ۴ 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365
پیکر شهید نیاکی که نخستین دست بسته ای بود که پیکرش پس از ، و شناسایی شد ، 🕊🌾🕊🌾🕊🌾🕊 همه را در اندوهی غرق کرد . این نوزده ساله و همرزمانش ، چقدر مظلوم شده بودند. برادرش در توصیف اخلاق و رفتار منصو می گفت با وجود آنکه سن زیادی نداشت، خصوصیاتش کم نظیر بود .نماز را مرتب می‌خواند و اول وقتش ترک نمیشد ✨✨✨🌸🌸🌸🌸 . صبور و با ، نمونه کامل یک مؤمن واقعی. او به خاطر حضرت زهرا(س) خودش هم به گمنامی‌ علاقه داشت و مدت‌ها هم بدون مزار مفقود ماند. 📎📎📎 پیدا شدنش هم شاید برای ثبت مظلومیت رزمندگان اسلام در تاریخ بود. در فعالیتهای درسی و آموزشی ، هنر خوشنویسی و نقاشی و هنرهای رزمی و موفق بود. با شانزده سال سن، راهی شد و جان شیرینش را بر سر پیمان گذاشت. منصور که از لشکر ۲۵ کربلا بود، سرانجام در عملیات ۴ به فیض رسید. 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365
مقدمه‌ی است و عروج بدون ممکن نیس دفاع_مقدس🌹
💠 بعد شما اخلاص رفت و اختلاس آمد ...! .   ⊰❀⊱ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄