eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
867 دنبال‌کننده
18هزار عکس
2.6هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌷 ❣زخم بچه ها را با گونیهایی سنگر که خودمان دوخته بودیم ، می بستیم و من حتی خودم لباس تنم از جنس گو
💔 🍂 🌾 🍂 🍂 🌾 🍂 🌾🍂 🍂 🍁 ..🍁 🌸صفحه اول 🍂 ... 🍂🌸🍂 🌷در مورد مریضی که در شایع شد، اولین بار در یازده روزی که ما در بودیم اتفاق افتادهیچگونه مراقبت پزشکی و رسیدگی بهداشتی وجود نداشت به همین دلیل اولین مریضی ها بوجود آمد. به این دلیل که بچه ها زخمی بودند، خورده و دست و پا شکسته زیاد داشتیم و هیچ امکاناتی برای مداوا وجود نداشت. زخم بچه ها را با گونیهایی سنگر که خودمان دوخته بودیم ، می بستیم و من حتی خودم لباس تنم از جنس گونی دوخته بودم. به همین دلیل و در اثر همین مشکلات بچه هایی که بودند روز به روز ضعیف ترمی شدند. بعد بچه ها را به منتقل کردند که این زندان سلولی بود. مثل ساواک قدیم خودمان. وقتی بچه ها را وارد زندان کردند در اتاقهایی دو در سه، و یا سه درچهار قرار دادند و درب سلولها را می بستند. صبحانه ای که می دادند باید بین خودمان تقسیم می کردیم و به صورت مایع بود اسمش بود. نان هم که می دادند اصلا کفافمان را نمی داد و سطلی داشتیم که در آن آب می ریختند و چون همگی بودیم سریع آب را می خوردیم و همه بی آب می ماندند. ضعف بچه ها و نبودن غذای کافی همه این عوامل باعث عفونت داخلی بچه ها می شد...👇👇👇
سنگر #خوب و قشنگے داشتید.. ☘ما هم #سنگری مےخواهیم ڪه در امان‌مان بدارد از آنچه #تیر شیطان... ❣🇮🇷 روزتون شهدایی
🌷 اولین شهید تفحص شده در که بود؟ 🔰 ۱۶ ساله بود و روزهای پایانی سال که برای اجازه از مادر به خانه آمد و گفت که می خواهد برود. مادر که رفتن برای همیشه را از چشم های فرزندش خوانده بود، از او خواست تا چند وقت دیگر صبر کند که امتحان هایش نصفه و نیمه نماند و مهرداد سر تسلیم فرود آورد و برای ۴۰ ـ ۵۰ روز دیگر ماند تا دل مادر را به دست آورد. 🔰بیست و یکم اردیبهشت سال ۶۱ بود و این بار دیگر مهرداد باید می رفت، چند روزی بود که از شروع عملیات می گذشت، نگاهش بوی رفتن می داد و به دل مادر برات شده بود که این آخرین دیدار میان او و مهرداد است. عملیات به خوبی پیش می رفت و نهایت امر خرمشهر پیروز شد و دل همه ایرانیان شاد. چند روزی گذشت که خبر شدن مهرداد به مادر رسید. او برای یافتن فرزندش همه جا را زیر پا گذاشت اما هیچ نشانی از مهرداد نیافت که نیافت. 🔰سال ها گذشت، جنگ تمام شد، بچه ها برای پیدا کردن دوستان و رفیقانشان خود را مهیا کردند، جمعی خود را به کناره نهر خین رساندند، کانال ها، مین ها، سیم خاردارها همه و همه بوی روزهای با هم بودنشان را می داد. معبری پر از مین در مقابلشان خودنمایی می کرد، یاد شب های عملیات در ذهنشان رژه می رفت، باید دوباره خط شکن می شدند، یک به یک مین ها را خنثی می کردند و مدام به هم تذکر می دادند که مراقب باشند، نکند مینی منفجر شود. 🔰.. پیشانی بند یا مهرداد خودنمایی می کرد درست پیشانی اش را نشانه گرفته بود، نیمی از پیکرش زیر خاک و نیمی دیگر بر روی آن... یک کارت شناسایی، اندکی پول و تکه کاغذی که بر روی آن نوشته شده بود: اگر یک کارت شناسایی، اندکی پول و تکه کاغذی 📄که بر روی آن نوشته شده بود: اگر شهید شدم با این شماره... تماس بگیرید و به خانواده ام خبر دهید، محتویاتی بود که در جیبش یافت شد. 🔰هشت سالی از شهادت مهرداد می گذشت و او اولین شهیدی بود که پیکر مطهرش بعد از جنگ در شلمچه پیدا شد. خبر به گوش رسید و انتظار هشت سال و چهار ماه و ۱۶ روزه اش به پایان رسید. حالا دیگر دلتنگی هایش را به قطعه ۲۶ بهشت زهرا(س) می برد و خود را آرام می کرد... 🌷 @karbala_1365
از۱۲سال شناسایی شد ✨✨✨✨ *🌹 : ۲۰ / ۶ / ۱۳۴۸ : ۴ / ۱۰ / ۱۳۶۵ -تولد: نجف اشرف :اصفهان #ام الرصاص 🕊🕊🕊🕊🕊 🌹شهید معروف به حسن آمریکایی، سر طلا) بیسیم‌چی گردان لشکر (ع) بود.📞 فرمانده‌شان میگویید← «من و حسن در طول همیشه در کنار هم بودیم 🌾🌾🌾🌾🌾🌾 ، به دلیل های مسلسل وار دشمن💥، وسط آب بودیم، یک لحظه متوجه شدم سیم گوشی کشیده شده📞. برگشتم دیدم به پشت روی افتاده🥀 برش گرداندم؛ *دیدم یک تیر توی پیشانی خورده است ولی هنوز یک کم می توانست کند. از من خواست کمی از این خون ها را به بمالم. تا آمدم این کار را انجام دهم، *یک تیر به سینه اش خورد و همان لحظه به رسید 🚤🚤 .🕊️ تا آمدم به عقب برش گردانم، خودم هم خوردم🥀 *و را آب برد.» او بعد از #۱۲ سال پیدا شد🕊️ های از ماندن زیاد در آب ، ای شده بودند ولی چون بود و در لباس مخصوص که تجزیه شدن در آن به راحتی امکانپذیر نیست💫 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 تمام هایش داخل همین لباس مانده بود؛ حتی و و ساعتش* این گونه بود که بعد از #۱۲ سال در پدرش در روز به بازگشت🕊️🕋 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🌾🌾🌾🌾 *شادی روحش صلوات*💙🌹 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365
ای همیشه بی‌خبر می‌آیی یک روز به شکل در می‌آیی امروز تو شمشیری و فردا قطعا در قالب یک سه پر می‌آیی... (ع)🥀 💔 ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄