eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
1.1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
3هزار ویدیو
53 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
  ارادت ویژه ای به چهارده معصوم بویژه (س)، امام رضا(ع) و (عج) داشت♥️ بطوری که در ایام زیارتی امام رضا(ع)، در هر جایی که بود، خود را به مشهد می رساند در حد یک شبانه روز به زیارت می پرداخت. حاج مجید بنی فاطمه نقل می کنند که شهید در هیئت ریحانه الحسین(ع) توسل و ارادت خاصی به امام زمان(عج) داشت و در این هیئت با دوستان خود پیرامون این موضوع به گفت وگو می پرداختند و در مسجد جمکران نیز در درس استاد تهرانی حضور پیدا می کرد و در فرصت هایی که پیش می آمد در هیئت حضور پیدا می کرد. 🌿 تعریف می کرد که شهید به خواب اش آمده و گفته است: برای زمینه سازی امام زمان(عج)، تنها شعاردادن کافی نیست  باید حرکت کرد و در عمل ارادت خود را نشان دهید. شهید مدافع حرم (رسول) 🌹 @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
❣🕊 از راست شهیدان: #محمدحسن‌اکبری🕊🌹 #رضاساکی🕊🌹 #امیرطلایی🕊🌹 #شهادت هرسه: #عملیات‌کربلای٤🌾 🌾🕊 #تنهـ
♥️🕊 👣 •••• 🍃اوایل سال ۶۵ آمد و سری به ما زد. نمی‌گفت که به کدام گردان رفته. تااینکه خودم پرسیدم: کدام گردان هستی؟ گفت : . گفتم چرا غواصی؟!😳 گفت : که گفته‌اند هرکسی شنا بلداست بیاید گردان غواصی. من هم رفتم...😌 گفتم شنا بلدی ربطی ندارد که بروی غواصی!! گفت : خب آموزشمان می دهند. گفتم: پس خدا رحمتت کند...😂 👣 سخت بود. هرکسی شجاعت ، صبر و توانائیش را نداشت. جثه قوی را می‌طلبید که محمدحسن تمام اینهارا داشت. 🍃از بزرگتربودم. بچه ساده و صادقی بود و از همان اول صفای خاصی در وجودش نقش بسته بود. از همان کودکی‌اش که در روستایمان بودیم.✨ دانشگاه که کنکور داد با رتبه دوهزار پزشکی قبول شد. برایش تعیین رشته کردم و زدم ، دانشگاه شهیدبهشتی ، رشته‌پزشکی... ولی رتبه نیاورد، چون ۲ دانشگاه اصلی را زده بودم. یکی دانشگاه یکی‌هم تهران. همان سال 65. 🍃محمدحسن در پیش ما زندگی میکرد و در همین‌جا هم درس و مَشق را ادامه داد. رشته تجربی در دبیرستان نمونه شریعتی ، در منطقه ما در تهران نمونه بودو این رتبه منطقه یک‌اش بود... 👇👇👇
👆👆👆 🍃هفت_هشت سالی پیش ما در تهران زندگی کرد . از اول راهنمایی تا دبیرستان... او در کنار من بزرگ میشد و من نمیدانستم روح او از جسمش خیلی بزرگتر شده است و عشقی آشنا اورا صدا می‌زند و به دنبال خود می‌کشد و در آخر در خودش غرق میکند...🕊♥️ سن و سالی نداشت و باهمان سن کمش وارد شد.✨ جبهه را از دبیرستان شروع کرد.🌸 چند ماه بود و بعد رفت و عشق همچنان اورا صدا میزد تا اینکه نوبت رسید به عملیات ٤....❣ و کسی نمیدانست کربلای٤ قرار بی قراری‌های او میشود...❣ 🍃در جزیره مجنونِ ۲۰ شهریور شرکت داشت... از شب تا صبح در آب غواصی کرده بودند. با آن بیان زیباو دلنشینی که،داشت برایم تعریف کرد که چطور از شدت سختی یکی از همرزمانش در همان جا در مسیری که می‌رفتند شد...🕊🌹 گفت: دم صبح رسیدیم و سنگرها را فتح کردیم و از این طرف نیروها که آمدند می‌خواستند باهم دست بدهند که نتوانستند. قرار بود از آنطرف زمینی هم دست بدهند با ما , که ما ازآب رفته بودیم , که نتوانستند و ما برگشتیم عقب...👣 🍃بعد ازآن وارد گردانی بنام شد. همان گردانی که اورا برای همیشه جاودانه کرد...✨ بی‌قراری‌اش بیشتر شده بود. هرچه به عملیات نزدیکتر می‌شدند روح بزرگ بزرگتر میشد.. چهره زیبا و قد بلندی داشت که کم کم نورانیت خاصی در چهره‌اش جلوه‌گر شد که خبراز اتفاقی خاص را میداد... صدایی که صدایش کرده بود، خوب اورا خودش کرده بود که آرامش نداشت...✨ 🌾 ۴ که آغاز شد نمیدانم چه معامله‌ای با معشوق خود کرده بود که اورا یکجا برای خودش برد...🕊♥️ 🌾در شب سوم دی ماه به آب زدند. 👣 عملیات لو رفته بود اما باید در هر شرایطی به قول خود وفا میکردند..💕 ماندند ، جنگیدند و ما را تاابد مدیون خون خود ساختند...🌷 🍃بعداز عملیات فهمیدم که محمدحسن چه عشقی به معشوقش داشته که حتی ذره‌ای از پیکرش هم برای ما نیامد و برای همیشه مهمان ماند...🕊🌹 ✨ حالا روح بلندش سالهاست در آسمان آرام گرفته و از آن سوی اروند نظاره‌گرِ ماست...🕊 تا همیشه ، تنهامزار آبی او شد...❣❤️ 💔شهدا خیلی غریب‌اند بخصوص ٤.. و این است...❣ ؛ تولد: شهادت: ۴ 🕊 .... 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
شهید محمدحسن اکبری  🌷🍃  🍃           🌾شهدا خیلی غریب اند بخصوص شهدای . ✨پیکرمحمدحسن هنوز نیامده برای ما. و پیکرش همچنان است. در روستایمان سیدشهاب به دنیا آمد. اما در تهران پیش من زندگی میکرد. ۷_۸ سالی میشد .  از اول راهنمایی تا دبیرستان. جبهه را از دبیرستان شروع کرد. اینجا هم رشته تجربی در دبیرستان نمونه شریعتی نمونه بود. در منطقه نمونه در تهران کنار ما.  و این رتبه منطقه یکش بود.  دانشگاه هم که کنکور داد و قبول شد رتبه اش دوهزار شد. انتخاب های بالا زده بود ولی پزشکی های  قبول نشد اماچون رتبه اش خوب بود می توانست رشته های خوب دیگر یا رشته های دیگر پزشکی را شهرستانها قبول شود.. محمدحسن چند ماه بود بعد رفت و بعد از آن رفت برای عملیات و در گردان و درهمین عملیات شد.   شهیدمحمدحسن اکبری هست که کربلای چهاریه و اهل تویسرکان و مفقودالجسده. محمدحسن و شهید ساکی خیلی باهام رفیق بودن تو جبهه تاحدی که محمد هم مثل رضا موهاشو کوتاه میکرده. قد هر دوتاشونم یچیزی حدود دومتره.. البته قد بلندترینشون حاج کریمه که اولین باری که دیدمش گفتم ماشاءالله قد😂   ⊰❀⊱ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄