هدایت شده از مجمع عالی حکمت اسلامی
#گزارش #نشست_تخصصی
⬅️نشست علمی با موضوع «حرکت حبی و حرکت جوهری و ادله آن در آثار علامه حسن زاده آملی»
🔰حجتالاسلام والمسلمین مصطفی پور؛ استاد حوزه علمیه در نشست علمی گروه #عرفان به بحث حرکت حبی و جوهری و ادله آن از منظر مرحوم علامه حسن زاده آملی پرداخت که سخنان وی به شرح زیر است:
🔸تجدد امثال، پایه و اساس #حرکت_جوهریه است. یکی از عناوینی که معمولا در آثار عرفا با آن برخورد میکنیم علاوه بر مسئله تجدد امثال، مسئله حرکت حبی است که به گفته برخی، #ابن_عربی آن را ام الحرکات و پایه و اساس همه حرکات حتی تجدد و تبدل امثال دانسته است.
🔹اصل این مسئله از سوی عرفا مطرح شده است و اساس حرکت حبی هم از حدیث قدسی پیامبر(ص) گرفته شده است که فرمودند: من گنج مخفی بودم و دوست داشتم شناخته شوم لذا خلق را آفریدم تا مرا بشناسند.
🔸حرکت حبی از منظر #علامه_حسن زاده عام است و شامل مجردات و غیرمجردات میشود ولی حرکت جوهری مختص جهان ماده و طبیعی است لذا ایشان از قید حرکت جوهری طبیعی استفاده کرده است.
🌐مطالعه مشروح گزارش این نشست
#مجمع_عالی_حکمت_اسلامی
🆔@hekmateislami
کانون علمی منطق و فلسفه (شیراز)
💢🔰 کرسی ترویجی نقد نظریه یکسان انگاری عرفان با نگاه هنری به الهیات و دین ارائه کننده: 🔸دکتر علی
65b79491afc85-9-1402-.mp3
27.9M
کرسی ترویجی
نقد نظریه یکسان انگاری عرفان با نگاه هنری به الهیات و دین
🎙ارائه کننده:
🔸دکتر علی شیروانی، دانشیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه؛
🎙ناقدین:
🔸دکتر قاسم کاکایی، استاد دانشگاه شیراز؛
🔸دکتر نرجس رودگر، استادیار جامعه المصطفی العالمیه؛
🎙دبیر علمی:
🔸دکتر محمدهادی توکلی، عضو هیات علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
#کرسی
#عرفان
📍 گروه پژوهشی #حکمت_طبیعی با همکاری فرهنگستان علوم پزشکی ایران برگزار میکند:
🪞 نشست:
شرح کلیات القانون في الطب قطبالدین شیرازی؛ میان فلسفه و پزشکی
🎙 دکتر فاطمه سوادی، مؤسسه مطالعات اسلامی، دانشگاه مکگیل کانادا:
زمینههای تاریخی تألیف التحفة السعدية از زبان مؤلفش
🎙 دکتر اسامه عشرت، دانشگاه مریلند ایالات متحده:
مباحث فلسفی پیرامون بخش «موضوعات طب» کتاب قانون ابنسینا، از فخرالدین رازی تا قطبالدین شیرازی
🔸 دبیر علمی:
دکتر حامد آرضائی، دانشگاه علوم پزشکی ایران
🕰 زمان: سهشنبه ۱۰ بهمن ماه، ساعت ۱۸
🌐 https://www.skyroom.online/ch/farhangestan/hekmat
#قطب_شیرازی
#القانون_في_الطب
🌾 @naturalphilosophy
هدایت شده از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
🔸نشست علمی عرفان اهلبیتی در ادعیه رجبیه و شعبانیه
🔰 گروه عرفان و معنویت پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه برگزار میکند:
💢 با حضور اندیشمندانی از کشور گینه
🎙 با ارائه:
#محمدجواد_رودگر
#علی_فضلی
⏰ یکشنبه ۱۵ بهمن ماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۰
🏢 قم، تالار معرفت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
🔍 مشروح خبر👇
🌐 iict.ac.ir/rajabieh
#نشست
#عرفان_اهل_بیتی
#روابط_بین_الملل
🆔 @iictchannel
🪐💫🔭
📖 اختیارات مظفری
🖋 قطب الدین شیرازی
▪️ تصحیح و پژوهش: امیرمحمّد گمینی
#نجوم
#قطب_شیرازی
🌾 @naturalphilosophy
20101207133851-19.pdf
173.8K
پیامدهای فلسفی قضایای گودل
سید مجید ظهیری
#مقاله
#فلسفه_ذهن
مفاهیم فلسفی - شماره ۸
📌 استدلال [Argument]
به دست آوردن یک گزاره (نتیجه) از یک یا چند گزاره (مقدمه) را استدلال میگویند که هدف آن، ارائه دلایلی برای باور به صدق نتیجه است. به طور کلی، استدلالها به دو نوع قیاسی و استقرایی تقسیم میشوند:
📍استدلال قیاسی معتبر [deductively valid argument]
استدلالی است که اگر همه مقدمههای آن صادق باشند، آنگاه نتیجه آن ضرورتا صادق است. به عبارت دیگر، محال است تمام مقدمههای استدلال صادق، اما نتیجه آن کاذب باشد.
مثال:
مقدمه ۱: اگر شهروز بدهی خود را پرداخت نکند، طلبکاران از او شکایت میکنند.
مقدمه ۲: شهروز بدهی خود را پرداخت نمیکند.
نتیجه: پس طلبکاران از او شکایت میکنند.
📍استدلال استقرایی قوی [inductively strong argument]
استدلالی است که نتیجه، از آنچه در مقدمات وجود دارد، فراتر میرود و صدق مقدمات، احتمال صدق نتیجه را افزایش میدهد.
مثال:
مقدمه: تیم ملی ایران شش سال پیاپی موفق به صعود به جهانی شده است.
نتیجه: پس به احتمال زیاد، تیم ملی امسال موفق به صعود به جام جهانی میشود.
📕 The Blackwell Dictionary of Western Philosophy [2004]
#اصطلاح
🔸🔸🔸
🌐 کانال معرفتشناسی
🆔 @epistemology_issues
652b8ed0431ed-9555-108-5.pdf
504.2K
#معرفی_کتاب مغز معنوی: علم و تجربه دینی
اثر اندرو نیوبرگ
ترجمه علی اکبر ضیایی
کانون علمی منطق و فلسفه (شیراز)
#معرفی_کتاب مغز معنوی: علم و تجربه دینی اثر اندرو نیوبرگ ترجمه علی اکبر ضیایی
اندرو نیوبرگ از پیشتازان علم عصبشناسی الهیات در دوره معاصر بشمار میآید. درسنامه پرفسور اندرو نیوبرگ تحت عنوان: The Spiritual Brain: Science and Religious Experience یکی از مهمترین آثاری است که در حال حاضر در رشته عصبشناسی الهیات تدریس میگردد و دانشجویان رشتههای مختلف چون عصب روانشناختی و عصبشناسی الهیات میتوانند از دروس این کتاب استفاده شایانی نمایند. نیوبرگ از معدود عصبشناسانی است که به اهمیت دین در سلامتی جامعه پی برده و تلاش میکند تا با اصول علمی و پزشکی بالینی درستی تعالیم معنوی را به اثبات رساند و تا آنجا تحقیقات خود را پیش برد که دینمداری را عامل حفظ نسل انسان از انقراض دانسته و بر اساس دادههای علمی و ژنتیکی آن را به اثبات رسانده است. وی دارای دیدگاهی مثبت نسبت به دین و معنویت است و تلاش میکند تا با استفاده از علم عصبشناسی دین را در خدمت بشریت معرفی نماید، گرچه وی مغز را عامل اصلی همه کارکردهای شناختی میداند. مغز از منظر فیلسوف الهی صرفاً ابزاری در جهت شناخت و نه عامل اصلی آن دانسته میشود. این کتاب نظریات این هصبشناس مشهور در حوزه فعالیتش است.
✅بخشی از کتاب مغز معنوی؛ علم و تجربه دینی:
برخی از عصبشناسان تجربههای اصیل دینی چون کشف و شهود، الهامات غیبی، ارتباط با عالم ماوراءالطبیعه از طریق تزکیه و تهذیب، تخلیه روح از جسد در اثر مراقبتهای شرعی، انفکاک از زمان و مکان و مانند آنها را تنها از دیدگاه مادی بررسی میکنند و از مبدأ الهی و عوامل ناشناخته ماوراءالطبیعه سخنی به میان نمیآورند، اما نیوبرگ دیدگاهی منصفانه نسبت به این مفاهیم دارد و هیچگاه حقیقت آنها را مورد شک و تردید قرار نداده و این امر را وظیفه متکلمان و علمای دینی دانسته است. از نکات مثبت این کتاب دیدگاه نیوبرگ نسبت به شخصیتهای دینی بزرگ در طول تاریخ است که نباید در باره آنان به این سادگی قضاوت کرد.
نیوبرگ بهعنوان یک دانشمند عصبشناس چندان علاقهای به ورود به مباحث فلسفی ندارد، اما ضمن بر شمردن فرضیات متعددی در خصوص منشأ اصلی ایجاد تجربه نزدیک مرگ چون تأثیرات مواد مخدر، هیپوکسی (کمبود اکسیژن در اعضای بدن)، و یا فعالیت اتونوم شدید معتقد است که احتمال خروج روح از بدن در تجربه نزدیک مرگ نیز وجود دارد. در هنگام مرگ رابطه بین روح و بدن بهاندازهای کاهش مییابد که فرد میتواند تجربهای متفاوت از تجربههای خود چون ملاقات با افراد خاص و دیدن موجودات ماوراءالطبیعی داشته باشد و همین تخلیه روح به انسان چنین بصیرتی را اعطا میکند که فرد پیش از آن تجربه نداشته است.
یکی از آسیبهای مطالعات نوروتئولوژی مسلم انگاشتن برخی از فرضیههای اثبات نشده است و معلوم نیست که برخی عصبشناسان مدرن بر اساس کدام دلیل و برهان عصبشناسان تجربه نزدیکی به خدا و یا وحدت وجود را صرفاً یک اختلال عصبی و یا امر کاملاً احساسی - و نه شناخت واقعی و یا مرحلهای از مراحل کمال هستی - میدانند. بر اساس مستندات دینی و دلایل برهانی و کشف شهودی ارتباط با خدا یک حقیقت از حقایق هستی و مرحلهای از مراحل شناخت و مرتبهای از مراتب کمال و هستی است و تنزل آن به یک امر احساسی منتج از کاهش فعالیت در بخشی از مغز با هیچ یک از براهین عقلی و کشف شهودی و تجارب عرفانی سازگاری ندارد. البته جای شکی نیست که در هنگام کشف شهودی و ارتباط با خدا تغییراتی فیزیولوژیک در سیستم مغزی انسان همچون کاهش فعالیت در لوب آهیانه یا منطقه جهتیابی مغز برای تشخیص مکان و زمان روی میدهد، اما تحقق چنین علائم فیزیکی به معنای این نیست که کاهش فعالیت مذکور علت تامه ارتباط انسان با خدا و وحدت وجود است، بلکه علائم مذکور معلول ارتباط با خدا است و رابطه عکس برقرار است.
نیوبرگ به عصبشناسان الهیات تذکر میدهد که تجارب دینی را بهطورکلی وارد حوزه آسیبشناسی نکنند، زیرا از منظر رواندرمانی ممکن است آنان فردی با تجربه و یا با باورهای ناشناخته و غیرعادی را بهعنوان غیرطبیعی بشناسند، اما باید توجه داشته باشند که اصولاً چه امری در حقیقت طبیعی و چه امری غیرطبیعی است و معیار تفکیک آنها از یکدیگر چیست؟ به نظر نیوبرگ تفکیک امر طبیعی از غیرطبیعی کار سادهای نیست، زیرا این امر با استانداردهای شناخته شده در هر جامعهای ارتباط دارد، بدین معنی که گاهی امری در یک جامعه طبیعی و در جامعه دیگر غیرطبیعی جلوه میکند و این بستگی به نوع نگرش هر جامعه به آن امر است.
کانون علمی منطق و فلسفه (شیراز)
#معرفی_کتاب مغز معنوی: علم و تجربه دینی اثر اندرو نیوبرگ ترجمه علی اکبر ضیایی
اگر شما در جامعه زندگی کنید که خیلی مذهبی است در آن صورت دینداری امری بسیار طبیعی شناخته میشود و اگر شما در جامعهای ضد دینی زندگی کنید، در آن صورت دینداری و تجارب دینی اموری غیرطبیعی و حتی مضر برای سلامتی انسان دانسته میشود؛ بنابراین چه کسی میتواند شنیدن صدا خدا را امری طبیعی (عادی) و یا غیرطبیعی (غیرعادی) بداند؟ وی معتقد است که از نظر روانشناسی یک فرد طبیعی میتواند دارای تجارب طبیعی و غیرطبیعی دینی باشد. وی با دیدگاه تقلیلگرایانه برخی از عصبشناسان بهشدت مخالف است و بر یافتههای یک گروه از نوروسایکولوژیستها در مرکز تحقیقات عصبشناسی رید وابسته به دانشگاه کالیفرنیا، لوس آنجلس، خرده میگیرد و آنها را خارج از چارچوبهای شناخته شده علمی میداند. این مرکز تحقیقات پا را فراتر از ارزیابیهای علمی گذاشته و به ارزیابی تعدادی از شخصیتهای معروف دینی و تاریخی پرداخته و در آنان "تشخیص" کارکرد نادرست مغزی داده است. از دیگر یافتههای مهم نیوبرگ در دفاع از شخصیتهای تاریخی دینی که برخی از عصبشناسان به جهل و یا غرض به آنان نسبت بیماری اسکیزوفرنی و یا صرع لوب تمپورال دادهاند این است که بیماریهای روانی عموماً مزمن و طولانی هستند، درحالیکه شخصیتهای تاریخی در مقاطع خاصی از زندگی تجربه دینی خاصی داشتهاند و این حالت در طول زندگی آنان تکرار نشده است، بنابراین حالتهای آنان به صرع شباهت نداشته است. بیماریهای روانی موجب کاهش کارکرد و تضعیف روابط اجتماعی میگردد، اما شخصیتهای تاریخی دینی همواره سبب افزایش روابط اجتماعی و شکلگیری بزرگترین جوامع منسجم انسانی بودهاند. بیماریهای روانی سبب نقص در کارکرد شناختی میگردد، اما شخصیتهای تاریخی دینی نهتنها نقصی در شناخت نداشتهاند، بلکه سخنان و آموزههای آنان رهگشای بسیاری از معماهای زندگی انسان در طول تاریخ بوده است و مکاتب فکری و فلسفی عظیمی بر اساس آموزههای آنان شکلگرفته است. از طرف دیگر دین بهطورکلی دارای منافع مثبتی برای انسان بوده است، اما بیماریهای روانی آثار مخربی بر شخصیت انسان داشتهاند، بنابراین بانیان اصلی این نوع تجارب دینی در طول تاریخ آثار مثبتی بر بشریت و بقا و ارتقای معنوی انسان داشتهاند.
💠 فضلیت شجاعت فکری
▪️شجاعت فکری به معنای این است که فرد در راه جستجوی حقیقت و اصلاح باورهایش، تنشها و مخالفتهای دیگران و گروهها را تحمل کند. برخی افراد، توسط گروههای ایدئولوژیک یا اجتماعی محکوم یا طرد میشوند. با این حال، شجاعت فکری به افراد این امکان را میدهد که در هنگام کشف دادههای جدید و اصلاح باورهای خود، در مقابل انتقادها و مخالفتها ایستادگی کنند و به راه خود برای کشف حقیقت ادامه دهند.
▪️ شخصیتهایی مانند نیکلاس کوپرنیک و گالیلئو گالیله نمونههای تاریخی از شجاعت فکری هستند که تغییرات عمدهای در طرز تفکر ما پیرامون ساختار جهان ایجاد کردند. کوپرنیک برای فهم جهان از ریاضیات کمک گرفت و گالیله تلسکوپ را برای مشاهده سیارات و ستارگان اختراع کرد. هر دو به این نتیجه رسیدند که زمین مرکز جهان نیست. اگرچه آثار کوپرنیک در زمان زندگی او منتشر نشد، اما گالیله در دوران اوج خود بود و دیدگاه خود را شجاعانه اظهار کرد. این نتایج، باورهای عمومی و مذهبی آن زمان را به چالش کشید و از سوی کلیسا در معرض انتقادها و مخالفتهای شدید قرار گرفت و گالیله به خاطر آن تحقیر، زندانی و تکفیر شد. با این حال، او توانست حقایقی که بدان رسید را شجاعانه اعلام کند. این امر، توسعه دانش و پیشرفت علم را تسهیل کرد و به شکلگیری دنیای مدرن کمک کرد.
▪️شجاعت فکری به معنای مقابله با موانعی است که در راه رسیدن به حقیقت قرار میگیرند. این موانع شامل فشارهای اجتماعی، ترس از انتقاد، تمسخر و تهمت، و محدودیتهای قانونی و سیاسی میشوند. با این حال، شجاعت بیانگر بیباکی و خودسری نیست که هر ایدهای را به هر شکلی مورد سؤال قرار دهد. در واقع، شجاعت فکری افراد را قادر میسازد تا از محدودیتهای ذهنی و اجتماعی آزاد شوند و به شواهد و اطلاعات جدید اجازه دهند تا آنها را به سمت حقیقت هدایت کنند.
📚How Do We Know? (2014)
🔸🔸🔸
🌐 کانال معرفتشناسی
🆔 @epistemology_issues
🔔 جایگاه تمدنی علامه ملاعبدالله بهابادی یزدی
👤ارائه دهندگان:
▫️ حجت الاسلام و المسلمین سید محمد عیسی نژاد
موضوع: رویکرد تفکر منطقی مرحوم علامه بهابادی در افق تمدن اسلامی
👤 دکتر محمدجعفر جامهبزرگی
موضوع: نقش اثار فلسفی و منطقی علامه بهابادی در تمدن سازی اسلامی
👤دکتر حسن عبدی پور
موضوع: نقش علامه بهابادی یزدی در ساخت تمدن شیعی
👤 دکتر علی صادق دقیقی
موضوع : جهانیسازی شخصیت و آثار علامه بهابادی یزدی
📆 سه شنبه 24 بهمن 1402
⏰ ساعت 10 به صورت آنلاین
لینک ورود به جلسه: http://dte.bz/ici
⚜️میزبان:
دبیرخانه کنگره بین المللی علامه بهابادی یزدی و مجمع عالی حکمت اسلامی شعبه خراسان
📁همکاران: موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و پژوهشکده اسلام تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
⬅️دبیرخانه کنگره بین المللی علامه ملاعبدالله بهابادی یزدی
🆔 @mollabdolla