بهمناسبت سالروز درگذشت ژیلبر لازار (۴ آوریل ۱۹۲۰ - ۶ سپتامبر ۲۰۱۸)، مترجم، زبانشناس، و استاد فقید زبان فارسی دانشگاه پاریس و مؤسسۀ ملی زبانها و تمدنهای شرقی
دستور زبان فارسی معاصر
ژیلبر لازار، مترجم: مهستی بحرینی، با توضیحات هرمز میلانیان (چاپ چهارم: تهران، هرمس، ۱۳۹۸)، ۳۳۴ ص (پالتویی)
دستور زبان فارسی معاصر نخستین دستورزبانی است که به زبان زندۀ نوشتاری و گفتاریِ امروز و گاه کاربردهای عامیانۀ آن پرداختهاست. این کتاب رویکردی زبانشناختی دارد و از این دیدگاه، با دستورزبانهای رایج متفاوت است. نویسندۀ آن، با نکتهسنجی و نگاهی بیطرفانه، ویژگیهای آوایی، صرفی، نحوی، و چگونگی شکلگیری واژهها را در زبان فارسیِ معاصر نشان میدهد و گاهی نیز نکاتی را طرح میکند که در دستورزبانهای پیش از او سابقه نداشتهاست. این کتاب در سال ۱۹۵۴ به فرانسوی نوشته شده و در ۱۹۵۷ در فرانسه به چاپ رسیده و سپس به قلم مهستی بحرینی به فارسی ترجمه شده و با حواشی سودمند دکتر هرمز میلانیان (زبانشناس) به زیور طبع آراسته گردیدهاست.
#کتاب_خوب_بخوانیم #دستورزبان
۱۴۰۲/۰۶/۱۶
سید محمد بصام
@Matnook_com
46.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بهمناسبت ۲۰ شهریورماه
زادروز استاد دکتر جلال خالقیِ مطلق
آلمان، هامبورگ، ۲۰۲۱
گردآوری و گزارش: زهرا مجیدینژاد
منبع: بنیاد فردوسی
#ادبیات
۱۴۰۲/۰۶/۲۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
«ئی» یا «یی»؟ مسئله این است!
۱) در فارسی، واژههای پایانیافته به â و o و u، در پیوند با i-، همراه با صامت میانجیِ y میآیند. این «ی»، در رسمالخط امروزی، بهصورت «یـ» نوشته میشود، نه «ئـ»:
- زیبا + «-ی»: زیبایی (نه زیبائی)
- خرما + «-ی»: خرمایی (نه خرمائی)
- مانتو + «-ی»: مانتویی (نه مانتوئی)
- رادیو + «-ی»: رادیویی (نه رادیوئی)
- دارو + «-ی»: دارویی (نه داروئی)
۲) واژههای عربیِ پایانیافته به «اء/ ـاء» نیز، در پیوند با i-، با دو «ی» و بهصورت «یی» نوشته میشوند، نه «ئی»:
- ابتدا + «-ی»: ابتدایی (نه ابتدائی)
- استثنا + «-ی»: استثنایی (نه استثنائی)
میدانیم که «ابتدائی» و «استثنائی» نادرست نیستند، ولی در رسمالخطِ امروزی پیشنهاد نمیشوند و بسامدی نیز ندارند. توضیح آنکه، با استناد به پیکرههای زبانی، بسامد واژهای مانند «ابتدایی» دستکم دوبرابر «ابتدائی» و بسامد «استثنایی» سهبرابر «استثنائی» است.
یادآوری:
اگر پس از این واژهها «ی» نکره بیاید، به این صورت نوشته میشوند: زیباییای، استثناییای.
#املا_رسمالخط
۱۴۰۲/۰۶/۲۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
وی در حال «پاچهخاری» است!
خار: بن مضارع فعل «خاریدن» (به معنای «خاراندن»)
پاچهخار: آنکه برای چاپلوسی و خودشیرینی، پاچۀ کسی را میخارانَد؛ آشمال*؛ خایهمال؛ متملّق؛ مَجیزگو
خوار: بن مضارع فعل «خوردن» («خواردن»)
گوشتخوار: ویژگی آنکه گوشت میخورَد
★ «آشمال» مرکب است از «آش» (= «آهار جامه») و «مال» (بن مضارع فعل «مالیدن») و به کسی گفته میشود که آش (یعنی آهار) را بر جامه میمالد. در برخی از شهرها، «آشمال» مَجازاً به معنای «پاچهخار» بهکار میرود و «آشمالی» به معنای «پاچهخاری».
یادآوری:
در ذیل فرهنگ بزرگ سخن (ص ۱۲۷)، «پاچهخار» بهاشتباه «پاچهخوار» نوشته شدهاست که باید در ویراست بعدی آن اصلاح شود.
#واژهشناسی
۱۴۰۲/۰۶/۲۱
سید محمد بصام
@Matnook_com
فاصلهگذاری «هیچ»
«هیچ» با واژهٔ پس از خود بافاصله نوشته میشود:
۱) هیچ گربهای برای رضای خدا موش نمیگیرد.
۲) .../ زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست (حافظ)
استثنا:
تنها این واژههای «هیچ»دار با نیمفاصله نوشته میشوند: هیچانگاری؛ هیچجا؛ هیچجور؛ هیچجوره؛ هیچچی/ هیچّی؛ هیچچیز؛ هیچیک؛ هیچرقم؛ هیچکاره؛ هیچکجا؛ هیچکدام؛ هیچکس؛ هیچکی؛ هیچگاه؛ هیچگرایی؛ هیچگونه؛ هیچطور؛ هیچوپوچ؛ هیچوقت؛ هیچیک؛ هیچیکی؛ هیچچیندار/ هیچّیندار.
یادآوری:
این عبارتها، که گروههای نحوی از نوع حرفاضافهایاند، بافاصله نوشته میشوند: از هیچ لحاظ؛ از هیچ نظر؛ به هیچ رو(ی)؛ به هیچ عنوان؛ به هیچ وجه؛ بی هیچ ... .
#فاصلهگذاری
۱۴۰۲/۰۶/۲۶
سید محمد بصام
@Matnook_com
یک نکتهات بگویم!
«*بیهیچ ...» واژه نیست که با نیمفاصله نوشته شود، بلکه یک گروه حرفاضافهای در نقش قید است و بنابراین کاملاً بافاصله نوشته میشود: بی هیچ گزندی، بی هیچ کلامی، و ... . این گروه تشکیل شدهاست از «بی» (حرف اضافه) + یک گروه اسمی: «هیچ» (صفت) + اسم (که معمولاً یک «-ی» نکره هم در پایانِ اسم افزوده میشود).
#فاصلهگذاری #دستورزبان
۱۴۰۲/۰۶/۲۶
سید محمد بصام
@Matnook_com
دربارۀ «غیر» در فارسی
۱) واژۀ عربیِ «غیر» به معنای «دیگری، دیگران، یا بیگانه و غریبه» است: مجازات فروش مال غیر در قانون اسلامی (از یک متن حقوقی)؛ همه از دست غیر ناله کنند/ ... (سعدی).
۲) در فارسی، «غیرِ» (اسم + نشانۀ اضافه) دو کاربرد دارد: حرف اضافۀ مرکب؛ پیشوندوارۀ منفیساز.
۲-۱) حرف اضافۀ «غیرِ»، به معنای «جز، بهجز، و علاوهبر»، با واژۀ پس از خود بافاصله نوشته میشود: غیرِ من و تو، کسی در خانه نیست. (از اینترنت)؛ .../ دل سرگشتۀ ما غیرِ تو را ذاکر نیست (حافظ).
یادآوری:
«بهغیرِ»، «غیراز/ غیر از»، و «بهغیراز/ به غیر از» نیز بهعنوان حرف اضافۀ مرکب بهکار میروند و به همین صورت فاصلهگذاری میشوند.
۲-۲) پیشوندوارۀ «غیرِ-» با واژۀ پس از خود صفت میسازد و معنای مخالف و متضاد به آن میدهد. کسرۀ این پیشوندواره خفیف است و تکیۀ واژۀ ساختهشده نیز بر روی هجای آخر آن قرار میگیرد. بنابراین همیشه با واژۀ پایهاش بیفاصله نوشته میشود. پیشوندوارهٔ «غیرِ-» در فارسی بسیار زایاست:
غیرآلی، غیراجتماعی، غیراختیاری، غیراخلاقی، غیرارادی، غیرارتشی، غیراصولی، غیراقتصادی، غیرانتفاعی، غیرانسانی، غیرایرانی، غیربهداشتی، غیرپزشکی، غیرپُلزن (non-bridging)، غیرتخصصی، غیرجنسی، غیرحرفهای، غیرحضوری، غیرخالص، غیردائمی، غیردرسی، غیردولتی، غیررسمی، غیرزمینی، غیرسالم، غیرسرّی، غیرسمی، غیرسیاسی، غیرشخصی، غیرشرعی، غیرشفاف، غیرشفاهی، غیرضرور، غیرضروری، غیرطبیعی، غیرعادی، غیرعاقلانه، غیرعرب، غیرعلمی، غیرعلنی، غیرعمدی، غیرعملی، غیرفارسیزبان، غیرفلز، غیرقانونی، غیرقطعی، غیرکافی، غیرکتبی، غیرلازم، غیرمادی، غیرمترقبه، غیرمتعارف، غیرمتناهی، غیرمُجاز، غیرمجرب، غیرمحسوس، غیرمذهبی، غیرمستقیم، غیرمسکونی، غیرمسلح، غیرمسئول، غیرمشروع، غیرمشهور، غیرمطمئن، غیرمعقول، غیرمعمول، غیرمعیار، غیرمفید، غیرمقدور، غیرملفوظ، غیرممکن، غیرمنتظره، غیرمنصرف، غیرمنطقی، غیرمنقول، غیرموجه، غیرنظامی، غیرنفتی، غیروارد، غیرواقعی، غیرواگیردار، غیرهمجنس.
یادآوری:
۱) گاهی بهجای «غیرِ-» میتوان از «نا-» استفاده کرد: «غیرمحسوس» > «نامحسوس»؛ «غیرممکن» > «ناممکن (/ ناشدنی)». گاهی نیز میتوان واژۀ دیگری جایگزین کرد: غیرمترقبه > ناگهانی/ نابههنگام.
۲) پیشوندوارۀ «غیرقابلِ-» نیز، که «غیرِ» در آن ترجمۀ پیشوند -in یا -un یا مانند اینهاست و «قابلِ» در آن ترجمۀ پسوند able- است، با واژۀ پس از خود صفت میسازد و با نیمفاصله نوشته میشود. اما بهتر است که از آن در فارسی معیار پرهیز کنیم و برای مثال، بهجای آنکه به زبان بوقلمونی بگوییم و بنویسیم «غیرقابلقبول» و «غیرقابلقسمت»، بگوییم و بنویسیم «نپذیرفتنی» و «بخشناپذیر».
۳) «غیرذلک»، به معنای «جز آن»، با همین املا و بیفاصله نوشته میشود. «غیره و ذلک» یا «غیر و ذلک» املای نادرستِ این عبارت است.
۴) «غیره»، که معمولاً در پایانِ جمله میآید، عبارتی عربی است که بهجای آن میتوان بهمناسبت از «جز آن(ها)»، «جز او»، یا عبارتهای مشابه استفاده کرد.
۵) ترکیب اِتباعی «غیرهمِیره» با نیمفاصله، عبارت «ولاغیر» بیفاصله، و «در غیر این صورت» کاملاً بافاصله نوشته میشود.
#فاصلهگذاری #دستورزبان
۱۴۰۲/۰۶/۲۸
سید محمد بصام
@Matnook_com
May 11
فرمول «کما*» در نگارش و ویرایش
★ ک: کوتاه؛ م: مفید؛ ا: اثرگذار
هر متنِ معیاری باید سه ویژگیِ کوتاهی و مفید بودن و اثرگذاری رو داشته باشه و متنی که اینها رو داشته باشه بهترین متنه، چون راحت خونده و سریع فهمیده میشه و خوبم در ذهن میمونه. هدف از نگارش و ویرایشم همینه و بس. حالا «کوتاه» و «مفید» و «اثرگذار» دقیقاً یعنی چی؟
۱) کوتاه یعنی «تا اونجایی که میشه» خلاصه بنویسیم و از درازگویی دوری کنیم. چطوری؟ اینطوری که اول هرچی به ذهنمون اومد، بیقیدوشرط، بنویسیم. بعد تا جایی که آسیبی به محتوا و معنا نزنه، از سروتهش بزنیم و حذف کنیم.
۲) مفید یعنی چیزی بنویسیم که بهدرد خواننده بخوره و به دانشش اضافه کنه. پس اگه میبینیم نوشتن یا ننوشتنِ مطلبی فرقی نداره، همون بهتر که ننویسیمش.
۳) اثرگذار یعنی محتوا و شیوۀ بیانش جدید و جذاب و متفاوت باشه، که در ذهن خواننده بمونه. همیشه هم قرار نیست کار خاصی بکنیم. گاهی همین که مطلبمون «مفید» و «کوتاه» باشه و «ساده» نوشته بشه، اثرگذاری خودشو داره. شیوههای دیگهای هم هست. مثلاً از تجربههای دیگران یا خودمون بگیم یا حرفمونو غیرمستقیم در قالب داستان بزنیم. گاهی هم میتونیم از ضربالمثلها و آرایههای ادبی استفاده کنیم. البته میدونیم که متن به متن فرق میکنه و شاید هر جایی نشه از همه یا بعضی از این روشها استفاده کرد.
حالا دو نمونه ببینیم، که سعی کردهم طبق فرمول «کما» ویرایششون کنم.
ناویراسته:
میتوان گفت رابطهای بین اثربخشی آموزشی و جنسیت معلمان وجود ندارد. این نتیجه بیانگر آن است که اثربخشی آموزشی به جنسیت آموزگاران اصلاً بستگی ندارد و همۀ معلمان، چه زن و چه مرد، دارای این توانایی و قابلیت هستند که در آموزش اثربخش باشند. (۴۴ واژه)
ویراسته:
میتوان گفت هیچ رابطهای میان اثربخشیِ آموزشی و جنسیتِ معلمان وجود ندارد و همۀ آنها میتوانند در آموزش اثربخش باشند. (۲۰ واژه)
ناویراسته:
انگیزۀ اولیۀ نگارش این نوشته، معرفی دو مبحث «تدریس» و «یادگیری» مبتنی بر کلام زیبای امام علی (ع) بود که با توجه به بضاعت اندک مؤلف، قطعاً خالی از اشکال نیست. (از پیشگفتار یک کتاب دانشگاهی) (۳۱ واژه)
ویراسته:
هدف نگارنده بررسی و شناساندن «تدریس» و «یادگیری» از دیدگاه امام علی (ع) بودهاست/ است. (۱۴ واژه)
این را هم ببینید: مثلث سهمیم در ویرایش.
#ویرایش_زبانی
۱۴۰۲/۰۶/۳۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
کارگاه ستارگان ویرایش متنوک یک دورۀ تخصصی با موضوع ویرایش و درستنویسی است که آن را بر پایۀ دستورزبان زبانشناختی آموزش میدهیم. در این کارگاه، که با روش جدید ما (دستورمحور) ارائه میشود، هر کسی با هر شرایطی میتواند ویرایش و درستنویسی را در ۳۰ ساعت بیاموزد. بیش از ۶۰ درصد از منابع و مطالب این کارگاه جدید است و در هیچ کارگاهی در ایران تدریس نمیشود. همچنین براساس تحقیقات دهسالۀ ما و تجربیاتمان در آموزش به بیش از ۴۰۰۰ دانشجوست که بهصورت کاربردی، فشرده، و پیشرفته در اختیار ویرایشآموزان قرار میگیرد.
👩🏻💻ثبتنام سریع و آسان:👇
@MatnookAdmin3
@Matnook_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺نازی سنگسفیدی، نویسنده و پژوهشگر، از سبزوار
🔰کانال مؤسسه در ایتا:
@Matnook_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استعمال «عدم» اکیداً ممنوع!
سه شیوه برای تغییر «عدم» در جمله
#ویرایش_زبانی
۱۴۰۲/۰۶/۳۱
سید محمد بصام
@Matnook_com
یک نکتهات بگویم!
ترکیبهای عربیِ رایج در فارسی، که بهعنوان یک واژه یا اصطلاح در فرهنگها میآیند، کاملاً با نیمفاصله یا بیفاصله نوشته میشوند:
آیتالله، اعلیاللهمقامه، امالفساد، امیرالمؤمنین، انشاءالله، باریتعالیٰ، باسمهتعالیٰ، بینالتعطیلین، بینالملل، تبارکوتعالی، ثقةالاسلام، حتیالامکان، حتیالمقدور، حجتالاسلام (و المسلمین)، حجرالاسود، حسبالامر، حفظهالله، حقالتدریس، حقالناس، حقتعالی، الحقوالانصاف، الحمدلله، خارقالعاده، دایرةالمعارف، رحمةاللهعلیه، رحِمَهُالله، رضواناللهعلیه، سبحانالله، سِدرةالمنتهیٰ، سلاماللهعلیه، سیدالشهدا، صلیاللهعلیهوآله، عجلاللهفرجه، علیالحساب، علیالخصوص، علیالقاعده، علیٰاَیِّحال، علیٰحِده، علیٰرغمِ، علیٰکلِّحال، علیهالسلام، العیاذبالله، فوقالعاده، فیالفور، فیالمجلس، قُدِّسسِرُّه، کثیرالانتشار، لاالهالاالله، لیلةالقدر، ماشاءالله، متساویالساقین، متوازیالاضلاع، معذلک، معهذا، مِنبعد، مِنحیثالمجموع، یاالله، و ... .
#فاصلهگذاری
۱۴۰۲/۰۷/۰۳
سید محمد بصام
@Matnook_com
✅ درست: نیوزیلند، زلاند نو (New Zealand)
⛔️ نادرست: نیوزلند*
★ «نیوزلند» (newsland) یعنی «اخبارستان»! 😊
#واژهشناسی #املا_رسمالخط
۱۴۰۲/۰۷/۰۴
سید محمد بصام
@Matnook_com
✅ درست: زیباییشناسی
⛔️ نادرست: زیباشناسی
- ترجمهٔ دقیق اصطلاح aesthetics / esthetics «زیباییشناسی» است (فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز «زیباییشناسی» را تصویب کردهاست: شناخت مفاهیم و مبانی فلسفی زیبایی؛ دانش ضوابط و ارزشهای هنری).
- ساختِ صرفیِ این واژه اسم + -شناسی است، مانند «آسیبشناسی، آیندهشناسی، و زبانشناسی».
- صفتِ «زیباییشناسی» نیز «زیباییشناختی» است: مطالعات زیباییشناختی.
یادآوری:
ویرایش نام کتاب و آنچه بر روی جلد و پشت آن نوشته میشود نیز بهعهدهٔ ویراستار است.
این را هم ببینید: رایجترین غلطهای املایی.
#واژهشناسی
۱۴۰۲/۰۷/۰۵
سید محمد بصام
@Matnook_com
👆تخفیف ۵۱٪ کارگاه آنلاین «نخبگان ویرایش» + ۴ هدیهٔ ۱٫۸۰۰٫۰۰۰ (هرگز تمدید نخواهد شد!) شروع دوره: ۱۵ مهر
📍هدایا و مزایا: اینجا
👩🏻💻ثبتنام سریع و آسان:👇
@MatnookAdmin3
@Matnook_com
«آندرلاین» یا «آندرسکور»؟
آندرلاین (underline): خطی که در زیر نویسهها کشیده میشود و به آن «زیرخط» نیز میگویند: این آندرلاین / زیرخط است. کلید میانبر آندرلاین Ctrl + U است.
آندرسکور (underscore): خطی کوتاه که در میان نویسهها گذاشته میشود و در زیر خطِ زمینه مینشیند. مثلاً آنچه میان واژههای هشتگ گذاشته میشود آندرسکور است، نه آندرلاین: #املا_رسمالخط. کلید میانبر آندرسکور - + Shift است.
#واژهشناسی #نشانهگذاری
۱۴۰۲/۰۷/۰۸
سید محمد بصام
@Matnook_com
یک نکتهات بگویم!
«آلودگی صوتی» ترجمۀ قرضی noise pollution و یکی از گردهبرداریهای رایج در فارسی است (گردهبرداری یکی از مرسومترین روشهای واژهسازی در زبان است و بهخودیخود درست و نادرست ندارد).
فرهنگستان زبان و ادب فارسی «آلودگی نوفهای» را برای noise pollution تصویب کرده و ترجیح دادهاست، ولی بهکار نمیرود («نوفه» /nufe/ در فارسی قدیم به معنای «بانگ و فریاد» بودهاست. ازاینرو فرهنگستان، برای زنده کردن این واژه، آن را بهعنوان معادلی برای noise گذاشته و در ساخت چندین واژۀ مصوّبِ دیگر نیز بهکار بردهاست).
این را هم ببینید: شستوشوی مغزی.
#گردهبرداری
۱۴۰۲/۰۷/۱۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
ویراسته:
آدمی که نمیخواند یا کم میخواند یا فقط پرتوپلا میخواند بیگمان اختلالی در بیان دارد؛ چنین آدمی بسیار حرف میزند، اما اندک میگوید.
نکتهها:
۱) ویرگولِ اول اضافی است، چون پس از جملهای آمده که در حکم نهاد است.
۲) بهجای ویرگولِ دوم باید نقطهویرگول گذاشت، چون جملهٔ پس از آن از نظر دستوری کامل است، ولی بهتنهایی بهکار نمیرود و فقط با جملۀ قبلیاش معنا مییابد.
۳) پیش از حرفِ ربطِ «اما» و «ولی»، اگر مفهوم تقابل یا تباین را برسانند، ویرگول میآید. پس قبل از «اما» ویرگول لازم است.
۴) ویرگولگذاری نحوبنیاد است، نه گفتارمحور؛ مرزنماست، نه درنگنما. پس مستلزم درک دقیقی از دستورزبان زبانشناختی است.
۵) ترکیبهای عطفیِ واژگانی با نیمفاصله نوشته میشوند، مانند «پرتوپلا» (ترکیب عطفی واژگانی غیر از گروه نحوی عطفی است). چند مثال دیگر: حملونقل، دَمودستگاه، رفتوآمد، کسبوکار.
یادآوری:
اگر قواعد ویرایش و دلایل آنها را براساس دستورزبان زبانشناختی بیاموزید، خودتان میتوانید درست و نادرست را تشخیص دهید.
#تمرین_ویرایش #نشانهگذاری
۱۴۰۲/۰۷/۱۳
سید محمد بصام
@Matnook_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«درب» یا «در»؟
«درب» و «در» هردو درستاند، ولی به دو دلیل معمولاً «درب» مینویسند:
۱) «درب» را معمولاً گونهٔ رسمیِ «در» تلقی میکنند، درصورتیکه «در» غیررسمی نیست و از قدیم (حتی پیش از «درب» و با بسامد فراوان) در فارسی بهکار رفته و هنوز هم میرود:
- «حاجبان [...] بر درِ سرای بودند.» (ترجمۀ تفسیر طبری، ۱۴۶۸/۶)
- «چون به درِ خانه رسیدم، [...] درِ خانه بزدم.» (پند پیران، ۱۲۸)
- «آرامآرام مرگ بر در میکوبد.» (اسلامی ندوشن، روزها، ۱۳/۱)
- «مرد، بر درِ این معبد، مسحور شدهاست.» (شریعتی، هبوط در کویر، ۵۲۲)
۲) برای اشتباه نشدنِ «در» با حرف اضافهٔ «در»، معمولاً «درب» مینویسند، درصورتیکه بافت زبانی ابهامزداست و بهتر است همهجا «در» بنویسیم («درب» نیز البته غلط نیست، هرچند نشاندار است).
یادآوری:
در گذشته، «درب» بیشتر به معنای «دروازۀ شهر یا کاروانسرا» بهکار میرفته:
قرن۹: «قم را چند راه است و چند درب و چند میدان.» (تاریخ قم، ۲۰)
و گاهی به معنای «درِ» ورودی خانه و مانند آن:
قرن ۱۰: «چون شام شود، درب خانه را مضبوط نمایند.» (ارشادالزراعه، ۲۷۹)
#واژهشناسی
۱۴۰۲/۰۷/۲۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
فرق_است_از_آب_خضر_که_ظلمات_جای_اوست_حسین_آهی.mp3
2.38M
نقدی از حسین آهی بر بیتی از حافظ
و پاسخی به نقد او (اینجا)، بهمناسبت ۲۰ مهر، روز بزرگداشت حافظ
#ادبیات #دستورزبان
۱۴۰۲/۰۷/۲۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
نقدی بر نقد حسین آهی بر بیتی از حافظ
بهمناسبت ۲۰ مهر، روز بزرگداشت حافظ شیرازی
این بیت از حافظ است (تصحیح خانلری، غزل ۴۰، بیت ۹): فرق است از آب خضر که ظلْمات جای اوست/ تا آب ما که منبعش اللهاکبر است. آقای آهی (اینجا) بر این باورند که ساخت «فرق است از ... تا ...» در بیت حافظ نادرست است، زیرا حرف اضافۀ مناسب برای «فرق است» «درمیانِ/ بینِ» است. پس صورت درست، به گفتۀ ایشان، چنین است: «فرق است درمیانِ آب خضر و آب ما» یا «از آب خضر تا آب ما تفاوت بسیاری است».
پاسخ به نقد ایشان:
۱) برخی از واژهها یا عبارتها با دو حرف اضافه بهکار میروند و ممکن است تفاوتهایی بهلحاظ معنایی یا سبکی داشته باشند یا نداشته باشند. برای مثال، «آگاه/ آگاهی» با «از» و «به» بهکار میرود (در کاربرد امروزی، با «از» معمولاً به معنای «خبر داشتن از چیزی» است و با «به» گاهی به معنای «اطلاع دقیق و کامل از چیزی»)؛ یا «آفرین» با «به» و «بر» هردو بهکار میرود که فقط تفاوت سبکی دارد (یعنی «آفرین بر ...» ادبی و رسمیتر از «آفرین به ...» است)؛ یا «اثر» با «در» و «بر» بهکار میرود و تفاوت چندانی ندارد.
۲) عبارت «فرق است (/ باشد/ بوَد)» معمولاً با «درمیانِ/ بینِ» بهکار میرود، ولی با استناد به پیکرههای زبانی از قدیمترین زمانها با «از» و «تا» نیز بهکار میرفتهاست:
قرن ۴: «همچندانکه از مَرکب تا مَرکب فرق بوَد، رسول را صلیاللهعلیهوسلم بر رسولان دیگر فرق بوَد.» (سمرقندی، سواد اعظم، ص ۷۲)
قرن ۵: «صید کردن [...] تن را سرد و خشک گردانَد، خاصه کسی را که عادت صید کردن نباشد؛ چه که بسیار فرق بوَد از همیشه ساکن بودن تا بهیکبار حرکتی قوی کردن چون صید.» (ابنبُطلان، تقویمالصحه، ص ۱۴۱)
قرن ۷:
- سیم را کِی بوَد مثابت زر؟/ فرق باشد ز شمس تا به قمر (نظامی)
- اگرچه هردو خونریزند لکن/ هم از جلاد تا فصّاد فرق است (خاقانی)
- در نظمها اگرچه بسی لاف میزنند/ فرق است از آنکه ناطق تا آنکه ناهق است (کمالالدین اصفهانی)
- از مقامت تا ثریا همچنان/ کز ثریا تا ثریٰ فرق است و بین (سعدی)
قرن ۸: تو را هم هست شوقی لیک فرق است/ بتا! از سوختن تا خوی گرفتن (امیرخسرو دهلوی)
قرن ۹: از گوش مجوی کار دیده/ فرق است ز دیده تا شنیده (جامی)
قرن ۱۰: خود چه فرق است از آن خار که بر چوب گل است/ تا از آن خار که پَرچین سر دیوار است (وحشی بافقی)
قرن ۱۲: بگو به شیخ که از کفر تا به دین فرق است/ ز خودپرستی تو تا به مِیپرستی ما (بیدل دهلوی)
قرن ۱۴: ای کعبهٔ معظمه! فرق است از زمین/ تا آسمان ز جاه تو تا جاه کربلا (ادیبالممالک فراهانی)
معاصر: «از مقام امین (= جبرئیل) تا حبیب (= پیامبر) بسی فرق است.» (مهدی الهی قمشهای، حکمت الهی، ج ۲، ص ۳۵۹)
و گاهی هر دو ساخت در کنار هم بهکار رفتهاند:
قرن ۶: «فرق میان حال و محال بسیار است. چندانکه از ایمان تا کفر فرق است و از نفاق تا اخلاص فرق است، از حال تا محال فرق است.» (ژندهپیل، سراجالسائرین، ص ۵)
در نتیجه، از آنجا که یکی از معیارهای اصلی و اساسیِ درستی و نادرستیِ صورتهای زبانی «کاربرد اهل زبان» (بهویژه بزرگان آن) است، ساخت «فرق است از ... تا ...» نیز در بیت حافظ، چنانکه برخی شواهد آن آمد، کاملاً درست است و نمیتوان آن را نادرست خواند.
۳) گفتنی است ساخت «فرق است درمیانِ/ بینِ چیزی و چیزی» یعنی «میان دو چیز تفاوت وجود دارد»، ولی «فرق است از چیزی تا چیزی» یعنی «تفاوت دو چیز با هم بسیار بسیار زیاد است». تفاوتِ معناییِ این دو ساخت همین است. به بیان دیگر، در ساخت «فرق است از چیزی تا چیزی» نوعی اغراق و تأکیدِ بیشتر به تفاوت وجود دارد. برای همین، حافظ آن را در شعر خود بهکار برده تا آن فاصله و تفاوتِ بسیار را نشان دهد که آب خضر کجا و آب رکنآباد ما کجا. اما آنجا که تفاوتی در کار نباشد، این ساختِ نحوی بهصورت سؤالی (بهاصطلاح، استفهام انکاری) میآید و پاسخ آن منفی است، یعنی تفاوتی در کار نیست:
ساکنی ورنه چه مابین است و فرق/ از تو تا این گنبد گیتینورد؟ (انوری)
گر دلی داری و دلبندیت نیست/ پس چه فرق از ناطقی تا جامدی؟ (سعدی)
#ادبیات #دستورزبان
۱۴۰۲/۰۷/۲۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
ویراسته:
فیروزه ادای او را درمیآورد: «فکر کن الآن توی جزایر هاوایی بودی، یه ماشینم زیر پات بود و یه کسی هم بغلدستت مرتب قربونصدقهت میرفت. بازم مینوشتی؟»
ترلان جواب نمیدهد. وقت لازم دارد تا به جزایر هاوایی برود.
- معلومه ترکعلی. اگه اونجا بودی، دیگه احتیاجی به این مزخرفات نداشتی! زندگی میکردی.
فریبا وفی، ترلان (چاپ شانزدهم: تهران، نشر مرکز، ۱۳۹۶)، ص ۱۰۰
اشکالها:
فاصلهگذاری نادرست، نشانهگذاری نابجا، بیدقتی در پاراگرافبندی، غلط املایی. تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل!
یادآوری:
گفتارینویسیِ گفتوگوهای داستان به اختیار نویسنده است.
#تمرین_ویرایش
۱۴۰۲/۰۸/۱۶
سید محمد بصام
@Matnook_com
گافتار نیک، پاندار نیک، کاردار نیک! 😊
یادآوری:
۱) املای درستِ این نام «زردشت» و آیین او «زردشتی» است.
۲) برای آگاهی بیشتر و دقیقتر از نام زردشت، مقالهٔ «نام زردشت» از رودیگر اشمیت را بخوانید و برای آشنایی با آموزهها و آیین او، کتاب آموزه و آیین زردشت: سه گفتار در گاهانپژوهی از ایلیا گرشویچ، ترجمهٔ منیژه اذکایی و جواد دانشآرا، نشر ثالث.
#واژهشناسی #کتاب_خوب_بخوانیم
۱۴۰۲/۰۸/۱۷
سید محمد بصام
@Matnook_com
۱) «درعوضِ» حرف اضافه است و بیفاصله نوشته میشود و باید کسرۀ آن را هم گذاشت:
«هر خانوادهای آنچه را که مورد احتیاج اوست درعوضِ جنس خود میگیرد، بیآنکه پولی ردوبدل کنند.» (مجتبی مینوی، پانزده گفتار، ص ۱۲۶)
یادآوری:
«عوضِ» و «بهعوضِ» نیز حرف اضافۀ مرکباند (شاهدها از فرهنگ بزرگ سخن، ذیل سرواژۀ «عوض» است):
- «یک مأموریت جزئی داشتم. عوضِ یک ماه یک سال ماندم.» (بزرگ علوی)
- «ای کاش بهعوضِ تو من میسوختم.» (محمد حجازی)
۲) «در عوض» گروه حرفاضافهای است و در نقش قید بهکار میرود. بنابراین بافاصله نوشته میشود و پس از آن نیز باید ویرگول گذاشت:
«اگر بچهاش نشد، غصه نخورَد. در عوض، زیبایی اندامش محفوظ خواهد ماند.» (علیمحمد افغانی، شوهر آهو خانم، ص ۴۱۹)
#فاصلهگذاری #دستورزبان
۱۴۰۲/۰۸/۱۸
سید محمد بصام
@Matnook_com