eitaa logo
روان شناسی میگنا 📶
2.3هزار دنبال‌کننده
499 عکس
80 ویدیو
11 فایل
اخبار و‌ مطالب روز روان شناسی در ایتا کپی مطالب ممنوع ادمین @Migna7 سایت: WWW.MIGNA.ir کانال میگنا در تلگرام https://t.me/mignaChannel
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 خواب در این ساعت باعث سکته می‌شود میگنا- نتایج تازه‌ترین بررسی‌ها حاکی از آن است، چرت بعدظهر افراد را در معرض سکته قرار می‌دهد. این تحقیقات تأکید می‌کند: به‌طور منظم زدن به‌مدت ۹۰ دقیقه در دهه شصت زندگی ممکن است خطر بروز سکته در افراد را افزایش دهد. داده‌های به‌دست آمده از این مطالعه حکایت از آن دارد، افرادی که به‌مدت ۱.۵ ساعت یا بیشتر از آن خواب میانه روز را تجربه می‌کنند، دست کم ۲۵ درصد خود را در معرض قرار می‌دهند. این بررسی تأکید می‌کند: کسانی که بیش از ۹ ساعت در شب می‌خوابند نیز ۲۳ درصد بیشتر احتمال دارد دچار سکته شوند. برای مدت طولانی پزشکان هشدار داده‌اند که کمبود خواب باعث فشار خون بالا و لخته شدن در می‌شود و کارشناسان اکنون این شواهد را ثابت کرده‌اند که بیش از حد نیز به همان میزان برای بدن ضرر دارد.... این پژوهش نشان داد، افرادی که هم خواب ظهر و هم خواب طولانی در شب دارند، ۸۵ درصد بیشتر از افراد عادی در معرض سکته مغزی هستند....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49148
🔶 گرانی‌، ایرانی‌ها را از رفتن به پزشک منصرف می‌کند! معاون بیمه و خدمات سلامت بیمه سلامت گفت: آمار مراجعان به نظام خدمات درمانی کشور، نسبت به سال گذشته قریب به ۳۰ درصد کاهش یافته است. 👤 کوروش فرزین: ضمن بیان اینکه مراجعه به مراکز خدمات درمانی نسبت به سال گذشته کاهش داشته است): آمار مراجعان به نظام خدمات درمانی کشور، نسبت به سال گذشته قریب به ۳۰ درصد کاهش یافته است. ▪ نرخ خدمات به گونه‌ای شده است که هزینه درمان نسبت به درآمد خانوارها چشم‌گیر است. مردم برای مشکلات عادی به پزشک مراجعه نمی‌کنند، نه به این بخاطر که پوشش بیمه‌ای وجود ندارد، زیرا همه چیز گران‌تر شده است. ▪ اگر کسی با ۷۰۰ هزار تومان امورات خود را می‌گذراند، امروز باید آن را صرف خورد و خوراک خود کند، حتی برخی پوشاک خود را نمی‌توانند تامین کنند. ▪ طبیعتا اگر افراد با بیماری‌های جدی دست به گریبان نباشند به پزشک مراجعه نخواهند کرد. سازمان‌های متولی، به سازمان بیمه سلامت تکلیف کردند تا سرانه بیمه رایگان را برای افرادی که به بخش خصوصی مراجعه می‌کنند، حذف کند، اما عدم رجوع مردم به بخش خصوصی ربطی به این تصمیم ندارد. ▪ با افزایش گرانی‌ها مردم کمتر به پزشک مراجعه خواهند کرد. سعی می‌کنند یک سرماخوردگی را با درمان خانگی یا استراحت حل کنند، مگر آنکه مشکل حادتر شود./ خبرگزاری ایلنا
🔶 ارتباط قوی بین سیگار الکتریکی و ابتلا به افسردگی میگنا- بسیاری از افراد فکر می کنند بخار تولیدشده در سیگارهای الکتریکی حاوی آب است. اما در حقیقت این بخار حاوی مقادیر مختلف مواد شیمیایی سمی است که با بیماری های قلبی و تنفسی و سرطان مرتبط است. محققان در مطالعه اخیر دریافتند ۹.۱ درصد افراد مبتلا به افسردگی، سیگار الکتریکی استفاده می کنند. سرپرست تیم تحقیق از دانشگاه جان هاپکینز آمریکا، در این باره می گوید: «استفاده از سیگارهای الکتریکی با افزایش ریسک ابتلا به اختلال حاد مرتبط است و همچنین عامل پیش بینی کننده احتمال در بین افراد دارای سابقه افسردگی است.» محققان در این تحقیق داده های مربوط به حدود ۹۰۰ هزار نفر در رده سنی ۱۸ سال به بالا را از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ بررسی کردند. محققان دریافتند ۳۴ درصد افرادی که در حال حاضر استفاده می کردند افسردگی بالینی را تجربه کرده بودند درحالیکه این رقم در افرادی که هرگز سیگار الکتریکی دود نکرده بودند ۱۵ درصد بود. همچنین در بین افرادی که قبلا مصرف کننده سیگار الکتریکی بودند ۲۷ درصد تجربه افسردگی داشتند.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49150/preview/
🔶 رئیس نظام روان‌شناسی: فرهنگ مشاوره قبل از ازدواج در کشور باید اجباری شود ميگنا- رئيس سازمان نظام روانشناسي و مشاوره ضمن اشاره به اهميت حوزه ازدواج و خانواده افزود: بجای سرمایه‌گذاری بر روی مشاوره طلاق، بهتر است مروج فرهنگ مشاوره ازدواج باشيم تا انشاءالله طلاقي در بين زوجين صورت نپذيرد. دکتر محمد حاتمی گفت: ارائه مشاوره طلاق باید به مراکز تخصصی وزارت ورزش و جوانان سپرده شود و نبايد قوه قضائیه متصدی اینکار باشد زيرا قوه قضائیه مسئول قضاوت است و پيامد ارجاع به مراکز مشاوره طلاق قوه قضائیه، باعث سوگیری و آسيب بيشتر خواهد بود. وي ادامه داد: در غير اينصورت اهداف قانون تنظیم خانواده میسر نمی‌گردد و در عین حال گزینش افراد بدون پروانه سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره خلاف قانون است که باید اصلاح شود. حاتمي با اشاره به اينكه مشاوره ازدواج در مراکز باید مبتنی بر فرهنگ اسلامی – ایرانی باشد افزود: مشاوره اي موفق است که مبتني بر مسائل بومي، فرهنگی و اعتقادی مردم باشد كه ما در این مسیر باید آموزش‌های لازم را بدهیم. رئيس سازمان نظام روانشناسي و مشاوره گفت: پذیرفتنی نیست ارائه مشاوره بدون در نظر گرفتن اعتقادات مردم انجام شود و توصیه ما به مدیران مراکز این است، همکاران خود را آموزش دهید و دقت شود به دین و دیانت مراجعین توجه شود. حاتمي افزود: ما طرحی را در دست اجرا داریم تا به افرادي پروانه ويژه ازدواج و خانواده بدهیم، كه داراي پروانه تخصصی از سازمان هستند بشرط كه با گذراندن دوره بازآموزی و شرکت در مصاحبه سازمان بتوانند پروانه ويژه ازدواج و خانواده هم دریافت کنند. درآن صورت ما بجای داشتن 300 مرکز می‌توانیم 3 هزار روان‌شناس و مشاور متخصص در این زمینه تربيت كنيم و نیاز کل جامعه را برطرف کنیم...... http://www.migna.ir/news/49154/preview/
🔶 بهداشت روانی کودکان در گرو محبت والدین میگنا- فرزندان ما از ما، به عنوان مادر و پدر، الگو می‌گیرند و همان کارهایی را تکرار می‌کنند که از ما دیده و یاد گرفته‌اند. تعداد کمتری از کودکان هم هستند که برعکس کارهایی را که از والدین دیده‌اند انجام می‌دهند، چرا که اکثر این‌ها از رفتارهای والدین خود به دلایلی منزجر شده‌اند، بنابر این حتی در مورد این‌ها باز هم همان رفتارهای والدین است که تعیین کننده رفتار آنها شده است. کودکان به ویژه در سنین کودکی که ذهنی تحلیل‌گر ندارند بر دیدنی‌های خویش استوارند و آنچه را که می‌بینند ثبت و ضبط می‌کنند و سپس انجام می‌دهند. همه ما می‌دانیم که اگر کودک در خانواده‌ای رشد کند که در آن امنیت روانی و عاطفی وجود داشته باشد، رشد سالم‌تری خواهد داشت و در غیر این صورت از نظر روانی دچار مشکل خواهد شد، بنابراین نقش رفتار والدین با کودک و به ویژه با خود، یعنی رفتار همسران با هم، می‌تواند محیطی سالم برای کودکان رقم بزند یا محیطی ناسالم و حتی خدای ناکرده بیمار کننده. عدم تفاهم و دعواهای شبانه‌روزی والدین، کودکان را گوشه‌گیر، افسرده و پرخاشگر می‌کند و اعتماد به نفس را از آنها از بین برده یا کاهش می‌دهد. تا جایی که تأثیر منفی این روابط تشنج‌آمیز گاه از طلاق هم بیشتر است و در عوض، روابط عاشقانه و احترام بین والدین می‌تواند کودک را مهربان و قدرشناس و دارای آرامش روح و روان بار آورد، بنابراین ناسازگاری و اختلافات بین زن و شوهر که منجر به از بین بردن آرامش و صمیمیت در خانواده و ایجاد ، کینه‌ورزی و بی‌توجهی به فرزندان خواهد شد، می‌تواند تأثیرات ناسالمی بر ابعاد مختلف رشد و تکامل فرزندان به‌ویژه رشد شخصیتی آنان داشته باشد. معلوم نیست، چرا هنوز برخی مادر و پدرها گمان می‌کنند فرزندان کوچک‌تر آنها چیزی نمی‌فهمند و گاهی آنها را با کودکی خود می‌کنند که شاید در آن زمان از روابط والدین چیزی درک نمی‌کردند. منتها این مقایسه اشتباه است. چون سطح آگاهی در زمان فعلی بسیار بالاتر از گذشته است و به دلیل شکل آپارتمانی بسیاری از خانه‌ها، کودکان حتی در زمان بازی و درس خواندن از نزدیک با رفتارهای والدین خود در تماس‌اند و این رفتارها نه تنها بر حال روانی فعلی کودکان و نوجوانان اثر می‌گذارد، بلکه بر روابط آتی آنها با مخالف و همسران‌شان نیز اثر خواهد گذاشت و بدبختانه این زنجیره، به همین ترتیب ادامه پیدا خواهد کرد......👇👇 http://www.migna.ir/news/49156/preview/ *رکسانا خوشابی؛ کارشناس ارشد‌ مشاوره
🔶 اوتیسم میگنا- درخود ماندگی یا طیف اوتیسم یک نوع اختلال فراگیر با شروع قبل از 3 سالگی است. این کودکان ممکن است علاقه ای به دیگران نشان ندهند و نسبت به اشیا دل مشغولی شدید داشته باشند. والدین این کودکان بعد از مدتی در می یابند که یا نوپایان آنها به بلند کردن یا در آغوش گرفتن به طور طبیعی پاسخ نمیدهند. اکثر این کودکان اختلال در ارتباط با دیگران دارند برقرار نمیکنند. ممکن است صدایی مانند آدم آهنی داشته باشند یا مثل طوطی هر چیزی را که میشنوند تکرار کنند. امروزه طیف اوتیسم حدود7.5 در 10000 کودک تخمین زده شده است. این اختلال در میان تمام دامنه هوشی روی میدهد. این اختلال ممکن است همراه با صرع –ناتولنی های یادگیری روی دهد. سالیان سال، بر این باور بودند که علت اوتیسم را میتوان به نگرش ها و رفتار والدین نسبت داد اما امروزه روانکاوان به این نتیجه رسیده اند که طیف اوتیسم به دنبال اختلال در مغز روی میدهد. توصیه میشود که مداخله آموزشی ویژه فشرده و زودرس توسط معلمان آموزش دیده ویژه آغاز شود. کارآمدترین ، زمانی است که فرد نوزاد یا نوپاست آغاز شود. حداقل 25 ساعت در هفته در تمام مدت سال در محیط های چندگانه(خانه-مدرسه). 🔹 برای کمک به فرد به نکات زیر توجه کنید: 🔸 محیط قابل پیش بینی خلق کنید. 🔸 در محیط درسی سایر دانش آموزان را به برقراری با دانش آموز اوتیسم تشویق کنید..... http://www.migna.ir/news/49112/preview/ *افشان نیک نفس دانشجوی دکترای روانشناسی دانشگاه تهران
🔶 پیاده‌روی روی اعصاب یکدیگر ميگنا- «سازمان پزشکی قانونی می‌گوید نزاع خیابانی در تهران به نسبت سال قبل رشد ۲.۵ درصد داشته و سکوی قهرمانی نزاع‌های خیابانی همچنان در اختیار این شهر بی‌در و پیکر است. بر اساس گزارش این سازمان از ابتدای فروردین تا پایان شهریور ماه امسال ۳۳۱ هزار و ۱۵۲ نفر به‌دلیل آسیب‌های ناشی از نزاع به مراکز پزشکی مراجعه کردند و ناگفته پیداست که این تنها آمار رسمی و متعلق به کسانی است که به پزشکی قانونی مراجعه کرده‌اند. این از آمار و خشونت آشکار که برای دیدنش کافی است سر بچرخانید و دو سه نفری را در حال یقه کشی و مشت و لگدپرانی ببینید اما دامنه خشونت تنها به این‌ها ختم نمی‌شود، آن چه امروز می‌تواند تهران را به جایگاهی دست‌نیافتنی و فراتر از مرزها برساند، پنهان است. خشونت‌های کلامی، درگیری‌های لفظی، خشونت در فضای مجازی، اهانت‌ با زبان بدن و... چیزی است که تقریباً همه ما در طول روز آن را تجربه می‌کنیم و به‌عنوان تکمیل‌کننده این زنجیره، دیگرانی را هم مورد خشونت قرار می‌دهیم تا با اعصابی فرسوده به بستر برویم و فردا صبح با عجله وارد چرخه شویم. با این همه پژوهشگرانی را هم می‌توان یافت که این چرخه خشونت را به شکل دیگری تحلیل می کنند. دکتر سعید معیدفر، جامعه‌شناس بر خلاف برخی که نگران افزایش آمار خشونت در ایران هستند، معتقد است با توجه به آنومی یا ناهنجاری‌های وحشتناکی که در جامعه موج می‌زند، میزان خشونت خیلی کم است. انگار جامعه در اوج رنج به نوعی همدلی نیز رسیده باشد: «وقتی ما به انسان به‌عنوان موجودی اجتماعی نگاه می‌کنیم می‌بینیم نیازهای متعدد خودش را از کانال جامعه مرتفع می‌کند. یعنی در واقع اگر مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و محیط زیست را از طریق جامعه بتواند حل کند می‌تواند زندگی مسالمت آمیزی هم داشته باشد. بنابراین انسان از صفر تا صد زندگی، به جامعه و به یک سازمان اجتماعی نیازمند است. حال اگر قرار باشد جامعه در کوچکترین مشکلات به او کمک نکند و به‌عبارتی آن قدر اجتماعی به هم ریخته باشد و سازمان اجتماعی منحل، دستگاه‌ها و سازمان‌های اداری درگیر انواع فساد، بی‌کفایتی و ناکارآمدی باشد این فرد بر سر کوچکترین نیازها با مشکل مواجه می‌شود. به‌ طور مثال اگر یک فرد هر روز ۱۰ نیاز داشته باشد و برای برطرف کردن ۹ نیاز آن درگیر شود و به نتیجه هم نرسد یا با مصیبت آن را برطرف کند وضع روحی و روانی او به هم می‌ریزد. این فرد در چنین شرایطی نمی‌تواند کنترلی بر رفتار خودش داشته باشد؛ درگیر می‌شود و این درگیری با فحاشی و ضرب و شتم همراه می‌شود. در واقع کسانی که وضعیت اقتصادی زندگی‌شان مطلوب نیست و نمی‌توانند حداقل‌های زندگی را برآورده کنند کنترل عصبی برای اداره یک زندگی معمولی را ازدست می‌دهند.» دکتر معیدفر با تشریح شرایط امروز جامعه می‌گوید: «در شرایط آشفته کنونی که روابط اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و فرهنگی آسیب دیده است باز هم بسیاری از مردم با وجود مشکلات روحی یک حداقل‌هایی از متانت و صبر را به شکلی خود انگیخته رعایت می‌کنند و واقعاً صبر و تحمل این مردم فوق‌العاده است. ما آدم‌های بدی نیستیم. من به‌ عنوان یک ایرانی که اینجا در شرایط اجتماعی به هم ریخته درگیر خشونت می‌شوم وقتی به کشور دیگری که سازمان اجتماعی محکمی دارد سفر می‌کنم به یکی از باهنجارترین افراد تبدیل می‌شوم. پس مشکل از من نیست بلکه مشکل سازمان اجتماعی فروریخته است.».....ادامه👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49159/preview/
🔶 امیدواریم بیمه های پایه خدمات روانشناسی را پوشش دهند میگنا- دکتر محمد حاتمی رئیس سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور با قدردانی از رئیس و اعضای فراکسیون سلامت‌ روان مجلس شورای اسلامی گفت: پس از قبول مسئولیت در سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور، به علت اهمیتی که مجلس شورای اسلامی در از برنامه‌های این سازمان دارد، پیشنهاد تأسیس فراکسیون سلامت‌ روان را دادیم و خوشبختانه این با ۶۷ عضو شکل گرفته است. وی ادامه داد: اولین مسئله که باید به آن اشاره شود، قوانین خوبی است که در مجلس تصویب می‌شود، اما ظاهرا در بایگانی مجلس شورای اسلامی باقی مانده‌اند یا جنبه اجرایی پیدا نمی‌کنند. نمونه آن بند (ج) ماده (۱۰۲) قانون تنظیم خانواده برنامه ششم توسعه و پوشش بیمه‌ های پایه برای خدمات روان شناسی و مشاوره ای است که تاکنون اجرایی نشده است. حاتمی افزود: موضوع دیگر، نظارت بر برنامه‌هایی است که مجلس تصویب می‌کند. ظاهرا مجلس شورای اسلامی درگیر کارهای قانون‌گذاری و حوزه‌های انتخابیه بیمه است و به بخش نظارت توجه چندانی نمی‌شود. وی تصریح کرد: موضوع سوم، قوانین موازی است که در مجلس تصویب می‌شود. سازمان ها و ارگان‌ها به جای هم‌افزایی و همکاری درگیر حل اختلافات هستند، اکنون همه در باب آسیب‌های روانی و اجتماعی کار می‌کنند، اما در عمل کسی کاری انجام نمی‌دهد، نظام روان شناسی و مشاوره به عنوان سازمان با ۳۰ هزار عضو رسمی مسئولیت صدور مجوز و پروانه صلاحیت حرفه‌ای، نظارت تخصصی و توانمندسازی حرفه‌ای روان شناسان و مشاوران و حمایت از حقوق مراجعان و روان‌شناسان و مشاوران را برعهده دارد. رئیس سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور، خاطر نشان کرد: انتظار می رود مجلس شورای اسلامی با قید فوریت مسئله قوانین متعارض از جمله سازمان بهزیستی و قوه قضائیه را حل کند زیرا این دو نهاد در وظایف ما مداخله و رأسا اقدام به صدور مجوز صلاحیت حرفه‌ای می‌کنند که خلاف قانون است. حاتمی با اشاره به بحث پوشش بیمه‌های پایه برای خدمات روان شناسی و مشاوره ای، گفت: امیدواریم این موضوع حل شود و سازمان در نظارت به فعالیت‌های تخصصی شناسی و مشاوره کمک کند......مشروح خبر👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49161/preview/
🔶 رهایی از افسردگی با راهکارهای ساده میگنا- تفاوت‌های فردی، تفاوت در شدت و نوع افسردگی، لزوم شناسایی انواع روش‌های درمانی و انتخاب بهترین گزینه را مشخص می‌کند. بدون شک گام نخست برای درمان، ریشه‌یابی و بهره گیری از مشاوره روانشناسان است. باید ریشه و علت افسردگی خود را پیدا کنید. برای همین تا می‌توانید اطلاعات خود را درباره‌ افسردگی و درمان آن گسترش بدهید. روش و گزینه‌های مختلف درمانی را به طور دقیق بررسی کنید. باید مشخص شود که ریشه‌ افسردگی‌تان چیست. اگر افسردگی دلایل پزشکی داشته باشد نیاز به درمان‌های مشخص و تخصصی توسط روانپزشک دارید. شدت نیز در نوع درمان بسیار مهم است. هرچقدر شدت افسردگی بیشتر باشد، باید دقت و پیگیری بیشتری برای بهبودی کامل به خرج دهید. علل بروز افسردگی در افراد مختلف متفاوت است؛ پس روش درمان نیز برایشان متفاوت خواهد بود. درمان واحد و روشی کلی برای بهبود افسردگی وجود ندارد. بنا به تفاوت‌هایی که هر فرد با دیگری دارد، روش درمان مناسب نیز متفاوت است. این فرآیند گاهی بسیار زمان‌بر بوده و باید مراحل آن با صیر و حوصله و تلاش خود فرد پیگیری و زمان لازم تا بهبودی کامل صرف شود. متعهد بودن به مراحل درمان بسیار اهمیت دارد. حتی پس از بهبودی نیز فراز و نشیب‌هایی وجود دارد که باید با صبر از آن‌ها عبور کرد. در بسیاری مواقع افراد در شناسایی علل افسردگی خود دچار سردرگمی و آشفتگی می‌شوند. و یا به آن اهمیت می دهند. بنابراین افسردگی مسئله‌ای نیست که به تنهایی قابل حل باشد و درمان آن نیازمند کمک از و مراجعه به مشاوره روانشناسی دارد. درمانگر در زمینه شناسایی علل و انتخاب روش درمانی مناسب همراه شما خواهد بود. ⚪ روش‌های متداول در درمان افسردگی رفتاردرمانی شناختی، روان درمانی بین فردی ( CBT ) و درمان های دارویی از جمله روش‌هایی هستند که جهت درمان افسردگی مورد استفاده قرار می‌گیرند. همچنین برای افسردگی شدید گاه از ترکیب سه روش استفاده می‌کنند. در این روش‌های درمانی، به شما آموزش داده می‌شود که چگونه از افکارمنفی خود بکاهید. شما می‌توانید به کمک مهارت‌های رفتاری به جنگ افسردگی بروید. این روش‌ها به شما کمک می‌کنند، ریشه و علت افسردگی خود را پیدا کنید، بدانید که عوامل افسردگی چه بوده‌است و راه‌های مناسب برای بازگشت به جاده زیبای سلامت را دوباره به‌ خاطر آورید..... ادامه👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49165
🔶 نشانه های اختلال یادگیری در کودکان چیست؟! میگنا- یک روانشناس بالینی ضمن تشریح اختلال یادگیری و آثار آن بر روی کودکان گفت: یادگیری کودکان با توجه به سن، آموزش، هوش و یا سایر آزمون های مورد انتظار دیگران، سنجیده و بر اساس معیارهای خواندن و نوشتن محاسبه می شود، از این رو اختلالات در یادگیری نه تنها در ناتوانایی های دیرآموزی و خواندن، بلکه بر عزت نفس کودکان و یا حتی افراد بزرگسال تاثیر مخرب می گذارد. مریم عبدالهی با بیان اینکه فقط با خواندن جبرانی یا دیرآموزی مترادف نیست، افزود: برخی کودکان و نوجوانان بطور ویژه دچار ناتوانی های بخصوصی می شوند، برای نمونه دانش آموزان مبتلا به معلولیت های ادراکی و یا آسیب دیدگان مغزی، نیازمند آموزش ویژه ای با شیوه های منظم هستند و برای این منظور باید از کارشناسانی که عهده دار جبران ناتوانی یادگیری در بین کودکان و نوجوانان به صورت انفرادی یا گروههای کوچک هستند، بهره برد. این متخصص رواندرمانگر گفت: اختلالی که در آن موفقیت تحصیلی فرد، با توجه به سن، آموزش، هوش و یا براساس آزمون های معیار خواندن، نوشتن و محاسبه، از آنچه انتظار می رود بسیار کمتر باشد، اصطلاحا اختلال یادگیری اتلاق می شود. در واقع این اصطلاح به دانش آموزانی اتلاق می شود که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه می شوند و در عین حال در چهارچوب سنی کودکان استثنایی نمی گنجند. ظاهر این افراد طبیعی است، رشد جسمی و قد و وزن معمولی و هوش عادی دارند، خوب صحبت می کنند، مانند سایر کودکان بازی و با سایرین ارتباط برقرار می کنند. در خانه به در کارهای منزل کمک می کنند و مسئولیت پذیر هستند، اما توانایی لازم برای به جریان اندازی اطلاعات برای بیان کردن و بویژه نوشتن را ندارند......👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49168
🔶 نشانه‌ها،علائم و درمان اعتیاد به اینترنت میگنا- امروزه پیدا کردن افراد زیر ۶۰ - ۵۰ سال که از اینترنت حداقل گاهی اوقات استفاده نمیکنند کار سختی است. صرف نظر از سن و علایق، اینترنت دسترسی آسان به حجم عظیمی از اطلاعات و منبع مجازی بی‌نهایتی از سرگرمی‌ها برایتان فراهم می‌کند. مهم‌تر از همه اینکه اینترنت دیگر فقط محدود به کامپیوترهای خانگی نیست و با استفاده از موبایل، لپ تاپ، تبلت و کنسول‌های بازی هم می‌توانید از هر کجا که هستید به اینترنت دسترسی پیدا کنید. سوال اصلی این است که چه زمانی مرز استفاده‌ طبیعی و نرمال از اینترنت را رد می‌کینم؟ به دلیل اینکه اعتیاد به اینترنت حداقل در حال حاضر تشخیص و بیماری رسمی نیست، هیچ استاندارد رسمی‌ای هم برای رفتارهای اعتیاد آور آن وجود نداشته و تعریف نشده است. تنها چیزی که تقریبا تمام روانشناسان و کارشناسان با آن هم عقیده هستند این است که موضوع اعتیاد فقط به ساعت هایی که فرد در اینترنت مصرف می‌کند مرتبط نیست. مثلا ممکن است یک نفر هفته‌ای ۴۰ ساعت را به دلیل اینکه شغلش ایجاب می‌کند در اینترنت باشد و یک نفر دیگر ممکن است هفته‌ای ۲۵ ساعت را صرف چت کردن با افراد مختلف کند. آیا هر دوی این‌ها اعتیاد هستند؟ آیا هردوی این‌ها استفاده‌ بیش از حد تلقی می‌شوند؟! این مسئله‌ اعتیاد در واقع به میزان زمانی که فرد صرف چیزهای غیرضروری در اینترنت می‌کند بستگی دارد (مثلا استفاده برای مدرسه، دانشگاه، کار و تحقیق و … جزو استفاده‌های ضروری است). پرسشنامه ای برای دانستن اینکه به اینترنت اعتیاد دارید یا نه: ۱. آیا آنلاین بودن من در روابط، مدرسه، سرکار یا احساسی که درباره‌ خود دارم مشکل جدی‌ای ایجاد کرده؟ ۲. آیا اغلب به خاطر آنلاین بودن از مسولیت ها‌ی مهم شانه خالی می‌کنم؟ ۳. آیا تابحال تصمیم گرفته ام که مصرف اینترنتم را –چه ناموفق چه با موفقیت کم- کم‌تر کنم؟ ۴. آیا دیگران نگران استفاده‌ بیش از حد من اینترنت هستند؟ ۵. آیا اغلب آنلاین می‌شوم، چون ذهنم را از مشکلات دور می‌کند؟ ۶. آیا استفاده از اینترنت به طور مداوم در طول زمان افزایش یافته است؟ ۷. آیا زندگی نامناسبم از عواقب آنلاین بودن بیش از حد من است؟ وقتی راجع به چیزی مثل اعتیاد به الکل صحبت می‌کنیم، پر واضح است که ما منظورمان کسی است که بیش از حد الکل می‌نوشد، نمی‌تواند نوشیدن خود را کنترل کنید، از عواقب ناشی از بیش از حد نوشیدن رنج می‌برد و یا نمی‌خواهد و یا نمی‌تواند این عادت وعواقبش را کنار بگذارد. اما آیا فرقی می‌کند که نوشیدنی الکی‌ای که می‌نوشد آبجو است، ودکاست، شراب است یا چیزهای دیگر؟ واقعا نه، چراکه دلیل و عواقب ناشی از اعتیاد به الکل کم و بیش یکی است و فقط نوع الکلی که مصرف می‌شود فرق دارد. حال، معتادان اینترنتی را در نظر بگیرید! اعتیاد به اینترنت یک برچسب کلی است که استفاده می‌شود، اما هرکدام از کسانی که اصطلاحا معتاد اینترنتی تلقی می‌شوند علل متفاوتی برای وابستگی دارند، در عمل بسیار متفاوت هستند و بسته به نوع فعالیت آنلاینی که انجام می‌دهند عواقب متفاوتی را تجربه می‌کنند. مثلا شکی نیست که اعتیاد به قمار اینترنتی، فیسبوک و پورنوگرافی هرکدام دلایل و عواقب مخصوص به خود را دارند و اثرات استفاده‌ بیش از حدشان هم مانند یکدیگر نیست!....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49172
🔶 رئیس اداره سلامت روان دانشجویان وزارت بهداشت منصوب شد میگنا- دکتر فرهاد طارمیان عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی طی حکمی از سوی مدیرکل امور دانشجویی وزارت بهداشت، به سمت «رئیس اداره مشاوره و سلامت روان دانشجویان وزارت بهداشت» منصوب شد. در این حکم آمده است: ⚪ جناب آقای دکتر فرهاد طارمیان ▫ عضو محترم هیأت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی «نظر به تعهد، تخصص و سوابق ارزشمند جنابعالی در حوزه بالینی ، به موجب این ابلاغ به عنوان رئیس اداره مشاوره و سلامت روان دانشجویان منصوب می شوید....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49174/preview/
🔶 پیش روان‌پزشک برویم یا روان‌شناس؟! میگنا- بر اساس علوم تجربی، هر آن چه به صورت عینی و ملموس قابل اندازه‌گیری نباشد، فاقد ارزش علمی تلقی می‌شود، اما بر اساس علوم انسانی، منحصر به فرد بودن هر انسانی به همراه عواطف و احساسات، افکار، ناخودآگاه و ... مورد توجه قرار می‌گیرد. با این توضیحات، برای کدام روانی باید به روان پزشک و برای کدام اختلال‌ها باید به شناس مراجعه کنیم؟ ▪ تفاوت بنیادی روان شناس با روان پزشک پزشکان به ابعاد جسمانی توجه بیشتری دارند در حالی‌که روان شناس‌ها مسائل اجتماعی و را هم مد نظر قرار می‌دهند. این تفاوت دیدگاه بنیادی باعث ایجاد تفاوت اساسی بین روان شناس و روان پزشک شده است. و مشکلاتی که ناشی از نبود تعادل در مواد شیمیایی یا اختلال در ارتباطات بخش‌های مختلف مغز است، در حیطه کار روان پزشک‌ها قرار می‌گیرد. بیماری‌هایی مانند ، اختلال‌های بسیار شدید خلقی مانند افسردگی و اضطراب‌های شدید که باعث قطع ارتباط افراد با واقعیت شده است. در مقابل روان شناس‌ها با مشکلات ارتباطی و که باعث درک نامتوازن از واقعیت می‌شود، روبه رو هستند. توجه به تفاوت این دو حالت، راهنمای بسیار مفیدی برای افراد و خانواده‌هاست که تشخیص بدهند نیاز به روان شناس دارند یا روان پزشک. ▪ افسرده‌ها به روان‌پزشک مراجعه کنند یا روان‌شناس؟ طبق آن‌چه گفته شد، یک فرد افسرده را در نظر بگیرید که گرایش دارد همیشه مشکلات و شکست‌ها را بزرگ کند؛ این فرد باید با مراجعه به روان شناس درصدد حل مشکل خود باشد، اما در مقابل، فردی که افسردگی بسیار شدیدی دارد که دیگر هیچ درکی از واقعیت ندارد و خود را در سیاهی مطلق می‌بیند برای شروع درمان مراجعه به روان پزشک برای او بهتر است. ▪ اول به روان شناس مراجعه کنید، سپس روان پزشک روان پزشک‌ها در کشور ما، گرایش به درمان دارویی برای بیشتر مشکلات دارند و روان‌درمانی را جدی نمی‌گیرند در حالی‌که در تغییر نگرش فرد، دارو تاثیری ندارد. از سوی دیگر، نمی‌توان از روان‌درمانی برای همه افراد استفاده کرد. حداقلی از منطقی برای موثر بودن روان‌درمانی مورد نیاز است. بهترین توصیه به مردم این است که اول به ملاقات روان شناس بروند و در صورت نیاز از طریق روان شناس به روان پزشک ارجاع داده شوند. البته و متاسفانه در کشور ما مردم دوست دارند تمام مشکلات آن‌ها سریع و با کمترین تلاش حل شود. در نتیجه گرایش به هم بیشتر است. حتی پزشک‌های عمومی به راحتی دارو‌های اعصاب و روان را تجویز می‌کنند، اما باید در نظر داشت که دارودرمانی برای بیشتر روحی و روانی آخرین مرحله محسوب می‌شود. برای فردی که به علت سبک رفتاری خود دچار مشکلات ارتباطی شده است، تغییر سبک برخورد با دیگران چاره کار است که دارو هیچ کارکردی غیر از کاهش علایم به صورت موقت برای او ندارد...... http://www.migna.ir/news/49175/preview/ دکتر مهدی سودآوری
🔶 روانشناسی امروز دچار تکنیک گرایی و موج زدگی شده است میگنا- دکتر فریبرز باقری، نظام دانشگاهی را مقصر وضع موجود دانشجویان رشته روان‌شناسی دانست و گفت: به نظرم وضعیت امروز فاجعه‌بار است؛ دچار ، عنصرگرایی و موج‌زدگی است. دانشجویان فکر می‌کنند روان‌درمانگری مثل پنچرگری است و می‌خواهند فقط تکنیک یاد بگیرند. موج‌زدگی دانشگاهی، موجب فاجعه شده است. دانشجویان ما تفکر و نقادی ندارند، به این دلیل که موج‌زده شده‌اند و فقط تکنیک یاد می‌گیرند. پیامدهای این موج‌زدگی چیست؟ مردم بالاخره به کدام ساز ما برقصند؟ روان‌درمانی و مشاوره به شدت در جامعه ما ضعیف شده است و دو نهاد حوزه و وزارت بهداشت، خودشان را متولی جایگزین ما اعلام می‌کنند؛ چطور می‌توانیم از این وضعیت اسف‌بار نجات پیدا کنیم؟. این روانشناس ادامه داد: دانشجویان ما به جای قرقره کردن نظریات غربی، باید فکر کنند و نقد کنند. ما با این کارمان، به حقوق مؤلفان غربی هم تعرض می‌کنیم؛ چون مفاهیم آنها را وارد کرده و تحریف می‌کنیم که این کار پیامد اجتماعی دارد. اگر بخواهیم به مردم خیانت نکنیم و خانواده‌ها را دچار فروپاشی نکنیم و واقعاً درمان انجام دهیم، باید ریشه‌های نظریه‌ها را مطالعه و بررسی کنیم. هیچ نظریه‌ای وجود ندارد که ریشه در مبانی متافیزیکی نداشته باشد (تامس کوهن).....مشروح خبر:👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49177
🔶 خطای شناختی در زندگی زناشویی میگنا- اگر مدتی به گفتار و کردار خود و یا همسرتان توجه کنید، احتمالاً به وجود برخی از خطاهای شناختی زیر پی می‌برید که منشأ بسیاری از رفتارها و احساسات منفی در شما و یا همسرتان هستند. سعی کنید پس از شناسایی مزبور، به تدریج آنها را اصلاح کنید: ۱- تفکر همه یا هیچ: شخصی که دارای نوعی از تفکر به نام همه یا هیچ است، همه چیز را سفید و در غیر این صورت سیاه می‌بیند و هر اتفاقِ کمتر از کامل را نوعی شکست می‌داند. به عنوان مثال، مردی که معتقد است به همسرش یا هیچ هدیه‌ای نمی‌دهد و یا هدیه‌ای گران‌قیمت برای او تهیه خواهد کرد، به تفکر همه یا هیچ (تفکر دو قطبی) دچار شده است. ۲- تعمیم مبالغه‌آمیز: فردی که دارای این نوع از تفکر است، هر حادثه‌ منفی را به منزله‌ یک شکست تمام‌نشدنی تلقی می‌کند. به عنوان مثال، زنی که بداخلاقی شوهرش را همیشگی می‌داند، از تعمیم مبالغه‌آمیز استفاده کرده است؛ زیرا در این توصیف، اوقات خوبی را که با شوهرش سپری کرده و صفات و خصائل خوبی را که از او دیده از یاد برده است. ۳- فیلتر ذهنی: این حالت زمانی ایجاد می‌شود که شخص، تحت تأثیر یک حادثه، همه‌ واقعیت‌ها را تار ببیند و تنها به یک جزء منفی از حادثه توجه کند و باقی اجزاء اتفاق را فراموش کند. برای مثال مردی که تمام خدمات همسرش را فراموش کرده و صرفاً در تعامل با او به اشتباهاتِ حتی کوچک توجه می‌کند، از ذهنی استفاده می‌نماید. ۴- بی‌توجهی به امور مثبت شخص: در چنین حالتی، فرد، با بی‌ارزش شمردن تجربه‌های مثبت، اصرار بر مهم نبودن آن‌ها دارد. به عنوان مثال، مردی که صرف شام به اتفاق همسر و فرزندان‌اش را اتفاق مهمی نمی‌داند، گرفتار این تفکر منفی است. ۵- نتیجه‌گیری شتاب‌زده: شخص مبتلا به این نوع از تفکر، عجولانه و بدون ارائه‌ دلیل نتیجه‌گیری و قضاوت می‌کند. چنین تعجیل‌هایی عموماً در دو زمینه دیده می‌شوند: الف) ذهن‌خوانی: در این نوع از تعجیل، فرد، با یک بررسی سطحی و ناکافی و یا بدون بررسی کردن و تجزیه و تحلیل ماجرا و تنها بر اساس ذهنیات خود، اقدام به نتیجه‌گیری می‌کند. ب) پیشگویی: در این حالت از تعجیل، فرد، بدون هیچ دلیلی پیش‌بینی می‌کند که اوضاع برخلاف میل او در جریان است. ۶- درشت‌نمایی: در این نوع از خطای شناختی، فرد درباره‌ اهمیت مسائل و یا شدت اشتباهات خود مبالغه می‌کند و اهمیت جنبه‌های زندگی را کمتر از آنچه که هست برآورد می‌کند. برای مثال، زنی که دیر آمدن همسرش به منزل را به منزله‌ی یک گناه بزرگ تلقی می‌کند و نمی‌تواند به آن از یک زاویه‌ مثبت نگاه کند، در دام تفکر درشت‌نمایی افتاده است.... http://www.migna.ir/news/49185
🔶 نكاتي برای داشتن یک زندگی خوب ميگنا- دکتر محمود برجعلی ‌مي گويد: در روانشناسی جدید مسئله‌ای نو به نام روانشناسی مثبت نگرانه وجود دارد که در آن به جای بررسی نقطه ضعف‌ها، نواقص و اختلالات و آسیب‌ها، ‌تمرکز خود را بر ظرفیت‌ها و توانمندی‌های انسان‌ها می گذارد. این نوع روانشناسی به آموزه‌های دینی ما نیز نزدیک است، چون ما مسلمان هستیم و به قرآن و اهل بیت اهمیت می دهیم، اما متاسفانه به اندازه کافی با قرآن انس نداریم. این استاد دانشگاه خوارزمی در ادامه اظهار کرد: یکی دیگر از مولفه‌هایی که به ما کمک می‌کند تا زندگی با کیفیتی داشته باشیم، ‌هدفمندی است چون علاوه بر ایجاد احساس خوشبختی، ‌راه زندگی را هم برای ما مشخص می‌کند. وي در خصوص تاثیر فضای مجازی بر زندگی گفت: ‌امروزه فضای مجازی رقیبی اصلی برای مراکز آموزشی و روانشناسی است که مرجعیت این مراکز را ‌تا حدود زیادی کاهش داده، ‌اساتید، معلمین و والدین ‌در گذشته مرجع اصلی ما بودند و در روزگار امروز این مرجعیت تا حدودی از بین رفته و فضای مجازی جایگزین آن شده است. برجعلی در ادامه ‌در خصوص فضای مجازی گفت: فضای مجازی اقیانوسی پهناور است که به اندازه فقط یک وجب عمق دارد به معنی آن که سطح گسترده‌ای از اطلاعات را با حجم کم در اختیار ما می گذارد، امروز اکثر مردم بر دانایی و اطلاعات خود تاکید و ادعای فراوانی دارند. البته در مجازی اطلاعات مهم و غیر مهم، ‌مفید یا غیر مفید وجود دارد چگونگی استفاده از آن بستگی به کاربرد دارد..... 👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49187/preview/
🔶 قتل برادر اوتیسمی‌ برای کمک به پدر و مادر! شامگاه سه‌شنبه ۲۶ آذرماه مأموران کلانتری ۱۴۶ حکیمیه با تماس امدادگران اورژانس از مرگ مشکوک پسربچه‌ای هشت ساله باخبر و در محل حاضر شدند. بررسی شیار‌های روی گردن طفل خردسال حکایت از آن داشت که کودک بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن جان باخته است. مادر او در اولین تحقیقات گفت: من در حال کار داخل آشپزخانه بودم که متوجه شدم پسرم حالش بد شده است. فهمیدم که چیزی را قورت داده و دچار خفگی شده است که امدادگران اورژانس را خبر کردم. آن‌ها وقتی به خانه‌مان آمدند و بچه را معاینه کردند، گفتند که او فوت شده است. پدر طفل هم عنوان کرد: وقتی از ماجرا باخبر شدم، خودم را به خانه رساندم و دیدم بچه هشت ساله‌ام فوت شده و از برادرش خبری نیست. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات در این باره به جریان افتاد تا اینکه ساعت ۵/۲ بامداد روز گذشته پسر بزرگ خانواده خودش را تسلیم پلیس کرد. او با اعتراف به قتل برادرش گفت: برادر هشت ساله‌ام به بیماری مبتلا بود. او مدام خانواده‌ام را اذیت می‌کرد و از دست آزارهایش خسته شده بودم. روز گذشته در حالی که کلافه‌ام کرده بود او را خفه کردم و از خانه خارج شدم. ...ادامه 👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49190/preview/
🔶 وزیر بهداشت: درمان اختلال‌های روانی در نظام سلامت مغفول مانده‌ است ميگنا- دکتر سعید نمکی گفت: یکی از عرصه‌هایی که در حوزه بهداشت به شدت با مشکل مواجه هستیم مربوط به حوزه بهداشت روان جامعه است. اگر در حوزه پیشگیری و بهداشت کار بیشتری کرده بودیم، نیازمند توسعه فراوان تخت های بیمارستانی نبودیم و متأسفانه یکی از عرصه هایی که به شدت دچار مشکل هستیم و من به عنوان وزیر بهداشت، اعلان خطر می کنم، بخش بهداشت روان جامعه است. وی افزود: برای من به عنوان وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی، تلخ است که بگویم ما نیازمند تخت بستری بیماران دچار اختلالات روانی هستیم و این نشانگر این است که کار چندانی در این حوزه نکرده ایم. وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی گفت: شیوع و روان های گرفتار زنگ خطر بزرگی برای متخصصان حوزه سلامت و امور اجتماعی است که به شدت باید به این عرصه بپردازند. وی تصریح کرد: امروز همه دست اندرکاران جامعه باید به فکر بهداشت روان کشور باشند و این کار فقط در وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی محقق نمی شود و همه باید به هم کمک کنیم البته در وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، می توانیم کودکان را علیه بیماری های مسری مهلک قابل پیشگیری با واکسن، واکسینه کنیم، اما در مورد سلامت روان جامعه به تنهایی موفق به کار های بزرگ نخواهیم بود. وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی افزود: نباید اجازه داد تا دل‌مردگی، افسردگی و روحیه غمگین در جامعه بروز و ظهور پیدا کند؛ زیرا هر اقدام و موضوعی که زمینه ساز افسردگی جامعه شود خیانت ملی به کشور است. نمکی با بیان اینکه تفکیک از بقیه رشته ها، خطای استراتژیک علم طب بود، افزود: سلامت روانی و فردی به عنوان اولین رکن نظام سلامت یک فرد در جامعه به شمار می رود...... مشروح خبر http://www.migna.ir/news/49194/preview/
🔶 تعصب منفی چیست، و چگونه بر افراد تاثیر می‌گذارد؟ میگنا- تا حالا شده که بهت توهین بشه یا اشتباهی ازت سر بزنه؟ انتقاد تأثیر بیشتری از تشویق داره و اخبار بد توجه بیشتری از اخبار خوب را به خود جلب میکنه. و به این دلیل است که حوادث منفی نسبت به مثبت تاثیر بیشتری در ذهن ما دارد و روانشناسان آن را منفی گرایی نام نهادند. و تاثیر قوی بر رفتار، تصمیمات و حتی روابط شما دارد. ◽ تعصب منفی چیست؟ تعصب منفی بدان معناست که ما متمایل به سمت محرک منفی و سکون در آنها هستیم که به عدم تقارن منفی و مثبت شناخته می‌شود. این تعصب منفی همان احساس ملامت است تا تحسین. شرح می‌دهند که چرا نمی شود با اثرات منفی مقابله کرد و چرا حوادث تلخ گذشته تأثیر بلندمدتی روی ما دارد. در هر ارتباطی ما بیشتر دنبال نکات منفی هستیم و آنها را در ذهن خود نگه می داریم. ما انسان‌ها تمایل داریم به بیشتر از تجربیات یا خنثی اهمیت بدهیم. به این ویژگی انسان‌ها، “تعصب منفی” گفته می‌شود. ما حتی تمایل داریم که روی حوادث و رویداد‌های منفی بیشتر تمرکز کنیم، حتی وقتی که تجربیات منفی ناچیز یا بی اهمیت باشند. ما انسان ها مایلیم که تجربیات منفی را بهتر از مثبت در ذهن بسپاریم. توهین بهتر از تشویق در ذهن ما می ماند. واکنش سریع نسبت به محرک منفی داریم. بیشتر به چیزهای منفی فکر می‌کنیم تا مثبت. برای مثال ممکن است روز خوبی را در محل کار خود داشته باشیم اما ناگهان همکار ما چیزی می گوید که ما را به هم می ریزد و این ماجرا کل روز فکر ما را درگیر می کند، بطوریکه وقتی به خانه می رسیم اگر کسی بپرسد "روزت چطور بود؟" می گوییم بد بود. حتی اگر جز آن یک مورد، روز کاملا خوب بود این تعصب باعث می شود که بیشتر به نکات منفی توجه کنیم و به آن‌ها اهمیتی که ندارند بدهیم. ◽ به تعصب منفی اینگونه فکر کنید: شما برای یک شب ماندن در یک هتل خوب، آن هتل را بررسی می‌کنید. هنگامی که وارد حمام یا دستشویی می‌شوید، یک عنکبوت بزرگ را در سینک می‌بینید. به نظر شما کدام یک از چیزهایی که دیدید بهتر در حافظه شما می‌شیند: مبلمان خوب و اشیا لوکس داخل اتاق یا عنکبوتی که با آن روبرو شدید؟ ✨ طبق مقاله‌ای منتشر شده در سال ۲۰۱۶، بیشتر افراد حادثه عنکبوت را به وضوح به یاد خواهند آورد.تجربیات منفی بیشتر از تجربیات مثبت روی افراد تأثیر می‌گذارد. یک مقاله‌ در سال ۲۰۱۰ توسط دانشگاه کالیفرنیا منتشر شد، که به نقل از یک روانشناس به نام “ریک هانسون” می‌گوید: ذهن برای تجربیات منفی به مانند یک پارچه مخمل و برای تجربیات مثبت به مانند یک تفلون نچسب است.....ادامه👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49198/preview/
چگونه در روز‌های سخت قوی بمانیم؟ میگنا- زندگی می‌تواند با سختی‌ها و حوادثش ما را غافلگیر کند و اغلب هم به نظر می‌رسد همه‌ی مصیبت‌ها ناگهان و همزمان ظاهر می‌شوند و می‌توانند این احساس را به ما بدهند که هرگز این طوفان سهمگین تمام نخواهد شد. اما اگر یاد بگیریم با درد‌ها و سختی‌ها چگونه برخورد کنیم و چگونه اجازه ندهیم ذهن‌مان شروع به ساختن سناریو‌های وحشتناک کند، به جای اینکه تسلیم و ناامید و مغلوب شویم می‌توانیم موج سواری را یاد بگیریم و جان سالم به در ببریم. همه چیز بستگی به اطمینان شما به خودتان و ظرفیت‌تان نه تنها برای نجات پیدا کردن، بلکه برای رشد و شکوفا شدن دارد. در این مطلب با ما همراه باشید تا به شما بگوییم به چه واحد‌های سازنده‌ای برای تسکین ترس‌ها و ایمان آوردن به توانایی‌تان در غلبه بر هر چالشی در زندگی نیاز دارید. ⚪ تمرکزتان را در زمان حال حفظ کنید وقتی می‌خورید، عزیزی را از دست می‌دهید، مشکل مالی پیدا می‌کنید یا ناگهان متوجه می‌شوید سلامتی‌تان در خطر است، اولین حسی که پیدا می‌کنید نگرانی است. ذهن شما فورا به آینده پرتاب می‌شود و شروع می‌کند به ساختن بدترین سناریو‌های ممکن. این سناریو سازی و فکر کردن به آینده به ما این احساس را می‌دهد که داریم کاری می‌کنیم و چاره‌ای می‌اندیشیم تا موقعیت پیش آمده را تقریبا کنترل کنیم، اما تنها اتفاقی که واقعا می‌افتد، بدتر شدن شرایط فعلی است. چیزی که صبورتان می‌کند، حفظ آرامش و خونسردی و ایمنی در این لحظه است. در حال حاضر شما خوب هستید، سقفی بالای سرتان است، غذایی برای خوردن دارید و دوستانی که می‌توانید با آن‌ها حرف بزنید. آرام ماندن در زمان حال کمک‌تان می‌کند درایت خود را نیز حفظ کنید و مقابل جولان دادن ترس‌های‌تان بایستید. در زمان حال ماندن یعنی اینکه شما انرژی هیجانی لازم برای چاره اندیشی ِ مشکلی که پیش آمده را دارید. نگرانی و اضطراب ناشی از فکر کردن به آینده باعث می‌شود انرژی‌تان بابت اتفاقی که ممکن است هرگز نیفتد، تلف بشود. ⚪ احساسات خود را کتمان نکنید ضد و نقیض به نظر می‌رسد: در لحظه بمانید و به آینده فکر نکنید، اما همزمان هیجانات خود را بروز دهید و اجازه دهید ترس‌های‌تان خودشان را نشان بدهند! وقتی شما با تمرکز بر زمان حال، ترس‌های‌تان را آرام می‌کنید، احوالات ذهنی ایجاد می‌کنید که به شما اجازه می‌دهد با هیجانات و احساسات واقعی خود هماهنگ شوید و وقتی این هماهنگی رخ می‌دهد، می‌توانید به احساسات خود اجازه دهید کاملا خود را نشان دهند. در ابتدا، لمس و احساس این درجه از درد و ناراحتی می‌تواند ترسناک به نظر برسد، زیرا درد و رنج چیزی است که همیشه سعی داریم از آن اجتناب کنیم. اما وقتی شما به خودتان اجازه می‌دهید با درد و رنجی که دارید در لحظه باشید، اگر نیاز دارید گریه کنید، فریاد بزنید یا به بالش مشت بکوبید (یا هر کاری که خشم و دردتان را بیرون می‌کشد انجام دهید)، آن روی سکه را نیز می‌بینید که همان آرامشی است که ممکن است قبلا هرگز تجربه‌اش نکرده‌اید. وقتی احساسات خود را سرکوب و پنهان می‌کنید، انگار یک منفی را فشرده می‌کنید که سبب آشفتگی و عذاب‌تان می‌شود. اما وقتی به خودتان اجازه و فرصت ابرازشان را می‌دهید، متفرق می‌شوند و حس ناب و عمیقی از آرامش و و التیام شما را در برمی‌گیرد. با حس کردن احساسات خود، در واقع انعطافی نشان می‌دهید که جلوی شکسته شدن‌تان را می‌گیرد.... ادامه👇👇👇 http://www.migna.ir/article/49199/preview/
🔶 دلایل قلدری دانش‌آموزان پسر در مدارس ميگنا- قلدری در مدرسه از رفتارهای مشکل‌ساز دوره است که اخیرا توجه# پژوهشگران و صاحب‌نظران حیطه روان‌شناسی تربیتی را در سه دهه اخیر به خود معطوف ساخته و موضوع محوری مطالعات بسیاری بوده است.» در این پژوهش آمده است:« قلدری پدیده‌ای ناآشنا نیست و اعتقاد بر این است که قلدری با تاریخ پیدایش مدارس درهم آمیخته است. برای نسل‌های زیادی، دانش آموزان عادت به آزار رساندن به و خود داشته‌اند.در حال حاضر قلدری در مدارس یک پدیده همه‌گیر است که میلیون‌ها دانش‌آموز را تحت تاثیر قرار می‌دهد. قلدری رفتار آزار دهنده‌ای است که عمدتا توسط یک فرد یا یک گروه از افراد در یک دوره زمانی به صورت مکرر اعمال می‌شود و شامل عدم توازن قدرت است به طوری که افراد درگیر در پدیده قلدری دارای نرخ بالایی از مشکلات نظیر پایین، عزت نفس و خودباوری پایین، قربانی شدن جسمانی، کلامی و عاطفی یا روان‌شناختی، ، عملکرد ضعیف در مدرسه و محل کار است.» محققان می‌گویند:« یکی از مشکلاتی که متعاقب قلدری به وجود می‌آید، کاهش سازگاری اجتماعی است. سازگاری به معنای توانایی فرد برای برای تطابق با محیط اطراف تعریف می‌شود و دارای ابعاد مختلفی از جمله اجتماعی،‌خانوادگی، عاطفی، بهداشتی، تحصیلی و غیره است. هر انسانی آگاهانه و یا ناخودآگاه می‌کوشد تا نیازهای متنوع و گاه متعارض خود را در محیط زندگی برآورده کند و از آنجا که باید نیازهای خود را در قالب ساخت اجتماعی برآورده کند، سازگاری او به ناچار سازگاری اجتماعی است. اجتماعی می‌تواند تاثیری مستقیم بر روان داشته باشد. سلامت فرد نه‌تنها بر خود فرد و خانواده بلکه بر کل جامعه تاثیر می‌گذارد. به طور کلی سازگاری به معنی توانایی آمیزش، انطباق، مصالحه، همکاری و کنار آمدن با خود، محیط و دیگران است. سازگاری با موقعیت‌های جدید و متنوع در دورانی که عصر تنیدگی و تغییر سریع اجتماعی است، کار آسانی نیست. هرگونه دگرگونی در زندگی آدمی خواه خوشایند و خواه ناخوشایند، مستلزم نوعی سازگاری مجدد است. » در این پژوهش یافته‌ها نشان می‌دهند:« معلمانی که از راهبرد جدا کردن دانش‌آموزان از یکدیگر استفاده می‌کنند، شیوع کمتری از قلدری را در کلاس خود تجربه کرده و معلمانی که قربانیان را تشویق به دفاع از خود می‌کنند در واقع شیوع بیشتری از قلدری را تجربه کرده‌اند. در اثربخشی برنامه‌هالی ضد قلدری مدرسه زمانی که معلمان روش‌های حل مسئله را یاد می‌گیرند، تمایل بیشتری به استفاده از آن‌ها دارند.»..... ادامه👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49201
🔶 تفاوت مغز نوجوانان مبتلا به مشکلات روانی با مغز افراد سالم میگنا- تحقیقات جدید دانشمندان علوم اعصاب دانشگاه "آلبرتا" نشان می دهد، ممکن است ساختار مغز نوجوانانی که با مسائل روحی و مشکلات روانی دست و پنجه نرم می کنند، متفاوت از مغز همسالان سالمشان باشد. این تحقیق که به سرپرستی "آنتونی سینگال"رییس دانشکده روانشناسی دانشگاه "آلبرتا" انجام شد نشان داد مغز نوجوانان بین 14 تا 17 ساله که سابقه مشکلات روانی از جمله افسردگی، اضطراب و اختلال کم توجهی بیش فعالی داشته اند متفاوت از مغز همسالان سالمشان است. طی این مطالعه گروهی از نوجوانان دارای مشکلات روحی و روانی تحت اسکن ام .آر.آی(MRI) قرار گرفتند و طی آن دانشمندان ماده سفید مغز آنها را بررسی کردند و در گام بعدی مغز نوجوانانی که سابقه مشکلات روحی و روانی نداشتند را نیز توسط اسکن ام.آر.آی مورد بررسی قرار دادند. ماده سفید(White matter) یکی از بخش های سیستم عصبی مرکزی است. سسیتم عصبی مرکزی از دو ناحیه ماده سفید و ماده خاکستری تشکیل شده است. این ماده بخش اصلی مغز و بخش سطحی نخاع را تشکیل می دهد و به طور عمده از سلول های گلیال و آکسون های میلینه تشکیل شده است. این آکسون ها پیام ها را از مخ به سایر بخش های سیستم عصبی منتقل می کنند. در ماده سفید به جز بافت چربی، مویرگ ها و عروق مشاهده می شوند. فسفولیپیدها در ماده سفید فراوانند. نتایج این مطالعه تفاوت های واضحی در مسیرهای عصبی بین نوجوانان سالم و کسانی که دارای مشکلات روحی بودند، نشان داد. آنتونی سینگال، پژوهشگر این مطالعه گفت: ما پس از بررسی اسکن ها متوجه تفاوت های ساختاری در مغز این دو گروه از نوجوانان شدیم و دریافتیم مغز نوجوانان مبتلا به امراض روحی از لحاظ ساختاری کارایی کمتری نسبت به مغز نوجوانان سالم دارد همچنین نوجوانان مبتلا به امراض روحی دارای تمرکز پایین تری نسبت به گروه سالم بودند. این نخستین مطالعه ای است که طی آن دانشمندان ساختار مغزی نوجوانان دارای مشکلات روحی را با سالم مورد بررسی قرار می دهند....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49202/preview/
🔶 چرا برخی افراد به خودکشی فکر می‌کنند؟ میگنا- در بسیاری اوقات، ما نمی‌دانیم چه دلیلی این افراد را به ورطه خودکشی کشاند. آنچه باعث دلسردکننده‌تر شدن برای اعضای خانواده قربانی می‌شود این است که چنین حوادثی معمولاً بدون هیچ‌گونه علائم هشداردهنده رخ می‌دهد. عوامل زیادی وجود دارد که می‌تواند فرد را در خودکشی تحت تأثیر قرار دهد. در ادامه به بررسی برخی از مهم‌ترین این عوامل می‌پردازیم. ⚪ بیماری‌های روانی بیماری‌های روانی که منجر به بروز می‌شوند شامل افسردگی، اختلالات خوردن مانند بی‌اشتهایی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی و اختلالات اضطرابی است. افسردگی شایع‌ترین علت خودکشی است. افسردگی شدید با درد شدید عاطفی و از بین رفتن امید مرتبط است که بیمار را تحت تأثیر قرار می‌دهد تا به زندگی خود پایان دهد. ⚪ اضطراب آسیب‌زا تجربیات آسیب‌زا مانند سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی، تجاوز جنسی، سوءاستفاده جسمی یا آسیب‌های جنگی نیز ممکن است فرد را به سمت خودکشی سوق دهد. معمولاً فردی که تجربه آسیب‌زا داشته است، بیشتر از افسردگی رنج می‌برد که این مؤلفه به‌نوبه خود می‌تواند منجر به افزایش میل به خودکشی شود. ⚪ مصرف مواد مخدر استفاده از مواد مخدر و الکل باعث می‌شود که میل به خودکشی در افراد بیشتر شده و این مواد موجب تحریک بیشتر این افراد شده و از این طریق بر وی تأثیر بگذارد تا خود را بکشد. مصرف مواد مخدر و الکل همچنین می‌تواند باعث ایجاد تنش در خانواده یا ایجاد آسیب در رابطه با دیگران شود که این مسئله می‌تواند دلیل مهم دیگری برای خودکشی محسوب شود. ⚪ ناکامی یا ترس از دست دادن موقعیت این موضوع یکی دیگر از دلایل اصلی بروز خودکشی به‌ویژه در بین جوانان است. ممکن است فرد در شرایطی مانند از دست دادن شغل، مشکلات مالی، عدم موفقیت تحصیلی، قلدری، تحقیر یا پایان یک رابطه عاشقانه تصمیم به خودکشی بگیرد. ⚪ آلودگی هوا آلودگی هوا یکی از مشکلات اصلی و مهم کلان‌شهرها به شمار می‌رود و در این میان باید یک خبر بد جدید را به اطلاع ساکنان این شهرها رساند. نتایج یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که درصد بروز مشکلات روحی و روانی و مشکلاتی مانند خودکشی در مردم ساکن در شهرهای آلوده ازنظر آب و هوایی بیشتر است. ⚪ مشکلات بهداشتی مزمن موارد بسیاری از خودکشی ناشی از درد مزمن یا بیماری‌های رخ‌داده است. شخصی که از درد مزمن یا بیماری رنج می‌برد، غالباً احساسی آمیخته با ناامیدی را تجربه کرده و گاهی تصمیم می‌گیرد برای پایان دادن به رنج، خود را بکشد. همچنین افرادی که یک یا چند نوع بیماری مزمن دارند، احتمالاً افسردگی یا اضطراب را نیز تجربه می‌کنند که این موارد به‌نوبه خود خطر خودکشی را افزایش می‌دهد....👇👇 http://www.migna.ir/news/49204/preview/
دلايل فعال شدن سيستم استرس بچه ها ميتواند: امر و نهی زياد والدين، خستگی، گرسنگی، توقع های بيش از توان، روابط مشكل دار والدين، بی توجهی به نيازهای عاطفی، كلام تند و توهين والدين باشد. برای رفع مشكل، دليل را جستجو و برطرف كنيد. @Mignair
🔶 مردان فکر می‌کنند دروغگویان بهتری هستند ميگنا- براساس تحقیقات انجام شده توسط دکتر "برایانا وریگین" از دانشگاه پورتسموث، افرادی که در گفتن تبحر دارند، معمولا سخنوران خوبی هستند و دروغ‌های بیشتری نسبت به دیگران و معمولاً به خانواده، دوستان، همسر و همکاران خود می‌گویند. خبره همچنین ترجیح می‌دهند به جای دروغگویی در پیام‌های متنی، رو در رو دروغ بگویند و رسانه‌های اجتماعی جولانگاه آنان نیست. دکتر "وریگین" که وقت خود را بین دانشگاه‌های پورتسموث و ماستریخت هلند تقسیم می‌کند، گفت: ما بین تخصص در دروغگویی و جنسیت ارتباط معنی داری پیدا کردیم. آقایان بیش از دو برابر نسبت به بانوان فکر می‌کنند که دروغگوهای بهتری هستند. تحقیقات قبلی نشان داده است که بیشتر مردم در روز یک یا دو دروغ می‌گویند، اما این آمار، دقیق نیست. زیرا بیشتر مردم هر روز دروغ نمی‌گویند، بلکه تعداد کمی از دروغگوهای حرفه‌ای مسئول اکثر دروغ‌های گزارش شده هستند. وی افزود: آنچه در مطالعه ما مشخص شد این است که تقریباً نیمی از (۴۰ درصد) همه توسط تعداد بسیار کمی از دروغگویان حرفه‌ای گفته می‌شود و این افراد به کسانی که به آنها نزدیکتر هستند، دروغ می‌گویند. وی ادامه داد: دروغگوهای متبحر به خوبی از کلمات استفاده می‌کنند و خوب حرف می‌زنند، دروغ‌های خود را با حقیقت پیوند می‌زنند، بنابراین تشخیص آن برای دیگران سخت می‌شود. آنها همچنین در پنهان کردن دروغ‌های خود در داستان‌های ظاهراً ساده و واضح استاد هستند، به طوری که تردید در حرف‌های آنها برای دیگران سخت است. دکتر "وریگین" ۱۹۴ نفر که نیمی از آنها مردان و نیمی از آنها زنان بودند را با میانگین سنی ۳۹ سال مطالعه کرد. از آنها سؤالاتی پرسیده شد، از جمله اینکه در دیگران چقدر خوب هستند. در ۲۴ ساعت گذشته چه تعداد دروغ گفته‌اند. نوع دروغ‌هایی که گفته‌اند چه بوده است. به چه کسی دروغ گفته‌اند و به صورت رو در رو دروغ گفته‌اند یا از راه‌های دیگر. وی افزود: مطالعات ما نشان می‌دهد که ما آنقدرها که فکر می‌کنیم هم در تشخیص دروغ مهارت نداریم. اکثر ما در بهترین حالت ۵۰ درصد شانس داریم دروغ طرف مقابل را کشف کنیم. ما می‌خواستیم روی کسانی که در دروغگویی خوب هستند، تمرکز کنیم و سعی کنیم درک کنیم که چگونه و با چه کسی این کار را انجام می‌دهند. این مطالعه نشان داد که یکی از راهبردهای اصلی دروغگوها این است که دروغ‌های موجهی را که نزدیک به هستند، بگویند و اطلاعات زیادی نمی‌دهند و هرچه کسی فکر کند در حال دروغگویی هستند، دروغ‌های بیشتری خواهند گفت. متداول‌ترین استراتژی در بین تمام دروغگویان، اعم از متخصص یا ناشی، عدم بیان اطلاعات خاص بود. اما دروغگوهای خبره به این توانایی مسلط هستند که یک دروغ را به یک داستان باورپذیر پیوند می‌زنند که باعث می‌شود دروغشان پنهان شود......👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49207/preview/