🔸ارائه بحثی با عنوان "مفهوم مسألهبودگی تمدن و چرایی مسأله بودن آن برای ایران کنونی" ـ #بخش_نخست از دو قسمت
روز شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۹ در شمار سلسله جلسههای مجازی "آشنایی دانشجویان دانشگاه باقر العلوم علیه السلام با رویکرد #مسألهمحوری"، در نشست ویژه میز تمدن اسلامی، بحثی با عنوان "مفهوم #مسألهبودگی_تمدن و چرایی مسأله بودن آن برای ایران کنونی" ارائه شد و در ادامه نیز، آقای مجید نقدی دبیر محترم میز تمدن اسلامی بحثی را در باره فرایند تدوین بسته جامع نظام مسائل این میز و چگونگی اجرای آن مطرح ساختند.
خلاصه بحث "مفهوم مسألهبودگی تمدن و چرایی مسأله بودن آن برای ایران کنونی" چنین است:
تمدن و بینش تمدنی و ضعف بینش تمدنی
با هر تعریفی از تمدن، با این پیشفرض که تمدن و یا لااقل لایههایی از آن مقولهای مدیریتپذیر است میتوان آن را بزرگترین و گستردهترین سطح مناسبات انسان در زیست اینجهانی او دانست. بر این اساس #بینش_تمدنی هم به مفهوم نگریستن به مسائل مختلف در افق گستردهترین واحد اجتماعی و مواجهه با تمام مسائل فرد و جامعه با نگاهی فرا زمانی و فرا مکانی در بالاترین حد ممکن زیست اجتماعی است. لازمه این نگاه، برخورداری از رویکردی همگرایانه نسبت به دیگران و پایبندی به قواعد حرکت جمعی است. کسی که هیچ امکان تمدنسازی و تمدنپژوهی هم ندارد میتواند نگاه تمدنی داشته باشد.
اگر مدیریت تمدن و تمدنپژوهی تنها در توان گروههای مشخصی در جامعه است، برخورداری از بینش تمدنی از همه آحاد جامعه برمیآید. میز تمدن اسلامی تعبیرِ "بینش تمدنی" به معنی دغدغهمندی برای پرداختن به موضوعی به نام تمدن و ابعاد مختلف و گسترده آن را مبنای معرفتی فعالیتهای خود قرار داده است و بر همین اساس مسأله مورد اهتمام خود یعنی ضعف بینش تمدنی را نیز این بر پایه محورهای زیر صورتبندی کرد:
• احساس مسؤولیت نداشتن نسبت به آینده مطلوب کشور و ایفای نقش در تمدن نوین اسلامی
• نداشتن کلاننگری و همهجانبهنگری مطلوب در حل مسالههای فردی و اجتماعی
• نداشتن نگاه همگرایانه در مواجهه با مسائل و تن ندادن به قواعد حرکت جمعی
• محروم ماندن از درک عمیق آموزههای اسلامی برای بهبود زیست اجتماعی
• عدم بهرهگیری مناسب از تمام ظرفیتهای جامعه و نظام اسلامی معطوف به نقشآفرینی در افق تمدن نوین اسلامی
• غرقه شدن در منازعات و مشاجرات خرد و هدر دادن ظرفیتهای کشور برای مسائل جزیی
مسألهبودگی ضعف بینش تمدن
اگر حسب تعاریف موجود، مسألهبودگی را مرحله عمومی شدن یک مشکل و خودآگاه شدن یک جامعه نسبت به آن بدانیم، بسیار دشوار است که #ضعف_بینش_تمدنی را بتوان یک مسأله شمرد. زیرا اگر با مردم مصاحبه شود و از آنها خواسته شود که فهرستی از ده مشکل اصلی خود و جامعه را برشمرند، بسیار دور از ذهن است که ضعف بینش تمدنی یکی از این ده مورد به حساب آید. پس میز تمدن اسلامی بر چه مبنایی ضعف بینش تمدنی را یک مشکل به حساب آورده است؟ توضیح فشردهای که در باره ویژگیهای مسألهای به نام ضعف بینش تمدنی ذیلاً آورده میشود، کوششی است برای پاسخ به این پرسش مهم:
- از جنس آرمان بودن ـ بینش تمدنی از جنس آرمانهاست و طبیعی است که درک آن در گروی یک کلاننگری معرفتی و اجتماعی است و چه بسا بسیاری از مردم تصوری روشن از آن نداشته باشند ولی بدون تردید پیامدها و لوازم آن را با رگ و پوست خود حس میکنند هر چند ندانند نام سرچشمه این مشکلات چیست. مسألههای خرد و جزیی همچون مشکلات داخل یک کشتی در حال حرکت است که میتواند نارضایتیهایی را برای مسافران به دنبال داشته باشد و مشکلات کلان و آرمانها همچون چالشهای موجود در مسیر حرکت کشتی به سوی مقصد است.
- پنهان بودن ـ در برابر مسألههایی که آشکار هستند و به آسانی حس میشوند و گروهی فراوان از مردم نسبت به آن خودآگاهی دارند، مسألههایی هستند که چنین نیستند و آنها را باید مسأله پنهان شمرد که چه بسا جامعه هدف احساس کمبود یا محدودیت و نارضایتی نسبت به آن ندارد و از بود یا نبود آن هیچ خطری برای منافع خود احساس نمیکند.
مسألهبودگی این دسته از مسائل گاه برآمده از یک تشخیص نخبگانی نسبت به منافع جامعه مخاطب و فاصله داشتن جامعه با وضع مطلوب است و الزاما به معنای خودآگاهی جامعه نسبت به آن نیست. شاید بتوان گفت گاه احساس بیمسألگی و به تعبیر دقیقتر بیتوجهی و یا ناآگاهی از یک مسأله، خود یک مسأله است. این گونه مسائل اغلب خاستگاه آرمانی دارند. بیتردید ضعف بینش تمدن را باید در شمار این نوع از مسائل شمرد.
(ادامه دارد.)
۲۶ اسفند ۱۳۹۹
@MohsenAlviri
🔸ارائه بحثی با عنوان "مفهوم مسألهبودگی تمدن و چرایی مسأله بودن آن برای ایران کنونی" ـ #بخش_دوم از دو قسمت
(ویژگیهای مسألهای به نام ضعف بینش تمدنی):
- پیچیدگی ـ در برابر مسألههای تقریبا ساده که همگی درکی روشن از آن دارند، مانند کمبود آب و دیگر مایحتاج عمومی، برخی مسائل پیچیدگی و درهمتنیدگی بیشتری دارند و در حقیقت ترکیبی از چند مسأله هستند.
روشن است که نمیتوان معیار روشنی برای سنجش میزان پیچیدگی یک مسأله به دست داد ولی میتوان تفاوت مسألهها را از نظر سادگی و پیچیدگی درک کرد. مسأله تمدن به دلیل نوپدید بودن، تنوع دیدگاهها در باره آن، گستردگی ابعاد، لایهها و قلمروهای آن بیتردید پیچیدهترین مسأله اجتماعی و یا در زمره پیچیدهترین آنهاست.
- فاقد دادههای ثبتی بودن ـ در برابر مسألههایی که نخبگان و تصمیمگیران و سیاستگذاران را از مدتها پیش به خود مشغول کرده و یک سطح مورد وفاقی از آنها پدید آمده است و انباشت درخوری از اطلاعات مربوط به آنها گردآمده است، مسألههایی هم وجود دارد که عمری دراز از توجه به آنها نمیگذرد و نوپدید هستند. و به همین دلیل دادههای ثبتی آنها اندک است و هنوز نسبت به مبانی، ابعاد، روش، شاخصهای آن وفاق وجود ندارد. تمدن را باید در شمار این گونه مسألهها قرار داد.
-فاقد وفاق در باره مفاهیم و مبانی بودن ـ در برابر مسألههایی که اصطلاحات و مفاهیم مربوط به آنها به دلیل پیشینه زیادی که دارند روشن است (مانند مسائل اقتصادی) در باره مسائل نوپدید چنین وفاقی وجود ندارد.
- فاقد شاخص مدون برای اندازهگیری بودن ـ وقتی مفاهیم اولیه یک مسأله روشن نیست، روشن است که شاخص مشخصی نیز برای اندازهگیری آن در دست نباشد.
چرایی مسأله بودن ضعف بینش تمدنی برای ایران کنونی
از بحث نظری مفهوم مسألهبودگی ضعف بینش تمدنی که بگذریم، این که چرا این موضوع در شرایط کنونی ما یک مسأله با ویژگیهایی که برشمرده شد به حساب میآید، نیازمند درنگی دیگر است که #میز_تمدن_اسلامی پاسخ این پرسش را در قالب محورهای زیر بیان کرده است:
• مطالبات رهبر معظم انقلاب ـ این مطالبات صرف نظر از این که منشأ جلب توجه نخبگان به موضوع تمدن شده است، خود نیز به دلیل جایگاهی که رهبری در یک نظام اسلامی دارد یک الزام دینی و حتی حقوقی برای پرداختن به این موضوع ایجاد کرده است.
• تبدیل شدن موضوع تمدن به یک مسأله نخبگانی ـ موضوع تمدن در سالهای اخیر به صورتی گسترده مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. آمار کتابها و مقالات منتشر شده در باره تمدن در سالهای اخیر نشاندهنده افزایش اهتمام نخبگان جامعه به موضوع تمدن در داخل کشور است.
اهتمام نخبگان جامعه به یک موضوع میتواند نشاندهنده اهمیت آن باشد. یعنی نفس اهتمام نخبگان در رشتههای مختلف به یک موضوع عمومی که الزاماً جزو موضوعات رشته تخصصی آنها نیست میتواند نشانگر حساس شدن متفکران جامعه به موضوعی باشد که با سرنوشت همه مردم گره خورده است.
• ارتقاء جایگاه مسلمانان در معادلات جهانی ـ حرکت بیداری اسلامی در دو سده اخیر و افزایش خودآگاهی مسلمانان و خروج از محدودنگری گذشته، زمینهساز ورود مسلمانان به مرحلهای فراتر از گذشته شده است.
اکنون امکان نقشآفرینی مسلمانان در مسائل جهانی بسیار بالا رفته است و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران هم انتظار ویژهای را از ایران در ذهن آحاد امت اسلامی ایجاد کرد.
• شدت یافتن تعارضهای درونی امت اسلامی و ضرورت مواجهه سنجیده با آنها ـ مسائل داخلی #امت_اسلامی و شدت یافتن برخی تعارضها تا مرحله روبروی هم ایستادن مسلمانان، و قابلیتهای ایران برای حل این تعارضها در پرتو نگاه تمدنی خود، عامل دیگری است که موضوع تمدن و بینش تمدنی را به یک مسأله عمومی برای نخبگان ما و جهان اسلام تبدیل کرده است.
• عدم بهرهگیری مناسب از متون دینی برای حل مشکلات جامعه در مقیاس تمدنی ـ نگاه تقلیلگرایانه به سهم آموزههای دینی در مطالعات تمدنی و ضعف جدی متون درسی دینبنیاد در این زمینه موجب شده است که عملا دانشهای رایج در حوزههای علمیه همچون گذشته رونق بیشتری داشته باشد و از حل مسائل مورد نیاز جامعه اسلامی به ویژه در مقیاس تمدنی فاصله بگیرد.
• دیدگاههای ناصواب به دستاوردهای تمدنی تمدن گذشته اسلامی و یا تمدن غرب و یا حتی ظرفیتهای کنونی امت اسلامی در مسیر ساختن یک تمدن جدید
میز تمدن اسلامی بر اساس چنین درکی از مفهوم مسألهبودگی ضعف بینش تمدنی و چرایی مسألهبودگی آن برای ایران اسلامی، در یک کار جمعی متناسب با توانمندیها و ظرفیتهای #دفتر_تبلیغات_اسلامی در پنج سال اخیر فعالیتهایی را انجام داده است که داوری در باره کارنامه آن را باید به صاحبنظران وانهاد.
۲۶ اسفند ۱۳۹۹
@MohsenAlviri
مفهوم مسألهبودگی تمدن و چرایی مسأله بودن آن برای ایران کنونی.docx
19.9K
مربوط به یادداشت بالا
متن یکپارچه "مفهوم مسألهبودگی تمدن و چرایی مسأله بودن آن برای ایران کنونی" در قالب وُرد
@MohsenAlviri
مفهوم مسألهبودگی تمدن و چرایی مسأله بودن آن برای ایران کنونی.pdf
250.5K
مربوط به یادداشت بالا
متن یکپارچه "مفهوم مسألهبودگی تمدن و چرایی مسأله بودن آن برای ایران کنونی" در قالب پیدیاف
@MohsenAlviri
🔹برگزاری وبینار تخصصی "تأملات روششناختی ساحتهای نظری و عینی تاریخپژوهی"
روز سهشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۹ وبینار تخصصی "تأملات #روششناختی ساحتهای نظری و عینی #تاریخپژوهی" از سوی گروه روششناسی علوم انسانی شورای بررسی متون و کتب درسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری #دانشگاه_باقر_العلوم علیه السلام برگزار شد.
گزارشی کوتاه از این سخنرانی علمی در پایگاه اطلاعرسانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و نیز خبرگزاریهای ایلنا و مهر و پایگاه خبری تحلیلی شعار سال منتشر شده است. قرار است متن کامل این سخنرانی پس از پیادهسازی و ویرایش منتشر شود.
چکیده بحث ارائه شده چنین است:
چندگانگی مفهوم واژه #تاریخ همچنان از بنیادیترین مسائل مؤثر بر هر گونه بحث اندیشهای در باره تاریخ است.
تاریخ به مثابه رویداد بیرونی و تاریخ به مثابه آگاهی از آن و گزارش آن، دو ساحت متفاوت ولی در همتنیده را پدید آورده است که این تفاوت و در همتنیدگی را در همه ابعاد و مسائل آن دو میتوان دید. اگر بپذیریم که تاریخ به مفهوم نخست، سرشتی هستیشناختی و تاریخ به مفهوم دوم، سرشتی معرفتشناختی دارد و اگر بپذیریم که پارادایمهای پژوهش در حقیقت گونههای روش و یا بنمایههای معرفتی متمایز کننده روشها از یکدیگر هستند، آن گاه میتوان گفت که نخستین و مهمترین تأمل روششناختی در باره این دو ساحت تاریخ به تفاوت پارادایمهای پژوهش در آنها پیوند مییابد، این نکته به نوبه خود روشهای پژوهش متفاوتی را پیش روی پژوهشگران این دو حیطه قرار میدهد.
از سوی دیگر از آن جا که روشهای متعارف پژوهش در تاریخ نیز به صورت عمده با تلقی دوم از تاریخ (تاریخ به مثابه شناخت رویداد و گزارش رویداد) پیوند دارد، این امر سبب شده است که موضوعات ذیل روششناسی تاریخ اغلب تنها به مسائل روششناختی معرفت تاریخی و گزارش تاریخ محدود بماند و تقریبا هیچ کس در باره ملاحظات روششناختی ساحت نظری تاریخ سخن نگوید.
در این سخنرانی پس از مطالب فوق، تفاوتهای روش و #روششناسی به اختصار مورد اشاره قرار گرفت و ضمن تأکید بر گریزناپذیری پرداختن به روششناسی حتی با فرض گریزپذیر بودن مسأله روش و پیوند روششناسی با مسأله #پارادایم و تنوع پاردایمها در دهههای اخیر، پیشنهاد شد که صاحبنظران در باره امکان استقلال دانشی تاریخ از علوم انسانی و علوم اجتماعی بیاندیشند و در همین راستا نیز جستوجو برای پارادایمهای نو برای دانش تاریخ مورد تأکید قرار گرفت.
۲۸ اسفند ۱۳۹۹
@MohsenAlviri
🔸انتشار مقاله "حاکمیت صفات الهی در جریان تاریخ از دیدگاه نهجالبلاغه"
در شماره زمستان ۱۳۹۹ فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز (دوره ۲۰، سری ۴، شماره پیاپی ۷۷)، مقاله "حاکمیت صفات الهی در جریان تاریخ از دیدگاه نهج البلاغه" به صورت مشترک با سرکار خانم دکتر معصومه حاجی مقصودی دانشآموخته دانشگاه قرآن و حدیث منتشر شده است.
(از صفحه ۷۹ تا ۹۸)
این مقاله برآمده از رساله دکتری ایشان با عنوان "فلسفه نظری تاریخ از منظر امیر المؤمنین علیه السلام و نقدی بر نظریه هگل" است که گزارش آن در تاریخ ۹۷/۱۱/۱۹ در همین کانال منتشر شده بود. چکیده مقاله که متن کامل آن به پیوست در اختیار قرار میگیرد، چنین است:
#صفات_الهی و بازتاب آن در حرکت و مراحل حرکت تاریخ، از مباحث مهم #فلسفی_نظری_تاریخ است که نظر فیلسوفان تاریخ را به خود جلب کرده است. این مسأله از آن رو که در پیوند با اختیار انسان و میزان و چگونگی نقشآفرینی او در تاریخ است، اهمیتی مضاعف یافته است. نوشتار پیش رو کوشیده است سه صفت ربوبیت، علم و اراده را همراه با تقریری از مفهوم قضا و قدر الهی، به استناد سخنان امیرمؤمنان علی (ع)، به ویژه در #نهجالبلاغه، بررسی کند و ضمن تبیین مفهوم حاکمیت آنها بر تاریخ، تلازم نداشتن آن با جبر را اثبات کند.
یافتههای این پژوهش نشاندهندهی آن است که در دیدگاه امیرالمؤمنین علی (ع)، اگر این صفات بر جریان تاریخ حاکمیت نداشته باشد، تاریخ رو به زوال میرود و با توجه به این که بر اساس آموزههای وحیانی، ارادهی انسان، خود یکی از عناصر رویدادهای تاریخی است، باور به حاکمیت این صفات، به محدودکردن دامنهی اختیارات تکوینی انسان نمیانجامد.
۱ فروردین ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
حاکمیت صفات الهی در جریان تاریخ.pdf
358.5K
مربوط به یادداشت بالا
متن کامل مقاله "حاکمیت صفات الهی در جریان تاریخ از دیدگاه نهجالبلاغه"
@MohsenAlviri
🔹پیام تسلیت به آیتالله ریشهری به مناسبت رحلت همسر مکرمشان
روز شنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۹ پیام زیر از سوی عدهای از استادان و پژوهشگران حوزه علمیه قم خطاب به آیتالله آقای محمد محمدی #ریشهری به مناسبت رحلت همسر مکرمشان صادر شد.
حضرت آیتالله ریشهری دامت توفیقاته
سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار
ارتحال اندوهبار همسر مؤمنه ومکرمه، یادگار فقیه و مفسر زاهد، متواضع و مدرس اخلاق مرحوم آیتالله مشکینی (قدس سره) را به حضرت عالی، فرزندان گرامی، دامادان معزز و دیگر بازماندگان تسلیت میگوییم و از خداوند غفور و رحمان برای شما و همه مصیبتدیدگان اجر جزیل و صبر جمیل و شکیبایی و تسلای خاطر و برای ایشان رحمت واسعه و غفران و رضوان و حشر با اولیا مسألت میکنیم.
بدون تردید همراهی و همدلی آن بانوی مکرمه، در دستیابی حضرتعالی به اهداف مقدس و خدمت به معارف اهل بیت علیهم السلام و تدوین و نشر آموزههای ثقلین، نقش مثالزدنی داشت. تغمدها الله سبحانه و تعالی بواسع رحمته و حشرها مع موالیها الطاهرین عليهم السلام.
رضا استادی، علیرضا اعرافی، محمدعلی ابراهیمی، مسعود آذربايجانی، محسن الويری، عليرضا امينی، مهدی باقر شريف القرشی، رضا برنجكار، علی بنايی، شکرالله بهرامی، محمدكاظم بهرامی، حميد پارسانيا، محمد جعفری، رسول جعفريان، سیدنورالدین جعفریان، سيدمحمد جعفرمرتضی العاملی، محمودرضا جمشيدی، سیدمحمدرضا حسینی جلالی، سید احمد خاتمی، عبدالامیر خطاط، قربانعلی دری نجفآبادی، محمدكاظم راشد يزدی، محمد رحمانی نيشابوری، عليرضا رشيديان، ناصر رفیعی، محمدتقي سبحانی، سیداحمد سجادی، سيدمحمد سعيدی، سيدعلی شاهچراغی، سیدمحمدکاظم شمس، علی شيروانی، هادی صادقی، محمدحسن صافی، سيدعباس صالحی، حسن طارمی، سيدكاظم طباطبايی، سيديوسف طباطبايينژاد، نجمالدین طبسی، احمد عابدی، مسعود عالی، عبدالمحمود عبدالهی، سيدمحمود علوی، سیدمحمد غروی، سيدكمال فقيهايمانی، احمد فقیهی، محمدحسین فلاحزاده، محمدهادی فلاحزاده، سيدعلی قاضیعسكر، عباس كعبی، احمد مبلغی، جواد مروی، جواد محدثی، رضا مختاری، علي اكبر مسعودی خمينی، حیدر مصلحی، حسن مظاهری، محمدمهدی معراجی، مرتضی مقتدایی، حسین ملکا، محمدجعفر منتظری، سيدابو الحسن مهدوی، محمدعلی مهدویراد، مهدی مهريزی، هادی نجفی، علي نظری منفرد، عبدالفتاح نواب، هاشم نيازی، احمد واعظی، مجید هادیزاده.
۲ فروردین ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
🔸 انتشار مقاله "از روایت فلسفی تاریخ تا روایت فلسفۀ تاریخ"
مقاله "از روایت فلسفی تاریخ تا روایت فلسفه تاریخ؛ خوانش انتقادی کتاب تاریخ به روایت فلسفه؛ از هرودت تا آلن بدیو" در صفحات ۷۳ تا ۹۳ شماره ۱۳ دوره بیستم (پیاپی ۸۸، اسفند ۱۳۹۹) پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی منتشر شده است.
این مقاله همان طور که در عنوان فرعی نام مقاله آمده، معرفی و نقد کتابی است با عنوان "تاریخ به روایت فلسفه؛ از هرودت تا آلن بدیو" که به قلم آقای دکتر احمد محمدپور در سال ۱۳۹۶ از سوی انتشارات #لوگوس منتشر شده است.
چکیده مقاله چنین است:
اندیشیدن در باره تاریخ در چند دهه اخیر، فربهی بسیار و یک دگرگونی دامنهدار یافته است. اگر "#فلسفه_تاریخ" را مولود این تحول بدانیم، با توجه به فاصله تقریبا زیاد ما ایرانیان با آن، آگاهی روشمند از مطالعات و رویکردهای جدید در این شاخه معرفتی اهمیت مییابد. کتاب "تاریخ به روایت فلسفه؛ از هرودت تا آلن بدیو" به دلیل ویژگیهایی که دارد، به عنوان یک اثر شاخص در این زمینه شایسته بازخوانی است. نوشتار پیش رو مروری انتقادی بر این کتاب در قالب محورهای زیر دارد: ابهامزایی عنوان کتاب، چندگانگی واگرایانه هدف تدوین کتاب، آشفتگی فصلبندی و زیرفصلها، مشخص نبودن جایگاه این کتاب در بین آثار تألیف یافته در این زمینه، کاستی آشکار توجه به میراث شرقی و اسلامی، و در همآمیختگی و ناهمترازی اصطلاحات مربوط به جریانهای فکری و ابهام در چیستی تعریف جدید تاریخ.
مقاله پس از پرداختن به تأملاتی در باره جنبه فنی و ویرایشی اثر، با این جمعبندی به پایان میرسد که هر چند کتاب نتوانسته است بین روایت فلسفی تاریخ و روایت فلسفه تاریخ مرزی آشکار بگذارد و به همین دلیل از ذهنیت متعارف تاریخپژوهان در باره فلسفه تاریخ فاصله گرفته است، اما آوردههای سودمند بسیاری برای آنها دارد.
محورهای اصلی مقاله هم که بر اساس شیوهنامه فصلنامه شماره خورده، در پی میآید:
۱. مقدمه و بیان مسأله
۲. معرفی کتاب
۳. معرفی نویسنده
۴. ابهامزایی عنوان کتاب
۵. چندگانگی واگرایانه هدف تدوین کتاب
۶. آشفتگی در فصلبندی کتاب و زیرفصلها
۷. تأملاتی در باره محتوای کتاب
۸. تأملاتی در باره جنبه فنی و ویرایشی کتاب
۹. نتیجهگیری
متن کامل مقاله به پیوست در دسترس است.
۳ فروردین ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
از روایت فلسفی تاریخ تا روایت فلسفه تاریخ.pdf
290.9K
مربوط به یادداشت بالا
متن کامل مقاله "از روایت فلسفی تاریخ تا روایت فلسفه تاریخ"
@MohsenAlviri
🔸 یک اثر ارزشمند در باره مجالس مذهبی ایران معاصر ـ #بخش_نخست از دو قسمت
در نیمه دوم اسفند ۱۳۹۹ مجموعه پنج جلدی "مجالس مذهبی در ایران معاصر؛ بررسی و تحلیل اعلانات مجالس محرم و صفر در روزنامهی اطلاعات (۱۳۰۵ ـ ۱۳۹۴)" از طرف پژوهشگر پرکار، کارآشنا و خوشفکر برادر عزیز جناب آقای محسن حسام مظاهری به دستم رسید.
این مجموعه پنج جلدی جمعاً در ۲۲۱۰ صفحه از سوی نشر آرما در اصفهان در سال ۱۳۹۹ و به عنوان بیست و چهارمین کتاب از مجموعه کتابهای سرو منتشر شده است.
پیش از این هم در نوشته ۱۳۹۷/۷/۱۸ همین کانال در معرفی کتاب سه جلدی "تراژدی جهان اسلام؛ عزاداری شیعیان ایران به روایت سفرنامهنویسان، مستشرقان و ایرانشناسان از صفویه تا جمهوری اسلامی" به مجموعه کتابهای سرو نشر آرما و رویکرد فرهنگی آن به تشیع به مثابه "دین زیسته" از منظرهای مختلف جامعهشناختی، انسانشناختی، مردمشناختی و جز آن اشاره شده بود.
برای معرفی این کتاب "به عنوان تلاشی در راستای تدوین #تاریخ_اجتماعی دینداران و مشخصاً شیعیان در ایران معاصر" این عبارت از مقدمه نویسنده محترم بسنده است:
«این کتاب محصول پژوهشی است که با هدف گردآوری و تدوین گروهی مغفول از دادههای تاریخی مجالس مذهبی در ایران معاصر یعنی اعلانات مطبوعاتی این مجالس انجام شده؛ پژوهشی خویشفرما و شخصی که بخشی از پروژهی مطالعاتی کلان من در باب مناسک و آیینهای شیعی در ایران است. محور اصلی این پروژهی مطالعاتی، رصد، بررسی و تحلیل تغییرات دینداری به ویژه مناسک و فهم منطق این تغییرات است.»
(ج۱، ص ۱۸)
این مجموعه نتیجه یک پژوهش نُهساله از ۱۳۹۰ تا پایان ۱۳۹۸ در باره یکی از ابعاد مهم زندگی شیعیان ایران در قرن چهاردهم هجری شمسی است که با بررسی بیش از ۵۸۵۰ شماره #روزنامه_اطلاعات (از نخستین شماره در سال ۱۳۰۵ تا پایان سال ۱۳۹۴ یعنی ۹۰ سال) و شناسائی و گردآوری ۵۱۳۱ اعلان یا خبر ـ آگهی مربوط به برگزاری مجالس مذهبی ماههای محرم و صفر در آن سامان یافته است. بررسی اطلاعات مربوط به هر یک از دههها یک فصل از کتاب را به خود اختصاص داده است.
تقسیمبندی دههها در هر مجلد از کتاب این گونه است:
جلد اول: دهههای ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰
جلد دوم: دههی ۱۳۴۰
جلد سوم: دههی ۱۳۵۰
جلد چهارم: دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰
جلد پنجم: دهههای ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰
در جلد اول این مجموعه، پیش از بررسی اعلاناتِ سه دهه نخست، مقدمه کتاب قرار دارد که دربردارنده توضیحاتی در باره هدف، پیشینه و مراحل پژوهش و معرفی بخشهای کتاب و سپاسگزاری است. فصل اول کتاب هم با عنوان "مدخل پژوهشی" به توضیح تفصیلی در باره سه موضوع مجالس مذهبی و گونههای آن (۲۶ گونه در چهار دسته سازمانمحور و مکانمحور و شخصمحور و محوریت گروههای اجتماعی خاص)، اقسام تبلیغات مجالس مذهبی ۱۴ نوع) و سرانجام دلایل انتخاب روزنامه اطلاعات اختصاص یافته است. در انتهای جلد پنجم هم یک بررسی آماری تفکیکی در باره موضوعات مختلف در قالب یک فصل مستقل و سپس فهرست منابع و نمایه آمده است.
هر یک از فصلهای دوم تا یازدهم کتاب که به یکی از دههها اختصاص دارد، از چهار بخش تشکیل شده است: بخش نخست ویژه مشخصات سند (شامل سه محور: تعداد اعلانات، تعداد کلمات متن اعلانات، محل درج اعلانات همراه با تقسیمبندیهای فرعی آن.ها) است، سپس در بخش دوم هر فصل بر اساس دادهکاوی اولیه پنج گروه به این شرح استخراج شده است: گونه مجالس، محل برگزاری مجالس، سخنرانان، موضوع سخنرانیها، و مداحان)، بخش سوم و چهارم هم به ترتیب به نمونههای اسناد، و سرانجام متنِ از نو حروفچینی شده همه اسناد به تفکیک سال اختصاص یافته است.
برگزاری نشستهای تخصصی برای نقد این مجموعه میتواند دستمایهای برای الگو گرفتن از این اثر و تداوم این نوع پژوهشها باشد.
(ادامه دارد.)
۵ فروردین ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
🔸یک اثر ارزشمند در باره مجالس مذهبی ایران معاصر ـ #بخش_دوم از دو قسمت
اهمیت انتشار این کتاب افزون بر تقویت مطالعات بروندینی زیست اجتماعی #شیعیان و امیدبخشی کارهایی بیهیاهو ولی پرفایده و ماندگار از این دست ـ که به این دو ویژگی در نوشته مهر ۱۳۹۷ پرداخته شد ـ دو چیز است:
• فراهم ساختن فضا برای مجموعه گستردهای از پژوهشهای معطوف به تاریخ اجتماعی شیعیان ـ این مجموعه با وجود پارهای گزارشهای آماری و تحلیلها، یک اثر وصفی است که مهمترین آورده آن یک مجموعه گسترده و بسیار ارزشمند از اطلاعاتی است که زحمت زیادی برای گردآوری و تدوین آن کشیده شده است. اما این اطلاعات در حقیقت اطلاعات خام است و در قالب پژوهشهای پرشمار دیگر میتوان به تحلیل آنها پرداخت. تمامی این اسناد مربوط به شهر تهران است و تحلیل پراکندگی جغرافیایی مجالس در محلههای مختلف تهران و سیر تحول آن، تحلیل ابعاد جلسات ویژه زنان و یا مشترک بین زنان و مردان، بررسی شخصیت صاحبان مجالس، تحلیل تعابیری که برای یادکرد امام حسین علیه السلام در آنها وجود دارد، ساعات برگزاری مجالس، اصناف مختلفی که به برگزاری مراسم اهتمام داشتهاند، ارتشیانی که با تصریح به جایگاه نظامی خود مراسم عزا بر پا میکردهاند، چرایی و هدف برگزاری مجالس، تحلیل محتوای مفاد اطلاعیهها و رابطه بین مؤلفهها (مثلا رابطه بین سخنرانان و مکان برگزاری مجالس) و دهها موضوع دیگر از این بر پایه همین پنج جلد کتاب میتواند به صورت پایاننامه یا مقاله پژوهشی و یا حتی طرح پژوهشی تدوین شود.
• نشان دادن زمینههای کارنشده و اشتغالزا ـ وقتی تنها اطلاعیههای مندرج در ماههای محرم و صفر یک روزنامه تا این میزان ظرفیت کار پژوهشی داشته باشد میتوان به آسانی تصور کرد که دیگر مطالب همین روزنامه و دیگر روزنامهها و دیگر نشریات و دیگر اسناد سازمانها و ادارات دولتی و عمومی و خصوصی چه گنجینههای بزرگ و دستنخوردهای هستند که تا چندین دهه میتواند جمع زیادی از پژوهشگران تاریخ و اسناد را به خود جذب کند و اگر اندکی از بودجه سازمانها و نهادهای دولتی و عمومی به این نوع مطالعات و پژوهشها اختصاص یابد ضمن این که زمینه اشتغال تعداد زیادی از دانشآموختگان #علوم_تاریخی فراهم میآید، خدمتی بزرگ و بیبدیل به شناخت ریشههای اجتماعی تحولات یک قرن اخیر صورت خواهد بست.
۵ فروردین ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا
تصویر روی جلد اول کتاب مجالس مذهبی در ایران معاصر
@MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا
تصویر روی جلد دوم کتاب مجالس مذهبی در ایران معاصر
@MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا
تصویر روی جلد سوم کتاب مجالس مذهبی در ایران معاصر
@MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا
تصویر روی جلد چهارم کتاب مجالس مذهبی در ایران معاصر
@MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا
تصویر روی جلد پنجم کتاب مجالس مذهبی در ایران معاصر
@MohsenAlviri
مربوط به پوستر بالا
جدول زمانی نشستهای تخصصی و ارائه مقالات همایش اندیشه منجیگرایی ـ صفحه اول
۶ فروردین ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
مربوط به پوستر بالا
جدول زمانی نشستهای تخصصی و ارائه مقالات همایش اندیشه منجیگرایی ـ صفحه دوم
۶ فروردین ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
مربوط به پوستر بالا
🔸چکیده سخنرانی الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر
🔻عنوان سخنرانی: الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت
رستگاری نهایی بشر و برخورداری او از همه خوبیهای اینجهانی و رهایی از هر رنج و اندوه و ستم و تنگدستی، آرمانِ مشترکِ همه ادیان و مکتبها و حتی اندیشمندانی است که به آینده بشریت اندیشیدهاند. الهیات تاریخ میتواند چارچوبی علمی برای گفتگو در این زمینه بین همه باورمندان به فرجام نیکوی بشر با تأکید بر مهدویت فراهم آورد. این گفتار پس از توضیحی کوتاه در باره مفهوم و مؤلفههای الهیات تاریخ، خواهد کوشید گزارشی در باره مهدویت در منظومه متون دینی اسلامی از این منظر به دست دهد.
#همایش_اندیشه_منجیگرایی
#معرفی_سخنرانان
#پژوهشکده_پویافکر
همایش مجازی «اندیشه منجی گرایی»
زمان: شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰
از ساعت ۱۰ تا ۱۹
محل برگزاری همایش: پخش زنده (لایو) در صفحه اینستاگرام پویافکر
https://www.instagram.com/pooyafekr
@pooyafekr
___
۶ فروردین ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
🔹ارائه سخنرانی با عنوان "الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت" ـ #بخش_نخست از سه قسمت
روز شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰، بحثی با عنوان "الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت" در همایش اندیشه منجیگرایی که از سوی گروه پژوهشی پویا فکر برگزار میشد، ارائه شد.
گزارش مفاد این سخنرانی چنین است:
مقدمه
رستگاری نهایی بشر و برخورداری او از همه خوبیهای اینجهانی و رهایی از هر رنج و اندوه و ستم و تنگدستی، آرمانِ مشترکِ همه ادیان و مکتبها و حتی اندیشمندانی است که به آینده بشریت اندیشیدهاند. #الهیات_تاریخ میتواند چارچوبی علمی برای گفتوگو در این زمینه بین همه باورمندان به فرجام نیکوی بشر با تأکید بر مهدویت فراهم آورد.
تعریف الهیات تاریخ
تعریفی از الهیات تاریخ که مبنای این بحث قرار گرفته است، چنین است:
بررسی عقلی و روشمند موضوع تاریخ در پهنه متن مقدس دینی با هدف درست فهیمدن، تبیین، دفاع یا توجیه، یا نقد آن.
الهیات تاریخ به منزله یکی از شاخههای #الهیات_جدید، دارای ویژگیهایی است که توجه به آنها برای روشن شدن هدفی که این بحث دنبال میکند ضروری است. این تعریف از الهیات تاریخ، در حقیقت تعریف الهیات جدید است که به جای واژه تاریخ در آن میتوان هر واژه دیگری قرار داد و مثلا اگر قرار در پرتو الهیات جدید در باره رستگاری بشر بحث شود، میتوان کلمه تاریخ ر برداشت و به جای آن کلمه رستگاری بشر گذاشت.
الهیات جدید و ویژگیهای اصلی آن
پیدایش الهیات جدید را به فریدریش شلایر ماخر (۱۷۶۸ ـ ۱۸۳۴) فیلسوف و الهیدان برجسته پروتستان آلمانی نسبت دادهاند ولی الهیات جدید از نیمه نخست قرن نوزدهم به این سو رشد و بالندگی شگفت داشته و اکنون شاخههای بسیار متنوع و همچنان فزایندهای یافته است. برخی از ویژگیهای اصلی الهیات جدید که در تعریف پیشنهادی از الهیات تاریخ هم بازتاب دارد، چنین است:
۱. الهیات جدید در مقایسه با #الهیات_قدیم، به جای تکیه بر مرجعیت قدسی و ماورائی متن دینی، بر توانمندیها و ظرفیتها و دلالتهای متن صرفنظر از خاستگاه آسمانی آن توجه میکند و مدعاهای خود را به خود متن مستند میسازد نه به صادر کننده متن.
۲. الهیات جدید در مقایسه با الهیات قدیم، به جای محدود ماندن به بحث خدا و صفات و افعال او، به چالشها و مسألههای بشر امروز توجه دارد و به گسترهای فراخ از مسائل فردی تا اجتماعی علاقه نشان دادده است، از مسأله رنج تا اجتماع و سیاست موضوع و متعلَق الهیات جدید قرار گرفته است. مسأله تاریخ و دانش تاریخ هم یکی از مسائل مورد توجه بشر امروز است.
۳. الهیات جدید در مقایسه با علم کلام، هدف و وظیفه خود را به تبیین و دفاع از متن دینی محدود نکرده است، بلکه یک طیف از وظایف دیگر تا حتی بررسی انتقادی متن دینی را در برمیگیرد.
۴. الهیات جدید در مقایسه با علم کلام، تنها ناظر به و محدود به مسائل عقیدتی نیست، بلکه به صورت وسیع هم به مسائل نظری و هم به مسائل عینی و عملی و کاربردی میپردازد. یکی از شاخههای الهیات جدید، Pragmatic Theology است که آن را به الهیات عملگرا یا الهیات واقعگرا ترجمه کردهاند.
۵. الهیات جدید از طریق تکیه بر عقلی بودن، راه خود از ایمان و در نتیجه از دینداری جدا کرده است و طرح هر پرسش از متن دینی و یا برانگیختن هر چالش در برابر متن دینی را خطری برای دینداری و ایمان به شمار نمیآورد. دینداری همزاد ایمان است ولی الهیات جدید وجه نظری دارد و با باطل شدن گزارهها و فرضیات آن دینداری آسیب نمیبیند.
۶. الهیات جدید از ابزارها و روشهای پژوهشی متعارف و به رسمیت شناخته شده در دانشهای مختلف برای پژوهشهای خود بهره میگیرد.
(ادامه دارد.)
۸ فروردین ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
🔹ارائه سخنرانی با عنوان "الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت" ـ #بخش_دوم از سه قسمت
چرایی بهره بردن از الهیات تاریخ برای بررسی مهدویت
چارچوبهای معرفتی مبتنی بر پایه مکتب اهل بیت علیهم السلام که به ویژه در شرایط پس از پیروزی انقلاب اسلامی این امید را ایجاد کرده بود که بتواند به عنوان یک پارادایم جدید معرفتی دریچهای نو برای گفتوگو با جهان بگشاید، اکنون به دلیل غلبه تدریجی و نگرانکننده #تشیع_مناسکی بر تشیع فقاهتی و معرفتی در وضعیتی قرار گرفته است که امکان بنا نهادن یک نظام معرفتی بر آن را به حاشیه رانده است. با تلقی موجود و رو به گسترش از تشیع در ساحت عمومی که نه به صورت خزنده بلکه به صورت جهشوار خردورزی را به حاشیه میراند و شکلهای مختلف مناسکگرایی را به جای آن مینشاند، راه گفتوگو به تدریج بسته میشود.
در چنین شرایطی، با توجه به رواج الهیات جدید در عرصه جهانی و جایگاه یافتن آن به مثابه یک شاخه علمی و ظرفیت به اثبات رسیده آن برای ایجاد یک چارچوب برای گفتوگو، به ناچار آن را برمیگزینیم تا راهی برای فرار از وضع موجود بیابیم.خاموش نگاه داشتن چراغ مکتب اهل بیت علیهم السلام یک جفای نابخشودنی است و اکنون که نمیتوان از چارچوبهای بومی ولی دارای ظرفیت جهانی بهره برد، به ناچار باید چارچوبهای جهانی را برگزید و مضامین و محتوای بومی را در آن ریخت.
مهمترین مباحث رایج در الهیات تاریخ
#الهیات_تاریخ که دست کم یک کتاب مستقل و چند مقاله در باره آن نوشته شده است، به تبعیت از روح غالب در الهیات جدید یک رویکرد مسیحی دارد. در الهیات تاریخ چند موضوع تاریخی بنیادین، مورد توجه بوده است که مهمترین آنها را میتوان در چهار محور زیر برشمرد:
• تاریخ جهانی و خدا ـ این که خداوند چگونه به تاریخ مینگرد و رابطه تاریخ با خدا چیست؟ آیا تاریخ تنها صحنه تجلی اراده خداست؟ یا خداوند تاریخ را مانند اتومبیل کوچک کوکی کودکان کوک کرده و پس از به حرکت انداختن آن، اکنون این خود تاریخ است که حرکت میکند؟ آیا خداوند دست بشر را برای نقشآفرینی در تاریخ باز گذاشته است؟ پرسشهایی از این دست را در الهیات تاریخ میتوان پاسخ گفت. پانن برگ در کتاب الهیات تاریخی مفهوم تاریخ جهانی را با مفهوم خداوند به عنوان یک وجود برتر و حاکم بر زمان دارای پیوند عمیق میداند.
• منازل تاریخ ـ ایستگاههای اصلی و یا نقاط عطف اصلی تاریخ بشر کجاست؟ ژاک ماریتن در کتاب فلسفه تاریخ از چشمانداز مسیحی بر این باور است که ایستگاه نخست تاریخ بشر، هبوط است و ایستگاه دوم آن مرحله به صلیب کشیده شدن عیسی و ایستگاه سوم و آخر مرحله بازگشت مسیح.
• غایت تاریخ ـ الهیات امید آن گونه که یورگن مولتمان در کتابی به همین نام شرح داده است به صورت عمده در پیوند با غایت تاریخ و باور به غایتمندی تاریخ معنی مییابد.
• معنی تاریخ ـ معنی تاریخ نیز در پیوند با غایت روشن تاریخ قابل تصور است. کارل لوویت در کتاب معنا در تاریخ به خوبی توضیح داده است که نه وقایع تاریخی به تنهایی معنادار هستند و نه توالی رویدادها افاده معنی میکند، بلکه تاریخ "تنها هنگامی معنا دار می شود که واجد هدفی استعلایی فراتر از واقعیتهای موجود باشد....
جسارت اظهار عقیده در باب معنای وقایع تاریخی تنها هنگامی امکانپذیر میشود که وقایع غایت روشنی داشته باشند.(معنا در تاریخ، ص بیست و شش مقدمه)
(ادامه دارد.)
۸ فروردین ۱۴۰۰
@MohsenAlviri