📖 #سلطان_سخن_سعدی
❌❌❌خبری تلخ برای دوست داران #سعدی و تمام دوستداران #فرهنگوادب فارسی ،هشداری جدی به مسئولین میراث فرهنگی❌❌❌
ایسنا - «سازه آرامگاه سعدی» در نشیب فُروریختن
https://www.isna.ir/photo/1402030201024/%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D8%A8-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AE%D8%AA%D9%86
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #چند_سطر_کتاب
یک روز داشتم با کورا صحبت می کردم.
کورا برای من دعا کرد، چون خیال می کرد من گناه رو نمی بینم، می خواست من هم زانو بزنم و دعا کنم،
چون آدم هایی که گناه به نظرشون فقط چند کلمه است، رستگاری هم به نظرشون فقط چند کلمه است...
📕 گور به گور
🔺#ویلیام_فاکنر
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #تک_بیتهای_ناب
دل گفت:
وصالش به دعا باز توان یافت.
عمریست که عمرم همه در کارِ دعا رفت.
🔹 #حافظ
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #عربیات
لِيَ أنْ أكونَ «الحُوتَ» في بحرِ الهوى!
لَكِ أنْ تكوني داخلي «ذا النُّونِ»!
لا تُكثِري «التسبيحَ» ما مِنْ مخرجٍ
مِنِّي، ولا «شطٍّ» ولا «يقطينِ»
من باید «نهنگ» دریای عشق باشم
و تو بایست «ذوالنون*۱» باشی درون من
اینقدر «تسبیح» نگو!
نه راه فراری از دل من هست و نه «شطی» و نه «کدو بنی»*۲
♦️#جاسم_الصحیح
[از شاعران معاصر عربستان سعودی]
*۱ : لقب حضرت یونس علیه السلام به معنی صاحب ماهی
*۲: این شعر تلمیحی است به این آیات قرآن:
وَ إِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ 🔸 إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ 🔸 فَسَاهَمَ فَکَانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ 🔸
فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِیمٌ 🔸 فَلَوْ لاَ أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ 🔸 لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ 🔸
فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَ هُوَ سَقِیمٌ 🔸 وَ أَنْبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ 🔸)
«و همانا یونس از پیامبران بود.🔹 هنگامی که به سوی کشتی پر از جمعیت و کالا گریخت.🔹 آن گاه قرعه انداخت و از بازندگان شد.🔹 پس نهنگ او را بلعید در حالی که سزاوار سرزنش بود. 🔹و اگر نه این بود که او از تسبیح گویان بود، همانا تا روزی که برانگیخته میشوند، در شکم آن (نهنگ) میماند.🔹 پس او را در حالی که بیمار بود به زمینی خالی (از درخت) انداختیم و بر او بوته کدوبنی رویانیدیم.🔹».
(صافات، آیه ۱۳۹-۱۴۷)
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #تک_بیتهای_ناب
و این هم از تلمیح زیبای #سلطان_سخن_سعدی:
ﻭقتی است ﺧﻮﺵ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑُﻮَﺩ ﺫﮐﺮِ ﺗﻮ ﻣﻮﻧﺲ
ﻭﺭ ﺧﻮﺩ ﺑﻮﺩ ﺍﻧﺪﺭ ﺷﮑﻢ ﺣﻮﺕ ﭼﻮ ﻳﻮﻧﺲ
🔺 #سعدی
🔻 #سلطان_سخن_سعدی
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 #غزلهای_ناب
ابریام چندان که باران هم سبکبارم نکرد
غرق در خواب تو بودم، مرگ بیدارم نکرد
میتوان در خاک هم دلبسته افلاک بود
سرو آزادم، تعلقها گرفتارم نکرد
نالههایم بر دلِ سنگ تو تأثیری نداشت
آنقَدَر مغرور بود این کوه، تکرارم نکرد
همنفس با نارفیقان، همقدم با دشمنان
هرچه آزارم رساندی از تو بیزارم نکرد
عطر گیسوی تو با آوازه شعرم شبی
هفت شهر عشق را پیمود و عطارم نکرد
♦️#علی_مقیمی
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #زلال_اندیشه
به شنیدن عادت کن،
خواهی دید که از سخنان ابلهان نیز
سود خواهی برد...
🔸#افلاطون
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #هذیانهای_شبانه
بعضی آرزوها دست نیافتنی و حسرت آفرین اند. «خیالات محال»
بعضی آرزوها دست یافتنی اند ولی پشتوانه ی لازم تدارکاتی یا منطقی ندارند و به مرور و با بلوغ عقلی باطل می شوند.«خیالبافی»
بعضی دیگر دست یافتنی اند ولی در بازه ی زمانی خاص ،تحت تأثیر تغییر نظر و ذائقه و شرایط و موقعیت های بعدی قرار می گیرند و رنگ می بازند. «آرزوهای بچه گانه»
روی آرزوهایی کار کنیم که در دام هیچکدام از مشکلات بالا گرفتار نشوند
این آرزوها هم داشتنشان زیباست و هم برآورده شدنشان مثل آرزوی موفقیت، آرزوی سعادت .
آنها را در ظرف مصادیق شناخته شده ی کوچک و محدود قرارشان ندهیم.
برای هر آرزویی هم به قدر لازم مصادیق متنوع ،منطقی و دست یافتنی ، بودجه ی کافی از اندیشه تلاش و هزینه های جانبی دیگر کنار بگذاریم
مواظب باشیم فقط آنها را در خیال خود محبوس نگذاریم و با تلاش و برنامه ریزی برای تحقق آنها گام برداریم.
آرزوهایی قشنگ اند که هم فکر کردن به آنها لذت بخش است هم امید آفرین و هم دارای نیروی محرکهی کافی برای حرکت دادن ما در جهت رشد و تعالی
و صد البته صاحب مصادیق قابل مشاهده و ملموس، و دارای برنامه و زمان بندی خاص برای دست یابی.
آرزوهایی که حاصلِ جمعِ داشتنشان و دنبال کردنشان و به دست آوردنشان مساوی باشد با : زندگی به معنای واقعی
🔻 #ع_ف
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #عربیات
شهادة جامعيّة، وأربعة كُتب، ومئات المقالات، وما زلت أخطئَ في القراءة ...
تكتبين لي "صباح الخير" وأقرَؤها "اُحبك"
مدرک دانشگاهی، و چهار کتابِ نوشته، و صـدها مقاله، و همچنان در خواندن اشتباه میکنم....تو مینویسی "صبح بخیـر" و من میخوانم " دوسـتت دارم"
🔺 #محمود_درويش
🔻 #ارسالی_شما
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #حدیث_روز
امام علی علیه السلام:
فی غُرورِ الآمالِ انقِضاءُ الآجالِ.
در فریب آرزوها، عمرها به پایان مى رسد.
🔺#امام_علی_علیهالسلام
🔻#غررالحکم : ج ۴ ص ۳۹۸ ح ۶۴۷۱
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #گزیده_غزلهای_ناب
روز وصلم قرارِ دیدن نیست
شب هجرانم آرمیدن نیست
طاقت سر بریدنم باشد...
وز حبیبم سرِ بریدن نیست
🔺#سعدی
🔻#سلطان_سخن_سعدی
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #هذیانهای_شبانه
یارِ مهربان
میگن کتاب یار مهربانِ و دانا و خوش بیانِ و با بیزبونی سخنهای فراوان میگه.
اما یار وقتی یارِ که حرفاتم بشنوه؛ نه اینکه فقط متکلم وحده باشه.
اصلا یار باید سرش رو بذاره رو سینهات و گوشش روی قلبت باشه.
با یه گوش حرفایی که ازدهنت بیرون میاد رو بشنوه و با یه گوش تفسیر اون حرفا رو از قلبت بشنوه.
ضربان قلب صدای پمپاژ خون نیست؛ صدای حرفهای ناگفتهی دلِ؛ فقط باید زبونش رو بلد باشی.
راستش من با کتابام حرف میزنم. شاید بگید دیوونهاست شایدم واقعا دیوونه باشم؛
اما کتابم رو میذارم دقیقا روی سینهام و ناگفتههام رو تو گوشش زمزمه میکنم.
اونم قربونش برم، آروم و با آرامش به حرفام گوش میده.
البته نیازهم نیست همه چیز رو کلمهکلمه براشون دکلمه کنم؛ کتابهام خیلی فهمیدههستن فقط کافیه بذارمشون رو قلبم؛ خودشون زبون دل رو بلدن
نانوشته میخوانند و ناگفته میدانند لامصباااا
اون ناگفتههایی بود که میگن اگه نگی تبدیل به اشک میشن؛ شنیدید دیگه؟ “مالایُحکی، یُبکی” اونا رو هم میفهمن. فقط کافیه اشک چشمت راهش رو پیدا کنه و بدونه دقیق، کجا و روی کدوم صفحه بشینه.
خلاصه من دیوونه کتابامم و کتابام هم… راستش نمیدونم دیوونه من هستن یانه؟ اما میدونم از دستم دیوونه شدن.
یاد حرف ننهآغا تو رمان نفس افتادم
میگفت: نذار این بچه اینقدر کتاب بخونه؛ خیلیها از کتابخوندن دیوونه شدن…
راست میگه خیلیها از کتاب خوندن دیوونه شدن؛ اما من میگم ننهآغا خیلی از دیوونههاهم به کتاب پناه بردن؛ یکیشون خودِمن…
✍🏼#مرتضی_قشونی
#کتاب #یادداشتهای_یک_دیوانه
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #رباعیهای_ناب
....صبح استــــــــ زخرمے جهان میخنـدد
هر قطـره به بحـــــر بیڪران ،میخنـدد
بـو درگل و نشــئه در مے و مے در جام
از شــــوق، زمیـن و آســــمان میخنـدد.....
🔸 #خلیلالله_خلیلی
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #عاشقانهها
آهن
شنیده ام در دستان داود مقدس
مانند موم نرم بوده است*۱.
آری
اعجاز بزرگی است،
انکار نمی کنم
اما به اعجاز عشق #علی_بن_موسیالرضا
آهن اینجا
نه فرش قرمز
که ریل قطاری است
خود را بر خاک در و دشت
در گذر صخره ها کوه ها و دره ها، متواضعانه و خاشعانه
زیر پای زائرانت افکنده است.
بی اشاره ای از تو،
فقط
برای اینکه قلب آهنیش عاشقت بوده است
از آن زمان که هنوز نبوده است*۲.
🔺 #ع_ف
🔻#ولادت #امام_رضا_علیهالسلام مبارک
*۱:وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ
و به راستی داوود را از جانب خویش مزیتی عطا کردیم. (و گفتیم:) ای کوهها، با او (در تسبیح خدا) همصدا شوید، و ای پرندگان (هماهنگی کنید).. و آهن را برای او نرم گردانیدیم.
سوره سبأ آیه ۱۰
*۲: همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی.
#سلطان_سخن_سعدی
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 #اشعار_ناب
ماه تابید و چو دید آن
همه خاموش مرا
نرم باز آمد و
بگرفت در آغوش مرا
گفت: خاموش درین
جا چه نشستی ؟
گفتم: بوی محبوبهی شب
میبرد از هوش مرا
بوی محبوبهی شب
همچو شرابی گیراست
مست و شیدا کند
این جام پر از نوش مرا...
🔸#فریدونمشیری
🔹 #محمد_اصفهانی
ترانهی کلیپ:
از آلبوم غریبستان محمد اصفهانی
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #تک_بیتهای_ناب
همی گذشت و نظر کردمش
به گوشهی چشم
که یک نظر برُبایم، مرا ز من
برُبود.
🔺#سعدی
🔻#سلطان_سخن_سعدی
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #گزیده_غزلهای_ناب
معنیِ واژه ی دل بردن و بستن بلدی؟
بدهم دل به دلت، دل نشِکستن بلدی؟
بلدم با شبِ چشمانِ تو دیوانه شوم
پای این شاعر دیوانه نشستن بلدی؟
🔹#علی_نیاکوئی_لنگرودی
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #عربیات
أما ترى اليومَ ما أحلى شمائلهُ
صحْوٌ وغيْمٌ وإبراقٌ وإرعادُ
كأنه أنت.. يا من لا نظير له
وعْدٌ وخُلْفٌ وتقريبٌ وإبعادُ!
امروز را نمیبینی چه صفات زیبایی دارد
صاف است و ابری، رعدی دارد و برقی
«همچو تو در وعده دادن، و بیوفایی، نزدیک شدن و دور کردن
امروز شبیه توست... تویی که نظیر نداری.»
🔺#علي_بن_الجهم
🔸این شعر لف و نشر مرتب دارد
یعنی:
صاف بودن هوا به وعده دادن معشوق که دل عاشق را روشن می کند و ابری شدن هوا به بی وفایی معشوق که دل عاشق را تیره می کند و برق که از آسمان به زمین می زند به نزدیک شدن معشوق به عاشق و رعد که مانند صدا زدن از دور است به دور شدن معشوق تشبیه شده است در بیت اول مشبه ها ذکر شده اند و در بیت دوم مشبهٌ به ها به ترتیبی که مشبه ها در بیت اول آمده اند منظم شده اند که اصطلاحا ً به این کار لف و نشر مرتب گفته می شود و چون وجه شبه را مخاطب در می بابد در کلام آورده نشده است.
در ادبیات فارسی لف و نشر مرتب و مشوش فراوان استعمال می شده اما شاید هیچکدام از مرتب ها به زیبایی لف و نشر مرتب زیر از حکیم طوس نرسد:
به روز نبرد آن یل ارجمند
به شمشیر و خنجر به گرز و کمند
برید و درید و شکست و ببست
یلان را سر و سینه و پا و دست
ملاحظه بفرمایید به ترتیب آلات جنگ سپس فعل های مربوط به هر کدام و سپس مفعول هر فعل به ترتیب ذکر شده است.
دقت کنید:
با شمشیر برید سر را
با
با خنجر درید سینه را
با گرز شکست پا را
با کمند بست دست را
🔸#ع_ف
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #هذیانهای_شبانه
وقتی آهنگ مورد علاقه ام را می گفت،
وقتی بهترین شعر مورد علاقه ام را حدس می زد،
وقتی می گفت به چه چیزهایی علاقمندم،
به چه چیزهایی عشق می ورزم،
وقتی عدد دلخواهم را ، رنگ دوست داشتنی ام را ، حدس می زد،
و وقتی حدس می زد ویژگی های دلخواه من چیست،
می دیدم که همه را بی کم کاست درست می گوید.
فقط بعد ها خوب که دقت کردم دیدم
در واقع او حدس نمی زد پیشگویی می کرد
نه ،پیشگویی هم نمی کرد بلکه انشاء می نمود
می گفت و می شد
چون از همان لحظه که لب های او چیزی را می گفت علاقه ی بی نهایت من به آن آغاز می شد و در طول زمان گسترش پیدا می کرد به گونه ای که عشق را برخلاف قوانین دیگر، عطف بما سبق می کرد و گذشته را هم از آن مستغرق می نمود برای همین من به خطا، گفته های او را حدس گمان می کردم و یا بعد پیشگویی و آخر سر دانستم که او انشاء می کرد.
چرا که به واقع می دیدم تمام عمر، آنچه را بر لبانش جاری کرده به شیرینی لب هایش دوست می داشته ام و همین تنها باگ ماجرا بود که من شیرینی لب هایش را در گذشته از کجا می چشیدم؟!
🔺 #ع_ف
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #حدیث_روز
امام رضا عليه السلام :
مَن فَرَّجَ مِن مُؤمِنٍ ، فَرَّجَ اللّه ُ عَن قَلبِهِ يَومَ القِيامَةِ
هر كس اندوه مؤمنى را بزدايد ، خداوند در روز قيامت ، غم از دلش مى زدايد .
🔹 #امام_رضا_عليهالسلام
🔸#الکافی جلد ۲ صفحه ۲۰۰
💐#میلاد با سعادت حضرت #ثامنالحجج #علیبنموسیالرضا علیه السلام مبارک باد.
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #تک_بیتهای_ناب
جای طواف وسجده برای فریب خلق
یک کار خیر محض رضای خدا کنیم
♦️#بیداد_خراسانی
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #حرف_دل
غم انگیز بود
که خیابان پر بود از قرارهایی که
یکی نیامده بود...
یکی بی قرار و دلشکسته
برگشته بود!
اندوه من اما از جنس سوم بود...
من با هیچ کس
هیچ کجای این همه شهر
در هیچ کجای
این همه خیابان هیچ قراری نداشتم…
🔺#رویا_شاهحسینزاده
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #غزلهای_ناب
سرسبز دل از شاخه بریدم، تو چه کردی؟
افتادم و بر خاک رسیدم، تو چه کردی؟
من شور و شر موج و تو سر سختی ساحل
روزی که به سوی تو دویدم، تو چه کردی؟
هر کس به تو از شوق فرستاد پیامی
من قاصد خود بودم و دیدم تو چه کردی
مغرور، ولی دست به دامان رقیبان
رسوا شدم و طعنه شنیدم، تو چه کردی؟
«تنهایی و رسوایی»، «بی مهری و آزار»
ای عشق، ببین من چه کشیدم تو چه کردی
🔸#فاضل_نظری
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #تک_بیتهای_ناب
صُبح یعنی وسط قصه ی تردیدِ شما..
کسی از در برسد،
نور تعارف بکند..!
🔹#سهراب_سپهری
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 #اشعار_ناب
صبح یک روز نوبهاری بود روزی از روزهای اول سال بچّهها در کلاس جنگل سبز جمع بودند دور هم، خوشحال بچّهها گرم گفتوگو بودند باز هم در کلاس، غوغا بود هر یکی برگ کوچکی در دست باز انگار، زنگِ انشا بود. شبنم از روی برگِ گل، برخاست گفت: میخواهم ذرّه ذرّه به آسمان بروم ابر باشم، دوباره آب شوم دانه آرام بر زمین غلتید رفت و انشای کوچکش را خواند گفت: باغی بزرگ خواهم شد تا ابد سبزِ سبز خواهم ماند غنچه هم گفت: گر چه دلتنگم مثل لبخند، باز خواهم شد با نسیم بهار و بلبل باغ گرم راز و نیاز خواهم شد جوجه گنجشک گفت: میخواهم فارغ از سنگِ بچّهها باشم روی هر شاخه جیکجیک کنم در دلِ آسمان، رها باشم جوجهی کوچک پرستو گفت: کاش با باد رهسپار شوم تا افقهای دور، کوچ کنم باز پیغمبر بهار شوم جوجههای کبوتران گفتند: کاش میشد کنار هم باشیم توی گلدستههای یک گنبد روز و شب، زائرِ حرم باشیم زنگ تفریح را که زنجره زد از هم در کلاس غوغا شد هر یک از بچّهها به سویی رفت و معلّم دوباره تنها شد با خودش زیر لب، چنین میگفت: آرزوهایتان چه رنگین است! کاش روزی به کام خود برسید، بچّهها، آرزوی من این است!🔺#قیصر_امین_پور ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀ @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛