#مدح_امام_باقر_از_ابوبکر
🤔#پرسش
❔چگونه تشیع می گوید ابوبکر در کشته شدن حضرت زهرا رضی الله عنه نقش داشته است در حالی که در کتاب کشف الغمه عالم تشیع اربلی آمده است که امام باقر ، ابوبکر را #صدیق نام نهاده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌روایتی است که در کتاب کشف الغمه از عروه بن عبد الله نقل شده است که او می گوید من از امام باقر در مورد زینت شمشیر سوال کرد . امام باقر گفت اشکالی ندارد ، ابوبکر صدیق شمشیرش را زینت می کرد ، گفتم شما به او می گویید صدیق ؟ امام باقر از جاى خود پريد و رو به قبله ايستاد و فرمود: آرى صديق! آرى صديق! آرى صديق! هركس نگويد او صديق است خداوند سخنش را در دنيا و آخرت نپذيرد »
📚کشف الغمه ج2 ص147
👌حال توجه به چند #نکته لازم است ؛
1⃣این روایت از حیث سندی ارسال دارد و ضعیف می باشد .
👌ناقل آن على بن عيساى اربلى است كه در سال 693 می زیسته است از فردى به نام عروة بن عبداللَّه نقل مى كند كه در عصر امام باقر (114- 57) مى زيسته است. آيا چنين حديث بى سندى قابل #استناد است؟
2⃣در رجال شيعه، تنها يك عروةبن عبداللَّه بن قشير جُعفى است كه وى كاملًا مجهول است.
📚تنقیح المقال ج2 ص251
👌و در رجال سنى وى به نام عروة بن عبداللَّه بن قشير جعفى، مكنى به «ابوسهل» آمده است، كه شاگرد عبداللَّه بن زبير بوده است . مردى كه نزد عبداللَّه بن زبير تلمّذ كرده و از او #حديث نقل مى كند، از نظر روحيه بايد با او نزديك باشد و اين خاندان كاملًا از اميرمؤمنان منحرف بودند و قطعاً قول چنين فردى نمى تواند سند باشد.
📚تهذیب الکمال ج10 ص27
3⃣از اين گذشته، دقت در مضمون حديث مى رساند كه كاملًا از زبان امام علیه السلام دروغ گفته شده است زيرا مى گويد: من از ابى جعفر عليه السلام در باره زينت كردن شمشير سؤال كردم. ايشان فرمود: ابوبكرِ صديق شمشير خود را مى آراست. پرسيدم: او را صديق مى نامى؟ از جاى خود پريد و رو به قبله ايستاد و فرمود: آرى صديق! آرى صديق! آرى صديق! هركس نگويد او صديق است خداوند سخنش را در دنيا و آخرت نپذيرد.
👌اين عملِ غير متناسب با #وقار امام باقر عليه السلام و مبالغه بيش از حد در اين مورد، نشانه آن است كه عروة بن عبداللَّه شاگرد عبداللَّه بن زبير اين حديث را از زبان حضرت جعل كرده است.
4⃣به فرض هم که بگوییم روایت صحیح است ، ثابت است که روایت از باب تقیه صادر شده است .زیرا بنی اميه و بعد از آن ها بني العباس ، چنان عرصه را بر شيعيان تنگ كرده بود كه حتي دستور داده بودند هر كسي اسمش علي باشد ، او را از دم تيغ بگذرانند .
📚تاریخ مدینه دمشق ج41 ص481
👌در چنين وضعيتي كاملاً منقطی است كه چنين رواياتی از باب تقيه و براي حفظ جان شيعيان صادر شده باشد ؛ به خصوص كه راوی آن عروة بن عبد الله از مخالفين سر سخت اهل بيت بوده است .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#ابوبکر_عمر_عادل
🤔#پرسش
❔غرض از مزاحمت یک دوستی حدیثی مطرح کردند که امام باقر علیه السلام فرمودند عمر و ابوبکر هردوعادل بودند و گفتند این حدیث درکتاب احقاق الحق و اهزاق الباطل جلد یک اومده لطفا من را راهنمایی کنید و بگید آیا درست هست ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌روایتی است که در کتاب شریف احقاق الحق و الصوارم المهرقه آمده است ؛
❕راوی می گوید یکی از #مخالفین مکتب اهل بیت از مولای ما امام صادق علیه السلام سوال کرد ای فرزند رسول خدا نظر شما در مورد ابو بکر و عمر چیست ❗️
🔶امام علیه السلام پاسخ داد ؛
« هما امامان عادلان قاسطان کانا علی الحق و ماتا علیه فرحمه الله علیهما یوم القیامه »
« آنها دو امام عادل بودند که بر اساس قسط ، رفتار می کردند ، بر حق بودند و بر حق مردند ، رحمت خدا بر آنها در روز قیامت »
❕راوی می گوید وقتی آن فرد مخالف رفت ، یکی از خواص و شیعیان سوال کرد ای فرزند رسول خدا من از سخن شما که در مورد ابوبکر و عمر گفتید تعجب کردم .
👌امام علیه السلام پاسخ داد ؛
❕منظور من از این که آن دو امام بودند ، امامان اهل #آتش بوده است چنان که قرآن می فرماید ؛
« ما آنها را امامانی که دعوت به آتش دوزخ می کنند قرار دادیم و روز رستاخیز یاری نخواهند شد »
🔶قصص 41
👌منظور من از این که آن دو قاسط بودند این آیه شریفه است ؛
« اما #قاسطان و ظالمان آتشگیره دوزخند »
🔶جن 15 ( قاسط هنگامی که به صورت ثلاثی مجرد استعمال شود به معنای ظلم و انحراف از حق است )
👌اما این که گفتم آنها عادل بودند به آن جهت است که از حق #عدول کرده اند چنان که قرآن می گوید ؛
« ثم الذین کفروا بربهم یعدلون » « اما کافران برای پرودگار خود شریک و شبیه قرار می دهند »
👌و منظور از حقی که آنان بر آن حق مستولی بودند ، علی علیه السلام است که او را اذیت کرده و #حقش را غصب کردند .
👌منظور من از موت آنها بر حق آن است که آنها در حال عداوت و دشمنی با حق که علی علیه السلام است #مردند و توبه نکردند .
👌منظور من از رحمت خدا بر آنها در روز قیامت پیامبر گرامی است که قرآن می گوید تو رحمت برای جهانیان هستی ( انبیاء 107 ) زمانی که قیامت شود رسول خدا بر آن دو غضب کرده و دشمن آنها بوده و از آنها انتقام می گیرد .
📚احقاق الحق ج1 ص70
📚الصوارم المهرقه ص155
❕امام علیه السلام چون در برابر یک مخالف قرار گرفت ، از باب #تقیه ، و به عنوان #توریه جملاتی را در مورد ابوبکر و عمر بیان فرمود ، آنگاه منظور اصلی خود را از آن جملات روشن کرد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#فقهی
#زدن_کنیز_به_خاطر_رعایت_حجاب
🤔#پرسش
❔آیا راست است که امام باقر اگر می دید #کنیزی در حال نماز حجاب گرفته است او را می زد تا با پوشش حجاب به زنان آزاد #شبیه نگردد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌طبق روایات اسلامی ، پوشش سر در نماز بر کنیز واجب نبوده است و او مخیر بوده است که پوشش را رعایت کند و یا رعایت نکند.
🔷امام #باقر علیه السلام فرمود ؛
« پوشاندن سر در نماز بر کنیز واجب نیست »
📚#الکافی ج3 ص394
👌 امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« کنیز اگر بخواهد می تواند در نماز سرش را بپوشاند و می تواند #نپوشاند »
📚#وسائل_الشیعه ج4 ص412
🗯اما در برخی روایات آمده است که امام علیه السلام اگر می دیدند که در نماز ، #کنیز حجاب گرفته است او را میزدند تا حجاب نگیرد و خود را به زنان آزاد تشبیه نسازد .
🔷از امام #صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛
« پدرم زمانی که می دید کنیز و خادم منزل با پوشش سر نماز می خواند او را می زد تا زن آزاد از زن برده #مشخص شود »
📚#علل_الشرایع ج2 ص346
👌در روایت دیگر از امام #صادق علیه السلام نقل است که فرمود ؛
« اگر دیدید کنیز در نماز پوشش سر دارد او را بزنید ( تا بدون پوشش نماز بخواند ) و زن آزاد از زن برده #ممیز شود »
📚#علل_الشرایع ج2 ص346
❕هر دو روایت از حیث سند ضعیف هستند . راوی هر دو روایت #حماد_بن_اللحام است که مجهول و ضعیف است .
📚#زبده_المقال ج1 ص402
👌و در روایات بالا گذشت که #کنیز می تواند در نماز پوشش بگیرد و هیچ منعی هم ندارد .
❕از ضعف #سند این روایات نیز اگر چشم پوشی کنیم باز هم باید گفت که این روایات از باب تقیه و تحت فشار ، صادر شده است ، زیرا موافق #اعتقاد اهل سنت و سیره و روش خلیفه دوم ، #عمر می باشد .
🔷#انس می گوید ؛
« کنیزی از برابر عمر عبور کرد در حالی که سرش را پوشانده بود . عمر با #تازیانه ای به او زد و دشنامش داد و گفت آیا خودت را به زنان آزاد شبیه می کنی ، حجاب سرت را بینداز»
📚#معالم_التنزیل ج3 ص664
👌لذا امام #باقر علیه السلام فرمود ؛
« ( از سنت های غلط گذشته ) این بود که کنیزان را به خاطر رعایت #حجاب می زدند و به آنان می گفتند خود را به زنان آزاد تشبیه نکنید »
📚#وسائل_الشیعه ج4 ص412
🔶جهت آگاهی بیشتر در مورد حجاب کنیزان #نمایه زیر را مطالعه فرمایید ؛
🗯 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4889
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#فلسفه_عزاداری
🤔#پرسش
❔چرا پس از گذشت سالیان متمادی از شهادت امام حسین همواره برای ایشان گریه و عزاداری می کنیم ❕
💠#پاسخ💠
👌گریه و عزاداری کردن برای مصائب امام حسین علیه السلام بر اساس دستور امامان اهل بیت و تاسی به سیره آن بزرگواران می باشد .
🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« هر کس مصایب ما اهل بیت برایش بازگو شود و به اندازه بال پشه ای اشک چشم از او خارج شود ، خداوند تمام گناهانش را می آمرزد اگر چه به اندازه کف روی دریاها باشد »
📚وسائل الشیعه ج14 ص501
👌امام سجاد علیه السلام فرمود؛
« هر مومنی که چشمش برای کشته شدن حسین چنان اشک بریزد که به صورتش روان شود ، خداوند در بهشت برایش اتاق هایی فراهم می کند که روزگارانی را در آن سپری کند ...خداوند چنین فردی را در روز قیامت از خشم خود و آتش در امان نگه می دارد »
📚ثواب الاعمال ص108
📚بحار الانوار ج44 ص281
👌امام رضا علیه السلام خطاب به ریان بن شبیب چنین عرضه داشت ؛
« اگر می خواهی گریه کنی برای حسین گریه کن زیرا او را همانند گوسفندی سر بریدند ، آسمان و زمین برای قتل او گریه کردند ، با گریه بر او خداوند تمام گناهان صغیره و کبیره و کم و زیاد را می آمرزد ، اگر می خواهی در بهشت هم درجه ما باشی ، با حزن و مصیبت ما محزون و با فرح ما شاد باش »
📚عیون الاخبار ج1 ص299
📚امالی صدوق ص112
👌و فرمود ؛
« برای حسین باید گریه کنان گریه کنند ، زیرا گریه بر اوگناهان بزرگ را از بین می برد ، پدرم امام کاظم زمانی که ماه محرم می شد دیگر خندان دیده نمی شد و پیوسته در غم و اندوه به سر می برد تا روز دهم محرم می شد که دیگر آن روز ، روز مصیبت و گریه و حزنش بود »
📚امالی صدوق ص111
👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« حسین به گریه کنانش نگاه می کند و برای آنان استغفار می کند و می گوید ای گریه کن من اگر بدانی که خدا برایت چه آماده کرده است حتما بسیار خوشحال می شدی ...»
📚کامل الزیارات ص103
👌راوی می گوید ما در نزد امام #صادق علیه السلام بودیم که از حسین یاد کردیم و قاتلینش را لعنت کردیم .
❕امام صادق شروع به گریه کردن کرد و ما هم همراه با او گریه کردیم و فرمود ؛
« حسین بن علی کشته اشک است ، و هیچ مومنی او را یاد نمی کند مگر آنکه #گریه می کند »
📚بحار الانوار ج44 ص279
👌در نقل دیگری آمده است ؛
« هر گاه در نزد امام صادق سخن از امام حسین به میان می آمد ، دیگر کسی امام صادق را در آن روز #خندان نمی دید»
📚کامل الزیارات ص108
🔰این روایات و روایات فراوان دیگری که از ذکر آن خود داری می شود ؛
📚وسائل الشیعه ج14 ص500 باب66
📚بحار الانوار ج44 ص278 باب34
❕همه نشان دهنده رجحان عزاداری و گریه کردن برای حسین علیه السلام می باشد . این عزاداری ها چند فلسفه اساسی دارد ؛
1⃣با نشر معارف اهل بیت در این محافل و مجالس ، حیات تازه ای بر روح اسلام دمیده می شود و مکتب و شریعت حفظ می شود .
2⃣باورهای دینی مردم با معارف اهل بیت تحکیم می شود .
3⃣نشان دهنده پیوند عمیق عاطفی میان شیعیان و امامان است .
4⃣اعلام وفاداری به مقام امامان و تعظیم و تکریم آنان تلقی می شود .
5⃣سبب انتقال فرهنگ شیعه به نسل های آینده می باشد.
6⃣سبب ایجاد روحیه جهاد و ایثار و از خود گذشتگی در افراد می گردد .
7⃣سبب حاکم شدن آرمان های اهل بیت در جامعه می گردد .
8⃣سبب خود سازی فردی و الگو گیری از اهل بیت می باشد .
👌با توجه به این فوائد است که امام صادق علیه السلام در مورد مجالس عزاداری و نشر معارف اهل بیت فرمود ؛
« این مجالس است که من آن ها را دوست دارم ، امر ما را زنده کنید ، رحمت خدا بر کسی باد که احیاء امر ما را کند »
📚وسائل الشیعه ج14 ص501
❕در گذشته بیشتر در مورد فلسفه عزاداری برای امام حسین علیه السلام توضیح داده ایم ؛
⚫️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1265
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#برقعی_و_خمس
🤔#پرسش
❔کلیپی از آقای #برقعی منتشر می شود که ایشان می گوید اگر پرداخت خمس در اسلام واجب است چرا در صدر اسلام و زمان پیامبر و امام علی #خمس نمی گرفتند ❗️مگر می شود که چیزی واجب باشد اما آنها نگیرند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌اگر منظور از صدر اسلام زمان ائمّه عليهم السلام باشد، جواب #مثبت است، زيرا همانطور كه از بحثهاى گذشته استفاده شد ، بسيارى از ائمّه هدى عليهم السلام در عصر خود نه تنها خمس ارباح مكاسب (درآمد انواع كسبها) را مى گرفتند، بلكه به مردم دستور مؤكّد مى دادند كه در پرداخت اين خمس كوتاهى نكنند، و حتّى وكلا و نمايندگان مخصوص براى جمع آورى اين خمس معيّن فرموده بودند و اشخاصى مانند «علىّ بن مهزيار» و «ابوعلى بن راشد» و امثال آنها اين وظيفه را به عهده داشتند.
📚رجوع کنید ، وسائل الشیعه ج9 ص499 باب 8
❕و اگر منظور از #صدر اسلام خصوص زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و امير مؤمنان عليه السلام بوده باشد، بايد گفت كه غير از غنائم جنگى، از معادن و گنجها و همچنين غوص (جواهراتى كه بوسيله غوّاصى از درياها بيرون آورده مىشود) در عصر آنها خمس گرفته شده است و گواه اين موضوع در سنن #بيهقى نقل شده كه در زمان على عليه السلام شخصى گنجينهاى پيدا كرد و خدمت امام آمد؛ فرمود: چهار پنجم آن مال تو است و خمس آن مال ما است.
📚سنن بیهقی ج4 ص156
❕ همچنين در همان كتاب كه از منابع معروف اهل تسنّن است از پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: «در «#ركاز» خمس است؛ پرسيدند منظور از ركاز چيست؟ فرمود طلا و نقرهاى كه خداوند از روز نخست در زمين آفريده است.
📚سنن بیهقی ج4 ص152
👌در كتاب #کافی نيز حديث مفصّلى در زمينه همين موضوع مربوط به عصر على عليه السلام ديده مىشود كه شخصى «ركازى» (معدن يا گنجينه اى) در عصر على عليه السلام پيدا كرد، هنگامى كه على عليه السلام از آن آگاه شد به او فرمود خمس آن را بياور و تحويل بده.
📚الکافی ج5 ص315
👌پيامبر گرامی نیز در نامه هاى خود كراراً دستور مى داد كه در #سيوب خمس است، و مردم بايد خمس آن را بپردازند و «سيوب» بر وزن «عيوب» جمع «سيب» بر وزن «غيب» به معنى معادن و گنجها است و نتيجه مىگيريم كه در غير غنائم جنگى در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله دستور خمس داده شده بود، و #پيامبر در نامه هاى خود آن را از مردم مطالبه مىكرد.
📚مکاتیب الرسول ص 397 و 405
❕امّا اين سؤال باقى ماند كه آيا در عصر پيغمبر و على عليهما السلام از ارباح مكاسب (درآمدهاى #كسب و كار) نيز خمس گرفته شده است يا نه؟
👌در پاسخ مىگوئيم بر اساس روایات صریح اهل سنت ، پیامبر گرامی زمانی که مردم #استطاعت کافی را بدست آورده بودند از آنها این نوع خمس را دریافت می کرد که در گذشته پیرامون آن مفصل بحث کرده ایم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5421
👌 اگر از این بیان هم کوتاه بیاییم و بگویبم اسناد تاريخى #روشنى در اين زمينه به دست ما نيامده است كه خمس ارباح مكاسب را پيامبر و على عليهما السلام گرفته باشند، ولى اين موضوع هيچگونه اشكالى در زمينه اين حكم ايجاد نمیكند.
❕زيرا گرفتن و بخشودن اين ماليات اسلامى در اختيار حكومت اسلام است، #هنگامى كه خود را بی نياز و يا مردم را در زحمت ببيند مى تواند آن را ببخشد ولى هنگامى كه خود نياز داشته باشد و در مردم توانائى آن را ببيند مى تواند آن را بگيرد، همانطور كه امامان بعد، بعضى آن را مى گرفتند و بعضى با توجّه به وضع مردم و يا وضع بيت المال، آن را مى بخشيدند.
📚وسائل الشیعه ج9 ص543 باب 4 از ابواب الانفال
❕در عصر پيامبر و على عليه السلام غنائم فراوانى از طريق جنگها و همچنين درآمد زيادى از طريق زمينهاى خراجى كه مالالاجاره آنها به بيت المال مى ريخت عايد حكومت اسلامى مى شد، رقم اين غنيمتهاى جنگى گاهى بقدرى زياد بود كه خمس آن به تنهائى مى توانست قسمت عمده مشكل مالى حكومت اسلام را برطرف سازد و همچنين درآمد زمينهاى خراجى نيز گاهى بقدرى زياد بود كه بيت المال سرشار از اموال مى شد، و در اين شرايط نيازى به گرفتن #خمس ارباح مكاسب نبود و لذا آن را عملًا به مردم بخشيدند.
❕در #آغاز اسلام كه نياز بيت المال به منابع درآمد شديد بود نيز وضع مسلمانان آنچنان آشفته و پريشان و ضعيف بود كه دادن خمس علاوه بر زكوة، براى آنها طاقتفرسا بود، و به همين دليل خمس گرفته نشد.
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال
شبکه کلمه این سوال را مطرح کرده است آیا امامان علیهم السلام ( فرزندان حسین ) می دانستند که حسینیه ها اماکن عبادی هستند ونساختند ؟ایا ساختن حسینیه مصداق وارد کردن بدعت در دین نیست
💭پاسخ:
❗️نخست باید تعریفی جامع از بدعت بیان شود انگاه ببینیم که ایا حسینیه ساختن بدعت می باشد یا خیر
💎ابن رجب حنبلی از علمای اهل ستت چنین می آورد:
"بدعت امر حادثی است که برای آن در شریعت دلیلی نباشد که بر آن دلالت کند و اگر در شرع دلیلی باشد شرعا بدعت نیست"
📚جامع العلوم و الحکم ص160
💎ابن حجر عسقلانی یکی دیگر از علمای اهل سنت بدعت را چنین تعریف می کند:
"بدعت امر حادثی است که برای او دلیلی در شرع نباشد و اگر دلیلی برای آن در شرع باشد بدعت نیست"
📚فتح الباری ج17 ص9
❗️ابن حجر هیثمی نیز این تعریف را می پذیرد
📚التبیین بشرح الاربعین ص221
❗️علامه مجلسی نیز چنین می آورد:
"بدعت در شرع هر امری است که بعد از پیامبر حادث شود و نصی به خصوص بر آن نباشد و داخل در برخی عمومات نیز نباشد"
📚بحار الانوار ج74 ص202
❗️با توجه به این تعریفات روشن می شود که برای تحقق بدعت ، فعل صورت گرفته باید ریشه در شرع نداشته باشد
🗯به طور مثال خداوند می فرماید:
"برای مقابله با دشمن تا می توانید خودتان را مجهز کنید"
💎انفال60
❗️در زمان های گذشته این امادگی با تیر و نیزه و شمشیر و مانند آن حاصل می شد اما هم اکنون با توپ و تانک و موشک و اسلحه و مانند آن
🗯بی شک کسی نمی تواند بگوید استفاده از توپ و تانک و موشک بدعت است چون در زمان پیامبر وجود نداشته است زیرا این موارد داخل در اصل عمومی وارده در قرآن یعنی لزوم آمادگی در برابر دشمن است لذا بدعت محسوب نمی شود.
🔰ساختن حسینیه نیز چنین است .ما در روایات فراوانی داریم که اهل بیت امر به عزاداری بر امام حسین کرده اند حال هر عملی که مصداق عزاداری و داخل در این اصل کلی و عام یعنی عزاداری باشد مصداق عمل کردن به دستور اهل بیت است مانند سینه زدن و زنجیر زدن و ساختن حسینیه برای برگزاری مراسم و مانند آن
👌با توجه به انچه امد روشن میشود که کسی نمی تواند بگوید که چون در زمان اهل بیت حسینیه نبوده لذا ساختن آن بدعت است زیرا می گوییم ساختن حسینیه داخل در اصل عمومی لزوم عزاداری برای امام حسین است و مصداق عزاداری کردن برای ایشان است لذا بدعت محسوب نمی شود چون ریشه در شرع دارد .
❗️به مقتضای روایات فراوانی اهل بیت نیز برای حسین علیه السلام عراداری می کردند
📚بحار الانوار ج44 ص278 باب34
❗️وبی شک این عزاداری در مکانی صورت می گرفته است .ما این مکان را حسینیه می نامیم اگر چه این نامگذاری در زمان اهل بیت صورت نگرفته است اما اختصاص دادن مکانی برای عزاداری در زمان ایشان صورت گرفته است و این عمل ما نیز داخل در اصل عمومی عزاداری است و ثابت میشود که چون ریشه در شرع دارد بدعت نیست.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#عزاداری_در_کتب_اهل_سنت
🤔#پرسش
❔دوست سنی دارم که می گوید #گریه کردن بر مردگان جایز نیست و پیامبر هم بر مردگان گریه نمی کرده است و تنها برای آنان دعا می کرده است ❗️آیا از کتب اهل سنت مدارک مبنی بر عزاداری برای مردگان وجود دارد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌با مراجعه به کتب و روایات اهل سنت مشاهده می کنیم که پیامبر گرامی بارها در فراق عزیزان گریه کرده و دیگران را هم به اقامه عزا و گریه کردن دعوت کرده است .
1⃣در روایتی آمده است که علی علیه السلام فرمود ؛
« چون خبر رحلت پدرم ابوطالب را به پیامبر دادم ، ایشان گریه کرد و فرمود او را غسل دهید و کفن کنید و به خاک بسپارید ، خداوند او را رحمت کند و بیامرزد»
📚الطبقات الکبری ج1 ص123
📚عمده القاری ج8 ص55
2⃣در مرگ فرزندش ابراهیم گریه می کرد ، وقتی عبدالرحمان بن عوف از گریه او تعجب کرد فرمود ؛
« چشم گریه می کند و دل غمگین و محزون است ، ولی سخنی نمی گوییم مگر آنچه خدا را راضی کند ، ای ابراهیم ما در فراق تو محزون و غمگین هستیم »
📚صحیح بخاری ج1 ص439
3⃣انس بن مالک می گوید ؛
« یکی از دختران پیامبر در مدینه از دنیا رفت ، ما شاهد حضور پیامبر بر بالین او با چشمانی اشکبار بودیم »
📚صحیح بخاری ج1 ص432
4⃣ابوهریره می گوید ؛
« پیامبر به زیارت قبر مادرش رفته و در آنجا گریست و همراهان خود را نیز گریاند »
📚صحیح مسلم ج2 ص671
5⃣مورخان اهل سنت می نویسند ؛
« هنگامی که خبر درگذشت فاطمه بنت اسد را به پیامبر دادند ، پیامبر بر او گریه کرد و خطاب به او فرمود خوب مادری برای من بودی»
📚تاریخ مدینه دمشق ج42 ص574
📚ذخائر العقبی ج1 ص56
6⃣ابن مسعود می گوید ؛
« پیامبر آن گونه در شهادت عمویش حمزه اشک می ریخت که ندیده بودیم به مانند آن برای کسی اشک بریزد ، به قدری با صدای بلند گریه کرد که حالت غش به او دست داد »
📚ذخائر العقبی ج1 ص181
📚السیره الحلبیه ج2 ص534
7⃣روایت کرده اند ؛
« در بازگشت از جنگ احد صدای گریه را از خانه های مردم مدینه شنید و از آنجا که صدای گریه از خانه عمویش حمزه نشنید ، فرمود عمویم حمزه گریه کن ندارد »
📚مسند احمد ج2 ص40
👌از آن پس اهالی مدینه نخست برای حمزه گریه می کردند آنگاه برای مردگان خود
📚المعجم الکبیر ج11 ص391
📚مجمع الزوائد ج6 ص120
📚الاستیعاب ج1 ص374
👌ابن اثیر می نویسد ؛
« از آن روز تا کنون زنان نخست برای حمزه و سپس برای کشته شدگان خود عزاداری می کنند »
📚اسد الغابه ج2 ص68
8⃣وقتی جعفر بن ابی طالب شهید شد ؛
« پیامبر فرزندان جعفر را فرا خواند ، و در حالی که آنان را می بویید ، اشک از چشمانش جاری گشته بود و می فرمود گریه کنان باید بر همانند جعفر گریه کنند»
📚مسند احمد ج6 ص370
📚السیره النبویه ج5 ص31
📚السیره الحلبیه ج2 ص790
9⃣پیامبر گرامی در حالی که بر مرگ عثمان بن مظعون می گریست بر پیکر بی جان او بوسه می زد .
📚سنن ترمذی ج3 ص314
📚المستدرک علی الصحیحین ج1 ص514
🔟در نقل دیگری آمده است ؛
« فردی از خاندان پیامبر از دنیا رفت ، زنان مدینه اجتماع کردند و بر او گریه کردند ، عمر آنان را از گریه باز داشته و پراکنده ساخت ، پیامبر فرمود ای عمر بگذار تا گریه کنند ، چشم اشک می ریزد و دل می سوزد »
📚مسند احمد ج2 ص110
📚سنن نسائی ج1 ص610
📚المستدرک علی الصحیحین ج1 ص537
❕تمام این روایات دلالت بر مشروعیت و جواز گریه کردن بر کسانی که از دنیا رفته اند می کند و جای هیچ شک و تردیدی در صحت این اعتقاد باقی نمی گذارد .
🔶این مساله به قدری روشن و بدیهی بوده است که عایشه می گوید ؛
« پس از ارتحال پیامبر و در سوگ او ، من به همراه دیگر زنان ، برخاسته و بر صورت و سینه خود می زدیم»
📚السیره النبویه ج6 ص73
📚مسند احمد ج6 ص274
📚الکامل فی التاریخ ج2 ص186
❕البته روایات اهل سنت که دلالت بر مشروعیت و جواز عزاداری و گریه بر مردگان دارد ،بیش از آنچه ذکر شد می باشد که دوستان جهت آگاهی رجوع فرمایند؛
📚الغدیر ج6 ص224
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش
❔آیا بهتر نیست که بجای خواندن دعاهای عربی که چیزی ازشون نمی فهمیم دعا ها رو به زبان فارسی بخوانیم و ترجمه آن ها کافی باشد ❗️❗️
💠پاسخ💠
🔶در این شکی نیست که دعا کردن در هر حالتی و به هر زبانی بهترین اعمال تلقی می شود و فرقی نمی کند که انسان به چه زبانی دعا کند.
🔶امام باقر علیه السلام فرمود:
« مبغوض ترین افراد نزد خداوند کسانی هستند که از دعا کردن خود داری می کنند»
📚الکافی ج2 ص466
🔶امام صادق علیه السلام فرمود:
« تا می توانید دعا کنید زیرا خداوند دوست دارد که مومنان فراوان دعا کنند »
📚الکافی ج8 ص7
🔶وفرمود:
« عاجز ترین مردم کسی است که از دعا کردن امتناع ورزد»
📚وسائل الشیعه ج7 ص27
🔶امام باقر علیه السلام فرمود:
« برترین عبادت دعا کردن است»
📚الکافی ج2 ص466
👌بنابراین آنچه مهم و لازم است دعا کردن است و فرقی نمی کند که انسان به چه زبانی خداوند را بخواند و درخواست هایش را مطرح کند.
❗️حتی از روایات استفاده می شود که انسان می تواند در قنوت نماز به هر زبانی حتی زبان فارسی دعاهای خودش را مطرح کند.
📚وسائل الشیعه ج6 ص277 باب 9
❕اما توجه و تمرکز به خواندن دعاهای ماثور از اهل بیت به زبان عربی چند فائده خاص خود را دارد ؛
1⃣تمام آنچه لازم است که در دعا کردن مورد توجه قرار گیرد از حمد و ثناء الهی و صلوات بر پیامبر و اهل بیت و توجه کردن به نعمات الهی و ...در آن ها لحاظ شده است .
2⃣در دعاهای ماثور و عربی که از اهل بیت رسیده است نکات ادبی و خاص و مضامین عالیه ای وجود دارد و در چنان حد کمالی است که بشر نمی تواند آن مفاهیم را به لغت دیگری برگرداند .
3⃣خواندن دعاهای ماثور از اهل بیت به زبان عربی موجب اتحاد شکل و حفظ اساس آن می شود و ترجمه آن به زبان های مختلف به مرور زمان موجب اختلاف در اصل مضمون دعا می شود و سبب ایجاد تحریف و زیاده و نقصان در دعا می گردد.
📚معارف دین ، صافی گلپایگانی ، ج3 ص377
❕بنابراین بهتر خواندن دعاهای ماثور از اهل بیت همراه با توجه و دقت در مفاهیم و معانی آن می باشد.
📝پرسمان اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBh-jd7qo00WBQ
❓پرسش
❔در همه ایاتی که در مورد تحدی در قرآن آمده از مخالفان خواسته شده است تا متنی «مثل» قرآن بياورند، اما معنای دقيق واژه «مثل» در اين تحدی نامعلوم است. قرآن نگفته است که منظورش از «مثل» چيست، بنابراين دعوت به رقابت و مبارزهای کرده که معيار و ميزان داوری آن مشخص نيست❗️
💠پاسخ💠
👌خداوند می فرماید:
« اگر انس و جن دست به دست هم دهند که همانند و مثل این قرآن را بیاورند مثل آن را نخواهند آورد هر چند در این کار پشتیبان یکدیگر باشند»
🔶اسرای 88
👌و یا می فرماید:
« اگر درباره آنچه بر بنده خود نازل کردیم شک دارید یک سوره همانند و مثل آن را بیاورید »
🔶بقره 23
👌مثل قرآن یا مثل یک سوره از قرآن به چیزی اطلاق می شود که تمام مشخصات قرآن یا یک سوره قرآن در آن جمع باشد.
❗️حال مشخصات قرآن و سوره های قرآنی؛
1⃣آورنده قرآن مکتب نرفته و درس ناخوانده بوده است.
🔶کسی که می خواهد مانند قرآن را بیاورد نباید هیچ سابقه ای از تحصیل داشته باشد.خداوند در وصف پیامبرش می فرماید:
« پیش از این نه کتابی می خواندی و نه با دست خود چیزی را می نوشتی »
🔷عنکبوت 48
👌ومی فرماید:
« آنها که از پیامبر امی و درس ناخوانده تبعیت می کنند...»
🔷اعراف 157
👌امام رضا علیه السلام می فرماید:
« قرآن مردم را به مبارزه طلبیده است که نوشته ای بیاورند که مثل قرآن باشد و از فردی صادر شده باشد که هیچ چیز نخوانده باشد و به مکتب نرفته باشد و از هیچ احدی تعلم نکرده باشد چنان که پیامبر اسلام چنین بود»
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج1 ص153
👌بنابراین با توجه به این که مبارزه کردن با قرآن بدون علم و دانش و آگاهی محقق نمی شود روشن می شود که هیچگاه همانندی با قرآن در کلمات و جملات افراد محقق نمی شود.
2⃣این که قرآن تحدی به مثل خودش می کند دال بر آن است که متنی که می خواهد با قرآن همانندی کند باید در تمام اوصاف اعم از فصاحت و بلاغت با محتوا و معارف عالی همانند قرآن باشد.
📚پیام قرآن ج8 ص82
🔷قرآن کتابی است که آیات آن محکم و متقن است چنان که می فرماید:
« کتابی است که آیات آن استحکام یافته سپس از جانب حکیمی آگاه به روشنی بیان شده است»
🔶هود 1
👌سخنان پست و بی ارزش و باطل در آن راه ندارد چنان که می فرماید:
« هیچ گونه باطلی نه از پیش روی و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید»
🔶فصلت 42
❗️در عین آن که دارای محتوای عالی است فهم آن برای همگان آسان است چنان که می فرماید:
« قطعا قرآن را برای پند آموزی آسان کردیم پس آیا پند گیرنده ای است»
🔶قمر 17
👌دارای زیبایی های لفظی و معنوی است چنان که میفرماید:
« خدا زیباترین سخن را به صورت کتابی متشابه متضمن وعده و وعید نازل کرده است»
🔶زمر23
👌قصص و داستان های قرآن از انبیا و سایرین برترین داستان ها بوده که موافق عقل و فطرت است و مطلبی که خلاف شان انبیا باشد در آن نمی باشد چنان که می فرماید:
« ما نیکو ترین سرگذشت را به موجب این قرآن به تو وحی کردیم»
🔶یوسف3
🔶هر آنچه لازمه هدایت و سعادت نوع بشر است در آن می باشد :
« این کتاب روشنگر و بیان کننده هرچیز است»
🔶نحل 89
❗️محتوای آن لحظه ای از حق و حقیقت جدا نمی شود :
« ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم»
🔷نسائ 105
👌مایه بیداری و تذکر همگان است چنان که می فرماید:
« این ذکر مبارکی است که بر شما نازل کردیم»
🔶انبیائ 50
👌وبه زبان عربی مبین و اوج فصاحت و بلاغت است چنان که می فرماید:
« قرآن به زبان عربی روشن است»
🔶طه 195
❗️بنابراین اگر متنی بخواهد با قرآن و سوره قرآن برابری کند باید تمام این مشخصات در آن باشد و از لحاظ این موارد از قرآن برتری داشته باشد تا همانندی صدق بکند.
3⃣از سوی دیگر اگر همانندی و مثلیت با قرآن در متنی به صورت کامل بخواهد محقق شود باید نکات نیز رعایت شود؛
🔶1- از قوانین علمی پرده بر داشته باشد که علم هنوز به آن نرسیده است چنان که در قرآن در بیش از شانزده مورد از این قوانین علمی پرده برداشته شده است؛
📚پیام قرآن ج8 ص151 به بعد
🔶2- مشتمل بر اخبار غیبی باشد زیرا در قرآن در بیش از ده مورد سخن از اخبار غیبی به میان آمده است که محقق شده است؛
📚همان مدرک ص303 به بعد
❗️بنابراین اگر قرآن تحدی به مثل خودش می کند موارد این همانندی را نیز بیان می کند و مصادیق مثلیت با خودش را گنگ و نامفهوم نگذاشته است .
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
#امامان_رب_عالم
🤔#پرسش
❔آیا راست است که #تدبیر عالم به دست اهل بیت است و خداوند تدبیر عالم را به آنها واگذار کرده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند همانگونه که خالق عالم است ، رب عالم نیز می باشد و تدبیر عالم توسط پرودگار با وساطت فرشتگان صورت می گیرد و این حقیقتی است که در آیات فراوانی مورد تاکید قرار گرفته است ؛
( فاتحه 2-انعام 164- مومنون116- صافات 126- یونس31 )
👌می فرماید ؛
« بگو چه کسی پرودگار آسمانها و زمین است ، بگو خداوند یگانه »
🔶رعد 16
👌امام #رضا علیه السلام فرمود ؛
« کسی که گمان کند پرودگار امر خلق کردن و رزق دادن را به حجت هایش واگذار کرده است ، گرفتار شرک شده است »
📚عیون الاخبار ج1 ص124
❕ و چنین دعا می کرد و به خدا پناه می برد ؛
« خدایا من به تو پناه می برم و به سوی تو بیزاری می جویم از کسانی که نسبت هایی به ما می دهند که شایسته ما نیست ، خدایا خلق کردن و رزق دادن تنها برای تو است ...کسی که گمان کند خلق کردن و رزق دادن با ما است ، ما از او بیزاریم »
📚بحار الانوار ج25 ص343
❕امام زمان علیه السلام نیز در #توقیعی می فرماید ؛
« خداوند است که خالق اجسام و رازق می باشد ، امامان تنها می توانند دعا کنند تا خداوند مطابق دعای آنان خلق کند و روزی بدهد »
📚الاحتجاج ج2 ص471
❕بنابراین ربوبیت عالم انحصار به خداوند دارد که از طریق وسائط و #فرشتگان این مهم را به انجام می رساند.
💠ائمه گرامی ما ، اولیاء نعم و واسطه #فیض بین مخلوقین و خداوند هستند ، فرشتگان موکل خداوند با
در جریان قرار دادن آنها ، نعمات الهی را به بندگان می رسانند.
👌امام کاظم علیه السلام فرمود ؛
« هیچ فرشته ای نیست جز این که خداوند او را برای کاری نازل می کند ، ابتدا خدمت امام می رسد و آن کار را بر او #عرضه می کند »
📚الکافی ج1 ص394
👌فیوضات الهی که همان نعمت های مادی و معنوی اوست توسط ملائکه که #مدبرات امر در نظام عالم هستند به بندگان خدا و سایر موجودات می رسد ، امام آن کسی است که ملائکه برای انجام هرکاری به خدمت او شرفیاب می شوند ، و موجودات را به برکت وجود امامان مشمول #فیض و نعمت می کنند .
👌تعابیر اولیاء النعم ، بکم ینزل الغیث ، بکم یمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه و ...در زیارت جامعه #کبیره اشاره به همین مطلب است
👌در دعای عدیله در مورد امام زمان علیه السلام می خوانیم ؛
« به #بقای او دنیا باقی است ، به برکت او خلق روزی می خورند و به وجود او آسمان و زمین پابرجاست »
📚مفاتیح الجنان ص167 دعای عدیله
👌امام سجاد علیه السلام فرمود ؛
« به وجود ما است که خداوند آسمان را نگه می دارد ، زمین اهلش را در خود فرو نمی برد و به وجود ما است که باران می بارد و رحمت منتشر میشود و زمین برکات خودش را ظاهر می کند »
📚کمال الدین ج1 ص207
❕حاصل آنکه ربوبیت عالم برای خداوند و به واسطه فرشتگان صورت می گیرد اما نعمات مادی و معنوی به برکت وجود اهل بیت توسط فرشتگان در عالم پراکنده می شود .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
سوال
چرا در خصوص این موضوع مهم یعنی امامت علی پیامبر اسلام از کلمه مولی استفاده می کند که حدود 27 معنی مختلف می دهد و جالب اینجاست که حتی یکی از این 27 مورد معنای خلیفه و جانشین و اولی الامر نمی دهد! در حالیکه در لسان عرب برای این موضوع مهم کلمات فراوانی مانند: مالک، اولی الامر، سلطان، والی، حاکم، امام و... وجود داشته است.
✅پاسخ:
استعمال واژه مولی به معنای سرپرست در خود قرآن آمده است وعلمای اهل سنت هم تصریح به این معنا کرده اند.علامه امینی در الغدیر دراین مورد بحث کامل می کنند که ما اجمالی از آن را می آوریم.
خداوند درآیه 15 حدید می فرماید:
"فالیوم لا یوخذ منکم فدیه ولا من الذین کفروا ماواکم النار وهی مولاکم وبئس المصیر"
"پس امروز نه از شما فدیه ای پذیرفته می شود ونه از کافران وجایگاهتان آتش است وهمان سرپرستتان می باشد وچه بد جایگاهی
است"
بزرگان علمای اهل سنت مولی در آیه را به معنای شایسته تر واولی به نفس ( سرپرستی) تفسیر کرده اند
📚صحیح بخاری،ج4 ص1815
📚طبری در جامع البیان،ج27 ص228
📚تفتازانی در شرح المقاصد،ج5 ص273
📚قوشجی در شرح التجرید،ص447
📚شافعی در مطالب السول،ص16
📚ابن جوزی در التذکره،ص19
📚مالکی در الفصول المهمه،ص28
📚شبلنجی در نور الابصار،ص78
✅علامه امینی از 27 نفر از علمای اهل سنت نام می برد که مولی درآیه را به معنای سرپرستی واولی به نفس معنا کرده اند
📚ترجمه الغدیر،ج2 ص296 تا 301
واز 15 تن از علمای اهل سنت نام می برد که معنای شایسته تر وسرپرستی را یکی از معانی مولی درآیه برشمرده اند
📚همان مدرک،ص301-ص302
وهمچنین علمای اهل سنت فرمایش خداوند دراین آیه
"انت مولانا"
"تو ای خداوند مولای ما هستی"286 بقره
رابه معنای سرپرستی گرفته اند
📚الکشف والبیان،ثعلبی،ج2 ص309
وایات دیگر که مولی درآن به معنای سرپرستی آمده است که جهت پرهیز از اطناب از ذکر آن ها خودداری می شود.
وانچه آمد ثابت کرد که استعمال لفظ مولی در معنای سرپرستی واولی به نفس در ادبیات عرب کاملا مرسوم است وکسانی که دراین مورد اشکال کردند از فهم ادبیات عرب وزبان قرآن محروم هستند.
اما این که چرا پیامبر از کلمه مولی استفاده کرد؟
پاسخ آن است که:
پیامبر برای بیان خلافت حضرت علی هم عنوان امام را به کار برده است،هم خلیفه را،هم وصی و..
امام:
حاکم نیشابوری از بزرگان اهل سنت روایت می کند که پیامبر فرمود:
"از راه وحی دریافتم که علی دارای سه خصلت است؛سید مسلمین است،امام متقین است،رهبر سپید چهره گان است"
حاکم می گوید حدیث صحیح است
📚المستدرک،ج3 ص137
خلیفه و وصی:
طبری نقل می کند که پیامبر درمورد علی فرمود:
"ان هذا اخی ووصیی وخلیفتی فیکم فاسمعوا له واطیعوا"
"همانا این شخص برادر ووصی وخلیفه من درمیان شما است پس به دستورات او گوش داده واورا اطاعت کنید"
📚تاریخ طبری،ج2 ص220
البته ما قصد تفصیل گویی نداریم لذا آنچه آورده شد کافی است.
درمورد استفاده از کلمه مولی هم گفتنی است:
که استعمال یک کلمه که دارای چند معنا است با قرینه معینه که مراد کدام یک از معانی است در ادبیات عرب کاملا رایج است ودرقرآن هم این استعمال وجود دارد.
علامه میر حامد حسین در کتاب شریف عبقات الانوار بیش از 30 قرینه ودلیل می آورد که مراد از مولی سرپرستی است
📚عبقات الانوار،ج9 و10
❗برخی محققان درمورد علت استفاده کردن پیامبر از کلمه مولی چنین می گویند:
1 -پیامبر در خطبه غدیر پیش از معرفی علی به ولایت خود برانان احتجاج می کند وبه آیه 6 احزاب ااستدلال میکند
"النبی اولی بالمومنین من انفسهم"
لذا تنها تنها واژه ای که می تواند هم ریشه وگویای این معنا باشد واژه های مولی وولی است
2 -در واژه ولی علاوه بر معنای خلافت وجانشینی معنای دوستی ومحبت نیز خوابیده است
📚شبهات غدیر،عصیری،ج2 ص132
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
با توجه به نزدیکی غدیر خواستم برام توضیح بدید که ایا کلمه مولی در حدیث غدیر به معنای دوستی است یا سرپرستی
🗯پاسخ:
❗️قراين و دلايل زيادي وجود دارند بر اين كه «مولي»، در اين جا، به معناي «ولي و سرپرست ديني»، است؛ يعني كسي كه از طرف خداوند مقام ولايت و سرپرستي، بر مردم، دارد. معلوم است كسي كه داراي ولايت بر مردم باشد،امام و صاحب اختيار مردم است و خواسته اش برخواسته هاي آنان مقدم بوده و پيروي او،بر همه، واجب است. بعضي از آن قراين و دلايل به قرار زير هستند:
1⃣مسأله دوستي علي آن قدر نگران كننده نبود كه در آيه تبليغ(سوره ي مائده، آيه ۶۷)، با آن لحن داغ و تهديدآميز، بيان شود و پيامبر از افشاي آن،احساس خطر كند، بلكه منظور آيه تبليغ چيزي جز ابلاغ ولايت و امامت اميرالمؤمنين علي نبوده است.
2⃣مسأله دوستي علي با همه مؤمنان مطلب پنهان و پيچيدهاي نبود كه نياز به آن همه تأكيد، بيان، متوقف ساختن آن قافله عظيم،در وسط بيابان خشك و سوزان،خطبه خواندن و گرفتن اعتراف هاي پي در پي از جمعيت داشته باشد، زيرا اخوت اسلامي و دوستي مسلمانان با يكديگر از بديهيترين مسايل اسلامي است كه از آغاز اسلام وجود داشت و پيامبر بارها آن را تبليغ كرد و بر آن تأكيد نمود؛ چنان كه قرآن به صراحت مي گويد:
❗️«مؤمنان همه برادر يكديگرند».
📓حجرات، 10
❗️«مردان و زنان مؤمن يار و دوستدار يكديگرند».
📓 توبه، آيه71
🗯پس منظور پيامبر از اين كارها، بيان مسأله بسيار مهم و اساسي بوده و آن عبارت است از اعلام ولايت و امامت علي و انتصاب او به اين مقام.
3⃣جمله «ايها الناس من اولي الناس بالمؤمنين من انفسهم»« ای مردم چه کسی نسبت به مردم از خودشان سزاوار تر است و صاحب اختیار انان است» در بسیاری از کتب نقل شده است مانند تفسیر عیاشی ج۱، ص۳۳۲، ح۱۵۲ ،البرهان في تفسير القرآن ،ج۱، ص۴۸۹، . نورالثقلين، ج۱، ص۶۵۳، ح۲۹۲؛
❗️و در بعضي روايات جمله «الست اولي بكم من انفسكم»« ایا من سرپرست و سزاوار تر نسبت به شما از خودتان نیستم »
📚سنن ابن ماجه ج۱، باب۱۱، ص۴۳،ح۱۱۶.مسند احمد ج۱، ص۱۱۹، ج۴، ص۲۸۱، ۳۶۸،۳۷۲، ج۵، ص۳۴۷؛ المستدرك علي الصحيحين، ج۳، ص۱۱۰، ۵۳۳؛ مناقب علي بن ابي طالب (ع)،ص۲۴۰، ح۳۴۹؛
❗️در بيش تر روايات، كه پيش از جمله «من كنت مولاه فعلي مولاه» واقع شده اند،هيچ تناسبي با بيان يك دوستي ساده يا معاني ديگر ندارند، بلكه پيغمبر با اين جملهها ميخواهد مردم به همان اولويت و اختياري كه آن حضرت نسبت به آنان دارد، اقرار و اعتراف كنند.
❗️ معناي اولويت پيغمبر اين است كه خواسته ي او برخواسته ي مردم مقدم است و هرچه بگويد و انجام دهد براي مردم حجت است، چون در حقيقت بر مردم ولايت و سرپرستي دارد.
🗯بنابراين، همان گونه كه در جمله ي پيشين صحبت از اولويت و ولايت پيامبر است،در جمله بعدهم بايد سخن از ولايت و اولويت به همان معني باشد تا ارتباط معنوي و جملهي پيشين و پسين محفوظ بماند. پيامبر در جمله بعد، ميخواهد بگويد: همان اولويت و اختياري كه من نسبت به شما دارم و پيشوا و سرپرست شما هستم، براي علي نيز ثابت است.
🗯به اين ترتيب معناي اين چند جمله اين است، چنان كه در بيشتر روايات آمده كه پيامبر فرمود:
«آيا من نسبت به شما از خودتان سزاوارتر نيستم؟ همه گفتند: هستي . آن گاه فرمود: همين سزاواري و ولايتي كه من نسبت به شما دارم، علي نيز دارد و پس از من، او مولاي همه مسلمانان وجانشين من خواهد بود».
4⃣يكي از راه هاي تشخيص مراد متكلم، فهم عرف و اهل زبان از كلام او است. در مورد حديث غدير، كساني كه در غدير خم حاضر بودند و نيز شاعران،اديبان و لغويان همه از كلمهي «مولي»، در اين جا، «امام و رهبر، سرپرست و صاحب اختيار» را فهميده اند،زيرا مردم در پايان مراسم غدير به علي به عنوان اميرالمؤمنين، سلام كردند؛ اين مقام را به او تبريك گفتند و با او بيعت نمودند. اين سلام ها، تبريك ها و بيعت ها از سوي مردم،در اين واقعه ي تاريخي، به خصوص تبريكي كه ابوبكر و عمر به او گفتند
📚مسند احمد بن حنبل،ج۴، ص۲۸۱، الكشف والبيان، ثعلبي، ج۴، ص۹۲؛ ،روح المعاني آلوسي،ج6، ص۱۹۴.تفسير المنار،رشيد رضا،ج6، ص465
❗️نشان مي دهد كه چيزي جز مسألهي نصب به خلافت و امامت نبوده كه درخور اينگونه سلام، تبريك و تهنيت و بيعت باشد؛ دوستياي كه براي مسلمانان، به طور عموم، ثابت است و اعلام آن نيازي به تبريك ندارد.
🗯شعرا هم در اشعارشان «مولي» را به «امام،رهبر وسرپرست» معنا كرده اند. از جمله ي آنان حسان بن ثابت است كه در روز غدير حاضر بود و درپايان مراسم، با اجازه ي پيامبر حديث غدير را به نظم درآورد
📚 روضالجنان ،ج7، ص۶۸
🗯ادامه پاسخ👇👇👇