eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔شبهه ای را کانال ضد دین کرده که تمام حسین ناقص الخلقه بوده است و حضرت زهرا از تولد امام حسین داشت و امام حسین هم وقتی به دنیا آمد از حضرت زهرا شیر نمی خورد ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ کلینی از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود ؛ « جبرئيل بر حضرت محمّد نازل شد و گفت: يا محمّد! خدا بر تو سلام ميرساند و بتو بشارت ميدهد به مولودى كه از فاطمه متولد مى‏شود و امت تو او را بعد از تو خواهند كشت. پيغمبر اكرم فرمود: سلام بر خداى سبحان باد. اى جبرئيل من به اين گونه فرزندى كه از فاطمه متولد گردد و بعد از من بدست امتم كشته شود احتياجى ندارم (زيرا تحمل يك چنين مصيبتى خيلى ناگوار است) جبرئيل بالا رفت و برگشت و همان مقاله اول را گفت. رسول خدا فرمود: بر پروردگار من سلام باد، من به چنين مولودى احتياج ندارم كه امتم او را بعد از من شهيد نمايند. جبرئيل عروج و هبوط كرد و گفت: 🔸يا محمّد! خداى مهربان تو را سلام ميرساند و بتو مژده ميدهد كه مقام امامت و ولايت و وصيت را بفرزندان امام حسين عليه السّلام عطا خواهد كرد. پيغمبر معظم اسلام فرمود راضى شدم. 🔸پس از اين جريان پيامبر خدا نزد فاطمه اطهر فرستاد و فرمود: خدا بمن بشارت داده به مولودى كه از تو متولد مى‏شود و امت من وى را بعد از من خواهند كشت. ❕فاطمه اطهر جواب داد: من به اين گونه مولودى كه امت تو او را بعد از تو شهيد كنند احتياج ندارم. پيغمبر اكرم در جوابش فرمود: خدا در عوض اين مصيبت مقام امامت و ولايت و وصيت را بفرزندان حسينم عطا خواهد كرد. فاطمه زهراء گفت: راضى شدم. آنگاه (آيه- 15- سوره احقاف در شأن وى نازل شد كه ميفرمايد:) در حالى كه مشقت داشت به وى حامله شد و او را زائيد، مدت حمل و شيرخوارگى او سى ماه شد، تا اينكه قوى و چهل ساله شد و گفت: پروردگارا! بمن توفيق بده كه در مقابل آن نعمت‏هائى كه بمن و والدين من عطا كردى سپاسگزار باشم و عمل نيكوئى انجام دهم كه نزد تو پسنديده باشد فرزندان مرا نيز صالح و نيكوكار قرار بده. 🔸 امام حسين عليه السّلام از فاطمه و زن ديگرى شير نخورد. بلكه آن حضرت را نزد پيامبر خدا مياوردند و آن بزرگوار شست مبارك خود را در دهان امام حسين ميگذاشت و حسين عليه السّلام بقدرى انگشت آن حضرت را ميمكيد كه غذاى دو الى سه روز خود را تأمين ميكرد و گوشت و خون امام حسين بدين وسيله از گوشت پيامبر اكرم اسلام صلّى اللَّه عليه و آله پرورش مييافت. هيچ مولودى شش ماهه بدنيا نيامد كه زنده بماند غير از عيسى بن مريم و امام حسين عليهما السّلام. 📚الکافی ج 1 ص 464 👌حال توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣این روایت سندا است ، تعبیر « عن رجل » در سند حدیث و مجهول بودن راوی آن « محمد بن عمرو الزیات » نشانه ضعف سندی آن است . 2⃣این که پیامبر گرامی و حضرت زهرا سلام الله علیهما عرضه داشتند که ما به کودکی که کشته می شود احتیاج نداریم ، از این جهت بوده است که صبر بر این مصیبت کار آسانی نیست اما پس از بشارت خداوند به ظهور نسل امامت از حسین علیه السلام به ولادت او شدند . 3⃣خداوند در قرآن در رابطه با سختی حمل بر مادر می فرماید ؛ « وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ » 🔸« ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى ‏كند، و با ناراحتى بر زمين مى‏ گذارد » ( احقاف 15) ❕آیه فوق اشاره دارد به سختی ها و مشقت هایی که مادر در هنگام حمل و وضع حمل کودک می شود . همین آیه در روایت فوق مورد استناد قرار گرفته است که فاطمه زهرا سلام الله علیها امام حسین را با مشقت و سختی حمل کردند و به دنیا آوردند و تعبیر « کرها » در روایت اشاره به همین سختی ها است ، نه آنکه معاذ الله حضرت زهرا از امام حسین بدش می آمده است ، گذشته از آنکه وقتی حضرت زهرا می دانست که این کودک قرار است کشته شود ، مشقت و سختی بیشتری بر حضرت وارد می شد و با این مشقت و سختی خارق العاده روحی ، امام حسین را حمل و به دنیا آوردند . 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸ادامه 👇 4⃣اگر تعبیر « حملته و وضعته کرها » را چنین معنا کنیم که حضرت زهرا از حمل و وضع امام حسین علیه السلام داشت ، روشن است که این کراهت به خاطر شهادت آن بزرگوار بوده است چنان که در نقلی از امام صادق علیه السلام آمده است ؛ « هنگامى كه فاطمه اطهر به امام حسين حامله شد جبرئيل به حضور پيامبر اسلام آمد و گفت: فاطمه به زودى پسرى مياورد كه امت تو بعد از تو او را خواهند كشت. وقتى كه فاطمه به حسين حامله شد داشت و هنگامى كه وى را زائيد كراهت داشت. ❕سپس حضرت صادق فرمود ؛ « آيا مادرى در دنيا ديده‏ ايد كه از زائيدن پسرى ناراضى باشد؟ حضرت زهراء عليها السّلام از اين نظر از ولادت حسين كراهت داشت كه ميدانست او بزودى خواهد شد. » 📚کامل الزیارات ص 55 5⃣این که امام حسین شش ماهه به دنیا آمدند نیز معاذ الله مستلزم ناقص الخلقه بودن ایشان نیست همان گونه که عیسی مسیح شش به دنیا آمد . چنان که در گذشته توضیح داده ایم حد اقل حمل شش ماه است و علم نیز بر این مساله تصریح دارد و چنین نیست که فرزندانی که شش ماهه هستند حتما دارای اختلالاتی باشند و تاریخ نیز هیچ گونه نقص جسمانی برای امام حسین ثبت نکرده است ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2539 6⃣شیر خوردن امام حسین نیز از انگشت مبارک پیامبر گرامی نوعی معجزه و عمل خارق العاده محسوب می شود که در گذشته آن توضیحات کافی را ارائه داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2530 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔من کتاب نقد قران رو از یکی از دوستان گرفتم حرفا الکی زیاد زده ولی یک شبهه داده کردم میشه شما توظیح بدین لطفا ❗️در آيه ي زير مجموع دوره بارداري و شيردهي 30 ماه ذكر شده است: (احقاف 15 ) ؛« و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش كرديم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد وباربرداشتن و از شيرگرفتن او ماه است. ❕در آيه ي زير دوره ي شيردهي را دوسال (24 ماه) در نظر گرفته است. (لقمان 14) « و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش به او باردارشد سستى بر روى سستى و از شير باز گرفتنش در سال است كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش كه بازگشت [همه] به سوى من است ❕با كم كردن دوره ي شيردهي از 6 30( ماه = 30 - 24) دوره ي بارداري 6 مي شود كه غلط است. عده اي از مفسران نيز متوجه اين غلط شده اند و با سخنان غير معقولي در پي دفاع از آن برآمده اند. 💠💠 👌حد اقل دوران حمل ماه و حد اکثر دوران حمل ماه می باشد و آیات مذکور به حد اقل این دوران اشاره دارد . ❕علی علیه السلام فرمود ؛ « حد اقل دوران حمل شش ماه است و زن کمتر از این مدت دوران نمی باشد » 📚الکافی ج5 ص563 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « دوران حمل حسین علیه السلام ماه بود » 📚امالی طوسی ج2 ص274 ❕علمای اهل سنت روایت می کنند ؛ « زنى را آوردند پيش عمر بن خطاب كه ماه زائيده بود پس مصمّم شد كه او را سنگسار كند. پس اين خبر بگوش على عليه السلام رسيد و فرمود: بر اين زن حدّى نيست. پس عمر كسى را فرستاد خدمت آنحضرت و سئوال كرد چرا رجم و سنگسار نشود پس فرمود: 👌خداوند تعالى فرمايد وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ « مادرها بايد فرزندانش انرا دو سال كامل شير دهد » و فرمود: «وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً» « و حمل (آبستنى) او و شيرخوارى او سى ماه است.» پس شش ماه دوره آبستنى و دو سال هم دوران شيرخواره‏گى پس اين ماه ميشود پس عمر او را رها ساخت. ❕و یا در نقل دیگر آنها آمده است ؛ « به عمر رسانيدند زنى را كه شش ماه زائيده بود پس عمر خواست او را سنگسار كند پس خواهر او آمد نزد على بن ابيطالب عليه السلام و گفت كه عمر ميخواهد خواهر مرا سنگباران كند. شما را بخدا قسم ميدهم اگر براى او عذر و راهى ميدانيد مرا بآن خبر دهيد ، على عليه السلام فرمود: بدرستيكه براى او . پس آنزن الله اكبرى گفت كه عمر و كسانيكه پيش او بودند شنيدند پس راهى بسوى عمر شد و گفت كه گمان ميكند كه براى خواهر من عذريست پس عمر فرستاد نزد على عليه السلام كه عذر آنزن چيست، فرمود: خداوند ميفرمايد: 👌الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ مادرها بايد فرزندانشان را دو سال كامل شير دهند و گفت: و حمله و فصاله ثلاثون شهرا. و حمل و دوره شيرخواره‏گى او سى ماه است و نيز گفت: و فصاله فى عامين و دوره شيرخواره‏گى او در دو سال است و حمل در اينجا شش ماه است پس عمر او را رها كرد » ❕مدارك ياد شده: 📚سنن كبرى ج 7 ص 442، مختصر جامع العلم ص 150، الرّياض النضره ج 2 ص 194، ذخاير العقبى ص 82 تفسير الرازى ج 7 ص 484، اربعين الرازى 466، تفسير نيشابورى ج 3 در سوره احقاف، كفايه الكنجى ص 105 مناقب، خوارزمى ص 57، تذكره سبط بن جوزى ص 87، الدر المنثور ج 1 ص 288 و ج 6 ص 40 كه از جمعى از حافظين حديث نقل كرده، كنز العمّال ج 3 ص 96 نقل از پنج نفر از حفّاظ نموده و ج 3 ص 228 ( به نقل از الغدیر ج6 ص133) ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ « در اينجا اين سؤال مطرح مى‏ شود كه در آيه 233 سوره بقره دوران شيرخوارگى دو سال كامل (24 ماه) ذكر شده، وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ:" مادران فرزندان خود را دو سال كامل شير مى‏دهند، آنها كه بخواهند دوران شير دادن را تكميل كنند". ❕در حالى كه مجموع" دوران حمل و شيرخوارگى" در آيه مورد بحث فقط سى ماه ذكر شده، مگر ممكن است دوران حمل ماه باشد؟ 👌فقهاء و مفسران با الهام از روايات اسلامى در پاسخ گفته ‏اند آرى حد اقل دوران حمل 6 ماه و حد اكثر دوران مفيد رضاع 24 ماه است، حتى از جمعى از پزشكان پيشين همچون" جالينوس" و" ابن سينا" نقل شده كه گفته ‏اند: خود با چشم شاهد چنين امرى بوده‏ اند كه فرزندى بعد از ماه به دنيا آمده است. 📚تفسیر نمونه ج21 ص327 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
‌🚫❓🚫سوال ❔کانال های ضد دین هجمه ای را آغاز کرده اند در مورد نحوه شهادت حضرت عباس و می گویند در هیچ منبعی نیامده است که دستان عباس را قطع کردند و او را به بدترین وضع به شهادت رساندند این ها دروغ هایی است که به خورد شما داده اند تا جیب خود را پر کنند 💠پاسخ: ❕مساله شهادت مظلومانه حضرت عباس نه تنها در مقاتل یاد شده است بلکه بر زبان مبارک امام عصر نیز جاری شده است و درباره ایشان می فرماید: «سلام بر ابوالفضل عباس فرزند امیر مومنان ؛از خود در گذرنده با جان برای برادرش ؛کوشنده برای رساندن آب به او و «کسی که دست هایش بریده شد»» 📚زیارت ناحیه مقدسه 🗯شیخ صدوق روایت می کند که امام سجاد فرمود: «خداوند عباس را رحمت کند بی هیچ تردیدی ایثار کرد و خود را فدای برادرش کرد تا آن که دستانش قطع شد و خداوند به جای آنها دو بال برایش قرار داد که با آنها همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند» 📚امالی صدوق ص547 📚بحار الانوار ج44 ص298 🗯ابی حنیفه نعمان نقل می کند: «عباس بن علی پس از آنکه حسین را از آب بازداشتند به دشمن حمله برد و آنها را می شکافت و خود را به آب فرات می رساند و حسین و یارانش را سیراب می کرد .وی را سقا نامیده بودند و میان فرات و قتلگاه حسین کشته شد و قبر او نیز همانجا است .در آن روز دشمنان دست و پاهای او را قطع کردند» 📚المناقب و المثالب ص309 🔷ابن شهر آشوب در مناقب خود می آورد: «عباس به طرف آب می رفت دشمن را متفرق ساخت .زید بن ورقای جهنی در پشت درخت خرمایی به کمین او نشست و حکیم بن طفیل نیز او را یاری داد و بر دست راست عباس ضربه زد و آن را قطع کرد .عباس شمشیر را به دست چپ گرفت و به آنها حمله برد و رجز می خواند:«به خدا سوگند اگر دست راستم را قطع کنید من همیشه از دینم حمایت می کنم». ❗️آن گاه جنگید تا ناتوان شد .حکیم بن طفیل از پشت درخت خرما به او کمین زد و بر دست چپش ضربه ای زد و آن را قطع کرد.سپس با عمود آهنین به او ضربه زد و او را به شهادت رساند» 📚مناقب ابن شهر اشوب ج4 ص108 📚بحار الانوار ج45 ص40 🗯در کتاب شرح الاخبار چنین آمده است: «پس از آن که برادران عباس که همراه او قصد آوردن آب را داشتند کشته شدند عباس به تنهایی و با مشک آب باز می گشت و به یاران عبیدالله که بین او و آب فاصله انداخته بودند حمله می برد و انان را می کشت تا از شریعه آب کنار روند .آن گاه به فرات وارد شد و مشک را پر کرد و می برد تا به حسین و یارانش رساند اما دشمنان بر او هجوم بردند و او را کشتند و دست ها و پاهایش را قطع کردند از این رو بود که او را سقا نام نهادند» 📚شرح الاخبار ج3 ص191 ❗️این مضمون را دیگران از علما و مقتل نویسان نیز نقل کرده اند از جمله: 📚الثقات ابن حبان ج2 ص310 📚تاریخ طبری ج5 ص448 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص570 📚الارشاد ج2 ص109 📚اعلام الوری ج1 ص466 📚مثیر الاحزان ص170 📚لهوف ص170 ❗️و... 🗯پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔برخی می گویند حضرت ابوالفضل سه بار آب را برداشت تا بنوشد و از این کار کرد و یاد تشنگی اهل حرم افتاد ❕به نظر من این مطلب صحت ندارد زیرا حضرت همیشه به یاد پسران زهرا و اهل حرم بوده و لحظه ای از آنها غافل نشده است ❕نظر شما چیست ❗️❗️ 💠💠 👌علامه و دیگران نقل می کنند ؛ « هنگامی که عباس دید تمام یاران و برادران و عموزادگان شهید شدند ، گریست و به شوق دیدار پروردگار جلو آمد و پرچم را بر گرفت و از حسین اجازه میدان خواست ، امام به سختی گریه کرد و فرمود برادر جان تو نشانه شکوه و عظمت و برپایی سپاه من و محور پیوستگی نفرات ما هستی ، اگر تو بروی و شهید شوی جمعیت ما و ویران می گردد. ❕عباس گفت جان برادرت فدایت ای سرورم سینه ام از زندگانی دنیا به آمده است می خواهم از این منافقان انتقام بگیرم . 👌امام علیه السلام فرمود ؛ اینکه که آهنگ میدان داری برای این کودکان تهیه کن . ❕عباس رهسپار میدان شد و آنان را موعظه کرد ولی اثری نبخشید ، به نزد برادرش بازگشت و ماجرا را گزارش داد ، ناگهان صدای کودکان به گوشش رسید ، بی درنگ بر اسب سوار شد و نیزه و مشک را بر داشت و به سوی روانه شد . چهار هزار تن از ماموران فرات او را محاصره کردند ، و هدف نیزه ها قرار دادند ، او لشکر دشمن را شکافت و هشتاد نفر از آنان را هلاک کرد و وارد فرات شد . ❗️« هنگامی که خواست مقداری آب ، تشنگی حسین و اهل بیتش را به خاطر آورد و آب را روی آب ریخت ، مشکش را پر کرد...» 📚بحار الانوار ج45 ص41 📚ریاض الابرار ج1 ص227 📚عوالم العلوم ج17 ص284 ❕جریان مذکور با شان بزرگ حضرت عباس علیه السلام ندارد ، زیرا است که انسان تشنه ممکن است بی اختیار دست به زیر آب ببرد ، ولی بعدا که بیاید آب نمی نوشد . 🔶بلکه به عکس این جریان نشان دهنده عظمت روحی حضرت عباس نیز می باشد زیرا او در اوج تشنگی و به یاد حسین علیه السلام و اهل بیتش آب ننوشید تا آب را به آنان برساند ، در حالی که اگر آب می نوشید نیز نزد مستحق مذمت و ملامت نبود زیرا جهت قوه و قدرت و توان گرفتن اقدام به نوشیدن آب کرده بود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آيا ميدانستيد شمر بن ذى الجوشن يكى از سپاه امام على در جنگ صفين بود ❗️❗️ ❔آيا ميدانستيد ايشان با همسر امام على و مادر عباس نسبت داشت❕❕ 💠💠 👌شمر بن ذی الجوشن که از نقش آفرینان اصلی حادثه کربلا است در جنگ همراه علی علیه السلام با امویان جنگید اما پس از آن گرفتار سوء عاقبت شد . 👌در کتاب وقعه آمده است ؛ «ادهم بن محرز از یاران معاویه در جنگ صفین به جنگ شمر بن ذی الجوشن آمد و میانشان شمشیری رد و بدل شد و ادهم شمشیری به پیشانی شمر زد که گوشتش را درید و به استخوان رسید ، شمر نیز ادهم را زد ولی شمشیرش کارگر نیفتاد ،پیش به سوی سپاهیان بازگشت و آبی نوشید و ای بر گرفت و بازگشت و به ادهم یورش برد و به او ضربه ای زد و او را از اسبش انداخت» 📚وقعه الصفین ص268 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج5 ص213 👌حضور شمر در سپاه امام علی به این عنوان نبود که معتقد به ولایت و ایشان باشد بلکه از آنجایی که به عنوان خلیفه چهارم مسلمین با او بیعت کرده بود بر همان اساس در سپاه صفین نیز حاضر شد تا به بیعتش عمل کرده باشد ، اما پس از آن به سپاه معاویه پیوست و با گواهی بر ضد بن عدی زمینه شهادت آن بزرگ مرگ را فراهم ساخت و از مسببان اصلی واقعه عاشورا می شود . 📚دانش نامه امام حسین ج9 ص189 ❔اما این که آیا شمر با مادر حضرت عباس ام البنین بوده و دایی حضرت عباس قلمداد می شود یا خیر ، توجه به بیان زیر است ؛ ❕ سید بن طاووس نقل می کند ؛ « شمر بن ذی الجوشن ندا داد ، من ، عبدالله ، جعفر ، عباس و عثمان کجا هستند ؟ حسین علیه السلام فرمود پاسخش را بدهید هر چند فاسق است چرا که یکی از های شماست . آنان به او گفتند چه کار داری ؟ گفت ای خواهر زادگان من شما در امان هستید ، خود را به همراه برادرتان حسین به کشتن ندهید ، و در اطاعت امیر مومنان یزید باشید . ❕عباس او را ندا داد دستانت بریده باد ، و لعنت بر امانی که آورده ای ، ای دشمن خدا آیا به ما فرمان می دهی که برادر و سرورمان حسین را واگذاریم و در اطاعت ملعونان و فرزندان ملعون ها در آییم ؟ شمر پس از این سخن خشمگینانه به سوی لشکرش بازگشت » 📚لهوف ص148 📚تاریخ طبری ج5 ص415 📚الارشاد ج2 ص89 ❕نسبت حضرت ام یا همان فاطمه کلابیه به این نحو است ؛ « ام البنین بنت حزام بن خالد بن ربیعه بن الوحید من بنی کلاب » 📚جمهره انساب العرب ج1 ص4 👌در حالی که نسب چنین است ؛ « شمر بن ذی الجوشن الضبابی بن شرحبیل بن الاعور بن عمر بن معاویه و هو الضباب بن کلاب » 📚الطبقات الکبری ج6 ص46 ❕هر دو نفر بیش از پنج پشت یعنی در شخصی به نام کلاب به یکدیگر می رسند و هر دو کلابی هستند که به معنای هم بودن است و نه برادر و خواهر بودن ام البنین با شمر ملعون . 👌این که شمر حضرت عباس را خواهر زاده خود خطاب می کند منظورش آن است که مادر ایشان از قبیله ما است و مانند خواهر ما محسوب می شود نه آنکه واقعا ما باشد . 💠رسم عرب بر این بود که اگر دختری از طایفه آنها با طایفه دیگری ازدواج می کرد حتی اگر چند نسل می گذشت ، فرزندان او را با انتساباتی این گونه خطاب قرار می دادند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا این که مداحان میگویند که حضرت عباس جز در لحظات آخر شهادت امام حسین را به لفظ خطاب نکرده است و تنها به الفاظ مولا و سید خطاب کرده حقیقت دارد ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که حضرت عباس در لحظات آخر زندگی و در هنگامه شهادت برادرش را چنین مخاطب قرار داد ؛ « نادی باعلی صوته ادرکنی یا » « با صدای بلند فریاد زد برادر مرا دریاب » 📚ابصار العین ص30 ❕اما این که حضرت جز در این لحظات آخر دیگر حسین علیه السلام را با تعبیر خطاب قرار نداده است قابل قبول نمی باشد و در موارد متعددی این تعبیر از علیه السلام واقع شده است . 🔶آنجا که از حسین علیه السلام اجازه ورود به میدان می خواست ، امام را چنین مخاطب قرار داد ؛ «یا هل من رخصه » « ای برادر آیا اجازه به میدان رفتن را می دهی » 📚بحار الانوار ج45 ص41 👌آنجایی که شمر برای عباس علیه السلام امان نامه فرستاد ، ایشان چنین پاسخ داد ؛ « آیا می خواهی که و سرورمان حسین فاطمه را واگذاریم و در اطاعت ملعونان و فرزندان ملعون ها در آییم » 📚لهوف ص148 📚مثیر الاحزان ص55 👌در روز تاسوعا امام حسین را چنین مخاطب قرار داد ؛ « ای آنان به سوی تو حرکت کرده اند » « یا اخی اتاک القوم » 📚تاریخ طبری ج5 ص416 📚انساب الاشراف ج3 ص391 📚الارشاد ج2 ص89 ❕بنابراین ادعای این که حضرت عباس جز در لحظات آخر زندگی دیگر امام حسین علیهما السلام را با تعبیر برادر مخاطب قرار نداده است قابل قبول نمی باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ⭕❔آیا این متن واقعیت دارد ❗️ ❔آیا میدانید الحسین کیست؟ در جنگ صفین بود که امیرالمومنین (علیه السلام) نوجوانی سیزده ساله را نقاب بر صورتش زد و زره پوشانید و روانه میدان کرد . معاویه، ابوشعتاء که دلاور عرب بود و در شام او را حریف هزار اسب سوار میدانستند به میدان فرستاد ولی او گفت: در شان من نیست که با این دلاوری هایم با او بجنگم پسرم برای او کافیست. ابوشعتاء 9 پسر خودش را به میدان فرستاد و آن نوجوان همه را به درک واصل کرد. ابوشعتاء برای انتقام خون پسرانش خودش به میدان آمد اما فقط با یک ضربه به هلاکت رسید. امیرالمونین (علیه السلام) به نوجوان فرمودند بس است پسرم برگرد… تمام لشگر گفتند یا علی بگذار جنگ را تمام کند اما امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند نه او پسرم عباس قمر بنی هاشم است. انه ذخر الحسین: او برای حسین است. 💠💠 👌عباس علیه السلام دارای مقامی بس بلند و عظیم در نزد خداوند است تا جایی که امام سجاد علیه السلام در او فرمود ؛ « خداوند عباس را بیامرزد ، بی تردید ایثار کرد و امتحان داد و جان خود را فدای برادرش کرد تا آن که هر دو دستش قطع شد ، پس خداوند به جای آن دو ، دو بال برایش قرار داد که با آن همراه فرشتگان در بهشت پرواز می کند ...بی گمان برای عباس نزد خداوند منزلتی است که همه شهدا در روز قیامت به آن می برند » 📚الخصال ج1 ص68 📚امالی صدوق ص462 ❕با این وجود باید توجه داشت که متن در مورد حضرت عباس علیه السلام به عنوان عباس حسین که در فضای مجازی دست به دست می شود ، نمی باشد و در کتب معتبر نیامده است . ❕عباس علیه السلام به سال 26 به دنیا آمد . 📚اعیان الشیعه ج7 ص429 👌و جنگ به سال 36 هجری صورت گرفت . 📚مروج الذهب ج2 ص384 📚وقعه الصفین ص131 👌و عباس علیه السلام در زمان نبرد صفین حدودا ساله بوده است و حضور یک فرد ده ساله آن هم در نبردی به سنگینی صفین به نظر نمی رسد و حق همان است که سید محسن امین ایراد کردند که ؛ « عباس برخی از نبردها را در زمان خلافت علی علیه السلام کرد اما علی علیه السلام به او حضور در میدان نبرد را نداد » 📚اعیان الشیعه ج7 ص429 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال آیا ازدواج شهربانو با امام حسین صحت دارد؟وچگونه این ازدواج اتفاف افتاد 💭پاسخ: ❗️طبق نظر مشهور شهر بانو دختر یزگرد اخرین پادشاه ساسانی همسر امام حسین و مادر امام زین العابدین است 📚المناقب ج3 ص208 📚تاریخ الایمه ص24 📚الکافی ج1 ص466 📚اثباه الوصیه ص168 📚التهذیب ج6 ص77 📚اعلام الوری ص256 📚الارشاد ج2 ص138 📚بحار الانوار ج46 ص12 ❗️بجز شهر بانو نام های دیگری نیز برای مادر امام سجاد ثبت است مانند شاه زنان، شه زنان، جهان شاه، شهر بان، شهر بانویه، و... 🗯در توجیه و تبیین اسامی متعدد می توان چند وجه بیان کرد: 1⃣برخی از این نام ها به یک نام بر می گردد که به لهجه های مختلف بیان شده است 2⃣برخی نام ها تصحیف یا مخفف یا ترجمه شده اند 3⃣برخی نام ها را امام علی یا امام حسین پس از اسارت بر وی نهادند و برخی لقب هستند نه اسم 🗯در چگونگی ازدواج شهر بانو با امام حسین گفته اند: ❗️او پس از شکست سپاه ایران به اسارت مسلمین در آمد .او پس از اسارت آزاد شد و امام حسین با او ازدواج کرد .تاریخ اسارت را برخی منابع در دوران عمر و برخی در زمان خلافت عثمان دانسته اند 📚دانشنامه امام حسین، ری شهری، ج1 ص259 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 امام سجاد در نزد علمای اهل سنت و صحابه چگونه بوده است آیا راست است که آنان تصریح به برتری او کرده اند ❗️ 💠💠 👌صحابی بزرگوار جابر بن عبدالله انصاری چنین می گوید: "در فرزندان انبیا کسی چون علی بن الحسین دیده نشده است" 📚حیاه الامام زین العابدین ج1 ص126 🔶عبدالله بن عباس که از نظر سن بسیار از ایشان بزرگتر بود ایشان را بزرگ می داشت و هرگاه ایشان را می دید به او از جای بر می خواست 📚تاریخ دمشق ج36 ص147 📚تذکره الخواص ص324 🔶 نیز درباره امام می گوید: "من هیچ یک از هاشمیان را چون علی بن الحسین ندیده ام" 📚تهذیب التهذیب ج9 ص445 👌و می گوید: "کسی را فقیه تر از او ندیدم" 📚شذرات الذهب ج1 ص105 ❕ می نویسد: "او از برترین مردم وسختکوش ترین آنان در عبادت بود به همین دلیل به زین العابدین نام گرفت" 📚تاریخ یعقوبی،ج3 ص46 👌ابن عساکر می گوید: "راستگو ومورد اعتماد بود، بسیار حدیث می گفت ودارای مقامی بالا وبلند بود" 📚تاریخ دمشق،ج36 ص142 👌ذهبی می گوید: "جلالت قدر او عجیب وبه خدا قسم برازنده او بود او از نظر شرافت، اقایی،علم،،وعقل کاملی که داشت کاملا شایسته مقام امامت عظمی بود" 📚سیر اعلام النبلا،ج4 ص240 👌 الدین می نویسد: "زین العابدین هدایتگری بزرگ وخود راه نجات بود" 📚وسیله المال فی عد مناقب الال،ص280 ❗️امام شافعی گوید: "علی بن الحسین فقیه ترین اهل است" 📚رسایل جاحظ،ص106 ❗️نووی می نویسد: "همه بر بزرگواری او در همه زمینه ها اتفاق نظر دارند" 📚تهذیب اللغات و الاسمای ق1/ 343 ❗️ابن نسب شناس معروف می نویسد: "فضایل او به حدی است که به شماره و شمارش نمی آید" 📚عمده الطالب ص93 ❗️ابن می نویسد: "او از نظر علم و دین از بزرگان و از سادات تابعین است فضایل او از قبیل خضوع و خشوع و صدقه پنهان و ...معروف است" 📚منهاج السنه ج2 ص123 ❗️محمد بن طلحه می گوید: "او زینت عبادت کنندگان و الگوی زاهدان و سرور تقوی پیشگان و پیشوای مومنان است " 📚مطالب السوول ج2 ص41 ❗️جاحظ می گوید: "انچنان که من دیده ام خوارج و شیعه و معتزله و عامه و خاصه همه درباره علی بن الحسین یک نظر دارند و احدی را نیافتم که در برتری او بر دیگران تردیدی به خود راه دهد یا در مقدم بودن او بر دیگران شک داشته باشد" 📚عمده الطالب ص193-194 ❗علمای فراوانی از اهل سنت زبان به فضل ومدح امام گشوده اند که جهت آگاهی رجوع کنید به کتاب شریف ،ج12 ص1 به بعد https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که امام سجاد با یزید کرد ❗️می گویند در کتاب کافی هم آمده است که امام سجاد بیعت کردند ❕❕ 💠💠 👌مردم مدینه پس از آگاهی از انحراف یزید و دوری او از اسلام سر به بر علیه یزید بلند کردند و از امام سجاد علیه السلام خواستند که شورش آنها را هدایت کند اما امام علیه السلام از به عهده گرفتن رهبری شورش کرد زیرا میدانست که شورش با شکست مواجه می شود و همگان جان خود را از دست خواهند داد و از سوی دیگر با نفوذ عبد الله بن زبیر و دیگران در بین شورشیان ، این شورش یک نهضت اصیل محسوب نمی شد و رهبران شورش نیز در برقراری اصل شورش از امام سجاد علیه السلام نظر خواهی نکرده بودند و این نشان دهنده این بود که شورش مذکور یک حرکت شیعی نیست و در صورتی پیروزی معلوم نیست که به نفع شیعیان تمام شود لذا امام علیه السلام در این شورش شرکت نکرد ؛ 📚سیره پیشوایان ص270 ❕یزید ، مسلم بن عقبه را برای سرکوب شورشیان به مدینه فرستاد و او توانست شورش را سرکوب و کشتاری بس عظیم در به راه بیاندازد و شهر را تصرف کند و به زور از مردم برای یزید بیعت بگیرد . 👌 می نویسند ؛ « مسلم بن عقبه چنین از مردم مدینه بیعت می گرفت که بگوید من بنده مملوک یزید هستم و او درباره من و خون و مال و خانواده من هر چه بخواهد می کند و هرکس از این نوع بیعت امتناع می کرد و حاضر به عبودیت یزید نمی شد کشته می شد » 📚تاریخ طبری ج5 ص493 📚الکامل فی التاریخ ج4 ص118 ❕شیخ عباس می نویسد ؛ « نماینده یزید مردم را به بیعت با او و اقرار بر بندگی یزید فرا می خواند و هر کس امتناع می کرد کشته می شود و تمامی مردم مدینه جز امام العابدین و علی بن عبد الله بن عباس بیعت کردند » 📚منتهی الامال ج2 ص1162 🔶شیخ و ابن نقل می کنند ؛ « هنگامی که مسلم بن عقبه به مدینه رسید به دنبال امام سجاد فرستاد ، و چون امام به نزد او آمد او را بزرگ داشت و به خود نزدیک کرد و گفت امیر المومنین یزید مرا به نیکویی درباره تو سفارش کرده و گفته است که حساب تو را از دیگران جدا کنم . او امام را مجبور به نکرد » 📚الارشاد ج2 ص152 📚الکامل فی التاریخ ج4 ص51 📚بحار الانوار ج46 ص139 👌بی شک یزید نمی خواست بار دیگر دستش به خون اهل بیت پیامبر گرامی آلوده شود و با این کار زوال حکومتش را به آورد و از سوی دیگر چون امام سجاد علیه السلام هیچ نقشی در شورش مردم مدینه نداشته بود ، اجبار او بر بیعت و ریختن خونش بدون دلیل بود . ⚫️اما در روایتی در کتاب آمده است که یزید به زور از امام سجاد علیه السلام بیعت گرفت . 👌او از امام باقر علیه السلام نقل می کند ؛ « یزید وارد مدینه شد و قصد حج گذاردن کرد ، دستور داد مردی از قریش را به نزد او حاضر سازند ، یزید به او گفت آیا اقرار می کنی که بنده منی و من اگر بخواهم تو را می فروشم و اگر بخواهم به اسارت خودم در می آورم ، آن مرد این اقرار را نکرد و یزید او را کشت . ❕یزید به سوی امام فرستاد و به امام گفت همان اقرار را بکند . امام سجاد گفت اگر اقرار نکنم مرا هم مانند آن مرد می کشی ؟ یزید گفت آری . 🔶امام گفت آنچه می خواهی را اقرار می کنم و من بنده ای مکره و مجبور هستم ، اگر می خواهی دست نگه دار و اگر می خواهی مرا بفروش ، یزید پس از این اقرار از امام دست برداشت...» 📚الکافی ج8 ص235 💠با توجه به آن که تمام مورخان اتفاق دارند که یزید عازم مدینه شد و خودش از شام خارج نشد و و نیز در نقل های آمده است که امام سجاد علیه السلام بیعت نکرد و نماینده یزید نیز او را مجبور به بیعت نساخت ، صحت نقل مزبور زیر سوال می رود . 👌علامه می نویسد ؛ « در این خبر اشکالی است زیرا معروف در تاریخ آن است که یزید از شام تا زمان مرگ خارج نشد و هیچ گاه به مدینه نیامد و این روایت با نقل هایی که می گوید امام سجاد بیعت نکرد دارد » 📚بحار الانوار ج46 ص138 ❕این قرائن نشان دهنده صحیح نبودن روایت مذکور است ، خصوصا آن که راوی روایت که ابی نام دارد توثیقی ندارد و مجهول است و احیانا مشترک بین چندین راوی به این نام است و دقیقا شناخته شده نیست ؛ 📚رجال ص455 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔چرا امام سجاد در کربلا نجنگید ❗️آیا او در تمام طول عمر بوده است ❕امروزه ما ایشان را با نام عابد بیمار می شناسیم ❕❕ 💠💠 👌امام سجاد علیه السلام در جریان حادثه کربلا گرفتار بیماری بودند که این بیماری مانع از حضور ایشان در جبهه نبرد شد . 🔶شیخ به نقل از حمید بن مسلم می نویسد ؛ « سپس به علی بن الحسین رسیدیم ، که در بستر افتاده و به شدت بیمار بود ، گروهی از پیادگان با شمر رسیدند ، آنان به شمر گفتند آیا این بیمار را نکشیم ، من گفتم سبحان الله بیماری اش کارش را می سازد ( نیازی به کشتن نیست ) همواره چنین گفتم تا آنان را از او باز گرداندنم » 📚الارشاد ج2 ص112 📚بحار الانوار ج45 ص61 👌طبری از امام علیه السلام نقل می کند ؛ « در شبی که بامدادش پدرم به شهادت رسید نشسته بودم و عمه ام زینب از من پرستاری می کرد ( و من بیمار بودم )» 📚تاریخ طبری ج5 ص420 📚الارشاد ج2 ص93 👌در کتاب شرح الاخبار هم چنین آمده است ؛ « امام زین العابدین در آن ایام به شدت بیمار و و از جنگ ناتوان بود » 📚شرح الاخبار ج3 ص250 👌در کتاب الامالی شجری نیز چنین آمده است ؛ « امام سجاد بیمار بود و اندکی در جنگ شرکت جست ، اما چنان ناتوان بود که به سان زخم خوردگان از معرکه بیرونش آوردند و خداوند مرگ را از او دور کرد و به همراه زنان اسیر شد » 📚الامالی شجری ج1 ص171 👌ابن سعد نیز می نویسد ؛ « امام سجاد در کربلا بر اثر نجنگید » 📚الطبقات الکبری ج5 ص221 ❕بیماری حضرت تنها در زمان حادثه کربلا به تقدیر الهی جهت مصون ماندن جان شریفش برای تصدی منصب امامت بوده است و چنان نبوده که ایشان در تمام طول عمر بیمار باشد و تعبیر در مورد ایشان تعبیر مناسبی نمی باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA