eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❓مخالفان در مورد غدیر خم می گویند شما که این قدر سنگ و غدیر خم را به سینه می زنید ، اگر علی پس از پیامبر می شد مثلا چکار می کرد و چه خدمتی می کرد که خلفای ثلاثه آن را انجام ندادند ❕❕ 💠💠 👌پیامبر گرامی به این سوال به پاسخ دادند و فرمودند ؛ « اگر علی را و خود قرار دهید ، او را هدایت شده و هدایت کننده خواهید یافت ، و همه شما را به راه راست خواهد کرد » 📚المستدرک علی الصحیحین ، ج3 ص153 👌و ؛ « اگر علی را ولی و سرپرست قرار دهید ، اگر چه می بینم که نمی کنید ، او را هدایت کننده و هدایت شده می یابید که شما را می گیرد و در صراط قرار می دهد » 📚مسند احمد بن حنبل ج1 ص108 📚انساب الاشراف ج1 ص235 📚اسد الغابه ج4 ص121 🗯بر پایه این روایات شریف روشن می شود که اگر امیر مومنان بلافاصله پس از پیامبر گرامی به خلافت می رسید و خط سیری که آن حضرت ترسیم فرمود به انحراف کشیده نمی شد ، علاوه بر بی شمار دنیوی و مادی ،موجبات اخروی آنان نیز فراهم می شد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اهل سنت می گویند اگر پیامبر در غدیر علی را به عنوان جانشین خود معرفی کرد پس چرا در روزهای آخر عمرشان که در بستر بودند ابوبکر را به جای خود برای اقامه نماز به مسجد فرستاد ❕این که ابوبکر را جانشین خود در نماز کرد قرینه است بر این که راضی به جانشینی ابوبکر در تمام چیزها بوده است ❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌در رابطه با نماز خواندن به جای پیامبر گرامی که مورد استدلال اهل سنت می باشد توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣تمام روایات اهل سنت که این جریان را نقل کرده اند از حیث سندی و مردود و غیر قابل احتجاج هستند . جهت آگاهی از متن روایات و ضعف سندی آنها رجوع شود به کتاب « الامامه فی اهم الکتب الکلامیه » اثر « استاد » ص283 به بعد « رساله فی صلاه ابی بکر » 2⃣با چشم پوشی از ضعف اسناد این جریان سوال می کنیم که اگر این نماز دلیل بر اولویت ابوبکر در خلافت است پس چرا مهاجرین و انصار و حتی خود ابوبکر در سقیفه برای اثبات به آن استناد نکرد ❕ 3⃣پیامبر بارها و بارها افراد دیگری را به جای خود جهت اقامه نماز منصوب می کرد ، از جمله ابن ام و عبد الرحمان بن عوف و ... 📚سنن ابی داود ج1 ص98 📚مغازی واحدی ج3 ص1012 ❓اگر صرف نماز خواندن می تواند دلیلی برای جانشینی باشد چرا افراد مذکور که بیشتر از ابوبکر به جای پیامبر نماز خوانده اند این مقام نباشند ❕ 4⃣بر فرض ثبوت این موضوع ، چگونه پیامبر در بستر بیماری وقتی که امر کند ابوبکر به جای او در مسجد امامت کند هذیان نمی گوید اما وقتی که می گوید قلم و کاغذی برایم بیاورید تا چیزی بنویسم که پس از من به ضلالت و گمراهی نیفتید به قول عمر بالله هذیان می گوید ❕ 📚صحیح بخاری ج1 ص39 📚صحیح مسلم ج6 ص76 ❔اگر پیامبر می گوید پس چرا قول آن حضرت را در نماز ابوبکر ملاک قرار داده اید و اگر هذیان نمی گوید پس چرا عمر به آن حضرت نسبت هذیان گویی داد ❕ 5⃣در زمانی که پیامبر گرامی در بستر شهادت بود ، امر کردند که اصحاب در لشگر شرکت کنند و فرمود ؛ « در لشگر اسامه شرکت کنید ، لعنت خدا بر کسی که از این دستور تخلف کند » 📚الملل و النحل شهرستانی ج1 ص23 📚تاریخ خلیفه ابن خیاط ص63 📚تاریخ مدینه دمشق ج2 ص57 📚تاریخ طبری ج3 ص186 و ... 👌و تصریح کرده اید که ابوبکر نیز باید جزء لشگر اسامه می بود ؛ 📚طبقات الکبری ابن سعد ج4 ص46 📚کنزالعمال ج5 ص312 و ... ❔ابوبکر در لشگر شرکت کرد یا خیر ؟ اگر شرکت نکرد پس تخلف از امر پیامبر کرد و مشمول لعن پیامبر می باشد و اگر شرکت کرد پس در این صورت در مدینه نبوده است تا توانسته باشد به جای پیامبر نماز بخواند ❗️ 6⃣اهل سنت از پیامبر نقل می کنند که فرمود ؛ « نماز بخوانید پشت سر هر نیک و بدی » 📚کنزالعمال ج6 ص54 📚السنن الکبری ج4 ص19 👌و داده اند که در امام جماعت عدالت شرط نیست و نماز خواندن پشت سر شرابخوار و دزد و زنا کار جایز است . 📚الفقه علی المذاهب الاربعه ج1 ص409_428 ❓شما که می گویید نماز خواندن پشت سر هر لات و شرابخوار و زنا کاری جایز است و نماز صحیح است ، پس نماز ابوبکر به جای پیامبر چه فضیلتی دارد که شما آن را دلیل بر خلافت ابوبکر می دانید ❕ 📚سوالات ما ، حسین تهرانی ، ص23 7⃣اهل سنت و روایت کرده اند که پیامبر بدون آن که خلیفه ای برای خود معین کند از دنیا رفت ؛ 📚صحیح بخاری ج4 ص2256 📚المواقف ص400 ❔حال چگونه استدلال می کنید که پیامبر با امر کردن ابوبکر به نماز خواندن او را به عنوان خلیفه و جانشین خود معرفی کرده است ❗️ 8⃣مرحوم سلطان در کتاب شبهای پیشاور می نویسد ؛ « نماز خواندن ابوبکر با امت بنا بر فرض ثبوت دلیل بر حق تقدم در خلافت نمی باشد .اگر فقیه و مجتهدی مریض گردد و فردی از اصحاب را به نیابت بفرستد تا نماز جماعت را با مردم ادا کند ، آیا پس از وفات آن مجتهد ، نائب می تواند با استدلال به نمازی که خوانده است خود را جانشین معرفی کند ، بگوید مسلمین باید از من تقلید کنند چون من به جای فقیه نماز خوانده ام ❕ ❔آیا مسلمین حق ندارند بگویند که مرجعیت مقامی است که احاطه کامل بر شریعت و اخلاق فاضله را می طلبد و چند رکعت نماز خواندن ایجاد مرجعیت نمی کند ❕ 👌آیا چند رکعت نماز نیابتی خواندن می تواند برابری کند با نصوصی که صراحتا علی علیه السلام را جانشین پیامبر معرفی می کند ❕ 📚شبهای پیشاور ، مقدمه ، ص29 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❓یکی این شبهه را کرد که اگر دلالت حدیث غدیر بر ولایت و سرپرستی علی را قبول کنیم لازم می آید که در یک زمان و عصر دو مطلق و سرپرست مسلمانان وجود داشته باشد و این محذورات بسیاری دارد ❕پاسخ چیست ❗️❗️ 💠💠 🗯در تفسیر چنین پاسخ داده شده است ؛ ❕«بهانه دیگری که برای سرباز زدن از این حدیث متواتر ( غدیر ) و همچنین آیه مورد بحث ( ابلاغ ) ذکر کرده اند این است که اگر پیامبر علی را در غدیر خم به ولایت و رهبری و خلافت نصب کرده باشد، لازمه اش وجود دو رهبر و دو در زمان واحد خواهد بود. 👌ولی توجه به شرائط و اوضاع خاص زمان نزول آیه ابلاغ و ورود حدیث غدیر و همچنین که در گفتار پیامبر وجود دارد این بهانه را به کلی برطرف می کند، زیرا می دانیم که این جریان در ماههای آخر عمر پیامبر واقع شد، در حالی که او آخرین دستورات را به مردم می کرد به خصوص اینکه صریحا فرمود:« من بزودی از میان شما می روم و دو چیز گرانمایه را در میان شما می گذارم .» ❕کسی که این سخن را می گوید پیدا است در صدد تعیین خویش است و برای برنامه ریزی می کند نه برای زمان حاضر، بنابراین روشن است که منظورش وجود دو رهبر و دو پیشوا در زمان نیست . 📚تفسیر نمونه ج5 ص22 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔به یک مولوی سنی گفتم آیه اکمال مربوط به غدیر و ولایت علی علیه السلام است پاسخ داد ولایت علی میان خون و خوک و چه می کند و مساله ولایت علی چه ارتباطی با آیاتی دارد که مربوط به خون و خوک و نجاست است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « امروز کافران از ( زوال ) آیین شما مایوس شدند ، بنابراین از آنها نترسید و از ( مخالفت ) من بترسید ، امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین ( جاودان ) شما پذیرفتم » 🔷مائده 3 🔶طبق ادله قطعی و روایات متواتر اهل سنت و تشیع ، منظور از آیه فوق روز است، روزی که پیامبر اسلام امیر مؤمنان علی را رسما برای جانشینی خود تعیین کرد، آن روز بود که کفار در میان امواج یاس فرو رفتند، زیرا انتظار داشتند که آئین اسلام قائم به شخص باشد، و با از میان رفتن پیغمبر اوضاع به حال سابق برگردد، و اسلام تدریجا برچیده شود، اما هنگامی که مشاهده کردند مردی که از نظر علم و تقوا و قدرت و عدالت بعد از پیامبر در میان مسلمانان بی نظیر بود بعنوان جانشینی پیامبر انتخاب شد و از مردم برای او بیعت گرفت یاس و نومیدی نسبت به آینده اسلام آنها را فرا گرفت و فهمیدند که است ریشه دار و پایدار. 🔶در این روز بود که آئین اسلام به تکامل نهائی خود رسید، زیرا بدون تعیین جانشین برای پیامبر و بدون روشن شدن وضع آینده مسلمانان، این آئین به تکامل نهائی نمی رسید. 🔶آن روز بود که خدا با تعیین رهبر لایقی همچون علی برای آینده مردم تکامل یافت. 👌و نیز آن روز بود که اسلام با تکمیل برنامه هایش بعنوان آئین نهائی از طرف خداوند پذیرفته شد . ❕جهت آگاهی بیشتر به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3100 ❔حال آنچه مورد اشکال قرار گرفته است این است که چرا آیه اکمال در بین آیاتی قرار گرفته است که در مورد گوشت مردار و خون و گوشت و خوک و ...بحث می کند ❕❕ 🗯در تفسیر چنین پاسخ داده شده است ؛ 🔷 « ممکن است قرار دادن آیه مربوط به غدیر در لابلای احکام مربوط به غذاهای حلال و حرام برای محافظت از تحریف و و تغییر بوده باشد، زیرا بسیار میشود که برای محفوظ ماندن یک شی ء نفیس آن را با مطالب ساده ای می آمیزند تا کمتر توجه کند (دقت کنید). ❕حوادثی که در آخرین ساعات عمر پیامبر واقع شد، و مخالفت که از طرف بعضی افراد برای نوشتن وصیتنامه از طرف پیامبر به عمل آمد تا آنجا که حتی پیامبر را (العیاذ بالله) متهم به و بیماری و گفتن سخنان ناموزون کردند، و شرح آن در کتب معروف اسلامی اعم از کتب اهل تسنن و شیعه نقل شده است شاهد گویائی است بر اینکه بعضی از افراد حساسیت خاصی در مساله خلافت و جانشینی پیامبر داشتند و برای انکار آن حد و مرزی قائل نبودند. ❓آیا چنین شرائطی ایجاب نمی کرد که برای حفظ مربوط به خلافت و رساندن آن به دست آیندگان چنین پیش بینی هائی بشود و با مطالب ساده ای آمیخته گردد که کمتر جلب توجه مخالفان سر سخت را کند. 👌از این گذشته اسناد مربوط به نزول آیه درباره غدیر و مساله جانشینی پیامبر تنها در کتب شیعه نقل نشده است که چنین ایرادی متوجه شیعه شود، بلکه در بسیاری از کتب اهل تسنن نیز آمده است، و به طرق متعددی این حدیث از سه نفر از صحابه معروف نقل شده است. 📚تفسیر ج4 ص271 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا کسانی از علمای اهل سنت تصریح کرده اند که حدیث دلالت بر امامت و ولایت امام علی دارد ❗️❗️ 💠💠 👌برخی از علمای اهل به این نکته اشاراتی داشته اند . 1⃣امام ابو حامد غزالی که از استوانه های اهل سنت است می نویسد ؛ « به اتفاق همه مسلمانان پیامبر در خطبه غدیر فرمود هرکس من مولای اویم پس علی مولای اوست ، عمر پس از شنیدن این سخن به علی گفت ...اما پس از گذشت آن روزها عمر تحت تاثیر هوای نفس و حب ریاست قرار گرفت و استوانه خلافت را از مکان اصلی آن تغییر داد و با لشکر کشی ها ، بر افراشتن پرچم ها و گشودن سر زمین ها راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلی هموار کرد ، و مصداق این آیه قرآن شد که آن عهد را پشت سر خود انداختند و در برابر آن بهای ناچیزی به دست آوردند و چه بد معامله ای کردند ،و همین عمر بود که به پیامبر نسبت گفتن را داد » 📚سر العالمین ج1 ص18 👌 از برجستگان علمی اهل سنت در مورد غزالی می نویسد ؛ « او استاد و پیشوا و علم و نشانه اسلام و اعجوبه زمان و صاحب کتابها و انسان با هوش فراوان و زیرک بود » 📚سیر اعلام النبلاء ج19 ص322 👌و در جای دیگر می گوید ؛ « خداوند در هر صد سال کسی را می فرستد تا احیا گر دین باشد ، در صده پنجم امام چنین بود » 📚همان مدرک ج14 ص202 ❕اما ذهبی در مورد سخنان غزالی درباره عمر کرده و می نویسد ؛ « نمی دانم عذر و بهانه غزالی برای این سخنش درباره عمر چیست ؟ شاید او از این حرفش برگشته و از حق تبعیت کرده باشد چرا که او دریایی از علم و دانش است» 📚همان مدرک ج19 ص328 🗯از آنجا که این سخنان برای اهل سنت سنگین بوده است ، سعی دارند در انتساب کتاب سر العالمین به غزالی تشکیک کنند و بگویند کتاب مذکور از او نیست اما ذهبی و ابن حجر و دیگران از بزرگان اهل سنت تصریح کرده اند که کتاب مذکور برای غزالی است . 📚میزان الاعتدال ج2 ص248 📚لسان المیزان ج2 ص945 2⃣محمد بن طلحه نیز می نویسد ؛ « معنای حدیث غدیر آن است که هر که من نسبت به او سزاوارتر در تصرف و سرپرست و یار و یاور ...هستم علی هم برای او چنین است » 📚مطالب السوول ص44 3⃣نظام می گوید ؛ « رسول خدا در موارد گوناگون آن هم به صورت واضح و آشکار که امر بر مردم مشتبه نشود بر امامت علی تصریح کرد ، ولی عمر بن خطاب آن را در روز سقیفه که روز بیعت گرفتن بر خلافت ابوبکر بود ، انکار کرد » 📚الملل و النحل ، شهرستانی ، ج1 ص57 🗯همچنین برخی دیگر از علمای اهل سنت همچون سبط بن جوزی و مقریزی ، ثعلبی و ...کلمه مولی را در معنای مورد نظر به کار برده اند که جهت رعایت اختصار از بیان آن خود داری می شود ، دوستانی که تمایل به آگاهی دارند رجوع فرمایند ؛ 📚الغدیر ج1 ص679 به بعد https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا در منابع اهل سنت آمده است که در روز غدیر پیامبر بر سر مبارک حضرت علی گذاری کردند ❕❕ 💠💠 👌به این نکته در روایات اهل اشاراتی شده است. 🔶 علمای اهل سنت از علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « در روز غدیر خم رسول خدا ای بر سرم پیچید که قسمتی از آن بر پشت سرم آویخته بود ، خداوند در جنگ بدر و حنین فرشتگانی را برای کمک به من گسیل داشت که همگی آنها همین گونه به سر گذاشته بودند » 📚مسند ابو داود طیالسی ج1 ص23 📚سنن بیهقی ج10 ص14 📚کنزالعمال ج8 ص60 📚اسد الغابه ج3 ص114 📚الریاض النضره ج2 ص217 🗯این مراسم گذاری و به سر پیچیدن که توسط پیامبر گرامی صورت گرفت ، روشن ترین گواه بر آن است که علی علیه السلام در روز غدیر خم به عنوان امام و سرپرست و راهنمای مردم معین و معرفی شد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اشکال می شود که اگر حدیث با این عظمت واقعیت دارد چرا علی و اهل بیت او و یارانش در موارد لزوم به آن استدلال نکردند ❗️آیا بهتر نبود که آنها برای اثبات خلافت بلافصل علی به چنین مدرک استناد می جستند ❕❕ 💠💠 👌این ایراد نیز مانند بسیاری از ایرادهای دیگر به خاطر عدم آگاهی کافی از حدیث و تاریخ و تفسیر است زیرا موارد زیادی در کتب دانشمندان اهل سنت نقل شده که خود علی یا ائمه علیهم السلام یا یاران آنها به حدیث غدیر استدلال کرده اند . 👌خطیب نقل می کند از عامر بن واثله که در روز شوری به همراه علی بودم و شنیدم که او به اعضای شوری چنین می گفت ؛ « دلیل محکمی برای شما اقامه کنم که عرب و عجم توانایی تغییر آن را نداشته باشند ...شما را به خدا سوگند می دهم آیا در میان شما کسی جز من وجود دارد که پیامبر در حق او گفته باشد ؛ « هرکس من او هستم علی مولای اوست ، خدایا هرکس علی را دوست بدارد ، دوستدارش باش و هر کس یاریش کند تو هم یاریش کن » همه گفتند نه » 📚مناقب خوارزمی ص217 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج2 ص61 📚فرائد السمطین ، حموینی ، باب 58 📚صواعق المحرقه ص93 🗯در روایت دیگری آمده است که روزی علی علیه السلام در سخنرانی می کرد ، در ضمن سخنان خود رو به جمعیت کرد وگفت شما را به خدا سوگند می دهم هرکس در غدیر حاضر بود و به گوش خود شنید که پیامبر مرا به جانشینی خود برگزید بایستد ، و شهادت بدهد...در این موقع حدود سی نفر از جا برخاستند و به شنیدن حدیث غدیر گواهی دادند» 📚مسند احمد ج4 ص370 📚مجمع الزواید ج9 ص104 📚کفایه الطالب ص56 📚البدایه و النهایه ج5 ص211 📚کنزالعمال ج15 ص151 👌امام علیه السلام خطاب به انس بن مالک گفت چرا تو بر نخاستی تا شهادت دهی ، پاسخ داد که عمر زیادی از من گذشته است و دچار فراموشی شده ام ، امام گفت اگر دروغ می گویی خدا تو را گرفتار بیماری برص کند آنچنان که عمامه ات آن را نپوشاند ، هنوز از جا بر نخاسته بود که گرفتاری بیماری برص شد و پیوسته می گفت گرفتاری نفرین بنده صالح خدا شدم » 📚المعارف ابن قتیبه ص194 📚شرح نهج البلاغه ج4 ص74 ❕علامه امینی در ، حدود 22 مناشده و احتجاج به حدیث غدیر بر امامت حضرت علی را نقل می کند که این احتجاج ها از ناحیه حضرت علی و حضرت زهرا و امامان و یاران آنها صورت گرفته است . 📚الغدیر ج1 ص327 تا 418 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
سوال چرا پیامبر علی رو در مکه به عنوان امام معرفی نکرد وصبر کرد تا به غدیر برسن؟ ✅پاسخ: پیامبر گرامی تابع وحی است.چنان که خداوند در آیه 50 انعام از زبان پیامبر می فرماید: "تنها از چیزی پیروی می کنم که بر من وحی شده است" با توجه به شان نزول آیه ابلاغ پیامبر مامور بود علی را در غدیر به عنوان امام معرفی کند. خداوند در آیه 67 مائده می فرماید: "ای پیامبر آنچه از جانب خدا بر تو نازل شده است به مردم ابلاغ کن که اگر چنین نکنی رسالت خود را تکمیل نکرده ای خداوند تورا از گزند مردم حفظ می کند " طبق روایات فراوان شیعه وسنی این آیه دررابطه با امامت حضرت علی ودر سرزمین غدیر خم نازل شد وپیامبر مامور شد که علی را به طور رسمی به عنوان جانشین خود در غدیر اعلام کند. مرحوم علامه امینی در الغدیر جلد 1 صفحه 424-438 بیش از 30 روایت از روایات اهل سنت ذکر می کند که این آیه در جریان غدیر خم نازل وامامت حضرت علی نازل شده است. سیوطی در در المنثور،ج3 ص117- ابن ابی حاتم در تفسیرش ج1 ص14- ثعلبی در الکشف والبیان ج4 ص91- واحدی در اسباب النزول،ص135- فخر رازی در تفسیر کبیر،ج12 ص42- نیشابوری در تفسیرش ج2 ص616- شوکانی در فتح القدیر،ج2 ص60- و... ❗در کتب شیعه نیز روایات فراوانی برای این شان نزول ذکر شده است که آیه در جریان غدیر نازل شده است که جهت آگاهی رجوع کنید به تفسیر برهان،ج2 ص334 به بعد-بحار الانوار،ج37 ص108 به بعد ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔ببخشید کانال های ضد دین می گویند شیعیان غیر خودشان را حرام زاده می دانند .چگونه میشود به این عقیده احترام گذاشت.کلینی در کافی نقل می کند که امام باقر فرمود:« به خدا سوگند جز شیعیان ما همه مردم زنا زاده اند»( الکافی ج8 ص286) 💠پاسخ💠 ❗️بر مبنای فقه شیعه بر طبق قاعده « لکل قوم نکاح» تمام کسانی که پیوند زناشویی و ازدواج آنان بر طبق مذهب و آیین خودشان صورت گرفته حلال زاده هستند حتی اگر موحد و خدا پرست نباشند. 👌در روایتی آمده است که برای امام صادق دوستی بود که پیوسته با امام بود . ❗️روزی دوست امام به غلامش گفت ای فرزند زن بد کاره کجا بودی . 👌امام از این سخن او ناراحت شد و گفت سبحان الله چرا مادرش را به زنا نسبت می دهی .من گمان کردم که تو اهل ورع و تقوی هستی اما دیدم که چنین نیست . 🔶او گفت فدایتان شوم مادرش سندیه مشرکه است . 👌امام فرمود: «آیا نمی دانی که هر قومی نکاحی دارند .از نزد من دور شو» 👌امام تا اخر عمر دیگر با آن مرد رفت و آمد نکرد. 📚الکافی ج2 ص324 ❗️در روایت دیگر فرمود: «هر قومی نکاحی دارند که خود را با آن نکاح از زنا باز می دارند» 📚وسائل الشیعه ج16 ص36 👌عبدالله بن سنان می گوید: «امام صادق از نسبت دادن زنا به غیر مسلمین نهی می کرد (زیرا انان برای خود نکاح دارند)» 📚الکافی ج7 ص240 👌در روایت دیگر آمده است که فردی نزد امام صادق به یک فرد مجوسی گفت او فرزند زن بدکاره است . 🔶امام به او بد نگاه کرد . ❗️او گفت فدایت شوم او مجوسی است مادر و خواهرش یکی هستند . 👌امام فرمود: «مگر همین عمل در دینشان نکاح نمی باشد .تو حق نسبت زنازادگی به آنان را نداری» 📚الکافی ج7 ص240 👌به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج28 ص173 🔴اما آن روایتی که شما از کافی آوردید علاوه بر این که با روایات بالا در تعارض است از لحاظ سندی نیز دو مشکل عمده دارد؛ 1⃣یکی از راویان آن حسن بن عبدالرحمان است که مجهول است و در هیچ یک از کتب رجالی شرح حال او نیامده است لذا روایت او معتبر نیست. 2⃣یکی دیگر از راویان آن علی بن عباس است که از غلات بوده است. 🔶مرحوم نجاشی درمورد او می نویسد: «او شخص بسیار ضعیفی است که به خاطر غلو از روایات او رو گردانده شده است » 📚رجال نجاشی ص255 🔶ابن داود می نویسد: «ضعیف و غالی است» 📚رجال ابن داود ص261 ❗️بنابراین آن روایت مورد استدلال نیست. 👌بله در روایات شیعه و سنی آمده است که جز کسی که نطفه اش از حرام بسته شده است اهل بیت را دشمن نمی دارد و با آنان دشمنی نمی کند. 🔶حضرت علی فرمود: «دروغ می گوید کسی که فکر می کند حلال زاده است در حالی که با من و امامان از فرزندانم دشمنی می کند و بغض آنان را در دل دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص145 👌علمای اهل سنت از عباده بن صامت نقل می کنند که می گوید: «فرزندان ما هر گاه بغض علی را به دل داشتند می دانستیم از ما نیستند» 📚مختصر تاریخ دمشق ج17 ص370 📚ینابیع الموده ج2 ص272 👌روشن است که کسی که با اهل بیت پیامبر دشمنی کند و بغض انان را به دل داشته باشد ناصبی بوده و از دین خارج است اما حساب این گونه افراد از سایر مردم جهان که یا با اهل بیت آشنایی ندارند و یا محبت اهل بیت را به دل دارند اگر چه شیعه نیستند جدا است و ما طبق روایات بالا حکم به حلال زادگی سایر مردم می کنیم . 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔آیا راست است که بن ثابت شاعر رسول خدا در وصف علی علیه السلام در روز غدیر شعر سرود❗️ حسان چه شد دیده ایم برخی شیعیان می گویند خدا او را رحمت کند ❕❕ 💠💠 👌حسان ازشعرای بنام عصر پیامبر گرامی بود که پیامبر در وصف او فرموده بود ؛ « حسان پیوسته مورد تایید القدس است ، تا زمانی که ما را با زبانش یاری کند » 📚الارشاد مفید ج1 ص178 👌پس از اعلام امیر مومنان علی علیه السلام در روز غدیر ، حسان با کسب اجازه از پیامبر این اشعار را سرود ؛ « پیامبر آنها در روز غدیر در سرزمین خم به آنها نداد و چه ندا دهنده گرانقدری ، فرمود مولای شما و پیامبر شما کیست ، و آنها بدون چشم پوشی و اغماض صریحا پاسخ دادند خدای تو مولای ماست و تو پیامبر مائی و ما از پذیرش ولایت تو سرپیچی نخواهیم کرد ، پیامبر به علی گفت برخیز زیرا من تو را بعد از خودم امام و رهبر انتخاب کردم ، و فرمود هرکس من مولا و رهبر اویم ،این مرد مولی و رهبر اوست پس شما همه از سر صدق و راستی از او کنید » 🔰علمای شیعه و سنی این اشعار را از نقل کرده اند از جمله ؛ 📚ما نزل من القرآن فی علی ، ابونعیم ، ص57 📚مناقب خورزمی ص135 📚تذکره الخواص 33 📚فرائد السمطین ج1 ص73 📚نظم درر السمطین ص112 📚المسترشد ، ص119 📚خصائص الائمه ص42 📚الفصول المختاره ص235 🔰علامه امینی در کتاب شریف الغدیر ، اشعار حسان را از حدود 12 تن از علمای اهل سنت و 26 تن از علمای شیعه نقل می کند ؛ 📚الغدیر ج2 ص65 ☄این اشعار روشنترین قرینه است که منظور پیامبر گرامی از ذکر کلمه مولی تنها بیان جانشینی و خلافت علی علیه السلام بوده است و مردم و شعراء همین نکته را از جملات ایشان برداشت کرده بودند . ❕اما در مورد حسان بن ثابت در کتاب مستدرکات رجال الحدیث چنین آمده است ؛ « او از رسول خدا بود و اشعاری در مدح امیر مومنان سراییده است ، و اشعاری در روز غدیر دارد ، پیامبر به او گفت تا زمانی که ما را با زبانت یاری کنی مورد تایید روح القدس هستی ، شیخ مفید می گوید پیامبر در دعا برای حسان شرطی را لحاظ کرد ( یاری اهل بیت را ) زیرا از عاقبت امر او اطلاع داشت که با اهل بیت نمی ماند . ❕خلاصه او گرفتاری بدی عاقبت شد ، اشعاری در مدح ابوبکر سرود ، و از بیعت امیر مومنان ( پس از خلافت عثمان ) امتناع کرد » 📚مستدرکات رجال الحدیث ج2 ص329 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اگر علی در به امامت رسید چگونه حاضر شد که با ابوبکر کند و از امامتش صرف نظر کند ❗️❗️ 💠💠 👌در این که علی علیه السلام در ابتدای امر با ابوبکر بیعت نکرد ، میان شیعه و سنی نمی باشد و حتی بخاری و مسلم تصریح می کنند که علی علیه السلام حدود ماه از بیعت با ابوبکر امتناع کرد ؛ 📚صحیح بخاری ج6 ص396 📚صحیح مسلم ج3 ص1380 ❕اما این که آیا پس از اولیه از بیعت ، علی علیه السلام تن به بیعت با ابوبکر داد یا خیر ، میان شیعه اختلاف است . 🔶شیخ می نویسد ؛ ‌ « دانشمندان شیعه معتقدند که علی حتی لحظه ای با ابوبکر بیعت نکرد » 📚الفصول المختاره ص56 ❕نظر دیگر آن است که ابوبکر برای گرفتن بیعت ، به خانه امام علیه السلام حمله کرد و ایشان را به به مسجد بردند . 🔶مرحوم طبرسی نقل می کند؛ « عمر با جماعتی به منزل علی آمدند و گفتند با ابوبکر بیعت کنید .زبیر با شمشیر بر آنان حمله کرد اما شکست خورد » 📚الاحتجاج یک جلدی ص43-47 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « علی را به زور در حالی که را به گردنش آویخته و او را می کشیدند برای بیعت به مسجد بردند» 📚الاختصاص ص274 📚بصائر الدرجات ص275 🔶امام باقر فرمود: « علی را در حالی به مسجد می بردند که ریسمان بر گردن او آویخته بودند» 📚رجال کشی ص7 رقم16 ❗️در روایت دیگر آمده است؛ « عمر با ضربتی درب خانه را شکست و داخل شدند و علی را در حالی که پیراهنش را به آویخته بودند خارج کردند » 📚تفسیر عیاشی ج2 ص67 👌ابن قتیبه از علمای اهل سنت هم نقل می کند: « عمر با گروهی علی را خارج کردند و نزد ابوبکر بردند و به او گفتند بیعت کن که اگر نکنی گردنت را می زنیم» 📚الامامه و السیاسه ص13 👌حضرت امیر در نهج البلاغه نیز اشاره به این جریان کرده است و خطاب به معاویه می نویسد: « تو گفته ای که مرا همچون شتر افسار زده ای می کشیدند تا بیعت کنم به خدا سوگند خواسته ای مذمت کنی ولی مدح و ثنا گفته ای و خواسته ای رسوا کنی ولی خودت رسوا شده ای این امر برای یک مسلمان عیب نیست که مظلوم واقع شود مادام که در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شک نکند» 📚نهج البلاغه نامه 28 🔰نهایتا علی علیه السلام تحت اکراه و اجبار تن به با ابوبکر داد چنان که شیخ کلینی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « علی تحت اکراه و فشار کرد زیرا یارانی نداشت» 📚الکافی ج8 ص296 👌ویا در دیگری آمده است ؛ « علی را در حالی که پیراهنش را به گردنش آویخته بودند ، به زور بردند و به او گفتند بیعت کن ، علی گفت اگر بیعت نکنم چه می شود ، گفتند تو را می کشیم ، علی گفت در این صورت بنده خدا و برادر رسول خدا را کشته اید ، سپس بیعت کرد و دست راستش را به عنوان بیعت به دستشان زد » 📚بحار الانوار ج28 ص393 👌مرحوم الدین می نویسد ؛ « امام علی از یک سو می خواست که حق مسلم خود را در خلافت و نص و وصیت پیامبر را محترم بشمرد و از سوی دیگر به و بد اندیشان که برای محو اسلام در کمین نشسته بودند و اختلاف مهاجران و انصار نیز ، زمینه را برای قدرت نمایی آنان فراهم می ساخت ، مجال عرض اندام ندهد ، به همین دلیل مدتی از بیعت خود داری کرد تا مساله نخست یعنی خلافت و امامت او گردد و سپس برای حفظ اسلام و دفع شر منافقان اقدام به بیعت کرد تا مساله دوم روی ندهد » 📚المراجعات نامه 84 ❕بنابراین اگر بیعت امیر مومنان را بپذیریم بر پایه همان دلیلی بوده است که مرحوم شرف الدین به آن اشاره داشتند و ما در دو پاسخ زیر مفصلا پیرامون این دلیل و فلسفه مماشات و امام علیه السلام با خلفا توضیح داده ایم ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3116 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3106 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش چرا به امام حسن(ع) یا سایر امامان امیرالمؤمنین نمیگویند ؟مگر آنان حاکم و امیر برای مومنان نیستند❓ 🗯پاسخ؛ ❗️صحیح است که تمام امامان ما حاکم و امیر برای مومنان بوده اند اما در روایات ما لقب « امیر المومنین»تنها مختص به حضرت علی شمرده شده است. 👌 مرحوم شیخ حر عاملی روایت می کند که مردی آمد به نزد امام صادق و به او گفت: «سلام بر تو ای امیر المومنین» ❗️امام بر روی پاهای خود ایستاد و فرمود سکوت کن این لقب و اسمی است که تنها اختصاص به امیر مومنان علی دارد که خداوند او را به آن نامیده است » 📚وسائل الشیعه ج14 ص600 ❗️در روایت دیگر فرمود: «این لقبی است که خداوند تنها امیر المومنین علی را به آن ملقب ساخته است و هیچ کس خودش را به این لقب نمی نامد مگر آنکه کافر به این دستور الهی باشد» 📚الکافی ج1 ص411 👌در روایت دیگر پیامبر گرامی فرمود: «زمانی که به معراج رفته بودم خداوند به من وحی کرد علی را به لقب « امیر المومنین» نامگذاری کن و من هیچ کس را چه قبل از او و چه بعد از او به این لقب ملقب نساخته ام» 📚امالی طوسی ج1 ص301 👌همین مضمون در روایات دیگری نیز آمده است؛ 📚علل الشرایع یک جلدی ص160 📚مناقب ابن شهر اشوب ج3 ص55 📚الاختصاص ص267 📚بحار الانوار ج37 ص290 باب94 👌همین مضمون در روایات اهل سنت نیز آمده است. ❗️خطیب بغدادی روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «روز قیامت منادی از جانب عرش ندا می دهد که علی امیر المومنین و امام متقین و رهبر پاکان است» 📚تاریخ بغداد ج13 ص122 ❗️برید اسلمی می گوید: «پیامبر به ما امر کرد که به علی به عنوان « امیر المومنین» سلام کنیم» 📚ترجمه الامام علی من تاریخ دمشق ج2 ص259 👌این که این لقب اختصاص به حضرت علی دارد از دو جهت است؛ 1⃣تنها جانشین بلافصل پیامبر گرامی حضرت علی بوده است و دیگران حتی امامان جانشین بلافصل پیامبر گرامی نیستند لذا لقب « امیر المومنین» اختصاص به ایشان دارد تا نشان دهد که ایشان تنها جانشین بلافصل پیامبر هستند. 2⃣صحیح است که سایر امامان هم امیر و حاکم مردمان هستند اما لقب « امیر المومنین » مختص به حضرت علی شده است و حتی امامان هم ملقب به این لقب نشده اند تا غیر انان جرات نکنند این لقب را به ناحق بر خود بگذارند.در جایی که سایر امامان که به حق امیر برای مومنان هستند این لقب را برای خود بر نگزیده اند تکلیف سایرین روشن میشود. 📚مستدرک الوسائل ج10 ص400 👌پرسش ها و پاسخ های مرتبط؛ 1⃣آیا آیه اولی الامر دلالت بر امامت و جانشینی حضرت علی و اهل بیت دارد❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/420 2⃣آیا آیه ولایت دلالت بر امامت و جانشینی و ولایت حضرت علی بر مومنین دارد❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/449 3⃣آیا مولی در حدیث غدیر به معنای ولایت و سرپرستی است❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1227 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔اخیرا کلیپی از در مورد غدیر خم منتشر شده است که شبهاتی را پیرامون غدیر مطرح می کند که شما به تمام آنها پاسخ داده اید اما یک او را پاسخ ندادید که اگر آیه ابلاغ مربوط به غدیر است چرا آیات ماقبل آن ارتباطی با جریان غدیر ندارد و چرا در پایان آیه می گوید خدا قوم را هدایت نمی کند مگر صحابه پیامبر که منکر غدیر بودند کافر بودند ❕❕ 💠💠 ❕ما در گذشته بر اساس علمای اهل سنت و تشیع و قرائن موجود در خود آیه اثبات کرده ایم که آیه مذکور در مورد غدیر خم و ولایت علی علیه السلام نازل شده است و هر احتمال دیگری در مورد آیه باطل و است ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3128 👌 سوال و شبهه مطرح شده نیز در تفسیر مطرح و به زیبایی پاسخ داده شده است که توجه شما را به آن جلب می کنیم ؛ 1⃣ گاهی گفته می شود آیات قبل و بعد درباره اهل کتاب و آنها است، مخصوصا نویسنده تفسیر المنار در جلد 6 صفحه 466 روی این مساله، پا فشاری زیادی کرده است . ❕ولی همانطور که در تفسیر خود آیه گفتیم این موضوع اهمیت ندارد، زیرا؛ 🔶اولا : لحن آیه و تفاوت آن با آیات قبل و بعد، کاملا نشان می دهد که موضوع سخن در این آیه، موضوعی است که با آیات قبل و بعد تفاوت دارد . 🔶 ثانیا ؛ همانطور که بارها گفته ایم، قرآن یک کتاب نیست که مطالب آن در فصول و ابواب معینی دسته بندی شده باشد، بلکه طبق نیازها و حوادث مختلف و رویدادها نازل گردیده است، لذا مشاهده می کنیم قرآن در حالی که درباره یکی از بحث می کند فی المثل یک حکم فرعی را به میان می آورد، و در حالی که درباره یهود و نصاری سخن میگوید، روی سخن را به مسلمانان کرده و یکی از دستورهای اسلامی را برای آنها بازگو می کند . 👌عجیب اینکه بعضی از اصرار دارند که بگویند این آیه در آغاز بعثت نازل شده است، با اینکه سوره مائده در اواخر عمر پیامبر نازل شده و اگر بگویند: این یک آیه در مکه در آغاز بعثت نازل شده و سپس به تناسب در لابلای آیات این سوره قرار داده شده میگوئیم این درست ضد آن است که شما آن را میجوئید و میطلبید، زیرا میدانیم که پیامبر در آغاز بعثت نه مبارزه با یهود داشت و نه با نصاری، بنابر این پیوند این آیه و آیات قبل و بعد بریده خواهد شد (دقت کنید) ❕اینها همه نشان می دهد که این آیه در معرض وزش طوفان تعصب قرار گرفته و به همین دلیل احتمالاتی در آن مطرح می شود که در آیات مشابه آن به هیچوجه از آن سخنی نیست، هر یک میکوشد با بهانه و یا دستاویز بی اساسی آن را از مسیرش منحرف سازد. 2⃣ می گویند اگر این آیه مربوط به نصب علی علیه السلام به خلافت و ولایت و داستان غدیر خم است پس ‍ این جمله آخر که می گوید « ان الله لا یهدی القوم »« خداوند قوم کافر را هدایت نمی کند »چه ارتباطی با این مساله میتواند داشته باشد❕ 👌برای پاسخ به این ایراد کافی است بدانیم که در لغت و همچنین در لسان قرآن به معنی انکار و مخالفت و ترک است، گاهی به انکار خدا و یا نبوت پیامبر اطلاق می شود و گاهی به انکار و یا مخالفت در برابر دستورات دیگر. 🔰در سوره آل عمران آیه 97 در مورد حج می خوانیم؛ « و من کفر فان الله غنی عن العالمین » « کسانی که دستور حج را زیر پا بگذارند و با آن مخالفت نمایند به خدا زیانی نمی رسانند خداوند از همه جهانیان بی نیاز است » 🔶و در سوره بقره آیه 102 درباره ساحران و آنها که آلوده به سحر شدند اطلاق کلمه کفر شده است «و ما یعلمان من احد حتی یقولا انما نحن فتنة فلا تکفر» 🔶 و نیز در آیه 22 سوره ابراهیم می بینیم که شیطان در برابر کسانی که از او پیروی و اطاعت کردند در روز رستاخیز صریحا اظهار تنفر کرده و به آنها می گوید: « شما در اطاعت او امر الهی مرا شریک او ساختید و من امروز نسبت به این کار شما می ورزم «انی کفرت بما اشرکتمونی من قبل » 👌 بنابر این اطلاق کفر بر مخالفان مساله ولایت و رهبری جای تعجب نیست . 📚تفسیر ج5 ص17 به بعد https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❓اعتراف رجال شيعه الكشی در صفحه 101 از كتاب رجال تصريح ميكند : كه عده اي از اهل علم ذكر كرده اند كه عبدالله بن سبأ شخصي يهودي بود و مسلمان شد واو در زمان يهوديتش قائل به امامت يوشع بن نون بوده و در اسلام بعد از وفات رسول خدا صل الله عليه وآله وسلم مانند همين نظر رامطرح كرد و او كسي بود كه فرض بودن امامت علي عليه السلام را مشهور كرد و براءت از دشمنانش را ظاهر كرد ❔جای دارد : او اولين كسي بود كه فرض بودن ولايت و برائت از مخالفين را مشهور كرد❕❕ 💠💠 👌به راستی انسان از شدت عناد ولایت علی علیه السلام تعجب می کند که با وجود نصوص قطعی و معتبر و متواتر از جمله حدیث غدیر درباره امامت و جانشینی علی علیه السلام ، این را نادیده گرفته و می گویند عبدالله بن بوده است که علی را به عنوان امام به مردم معرفی کرده است . 🔶 آنچه در منابع در مورد عبدالله بن سبا آمده است ، آن است که او بود و سپس اسلام آورد و درباره علی علیه السلام گرفتار شد و می گفت علی ، خدا است ، علی علیه السلام نیز او را داد اما توبه نکرد ، و نهایتا او را به جرم ارتداد ، کرد . 🔰مرحوم از امام باقر علیه السلام نقل می کند ؛ « عبد الله بن سبا ادعای برای خود را داشت و می گفت امیر مومنان خدا است ، این مطلب به علی رسید ، علی او را خواست و در این مورد از او سوال کرد ، او به گفته هایش اقرار کرد و گفت تو خدایی و من هم پیامبرم، علی علیه السلام فرمود وای بر تو ...از گفته ات کن ، عبدالله بن سبا از توبه کردن خود داری کرد ، علی او را زندانی کرد و تا سه روز توبه داد ، اما او توبه نکرد ، علی نیز او را کرد ( فاحرقه بالنار ) » 📚اختیار معرفه الرجال ج1 ص323 📚وسائل الشیعه ج28 ص336 👌می بینیم آنچه در ما آمده است آن است که جرم عبدالله بن سبا که او را شایسته ملامت و مواخذه کرده بود ، ادعای برای علی علیه السلام بوده است نه ادعای برای او . ❕اما اهل برای شانه خالی کردن از ولایت و امامت علی علیه السلام و با نادیده گرفتن ولایت و جانشینی او ، می گویند عبدالله بن سبا اولین کسی بود که ادعای را برای علی در زمان عثمان مطرح کرد و تا قبل از آن سخنی از امامت علی به میان نمی آورد ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2433 🔰مرحوم کشی پس از نقل در مورد عقیده شیعه پیرامون عبدالله بن سبا به نقل عقیده اهل سنت پیرامون او می پردازد و می گوید ؛ « برخی از اهل ( علمای متعصب اهل سنت ) چنین می گویند که عبدالله بن سبا یهودی بود و سپس اسلام آورد ... او اولین کسی بود که مشهور شد به این که به امامت علی دارد و مدعی برائت از دشمنان علی و کفر آنان بود ، و به خاطر همین، این مخالفان شیعه می گویند اصل شیعه و رافضه گری از گرفته شده است » 📚اختیار معرفه الرجال ج1 ص324 💠بنابراین مرحوم تنها بیان علمای اهل سنت را پیرامون عبدالله بن سبا نقل می کند نه آنکه آن جملات ، عقیده خودش پیرامون عبدالله بن باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیه 110 سوره آل عمران در مورد امت زمان رسول خدا می فرماید : شما بهترین هستید که برای مردم خلق شده..اما دوستان چه میگن1-پهلوی دختر پیامبر را شکستند،و خانه او را به آتش کشیدند،و علی را. دست بسته بردند تا بیعت کند و هیچ کس چیزی نگفت3-علی و فاطمه شبها در خانه مهاجر و انصار رو میزدن و از بیعت آنها در غدیر خم می گفتند ولی در جواب می شنیدند که ترس دارند و فضای رعب آوری.است.همه این اتفاقها افتاد و هیچ کس اعتراض نکرد و این همان امت بود ،حال حرف قرآن.را باور کنیم که یاران پیامبر را بهترین امت میداند که تا به حال خلق شده یا کسانی که یاران رسول خدا را لعن و نفرین میکنند❗️❗️❗️ 💠💠 👌استدلال به آیه شریفه برای بیان قداست تمام ناتمام و غیر قابل قبول است . 🔰خداوند می فرماید ؛ « شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدید ( چرا که ) امر به معروف می کنید و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید » 🔶آل عمران 110 ❕خداوند در این آیه تمام امت پیامبر را به عنوان بهترین معرفی نمی کند بلکه کسانی از آنها را به عنوان بهترین امت معرفی می کند که سه ویژگی مهم را داشته باشند ؛ 1⃣ایمان به خدا و دستورات او 2⃣امر به معروف کردن 3⃣نهی از منکر کردن ❕بنابراین بر اساس آیه شریفه مسلمانان تا زمانی یک امت محسوب می شوند که ایمان به تمام دستورات خدا داشته و دعوت به سوی نیکیها و مبارزه با منکر را فراموش نکنند و آن روز که این موارد را فراموش کنند نه بهترین امت هستند و نه به سود جامعه بشریت خواهند بود . ❔آیا صحابه ای که تصریح پیامبر بر خلافت و جانشینی علی را پشت گوش انداختند ایمان به دستورات خدا دارند ❕ ❔آیا صحابه ای که به خانه وحی هجوم بردند و هتک بیت کردند و کسان دیگری که در برابر این هتک حرمت سکوت کردند مصداق آمرین به معروف و ناهین از منکر هستند ❗️ 🔶بنابراین آیه شریفه به هیچ عنوان شامل حال کسانی از صحابه که ایمان صحیح به خداوند نداشتند و امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده بودند نمی شود و این مساله ای است . ❕در روایات ما نیز آمده است که مخاطب آیه شریفه اهل بیت علیهم السلام هستند . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « این آیه تنها در شان محمد و اوصیاء او نازل شده است و منظور از برترین امت ، آنان هستند که برترین هستند ، خداوند از این بیان تنها محمد و اوصیایش را قصد کرده است » 📚تفسیر برهان ج1 ص676 📚تفسیر عیاشی ج1 ص195 👌در دیگری فرمود ؛ « آیا می گویید منظور از برترین امت تمام مسلمین هستند ؟ کسانی که امیر المومنین و حسن و حسین را کشتند ؟ منظور آیه ما هستیم و ما (برترین امت ) و برترین هدایتگران هستیم » 📚بحار الانوار ج24 ص154 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔یکی از اهل سنت این پرسش را مطرح کرده که پاداش و جزای اعتقاد به توحید، نبوت و معاد در قران مشخص شده، اگر امامت اصل چهارم دین است پس پاداش اعتقاد به آن در قران کجاست؟ عدم اعتقاد به امامت در قران کجاست ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که بر اساس آیات صریح قرآن و سنت قطعی پیامبر گرامی طبق روایات اهل سنت ، امامت اصلی از دین اسلام است که همگان موظف به تن دادن به این اصل مهم اعتقادی و پذیرش آن هستند که جهت آگاهی پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2984 👌حال که ثابت شد که امامت اصلی از اصول دین اسلام است روشن می شود که انسان ، مسلمان راستین و نیست مگر آنکه معتقد به اصل امامت باشد چرا که می فرماید ؛ « وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ » « و هر كس جز اسلام (و تسليم در برابر تمام فرامین حق،) آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد، و او در آخرت، از زيانكاران است » 🔰آل عمران 85 ❕لذا در روایات فراوانی وارد شده است که کسانی که بدون اعتقاد به ولایت و امامت امامان اهل بیت علیهم السلام ، مسلمانی و عبادت می کنند ، هیچ یک از اعمال و عبادات آنها مقبول درگاه الهی نیست چرا که آنان مسلمان واقعی نیستند و اصلی از اصول دین را که جهت آگاهی نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2414 🔰کسانی که امر خداوند و پیامبرش را در مورد اصل امامت نادیده گرفتند مشمول این آیات می شوند که می فرماید ؛ « هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند اختيارى از خود (در برابر فرمان خدا) داشته باشد، و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند به آشكارى گرفتار شده است » ( احزاب 36) 👌و می فرماید ؛ « و آن كس كه نافرمانى خدا و پيامبرش كند و از مرزهاى او تجاوز نمايد او را در آتشى وارد مى‏ كند كه در آن خواهد ماند و براى او مجازات توهين آميزى است » ( نساء 14) ❕اما کسانی که به امر خداوند و پیامبرش در مورد اصل امامت تن دادند نیز مشمول این آیات می شوند که می فرماید ؛ « هر كس اطاعت خدا و پيامبرش را كند وى را در باغهايى از بهشت وارد مى‏ كند كه همواره آب از زير آن جارى است و جاودانه در آن مى‏ مانند و اين پيروزى بزرگى است » ( نساء 13) 🔸« و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، همنشين كسانى خواهد بود كه خدا نعمت خود را بر آنها تمام كرده، از پيامبران و صديقان و شهداء و صالحان، و آنها رفيقهاى هستند » ( نساء 69) ❔چه فضیلتی از این بالاتر است که خداوند اسلام را با امامت می پذیرد و اگر کسی این اصل را منکر شود اسلام و تسلیم خداوند بودنش ناقص است و اسلام او قبول نیست و از جمله زیانکاران است ❗️ 👌البته توجه به این نکته لازم است که منکرین اصل امامت اگر چه مسلمان حقیقی نیست اما به روایات ، مسلمان ظاهری بوده و احکام اسلام در دنیا بر آنان مترتب می شود . 📚الکافی ج 2 ص 25 🔸اما در آخرت با آنان معامله غیر مسلمان می شود مگر کسانی از آنان که مستضعف بوده و از حق و حقیقت مطلع نشده اند ، که در گذشته مفصلا در مورد سرنوشت بحث کرده ایم ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2112 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❓خواستم ببینم شیعه چه دلیل عقلی دارد که خداوند باید بعد از پیامبر امامی را برای مردم معین کند❕❕دلیل عقلی بر لزوم امامت چیست❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌در این رابطه دلائل متعددی اقامه شده است که ما به برخی اشاره می کنیم ؛ 1⃣ امامت جانشینی از نبوت است ؛ 🗯پیامبر گرامی در زمان حیات شریفشان چهار وظیفه حساس و مهم را بر عهده داشت ؛ 🔶1- قرآن را تفسیر کرده و مقاصد و اهداف و رموز و اسرار آن را برای مردم بیان می کرد چنان که می فرماید: « قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو آیات آن را برای مردم تبیین کنی » 🔶نحل 44 🔶2- احکام الهی را به مردم می رساند و آن ها را با حلال و حرام و واجبات و محرمات آشنا می ساختند . 🔶3- به شبهات و اشکالات وارده بر تعالیم اسلامی پاسخ می گفت . 🔶4- دین و آیین الهی را از تحریف و زیاده و کم حفظ می کرد . 👌پس از پیامبر اگر خداوند جانشینی برای او معرفی نکند که همانند پیامبر دارای علم و عصمت الهی باشد این وظائف به سر انجام نمی رسد . 👌مردم چون مفسر الهی در میان آنها نمی باشد تا آیات قرآن را تفسیر کند و مقاصد آن را بیان کند در فهم این کتاب شریف گرفتار سر درگمی شده و از هدایت آن بهره نمی گیرند . 🔷پیامبر گرامی فرصت نکردند تا تمام احکام مورد نیاز مردم را به آنها برساند ، زیرا در مکه گرفتار آزار و اذیت مشرکین و در مدینه هم درگیر نبرد با آنان بودند و بسیاری از احکام در زمان پیامبر مورد ابتلاء نبود تا پیامبر حکم آنها را بیان کند و بعد ها هم با گسترش روابط اجتماعی مسائل تازه ای پیش می آمد که نیازمند شناخت حکم الهی بود ، گذشته از آنکه در همان مقدار احکامی هم که پیامبر به مردم رسانید اختلاف شده و مردمان دچار چند دستگی شدند . اگر رهبران الهی در میان مردم نباشند تا بر اساس علوم پیامبر ، مردم را با احکام الهی آشنا نسازند مردم دیگر راهی به دستیابی به احکام الهی نخواهند داشت . ❕از سوی دیگر با نبود پیامبر این احتمال بود که آیین او دچار تحریف و کم و زیاد شود و در تعالیم و روایات پیامبر تغییر و تبدیل صورت گیرد . 🔷 و با فرض نبودن امام ، پس از پیامبر دیگر کسی نمی باشد که دارای علم الهی و عصمت الهی باشد تا بتواند به شبهات و سوالات مردمان پاسخ دهد . 👌همه این نیازها بر خداوند لازم و واجب می کند تا پس از پیامبر امامانی قرار دهد تا بر اساس تعالیم و علوم پیامبر که به آنها رسیده ظائف پیامبر را ادامه داده و بندگان در سایه تعالیم آنان مسیر کمال را در پیش بگیرند . 📚الالهیات ، سبحانی تبریزی ، ج4 ص26 ❗️❗️❗️❗️👌ادامه پاسخ 👇👇👇👇
❗️❗️❗️ادامه پاسخ 👇👇👇 2⃣دلیل دیگر استدلال هایی است که علامه حلی در بیان لزوم وجود رهبران الهی در جامعه می آورد ؛   🔶1. وجود پیامبر و امام ضروری است تا شناخت عقلی بشر، به واسطه ی بیان نقلی تقویت شود؛ زیرا اگر چه انسان با نیروی عقل بسیاری از حقایق از اصول و فروع دین را درک می کند، ولی گاهی در اعماق وجودش وسوسه ها و تزلزل هایی وجود دارد که مانع از اعتماد بر آن و انجام آنها می گردد، اما هنگامی که این احکام عقلی با بیان پیشوای الاهی تقویت گردد، هر گونه تزلزل و شک و دودلی زدوده خواهد شد و انسان با قوت قلب به سوی یافته های عقلی خود خواهد رفت.   🔶2. بسیاری از امور وجود دارد که عقل، حسن و قبح آن را درک نمی کند و باید دست به دامان پیشوایان الاهی گردد، تا بتواند خوبی و بدی آنها را دریابد.   🔶3. بسیاری از اشیا مفید و برخی دیگر زیان بارند و انسان تنها با فکر خود قادر به درک سود و زیان همه ی آنها نیست. این جاست که احساس نیاز می کند، تا کسی سود و زیان اشیا را برای او بیان نماید و این کار تنها از عهده ی پیشوایان الاهی که با منبع وحی در ارتباط هستند بر می آید.   🔶4. انسان موجود اجتماعی است و اجتماع بدون داشتن قوانینی که حقوق همه ی افراد را حفظ کند و آنها را در مسیر صحیح پیش ببرد؛ سامان نخواهد یافت و به کمال مطلوب نخواهد رسید، تشخیص این قوانین به طور صحیح و اجرای آنها جز به وسیله ی رهبران آگاه، پاک و معصوم صورت نخواهد گرفت.   🔶5. انسان ها در درک کمالات و تحصیل علوم و معارف و کسب فضایل متفاوت اند، بعضی از آنها توانایی حرکت در این مسیر را دارند و برخی عاجز و ناتوانند. رهبران الاهی گروه اوّل را تقویت و گروه دوم را یاری می کنند،تا هر دو گروه به کمال ممکن برسند.   🔶6.با توجه به تفاوت مراتب اخلاق در انسان ها، تنها راه برای پرورش این فضایل، رهبران پاک و معصوم هستند.   🔶7. پیشوایان الاهی از ثواب و عقاب و پاداش و کیفر الاهی در برابر طاعت و گناه آگاهی کامل دارند و هنگامی که دیگران را از این امور آگاه کنند، انگیزه نیرومندی برای انجام وظیفه در آنان پیدا می شود. 📚شرح تجرید ص271   3⃣خداوندی که نوع بشر را برای پیمودن راه کمال و سعادت آفریده است، همان گونه که باید برای هدایت او پیامبرانی را که متکی بر نیروی وحی و دارای مقام عصمت باشند مبعوث کند، لازم است برای تداوم این راه، بعد از رحلت پیامبران، جانشینان معصومی قرار دهد تا جامعه ی انسانی را در رسیدن به سر منزل مقصود کمک کنند و به یقین بدون آن این هدف ناتمام خواهد ماند؛ زیرا؛ 🔶 اولاً: عقول انسانی به تنهایی برای تشخیص تمام عوامل و اسباب پیش رفت و کمال، قطعاً کافی نیست و گاهی حتی یک دهم آن را نیز تشخیص نمی دهد.   🔶ثانیاً: آیین انبیا بعد از رحلت آنان، ممکن است دست خوش انواع تحریفات گردد. برای جلوگیری از تحریف لازم است پاسدارانی معصوم و الاهی باشند، تا از آن پاسداری کنند و آیین خدا را از تحریف باطل گرایان و دخالت های جاهلان و تفسیر های صاحبان هوی و هوس بر کنار دارند . 🔶ثالثاً: تشکیل حکومت الاهی و برقراری عدل و قسط و رسانیدن انسان به اهدافی که برای آن آفریده شده است، جز از طریق انسان های معصوم ممکن نیست؛ زیرا به گواهی تاریخ حکومت های انسانی همیشه در مسیر منافع مادی افراد یا گروه های خاصی سیر کرده و تمام تلاش آنها در همین راستا بوده است و همان گونه که بارها آزموده ایم عناوینی مثل دموکراسی و حکومت بر مردم یا حقوق بشر و مانند آن پوششی است برای رسیدن به اهداف شیطانی قدرت ها و آنها با استفاده از همین ابزار مقاصدشان را به شکل مرموزی بر مردم تحمیل کرده اند. 👌 این سه اصل یعنی ارائه طریق در آنجا که عقل از تشخیص آن عاجز است و حفظ نیراثهای انبیاء و اقامه حکومت عدل در واقع پایه های اصلی وجود امام معصوم را تشکیل می دهد . 📚پیام قرآن ، مکارم شیرازی ج9 ص40 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این که می گویند خلافت به امام علی نرسید چون اهل مزاح و بود و آدم جدی نبود چقدر سندیت دارد ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از تهمتهایی که غاصبین خلافت و پیروان آنها به علی علیه السلام می زدند تا به این بهانه عدم آن حضرت را برای امر خلافت ثابت کنند ، این بود که می گفتند امام علیه السلام شوخ طبع و مزاح و نعوذ بالله اهل هزل و باطل است . 🔹«عمر» به هنگام انتخاب شوراى شش نفرى به على عليه السّلام گفت: «تو از همه شايسته ‏ترى اگر طبع نبودى » 📚تاریخ طبری ج 3 ص 294_ شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ج 1 ص 186 🔰بلاذرى از ابن عباس نقل می کند که «عمر گفته است نمى ‏دانم با امت محمد چه كنم؟ (او اين جمله را پيش از ضربت خوردنش گفته بود) به او گفتم: چرا ناراحتى در صورتى كه ميان آنها افرادى كه شايستگى براى امر خلافت داشته باشند مى ‏يابى؟ او گفت منظور تو على بن ابيطالب است؟ گفتم: آرى او به خاطر نزديكيش با رسول خدا و اينكه اوست و سابقه ‏اش در اسلام و امتحانى كه در زندگى داده است شايستگى براى خلافت را دارد.عمر گفت: او آدم خوش نشين و مزاح است‏ ( و شایسته خلافت نیست )» 📚انساب الاشراف ج 5 ص 16 🔹عمرو بن عاص از على علیه السلام ياد می نمود و می گفت شخصى است شوخ و مزّاح‏ و شایستگی را ندارد . 📚الامتاع و الموانسه ج 3 ص 183 👌علی علیه السلام در پاسخ عمرو عاص فرمود ؛ « از ابن نابغه (پسر آن زن بد نام- اشاره به عمرو عاص است-) در شگفتم! او براى مردم شام چنين وانمود مى ‏كند كه من بسيار اهل مزاح و مردى شوخ طبعم، كه مردم را با شوخى و هزل، پيوسته سرگرم مى‏ كنم. او سخنى باطل و كلامى به گناه، گفته است- و سخنان گفتار دروغ است- او پيوسته دروغ مى ‏گويد. وعده مى‏ دهد و تخلّف مى‏ كند. اگر چيزى از او درخواست شود، بخل مى ‏ورزد و اگر خودش از ديگرى تقاضايى داشته باشد، اصرار مى‏ كند. در پيمانش خيانت مى ‏نمايد. (حتّى) پيوند خويشاوندى را قطع مى ‏كند. هنگام نبرد لشكريان را امر و نهى مى ‏كند (و سر و صداى زياد راه مى‏ اندازد كه مردم شجاعش پندارند) ولى اين تا زمانى است كه دست‏ها به قبضه شمشير نرفته است و هنگامى كه چنين شود، او براى رهايى جانش، بالاترين تدبيرش اين است كه جامه ‏اش را كنار زند و عورت خود را نمايان‏ سازد (تا كريمان از كشتنش چشم بپوشند.). ❕ آگاه باشيد! به خدا سوگند، ياد مرگ مرا از سرگرم شدن به بازى و باز مى ‏دارد، ولى فراموشى آخرت او را از سخن حق بازداشته است. او حاضر نشد با معاويه بيعت كند، مگر اينكه عطيّه و پاداشى از او بگيرد (و حكومت مصر را براى او تضمين نمايد) و در مقابل از دست دادن دينش، رشوه اندكى دريافت نمايد.» 📚نهج البلاغه خطبه 84 🔹دشمنان مولا امير مؤمنان عليه السّلام هنگامى كه نمى ‏توانستند كوچكترين نقطه ضعفى در مورد ‏ هاى او براى امر خلافت بيابند، يا مقام علمى و تقوا و زهد و پارسايى و شجاعت و تدبير او را انكار كنند، به مسائلى از قبيله آنچه در بالا آمده، متشبّث مى‏ شدند، كه چون آن حضرت بسيار مزاح مى‏ كند، پس شايسته خلافت نيست و اين خود مى‏ رساند كه شايستگى ‏هاى امام عليه السّلام به حدّى روشن بود كه هيچ كس نمى ‏توانست انگشت انكار بر آن بگذارد، به همين دليل، طبق مثل معروف «ألغريق يتشبّث بكلّ حشيش» به اين بهانه‏ هاى واهى متشبّث مى ‏شدند. ❕البته باید توجه کرد اگر آن حضرت گاه شوخى و مى ‏فرموده، روى حساب و برنامه بوده است و جزء فضايل آن حضرت محسوب مى ‏شود كه انسانى خوشرو و خوش مجلس و داراى جاذبه فوق‏ العاده اخلاقى بود، ولى دشمن كينه‏ توز و بى ‏منطق، از صفات خوب نيز تعبيرهاى زشتى مى‏ كند و از آن دستاويزى براى تبليغات سوء خود مى ‏سازد و نمونه آن، همان است كه در اين بالا آمده است. 👌امام عليه السّلام در واقع «» را از خود نفى مى ‏كند، نه مزاح خردمندانه و ممدوح را، كه مايه صفاى روح و نشاط قلب و ادخال سرور در قلوب مؤمنين است. 📚پیام امام امیر المومنین ج 3 ص 466 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔ببخشید من از یک روحانی شنیدم که آیه قرآن در شان امام علی نازل شده است ❗️با دوستان اهل سنتم وقتی این قضیه را مطرح می کنم ازم دلیل می خواهند ❕لطفا روشنگری کنید ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «يُؤتِى الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اوتِىَ خَيْراً كثيراً » 🔰«خداوند دانش و را به هركس بخواند (و شايسته باشد) مى‏دهد؛ و به هر كس دانش داده شود، كه خير فراوانى داده شده است». (بقره 269) 🔸حاكم حسكانى از علمای برجسته اهل سنت در شواهد التنزيل از ربيع بن خيثم نقل مى ‏كند كه ؛ « نام على عليه السلام را نزد او بردند، گفت: «نديدم كسى از مردم بتواند ايرادى بر حكم و داورى آن حضرت بگيرد؛ و متعال مى‏ گويد كسى كه دانشى به او داده شده است خير فراوانى به او داده شده است». 📚شواهد التنزیل ج 1 ص 107 🔰در همان كتاب چند حديث ديگر به همين معنى يا نزديك به آن نقل شده است. در ضمن از ابن عباس نيز نقل مى‏ كند كه پيامبر اكرم فرمود: «كسى كه مى‏ خواهد به ابراهيم در حلمش، و به نوح در ، و به يوسف در مردم داريش بنگرد؛ نگاه به على بن ابى طالب عليه السلام كند». 📚همان مدرک ج 1 ص 106 🔹در صحيح نيز آمده است كه پيامبر اكرم فرمود: «انَا دارُ الْحِكْمَةِ وَ عَلِىٌّ بابُها» «من خانه دانشم و على عليه السلام در آن خانه است». 📚صحیح ترمذی ج 5 ص 637 🔸مسلّم است كه هر كسى بخواهد وارد خانه‏ اى شود بايد از در وارد گردد، همان گونه كه قرآن مجيد نيز دستور داده است ؛ «و از در خانه ‏ها وارد شويد» ( بقره 189) بنابراين هر كس مى‏ خواهد به علم و دانش پيامبر اسلام راه يابد، بايد از على عليه السلام آغاز كند، و كليد اين گنجينه را از او بطلبد. ❕ابو نعيم در حلية الاولیاء به سند خود، از «عبد الله» نقل مى‏ كند كه در حضور رسول خدا شرفياب بودم، سخن از على عليه السّلام به ميان آمد؛ رسول خدا فرمود ؛ « حكمت به ده جزء تقسيم شده است، نه جزء از آن در اختيار على است و يك جزء آن در اختيار مردم ديگر است.» 📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 64 🔸 متّقى هندی اين حديث را در كنز العمال نقل كرده است و در آخر آن آمده است ؛ : على عليه السّلام همان يك جزء را از بهتر مى‏ فهمد و به حقيقت آن بهتر مى‏ رسد. » 📚کنزالعمال ج 6 ص 154_ 401 🔹محب طبرى در الرياض النضرة از «جميل بن عبد الله بن يزيد مدنى» نقل مى‏ كند كه يكى از قضاوتها كه به داورى حضرت على عليه السّلام برگزار شده بود، به عرض رسول خدا رسيد. پيغمبر از حسن على عليه السّلام به شگفت آمد و فرمود ؛ « از خداى تعالى سپاسگزارم كه حكمت را در ميان ما اهل بيت قرار داد، و ما را از آن برخوردار ساخت.» 📚الریاض النضره ج 2 ص 200 🔸اين تعبيرات که همه برگرفته از روایات اهل سنت است به خوبى نشان مى‏ دهد كه در امت اسلامى بعد از پيامبر اكرم كسى در علم و دانش و حكمت، به پاى على عليه السلام نمى‏ رسد و از آنجا كه مهم‏ترين ركن امامت، علم و است؛ لايق‏ ترين فرد براى امامت و خلافت بعد از پيامبر گرامى او بوده است. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔درادامه حديث غدیر آمده « وال من والاه وعاده من عاداه يعني هركس دوست او شود توهم دوستش باش ودشمن دشمنانش باش » خوب اگردراول حديث مقصود از مولاسرپرست است چطوردرادامه امده هرکس که دوست اوباشد بلکه باید می امد هرکس او باشد وهمین كلمه (وال من والاه )نشان میدهدکه ان کلمه مولا درابتدای حديث هم معنی دوست میدهد چون اگرغیراز این بود باید در ادامه میگفت وال من یطیعه (دوست هرکسی باش که مطیع اوباشد) ولی امده وال من والاه دوست هرکسی باش که دوست او باشد » 💠💠 👌طبق نقل و تصریح علمای اهل سنت پیامبر گرامی در ذیل حدیث غدیر فرمود ؛ « اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و الخذل من » 📚مسند احمد ج 1 ص 118_ سنن نسائی ج 5 ص 132_ مستدرک حاکم ج 3 ص 118 🔸اما باید توجه داشت که تعبیر فوق بر این نمی کند که کلمه « مولی » در حدیث غدیر به معنای دوستی به کار رفته است زیرا ؛ 1⃣ اين دعا، به قرينه صدر حديث غدیر «الست اولي بكم من انفسكم» حمل بر معناي می شود ، و اين چنين معنا مي‌شود ؛ «بار خدايا! هر كس كه ولايت حضرت علي عليه السلام را پذيرفت او را دوست بدار، و هر كس از ولايت او سرباز زد او را دار». 2⃣اين معنا هرگز با اهتمام شديد پيامبر در ذكر آن سازگاري ندارد؛ زيرا چگونه قابل توجيه است كه ما بگوييم پيامبر آن عظيم را در آن بيابان گرم به جهت اعلان يك مطلب جزئي و آن اين كه حضرت علي عليه السلام محبّ آن‌ها است، جمع كرده باشد. 3⃣در برخي از روايات جمله «وال من والاه» همراه با جمله «احبّ من احبّه» آمده است، و اين بر آن است كه جمله اول به معناي محبّت نيست، در غير اين صورت تكرار لازم مي‌آيد. 👌ابن كثير از طبراني قضيه رحبه را نقل كرده و در ذيل آن آمده است: آن گاه سيزده نفر از صحابه برخاسته و شهادت دادند كه رسول خدا فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه، اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه، واحبّ من احبّه وابغض من ابغضه، وانصر من نصره واخذل من خذله». 📚البداية والنهاية، ج ۷، ص ۳۴۷. 👌متقي هندي نيز اين را نقل كرده و در ذيل آن از هيثمي نقل مي‌كند كه گفته است رجال سند اين حديث همگي از افراد ثقه هستند. 📚کنزالعمال ج 13 ص 158 4⃣به فرض هم که بگوییم جمله فوق می گوید هر کس علی علیه السلام را دوست یا دشمن بدارد ، این دوستی و دشمنی ، دوستی و دشمنی خداوند را در پی دارد باز هم باید توجه داشت که این جمله دعايي است كه پيامبر گرامی بعد از فارغ شدن از ، كرده است، و لذا نمي تواند قرينه بر حمل كلمه «مولي» بر معناي محبّت باشد، بلكه جمله قبل از آن كه همان «الست اولي بكم من انفسكم» است بهترين قرينه و زمينه سازي براي حمل كلمه «» بر معناي امامت و اولي به تصرف و سرپرستي است. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸ادامه 👇 👌با این وجود باز هم جمله فوق روشنی دارد و صراحت در امامت و عصمت امیر مومنان علیه السلام است به بیان زیبایی که علامه امینی دارد که می فرماید ؛ « پس از آنکه پیامبر گرامی علی علیه السلام را به امامت امت منصوب نمود ، آنحضرت مطلع بود كه در ميان مردم هستند كه بر علي عليه السّلام رشك ميبرند و نيز اشخاصي هستند كه با آن جناب كينه ميورزند و در دسته اهل نفاق افرادى هستند كه بر مبناى خونهاى جاهليّت دشمنى با او را در دلهاى خود نگاه داشته‏ اند و بعد از آن جناب بر مبناى حرص و آز آنها كه فكر سرورى و رياست و افزايش بهره‏ هاى مادى در مغز خود مى ‏پرورانند حوادث ناگوارى رخ خواهد داد و جنب و جوش هائى بكار خواهد افتاد، و علي عليه السّلام هم بحكم حق خواهى و عدالت آرزوها و اطماع آنها را نخواهد كرد و آنها را جهت بى‏ تجربگى و بي كفايتى لايق و سزاوار مقامهائي كه چشم طمع بدان دوخته‏ اند نخواهد دانست، ناچار آنها هم بر سر مخالفت و رزمجوئى با او رفته و اوضاع را آشفته خواهند نمود ، در نتيجه توجه به اين كيفيّات و امور، آن جناب (بعد از ابلاغ ولايت علي عليه السّلام) شروع فرمود بدعا كردن به آنها كه پيرو و دوست و ياور اويند و نفرين به آنها كه بر سر دشمنى و اعراض از اويند تا بدينوسيله امر خلافت براى او تماميّت يابد و مردم بدانند كه پيروى و دوستى علي عليه السّلام موجب بهره ‏مندى از موالات خداى سبحان و دشمنى و اعراض از علي عليه السّلام موجب خشم و سخط پروردگار است، تا بدين وسيله بسوى و اهل حق بگردايند، و چنين دعائى آنهم بلفظ عمومى نخواهد بود مگر درباره كسي كه شأن و مقامي چنين دارا باشد . 🔸از جمله مزبور استفاده مي شود كه موالات و يارى علی علیه السلام و احتراز از دشمنى و اعراض از او بر هر كس و در هر زمان و در هر حال واجب است، و اين معنى مستلزم اين است كه آن حضرت در تمام و ازمان موصوف به عصمت و مصون از معصيت باشد، و جز حق هيچگاه سخنى نگويد و جز به حق كارى از او سر نزند و جز با حق نباشد زيرا اگر در معرض ارتكاب خلافي و معصيتى قرار گيرد لازم است كه بر او اعتراض شود و بخاطر عمل ناروايش مورد عداوت قرار گيرد و از او اعراض شود، پس چون رسول خدا نسبت به هيچ يك از شؤن و زمانهاى او استثنائى در فرمايش خود نياورده، ما خواهيم دانست كه على عليه السّلام در هيچ زمان و در هيچ حال فاقد عصمت و عدالت و حق خواهى نبوده، و كسى كه داراى چنين باشد واجب است كه امام بر خلق باشد . 📚ترجمه الغدیر ج 2 ص 342 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⁉️سوال در زمان کنونی فساد اخلاقی وغيراخلاقی وکشت وکشتارانسانھای بيگناہ عادی شدہ پس امام زمان اگر وجود دارد چرا بہ داد انسانھا نمی رسد؟ 🗯پاسخ: ❗️برای ظهور حضرت باید یارانی پرورش پیدا کنند و زمینه های ظهور فراهم شود، اگر یاران کارآمد تربیت نشوند و جهان آماده پذیرش امام نشود، امام عصر ظهور نمی کنند، همان طور که در طول تاریخ بروز جنگ جهانی اول و دوم باعث ظهور نشده، پس ما باید با تلاش یاران کارآمد تربیت کنیم و زمینه ها را هم فراهم کنیم تا امام زمان ظهور کنند. 🗯در کتاب راهنمای حقیقت چنین امده است: «❗️برنامه حضرت مهدي با برنامه پيامبران و ساير پيشوايان يك تفاوت كلي دارد و آن اين كه برنامه وي قانونگذاري نيست، بلكه يك برنامه به تمام معني اجرايي در تمام جهان است. به اين معني كه او مأموريت دارد تمام اصول تعاليم اسلام را در جهان پياده كند و اصول عدالت و دادگري و حق و حقيقت را در ميان جامعه بشري بگستراند. 🔷روشن است كه پياده شدن چنين برنامة انقلابي جهاني، كه به وسيله آن اصول عدالت و دادگري و حقّ و حقيقت در ميان همه مردم جهان گسترش يابد، به شرايط و مقدّماتي نياز دارد كه تحقق آنها جز با مرور و تكامل همه جانبه اجتماع ممكن نيست برخي از آن مقدمات عبارتند از: 1⃣آمادگي روحي: ❗️در درجه نخست بايد مردم جهان براي اجراي اين اصول، تشنه و آماده گردند و تا زماني كه در مردم جهان تقاضايي نباشد، «عرضه» هر نوع برنامه مادّي و معنوي مؤثر نخواهد بود. قانون عرضه و تقاضا نه تنها در نظام زندگي اقتصادي حكم‌فرماست، بلكه مشابه اين نظام در عرضه برنامه‌هاي معنوي و اصول اخلاقي و مكتب‌هاي سياسي و انقلابي نيز حاكم مي‌باشد و تا در اعماق دل مردم براي اين نوع امور تقاضا و درخواستي نباشد، عرضه آن با شكست رو به رو شده و كاري از پيش نخواهد رفت. 🗯امام باقر(ع) مي‌فرمايد: «روزي كه قائم آل محمّد قيام كند، خدا دست خود را بر سر بندگان مي‌گذارد، در پرتو آن خردها را جمع مي‌گرداند و شعور آنان به حد كمال مي‌رسد» 📚کافی ج1 ص25 🗯البتّه گذشت زمان و شكست قوانين مادّي و پديد آمدن بن‌بست‌هاي جهاني و كشيده شدن بشريّت بر لب پرتگاه جنگ، مردم جهان را به تنگ آورده و آنان را به اين حقيقت واقف خواهد ساخت كه اصول و قوانين مادّي و سازمان‌هاي به اصطلاح بين المللي، نه تنها نمي‌توانند مشكلات زندگي را حل كنند و عدالت را در جهان حكم‌فرما سازند، بلكه همين خستگي و يأس، مردم دنيا را براي پذيرش يك انقلاب بنيادي مهيّا و آماده مي‌سازد و مي‌دانيم كه اين موضوع نياز به گذشت زمان دارد تا تجربه‌هاي تلخ زندگي ثابت كند كه تمام نظامات مادّي و سازمان‌هاي بشري در اجراي اصول عدالت و احقاق حق و برقراري امنيّت و آرامش، عاجز و ناتوان مي‌باشند و سرانجام بايد بر اثر يأس و نوميدي، اين تقاضا در مردم گيتي براي تحقّق چنان آرمان الهي پديد آيد و زمينه براي عرضه يك انقلاب جهاني به وسيله يك مرد الهي و آسماني، از هر نظر مساعد گردد. 2⃣ تكامل علوم و فرهنگ‌هاي انساني: 🗯از سوي ديگر براي برقرار ساختن يك حكومت جهاني بر اساس عدل و داد، نياز فراوان به پيشرفت علوم و دانش‌ها و فرهنگ‌هاي اجتماعي و مردمي است كه آن نيز بدون پيشرفت فكري و گذشت زمان، ممكن و ميسّر نمي‌گردد. ❗️برقراري حكومت جهاني كه در پرتو آن، در سراسر جهان عدل و داد و قانون حكومت كند و همه مردم جهان از كليه مزاياي فردي و اجتماعي اسلامي بهره‌مند گردند بدون وجود يك فرهنگ پيشرفته در كليّه شؤون بشري امكان پذير نيست و هرگز بدون يك فرهنگ كامل، جامه عمل به خود نمي‌پوشد. اين نيز احتياج به گذشت زمان دارد. 3⃣تكامل وسايل ارتباط جمعي: ❗️ از طرفی چنين حكومتي به وجود وسايل كامل ارتباط جمعي نياز دارد تا در پرتو آن بتواند مقرّرات و احكام و اصول انساني را از طرق مختلف در مدّت كوتاهي به مردم جهان اعلام كند. اين امر نيز بدون تكامل صنايع انساني و گذشت زمان محقق نمي‌شود. 4⃣پرورش نيروي انساني: ❗️از همه اينها گذشته ، پيشبرد چنين هدفي و پي‌ريزي چنان انقلابي، به يك نيروي فعّال و سازنده انساني نياز دارد كه در واقع ارتش انقلاب جهاني را تشكيل مي‌دهد. تشكيل چنين ارتشي و به وجود آمدن چنين افراد پاكباخته و فداكاري، كه در راه هدف و حقيقت از همه چيز بگذرند، به گذشت زمان نياز دارد. 🗯اگر در برخي از روايات مي‌خوانيم كه فلسفة طولاني شدن غيبت امام زمان، همان امتحان و آزمايش مردم است، ممكن است ناظر به همين نكته باشد زيرا امتحان و آزمايش در منطق اسـلام به معني آزمـون‌هاي معمولي و كشف امور پنهاني نيست; بلكه مقصود از آن پرورش روحيّات پاك و پديد آوردن حداكثر ورزيدگي در افراد مي‌باشد. 🗯مجموع اين جهات چهارگانه نياز به اين دارد كه زمان قابل ملاحظه‌اي بگذرد و جهان از بسياري جهات پيش برود; و آمادگي روحي و فكري براي پذيرش حكومت جهاني بر اساس حقّ و عدالت در مردم پديد آيد; آنگاه اين برنامه با وسايل
و امكانات خاصّي در سطح جهاني وسيله حضرت مهدی پياده گردد و اين است گوشه‌اي از فلسفة غيبت طولاني امام. 🗯مجموع این جهات چهار گانه را می توان در امور زیر خلاصه کرد: 1⃣: تکامل روحی2⃣تکامل فرهنگی3⃣تکامل وسائل ارتباط جمعی4⃣تشکیل یک ارتش انقلاب جهانی از یک جمعیت پاکباخته وفداکار 📚راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص483 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال آیا حضور امیرالمومنین در شورای شش نفره بیانگر قبول نظام شورایی در امامت و خلافت نیست؟ 🗯پاسخ: ❗️شرکت امام در این شورا حتما نشانه تایید آن نیست؛ آنچه از تاریخ و گفتار امیرالمومنین بر می آید اضطرار ایشان برای شرکت در این شورا است، در توضیح باید گفت: 1⃣این راه می توانست راهی برای احقاق حق باشد و با وجود اندک احتمالی شایسته بود که ایشان در این شورا شرکت کند؛ یعنی حضرت نه برای تایید شورا بلکه برای احقاق حق و اتمام حجّت در آن شورا شرکت کرد . 2⃣روشن نیست که ورود امام به شوراى شش نفره، از روى اختیار بوده باشد، زیرا تهدیدهاى خلیفه دوّم درباره اعضاى شورا حاکى از یک استبداد عجیب و شگفت آور است و هنگامى که عمر هر شش نفر را احضار کرد و مساله خلافت را مطرح نمود، رو به محمد بن مسلمه کرد و گفت: ❗️هنگامى که از مراسم دفن من بازگشتید، با پنجاه مرد مسلّح این شش نفر را براى امر خلافت دعوت کن و همه را در خانه اى گِرد آور و با آن گروه مسلح بر در خانه توقف کن تا آنان یک نفر را از میان خود براى خلافت برگزینند. 🗯 اگر پنج نفر از آنان اتّفاق نظر کردند و یک نفر مخالفت کرد، او را گردن بزن و اگر چهار نفر متحد شدند و دو نفر مخالفت کردند آن دو مخالف را بکُش و اگر این شش نفر به دو دسته مساوى تقسیم شدند، حق با آن گروه خواهد بود که عبد الرحمان در میان آنها باشد. ❗️آنگاه آن سه نفر را براى موافقت با این گروه دعوت کن. اگر توافق حاصل نشد، گروه دوم را از بین ببر. واگر سه روز گذشت و در میان اعضاى شورا اتحاد نظرى پدید نیامد، هر شش نفر را اعدام کن و مسلمانان را آزاد بگذار تا فردى را براى زعامت خود برگزینند. 🗯چون مردم از مراسم دفن عمر باز گشتند، محمّد بن مسلمه با پنجاه تن شمشیر به دست، اعضاى شورا را در خانه اى گِرد آورد و آنان را از دستور عمر آگاه ساخت 📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج1 ص185 ⁉️آیا با این ارعاب و تهدید مى توان تصور کرد که امام از روى میل باطنى در شورا شرکت کرده باشد؟ 🗯گفتار امام در خطبه شقشقیه حاکى از نارضایتى وى در این مشارکت است. ایشان در این مورد چنین مى فرماید: « آن گاه که عمر در گذشت امر خلافت را در قلمرو شورایى قرار داد که تصوّر می کرد من نیز همانند اعضاى آن هستم. خدایا از تو یارى مى طلبم در باره آن شورا. ❗️ کى حقانیت من مورد شک بود آن گاه که با ابوبکربودم، تا آنجا که امروز با این افراد همردیف شده ام؟ولى ناچار در فراز و نشیب با آنان موافقت کردم و در شورا شرکت جستم. ولى یکى از اعضا به سبب کینه اى که با من داشت (مقصود طلحه یا سعد و قّاص است)از من چهره برتافت و به نفع رقیب من کنار رفت و دیگرى (عبد الرحمان) به خاطر پیوند خویشاوندى با خلیفه به نفع او راى داد). 📚خطبه3 3⃣مشارکت امام در شوراى شش نفره از یک اصل کلى سرچشمه مى گرفت و آن این که: ❗️ اکنون که حق از محور خود بیرون رفته، باید کوشش کرد لااقل مصالح اسلام و مسلمین در حد امکان محفوظ بماند، شکاف کمتر شود و فساد مستولى نگردد. 🗯امام در حالى که خود را خلیفه شرعى مى دانست و حق خویش را مغصوب و به غارت رفته مى دید، ولى آنگاه که خلافت خلفا تثبیت گردید، مصلحت را در این دید که تا آنجا که مصالح اسلام و مسلمانان ایجاب کند با آنان همکارى نماید، و لذا خلفا در کارهاى مهم با او مشورت مى کردند، او نیز کمک فکرى مى کرد. 📚نهج البلاغه خطبه146 ❗️هییت هاى علمى و تحقیقى از یهود و نصارا وارد مدینه مى شدند تا از برنامه آیین جدید آگاه گردند و یگانه کسى که پاسخگوى مشکلات آنان بود، شخص امام بود. 🗯او احساس کرد که زمزمه الحاد و دعوت به جاهلیت از گوشه و کنار شبه جزیره بلند شده و چه بسا اگر خلافت را یارى نکند، اصلو اساس به خطر بیفتد، چنان که در یکى از نامه هاى خود مى نویسد: «تا این که با چشم خود دیدم گروهى از اسلام بازگشته و مى خواهند دین محمد را نابود سازند. (در اینجا بود) که ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یارى نکنم باید شاهد نابودى و شکاف در اسلام باشم که مصیبت آن براى من از رها ساختن خلافت و حکومت بر شما بزرگتر بود چرا که این بهره دوران کوتاه زندگى دنیا است، که زایل و تمام مى شود. همان طور که «سراب» تمام مى شود و یا همچون ابرهایى که از هم مى پاشند. پس براى دفع این حوادث به پا خاستم تا باطل از میان رفت و نابود شد و دین پا برجا و محکم گردید» 📚نهج البلاغه،نامه62 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht