eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ نظر دو تن از مراجع عظام تقلید درباره ساخت فیلم شمس تبریزی و مولانا 🔻آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی: با توجه به اینکه این کار سبب ترویج فرقه ضالّه صوفیه می‌شود، شرعاً جایز نیست و باید از آن خودداری کرد. 🔻آیت‌الله‌العظمی نوری همدانی: این دو نفر نامبرده از اعیان صوفیه می‌باشند و ما برای این مطلب مدارک مقتضی از کتابهای خودشان داریم. اساسا فرقه صوفیه یکی از فرقه های ضالّه و مضلّه می‌باشند که با تشکیلات قطب‌سازی و مرشدبازی به جنگ اسلام ناب که اسلام قرآن و اهل بیت عصمت علیهم السلام است آمده‌اند و حضرت صادق علیه السلام درباره صوفیه فرموده‌اند: انهم اعدائنا یعنی آنها دشمنان ما هستند. ترویج آنها به‌هر شکل باشد جائز نمی‌باشد و حرام است. ‌ متن‌کامل استفتاء:👇 hawzahnews.com/news/865282
1⃣ 🤔 ❔یکی از دوستانم برخی از اشعار مولانا را برام فرستاد که از ظاهر شعر اینطور بود که داره به شیعیان میکنه یه برنامه از اقای قرائتی هم دیدم که نسبت به شعر موسی و شبان به شدت انتقاد داشت میخواستم بدونم اگه تفکرات مولانا مشکل داره و بر خلاف شیعه هست چرا در کتب درسی و تفسیر بعضی از مسائل دینی از اشعار مولانا استفاده میشه❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که مولوی در مثنوی بارها و بارها به شیعیان وعقاید شیعیان توهین و جسارت داشته است و عقاید باطل و بی اساس خود را بارها با مختلف بیان داشته است . ❕مولوی در فرازهایی از مثنوی با مدح و تمجید از خلفای اهل سنت که از بزرگترین ظالمین به اهل بیت علیهم السلام بوده اند ، انحراف و دوری خود را از مکتب اهل بیت بیان کرده است . ❕شم احمد بر ابوبكرى زده * او زيك تصديق صدّيقى شده 📚« دفتر اوّل ، 2688 » ❕و باز گويد : ديد صدّيقش بگفت اى آفتاب * نى ز شرقى نى ز غربى خوش بتاب 📚« دفتر اوّل ، 2367 » ❕در جاى ديگر گويد : چون ابوبكر آيت توفيق شد * با چنان شه صاحب و صدّيق شد چون عمر شيداى آن معشوق شد * حقّ و باطل را چو دل فاروق شد « دفتر دوّم ، 922 » ❕و باز درباره عثمان گويد : چون كه عثمان آن عيان را عين گشت * نور فائض بود ذوالنورين گشت « دفتر دوّم ، 922 » ❕و در جاى ديگر گويد : چون كه فاروق آينه اسرار شد * جان پير از اندرون بيدار شد . 📚« دفتر اوّل ، 2208 » 👌بايد دانست كه صدّيق و فاروق و ذوالنورين به ترتيب از القاب خليفه اول و دوّم و سوم در نزد اهل سنّت و جماعت است ، اگر چه به عقيده شيعه لقب صدّيق اعظم و فاروق اكبر از القاب اميرالمؤمنين على ( عليه السلام ) است. ❕مثنوی شیعیان را به خاطر عزاداری بر امام حسین علیه السلام چنین می کند ،؛ 👌در عنوان مثنوی چنین آمده است ؛ « تشبيه مغفلى كه عمر ضايع كند و در نزع بيدار شود به ماتم اهل حلب . . . » ( دفتر ششم شماره 777 به بعد ) [ در برگزارى مراسم عزادارى امام حسين ( عليه السلام ) در روز عاشورا ] ❕روز عاشورا همه اهل حلب * باب انطاكيه اندر تا بشب گرد آيد مرد و زن جمعى عظيم * ماتم آن خاندان دارد مقيم تا به شب نوحه كنند اندر بكا * شيعه عاشورا براى كربلا 👌 تا آنجا كه سرايد : ❕گفت آرى ليك كو دور يزيد * كى بُدست آن غم چه دير اينجا رسيد 🔰سپس گويد : 👌پس عزا بر خود كنيد اى خفتگان * زانكه بد مرگيست اين خواب گران روح سلطانى ز زندانى بجست * جامه چون دريم و چون خائيم دست چونكه ايشان خسرو دين بوده‌اند * وقت شادى شد چو بگسستند بند تا آخر . ❕اهل شهر حلب از قديم شيعه و داراى علماء و محدثين بزرگ و قضات و فقهاء بوده و به فراست مشهور و در مراسم تشيع آزادى داشتند . ❕مثنوى هم در قونيه كه نزديك حلب است اقامت داشته و چند سالى هم در حلب بوده ، و احتمالاً مراسم عزادارى عاشورا را ديده و برايش گران تمام شده ، و لذا عزادارى اهل حلب را مطرح كرده و به عنوان غفلت آورده و به عرفان پرداخته است . 📚نقدی بر مثنوی ص222 ❕مثنوی با کافر دانستن حضرت ابوطالب به شیعیان بزرگترین جسارت را می کند ؛ « خود يكى بوطالب آن عمّ رسول * مى نمودش شنعه عريان مهول گفتش اى عم يك شهادت تو بگو * تا كنم با حق خصومت بهر تو گفت ليكن فاش گردد از سماع * كلّ سر جاوز الاثنين شاع ليك گر بوديش لطف ماسبق * كى بدى اين بد دلى با جذب حق الغياث اى تو غياث المستغيث * زين دو شاخه اختيارات خبيث 📚مثنوی دفتر ششم 195 👌علاّمه بزرگ مرحوم ملاّ محمّد باقر مجلسى عليه الرحمة ، در اواخر كتاب « عين الحياة » فارسى كلماتى در ردّ صوفيه دارد ، تا آنجا كه مى فرمايد : «در هيچ صفحه‌اى از صفحات مثنوى نيست كه اشاره به جبر ، يا وحدت وجود ، يا سقوط عبادات يا غير اينها از اعتقادات نكرده باشد» 📚عین الحیاه ص271 👌به هر حال انحرافات مولوی بیش از آنچه ذکر شد می باشد که اگر دوستان تمایل داشته باشند می توانیم بیشتر در این رابطه بحث کنیم اما این انحرافات مانع از آن نمی شود که از اشعار او در مواردی که خلاف مسلمات نیست استفاده کنیم چرا که علی علیه السلام فرمود ؛ « حکمت را بگیرید و لو از اهل » 📚بحار الانوار ج2 ص99 👌اما روشن است که ترفیع مولوی به این که عارف حقیقی به خداوند و از جمله مقربین درگاه الهی است و مانند این تعابیر ، خلاف واقع است که شایسته است شیعیان از چنین تعابیری در مورد او استفاده نکنند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
⃣ 2⃣ 🤔 ❔صوفیه مگر چه مشکلی دارند که با آنها مخالفت می کنند چرا روحانیون مانوس شده اند با دشمنی با دراویش و صوفیه ❗️❗️ 💠💠 👌عموم فرق هم در مسائل عقيدتى و هم در مسائل فقهى و اخلاقى داراى انحرافاتى هستند كه به چند آن در اينجا اشاره مى‏ كنيم: 1⃣ چون خود را اهل طريقت مى‏ پندارند طريقتى كه در مسير حقيقت است و احكام شريعت را مقدمه ‏اى براى وصول به طريقت و حقيقت مى‏ شمرند چندانى به مسائل شرعى ندارند و در بسيارى از موارد با اعذار و بهانه‏ هايى آنها را كنار مى‏ گذارند. 2⃣غالبا گرفتار تفسير به رأى در كتاب و سنت ‏اند و به كمك آن خواسته ‏هاى خود را بر كتاب و سنّت مى‏ كنند و براى ارتكاب بعضى از گناهان به پيروان خود چراغ سبز نشان مى‏دهند. 3⃣قطب و مرشد خود را واجب مى‏ شمرند و كرامات دروغين زيادى براى اقطاب خود قائلند كه گاه از معجزات انبيا و امامان نيز فراتر است و به همين دليل گاهى كار پيروان آنها به شرك مى‏ انجامد و قطب و مرشد خود را همچون معبودى مى‏ پرستند. 4⃣بدعتهاى زيادى در دين به وجود آورده ‏اند و هر فرقه‏ اى از آنها براى خود بدعتى دارد؛ از طرز مجالس ذكر و گرفته تا برنامه ‏هاى ديگر. به همين دليل كمتر در مساجد اسلامى حضور مى ‏يابند و كانون عبادتى به نام «خانقاه» براى خود درست كرده‏ اند تا براى انجام برنامه‏ هاى خود آزاد باشند. 5⃣ بسيارى از آنها معتقد به هستند و هر مذهبى را راهى به سوى خدا مى ‏پندارند و متاع كفر و دين را بى‏ مشترى نمى ‏دانند. 6⃣ از مهمترين انحرافات آنها، اعتقاد به وحدت وجود به معناى وحدت موجود است كه مجموعه موجودات عالم را يك چيز و خدا را عين آن مى ‏دانند و به همين دليل بت ‏پرستى را نيز نوعى خداپرستى به مى‏ آورند، مشروط بر اينكه خدا را در همان بت محدود نكنند. 7⃣آنان چون به شريعت به صورت ساده نگاه مى‏ كنند و عملا به پيروان خود، اجازه مخالفت با بعضى از احكام شرع را مى‏ دهند بسيارى از افراد آلوده و گنهكار و يا رجال سياسى ستم پيشه به آنها اظهار تمايل مى‏ كنند؛ يعنى هم به ظلم و ستم و گناه خود ادامه مى ‏دهند و هم حسّ دينى خود را به صورت كاذب اشباع مى ‏نمايند و به تعبير ديگر تساهل و تسامح آنها در امور دين و ترك هرگونه ‏گيرى سبب گرايش افراد خاصى به آنان مى ‏شود. ❕يكى از بزرگان مى‏گفت: «در رژيم سابق هنگامى كه مرا بازداشت كردند و نزد رييس ساواك تهران بردند او به من گفت من شنيده ‏ام شما مرد عالم و متديّنى هستيد؛ ولى مطمئنا ديانت من از شما كمتر نيست من درويشم دم از مولا مى ‏زنم و هرچه خواسته ‏ام از مولا گرفته ‏ام؛ ولى با اين حال من مخالفت با شاه را تحمّل نمى‏ كنم و اگر براى دفاع از او يك ميليون نفر را به گلوله ببندم باك ندارم».آن مرد بزرگ مى ‏گفت: «من فهميدم كه درويشى و صوفيگرى با كشتن يك ميليون نفر بى ‏گناه هم سازگار است». 📚پیام امام امیر المومنین ،مکارم شیرازی ج8 ص133 8⃣آنها برای عقل قائل نیستند و حتی علوم عقلی را حجاب اکبر می نامند و گاه عالمان دینی را راهزنان این راه می نامند و معتقدند که این راه را باید با پای عشق طی کرد . 9⃣بسیاری از آنها معتقد به ریاضت های هستند ، ریاضت هایی که در شرع اسلام وارد نشده است ، بلکه گاه از نظر شرعی زیان آور و حرام است . 0⃣1⃣غالب اقطاب و شیوخ و آنها برای مریدان خود اذکاری انتخاب می کنند و هر مریدی را به ذکر خاصی مامور می سازند در حالی که این نوع تقسیم بندی در هیچ آیه و روایتی وارد نشده است . 📚عرفان اسلامی ، مکارم شیرازی ، ج1 ص367 ❕بخاطر همین انحرافات است که می بینیم در روایات از صوفیان مذمت شده است ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8199 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
(نشر مجدد) 🤔 ❔ آیا اسلام طریقه و داشتن مرشد و قطب و خانقاه و اذکار مخصوص و پشمینه پوشیدن و ...را تایید می کند یا خیر ❕❕ 💠💠 👌اگر چه بحت همه جانبه در رابطه با مسلک صوفیه و صوفی گری بسیار گسترده است ، اما اجملا باید بیان کرد که از آنجایی که مسلک صوفیه و افرادی که خود را صوفی و می نامند گرفتار انحرافات عدیده عقیدتی و اخلاقی و عملی هستند ، امامان اهل بیت علیهم السلام این مسلک و کسانی که تابع آن باشند را به شدت مورد ملامت و مذمت قرار داده اند . ❕اولین کسی که بذر مسلک صوفی گری را در اسلام گزارد فردی بود به نام ابوهاشم که امام عسکری علیه السلام در مورد او فرمود ؛ ««انه كان فاسد العقيدة جدا و هو الذى ابتدع مذهبا يقال له «التصوف» و جعله مقرا لعقيدته الخبيثة»: « او مردى بود فاسد العقيده و همان كسى است كه مذهبى به نام تصوف اختراع كرد و آن را قرارگاه عقيده ناپاك خود قرار داده است». 📚حدیقه الشیعه ج2 ص750 📚سفینه البحار ج5 ص198 👌در همان كتاب از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه يكى از ياران آن حضرت به خدمتش عرضه داشت در اين ايام دسته‏ اى پيدا شده ‏اند به نام صوفيه، درباره آنها چه مى ‏فرماييد؟ 👌فرمود:« ايشان دشمنان ما هستند كسانى كه به آنها تمايل پيدا كنند از ايشان خواهند بود و با آنها محشور مى‏شوند؛ و به همين زودى ‏ها دسته‏ اى از اظهار محبت كنندگان به ما، تمايل و شباهت به آنها پيدا مى ‏كنند و خود را به القاب آنها ملقب مى‏ نمايند و سخنان آنها را تأويل مى‏ نمايند؛ كسانى كه مايل به آنها شوند از ما نيستند و ما از ايشان بيزاريم و آنهايى كه سخنان ايشان را رد و انكار نمايند مانند كسانى هستند كه در خدمت پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله با كفار نبرد كنند!» 📚حدیقه الشیعه ، ج2 ص747 📚مستدرک الوسائل ج12 ص323 👌در بعضى از اخبار مخصوصاً شده كه اگر دوستداران ائمه عليهم السلام به صوفیه تمايل پيدا كنند اهل بیت علیهم السلام از آنها بيزار خواهند بود، حتى در يكى از آنها دارد كه « پس از آنكه امام هادى عليه السلام مذمّت فراوانى از جمعيت صوفيه كرد، يكى از ياران آن حضرت عرضه داشت: اگر چه آن صوفى معترف به حق شما باشد؟ حضرت مانند اشخاص خشمناك به او نگاه كرد و فرمودند: اين سخن را بگذار كسى كه به حقوق ما معترف باشد راهى را كه سبب آزردن ما ميشود نمى‏ پيمايد! تا آنجا كه مى‏فرمايد: «والصوفية كلّهم من و طريقتهم مغايرة لطريقتنا» «يعنى صوفيان همگى از مخالفين ما هستند و راه آنها از راه ما جدا است». 📚سفینه البحار ج5 ص199 📚منهاج البراعه ، خویی ، ج14 ص17 👌پيامبر اكرم از پدید آمدن این گروه خبر داد و فرمود ؛ ❕ «روز قيامت بر پا نشود تا آنكه قومى از امت من به نام «» برخيزند آنها بهره‏ اى از دين من ندارند، آنها براى ذكر دور هم حلقه مى ‏زنند و صداهاى خود را بلند مى ‏نمايند و گمان مى‏ كنند بر طريقت و راه من هستند، نه بلكه آنان از كافران نيز گمراه ترند و آنان را صدايى مانند صداى حيوان است!» 📚سفینه البحار ج5 ص200 👌از اين روايت معلوم مى‏ شود كه صوفى گرى در عصر پيامبر نبوده و آن حضرت به عنوان خبر از غيب كرده است كه قبل از برپايى قيامت چنين فرقه ‏اى در ميان امت پيامبر پيدا شوند؛ ديگر اينكه در اين خبر تصريح شده است كه آنان بر طريقت پيامبر نيستند. ❕پيامبر اكرم در روايتى از لعن ملائكه بر اين گروه خبر داده است آنجا كه در اثناى سفارش‏ هاى خود به ابوذر فرمودند: ❕« «اى ابوذر! در آخرالزمان قومى پديد مى ‏آيد كه در تابستان و زمستان لباس مى‏ پوشند و اين عمل را براى خود فضيلت و نشانه زهد و پارسايى مى‏ دانند، آنان را فرشتگان آسمان و زمين لعن مى‏ كنند» 📚امالی طوسی ج2 ص152 📚وسائل الشیعه ج5 ص35 ❕ادامه پاسخ 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
👌شیخ حر می نویسد ؛ « همه شيعيان دوازده امامى بر ترك نسبت «صوفى» و پرهيز از آن، اتفاق نظر دارند و آن‏گونه كه از تحقيق و بررسى كتب روايى و رجال و اخبار سماعى به دست مى ‏آيد، از عصر ائمه عليهم السّلام و بعد از آن دوران تاكنون، هيچ‏يك از شيعيان در سلك «صوفى ‏گرى» قرار نداشته‏ اند، بلكه در كتب شيعه و سخنان ائمه هركجا از تصوّف و صوفيان ياد شده همراه با مذمّت و نكوهش آنان بوده است و علماى شيعه در ردّ صوفيان كتب متعددى نوشته‏ اند » 📚نقدی جامع بر تصوف ، ترجمه رساله فی التصوف حر عاملی ، ص27 👌مرحوم اردبیلی می نویسد ؛ «پس بدان كه صوفيه قاطبة از مخالفين ائمه معصومين عليهم السّلام‏ اند و از امامان معصوم حديث بسيار در طعن ايشان منقول است‏ » 📚حدیقه الشیعه ج2 ص748 👌از آنجایی که روایات شدیدی در مذمت صوفیان در کتاب شریف حدیقه الشیعه آمده است ، بسیار دیده ایم که صوفیان و دراویش کنونی نسبت به انتساب کتاب مذکور به مرحوم مقدس تشکیک می کنند در حالی که جمعى ازدانشمندان كه عدّه‏ اى از آنها صاحب تأليفات بسياراند و يك عمر سرو كار آنها با دانشمندان شيعه بوده، تصريح كرده‏ اند كه كتاب «حديقة الشيعه» از تأليفات مرحوم مقدّس اردبيلى (قدس سره) است از جمله بزرگان زير هستند ؛محدث بزرگوار مرحوم شيخ حرّ عاملى صاحب كتاب (وسائل الشيعه)، محدث فقيه، مرحوم شيخ يوسف بحرانى صاحب كتاب (حدائق) ، مرحوم مولى محمد طاهر قمى ، عالم متبحر مرحوم ميرزا عبداللّه افندى صاحب كتاب «رياض العلماء»، محدّث شهير مرحوم حاجى ميرزا حسين نورى صاحب كتاب «مستدرك‏ الوسايل»، عالم ربانى مرحوم شيخ سليمان بن عبداللّه معروف به محقق بحرانى، مرحوم شيخ عبداللّه حاج بن صالح نبى جمعه سماهيجى ، شبخ عباس قمی و ... 📚صوفیگری در گذشته و حال ، مکارم شیرازی ، ص77 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
⃣ 🔸مدح عایشه ( حمیراء ) توسط مولوی ؛ ❕مصطفى آمد كه سازد همدمى * كلّميني يا حميراء كلّمِى ❕اى حميراء آتش اندر نه تو نعل * تا ز نعل تو شود اين كوه لعل ❕این حميراء لفظ تأنيث است و جان * نام تأنيثش نهند اين تازيان ❕از مذكّر وز مؤنث برتر است * اين نه آن جان است كز خشك و تر است . 📚مثنوی دفتر اول ، 1972 👌و باز گويد ؛ ❕آنكه عالم مست گفتارش بدى * كلّمينى يا حميراء مى زدى 📚همان ، 2428 ❕در جاى ديگر مثنوى درباره عايشه مستانه سروده ؛ 🔸چون درآمد آن ضرير از در شتاب * عايشه بگريخت بهر احتجاب ❕كرد اشارت عايشه با دستها * او نبيند ليك من بينم ورا 📚مثنوی دفتر ششم ، 687 🔰اشعار فوق نشان از محبت وافر مولوی بلخی به عایشه دارد ... قابل توجه کسانی که سنگ مولوی را به سینه میزنند . جهت اگاهی از احوالات عایشه و دشمنی او با پیامبر گرامی اسلام ، پاسخ گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1301 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
🤔 ❔اسکن از کتاب الاختصاص نوشته شيخ المفيد ج ۱ ص۴۷و۴۸ : امام حسن گفت: یک نفر یهودی نزد محمد پیامبر اسلام آمد ‌ و داناترین آنها سوالهایی از پیامبر پرسید: که برتری مردان بر زنان چیست؟ محمد پیامبر اسلام در جواب گفت: مانند برتری آسمان بر زمین و مانند برتری آب بر زمین می‌باشد، چون آب، زمین را زنده می‌کند و با وجود مردان، زنان زنده می‌شوند و اگر مردان نبودند، الله زنان را نمی‌آفرید. الله می‌گوید(آیه ۳۴ نسا): مردان را بر زنان برتری است و به واسطه آن برتری که الله برای بعضی بر بعضی مقرر داشته است. مرد یهودی پرسید: از چه روی چنین است؟ پیامبر اسلام گفت: الله، آدم را از گِل آفرید و از باقی‌مانده آن گِل، حوا را خلق کرد و اولین کسی که از زنان اطاعت کرد، آدم بود؛ پس الله او را از بهشت پایین آورد و برتری مردها بر زن‌ها را در دنیا نشان داده است، آیا نمی‌بینی که چگونه زنان به دلیل حیض و ناپاکی، فرصت عبادت را از دست می‌دهند و مردان دچار این ناپاکی نمی‌شوند؟مرد یهودی گفت: ای محمد راست گفتی. ⚡️آیا این مزخرفات سراسر زن ستیزانه و ضد بشریِ پیامبر اسلام می‌تواند مورد پذیرش و قبول انسانهای عاقل و وارسته واقع شود ❗️❗️ 💠💠 1⃣ اولا ، روایت فوق سندا ضعیف است ، زیرا در سند آن افردی چون « عبد الرحمان بن ابراهیم » ، « الحسین بن مهران » ، « الحسین بن عبد الله »، وجود دارد که همگی مجهول اند . 2⃣اگر مقصود از برتری مردان بر زنان ، برتری مردان در قرب به خداوند و رسیدن به کمال و سعادت و محبوب بودن نزد خداوند باشد ، این معنا از برتری باطل است . ❕قرآن به صراحت هر گونه برتری در مقام رسیدن به قرب و کمال بین انسانها را نفی کرده و تنها برتری را به تقوی و می فرماید ؛ « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶حجرات 13 🔷پیامبر نیز فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به » 📚تفسیر نمونه ج22 ص201 _ تفسیر قرطبی ج9 ص6162 👌لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « یک زن صالحه از مرد غیر صالح برتر است» 📚وسائل الشیعه ج20 ص172 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 🔸اما اگر مقصود از برتری ، برتری از نظر ویژگی های بدنی و قدرت جسمانی برای انجام وظائف باشد ، روشن است مردان در این نوع از ویژگی ها، از زنان برتری دارند ، و روایت فوق با چشم پوشی از ضعف سند ، ناظر به این نوع از برتری است که قرآن نیز در این رابطه می فرماید ؛ « الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ » ❕« مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر هايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏ كنند» 🔸نساء 34 ❕خانواده يك واحد اجتماعى است و همانند يك اجتماع بزرگ بايد رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زيرا رهبرى و سرپرستى دستجمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد" رئيس" خانواده و ديگرى" معاون" و تحت نظارت او باشد، قرآن در اينجا تصريح مى‏ كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود (اشتباه نشود منظور از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست بلكه منظور رهبرى واحد منظم با توجه به مسئوليتها و مشورت‏هاى لازم است). 👌اين مسئله در دنياى امروز بيش از هر زمان روشن است كه اگر هيئتى (حتى يك هيئت دو نفرى) مامور انجام كارى شود حتما بايد يكى از آن دو،" رئيس" و ديگرى" معاون يا عضو" باشد و گر نه هرج و در كار آنها پيدا مى‏ شود ، سرپرستى مرد در خانواده نيز از همين قبيل است. ❕و اين موقعيت به خاطر وجود خصوصياتى در مرد است مانند ترجيح قدرت تفكر او بر نيروى عاطفه و احساسات (به عكس زن كه از نيروى سرشار عواطف بيشترى بهره‏ مند است) و ديگرى داشتن بنيه و نيروى جسمى بيشتر كه با اولى بتواند بينديشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از حريم خانواده خود دفاع نمايد. 🔸بعلاوه تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزينه‏ هاى زندگى، و پرداخت مهر و تامين زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، اين حق را به او مى ‏دهد كه وظيفه سرپرستى به عهده او باشد. 👌البته ممكن است زنانى در جهات فوق بر شوهران خود امتياز داشته باشند ولى شايد كرارا گفته‏ ايم كه قوانين به تك تك افراد و نفرات نظر ندارد بلكه نوع و كلى را در نظر مى ‏گيرد، و شكى نيست كه از نظر كلى، مردان نسبت به زنان براى اين كار آمادگى بيشترى دارند، اگر چه زنان نيز مى‏ توانند به عهده بگيرند كه اهميت آن مورد ترديد نيست. ❕جمله بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ اشاره به همين حقيقت است زيرا در قسمت اول مى ‏فرمايد ؛ « اين سرپرستى به خاطر تفاوتهايى است كه خداوند از نظر آفرينش، روى مصلحت نوع بشر ميان آنها قرار داده » در قسمت آخر مى ‏فرمايد: «و نيز اين سرپرستى به خاطر تعهداتى است كه مردان در مورد انفاق كردن و پرداختهاى مالى در برابر زنان و خانواده به عهده دارند » 📚تفسیر نمونه ج 3 ص 369 🔸بنابراین منظور روایت آن است که همانطور که زمین بدون آب نمی تواند حیات داشته باشد ، حیات زندگی اجتماعی هم بر قدرت و نیروی مردان نهاده شده است و اگر مردان نبودند ، زندگی اجتماعی تشکیل نمی شد تا زنان بتوانند به حیات خود ادامه دهند و در سایه این تلاش و کوشش اجتماعی مردان است که زنان هم می توانند به وظائف خود بپردازند و زمینه به بهشت رفتن خود را مهیا کنند و به خاطر همین مساله است که مردان از عوارض زنانگی چون حیض شدن به دور هستند تا عارضه مذکور فعالیت اجتماعی آنان را مختل نکند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
🤔 ❔محمد پیامبر اسلام، در یک ساعت با یازده نفر از زنان‌ش سکس می‌کرد. •در معتبر ترین کتاب روائی مسلمین، با سند صحیح از انس بن مالک نقل شده است که از پیامبر اسلام چنین نقل کرده است: حدثنا محمد بن بشار قال حدثنا معاذ بن هشام قال حدثني أبي عن قتادة قال حدثنا أنس بن مالك قال كان النبي صلى الله عليه وسلم يدور على نسائه في الساعة الواحدة من الليل والنهار وهن إحدى عشرة قال قلت لأنس أوكان يطيقه قال كنا نتحدث أنه أعطي قوة ثلاثين. 📚صحیح بخاری، صفحه 81 حدیث 268، کتاب الغسل باب اذا جامع ثم عاد و من دار علی نسائه فی غسل واحد. ترجمه : انس بن مالک گفت : پیامبر در یک ساعت از شبانه روز با یازده نفر از زنان خویش همخوابگی(سکس) می‌کرد! به انس گفتم : آیا او نیروی این کار را داشت ؟ پاسخ داد : ما چنین می گفتیم که به او نیروی سی مرد داده شده است ❗️❗️ 💠💠 👌به عنوان مقدمه پاسخ یاد آور می شویم که اسلام معتقد است ، در كنار ارضاى طبيعى غريزه جنسى و پرهيز از سركوب آن، از ارضاى افراطى اين غريزه نيز بايد دورى كرد. همان‏طور كه انسان نبايد به اين دليل كه خواب، يك نياز طبيعى و مشروع است، بيشتر وقت خود را بخوابد؛ در مورد غريزه جنسى هم، امر، به همين نحو است. ❕مقتضاى طبيعت آدمى، اعتدال و ميانه ‏روى در همه امور و از جمله، در ارضاى غريزه جنسى است. ازاين‏رو، در احاديث و سخنان معصومان عليهم السّلام همان‏طور كه بر ارضاى غريزه جنسى تأكيد، و بى ‏توجّهى نسبت به آن، نكوهش شده، در مورد افراط در آن نيز نهى شده است. 🔸باتوجّه به اين‏كه طبيعت، حدّ متوسّط را مى‏ طلبد و افراط و تفريط، هر دو زيان‏ آورند، پيامبر گرامی فرمود ؛ «من أراد البقاء ... و ليقلّ مجامعة النّساء.» «كسى كه خواستار عمر طولانى است، چند مسئله را بايد رعايت كند كه يكى از آنها، كم آميزش كردن با زنان است. » 📚الفقیه ج 3 ص 555_ وسائل الشیعه ج 18 ص 316 ❕اين روايت، از امام على عليه السّلام نيز نقل شده است. 📚همان ❕هنگامى كه از امام على عليه السّلام در مورد آميزش و جماع مى‏پرسند، ايشان پاسخ مى ‏دهند ؛ « آميزش، رفع شرم و حيا و پيوند زن و مرد است كه شبيه ‏ترين امر به ديوانگى است. زياده‏ روى در آن، باعث فرسودگى و پيرى است.» 📚غرر الحکم ص 386 ❕در حديث ديگرى از امام على عليه السّلام نقل شده كه ايشان فرمود ؛ « از شيفتگى زياد به زنان و غرق شدن در لذّات دنيا، خوددارى كن؛ زيرا شيفتگى به زنان، باعث محنت است و غرق شدن در لذّات، انسان را خوار مى‏ كند. » 📚مستدرک الوسائل ج 14 ص 159 ❔حال آیا معقول است پیامبر اسلام که این تعالیم را عرضه کرده است ، خودش بی توجه به آن تمام فکر و عملش به آمیزش جنسی باشد در حالی که خداوند می فرماید ؛ « نزد خداوند بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید که عمل نمی کنید » ( صف 3) 🔸آیا پیامبری که خداوند در وصف او می فرماید ، «تو دارای خلق و خوی عظیم و برجسته ای هستی» (قلم 4 ) و می فرماید ؛« برای شما در زندگی و اخلاق رسول خدا اسوه نیکویی است» ( احزاب 21 ) می تواند مسلمین را به چیزی دعوت کند که خودش عمل نمی کند در حالی که خودش می فرمود ؛ «من تربیت شده پرودگارم است» 📚بحار الانوار ج16 ص231 ❕از سوی دیگر پیامبر گرامی مرد عقیمی نبود ولی فرزندان کمی از او به یادگار باقی ماند در حالی که اگر پیامبر گرامی هر روز و شب خود را به همبستری با تمام زنان خود میگذاشت ، باید فرزندان بسیاری از او به یادگار می ماند . 🔸با توجه به این بیانات جعلی بودن روایت فوق که در کتب اهل سنت آمده است روشن می شود ، خصوصا با توجه به آن که راوی آن انس بن مالک است که امام صادق علیه السلام درباره او فرمود ؛ « سه تن بودند که پیوسته بر پیامبر دروغ می بستند که آنان ابوهریره و انس بن مالک و زن بودند » 📚الخصال ج1 ص190 👌راویان این جریان دروغین قصد داشتند با جعل این روایات ، شهوت پرستی خلفای جور خود را توجیه کنند به خاطر همین نکته ، این نسبت های ناروا را به پیامبر گرامی می دادند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند را که می گوید ائمه اسامی خلفا را بر روی فرزندان خود می گذاشتند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2033 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2034
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند در مورد سب و ناسزا گفتن به منحرفان و استناد این عمل به ائمه علیهم السلام را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2083
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند که می گوید حسنین علیهم السلام به مانند دختران گوشواره به گوش خود می کردند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2098
👌پاسخ به این دروغ پراکنی معاند را در ذیل ببینید ؛ 👇
🤔پاسخ به دروغ‌های کانال حوزوی پرسمان اعتقادى ✍🏻 چندى پيش ما به روایتی کاملا صحیح از امام حسن استناد کردیم که او از پیامبر اسلام نقل کرده که مردان برتری قاطع نسبت به زنان دارند؛ روایت را ببینید: ادمين كانال پرسمان براى جلوگيرى از بى آبروئى پيامبرش بدون هيچ تفكرى چون اسلام را در خطر می‌بینید، در پاسخ سریعا می‌گوید این روایت ضعیف است چون در سند روایت عبدالرحمان بن ابراهیم و حسین بن عبدالله وجود دارد که مجهول هستند؛ ما نيز براى اثبات دروغگويى اين موجود موضوع را بررسى ميكنيم: اولا سند این روایت بشرح زیر است: ابْنُ بَابَوَيْهِ،قَالَ:حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ، عَنْ عَمِّهِ،عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ،عَنْ أَبِيهِ،عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْبَرْقِيِّ،عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ،عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ،عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ،عَنْ آبَائِهِ،عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ همانطور كه ميبينيد در سند این روایت نه وجود دارد و نه . پس تا اينجا اثبات شد كه ايشان دو نام نوشته است كه اصلا جزو راويان نبوده اند. و اما برگرديم به ادعاى ايشان در مورد ضعف این روایت: براى اثبات بى شرافتى آخوندهاى مانند ايشان، بررسی سندی روايت توسط مرجع تقلید شیعه، آیت الله فاضل لنکرانی را انتخاب كرده ايم، ايشان ميگويد: "مرحوم صدوق، صاحب علل الشرايع نقل مي‌کند از محمد بن علي ماجيلويه قمي که سند صدوق و محمد بن علي ماجيلويه قمي تصحيح شده است. «عن عمِّه»، عموي محمد بن علي ماجيلويه، محمد بن أبي القاسم عبيدالله عمران است، که سيدٌ مِن أصحابنا القميين است، ثقه است و توثيق شده است ..... 💠💠 👌جناب معاند بی آبرو ، ظاهرا جنسی که مصرف می کنید اصل نیست و شما را به هذیان گویی واداشته است ، روایتی که شما در ابتدای بحث به آن استناد کرده بودید ، نقلی از کتاب اختصاص شیخ مفید بود که ما به آن پاسخ دادیم ، پاسخ را در ذیل ببینید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1416 🔸در سند روایت اختصاص شیخ مفید چنین آمده بود ؛ « َ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ إِبْرَاهِيمَ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مِهْرَانَ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ » 👌ما ثابت کردیم که این سند ، ضعیف است . همین روایت را با سند دیگری مرحوم صدوق هم نقل می کند . ❕جناب معاند شما به سند اختصاص استناد کردید ما هم همان سند را بررسی کردیم ، حال می گویید سند مورد نظر ما ، سند شیخ صدوق بوده است . چقدر شماها وقیح و بی شرافت هستید . اما باز هم اشکالی ندارد . سند شیخ صدوق هم در نقل روایت مذکور با ضعف مواجه است . شیخ صدوق روایت را با سند ذیل می آورد ؛ « حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ عَمِّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْبَرْقِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ » 🔸محمد بن علی ماجیلویه مجهول است و اگر محمد بن علی ماجیلویه القمی باشد ، توثیقی ندارد . 📚زبده المقال من معجم الرجال ، ج 2 ص 361 🔸راوی دیگر حسن بن عبد الله است که او نیز مجهول است . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 2 ص 422 🔸حسن بن عبد الله روایت را از « آبائه » « پدرانش » نقل می کند که معلوم نیست پدرانش چه کسانی بوده اند . ❕جناب ملحد بی شرافت و آبرو ، علم رجال اجتهادی است نه تقلیدی که چون فلان عالم معاصر ، فلان روایت را قبول کرده است ما هم قبول کنیم ، به خاطر همین می بینیم که سایت اسلام کوییست هم که تحت اشراف آقای هادوی تهرانی است ، روایت مورد استناد شما را تضعیف می کند ؛ 🌐http://yon.ir/TIwTb 👌و در پایان معاند جیره خوار ، ما در همان پاسخ گفتیم که اگر روایت صحیح هم باشد ، توضیح و تفسیر روشنی دارد و به مطالب واضح و معقولی اشاره می کند . 👌عکس کانال معاند را که در ابتدا به سند اختصاص شیخ مفید استناد کرده بود و در اینجا می گوید به سند شیخ صدوق استناد کرده ام را در ذیل ببینید . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
👆استناد نخستین معاند به سند روایت اختصاص شیخ مفید که پس از پاسخ ما ، معاند معتقد شد که به سند روایت شیخ صدوق استناد کرده است نه شیخ مفید .
🤔 ❔با سند صحیح از امام صادق نقل شده است که گفت: هر کس که نام امام زمان را بیاورد کافر است! : کتاب دار السلام (در احوالات حضرت مهدی)، مولف شیخ محمود عراقی میثمی، صفحه ۱۵۵ ✍🏻از دید امام صادق تمام این آخوندها و شیعیان فعلی که از صبح تا شب مهدی مهدی، امام زمان امام زمان می‌کنند، تماماً مُشتی کافر هستند ❗️❗️ 💠💠 👌نام اصلی امام زمان علیه السلام « محمد » است و لقب مشهورشان « مهدی آل محمد » است . در رواياتى چند گفته شده است نام بردن آن حضرت به نام خاص یعنی « محمد » جايز نيست. البته اين، در حالى است كه برخى روايات به روشنى از آن حضرت با اين نام ياد كرده است. ❕در مورد حكم نام بردن اسم شريف حضرت یعنی « محمد » عليه السّلام بيش از صد روايت وجود دارد كه مى ‏توان آنها را به چهار دسته تقسيم كرد ؛ 1⃣ رواياتى كه به‏ طور مطلق و بدون هيچ قيد و شرطى از ذكر نام حضرت نهى كرده است. 📚الکافی ج 1 ص 332 2⃣رواياتى كه از ذكر نام شريف آن حضرت تا زمان ظهور نهى كرده است. 📚کمال الدین یک جلدی ص 214 3⃣ رواياتى كه علت نهى از ذكر نام شريف آن حضرت را خوف و تقيه و علل ديگر دانسته است. 📚بحار الانوار ج 51 ص 31 4⃣ رواياتى كه در آنها به اسم شريف حضرت چه از سوى امام يا راوى تصريح شده است. 📚 همان، ص 500. ❕دسته اول و دوم بيانگر يك معناست. برخى با استناد اين روايات به حرمت فتوا داده و ذكر نام شريف حضرت یعنی محمد را تا زمان ظهور حرام دانسته‏ اند برخى نيز حرمت ذكر نام شريف آن حضرت را مقيّد به صورت خوف و تقيه دانسته ‏اند كه از آن‏ جمله مى‏ توان از اربلى، شيخ حرّ عاملى، خواجه نصير الدين طوسى و فيض كاشانى و ديگران- رضوان اللّه عليهم- نام برد. برخى نيز اين حكم را به عصر غيبت صغرا اختصاص داده ‏اند. ❕اما حق با قول دوم باشد؛ يعنى حرمت مختص به صورت خوف و تقيه است به دليل ؛ 1⃣در باب تلقين محتضر در حديثى چنين آمده است: «تلقين كن به محتضر كلمات فرج و شهادتين و اسم هريك از امامان را تا هنگام فوتش». 📚کافی ج 3 ص 134 ❕معلوم است كه هنگام تلقين به اسم حضرت تصريح مى‏ شود. 2⃣در مورد تلقين ميّت نيز همين دستور آمده كه نام هريك از امامان را بر او ببر و تلقين كن، كه از آن ‏جمله نام امام زمان عليه السّلام است. 📚وسائل ج 3 ص 174 3⃣ محمّد بن ابراهيم كوفى مى ‏گويد: امام عسكرى عليه السّلام براى كسى كه اسمش را برد به توسط من پولى فرستاد تا گوسفندى از طرف حضرت قربانى كند و فرمود: «اين به جهت عقيقه براى فرزندم محمّد عليه السّلام است». 📚همان ج 21 ص 448 4⃣كنيه معروف حضرت عسكرى عليه السّلام ابو محمّد است و در اين كنيه تصريح به اسم حضرت مهدى عليه السّلام مى ‏باشد. 5⃣ از امام رضا عليه السّلام در مورد زيارت قبر امام حسين عليه السّلام سؤال شد، حضرت فرمود: «... و بسيار بر محمّد و آل او درود مى‏ فرستى و نام هريك از آنها را مى ‏برى و به سوى خدا از دشمنانشان پناه مى‏ برى». 📚همان ج 14 ص 549 ❕محقق اربلى مى ‏گويد: «نظر من چنين است كه منع از ذكر نام شريف حضرت به جهت تقيه در دوران خوف و تحت تعقيب بودن و سؤال از نام و محلّ ايشان بوده است، ولى الآن كه خوف و تقيه‏ اى نيست منع و حرمتى از ذكر نام شريفش وجود ندارد». 📚کشف الغمه ج 3 ص 310 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 6⃣ جابر بن عبد اللّه انصارى به امام باقر عليه السّلام مى‏ گويد: «وارد بر فاطمه زهرا عليها السّلام شدم تا در ولادت امام حسن عليه السّلام به حضرتش تهنيت بگويم، صحيفه ‏اى از درّ سفيد در دست مباركش يافتم، سؤال كردم: اى بهترين زنان عالم! اين صحيفه كه در دستان شما مى‏بينم چيست؟ حضرت فرمود: در آن اسامى امامان از فرزندانم هست ... جابر مى‏ گويد: نگاه كردم و اسامى هريك از امامان را در آن صحيفه مشاهده كردم ...». 📚کمال الدین یک جلدی ص 307 ❕بنابراین مقصود روایات نهی از نام بردن به اسم امام زمان علیه السلام یعنی « محمد » ، دوران غيبت صغرا باشد؛ يعنى، زمانى كه آن حضرت ميان جمعى حضور مى‏ يافتند و اگر كسى نام او را افشا مى ‏كرد، موجب فاش شدن اسرار مى‏ شد و خطرى متوجه آن حضرت مى‏ گرديد . 🔸یکی از بزرگان معاصر که خداوند بر صحت و سلامتی اش بیفزاید ، پس از نقل چهار گروه روايات ياد شده، نوشته است ؛ « شكى نيست كه قول به منع نام بردن از روى تعبّد، خالى از تحقيق است؛ اگرچه برخى از بزرگان بدان تصريح كرده ‏اند ... ظاهر اين است كه منع، داير مدار وجود ملاك تقيه است. بنابراين نام بردن از آن حضرت به اين نام در زمان ما هيچ منعى ندارد. به علاوه دسته چهارم روايات كه بر جواز دلالت مى‏ كرد، از دسته‏ هاى ديگر به مراتب، هم از نظر عدد بيشتر و هم از نظر دلالت اقوا است.» 👌آن‏گاه نتيجه مى ‏گيرد ؛ « حرمت تنها هنگام تقيه بوده و تنها راه جمع بين روايات همين قول است؛ وگرنه بايد هردو دسته روايت را قبول نكنيم و به اصطلاح، از اعتبار ساقط بدانيم يا قائل به تخيير شويم- اگر بگوييم روايات ظنى هستند- و حاصل اين هم چنين مى ‏شود كه به جواز قائل شويم. در پايان قوى ‏ترين قرينه بر نظر خود (جواز نام بردن) را همان دسته چهارم از روايات دانسته، احتياط را نيز لازم نمى ‏داند.» 📚القواعد الفقهیه ، شیخ ناصر مکارم شیرازی ایده الله ، ج 1 ص 504 ❕بنابر این جناب منتقد اسلام ، قدری سواد نقد کردن یاد بگیر ، مهدی لقب امام زمان علیه السلام است نه نام حضرت ، مورد روایات نهی ، اسم حضرت یعنی « محمد » است که ما در بالا آوردیم که این نهی اختصاص به حالت تقیه و در گذشته داشته و زمان کنونی را شامل نمی شود . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
👌پاسخ این شبهه پراکنی های « آقای اکبر نژاد » در مورد لباس روحانیت را در ذیل بخوانید ؛ 👇👇👇
🤔 ❔ یک سوال داشتم و اون اینکه چرا سادات عمامه میپوشند و چرا روحانیت لباس مخصوصی به تن دارد ❗️❗️ 💠💠 👌لباس روحانیت متشکل از سه جزء به نام عمامه ، قباء و عباء می باشد . ❕ علمای دین مقام پیامبر اسلام و امامان گرامی در تبلیغ و ترویج دین هستند چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ «خدایا جانشینان مرا رحمت فرما. سوال شد خلفای شما چه کسانی هستند؟ فرمود ؛ کسانی که بعد از من می آیند و حدیث و مرا برای مردم بازگو می کنند » 📚 الفقیه،ج 4 ص 420 🔸به خاطر این که روحانیت از پیامبر گرامی و امامان معصوم علیهم السلام ، جانشینی می کنند ، لذا برای شناخته شدن در جامعه به عنوان پاسخگوی سوالات مردم ، همان لباسی را بر تن می کنند که پیامبر گرامی و امامان معصوم معمولا بر تن می کردند ، با توجه به آن که افراد هر قشری از جامعه که وظیفه خاصی دارند ، لباس برای خود انتخاب می کنند تا به آن لباس شناخته شوند ، روحانیت هم ناگزیر از لباس خاصی است که به وسیله آن از دیگر اقشار شغلی جامعه شناخته شود و چه لباسی بهتر از همان لباسی که آورنندگان دین چرا که روحانیون مبلغ آیین آنها هستند و با پوشیدن لباس آنها ، هم یاد و خاطره آن بزرگواران درجامعه تداعی می شود و هم لباس اختصاصی برای روحانیت می شود ‌. ❕در روایات متعددی وارد شده است که پیامبر گرامی و اهل بیت علیهم السلام در پوشش از عمامه و قباء و عباء می کردند ؛ 🔹عمامه : وسائل الشیعه ج 5 ص 55 باب 30 🔹قباء ؛ سنن النبی ، ص 173 _ بحار الانوار ج 42 ص 50 _ ج 52 ص 352_ 🔹عباء ؛ بحار الانوار ج 44 ص 376_ سنن النبی ص 173 👌اما در مورد عمامه و چرایی پوشیدن عمامه سیاه و سفید توسط روحانیون است که اهل بیت علیهم السلام هم عمامه سفید بر سر می گذاشتند و هم عمامه سیاه . 🔸در نقلی آمده است ؛ « امام رضا علیه السلام عمامه بر سر گذاشت و خارج شد » 📚الکافی ج 1 ص 489 ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « آن روز كه پيامبر مكه را فتح كرد و به مسجد الحرام داخل شد عمامه بر سر داشت » 📚مکارم الاخلاق ص 119 👌عبد الله بن سليمان از پدرش نقل مى كند ؛ «امام زين العابدين عليه السلام در حاليكه عمامه بر سر داشت وارد مسجد شد » 📚وسائل الشیعه ج 5 ص 57 👌 البته در عرف کنونی رنگ عمامه به عنوان شناسه برای دو گروه از روحانیون که سادات و غیر سادات هستند استفاده می شود که سادات از عمامه و غیر سادات از عمامه سفید استفاده میکنند که این نحو از پوشش برای افکار و شناسایی سادات از غیر آنها در جهت رعایت آنها مفید می باشد . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2099
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند تحت عنوان ؛ « همبستری با زنان سنت پیامبران است » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1967
🤔 ❔در مورد امام سوم شیعیان داستان‌ها و افسانه‌ها زیاد شنیده اید؛ از آزاد مردی و شجاعت او تا اخلاق مداری و مظلومیت او ولی خواندن تاریخ در مورد ایشان اثبات می‌کند که او فردی دزد و راهزن بوده است. ✍🏻طبق سند معتبر، حسین بن علی در راه کربلا به کاروانی که متعلق به حکومت وقت بوده برمی‌خورد که اقلامی را به دمشق می برده اند. حسین کاروان را توقیف کرده و اموال آن را دزدیده است؛ اینکه این امام معصوم و عاری از گناه! مگر برای امر به معروف نرفته بود؟ خوب چرا سر راه دست به دزدی و راهزنی می‌زند ❗️❗️ 💠💠 👌گزارش هایی از مصادره کاروان متعلق به یزید توسط امام حسین علیه السلام در مجامع تاریخی گزارش شده است . ❕طبری به نقل از عُقْبة بن سَمعان می آورد ؛ «حسين عليه السلام رفت تا به تنعيم رسيد. كاروانى را در آن جا ديد كه از يمن مى ‏آمد و بَحير بن رَيسان حِمْيَرى كه از سوى يزيد، كارگزار يمن بود آن را براى يزيد، فرستاده بود. بار كاروان، وَرس و زيورآلات بود كه پيش يزيد مى‏ بردند. حسين عليه السلام كاروان را گرفت و همراه خودش برد.سپس به شتربانان فرمود: «شما را مجبور نمى ‏كنم. هر كه بخواهد با ما به عراق بيايد، كرايه او را مى‏ پردازيم و با او خوش‏رفتارى مى ‏كنيم، و هر كه نخواهد و همين جا از ما جدا شود، كرايه او را به اندازه مسافتى كه پيموده است، مى ‏پردازيم». پس هر كس از آنها كه از وى جدا شد، حسابش را كردند و حقّش را دادند و هر كس از آنها كه همراه وى رفت، كرايه او را پرداخت و به او جامه پوشانيد.» 📚تاریخ طبری ج 5 ص 385_ مقتل الحسین خوارزمی ، ج 1 ص 220 ❕در نقل دیگری می آورند ؛ « حسين عليه السلام در تنعيم، با كاروانى از يَمَن، رو به رو شد كه بَجير بن رَيسان حِميَرى (گماشته يزيد در يمن)، براى يزيد فرستاده بود. بار كاروان، وَرس و زيورآلات بود كه نزد يزيد مى‏ بردند. حسين عليه السلام كاروان را گرفت و همراه خودش برد. پس از آن، به شتربانان فرمود: «شما را مجبور نمى‏ كنم. هر كه بخواهد با ما به عراق بيايد، كرايه او را مى‏ پردازيم و با او خوش‏رفتارى مى‏ كنيم و هر كه نخواهد و همين جا از ما جدا شود، كرايه او را به اندازه مسافتى كه پيموده است، مى ‏پردازيم». پس هر كس از آنها كه از وى جدا شد، حسابش را كردند و حقّش را دادند و هر كس از آنها كه همراه وى رفت، كرايه او را پرداخت و به او جامه پوشانيد. مى‏ گويند: جز سه نفر از آنان به كربلا نرسيد. بر آنها ده دينار ده دينار افزود و شتر شتر به آنان بخشيد و آنان را برگرداند.» 📚انساب الاشراف ج 3 ص 375_ الاخبار الطوال ص 245 ❕ سید بن طاووس هم می آورد ؛ « حسين عليه السلام حركت كرد تا به تنعيم رسيد و در آن جا كاروانى را ديد كه بارش هديه ‏اى بود كه بَحير بن رَيسان حِميَرى (كارگزار يمن) براى يزيد بن معاويه، فرستاده بود. حسين عليه السلام هديه را گرفت؛ زيرا زمام كارهاى مسلمانان، به دست او بود. سپس به شتربانان كاروان فرمود: «هر كس بخواهد با ما به عراق بيايد، كرايه‏ اش را مى ‏پردازيم و با او خوش‏رفتارى مى‏ کنيم، و هر كس دوست دارد از ما جدا شود، كرايه ‏اش را به اندازه راهى كه پيموده، مى ‏پردازيم». پس گروهى با او رفتند و ديگران، سر باز زدند. » 📚لهوف ص 130_ مثیر الاحزان ص 42 _ بحار الانوار ج 44 ص 367 👌در این شکی نیست که امام حسین علیه السلام از جانب پیامبر گرامی به عنوان امام و تعیین شده بودند چنان که پیامبر گرامی خطاب به امام حسین علیهما السلام فرمود ؛ « تو امام و فرزند امام و ابو الائمه هستی ، تو حجت ، فرزند حجت ، ابو الحجج ، می باشی که نه تن از فرزندان تو امام هستند که نهمین آنان قائم است » 📚بحار الانوار ج 43 ص 295 🔸بنابراین امام حسین علیه السلام امام و حاکم از جانب خداوند بر مردم بود و حق تصرف در اموال بیت المال و حکومتی را داشته است ، به خاطر همین امام حسین در اموال حکومتی متعلق به یزید یا مطابق برخی نقل های دیگر ، در اموال حکومتی متعلق به معاویه در هنگامی که در صدد تعیین یزید به عنوان جانشین خود بود ، تصرف کرد و علنا مشروعیت آنان را زیر سوال برد و این را فهماند که آنان صلاحیت حکومت بر مسلمین و تصرف در اموال مسلمین را ندارند و باید حکومت را به صاحبان اصلی آن بازگردانند . تصرف در اموالی که خداوند اجازه آن را به حاکم اسلامی و مشروع داده است ، راهزنی نامیده نمی شود ، بلکه مخالفت علنی با حکام جور و دعوت آنان به ولایت الهی محسوب می شود لذا شیخ عباس قمی می نویسد ؛ « چون به منزل تنعيم رسيدند شترهاى چند ديد كه بار آن‏ ها هديه چند بود كه عامل يمن براى يزيد فرستاده بود، حضرت بارهاى ايشان را گرفت زيرا كه حكم امور مسلمين با امام زمان است و آن حضرت به آن‏ها احقّ است » 📚منتهی الامال ج 2 ص 757 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
🤔 ❔داستان حركت حسين به كربلا و دروغهاى آخوندهاى شيعه و پيروان قبر پرست آنها، يكى از مضحك ترين داستانهاى شيعيان است. ما در اين ويديو با توضيح و تفصيل و نشان دادن نقشه منطقه حركت كاروان حسين، اثبات ميكنيم كه اين داستان چقدر دروغ و زاده ذهن فرومايه آخوندهاست. در دنياى امروزى براحتى و با چند كليك ميتوان به مواردى اشاره كرد كه ١٢٠٠ سال ذهن غارنشينان حوزه با داستان پردازى و خرافه سازى آنرا در كتابهاى بى محتوايشان ترسيم كرده و به خورد مردم نااگاه داده اند. ❕بیشتر منظورم این قسمتشه که امام حسین ع که از مدینه به دعوت کوفیان به سمت این شهر حرکت کردند چی شد که از کربلا سر درآوردن که ۱۲۰-۳۰ کیلومتر بالاتر از کوفه است ❗️❗️ 💠💠 👌بر پايه صحيح ‏ترينِ گزارش‏ها، كاروان امام حسين عليه السلام پس از چهار ماه و پنج روز اقامت در مكّه، روز سه ‏شنبه هشتم ذى حجّه سال شصت هجرى، مكّه را به سوى كوفه ترك كرد؛ امّا هنگامى كه به نزديكى كوفه رسيد، به دليل ممانعت سپاهيان ابن زياد، مجبور به فرود آمدن در كربلا گرديد ، بنابراین تغییر مسیر دادن امام حسین علیه السلام از کوفه به سمت کربلا به خاطر اجبار عبید الله بوده است . ❕طبری می نویسد ؛ « حسين عليه السلام، حركت كرد و جلوداران سپاه عبيد اللّه بن زياد، ايشان را ديدند. حسين عليه السلام چون چنين ديد، راه خود را به سوى كربلا، كج كرد و پشت لشكر را به سوى نيزار و گياه تازه قرار داد تا تنها در يك جبهه بجنگد، و فرود آمد و چادر زد. يارانش چهل و پنج سوار و صد پياده بودند» 📚تاریخ طبری ج 5 ص 389_ تهذیب الکمال ج 6 ص 427 ❕ابن شهر آشوب هم می نویسد ؛ « روز پنج‏شنبه، دوم محرّم سال 61 هجرى، امام حسين عليه السلام و لشكرش را به سوى كربلا راندند. امام عليه السلام در آن جا فرود آمد و فرمود: «اين جا، جايگاه كَرْب (رنج) و بَلاست. اين جا، جايگاه مَركب‏ها و بار و بُنه ماست و [اين جا] قتلگاه مردانمان و جاى ريخته شدن خونمان است». 📚مناقب ج 4 ص 97_ کشف الغمه ج 2 ص 259 ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « لشكر سواره‏ نظام [عبيد اللّه‏]، حسين عليه السلام را در وادى سِباع ديدند .... سپس گفتند: اى فرزند دختر پيامبر خدا! با ما حركت كن. پيوسته به او اميد [توافق‏] داشتند و گِرداگرد او، سواره حركت كردند تا در كربلا، فرود آمدند.» 📚المحن ص 146_ الامامه و السیاسه ج 2 ص 11 ❕گفتنى است كه امام عليه السلام در آغاز حركت، به جاى آن كه از مكّه به سوى شمال شرق و منزل صفاح (نخستين منزل مسير مكّه به كوفه) برود، به سمت تنعيم در شمال غرب و در مسير مدينه، حركت كرد و بدين سان، حدود نُه كيلومتر، راه خود را دور نمود. احتمالًا اين اقدام، ترفندى بر ضدّ تعقيب مأموران حكومت بود كه قصد ممانعت از حركت امام عليه السلام به سوى كوفه داشتند. 👌منازلى كه كاروان امام حسین علیه السلام طى كرده، به ترتيب، عبارت اند از: 1. مكّه، 2. تنعيم، 3. صفاح، 4. بستان ابن عامر، 5. ذات عِرق، 6. غمره، 7. مسلح، 8. افيعيّه، 9. معدن بنى سليم، 10. عمق، 11. سليليّه، 12. ربذه، 13. مغيثة الماوان، 14. نقره، 15. حاجر، 16. سميراء، 17. توز، 18. فيد، 19. اجفر، 20. خزيميّه، 21.زرود، 22. ثعلبيّه، 23. بطان، 24. شقوق، 25. زباله، 26. قاع، 27. عقبه، 28. واقصه، 29. شراف، 30. ذو حسم، 31. بيضه، 32. عذيب الهِجانات، 33. رهيمه، 34. قصر بنى مقاتل، 35. طف، و 36. كربلا. ❕بر اساس محاسباتِ انجام شده، كاروان امام عليه السلام، اين منازل را با مسافتى حدود 1447 كيلومتر، در مدّت تقريبا 25 روز طى كرد و روز دوم محرّم سال 61 هجرى، وارد كربلا شد . 📚دانش نامه امام حسین علیه السلام ، ج 5 ص 114 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
🤔 ❔ادعا: هر که با آل علی در افتاد، ور افتاد! حتما این ادعای مضحک آخوندها و پیروان تشیع را شنیده‌اید! این ادعای اسلامگرایان شیعه در صورتی ادا می‌شود که بنا بر ادعای خودشان، تمامی ائمه شیعه بدست خلفای مسلمان کشته شده‌اند! معاویه، یزید و باقی امویان بیش از ۱۰۰ سال حکومت کردند و هیچ آزاری از سوی آل علی به آنها نرسید... ازین گذشته، تعداد شیعیانی که به آل علی اعتقاد دارند کمتر از ۸ ٪ از کل مسلمانان می‌باشد و باقی مسلمانان پیرو مخالفین آل علی هستند. باید پرسید: کی، کجا و چگونه ور افتاد؟! این ادعای مضحک نیز جزو اعتقادات خرافی شیعیان قبر پرست است 💠💠 👌ما معتقدیم که دشمنان اهل بیت علیهم السلام در روز قیامت شدید ترین عذابها را خواهند داشت و در دنیا هم گرفتار غضب و خشم هستند و این خشم و غضب الهی در دنیا آنان را زمین می زند و عذاب خوار کننده ای هم برای آنان درانتظار است . 🔸پیامبر گرامی فرمود ؛ « بهشت بر کسی که بر اهل بیت من ظلم کند و آنان را بکشد و با آنان درگیر شود ، حرام است » 📚امالی طوسی ص 164 🔸و فرمود ؛ « غضب خدا و رسول بر کسی است که عترت پیامبر را آزار برسانند و با این عمل پیامبر را اذیت کنند » 📚بحار الانوار ج 27 ص 205 👌اینکه امروزه یزید ها و حجاج ها و بنی العباس ها ، و سایر دشمنان ، که بزرگترین دشمنی ها را با اهل بیت علیهم السلام کردند ، مورد خشم همه انسانهای آزاده هستند و یاد و نام نیکی از آنان باقی نمانده ، و در مقابل یاد و نام اهل بیت علیهم السلام روز به روز ، و سیع تر و گسترده تر می شود ، گواه روشنی بر جایگاه رفیع اهل بیت و جایگاه پست دشمنان اهل بیت در نزد خداوند است ، این در حالی است که روز قیامت هم بزرگترین عذابها در انتظار دشمنان اهلبیت علیهم السلام است . 👌شاعر از این جایگاه پست دنیوی و جایگاه ذلت بار اخروی دشمنان اهل بیت تعبیر می کند به این که هر کس با آل علی دشمنی کند ، هم در دنیا جز بد نامی و مغضوب الهی شدن و فراموشی چیزی برایش باقی نماند و هم در آخرت شدیدترین عذاب ها در انتظارش است و این تعبیر را به زیبایی به شعر آورده و می گوید ؛ « هر کس که به این سلسله ی پاک جفا کرد      بد کرد، نفهمید، غلط کرد، خطا کرد  دیدی که یزید از ستم و کینه چه ها کرد      آخر به دَرَک رفت و به روحش شَرَر افتاد                                      با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!  اولادِ اُمَیّه چو دَرِ کینه گشودند      بر عِترَتِ اطهار بسی ظلم نمودند  آخر همگی بِیدَقی از لعن ربودند      دیدیم که از نام و نشانشان، اثر افتاد                                         با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!  حَجّاج که شد منکر هر خارقِ عادات      می کُشت به هر روز، بسی شیعه و سادات  امروز به او لعن کنند اهلِ سعادات      آوازه ی ظلمش به همه بحر و بر افتاد                                         با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد . 🌐http://yon.ir/CEXKs 👌می بینیم که شاعر به زیبایی مقصود خود را از « بر افتادن » دشمنان اهل بیت علیهم السلام بیان می کند که مقصودش، فراموشی و بدنامی و مغضوبی در دنیا و عقاب در آخرت است ، نه آنکه مقصودش لزوما ، کشته شدن دشمنان اهل بیت به دست موالیان و شیعیان باشد . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌معاند در ادامه قلت شیعیان آل علی علیهم السلام را دلیلی بر عدم حقانیت آنان گرفته است در حالی که توجه ندارد که هيچگاه اكثريت نشانه حقانيت و اقليت نشانه خلاف آن نيست، در طول تبليغ پيامبران، از زمان حضرت نوح (عليه السَّلام) تا عصر حضرت خاتم مؤمنان در اقليّت بودند. قرآن آنگاه كه مبارزات پى گير انبيا را ياد مى كند، پيوسته تذكر مى دهد ، گروندگان و مؤمنان به آنان بسيار اندك بودند. درباره نوح كه نهصد و پنجاه سال به تبليغ پرداخت، مى فرمايد ؛ «جز اندكى به همراه او ايمان نياوردند». ( هود 40) در آيه ديگر مى فرمايد:«اندكى از بندگان من سپاسگزارند». (سبا 13) ❕قرآن درباره پيروى از اكثريت به پيامبر هشدار مى دهد و مى فرمايد ؛ «اگر از اكثریت مردم روى زمين پيروى كنى، تو را از راه خدا گمراه مى كنند». ( انعام 116) و باز به پيامبر يادآور مى شود: «هر چند بكوشى، اكثريت مردم ايمان نمى آورند». ( یوسف 103) 👌بزرگترين جمعيت ها در جهان از آنِ كشورهايى چون چين با حدود يك ميليارد و سيصد مليون نفر و هند با بيش از يك ميليارد نفر جمعيت است كه اكثريت مردم آنها را مادى گرايان و بت پرست ها تشكيل مى دهند. اگر مجموع جمعيت مسلمانان را كه يك ميليارد و سيصد ميليون تخمين زده مى شود نسبت به جمعيت 6 ميلياردى كره زمين، بسنجيم، از اكثريت برخوردار نيستند. ❕اميرمؤمنان على بن ابى طالب (عليه السَّلام) در يكى از سخنان حكيمانه خود درباره شناخت حق و باطل، بيانى دارد كه يادآور مى شويم ؛ 👌در جنگ جمل مردى از اميرمؤمنان سؤال كرد: آيا با طلحه و زبير نبرد مى كنى، در حالى كه آنان از برجسته ترين اصحاب پيامبرند؟ امام در پاسخ فرمود: تو در اشتباهى. عظمت و بزرگى اشخاص، نشانه حق و باطل نيست، حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى؛ و باطل را بشناس، آنگاه اهل‏ آن را خواهى شناخت». 📚ارشاد القلوب ج2 ص296 ❕گذشته از اين، شيعه هر چند نسبت به جمعيت كل مسلمانان، در اقليّت است، ولى براى خود، جمعيت عظيمى را در جهان تشكيل مى دهند و لذا در غالب نقاط جهان حضور مؤثر دارند. علاوه بر كشورهاى ايران و عراق و آذربايجان و بحرين و لبنان كه اكثريت آنها را شيعيان تشكيل مى دهند، در تمام كشورهاى اسلامى، اقليت قابل ملاحظه اى از شيعيان وجود دارد كه براى خود مساجد، مؤسسات، مدارس و برنامه هاى فرهنگى دارند . ❕اصولًا بايد توجه كرد كه شيعه به عنوان اپوزيسيون و مخالف نظام حاكم شناخته مى شد و نظام هاى سياسى براى سركوب بلكه ريشه كن كردن آنها، به آنان لقب «روافض» داده بودند. به عنوان نمونه، سلطان محمود غزنوى پس از تسلط بر شرق خراسان، به ريشه كن كردن دو گروه، يكى شيعه و ديگرى معتزله همت گمارد، چندان كه آثار علمى و كتابخانه هاى آنان را از بين برد تا اثرى از تشيع و معتزله باقى نماند. او پيوسته اهل حديث و كراميه را تقويت مى كرد، و شيعه و معتزله را دشمن اصلى خود مى دانست. 📚یادداشت های قزوینی ، حواشی ، ج 7 ص 60 ❕صلاح الدين ايوبى، پس از خيانت به فاطميان، تصميم بر قتل عام شيعه‏ گرفت و گروه بى شمارى از آنان را كشت. 📚اعیان الشیعه ج 3 ص 30 👌در دوران حكومت عثمانى، در زمان سلطان سليم به خاطر فتواى يك فقيه حنفى به نام نوح، 000، 40 شيعه در تركيه فعلى سر بريده شدند. 📚البلاد العربیه و الدوله العثمانیه ، ص 40 ❕در دوران حكومت جزّار در لبنان، در جبل عامل حمام خون به راه افتاد و نسل كشى شيعه صورت گرفت، به گونه اى كه كتاب هاى آنان مدت ها به جاى هيزم در تنور نانوايان مى سوخت. 📚دائره المعارف اللبنانیه ، فواد البستانی ، در شرح حال ابراهیم یحیی 👌با توجه به اين كشتارهاى دسته جمعى، بقاى شيعه در جهان، آن هم با يك فرهنگ قوى و جامع و داشتن علما و دانشمندان مبرز در تمام رشته هاى اسلامى و علمى، يكى از معجزات الهى است كه در پرتو عنايتش، مظهر اسلام راستين بدون تحريف به جاى مانده و خوشبختانه روز به روز نور آن راه گروه بيشترى از انسان ها را روشن نموده و پرده هاى جهل و تعصب را از چهره تاريخ كنار مى زند. 📚راهنمای حقیقت ص 62 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.