eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
166 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
👌پاسخی به کانال معاند در مورد بیت المقدس و مطلب دیروز ما ؛ 1⃣می گوید چرا بعد از شش هفته به تحدی ما در مورد بیت المقدس و این که قدس در فلسطین است پاسخ گفتید ❗️می گوییم تحدی شما به قدری سست و بی فایده بود که وقت خود را بالاتر از آن می دانستیم که صرف آن کنیم و بخواهیم واضحات را اثبات کنیم ، ولی دیدیم که به قدری آمدی پی وی و گفتی پاسخ بده ، ما هم پاسخ گفتیم تا جیره تان قطع نشود . ❕من به جای اربابان شما بودم ، همان اندک جیره ای هم که به شما می دهند قطع می کردم چون هم تحدی ها و پرسشهایتان سست است و هم اکثر مطالبتان تکراری از سالهای گذشته است ، حیف پولی که خرج شما می شود . 2⃣ما قبل از آنکه اثبات کنیم بیت المقدس در فلسسطین اشغالی است ، فضائل بیت المقدس را از دو جنبه بیان کردیم ؛ 🔸الف ؛ بیت المقدس قبله اول مسلمین و معراج گاه پیامبر بوده است . 🔸نماز در بیت المقدس ثواب زیادی دارد . ❕معاند آمده است می گوید روایتی که در مورد قبله بودن بیت المقدس استفاده کردید ، صحیح نیست ، در حالی که روایات در مورد قبله اول بودن بیت المقدس متواتر است و در روایت متواتر ، ضعف یک سند خللی به اصل ماجرا وارد نمی کند ، جهت دیدن روایات متواتر این باب رجوع کنید ؛ 📚وسائل الشیعه ج 4 ص 297 باب 2 _ مستدرک الوسائل ج 3 ص 169 باب 2 _ بحار الانوار ج 19 ص 195 باب 9 ❕معاند در ادامه می گوید روایاتی که در فضیلت نماز خواندن در بیت المقدس نقل کردید ضعیف است در حالی که ؛ 🔸الف ؛ این روایات در کتب اربعه و سایر کتب معتبر ما آمده است و موافق قرآن در اثبات فضیلت بیت المقدس است ، چرا که قرآن بیت المقدس را سرزمین پر برکت می داند که معراج گاه پیامبر است ، بنابراین چنین روایاتی « موثوق الصدور » است که ما اطمینان به صحت آن داریم ، ما به دنبال روایت « موثوق السندی » نیستیم ، بلکه روایت « موثوق الصدوری » را حجت می دانیم ، یعنی هر روایتی که قرینه بر صحتش باشد مثلا موافق قرآن باشد یا در کتب معتبر نقل شده باشد ، یا کثرت نقل داشته باشد ، معتبر می دانیم اگر چه یک راوی آن ضعیف باشد ، روایات فضیلت بیت المقدس هم از همین سنخ است ، یعنی هم موافق قرآن است ، هم در کتب معتبر آمده است و هم کثرت نقل دارد، در ذیل در مورد روایت « موثوق الصدوری » بیشتر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2845 🔸ب ؛ این روایات در کتب اربعه ما نقل شده است که صاحبان آن تصریح کرده اند که روایاتشان معتبر است ، تصریح آنان به اعتبار روایاتشان ، از قول علمای رجالی بالاتر نباشد ، پایین تر نیست ، در ذیل بیشتر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2846 🔸ج ؛ شما می گویید این روایاتی که فضیلت بیت المقدس و ثواب نماز خواندن در آن را اثبات می کند ، ضعیف است ، ما می گوییم در موارد ثواب و اعمال مستحبی اساسا به دنبال روایت صحیح نیستیم ، چرا که در روایات متعددی آمده است که اگر از سوی اهل بیت ثوابی بر انجام عملی روایت شد ، در حالی که آن روایت دارای سند صحیح نمی باشد و ضعیف باشد انسان می تواند به قصد رجاء و مطلوبیت آن را بخواند و خداوند نیز پاداش ثواب آن عمل را به خاطر نیتش به او میدهد. 🔷امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هر کس از ما اهل بیت روایتی دریافت کرد که مشتمل بر ثواب بر انجام کار خیر بود و او نیز آن اعمال را انجام دهد خداوند به او پاداش می دهد اگر چه ما آن را نگفته باشیم» 📚ثواب الاعمال ص160 _ وسائل الشیعه ج1 ص80 🔶امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « هر کس روایتی به او مبنی بر ثواب خداوند بر انجام عملی رسید و او نیز آن عمل را به امید ثواب انجام دهد خداوند به او پاداش می دهد اگر چه حدیث و روایتی که به او رسیده نباشد» 📚بحار الانوار ج2 ص256 👌علامه می نویسد ؛ « به خاطر این روایات است که بسیاری از علمای شیعه در سنن و آداب و مستحبات و مکروهات به اخبار و مجهول استدلال می کنند » 📚بحار الانوار ج2 ص257 🔸ادامه👇
🔸ادامه👇 3⃣معاند در پست دیگری می گوید شما در مورد « مسجد الاقصی » گفتید ؛ « بيت المقدس همان قدس در فلسطين است كه مسجد الاقصى در آنجا است. بيت المقدس گفته ‏اند، چون از هر گناه و آلودگى پاك است و به كار بردن وصف «اقصى» براى اين مسجد، از آن روست كه در آن زمان، بعد از آن، مسجدى وجود نداشته است » در حالی که کتب لغت گفته اند که به بیت المقدس مسجد الاقصی می گویند چون از کعبه دور تر است ❗️ 👌پاسخ می گوییم که آنچه ما آوردیم ، تنها نقل قول از کتاب « فرهنگ اعلام جغرافیایی _ تاریخی » بود تا از جنبه جغرافیایی ثابت کنیم که بیت المقدس در فلسطین اشغالی است نه آنکه بخواهیم پیرامون معنای « مسجد الاقصی » بحث کنیم ، به عنوان امانت داری در نقل تمام کلام صاحب کتاب را آوردیم و الا ما هم تحلیل ایشان را در مورد « مسجد الاقصی » و وجه نامیده شدن آن به « اقصی » را نمی پسندیم ، بلکه معتقدیم ؛ « کلمه اقصی از ماده « قصو » است که به معنای دوری است و اگر مسجد بیت المقدس را مسجد الاقصی نامیده به این جهت است که این مسجد نسبت به محل زندگی رسول خدا و مخاطبینی که با اویند از مسجد الحرام خیلی دور است ، زیرا محل زندگی ایشان شهر مکه است که مسجد الحرام در همانجا است » 📚ترجمه تفسیر المیزان ج 13 ص 6 _ مجمع البیان ج 6 ص 612 ❕البته آنچه که در کتاب « اعلام جغرافیایی ،تاریخی » در مورد مسجد الاقصی آمد مورد تاکید برخی مفسران قرار گرفته است که چون در وراء آن مسجدی نبوده ، مسجد الاقصی دور ترین موضع عبادت برای اهالی ، محسوب می شده است ، لذا به مسجد الاقصی معروف شده است . 📚روح المعانی ج 8 ص 11 4⃣معاند در آخرین اشکالش چنین نوشته است ؛ « شاهكار آخوند در پاسخ به تحدى . ادمين كانال پرسمان دليل نامگذارى بيت المقدس را پاك بودن از گناه و آلودكى ذكر كرده است! : چه چيزى از گناه و آلودگى پاك است ؟ مگر بيت المقدس انسان يا موجود زنده است كه به گناه آلوده شود » 👌معاند توجه ندارد که مقصود از پاکی بیت المقدس از آلودگی و گناه آن است که هرکس وارد آن شود و عبادت به جا آورد ، از گناه و آلودگی پاک می شود ، چنان که ابن اثیر می نویسد ؛ « بیت المقدس نامیده شده است ، زیرا موضعی است که افراد در آن از گناهان پاک می شوند » 📚النهایه فی غریب الحدیث و الاثر ج 4 ص 24 ❕این معنا مورد تاکید علمای شیعه واقع شده است ؛ 📚شرح الکافی ، مازندرانی ، ج 6 ص 375 _ مراه العقول ، مجلسی ، ج 6 ص 56 _ مصباح کفعمی ص 318 ❕شاهد این سخن روایتی است از پیامبر گرامی که فرمود ؛ « چون سلیمان بن داود از ساختن بیت المقدس فارغ شد سه چیز از خدا درخواست کرد ، قدرت قضاوتی که با حکم الهی هماهنگ باشد ، سلطنتی که پس از وی سزاوار کسی نباشد ، و نیز پاک شدن از گناه مانند زمان تولد از مادر برای کسی که تنها به خاطر نماز ( و عبادت ) به این مسجد بیاید ( و خداوند دعای او را اجابت کرد )» 📚سنن ابن ماجه ج 1 ص 451 _ المستدرک علی الصحیحین ج 2 ص 471 5⃣ما از سه راه « لغوی » ، « جغرافیایی و تاریخی » و « روایی » ثابت کردیم که بیت المقدس در فلسطین است ، اما معاند اصلا به نقد اصل بحث ما نپرداخته که این نشان از عجز و ناتوانی اینان دارد . ❕در پایان به معاند توصیه می کنیم که از بحث مستقیم با ما پرهیز کند و غیر مستقیم مطالبش را مطرح کند و ما هم پاسخ می گوییم ، اما در برابر پاسخ ما پاسخ ندهد که اگر بدهد بیشتر رسواتر می شود و جیره اش ممکن است قطع شود و خود و خانواده از گرسنگی بمیرند❗️ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ معاند در مورد سهو پیامبر و خواب ماندن ایشان از نماز صبح را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2886
👌شبهه برده داشتن امامان علیهم السلام را در گذشته ذیل پاسخی در مورد بردگان امام کاظم علیه السلام پاسخ گفته ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2086
👌پاسخ معاند در مورد برتری مردان بر زنان در قرآن و جواز کتک زدن زنان را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1416 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2234
🤔 ❔پیامبر دین صلح و دوستی(رحمة للعالمین!) و قطع دست به خاطر دزدیدن یک عَبا! اسلامگرایان می گویند اجرای حکم قطع دست دزد٬ مشروط به تحقق شروط بسیاری است و به این راحتی لازم الاجرا نمی شود! حال آنکه میبینم پیامبر این جماعت به راحتی هرچه تمام دست سارقی را آن هم به خاطر دزدین یک عبا قطع می کند!🔻🔻🔻 : علي بن إبراهيم عن أبيه عن ابن أبي عمير عن حماد عن الحلبي عن أبي عبد الله(ع) قال سألته عن الرجل يأخذ اللص يرفعه أو يتركه؟فقال:إن صفوان بن أمية كان مضطجعا في المسجد الحرام فوضع ردائه... : حلبى گويد:از امام صادق پرسيدم:شخصى دزدى را دستگير مى‌كند او را تحويل دهد يا رهايش كند؟فرمود:صفوان بن اميه در مسجد الحرام دراز كشيده بود.او عبايش را گذاشت و در پى قضاى حاجت بيرون رفت هنگامى كه برگشت متوجه شد عبايش را دزديده‌اند.گفت:چه كسى عبايم را برده‌؟پس دنبال آن گشت و دزد را دستگير كرده به پيامبر خدا تحويل داد.پيامبر فرمود:دستش را قطع كنيد.صفوان گفت:اى پيامبر خدا! آيا دست او را به خاطر سرقت عباى من قطع مى‌كنيد؟پيامبر فرمود: آرى... 📓منبع:الكافي-ج۷-ص۲۵۱ : حسن 📓منبع:مرآة العقول-ج۲۳-ص۳۹۰ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «مرد دزد و زن دزد را به سزاى آنچه كرده‏ اند، دستشان را به عنوان كيفرى از جانب خدا ببريد و خدا عزيز و حكيم است» ( مائده 38) ❕ امام رضا عليه السلام فرمود ؛ «خداوند دزدى را حرام فرمود؛ چون اگر مباح بود موجب تباهى اموال و آدم كشى مى‏ شد و نيز به خاطر اين كه غصب اموال يكديگر، موجب كشتار و درگيرى و حسدورزى به يكديگر مى‏ شود. و همچنين موجب ترك تجارت و پيشه ‏ورى، و كسب اموال و ثروتهاى به ناحق و ناروا مى ‏گردد ... ❕علّت بريدن دست راست دزد آن است كه وى با دست راست خود با اشياء تماس دارد و اين دست، بهترين و كار آمدترين عضو بدن اوست. پس بريدن آن كيفرى براى دزد و درس عبرتى است براى ديگران تا درصدد تصرّف اموال، از راه ناروا نيايند و نيز چون بيشتر با دست راست دزدى مى ‏كنند » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 96 ❕در تفسیر نمونه نیز چنین آمده است ؛ « اگر ملاحظه مى ‏كنيم امروز دزدى فراوان است به خاطر آن است كه چنين حكمى اجراء نمى ‏شود و لذا در محيطهايى كه اين حكم اسلامى اجراء مى‏ گردد (مانند محيط عربستان سعودى كه تا سالهاى اخير اين حكم در آن اجراء مى‏ شد) امنيت فوق العاده‏ اى از نظر مالى در همه جا حكمفرما بود. 👌بسيارى از زائران خانه خدا با چشم خود چمدانها يا كيفهاى پول را در كوچه و خيابانهاى حجاز ديده ‏اند كه هيچكس جرئت دست زدن به آن را ندارد تا اينكه مامورين « اداره جمع ‏آورى گمشده‏ ها » بيايند و آن را به اداره مزبور ببرند و صاحبش بيايد و نشانه دهد و بگيرد. غالب مغازه‏ ها در شبها در و پيكرى ندارند و در عين حال كسى هم دست به سرقت نمى‏ زند. ❕جالب اينكه اين حكم اسلامى با اينكه قرنها اجراء مى‏ شد و در پناه آن مسلمانان آغاز اسلام در امنيت و رفاه مى‏ زيستند در مورد تعداد بسيار كمى از افراد كه از چند نفر تجاوز نمى‏ كرد اين حكم در طى چند قرن اجراء گرديد. ❔آيا بريدن چند دست خطا كار براى امنيت چند قرن يك ملت قيمت گزافى است كه پرداخت مى‏ شود؟ 👌 بعضى اشكال مى‏ كنند. [آيا اين حكم با احترام مسلمان منافات ندارد؟] كه اجراى اين حد در مورد سارق به خاطر يك ربع دينار منافات با آن همه احترامى كه اسلام براى جان مسلمان و حفظ او از هر گونه گزند قائل شده‏ ندارد، تا آنجا كه ديه بريدن چهار انگشت يك انسان مبلغ گزافى تعيين شده است. ❕اتفاقا همين سؤال- به طورى كه از بعضى از تواريخ بر مى ‏آيد- از عالم بزرگ اسلام، علم الهدى مرحوم سيد مرتضى، در حدود يكهزار سال قبل شد، سؤال كننده موضوع سؤال خود را طى شعرى به شرح ذيل مطرح كرد ؛ « يد بخمس مئين عسجد وديت ما بالها قطعت فى ربع دينار؟ ❕يعنى دستى كه ديه آن پانصد دينار است چرا به خاطر يك ربع دينار بريده مى ‏شود؟ 👌 سيد مرتضى در جواب او اين شعر را سرود ؛ عز الامانة اغلاها و ارخصها ذل الخيانة فافهم حكمة البارئ‏ ❕يعنى عزت امانت آن دست را گرانقيمت كرد و ذلت خيانت بهاى آن را پائين آورد، فلسفه حكم خدا را بدان » 📚تفسیر نمونه ج 4 ص 378 🔸👇
🔸ادامه👇 👌در روایت مورد استناد معاند هم آمده است که عبای صفوان بن امیه از مسجد به سرقت رفت ، او سارق را پیدا کرد و به نزد پیامبر آورد و دو شاهد بر دزدی او اقامه کرد ، پیامبر حکم به قطع دست سارق کرد ؛ 📚الکافی ج 7 ص 251 ❕یکی از شروط برای قطع دست دزد آن است که مال از حرز دزدیده شود ، و سارق حرز و محل نگه داری را بشکند و مال را بردارد ، چنان که از امام باقر يا امام صادق عليهما السلام نقل است که فرمود ؛ « فقط دست دزدى قطع مى ‏شود كه از طريق سوراخ كردن ديوار يا شكستن قفل وارد خانه‏ اى شود. » 📚میزان الحکمه ج 5 ص 510 ❕اینکه پیامبر در جریان فوق حکم به قطع دست سارق کرد ، از این جهت بوده که عبای مذکور از حرز سرقت شده بود ، یعنی صفوان وقتی برای قضاء حاجت به بیرون مسجد می رود ، عباء را در صندوقچه ای مثلا می گذارد و مخفی می کند که سارق از پی او حرز را می شکند و عباء را به سرقت می برد چنان که شیخ حر عاملی به این نکته تصریح می کند ؛ « الظَّاهِرُ أَنَّ مُرَادَهُ أَنَّ صَفْوَانَ كَانَ قَدْ أَخْفَى الرِّدَاءَ وَ أَحْرَزَهُ وَ لَمْ يَتْرُكْهُ ظَاهِراً فِي الْمَسْجِدِ » 📚وسائل الشیعه ج 28 ص 277 👌و متاعی هم كه سرقت شده بايد حد اقل يك ربع دينار باشد ، دينار هم عبارت است از يك مثقال شرعى طلاى مسكوك و مثقال شرعى معادل 18 نخود يعنى 4/ 3 مثقال معمولى است. ❕چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ « دست سارق فقط در [دزدى‏] يك چهارم دينار به بالا قطع مى ‏شود. » 📚میزان الحکمه ج 5 ص 291 ❕بنابراین عبای مذکور هم عبای گران قیمتی به قیمت یک ربع دینار به قیمت آن زمان بوده و از حرز هم سرقت شده است ، لذا پیامبر گرامی حکم به قطع دست سارق دادند ، فلسفه این حکم هم در بالا گذشت که خاصیت بازدارندگی آن است ، جهت آگاهی بیشتر از فلسفه این حکم و شرایط اجرای آن ، پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3208 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
‍ ‍ ❕معاند اشکال کرده است که اگر طبق مبنای شما روایاتی که در کتب معتبرتان آمده نیازی به بررسی سندی ندارد ، چگونه خودتان در پاسخ های متعددی برخی از این روایات را ضعیف دانسته اید ❕ 👌ما پاسخ را در گذشته دادیم که اگر چه معتقدیم روایاتی که در کتب معتبر آمده است موثوق الصدور است و قرینه بر صحت آن داریم چرا که موافق قرآن بوده و تعدد نقل دارد و بزرگان علماء تصریح به اعتبار روایاتی که نقل می کنند کرده اند و تصریحات آنان از اقوال علمای رجالی بالاتر نباشد ، پایین تر نیست ، اما با این وجود در مواردی ممکن است این علماء اشتباه کنند و یک روایت ضعیف را معتبر بپندارند ، در چنین مواردی ، ما روایتی را که بر خلاف روایات متعدد و متواتر ائمه است و همخوانی با قرآن نیز ندارد ، قبول نمی کنیم چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕« یا راوی می گوید از امام باقر عليه السلام پرسيدم ؛دو خبر يا حديث متعارض از شما نقل مى‏ شود.كدام‏يك را بپذيريم؟ فرمود: آن را كه بين اصحاب تو مشهور است و شاذّ نادر را رها كن » 📚بحار الانوار ج 2 ص 246 ❕ در چنین مواردی به سراغ بررسی سندی می رویم که روایتی با قرآن همخوانی نداشته باشد و خلاف روایات متعددی باشد که از ائمه علیهم السلام نقل شده است و در همان گذشته که پیرامون « روایات موثوق الصدوری » بحث میکردیم ، متذکر این نکته شدیم که می توانید در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2845
👌پاسخ وهابی در مورد آیه مودت و شان نزول و مفهوم آن ، طبق روایات اهل سنت را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2887
👌پاسخ وهابی در مورد نماز خواندن پیامبر و این که ایشان با دست باز نماز میخواندند یا بسته را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/598
🤔 ❕اعتراف علماى بزرگ اسلام به ایجاد تغییر و تحريف در قرآن شیخ مفید از بزرگترين علماى شيعه در قرن پنجم در كتاب اوائل المقالات ميگويد: واتفقوا على أن أئمة الضلال خالفوا في كثير من تأليف القرآن. : و متفق‌القول هستیم که ائمه گمراه(شوراى عثمان) -در زمان تالیف قرآن مرتكب تخلف(تغییر و تحريف) زيادى در آن شدند. : اوائل المقالات، شیخ مفید، ص۴۶ حالا دوباره فلان ملا بهانه ميكند و ميگويد منظورش تغيير و تحريف كلمات نبوده بلكه تغيير در نوشتن كلمات يا تغيير در نقش جلد قرآن بوده است ❗️ 💠💠 👌عقیده روشن و واضح شیخ مفید ( ره ) بر عدم تحریف قرآن بوده است . ❕ایشان می گویند ؛ « بعضى از شيعيان گفته‏ اند كه از قرآن هيچ كلمه يا آيه يا سوره ‏اى كم نشده، ليكن آن چه در مصحف على عليه السلام به عنوان تأويل و تفسير معانى آيات طبق حقيقت نزول آنها بوده، حذف شده است، آنها هر چند از كلام ‏اللَّه كه قرآن و معجزه الهى است نبوده، ليكن حقايقى ثابت و نازل شده بود و گاهى به تأويل قرآن هم قرآن گفته مى ‏شود. به نظر من اين سخن شبيه‏ تر به حق است از حرف كسى كه مدّعى كاهش كلماتى از خود قرآن است نه تأويل آن. و به اين نظر تمايل دارم » 📚اوائل المقالات ص 81 ❕نيز در جوابِ «مسائل سرويّه» در پاسخ كسانى كه براى تحريف، استناد به رواياتى كرده ‏اند كه برخى كلمات را به گونه ديگر نقل كرده است، مثلًا به جاى «كُنتم خير أمّةٍ»، «خير أئمّةٍ» نقل كرده و به جاى «جَعَلْناكُمْ امَّة وسطاً»، «أئمّةً وَسطاً» نقل كرده، مى‏ گويد ؛ « اين‏ها خبر واحد است و صحّت آنها ثابت نيست، از اين رو در باره آنها توقف مى ‏كنيم و از آن چه در قرآن موجود است دست نمى‏ كشيم‏ » 📚مجموعه الرسائل ، شیخ مفید ص 366 ❕همینطور اگر بخواهیم عقیده شیخ مفید را درباره قرآن بدانیم ، باید به کتاب تصحیح الاعتقاد ایشان رجوع کنیم ، شیخ در این کتاب در مقام بیان اعتقادات امامیه ، نظر استادش ، شیخ صدوق را بر سلامت قرآن از تحریف پذیرفته ، بدون آنکه بر آن تعلیفه یا مناقشه ای داشته باشد . 📚تصحیح الاعتقادات ، تحقیق حسین درگاهی ، ص 123 ❕کلام شیخ صدوق که مورد قبول شیخ مفید هم واقع شده است ، چنین است ؛ « اعتقاد ما در شأن قرآن چنان است كه آن كلام خدا و وحى او فرو فرستنده او و سخن او و كتاب او است و اينكه باطل وارد قرآن نميشود نه از پيش و نه از پس، و اينكه آن داستانهاى حق است و سخن قطع است و شوخى و افسانه نيست و حقت عالى احداث نماينده و نازل‏ كننده و پروردگار حفظ كننده قرآن است. ❕ اعتقاد ما اين است كه قرآنى را كه خدا نازل ساخته بر محمّد ، همين است كه در ميان مردم دو جلد است و اين همين است كه در دست مردم است و زياده بر اين نيست‏ » 📚اعتقادات الامامیه ص 83 _ 84 ❕حال بررسی کلام معاند در نسبت تحریف به شیخ مفید ؛ 👌شیخ مفید می نویسد ؛ « امامیه اتفاق دارند که ائمه ضلال در هنگام تالیف قرآن در بسیاری از موارد مخالفت و تخلف کردند و از تنزیل و سنت پیامبر عدول کردند » 📚اوائل المقالات ص 46 ❕شیخ مفید در این کلام ، مخالفت عثمان و گروهش را با تنزیل قرآن مطرح می کند که آنان مطابق با تنزیل و سنت پیامبر ، قرآن را تالیف و جمع آوری نکردند و آیات را به حسب نزول و تنزیل ، جمع آوری نکرده اند که مثلا آیات مکی قبل آیات مدنی یا آیات ناسخه قبل آیات منسوخه باشد ، نه آنکه آیاتی از قرآن را کم و زیاد کرده باشند ، ایشان در توضیح کلام خویش می گوید ؛ « تأليف آيات قرآن، طبق نزول وحى نيست و شاهد آن هم خود قرآن است كه در آن آيه ‏اى كه بايد متأخر باشد، متقدم آمده و بالعكس؛ و هر كس ناسخ و منسوخ، مكى و مدنى [از آيات‏] را بشناسد در اين مطلب ترديد نمى‏ كند » 📚اوائل المقالات ص 82 👌اين تمام عبارت شيخ مفيد است. آيا مراد از دگرگون ساختن «تأليف» آيات، تحريف آيات مى‏ باشد؟ اگر كسى بگويد تأليف آيات قرآن بر طبق وحى نيست، وى در زمره ‏ تحريف‏ گرايان قرار مى‏ گيرد؟ 🔸ادامه 👇