🔸ادامه 👇
👌حال روایت مشهور به روایت فضه ، شرح واقعه را روشن تر بیان می کند ، در فرازی از آن روایت آمده است ؛
« بزرگان اهل مدينه اجتماع كردند و به حضور امير المؤمنين على عليه السّلام آمدند و گفتند: اى ابو الحسن! فاطمه شب و روز گريه مى كند، هيچ كدام از ما شب در رختخواب به خواب نمى رويم، در حالى كه روزها به علّت مشغله و طلب معاش قرار و آرام نداريم، ما از تو تقاضا مى كنيم كه فاطمه يا شب گريه كند و يا روز. حضرت امير فرمود: مانعى ندارد. على عليه السّلام اين موضوع را با فاطمه عليها السّلام در ميان نهاد ولى متوجّه شد كه آن حضرت از گريه ساكت نمى شود و تسليت گفتن براى او ثمرى ندارد. در اين حال فاطمه عليها السّلام گفت: اى ابو الحسن! من چندان مكثى در ميان اين مردم نخواهم كرد و به زودى از ميان اين مردم مى روم، على جان به خداوند سوگند من شب و روز از گريه آرام نخواهم گرفت تا اينكه به پدرم ملحق شوم. حضرت امير فرمود: باشد، هر طور كه ميل دارى انجام بده.
👈على عليه السّلام بعد از آن، اطاقى خارج از شهر مدينه براى فاطمه ساخت كه آن را بيت الاحزان مى گفتند. 👉 به هنگام صبح فاطمه حسن و حسين عليهم السّلام را بر مى داشت و به بقيع مى رفت و همچنان تا شب مشغول گريه بود. و چون شب فرا مى رسيد علی مى آمد و فاطمه را به منزل باز مى گردانيد. »
📚بحار الانوار ج 43 ص 177
❕این فراز از روایت مذکور ، موافق با روایاتی است که در ابتدای کلام ذکر شد ، و موید تاریخی نیز دارد ، لذا روایات آغازین بحث و تاییدات تاریخی که در ادامه بیان کنیم ، قرینه بر صحت این فراز است ، اگر چه اصل روایتی که این فراز در آن قرار دارد ، سند صحیحی ندارد و مضامینی در آن است که قابل پذیرش و قبول نیست ، و علامه مجلسی در مورد این روایت می نویسد ؛
«در بعضى از كتابها روايتى در باره وفات حضرت فاطمه عليها السّلام يافتم كه دوست دارم آن را بنويسم، گر چه از كتاب مورد اعتمادى نيست »
📚بحار الانوار ج 43 ص 174
❕بنابراین ، هیچ مانعی نیست که این فراز روایت ، صحیح باشد ، ( چون موید بر صحت دارد ) ، اما سایر فرازهای آن در طول زمانها ، دچار جعل و تحریفاتی شده باشد و نتوان به تمام آنچه در این روایت آمده است اعتماد کرد .
❕تاییدات تاریخی این روایت ، تصریح مورخان در طول زمانهای مختلف است که به وجود محلی به عنوان ؛ « بیت الاحزان » که منسوب به فاطمه س ، بوده است تصریح کرده است . ما در اینجا و برای اثبات صحت این گفته خود ، تحقیقی را که مرحوم محقق نجمی ، در این رابطه صورت داده است را به صورت خلاصه یاد آور می شویم .
1⃣ابن شبه در كتاب خود، آنجا كه آثار و قبور بقيع موجود در زمان خودش را معرفي ميكند، چنين مينويسد ؛
«شخص موثق و مورد اعتمادي بر من نقل نمود مسجدي كه در طرف شرقي آن به جنازه اطفال نماز خوانده ميشود، در اصل خيمه اي بوده براي زن سياهي بنام «رقيه» كه به دستور حسين ابن علي در آنجا مينشست تا از قبر فاطمه مراقبت كند زيرا قبر فاطمه را كسي بجز همان زن نمي شناخت »
📚تاریخ المدینه ج 1 ص 106
❕از اين گفتارِ ابن شبه كه مشهود و مسموع خود را در مورد بيت الاحزان نقل نموده است، دو مطلب زير به وضوح به دست ميآيد ؛
🔸الف ؛ بيت الاحزان در دوران حسين بن علي ع يعني تا سال ۶۱ هجري، مانند حال حيات حضرت زهرا بصورت خيمه و چادر و محلي بوده است مشخص و معين و حسين بن علی بر حفظ آن عنايت و اهتمام داشته؛ بطوري كه يكي از بانوان و ارادتمندان حضرت زهرا را مأموريت داده است، در اين بيت و خيمه كه يادآورِ دورانِ حساس زندگي مادر بزرگوارش بوده، اقامت نموده و از آنجا حراست و نگهباني كند و لابد براساس همين ديد و اهتمام و به پيروي از روش آن حضرت، افرادي از اهل بيتِ عصمت پس از آن حضرت نيز همين روش را ادامه داده و خيمه را به ساختمان مبدل نموده اند.
🔸ب ؛ بيت الاحزان پس از اين دوران و در اواخر قرن دوم و اوائل قرن سوم، داراي ساختمان بوده كه ابن شبه را وادار نموده است كم و كيف و انگيزه بوجود آمدن اين ساختمان را از افراد خبير و مطلع جويا شود و يكي از افراد مطلع و مورد وثوق نيز تا آنجا كه در اين مورد اطلاع داشته با وي در ميان گذاشته است و سابقه آنجا را كه زماني بصورت خيمه بوده، بازگو نموده است و ليكن اين خيمه دقيقاً در چه تاريخي و به وسيله چه كسي به ساختمان تبديل شده، معلوم نيست.
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕و اما مطلب ديگري كه در ذيل اين گفتار آمده است كه ؛ اقامت آن زن در ميان بيت الاحزان براي حفظ و مراقبت قبر حضرت زهرا بوده است، تحليلي است از سوي خودِ وي و توجيهي است متناقض و غير قابل قبول؛ زيرا ؛
👌 اولاً خودِ ابن شبه در اين كتاب، مانند عده ديگر از مورخان ميگويد كه علي بن ابي طالب پيكر مطهر حضرت زهرا را شبانه و در داخل منزل خود دفن نمود بنابراين، مراقبت از قبر آن حضرت در بقيع مفهومي ندارد.
👌 و ثانياً اگر قبر آن حضرت در بقيع واقع بوده و كسي بجز «رقيه» آن را نمي شناخته، باز هم مراقبت از قبرِ مجهول، معنا و مفهومي ندارد.
❕به هرحال با توجه به شرايط خاص و حساس آن روز، ابهام در پاسداري از بيت الاحزان و توجيهات مختلف در اقامت يك زن در داخل آن، مستبعد نيست.
2⃣فتواي امام غزالي بر استحباب خواندن نماز در بيت الاحزان ؛
👌امام ابومحمد غزالي كه يكي شخصيتهاي معروف و از علما و دانشمندان اهل سنت است، در ضمن بيان وظايف زايران مدينه منوره و كساني كه به زيارت بقيع مشرف ميشوند ميگويد ؛ «مستحب است كه زائران، هر روز صبح، پس از زيارت قبر حضرت رسول در بقيع حضور بهم رسانند و قبور پيشوايان ديني و صحابه را كه در آنجا مدفون هستند زيارت كنند». سپس ميگويد: «و مستحب است در مسجد فاطمه (عليها السلام) نيز نماز بخوانند». (و يُستحب أن يخرج كل يوم الي البقيع بعدالسلام علي رسول الله... و يصلي في مسجد فاطمة رضي الله عنها)
📚احياء علوم الدين، ج 1 ص 260
3⃣ابن جبير، جهانگرد و دانشمند معروف اسلامي ؛
👌سومين كسي كه بيت الأحزان را از نزديك زيارت و درباره آن سخن گفته است،
جهانگرد معروف اسلامي ابوالحسين احمد بن جبير اندلسي است. او كه در ماه محرم سال ۵۸۰ ه. ق. وارد مدينه شده و بقيع را زيارت نموده است، ميگويد: «و در كنار قبه عباسيه، خانه اي قرار گرفته است كه به فاطمه دختر رسول خدا منتسب ميباشد، ميگويند اين همان خانه ايست كه فاطمه زهرا به آنجا ميآمد و در آنجا اقامت و حزن و اندوه خود را در مرگ پدر بزرگوارش ابراز مينمود»
📚رحله ابن جبير چاپ ليدن، صفحه ۱۹۶ و چاپ دارالكتب اللبناني ص۱۴۴.
4⃣سمهودی می گوید ؛
«مشهور در بيت الاحزان، همان محلي است كه به مسجد فاطمه معروف و در طرف قبله حرم (امام) حسن و (جناب) عباس واقع گرديده است. » «و به عقيده من، اين بيت الأحزان در محل همان بيت و مسكني است كه علي بن ابي طالب (عليه السلام) آن را در بقيع آماده ساخته بود». و اضافه ميكند كه فعلاً در ميان آن، شكل چند قبر نيز موجود است. »
📚وفاءالوفا، ج 3، ص 918
🔸ادامه 👇
5⃣يكي از جهانگردانِ غربي كه به مكه و مدينه مسافرت نموده و در سياحتنامه خود از آثار و ابنيه حجاز و از اخلاق و رسوم مسلمانان در موسم حج و از جزئيات زندگي مردم حجاز سخن گفته است. از جمله حرمها و گنبدها و بارگاههاي موجود در بقيع را معرفي و با قلم خود ترسيم و تصوير نموده است. «سِر ريچارد بورتون» جهانگرد انگليسي است كه در سال ۱۸۵۳ ميلادي تقريباً ۱۳۹ سال قبل بقيع را از نزديك مشاهده نموده و در باره بيت الأحزان چنين گفته است ؛
«در بقيع مسجد كوچكي است كه در سمت جنوبي گنبد عباس بن عبدالمطلب واقع گرديده و اين مكان را بيت الأحزان نيز مينامند؛ زيرا فاطمه زهرا آخرين روزهاي عمر خويش را در اين محل بسر ميبرد و براي از دست دادن پدر عزيزش نوحه سرايي مينمود. »
📚موسوعه العتبات المقدسه ج 3 ص 285
❕مطالبي كه از آقاي بورتون نقل شد، دليل روشني بر مشخص بودن ساختمان بيت الأحزان در زمان وي و اشتهار وجه تسميه و انگيزه ايجاد آن ميباشد كه يك جهانگرد انگليسي و غيرمسلمان در اندك زمان و با مختصر تماس با مسلمانان توانسته است همه اين مطالب را همانگونه كه در منابع محكم تاريخي و حديثي آمده است، دريافت و در سياحتنامه خود منعكس نمايد.
6⃣فرهاد ميرزا معتمدالسلطنه متوفاي ۱۳۰۵ ه در ميان شاهزادگان قاجار، از نظر علمي داراي شخصيت بارزي است كه از وي شش جلد كتاب، در فنون مختلف به جاي مانده از جمله آنها «قمقام ذخار» در مقتل و «هداية السبيل» كه سفرنامه حجِ اوست و هر دو كتاب در موضوع خود در زبان فارسي از بهترين كتابها به شمار ميرود.
❕فرهاد ميرزا معتمدالسلطنه كه در ۱۸ ذيقعده ۱۲۹۲ ه به زيارت بقيع نائل گرديده، پس از بيان زيارت حرم، ائمه بقيع و نثار فاتحه بر قبور علما كه در كنار اين حرم مطهر واقع بودند، ميگويد: «از آنجا به بيت الأحزان رفتم و از آنجا به زيارت حليمه سعديه... »
📚هداية السبيل چاپ مطبوعاتي علمي تهران، ص ۱۴۱.
7⃣ابراهيم رفعت پاشا نويسنده و اميرالحاج مصري است كه براي آخرين بار در سال ۱۳۲۵ه بقيع را زيارت كرده و مشاهدات خود را در باره بيت الأحزان چنين نقل ميكند ؛
«در بقيع، گنبد ديگري نيز وجود دارد كه «قبة الحزن» ناميده ميشود و ميگويند كه اين گنبد در روي همان محل ساخته شده است كه فاطمه پس از رسول خدا بدانجا ميآمده و حزن و اندوه خود را ابراز مينموده است»، سپس ميگويد «در بقيع گنبدهاي زيادي بود كه وهابيها از بين برده اند. »
📚مرات الحرمین ج 1 ص 426
8⃣ حاج سيد احمد هدايتي ؛
❕يكي ديگر از كساني كه در آستانه تخريب بيت الأحزان و پنج سال قبل از اين حادثه تأسف بار، بيت الأحزان را زيارت و در سفرنامه خود به نام «خاطرات مكه» منعكس نموده است، مرحوم حاج سيد احمد هدايتي يكي از سادات مكرم و از اولاد محترم رسول اكرم است كه وي ضمن بيان موارد و نقاط مختلفي كه حضرت زهرا (عليها السلام) را زيارت نموده است، ميگويد: «پنجم در بيت الأحزان كه در قبرستان بقيع واقع است. »
📚خاطرات مكه چاپخانه حيدري تهران، ص 129
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
9⃣مرحوم علامه، سيد عبدالحسين شرف الدين، سومين كسي است كه بيت الأحزان را پنج سال قبل از تخريب، زيارت و به تناسب بحثي در كتاب خود «النص و الاجتهاد» به اين مطلب تصريح نموده است كه گفتار او را بعنوان «ختامه مسك» ميآوريم ؛
«... سپس علي بن ابي طالب در بقيع محلي را آماده ساخت كه فاطمه زهرا براي گريه كردن، بدانجا ميآمد و بيت الأحزان ناميده ميشد و شيعيان در طول تاريخ اين بيت را همانند مشاهد و حرمهاي مقدس زيارت مينمودند تا اينكه در اين ايام كه سال ۱۳۴۴ه است، ملك عبدالعزيز بر سرزمين حجاز مسلط و با دستور وي بر اساس پيروي اش از وهابيگري، منهدم گرديد و در سال ۱۳۳۹ هجري كه خداوند توفيق سفر حج و زيارتِ پيامبر و مشاهد اهل بيتش در بقيع را بر من عنايت فرمود، بيت الاحزان را زيارت كردم. »
📚النص و الاجتهاد ، با تحقیق ابو مجتبی ص 302
🔟 جناب شيخ عمراوي ؛ ايشان بزرگترين عالم و شيخ الشيعه در مدينه منوره است كه بيت الأحزان را قبل از تخريب مشاهده كرده است اينجانب در طول سي سال مكرر به زيارت ايشان نائل گشتهام و آخرين بار در شب اول و شب پنجم ماه مبارك رمضان ۱۳۲۶ قمري بعد از نماز مغرب و عشا در منزلشان به زيارتشان كه در حال پيري و داراي ۹۷ سال بودند شرفياب شدم در ضمن مطالب جالب درباره بيت الأحزان فرمودند من ۸ يا ۹ ساله بودم و مكرر به همراه مادرم ضمن زيارت بقيع وارد بيت الأحزان هم ميشديم و اضافه نمودند كه بيت الأحزان داراي گنبد و فرش بود و مساحت آن به ۸ و ۹ متر ميرسيد و بشكل دايره اي بود و در چند قدمي جنوب غربي حرم ائمه بقيع واقع شده بود. »
❕و اينك مطالب گذشته را به صورت چند نكته خلاصه و نتيجه گيري ميكنيم ؛
1⃣ بيت الأحزان، از دوران حيات حضرت زهرا (عليها السلام) تا سال ۱۳۴۴ ه، محلي بوده است مشخص و معين كه شيعيان با پيروي از روش حسين بن علي (عليه السلام) در طول تاريخ به اين بيت اهميت خاصي قائل بوده و آنجا را همانند ساير مشاهد و حرمها زيارت و در آنجا به نماز و عبادت ميپرداختند و حتي امام غزالي از علماي اهل سنت نيز به نماز خواندن در اين محل توصيه نموده است.
2⃣ بيت الأحزان در زمان حسين بن علي (عليه السلام) داراي چادر و خيمه بوده و سپس به ساختمان مبدل گرديده است كه هنگام تخريب داراي گنبد بوده است.
3⃣ بيت الأحزان در اصطلاح عامه، گاهي به «مسجد فاطمه» و گاهي با هر دو نام و گاهي نيز به «قبة الحزن» ناميده شده و طبعاً نويسندگان نيز از هر سه نام مصطلح، استفاده نموده اند، ولي آنچه مسلم است بيت الأحزان هيچگاه بعنوان يك مسجد واقعي شناخته نشده است و وجود چند قبر در داخل آن كه سمهودي اشاره نموده، دليل و مؤيد اين معنا است. مؤيد ديگر اينكه: در تأليفات مدينه شناسان، مانند «اخبار مدينه» ابن نجار، متوفاي۶۴۳ه، و «وفاءالوفا»ي سمهودي متوفاي ۹۱۱ ه، و «عمدة الاخبار» احمد بن عبدالحميد عباسي، متوفاي قرن دهم هجري كه همه مساجد موجود در داخل و خارج مدينه را معرفي نموده اند، در داخل بقيع از مسجدي به نام مسجد فاطمه ذكري به ميان نيامده است.
📚 تاریخ حرم ائمه بقیع ، اثر محقق ارجمند ، محمد صادق نجمی ص 174 به بعد
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#بیت_الاحزان_فاطمه_پاسخ_به_برخی_یاوه_گویی_ها 🤔#پرسش ❔اخیرا کلیپی از یک روحانی به نام یوسفی منتشر ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌پاسخ و جوابیه ما در مورد بیت الاحزان ، ( که طولانی شد و ممکن است برای برخی از دوستان ملال آور شود ) ، در پاسخ به سخنان سخنران کلیپ فوق است که خودش را یوسفی معرفی می کند ( یوسفی غروی ) ، و با توهین کردن به بزرگانی چون علامه مجلسی و شیخ عباس قمی و استاد بزرگوار ما ، علامه مکارم شیرازی ، شبهاتی پیرامون بیت الاحزان فاطمه سلام الله علیها مطرح می کند و می گوید من صدایم را بلند می کنم تا شاید کسی پیدا شود که پاسخ مرا بدهد .
❕❕ما هم پاسخ را طولانی کردیم تا مریدانش برایش بفرستند و دیگر ندای « هل من مبارز » سر ندهد و قدری تحقیقاتش را بیشتر کند و به دو خط کتابی که خوانده است مغرور نشود .
#رعد_و_برق_به_امر_علی_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔ قطرهای از خرافات اسلام
« آخوند نخبه حوزه علمیه میگوید رعد و برق به فرمان علی صورت میگیرد! »
✍ ناگفته نماند که این قسم مزخرفات در معتبرترین کتب اسلام آمده و اینطور نیست که این آخوند از خودش روایت جعل کرده باشد! ملاحظه کنید:
#متن_روایت: از سماعة بن مهران روایت شده است: روزی در خدمت امام صادق بودم که آسمان رعد و برق زد. امام صادق گفت: این رعد و برق به دستور صاحب شما صورت گرفت. پرسیدم: صاحب ما کیست؟ فرمود: امام علی!
📚منابع:
۱- الاختصاص شيخ المفيد ج۱ ص۳۲۷
۲- بحار الأنوار علامه مجلسی ج۲۷ ص۳۳
۳- مدينة معاجز الأئمة ج۱ ص۵۴۵
💠#پاسخ💠
👌دانشمندان امروز معتقدند كه جرقّه زدن آسمان از اينجا به وجود مى آيد كه دو قطعه ابر با بارهاى الكتريكى مختلف ؛ (يكى مثبت و ديگرى منفى)، به هم نزديك مى شوند، و درست مانند نزديك شدن سر دو سيم برق جرقّه مى زنند.
❕از آنجا كه قطعه هاى ابر، بار الكتريكى عظيمى دارند جرقّه آن هم عظيم است؛ و مى دانيم هر جرقّه اى صدايى دارد، و طبعاً هر قدر جرقّه بزرگتر باشد صداى آن هم عظيمتر است. به همين دليل صداى مهيب اين جرقّه آسمانى گاهى به قدرى شديد است كه تمام ساختمانها را مى لرزاند و همانند بمبهاى عظيم صدا مى كند.
❕ولى برقها هميشه در ميان دو قطعه ابر ظاهر نمى شوند كه از دسترس انسانها دور و بى خطر باشند؛ بلكه گاهى ابرهايى كه داراى الكتريسته مثبت هستند به زمين نزديك مى شوند، و چون زمين داراى الكتريسته منفى است جرقّه ميان زمين و ابر ايجاد مى شود. اين جرقّه عظيم كه صاعقه نام دارد بسيار خطرناك است؛ هم لرزه شديدى در آن منطقه ايجاد مى كند، و هم حرارت فوق العاده زياد كه به هر چيز اصابت كند آن را خاكستر مى كند.
📚پیام قرآن ، ج 2 ص 264
❕این سبب ظاهری رعد و برق توسط خداوند و به وسیله فرمانبرداران او یعنی فرشتگان مدیریت می شود و خداوند است که اسباب را به وجود می آورد و مسبب الاسباب است ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« خداوند ابا دارد از این که پدیده ها بدون دخالت علتشان بوجود آید»
📚الکافی ج 1 ص 183
❕در این میان فرشتگان کارگزاران امر خداوند هستند ، و فرامین مسبب الاسباب را در عالم اجرایی می کنند ، چنان که خداوند در وصف آنان می فرماید ؛
« ( سوگند به فرشتگانی که ) امور را تدبیر می کنند » ( نازعات 5)
❕بر همین اساس ، علی علیه السلام فرمود ؛
« گروهى از فرشتگان در درون ابرهاى پر آب و بر فراز كوههاى عظيم و مرتفع و در پوشش تاريكى هاى شديد قرار دارند و گروهى ديگر از آنها قدمهايشان تا قعر زمين پايين رفته و (قامت آنها) همچون پرچمهاى سفيدى دل هوا را شكافته و در زير آن بادهايى است كه با سرعت و نظم حركت مى كند و آنها را در مرزهاى معيّنى نگه مى دارد »
📚نهج البلاغه خطبه 91
❕در همین راستا ابو بصیر از امام صادق علیه السلام پرسید رعد چیست ؟ فرمود چون مردی که شتر دار است و آنها را براند . سوال کرد برق چیست فرمود تازیانه های فرشته ها است که ابر را می زنند و به آنجا که خدا می خواهد میرانندش »
📚تفسیر العیاشی ج 2 ص 207 _ بحار الانوار ج 56 ص 379
👌این تعبیر اشاره به تدبیر عالم و خصوصا رعد و برق و نزول باران توسط فرشتگان مامور امر خداوند است .
❕بنابراین اسباب ظاهری رعد و برق ، توسط خداوند و فرشتگان ایجاد شده است ، به این ترتیب ما نه تنها قانون علیت را انکار نمی کنیم بلکه جهان طبیعت و علل و اسباب آنها را خواسته و فعل خدا می شمریم ، و تاثیری که اسباب طبیعی دارند به اذن الهی و با وساطت فرشتگان صورت می گیرد و اگر در روایت آمده است که صاعقه و رعد و برق به تاثیر فرشتگان است ، این تاثیر از طریق اسباب و علل طبیعی صورت می گیرد که امروزه علم آن را کشف کرده است .
❕فرشتگانی هم که ماموران امر الهی هستند ، به دستور الهی ، امام و حجت خداوند را در جریان ماموریت خود قرار می دهند و آنان تحت اذن امام علیه السلام ، وظائف خود را اجرایی می کنند ، چنان که امام کاظم علیه السلام فرمود ؛
« هیچ فرشته ای نیست جز این که خداوند او را برای کاری نازل می کند ، ابتدا خدمت امام می رسد و آن کار را بر او عرضه می کند »
📚الکافی ج 1 ص 394
❕این مضمون در روایات متعدد دیگری نیز تاکید شده است ؛
📚بحار الانوار ج 26 ص 351 باب 9
👌بنابراین اگر روایت مورد استناد معاند می گوید که رعد و برق از امر « صاحب شما » یعنی امیر مومنان ع است ؛
📚الاختصاص ص 327
❕از این جهت است که فرشتگان با اذن امام علیه السلام وظیفه خود در رعد و برق را به سرانجام می رسانند و گفتیم که این سخن با سبب ظاهری داشتن رعد و برق هیچ تضادی ندارد ، بلکه تایید کننده اسباب ظاهری نیز است .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#پاسخی_به_دو_مولوی_دروغگو_و_مفتخور_در_زاهدان_و_خاش
👌مولوی عبدالحمید در خطبه های نماز جمعه این هفته زاهدان ، شبهات پوسیده ای در مورد شهادت فاطمه سلام الله علیها مطرح کرده است ؛
1⃣می گوید صحابه ای که فاتح بودند و در بدر و احد جنگیدند ، نمی توانستند تحمل کنند که فاطمه جسارت شود و آنان دفاع نکنند ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2337
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2401
2⃣می گوید علی ع شیر خدا و فاتح خیبر بود ، چگونه ممکن است از فاطمه دفاع نکند ، در این رابطه پاسخهای ذیل را بخوانید ؛
💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2309
💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2310
3⃣او طرح مسائل شهادت فاطمه س را خلاف وحدت می داند ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3363
4⃣او مدعی شده است که ابوبکر و عمر ، فاطمه س را محبوب خود میدانستند ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛
💠 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3324
5⃣مولوی امام جمعه خاش هم مدعی شده بود که ابوبکر بر بالین فاطمه س نماز خوانده است و فاطمه از ابوبکر راضی بوده است که در ذیل پاسخ او را نیز داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2398
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2952
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#بهره_انسان_از_خلقت_دایناسورها_و_آبزیان
🤔#پرسش
❔خداوند تمامى موجودات را براى بهره مندى انسانها آفريده است 😂
طبق ادعاى مضحك قرآن و الله موهوم، تمامى موجودات زنده براى خدمت و بهره مندى به انسان بوجود آمده اند!! عجب
پس دايناسورها كه ميليونها سال پيش بر روى زمين وجود داشتند براى چى خلق شده بودند؟
موجودات ناشناخته زير اقيانوسها براى چه خدمتى به انسان ساختن شده اند؟
پس فهميديم كه الله در قرآن يك ادعاى احمقانه كرده كه با واقعيت موجود در تناقض محض ميباشد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ما در پاسخی یاد آور شدیم که خداوند ، آنچه در عالم طبیعت است را برای منفعت و بهره مندی انسان آفریده است ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2519
❕ملحد به مطلب ما اشکال کرده است که اگر چنین است ، پس دایناسورها و خلقت آنها چه نفعی برای انسان داشته است ❗️یا موجودات ناشناخته اعماق دریاها ، چه فائده ای برای انسان دارند ❕❕ به او پاسخ می دهیم ؛
1⃣به فرض که ما امروز نمی دانیم که موجودات فوق الذکر چه منفعتی برای انسان داشته اند ، این دلیل می شود که به خاطر ندانستن از اساس منافع آنها را انکار کنیم ❗️❗️
👌قابل انکار نیست که معلومات فعلى انسان نسبت به مجهولات او بسيار كم و بى ارزش است و در پيرامون هر مسأله حل شده علمى، هزاران مسأله مجهول وجود دارد كه به تدريج با مجاهدات فراوان دانشمندان پرده از روى آنها برداشته مى شود. به راستى اگر بخواهيم نسبت معلومات و مجهولات كنونى را با هم مقايسه كنيم، نتيجه آن يك كسر فوق العاده كوچكى مى شود كه با صفر فاصله زيادى ندارد.
❕از همه چيز نزديكتر به خود ما، حيات و زندگى ماست و بايد با كمال تأسّف اعتراف كرد كه هنوز از حقيقت آن كمترين اطّلاعى نداريم. يكى از دانشمندان مى گويد زندگى و كيفيّات حياتى جانداران، مانند درياى وسيع و پهناورى است كه ما فقط از دور، پرتوى از امواج آن را مشاهده مى كنيم.
👌الكسيس كارل- دانشمند بزرگ فرانسوى- در كتاب انسان موجود ناشناخته مى گويد ؛
«انسان در واقع يك مجموعه سرا پا راز و ابهام است كه نمى توان او را به سادگى درك كرد.» و در جاى ديگر مى گويد: «در واقع جهل ما از خود، زياد و هنوز نواحى وسيعى از دنياى درونى ما ناشناخته مانده است و بيشتر پرسش هايى كه محقّقين و مطالعه كنندگان زندگى انسان، طرح مى كنند بدون پاسخ مى ماند».
📚خدا را چگونه بشناسیم ، ص 218
❕بنابراین ، صرف ندانستن دلیل بر انکار منافع نیست ، ای بسا منافعی که با گذر زمان و مجاهدت های علمی برای بشر روشن شود و پرده جهل کنار رود ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛
«اگر مى خواهى وسعت حكمت آفريدگار و كوتاهى علم مخلوقات را بدانى نظر به آنچه در اقيانوسها از انواع ماهيان و جنبندگان آب و صدفها است بيفكن. انواعى كه شماره ندارد، و منافع آن تدريجاً براى بشر بر اثر حوادثى كه (در زندگى او) پيش مى آيد روشن مى گردد.»
📚بحار الانوار ج 3 ص 109
❕آرى در دريا و جنبندگان دريا و گياهان دريائى و غير آن منافع و بركاتى است كه هر روز كه بر عمر بشر مى گذرد اسرار تازهاى از آن كشف مى شود؛ و فوائد جديدى بر او ظاهر مى گردد كه او را در برابر خالق اين همه نعمتها وادار به خضوع مى كند.
📚پیام قرآن ج 2 ص 285
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
2⃣در مورد دایناسورها گفته شده است که مطابق تحقيقات فسيل شناسان ، ميليونها سال قبل خزندگان بزرگى بر روى زمين زندگى مى كردند. اين خزندگان حدود 60 تا 65 ميليون سال قبل در زمان كوتاهى نابود شده اند و بعد از آنها پرندگان و پستانداران كه در زمان دايناسورها حضورى كم رنگ داشتند در زمين گسترش يافتند. بزرگى اين دايناسورها متفاوت بوده است برخى از آنها تا 35 متر طول داشته اند كه با بزرگترين حيوان امروزى كه يك گونه نهنگ است، برابرى مى كند. برخى از دايناسورها نيز در حد يك مرغ خانگى بوده اند. نوع غذاى آنها نيز متفاوت بوده است برخى گياه خوار، وبرخى ديگر گوشت خوار بوده اند.
❕در مورد علت انقراض ناگهانى دايناسورها نظريه هاى متفاوتى ارائه شده است ولى مشهورترين نظريه اين است كه شهاب سنگى بزرگ بر زمين اصابت كرده و باعث شده است كه دود و گرد و غبار تمام جو زمين را فرا بگيرد و چندين ماه نور خورشيد به زمين نرسد و همين امر باعث شده كه هم منابع غذايى دايناسور از بين برود و هم يخبندان عظيمى بر زمين حاكم شود و نتيجه اين امر انقراض دايناسورها بوده است. چون اين حيوانات خون سرد بوده اند و براى بقاى خود احتياج به حرارت خورشيد داشته اند.
📚نرم افزار پرسمان ، کلید واژه دایناسورها
❕از باب قاعده الزام در برابر ملحد ، به سخنان برخی از دانشمندان اشاره می کنیم که مدعی اند پرندگان کنونی که انسان از جهات مختلف از منافع آنها بهره مند می شود ، بازمانده از دایناسورها هستند و اگر دایناسورها نبودند ، آن پرندگان هم نبودند ، بنابراین دایناسورها با واسطه در جهت منافع انسان آفریده شده اند .
❕چنین می گویند ؛
« بررسی بازماندههای کهنبال (آرکئوپتریکس) در ۱۸۶۱ نشان دهندهٔ رابطهای بین دایناسورها و پرندگان است. دانشمندان امروزه در اسکلت پرندگان، استخوانی را پیدا کردهاند که فقط در دایناسورها وجود داشتهاست. صرف نظر از حضور اثرهای سنگواره شده، نیاپرنده خیلی شبیه آراسته آرواره (دایناسور درنده کوچک) است.
❕تحقیقاتی که در حدود سال ۱۹۷۰ انجام شده نشان میدهد دایناسورهای دَدپا به احتمال زیاد نیاکان پرندگان هستند؛ در واقع، بسیاری از دیرین شناسان پرندگان را مانند دایناسورهای بازمانده درنظر میگیرند و بر این باورند که دایناسورها و پرندگان باید با هم زیر یک گونه قرار داده شوند. امروزه ۱۰۰۰۰ گونه از پرندگان به این گروه تعلق دارند.
👌حدوداً نیمهٔ نخست قرن ۲۰، دانشمندان دایناسورها را جانورانی تنبل، خنگ و خونسرد به شمار میآوردند. با این وجود، تحقیقات گستردهٔ انجام شده در سال ۱۹۷۰ این نظریه را تأیید میکند که آنها حیواناتی با دگرگونیهای بدنی زیاد بودند و اغلب خود را با واکنشهای متقابل اجتماعی سازگار میکردند. مدرکی از پرندگانی مربوط به دستهٔ ددپایان شدیداً این تغییر نظریه را تحت تأثیر قرار میدهد. »
🌐https://b2n.ir/294988
3⃣اگر دایناسورها و آبزیان اعماق دریا هیچ منفعتی برای انسان نداشته باشند ، جز همین که انسان با تامل در خلقت شگفت انگیز آنها ، با خداوند و علم و قدرت نامتناهی او بیشتر آشنا شود ، همین روشن ترین مصداق بهره بردن انسان از خلقت این موجودات است ، 👈یعنی خداوند این موجودات را برای منفعت و بهره انسان آفریده است تا انسان با تامل در خلقت آنها ، خدا را بشناسد و قدم در مسیر سعادت و رستگاری بردارد ، 👉لذا خداوند می فرماید ؛
«و از آيات او است آفرينش آسمانها و زمين و👈 آنچه از جنبندگان در آنها خلق و منتشر نموده،👉 و هرگاه بخواهد قادر بر جمع آنها است.» ( شوری 29 ) و می فرماید ؛
«بدون شك در آسمانها و زمين نشانه هاى فراوانى است براى آنها كه اهل ايمانند- 👈و همچنين در آفرينش شما و جنبندگانى كه در سراسر زمين منتشر ساخته، نشانه هايى است براى جمعيتى كه اهل يقينند.» 👉 ( جاثیه 3_4)
❕در رابطه با موجودات در اعماق دریا و تامل در خلقت شگفت انگیز آنها در دعای جوشن می خوانیم ؛
«يا مَنْ فِى الْبِحارِ عَجائِبُهُ»: «اى كسى كه شگفتى هاى قدرتت در درياها است.»
📚دعای جوشن کبیر ، بند 58
❕آن روز كه اين جمله در دعاى جوشن از پيغمبر اكرم نقل شد؛ هنوز اسرار درياها بر كسى مكشوف نبود، و امروز عظمت اين جمله براى ما از هر زمانى روشن تر است.
👌در دعا و مناجات ديگرى از اميرمؤمنان على عليه السلام آمده است، كه فرمود ؛
«أَنْتَ الَّذِىْ فِى السَّماءِ عَظَمَتُكَ، وَ فِى اْلأَرْضِ قُدْرَتُكَ، وَ فِى الْبِحارِ عَجائِبُكَ» ؛ «تو كسى هستى كه عظمتت در آسمان و قدرتت در زمين، و شگفتىهاى خلقتت در دل درياها است.»
📚بحار الانوار ج 94 ص 202
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#غضب_فاطمه_س_بر_ابوبکر_اعتبار_کتاب_بخاری
🤔#پرسش
❔أفسانه غضب فاطمه بر ابوبکر
◾️ایا در روایات صحیح اهل سنت امده که فاطمه از ابوبکر غضبناک شد؟در مورد روایتی که در صحیح بخاری امده <<فغضبت فاطمه>>جواب أهل سنت چیست؟
📘پــــاســـــخ اهل سنت ؛
أهل سنت این عبارت را جزو أصل روایت نمیدانند بلکه انرا از ادراج راوی می دانند
حال ادراج راوی چیست؟
▫️ادراج یعنی اینکه راوی، فهم و توضیح خودش را به اصل روایت،اضافه میکند به عنوان شرح آن روایت مثل اینکه شما سخن شخصی را نقل کنید و بعضی توضیحات را در پرانتز به سخن آن شخص اضافه کنید. ایا انچه که در پرانتز ذکر کرده اید سخن ان شخص است؟خیر بلکه سخن شماست ادراج شماست.
▫️ در این حدیث، ادراج از سوی ابن شهاب زهری است که این سخنش هم مرسلی از جانب خودش است ومرسلات زُهری نزد علما قابل قبول نیستند ...
💠#پاسخ💠
👌روایتی است در صحیح بخاری که خواب را از چشم مولوی های اهلسنت زدوده است و آنان در آخرین دست و پا زدن های خود ، مدعی شده اند که غضب فاطمه سلام الله علیها بر ابوبکر ، از ساخته های ذهنی ابن شهاب زهری است و کذب و دروغ است ، آنان با این دروغ پردازی درصدد توجیه عوام خود هستند ، غافل از آنکه ما در کمین دروغگویی های آنان برای رسوا سازیشان هستیم.
❕روایت مذکور را بخاری از عایشه نقل می کند و تمام آنچه در روایت آمده است ، عین سخن عایشه است که وهابی به دروغ مدعی شده است که ادراج و کم فهمی ابن شهاب است ، نه عایشه . بخاری نقل می کند که عایشه می گوید ؛
« إنّ فاطمة بنت النبي أرسلت إلى أبي بكر تسأله ميراثها من رسول اللَّه ممّا أفاء اللَّه عليه بالمدينة وفدك وما بقي عن خمس خيبر، فقال أبوبكر: إنّ رسول اللَّه قال: «لا نورث ما تركناه صدقة»، إنّما يأكل آل محمّد في هذا المال، وإنّي واللَّه لا أُغيّر شيئاً من صدقة رسول اللَّه عن حالها الّتي كان عليها في عهد رسول اللَّه، ولأعلمنّ فيها بما عمل به رسول اللَّه. فأبى أبو بكر أن يدفع إلى فاطمة منها شيئاً، فوجدت فاطمة على أبي بكر فهجرته، فلم تكلّمه حتّى توفّيت، وعاشت بعد النبي ستّة أشهر، فلمّا توفّيت دفنها زوجها علي ليلًا ولم يؤذن بها أبا بكر وصلّى عليها ... »
« فاطمه دختر پيامبر براى ابوبكر پيغام فرستاد و ارث خود را از رسول خدا از آن چيزهايى كه خداوند در مدينه به ايشان بخشيده بود و نيز باقى مانده خمس خيبر، مطالبه نمود. ابوبكر به او گفت: رسول خدا گفته است: «ما چيزى به ارث نمى گذاريم، آن چه از ما مى ماند صدقه است». آل محمّد فقط مى توانند از آن مال استفاده كنند. به خدا سوگند! من صدقه رسول خدا را از همان حال كه در زمان حياتش بوده هيچ تغيير نخواهم داد و درباره آن همان كارى را خواهم كرد كه رسول خدا انجام مى داد. بدين وسيله ابوبكر از دادن حتى بخشى از آنها به فاطمه خوددارى كرد، و👈 فاطمه نيز بر ابوبكر خشم گرفت و او را طرد كرد و با وى سخن نگفت تا از دنيا رفت.👉 فاطمه بعد از وفات پيامبر شش ماه زندگى كرد و هنگامى كه فوت نمود، همسرش على او را شبانه دفن كرد و به ابوبكر خبر نداد و خود بر او نماز خواند، و تا وقتى فاطمه در قيد حيات بود على در بين مردم وجهه اى داشت، و چون از دنيا رفت مردم از او روى برگرداندند. »
📚صحیح بخاری ج 5 ص 82 _ صحیح مسلم ج 5 ص 153
👌می بینیم ، تمام آنچه در این نقل آمده است ، روایت عایشه است نه ادراج و کم فهمی ابن شهاب که او به نقل از عروه و او از عایشه این روایت را می آورد .
❕ وهابیان با وقاحت تمام در حال دروغگویی هستند تا بتوانند جوابی در برابر عوام خود داشته باشند ، حال دو مطلب اضافی ؛
1⃣وهابی با دروغگویی می خواهد از اعتبار روایات ابن شهاب زهری و جایگاه رفیع او در نزد بزرگان اهلسنت بکاهد و او را فردی معرفی کند که برداشت خود را در روایت جعل می کرده است و علما به روایات او اعتماد ندارند ، در حالی که این سخنش کذب و دروغ است و بزرگان اهل سنت برای ابن شهاب زهری و روایاتی که نقل می کند ، ارزش و اهمیت زیادی قائل هستند و روایات او را حجت می دانند .
❕ ابن حبّان در مورد زهری می گوید ؛
«ابوبكر، محمّد بن مسلم بن عبيداللَّه بن عبداللَّه بن شهاب بن عبداللَّه بن حرب بن زهرة بن كلاب زهرى قرشى، ده تن از اصحاب رسول خدا را ديده است. او از داناترين و آشناترين مردمان به متون اخبار و نيكو شكل ترين ايشان در ثبت آنهاست. وى فقيه و فاضل بود. افراد پر شمارى از وى حديث نقل كرده اند. »
📚کتاب الثقات ج 5 ص 349
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕ يافعى در مورد او می گوید ؛
« امام ابوبكر، محمّد بن مسلم بن عبيداللَّه بن عبداللَّه بن شهاب زهرى، از فقها و محدّثان و تابعان سرشناس است. وى دانش فقهاى هفتگانه را حفظ كرد و از ده تن از صحابه- رضي اللَّه عنهم- روايت نمود. او از سهل بن سعد و انس بن مالك و افرادى ديگر حديث شنيده است. گروهى از پيشوايان، همچون مالك بن انس، سفيان ثورى و سفيان بن عُيَيْنَه از وى روايت كرده اند. ابن مدينى مى گويد: زهرى را نزديك به دوهزار حديث است. وى دانش فقهاى هفتگانه را فراگرفته و حفظ كرده است. عمر بن عبدالعزيز گفته است: هيچ كس داناتر از زهرى به سنّت گذشته، باقى نمانده است. مكحول نيز چنين گفتارى دارد. ليث گفته است: ابن شهاب گفت: دانشى را در دلم به وديعه نسپردم كه فراموشش كنم. »
📚مرات الجنان ، حوادث سال 124
❕ابن حجر می گوید ؛
« محمّد بن مسلم ... فقيه، حافظ، كسى كه بزرگى و اتقانش مورد قبول همگان است. وى از سران طبقه چهارم [راويان حديث] است .... »
📚تقریب التهذیب ج 2 ص 207
❕ سيوطى می گوید ؛
« زهرى از بزرگان است. ... ليث گفته است: هيچ دانشمندى را جامعتر و عالمتر از ابن شهاب نديدم »
📚اسعاف المبطا برجال الموطا ص 7 ( این کتاب همراه با تنویر الحوالک چاپ شده است )
2⃣وهابی با دروغ گویی در صدد است که روایت بخاری را از اعتبار بیندازد و بگوید در این روایات اشتباهاتی توسط زهری صورت گرفته است و این روایت مطابق واقع نیست و دروغ است ، در حالی که بخاری و بزرگان اهلسنت معتقد بودند که هر چه در کتاب صحیح بخاری است ، همه مطابق واقع است و هیچ اشتباهی از جانب هیچ راوی رخ نداده است و کسی که غیر این سخن بگوید ، از اجماع اهل سنت خارج شده است و بدعت گذارده است ، آنان صراحتا می گویند ؛
« کتاب بخاری و مسلم صحیح ترین کتاب پس از قرآن کریم است »
📚مقدمه ابن الصلاح ( علوم الحدیث ) ، ج 1 ص 18 _ هدی الساری ج 1 ص 10
❕« كتاب صحیح بخاری بزرگترین و با منزلت ترین کتاب، پس از قرآن کریم است »
📚تاریخ الاسلام ، ذهبی ، ج 19 ص 242
👌و می گویند ؛
« هر راوی که در کتاب بخاری و مسلم از او روایت نقل شود ، از پل وثوق و اعتبار ، عبور کرده است »
📚هدی الساری ج 1 ص 384
❕همچون نووی شارح كتاب مسلم برای سخن زیر، ادعای اجماع نموده و می نویسد ؛
« اگر کسی سوگند یاد کند که آنچه در دو کتاب بخاری و مسلم آمده سخنان پیامبر می باشد و در غیر این صورت همسرم بر من طلاق است ، به اجماع علمای اسلام سخن صحیحی گفته و کفاره شکستن سوگند بر او نیست »
📚صحیح مسلم بشرح النووی ج 1 ص 19
👌أمام الحرمین گوید ؛
« اگر کسی به دو کتاب صحیح بخاری و مسلم سوگند یاد کند که هر آنچه در این دو کتاب آمده کلام رسول خداست باید همسر خود را طلاق دهد. چرا که همه مسلمانان بر صحت روایات آن اجماع دارند »
📚قواعد التحدیث ج 1 ص 58
❕یعنی اگر کسی سوگند بخورد به صحت تمام روایات بخاری و مسلم چنین سوگندی برای طلاق همسر صحیح است.
👌یا فرزند محمد بن اسماعیل بخاری برای تمجید از کتاب پدرش از ابوزید مروزی نقل می کند ؛
« بین رکن و مقام خوابیده بودم که رسول خدا را در خواب دیدم. حضرت به من فرمود: اى ابا زید تا کی می خواهی کتاب شافعی را بخوانی و كاب مرا نخوانی؟ عرض کردم: کتاب شما کدام است؟ حضرت فرمود: كتاب صحيح محمد بن اسماعیل بخاری »
📚هدی الساری ج 1 ص 489
❕در مقدمه فتح الباری، معروف ترین شرح كتاب بخاری از ابن حجر عسقلانی برای اعتبار بخشی به کتاب بخاری چنین آمده ؛
« مشکلی برایم پیش نیامد، مگر آن که با خواندن صحیح بخاری، بر طرف شد و هیچ سوار بر کشتی را ندیدم که کتاب بخاری را همراه داشته باشد و کشتی اش غرق شود؟ »
📚هدی الساری ج 1 ص 13
❕به خاطر همین است که این کتاب در بین اهل سنت به «أخ القرآن؛ برادر قرآن» شهرت دارد و به همین رو، در برخی مناطق، همه ساله برای این کتاب همچون قرآن کریم، همایش و مراسم ختم صحیح بخاری برگزار کرده و قداستی همچون قرآن برای این کتاب قائلند.
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند را که مدعی است امام باقر ع با امام سجاد ع ، مخالفت امر الزامی کرده است و عصمت ایشان زیر سوال رفته و امام باقر ع به خاطر قیافه زشت همسرش از او روی گردانده است را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1449
#فرود_خداوند_بر_شتر_در_روایات_شیعه
🤔#پرسش
❔در کتب شیعه آمده است که الله متعال سوار شتر می شود ( العیاذ بالله ) ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌روایت مورد استناد وهابی ، این نقل است که در کتاب « الاصول السته عشر » ، به نقل از اصل « زید نرسی » آمده است که مطابق آن ، امام صادق علیه السلام فرموده است ؛
«خداوند در روز عرفه در اول ظهر ، بر شتری که در سرش شکاف است ، قرار می گیرد ، اهل عرفات از جانب راست و چپ ، دو طرف رانش را می گیرند تا مغرب می شود و مردم از دور او پراکنده می شوند ... دو فرشته می گوید خداوندا سلامت بدار ، سلامت بدار ، خداوند به آسمان ( دنیا ) می آید و می گوید استجابت کن ، استجابت کن یا رب العالمین .... » « إِنَّ اللَّهَ يَنْزِلُ فِي يَوْمِ عَرَفَةَ فِي أَوَّلِ الزَّوَالِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى جَمَلٍ أَفْرَقَ يُصَالُ بِفَخِذَيْهِ أَهْلُ عَرَفَاتٍ يَمِيناً وَ شِمَالًا وَ لَا يَزَالُ كَذَلِكَ حَتَّى إِذَا كَانَ عِنْدَ الْمَغْرِبِ وَ نَفَرَ النَّاسُ وَكَّلَ اللَّهُ ملکین... ینادین يَا رَبِّ سَلِّمْ سَلِّمْ وَ الرَّبُّ يَصْعَدُ إِلَى السَّمَاءِ وَ يَقُولُ- جَلَّ جَلَالُهُ-: آمِينَ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِين ... »
📚الاصول السته عشر ، ص 204
❕این روایت از چند جهت قابل بررسی است ؛
1⃣این روایت خلاف قرآن است ، و ما ماموریم روایتی را که خلاف قرآن است را نپذیریم ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد »
📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123
❕قرآن صراحتا تصریح می کند که خداوند جسم نیست و مکانی را اشغال نمیکند و بر چیزی فرود نمی آید .
👌زيرا از منظر قرآن، خدا محيط بر همه چيز است ( فصلت 54 ) و همه جا هست ( حدید 4) ، و از اين گذشته اگر خداوند جسم باشد شبيه و مانند دارد، و مى دانيم در آيات متعدّدى از قرآن هرگونه شبيه و مانند از خدا نفى شده است (لیس کمثله شی ء ) ( شوری 11 )
❕از نظر عقلى نيز موجودى كه از جايى به جاى ديگر منتقل مى شود، نمى تواند واجب الوجود باشد. بنا بر اين روایت مذکور به حکم قرآن و عقل باطل است .
2⃣ما ماموریم که روایتی را که بر خلاف روایات مشهور اهل بیت علیهم السلام است را طرد کنیم ، چنان که راوی می گوید ؛
« از امام باقر ع پرسيدم ؛دو خبر يا حديث متعارض از شما نقل مى شود.كداميك را بپذيريم؟ فرمود: آن را كه بين اصحاب تو مشهور است و شاذّ نادر را رها كن »
📚بحار الانوار ج 2 ص 246
❕روایات مشهور اهلبیت ع ، تصریح دارد که خداوند دارای حرکت و انتقال نیست و مکانی را اشغال نمی کند و اساسا خداوند جسم نیست .
👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« کسی که عقیده به جسمیت خدا داشت ، پشت سرش نماز نخوانید و به او زکات ندهید »
📚بحار الانوار ج 3 ص 303
❕امام کاظم علیه السلام فرمود ؛
« خداوند از ازل وجود داشته بدون زمان و مکانی و الان نیز همان گونه است هیچ مکانی از او خالی نیست در عین حال هیچ مکانی را اشغال نمی کند و در هیچ مکانی حلول نمی کند »
📚توحید صدوق ، ص 310
❕ عبد العظيم حسنی میگوید ، ابراهيم بن ابى محمود گفت: به امام رضا عليه السلام گفتم: در باره حديثى كه از رسول خدا روايت مى كنند كه «خداوند- تبارك و تعالى- هر شب به آسمان دنيا فرود مى آيد»، چه مى فرمايى؟
❕فرمود: «خداوند از رحمت و آمرزش خود دور سازد كسانى را كه كلمات و گفتارها را از جاى خود تغيير مى دهند. به خدا سوگند، پيامبر خدا چنين نفرموده است ... »
📚توحید صدوق ، ص 176
❕در روایت دیگری آمده است ؛
« در نزد امام کاظم ع ، گروهى مذكور شد که گمان ميكنند كه خداى تبارك و تعالى بسوى آسمان دنيا فرود مى آيد امام ع فرمود ؛
« خداى تبارك و تعالى فرود نمي آيد و احتياج به این ندارد كه فرود آيد جز اين نيست كه منظر و نظرگاهش از نزديك و دور برابر است نزديكى از او دور نباشد و هيچ دورى به او نزديك نباشد و احتياج ندارد بلكه به او احتياج باشد و او است خداوند افزونى و نيست خدائى مگر او كه عزيزيست حكيم كه آنچه گويد و انجام دهد ، درست باشد اما قول وصف كنندگان كه خداى تبارك و تعالى فرود مى آيد جز اين نيست كه اين را كسى ميگويد كه او را بسوى نقصان يا زياده نسبت ميدهد و هر متحركى محتاج است بكسى كه او را حركت دهد يا به آن حركت كند پس گمانهاى بد را بخدا گمان كرده و هلاك شده پس در صفاتش حذر كنيد از آنكه بر حدى بايستيد كه او را به نقصان يا زياده يا حركت يا زوال يا برخاستن يا نشستن اندازه كنيد چه خدا جليل و بزرگتر است از وصف آنها كه او را وصف ميكنند »
📚الکافی ج 1 ص 125 _ الاحتجاج ج 2 ص 386
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
3⃣این روایت موافق با روایات اهل سنت است و ما ماموریم که چنین روایتی را طرد کنیم ، زیرا اهل سنت معتقدند که خداوند به آسمان دنیا فرود می آید و نقل می کنند که بر حیوانات سوار می شود .
❕راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛
« دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف عقیده اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که با اهل سنت مخالف است ، آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است »
📚 الکافی ج 1 ص 68
👌احمد بن حنبل از بزرگان اهل سنت روایت می کند که پیامبر فرمود ؛
«در یک سوم آخر شب خداوند به آسمان دنیا فرود می آید و ابواب آسمان باز می شود و خداوند دستش را باز می کند و می گوید آیا سوال کننده ای است که من اجابتش کنم»
📚مسند احمد ج1 ص 388
❕ابی رزین می گوید ؛
« پیامبر فرمود ، من خداوند را در منی دیدم، آن زمانی که از طرف منی به طرف مکه کوچ می کردند که روی شتری با رنگ های سیاه و سفید داشت و بر دوش خداوند، یک پیراهن بلندی بود. » « رایت ربی بمنی عند النفر علی جمل اورق ، علیه جبه »
📚تاریخ مدینه دمشق ج 27 ص 396
❕ابن تیمیه می گوید ؛
« اگر خداوند بخواهد می تواند با قدرت خویش بر پشت پشه ای هم سوار شود حال چرا نتواند بر روی عرش استقرار یابد»
📚التاسیس فی رد اسس التقدیس ، ج 1 ص 568
👌باز ابن تیمیه می گوید ؛
« خداوند عز و جل هر شب از آسمان به زمین می ٱید کسی که منکر این سخن گردیده و یا آن را توجیه کند بدعت گذار و گمراه است»
📚کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه ( مجموع الفتاوی ) ج 5 ص 61
4⃣چنان که گفتیم ، روایت مذکور به نقل از « اصل زید النرسی » بوده است ، شیخ صدوق و استادش ابن الولید معتقد بودند که اصل زید نرسی مورد جعل و تحریف جاعلان حدیث قرار گرفته است و اعتباری ندارد ؛
📚الفهرست ، طوسی ، ص 202
❕اگر هم نگوییم که تمام « اصل زید النرسی » مورد جعل و تحریف قرار گرفته است ، حداقل روشن است که روایت مذکور مورد جعل و تحریف واقع شده است ، زیرا هم مخالف قرآن و سنت است و هم موافق روایات اهلسنت .
👌در زمان ائمه ع ، جاعلانی بودند که در کتب اصحاب ائمه ع ، تحریفات و جعلیاتی را وارد می کردند ، مانند « مغیره بن سعید » که امام صادق ع در مورد او می فرمود ؛
«او در کتب اصحاب پدرم ، احادیثی وارد کرد که پدرم نگفته بود ، پس از خدا بترسید و روایتی را که از ما نقل می شود و با سخن خداوند و سنت محمد مخالف است ، نپذیرید »
📚بحار الانوار ج 2 ص 250
❕بنابراین اگر بپذیریم که اصل زید النرسی ، به تمامه تحریف نشده است ، یقینی است که روایت مذکور توسط جاعلان حدیث ، در اصل او وارد شده است ، تا بگویند شیعه نیز عقیده اهلسنت در نزول خداوند به دنیا و سوار شدن بر حیوانات را دارد ، اما حاشا و کلا که شیعه چنین اعتقادی داشته باشد ، محقق کتاب تنقیح المقال متذکر همین نکته می شود ؛
📚تنقیح المقال ج 29 ص 179
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#مقصود_از_رجس_در_آیه_تطهیر
🤔#پرسش
❔آخرش امام صادق ع از لیست امامان معصوم و علما پاک میشود چون باز هم مخالف عقیده شیعه سخن میگوید
حدثنا أبي ، ومحمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد ـ رضياللهعنهما ـ قالا : حدثنا عبد الله بن جعفر الحميري ، عن محمد بن الحسين بن أبي الخطاب ، قال : حدثنا النضر بن شعيب ، عن عبد الغفار الجازي ، عن أبي عبد الله عليهالسلام في قول الله عزوجل : « إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا [١] » قال :👈الرجس هو الشك
http://lib.eshia.ir/15257/1/138/
نام کتاب : معاني الأخبار نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 138
در ایه تطهیر منظور از رجس و پلیدی 👈معصوم شدن و پاک شدن از گناهان نیست بلکه منظور از رجس و پلیدی 👈تردید و شک هست ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید ؛
« إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً » «خداوند مى خواهد پليدى و گناه را، فقط از شما اهل بيت دور كند و كاملًا شما را پاك سازد » ( سوره احزاب، آيه 33 )
1⃣رجس به معناى پليدى است؛ گاه بر پليديهاى ظاهرى مادّى اطلاق مى شود و گاه در پليدي هاى معنوى استعمال مى شود و گاه در هر دو به كار مى رود، همانگونه كه راغب در مفردات به اين مطلب تصريح كرده است.
📚مفردات الفاظ القرآن ج 1 ص 342
❕براى هر كدام از موارد سه گانه فوق، يك آيه از قرآن مجيد شاهد مى آوريم ؛
🔸الف ؛ پليدى معنوى ؛ در آيه 125 سوره توبه مى خوانيم ؛
« وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ
و امّا آنها كه در دلهايشان بيمارى است، پليدى بر پليديشان افزوده؛ و از دنيا رفتند در حالى كه كافر بودند. »
👌 «رجس» در اين آيه شريفه به معناى پليدى معنوى است، زيرا نفاق نوعى پليدى معنوى محسوب مى شود نه پليدى و آلودگى ظاهرى.
🔸ب ؛ پليدى ظاهرى ؛ در آيه 145 سوره انعام مى خوانيم ؛
« قُلْ لا أَجِدُ فِي ما أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلى طاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ ... »
« (اى پيامبر ما!) بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هيچ غذاى حرامى نمى يابم، به جز اين كه مردار باشد، يا خونى كه (از بدن حيوان) بيرون ريخته، يا گوشت خوك باشد، كه اينها همه پليد هستند ... »
❕روشن است كه رجس در اين آيه شريفه به معناى پليدى ظاهرى است.
🔸ج ؛ پليدى معنوى و ظاهرى ؛ رجس در آيه 90 سوره مائده در هر دو معنى به كار رفته است؛ در اين آيه مى خوانيم ؛
« يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ »
« اى كسانى كه ايمان آورده ايد! شراب و قمار و بتها و از لام (/ نوعى بخت آزمايى) پليد و از عمل شيطان است، از آنها دورى كنيد تا رستگار شويد »
👌 «رجس» در اين آيه شريفه هم به معناى پليدى ظاهرى است و هم پليدى معنوى؛ زيرا شراب پليدى و آلودگى ظاهرى دارد، ولى قمار و ازلام داراى پليدى ظاهرى نمىباشند، امّا پليدى معنوى دارند.
❕نتيجه اين كه، رجس در آيات قرآن مجيد معناى عامى دارد و شامل هرگونه پليدى، ظاهرى و معنوى و اخلاقى و عقيدتى و جسمى و روحى و روانى مى شود.
👌بنابراين، خداوند متعال در آيه تطهير به اراده تكوينيّه هرگونه پليدى (با تمام وسعت معناى آن) را از اهل البيت عليهم السلام دور كرده و آنها را تطهير نموده است.
❕دليل ما بر اين كه رجس در اين آيه شريفه شامل پليدي هاى مادّى و معنوى هر دو مى شود، اطلاق اين كلمه است؛ يعنى چون كلمه «الرجس» مقيّد به قيد و مشروط به شرطى نشده، و با ( ال جنس آمده ) و بطور مطلق و بدون قيد و شرط بيان شده، شامل هر نوع پليدى مى گردد.
📚آیات ولایت در قرآن ، ص 153
❕به بیان دیگر ؛
👌بعضى براى «رجس» مصاديق يا معانى زيادى ذكر كرده اند مانند: گناه و شرك و حسد و بخل، ناپاك، نجس، مخلوط، چركين، صداى شديد خارج از حد اعتدال، شك، كفر، لعنت، بوى بد، و مانند آن.
❕اما «رجس» در آيه فوق به خاطر مطلق بودن معناى وسيع و گسترده اى دارد، و هرگونه گناه و شرك و بخل و حسد و آلودگى هاى ظاهرى و باطنى و حالات و اخلاق نفرت انگيز را شامل مى شود، در واقع اهلبيت پيامبر از همه اين امور به اراده پروردگار پاك بوده اند ، زيرا اراده خداوند تخلف ناپذير است، وقتى او اراده كرده، پليدى را از اين خاندان دور كند مفهومش «تضمين عصمت» آنها است، زيرا مسلّماً شرك و گناه در هر شكل و هر صورت از واضحترين مصاديق رجس و پليدى است، و نفى رجس و پليدى به طور مطلق، مسلّماً شامل گناهان مى شود.
📚پیام قرآن ج 7 ص 89
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕لذا در تفسیر نمونه می خوانیم ؛
« واژه « رجس » به معنى شىء ناپاك است خواه ناپاك از نظر طبع آدمى باشد يا به حكم عقل يا شرع و يا همه اينها و اينكه: در بعضى از كلمات، « رجس » به معنى" گناه" يا" شرك" يا" بخل و حسد" و يا" اعتقاد باطل" و مانند آن تفسير شده، در حقيقت بيان مصداقهايى از آن است، و گرنه مفهوم اين كلمه، مفهومى عام و فراگير است، و همه انواع پليديها را به حكم اينكه الف و لام در اينجا به اصطلاح" الف و لام جنس" است شامل مى شود.
📚تفسیر نمونه ج 7 ص 89
2⃣و در این که مخاطب آیه شریفه پنج تن آل عبا و سایر امامان علیهم السلام هستند ، شک و تردیدی نیست .
👌امام صادق علیه السلام با صراحت فرمودند ؛
« مقصود از آیه شریفه امامان ع هستند » « یعنی الائمه »
📚الکافی ج 1 ص 423
❕در روایت دیگر پیامبر گرامی ص ، خطاب به علی ع ، فرمود ؛
« این آیه در شان تو و دو نوه من ( حسن و حسین ) و ائمه از فرزندان تو نازل شده است » . پیامبر گرامی در ادامه نام یک یک امامان را بردند و خطاب به علی ع فرمودند ؛
«آنان امامان بعد از تو هستند ،👈 مطهر و معصوم هستند و دشمنانشان ملعونین هستند »👉
📚کفایه الاثر ، ص 155 _ البرهان فی تفسیر القرآن ، ج 4 ص 444 _ بحار الانوار ج 36 ص 336
3⃣بنابراین مخاطب آیه امامان علیهم السلام هستند و در حدیث فوق الذکر دیدیم که تصریح کردند که مقصود از « رجس » مطلق گناهان است و آن بزرگواران از همه گناهان پاک هستند ، چنان که در حدیث دیگر ، علی ع به این نکته تصریح کرده و فرمودند ؛
« خداوند عز و جل ما اهل بیت را برتری داده است و چگونه چنین نباشد ، در حالی که خداوند می گوید ؛ « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا » ، 👈به تحقیق خداوند ما از از تمام فواحش و زشتی ها ، پاکیزه ساخته است ، چه زشتی های ظاهری و چه باطنی 👉و ما بر طریق و مسیر حق هستیم ؛ « طهرنا الله من الفواحش ما ظهر منها و ما بطن فنحن علی منهاج الحق »
📚تاویل الایات ، ص 450 _ المسترشد فی الامامه ص 400
❕بنابراین مقصود از رجس ، مطلق گناهان است و اگر در روایتی مقصود از رجس ، شک و تردید دانسته شده است ، تنها بیان یک مصداق از مصادیق رجس بوده است ، چنان که در روایتی به صراحت به این نکته تصریح شده است .
👌پیامبر گرامی خطاب به سلمان فرمود ؛
« این آیه ( آیه تطهیر ) ، در مورد من و برادرم علی و دخترم فاطمه و اوصیاء ( پس از من ) ، یکی پس از دیگری نازل شده است ، فرزندان من و برادرم ( علی ) ، ای سلمان آیا می دانی « رجس چیست » ، ... رجس شک است ، پس اهل بیت هیچ شکی در آنچه از جانب خدا نازل شده است نمی کنند ، 👈در طینت و ولادت مطهرند و مطهر و معصوم هستند از هر بدی » 👉« مطهرون معصومون من کل سوء »
📚کتاب سلیم بن قیس ، ج 2 ص 909
❕یا امام حسن ع فرمود ؛
« پلیدی را از ما دور کرد و پاک و پاکیزه مان کرد ، رجس شک است ، هرگز شک در پرودگار و دین او نداریم و👈 از هر بد اندیشی و گمراهی پاکمان نمود👉 » « طهرنا من کل افن و غیه »
📚امالی طوسی ص 562 _ حلیه الابرار ج 2 ص 72
❕بنابراین ، خود آن بزرگواران شک را به عنوان یک مصداق از مصادیق رجس بیان کرده اند و در ادامه تصریح کرده اند که مقصود از آیه تطهیر ، مطلق گناهان و عصمت و پاکیزگی اهل بیت علیهم السلام است .
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
4⃣اگر از این بیان هم کوتاه بیاییم ، باز هم می گوییم که اگر مقصود از رجس ، تنها شک هم باشد ، این بیان نه تنها با عصمت اهل بیت ع منافات ندارد ، بلکه دلیل اثباتی بر عصمت آنان می باشد .
👌مثلا امام باقر ع فرمود ؛
« مقصود از رجس ، شک است و ما هیچ گاه در دینمان شک نمی کنیم »
📚بصائر الدرجات ج 1 ص 206 _ تفسیر العیاشی ، ج 1 ص 251
❕یا مطابق روایات فوق تصریح شد که آنان در خداوند ، و حقانیت خداوند شکی ندارند .
👌نقطه مقابل شک ، یقین است ، در روایات فوق تصریح شد ، هیچ شکی در وجود اهل بیت ع نیست یعنی آنان در درجه عالی یقین هستند . کسی که دارای یقین محض است ، یعنی دارای عصمت است ، و معصیت خداوند را نمی کند ، زیرا در روایات دیگری ، تصریح شده است که یقین بالاترین چیز است و حتی از تقوا و پرهیزکاری و ایمان نیز برتر و بالاتر است .
❕امام رضا ع در پاسخ به سؤال از ايمان و اسلام فرمود ؛
« ابو جعفر (حضرت باقر) عليه السلام فرمود ؛ دين همان اسلام است و ايمان يك درجه بالاتر از آن است و تقوا يك درجه بالاتر از ايمان و 👈يقين يك درجه بالاتر از تقواست 👉و ميان مردم چيزى به اندكى يقين تقسيم نشده است. »
📚الکافی ج 2 ص 52
👌و فرمود ؛
« ايمان يك درجه بالاتر از اسلام است و تقوا يك درجه بالاتر از ايمان و👈 يقين يك درجه بالاتر از تقوا👉 و ميان مردم چيزى به كمى يقين تقسيم نشده است. »
📚الکافی ج 2 ص 52
❕بنابراین کسی که یقین محض دارد ، یعنی اسلام و ایمان و تقوا را با هم دارد و چنین کسی همان معصوم است ، لذا علامه مجلسی می گوید ؛
« کسی که در درجه ( بالای ) یقین به خدا و آخرت است ،👈 هیچ معصیتی از او صادر نمی شود » 👉
📚مراه العقول ج 3 ص 248
❕بر همین اساس ،خداوند می گوید که اهل یقین جهنم را با چشم خود می بینند ، که در نتیجه ، هیچ گاه به جهنم نزدیک نمی شوند و معصیت نمی کنند ؛
« كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ _ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ _ ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقِين » « چنان نيست كه شما خيال مى كنيد اگر شما علم اليقين داشتيد ، شما قطعا جهنم را خواهيد ديد ، سپس آن را به عين اليقين مشاهده خواهيد كرد. » ( تکاثر 5 _ 6 _ 7 )
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#توهم_مخالفت_علی_با_پیامبر_شک_عمر_در_نبوت_پیامبر
🤔#پرسش
✍نافرمانی علی ع در برابر سخن پیامبر ص در کتب شیعه
نام کتاب : تأويل الآيات (الأسترآبادي النجفي، السيد شرف الدين) ، جلد : 2 ، صفحه : 679
http://lib.eshia.ir/12004/2/679/
ترجمه
على عليه السلام ، نزد فاطمه عليهاالسلام بود . فاطمه عليهاالسلام به او فرمود: «اى على! نزد پدرم برو و از او چيزى براى ما درخواست كن». على عليه السلام فرمود: «باشد» . پس نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رفت . 👈👈پيامبر صلى الله عليه و آله ، يك دينار به او داد و فرمود : «اى على! برو و با اين دينار ، غذايى براى خانواده ات خريدارى كن» 👌. على عليه السلام از نزد پيامبر صلى الله عليه و آله بيرون رفت. در راه، به مقداد بن اسود برخورد و مدّتى با هم [به سخن] ايستادند . مقداد ، حاجتش را به او گفت . 👈👈على عليه السلام ، دينار را به او داد و به مسجد رفت و سرش را گذاشت و خوابيد 😳. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، منتظر او ماند ؛ امّا نيامد . باز انتظار كشيد ؛ امّا از على عليه السلام خبرى نشد . لذا بيرون رفت و در مسجد مى گشت كه ديد على عليه السلام در آن جا خوابيده است . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، او را تكان داد . على عليه السلام [بيدار شد و ]نشست. پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود : «اى على! چه كردى؟» . فرمود: «اى پيامبر خدا! از نزد شما كه رفتم ، به مقداد بن اسود برخوردم و او، آنچه را خدا خواست بگويد، به من گفت (و اظهار حاجت كرد) و من ، آن دينار را به او دادم». پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «همانا جبرئيل عليه السلام ، اين مطلب را به من خبر داد ، و خداوند ، درباره تو اين آيه را فرو فرستاد : «و [ديگران را] بر خويشتن ، مقدّم مى دارند ، هر چند، خودشان نيازمند باشند . و آنها كه از آزمندىِ نفس خويش ، مصون بمانند ، آنان ، همان رستگاران اند » ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌روایت مذکور ، اگر چه از نظر سندی ضعیف است ، زیرا در سند آن ، احمد بن محمد بن عیسی وجود دارد که مجهول است ؛
📚مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 464
❕اما مفهوم روشنی دارد و آن لزوم مقدم داشتن دیگران بر خود ، حتی در صورتی که خود انسان محتاج و نیازمند است ، و به مال علاقه دارد ، چنان که خداوند می فرماید ؛
« و براى كسانى كه در دار الهجرة (سرزمين مدينه) و در خانه ايمان، قبل از مهاجران، مسكن گزيدند، آنها كسانى را كه به سويشان هجرت كنند دوست مى دارند و در دل خود نيازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمى كنند، و آنها را بر خود مقدم مى دارند هر چند شديدا فقير باشند، كسانى كه خداوند آنها را از بخل و حرص نفس خويش بازداشته رستگارند. » ( حشر 9 )
❕و می فرماید ؛
« ( نیکوکاران ) ، مال (خود) را با علاقه اى كه به آن دارند به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان انفاق مى كنند » ( بقره 177 )
👌پیامبر گرامی نیز همگان را دعوت به ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خود می کردند ، و خود نیز چنین عمل می کردند ، چنان که در روایت آمده است که فرمود ؛
« هر كه ديگران را بر خود مقدّم بدارد، خداوند در روز قيامت، در ورود به بهشت، او را مقدّم مى دارد».
📚مجمع البیان ج 2 ص 792
❕امام صادق ع فرمود ؛
« شبى كه پيامبر به آسمان برده شد، به ايشان گفته شد: «خداوند- تبارك و تعالى- تو را در سه چيز مى آزمايد تا بنگرد كه شكيبايىِ تو چگونه است».
❕پيامبر گفت: تسليم فرمان تو ام، اى پروردگار من! و مرا توانى بر شكيبايى نيست، مگر به كمك تو. آن سه كدام اند؟
👌گفته شد: «نخستينِ آنها، گرسنگى كشيدن و مقدّم داشتن نيازمندان بر خود و بر خانواده ات است». پيامبر فرمود: پروردگارا! پذيرفتم و راضى و تسليم هستم و توفيق و صبر دادن، از توست .... »
📚کامل الزیارات ص 548
❕عایشه می گوید ؛
« پيامبر خدا، تا زمانى كه از دنيا رفت، هرگز سه روز پياپى، غذاى سير نخورد. البتّه اگر مى خواست، مىتوانست سير بخورد؛ امّا او ديگران را بر خود، مقدّم مى داشت. »
📚تنبیه الخواطر ج 1 ص 172
👌بنابراین خداوند و پیامبر گرامی ، خودشان دیگران از جمله علی ع را دعوت به ایثار و مقدم داشتن دیگران می کردند ، و این که مطابق روایت مورد استناد ،علی ع ، مقداد را مقدم داشت ، آن هم مطابق امر خداوند و رسولش بوده است ، لذا در ادامه روایت می گوید که پس از این عملکرد علی ع ، خداوند در مدح او آیه نازل کرد ، در حالی که اگر عمل علی ع نافرمانی بود ، مورد مدح و ستایش قرار نمی گرفت .
🔸#ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕به بیان دیگر ؛
👌پیامبر به علی ع دینار را داد تا مواد غذایی تهیه کند ، اما از گذشته و قبل از این جریان به صورت کلی ، همگان و علی ع را دعوت به ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خود کرده بود ، بنابراین دو امر به علی ع از جانب پیامبر رسیده بود ؛
1⃣تهیه مواد غذایی
2⃣ایثار و مقدم داشتن دیگران
👌علی ع با توجه به نیاز مقداد ، به امر دوم پیامبر در مورد ایثار و از خود گذشتگی عمل کرد ، نه آنکه خلاف امر پیامبر رفتار کرده باشد ، زیرا ایشان هیچگاه بر خلاف امر پیامبر رفتار نمی کردند ، خود ایشان می فرمود ؛
« اصحاب و یاران راز دار محمد به خوبی می دانند که من هرگز لحظه ای مخالفت خدا و پیامبرش را نکردم »
📚نهج البلاغه خطبه 197
❕پیامبر گرامی نیز بارها در مورد علی علیه السلام فرمود که او با #حق است و حق با او است و لحظه ای این دو از یکدیگر جدا نمی شوند و یا علی با قرآن است و قرآن با علی است و این دو #جدایی با هم ندارند .
📚مستدرک #حاکم ج3 ص119 _ تاریخ #بغداد ج14 ص321 _ #مجمع الزوائد ج7 ص234
❔چگونه ممکن است علی علیه السلام که لحظه ای از حق و قرآن جدا نمی شود ، خلاف حق و قرآن رفتار کرده باشد و امر پیامبر را #عصیان کرده باشد ❗️
❕همواره سخن حضرت علی علیه السلام این بود ؛
« من بنده ای از #بندگان محمد هستم »
📚#بحار الانوار ج3 ص283 _ توحید #صدوق ص174
👌و می فرمود ؛
« من #زمیل و پیرو محمد هستم »
📚تاریخ طبری ج3 ص291
❔بنابراین چگونه قابل قبول است که علی ع لحظه ای پیامبر گرامی ص و مولای خود را عصیان کند❕
❕آری آن کس که پیامبر را عصیان و مخالفت می کرد ، عمر بن خطاب بود نه علی ع ، که نمونه بارز آن ، عصیان عمر در قضیه حدیبیه است ، آنجایی که پیامبر گرامی به امر خداوند با مشرکین صلح کرد ، اما این صلح خوشایند عمر نبود ❗️❗️
👌علمای اهل سنت نقل می کنند ؛
« عمر بن خطّاب- كه غيرتش تحريك شده بود- از جا پريد و در حالى كه آثار خشم و نفرت در سرش هويدا بود نزد ابو بكر آمد و گفت: ابو بكر! مگر اين مرد پيغمبر خدا نيست؟ ابو بكر گفت: چرا هست. عمر گفت: مگر ما مسلمان نيستيم؟ ابو بكر گفت: چرا هستيم...پس چرا بايد در امر دين خود در برابر آنها پستى نشان دهيم؟
❕ابو بكر گفت: اى مرد! او پيغمبر خداست و بر خلاف فرمان خدا عمل نمى كند. خدا هم ياور اوست. او تا لحظه مرگ، خود را مطيع خدا مى داند. من هم گواهى مى دهم كه او پيغمبر خداست ... »
📚السیره الحلبیه ج 2 ص 706 _ صحیح بخاری ج 3 ص 182
❕مسلم در باب صلح حديبيه روايت مى كند ؛
« عمر به پيغمبر گفت: مگر ما بر حق و آنها بر باطل نيستند؟ پيغمبر فرمود: چرا.
گفت: جز اين است كه كشتگان ما در بهشت و مقتولين آنها در دوزخ هستند؟
فرمود: چرا همينطور است. گفت: پس چرا بايد در امر دين خود در مقابل آنها پستى نشان دهيم و برگرديم، تا ببينيم خداوند ميان ما و ايشان چه حكم مى كند؟
پيغمبر فرمود: «اى پسر خطّاب! من پيغمبر خدا هستم، خدا هرگز مرا ضايع نمى کند». عمر هم به راه افتاد و بلادرنگ در حالى كه سخت خشمگين بود ابو بكر را ملاقات كرد و گفت: ابو بكر! مگر ما بر حقّ و آنها بر باطل نيستند؟
ابو بكر گفت: چرا. عمر گفت: مگر ما عقيده نداريم كه كشتگان ما در بهشت و كشتگان آنها در جهنّم است؟ ابو بكر گفت: چرا همينطور است. گفت: پس چرا بايد در دين خود پستى نشان دهيم و برگرديم و ببينيم خدا ميان ما و ايشان چه حكم مىكند؟ ابو بكر گفت: اى پسر خطّاب! او پيغمبر خداست و خدا هرگز و هيچگاه او را ضايع نمى گرداند ... »
📚صحیح مسلم ج 3 ص 1412
❕در روایت دیگر عمر گفت ؛
« من بخاطر جلوگيرى از صلح، كارهايى كردم »
📚صحیح بخاری ج 3 ص 182
❕وقتى پيغمبر به اصحاب خود و عمر فرمود شتران خود را به منظور قربانى نحر كنيد، اعتنا نكردند تا حضرت سه بار به آنها امر فرمود ، چنان که نقل می کنند ؛
« صلح، فراغت يافت به اصحاب فرمود: برخيزيد و شتران خود را نحر كنيد، سپس سرهاى خود را بتراشيد. به خدا هيچكس از جا برنخاست، تا اينكه سه بار آن را تكرار فرمود وقتى ديد كسى از جا برنخاست، وارد خيمه خود شد، سپس بيرون آمد و با هيچكدام از آنها سخن نگفت تا اينكه با دست خود، قربانى خود را نحر كرد. آنگاه دلّاك خود را خواست و سر تراشيد. وقتى اصحاب پيغمبر چنين ديدند، برخاستند و شتران خود را نحر كردند و سر يكديگر را تراشيدند. و چيزى نمانده بود كه يكديگر را بكشند. »
📚مسند احمد ج 6 ص 491
❕این مخالفت عمر با پیامبر در حدیبیه تا جایی بود که به نبوت پیامبر مشکوک شده بود و می گفت به اندازه ای که در حدیبیه در نبوت پیامبر شک کردم ، موارد دیگر شک نکرده بودم ؛ « ارتبت ارتیابا لم ارتبه منذ اسلمت الا یومئذ »
📚السیره النبویه ج 3 ص 331 _ کنزالعمال ج 10 ص 316 _ تاریخ طبری ج 2 ص634 _ المغازی واقدی ، ج 2 ص 607 و ...
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
هدایت شده از پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#وفات_ام_البنین_سلام_الله_علیها
⚫️ویژه نامه #پرسمان_اعتقادی به مناسبت سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ؛
❕نامش فاطمه دختر حزام بن خالد بن ربيعة بن عامر، معروف به وحيد بن كلاب بن عامر بن صعصعه، و مادرش ليلى دختر مالك بن جعفر بن كلاب، و عمويش لبيد شاعر است. فرزندانش عبارت بودند از عباس، جعفر، عبد الله و عثمان كه همگى با امام حسين عليه السّلام در كربلا شهيد شدند.ام النبين در سال 70 قمری رحلت كرد.
📚تاريخ طبرى ج 3، ص 162 و 262 و 343 _ بحار الانوار ج 42 ص 91
❕روايت شده است كه امير المؤمنين عليه السّلام به برادرش عقيل كه انساب عرب را خوب مى دانست و از احوال خانوادگى آنها آگاه بود فرمود ؛
« مى خواهم زنى برايم خواستگارى نمايى كه از خاندان شجاعت و شيردلان باشد تا فرزند سواركار شجاعى به دنيا آورد. عقيل، فاطمه كلابيه (ام البنين) را به ايشان معرفى نمود و گفت: در ميان عربها خاندانى شجاعتر از خانواده وى سراغ ندارم. على بن ابى طالب عليه السّلام با وى ازدواج كرد و عباس، عبد الله، جعفر و عثمان به دنيا آمدند. اين مادر پسرانش را چنان تربيت كرد كه همه شيفته برادر بزرگوارشان امام حسين عليه السّلام بودند و در ركاب آن حضرت شهيد شدند. »
📚تنقیح المقال ، مامقانی ، ج 3 ص 70
❕ام البنين در واقعه كربلا حضور نداشت و هنگامى كه بشير به مدينه بازگشت و ام البنين را ملاقات كرد، خواست تا خبر شهادت فرزندانش را به وى دهد ام البنين گفت ، درباره ابو عبد الله، حسين عليه السّلام برايم بگو. بشير قتل فرزندانش را يكايك به او خبر داد. ام البنين گفت ؛ رگ قلبم را پاره كردى. بچه هايم و آنچه زير آسمان است فداى ابا عبد اللّه عليه السّلام. از حسين برايم بگو. ام البنين براى عزادارى هرروز همراه عبيد الله (فرزندزاده عباس عليه السّلام) به بقيع مى رفت و نوحه مى خواند و گريه مى كرد و اين اشعار را مى سرود ؛
❕« اى آنكه عباس را ديدى، درحالى كه بر دشمن حمله مى كرد و دنبال او از فرزندان حيدر (على عليه السّلام) جنگاورانى بودند، كه هريك داراى يال و كوپالى بودند ، خبردار شدم كه بر سر پسرم آسيبى وارد شده، درحالى كه دستش بريده شده بود ، واى بر من كه ضربه عمود (ميله) سرش را خم كرد ؛ اگر شمشيرت در دستت بود، هرگز كسى به او (تو) نزديك نمى شد. »
📚اعيان الشيعه ج 7 ص 429 و ج 8 ص 389
❕و می خواند ؛
« اى زنان مدينه ديگر مرا ام البنين نخوانيد و مادر شيران شكارى ندانيد مرا فرزندانى بود كه بسبب آنها مرا ام البنين مى گفته اند و اكنون صبح كردم كه ديگر براى من فرزندي نيست چهار باز شكارى داشتم كه آنها را نشانه تير كردند و رگ و تين آنها را قطع نمودند و دشمنان با نيزه هاى خود ابدان طيبه آنها را از هم متلاشى كردند و و شام كردند در حالى كه همه آنها بروى خاك با جسد چاكچاك افتادند اى كاش مىدانستم آيا چنين است كه مرا خبر دادند به اينكه دستهاى فرزندت قمر بنى هاشم را از تن جدا كردند »
📚مقاتل الطالبيين، ص 85؛ ادب الطف، ج 1، ص 71
❕مامقانى پس از نقل حال ام البنين هنگام ورود بشير مى گويد ؛
«علاقه و ارادتش به حسين عليه السّلام به سبب امر امامت بود (حسين امام و پيشوايش بود) و اينكه به شرط سلامت حسين، مرگ چهار فرزندش را بر خود آسان گرفت؛ نشان درجه عالى ايمان اوست، من او را از نيكان (حسن) به حساب مى آورم. »
📚تنقیح المقال ج 3 ص 70
❕در نقلی از امام صادق علیه السلام آمده است ؛
« ام البنين همه روزه در بقيع مى رفت و مرثيه مى خواند و مردم گردش جمع می شدند به نوعى كه مروان ( با آن قساوت قلب ) وقتی مرثیه او را می شنید ، گریه می کرد »
📚مقاتل الطالبین ص 56_ قاموس الرجال ج 12 ص 196
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
👌در رابطه با این که آیا واقعیت دارد که شمر و ام البنین سلام الله علیها با هم برادر و خواهر بودند ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛
💠https://b2n.ir/899658
#سخن_از_خرس_برف_در_قرآن
🤔#پرسش
❔افرادی شبهه می کنند اگر قران کتابی است که از طرف خدا بر پیامبر نازل شده پس چرا از خرس حرفی نزده تا ما بدونیم که خرس قطبی چه حکمی داره حلال هست یا حرام ، یا چرا از برف در قرآن سخن به میان نیامده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌قرآن کتاب هدایت است و هر آنچه که برای هدایت بشر نیاز بوده ، در آن آمده است ، لذا در آیات فراوانی ، هدف از نزول قرآن ، انسان سازی و هدایت جهانیان به سوی سعادت دنیوی و اخروی و زندگی سعادتمند بیان شده است ؛
💠بقره 2 - انعام 155-157- اعراف 52- 203- یونس 57- نحل 64- لقمان 2 _ 3 و ...
❕قرآن یک دایره المعارف در تمام موضوعات نیست که جزئی ترین مسائل در آن آمده باشد ، بلکه قرآن یک کتاب تربیت و انسانسازی است که برای تکامل فرد و جامعه در همه جنبه های معنوی و مادی نازل شده است ، بنابراین منظور از اینکه همه چیز که در قرآن آمده است ، تمام اموری است که برای پیمودن این راه لازم است، نه اینکه قرآن یک دائرة المعارف بزرگ است که تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیائی و شیمی و فیزیک و گیاه شناسی و مانند آن در آن آمده است ، لذا نباید توقع داشت که از تمام حیوانات مانند خرس ، یا پدیده های هستی مانند برف ، در قرآن سخن به میان آمده باشد ، در ذیل بیشتر توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3368
❕خود قرآن تصریح می کند که کتاب کلیات است و سنت قرار است که قضایا را به صورت تفصیلی تر بیان کند ، لذا می فرماید ؛
«قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه برای مردم نازل شده است، برای آنها بیان کنی و آشکارسازی، شاید آنان بیندیشند» ( نحل 44 )
❕اتفاقا در سنت و روایات معصومین از خرس با عنوان « الدب » یاد شده است و تصریح شده است که چون خرس از حیوانات مسخ شده است ، خوردن گوشت آن ، حرام است ؛ « الدب و ما کان من المسوخ _ المسوخ من بنی آدم ... الدب »
📚الکافی ج 6 ص 242 _ علل الشرایع ج 2 ص 483 _ الکافی ج 6 ص 246 _ وسائل الشیعه ج 24 ص 104 باب 2
❕در گذشته در مورد حیوانات مسخ شده ، توضیحات مفصلی داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/317
❕همینطور در روایات متعددی تصریح شده است که گوشت حیوانات درنده حرام است که این روایات با اطلاقی که دارد ، شامل گوشت خرس هم می شود ؛
« کل ذی ناب من السباع ... حرام _ اما لحوم السباع و السباع من الطیر و الدواب فانا نکرهه و .....»
📚الکافی ج 6 ص 244 _ التهذیب ج 9 ص 79
❕امام رضا علیه السلام فرمود ؛
« تمام پرندگان درنده و حيوانات وحشى درنده حرام هستند زيرا مردار و گوشت انسانها و قاذورات و فضولات و اشباه اينها را مى خورند لذا خداوند عزّ و جل نشانه هايى را جهت امتياز حيوانات وحشى از حلال گوشت و پرندگان حلال از حرام گوشت آنها قرار داده چنانچه پدرم عليه السّلام در همين باره فرموده ؛👈 هر حيوان درنده اى كه صاحب دندان نيش بوده 👉و هر پرنده اى كه چنگال داشته باشد حرام گوشت است چنانچه هر پرنده اى كه سنگدان دارد گوشتش حلال مى باشد. »
📚عیون الاخبار ج 2 ص 93 _ علل الشرایع ج 2 ص 482
❕همینطور در سنت و روایات معصومین نیز از برف با عنوان « الثلج » یاد شده است و در مورد برخی از پدیده ها , تعبیر شده است که سفید تر از برف یا سردتر از برف هستند ؛ « ابرد من الثلج » ، « ابیض من الثلج » .
📚بصائر الدرجات ج 1 ص 445 _ امالی صدوق ص 184 _ الخصال ج 2 ص 362 _ الاختصاص ص 66 _ دلائل الامامه ص 108 _ الکافی ج 2 ص 173 _ اعلام الوری ص 341 _ وسائل الشیعه ج 12 ص 204
❕مثلا پیامبر گرامی فرمود ؛
« روز قيامت فرا نمى رسد، مگر اين كه قائم ما قيام بحق نمايد، و اين موقعى است كه خداوند عز و جل بوى فرمان قيام دهد. هر كس از وى پيروى كند رستگار و آن كس كه سرپيچى نمايد به هلاكت رسد. بندگان خدا! بسوى وى بشتابيد👈 هر چند با راه رفتن از روى برف باشد. 👉چه كه وى سفير الهى و جانشين من است. » « لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَقُومَ قَائِمٌ لِلْحَق مِنَّا وَ ذَلِكَ حِينَ يَأْذَنُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ مَنْ تَبِعَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَكَ اللَّهَ اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ فَأْتُوهُ وَ لَوْ عَلَى الثَّلْجِ فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتِي »
📚عیون الاخبار ج 2 ص 60 _ کفایه الاثر ص 107
❕یا در معجزات علی ع نقل شده است که ؛
👌« ابو الجاريه گفت ، برف در بلاد ما فراوان است ولى در اينجا بدان دسترسى نداريم؟ عمّار گفت علی علیه السلام ، دست دراز كرد از بالاى منبر كوفه و برگردانيد و👈 ناگاه در آن تيكه برفى بود كه از آن آب ميچكيد👉 ... ؛»
📚بحار الانوار ج 59 ص 168
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir