eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
221 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
پاسخ به جوابیه دوم کانال وهابی درمورد حدیث خشم و غضب خانواده شهید !!!!! 👌وهابی نتوانست اصل استدلال و پاسخ ما را رد کند تنها چند تا اشکال که برخی هم مرتبط با بحث نبوده است را مطرح کرده است و ما تک به تک این اشکالات را بررسی می کنیم : 🔸١ _ می گوید که آیا روایت تنبیه یتیم شامل امامان اهلبیت علیهم السلام هم می شود که مثلا یکی از امامان در سن کودکی پدرش را از دست بدهد و مصداق یتیم باشد و مستحق تنبیه !!!! حکم مذکور اگر شامل امامان ع نمی شود دلیل تخصیص چیست !!!!! 👌این سخن وهابی از آن سخنان بی پایه و بی ربط است , زیرا وقتی امام علیه السلام در کودکی پدرش را از دست داده است , خودش در همان کودکی امام و واجب الاطاعه می شود و تنبیه امام ع با واجب الاطاعه بودن امام ع همخوانی ندارد , لذا اساسا سوال مذکور در مورد امام ع مصداق پیدا نمی کند !!!! ❗️اگر هم بخواهیم فرض وهابی را بپذیریم که مثلا یک امام ع در کودکی یتیم شود و مثلا برادر بزرگترش امام ع شود و او قرار باشد که بعد از برادرش امام شود , باز هم گفتنی است که امام ع اصلا داخل در حکم تنبیه یتیم نمی شود تا خارج کردنش نیاز به دلیل و مخصص داشته باشد , زیرا امام ع پاک و معصوم است و اصلا جرمی نمی کند که نیاز به تنبیه داشته باشد , لذا امام ع اصلا داخل در موضوع تنبیه یتیم نمی شود تا خارج کردنش نیاز به دلیل داشته باشد !!!! 👌امامان گرامی علیهم السلام از همان کودکی پاک و معصوم اند , چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که امام علیه السلام به دنیا می آید ، به او حکمت داده می شود و با علم و وقار زینت داده می شود و لباس هیبت و بزرگی بر او پوشانده می شود و خداوند چراغی از نور برای او قرار می دهد که درون و نهان افراد را می شناسد و اعمال بندگان را می بیند » " فَإِذَا خَرَجَ إِلَى الْأَرْضِ أُوتِيَ الْحِكْمَةَ وَ زُيِّنَ بِالْعِلْمِ وَ الْوَقَارِ وَ أُلْبِسَ الْهَيْبَةَ وَ جُعِلَ لَهُ مِصْبَاحٌ مِنْ نُورٍ يَعْرِفُ بِهِ الضَّمِيرَ وَ يَرَى بِهِ أَعْمَالَ الْعِبَاد " 📚بحار الانوار ج 25 ص 39 ❗️بنابراین امام ع تخصصا از حکم مذکور خارج است یعنی اصلا داخل در حکم تنبیه نمی شود تا خروجش نیاز به مخصص و دلیل داشته باشد !!!! 👌وهابی اگر اصولش را خوب می خواند و فرق تخصص و تخصیص را متوجه می شد , دیگر اشکال مذکور را مطرح نمی کرد !!!! علمای اصول چنین می گویند : ❗️" تخصيص عبارت است از اخراج بعض از افراد موضوع از تحت حكمى كه براى عام ثابت است بعد از اينكه موضوعا داخل هستند يعنى عنوان عام فى نفسه شامل آنها هم مى‏شود لكن (به توسط) تخصيص و تبصره، اين افراد را از تحت حكم عام بيرون مى‏بريم. مثل: اكرم العلماء الا الفاسقين منهم. 👌مورد «تخصيص» شبيه مستثناى متصل است. مثل: جاءنى القوم الا زيدا كه زيد موضوعا داخل در قوم است ولى حكما خارج است. 👈تخصص آن است كه عنوان عام، از همان اول امر، بدون اينكه تخصيص بخورد، فى حد نفسه شامل اين افراد نمى‏شد كه خروج موضوعى دارند. مثلا وقتى مى‏گويد: اكرم العلماء، اينجا جهال تخصصا بيرون هستند و نيازى به تخصيص ندارند.👉 📚شرح اصول فقه، ج‏1، ص: 256 💠 👇
💠ادامه 👇 🔸٢ _ در اشکال دوم می گوید که آیا تنبیه یتیم جوازی است یا وجوبی , اصلا ممکن است که خانواده شهید جرمی نکنند تا مستحق تنبیه باشند و روایت مذکور تقیید بخورد !!!!! ❗️این سخن هم از آن سخنان بی ربط وهابی است . 👌ما کاری نداریم که آیا خانواده شهید جرمی مرتکب می شوند یا نمی شوند , همین که جواز تنبیه در مورد آنان صادر شده است , این جواز و تنبیه در هنگام عصیان , موجب تقیید اطلاق موجود در حدیث مورد بحث می شود و ما تنها در صدد اثبات همین نکته هستیم ❗️اگر بخواهیم برای فهم وهابی مثال قرآنی هم بزنیم می توانیم بگوییم که خداوند دستور می دهد که به پدر و مادر نیکی کنید : "بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا " ( بقره ٨٣ ) 👌وجوب احسان کردن به صورت مطلق به پدر و مادر که در آیه بیان شده است مستلزم آن است که از پدر و مادر اطاعت پذیری به صورت مطلق داشته باشیم , زیرا تمرد از دستور پدر و مادر با وجوب احسان کردن به آنان همخوانی ندارد , حال آیا این اطاعت مطلق از پدر و مادر گواه بر عصمت پدر و مادر است !!!!! ❗️خداوند این احسان و اطاعت را قید می زند که اگر پدر و مادر خواستند که فرزند به خداوند شرک بورزند , فرزند نباید از پدر و مادر اطاعت کند : "وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى‏ أَنْ تُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما " ( لقمان ١٥ ) 👌بنابراین پدر و مادر حکم اطاعت مطلق ندارند تا بحث عصمت آنان مطرح شود و اطاعت مطلق آنان قید می خورد که تا زمانی این اطاعت است که تخلف از حکم خداوند نباشد . ❗️ممکن است پدر و مادر هیچگاه فرزند را دستور به شرک ندهند , با این وجود حکم عدم اطاعت مذکور در سوره لقمان تقیید زننده اطلاعت مطلق از آنان است , در مورد فرزندان یتیم شهید هم مطلب به همینگونه است , یعنی ممکن است که فرزندان هیچگاه جرمی مرتکب نشوند تا شایسته تنبیه باشند , اما همین حکم جواز تنبیه , تقیید زننده حکم مطلق روایت مورد بحث در ممنوعیت خشمگین کردن خانواده شهید است . 🔸٣ _ در اشکال سوم می گوید که چون تنبیه یتیم برای تربیت او است , اصلا اذیت و آزار یتیم نیست تا تقییدی برای حدیث مورد بحث باشد !!!! 👌این سخن هم از آن سخنان بی پایه است . ما وقتی یتیم را تنبیه می کنیم و مثلا می زنیم , یتیم از ما عصبانی و خشمگین می شود و این که بگوییم او اذیت و خشمگین نمی شود , انکار بدیهیات است . ❗️درست است که زدن ما چون برای تنبیه و تادیب و تربیت است , قبح ندارد و مصداق احسان به یتیم است زیرا سبب تربیت او می شود , اما باز هم یتیم از این زدن ناراحت و خشمگین می شود و این خشمگینی با اطلاق روایت مورد بحث که مطلقا اجازه خشمگین کردن یتیم را نمی داد در تضاد است !!!! ❗️استدلال وهابی بر این محور است که تنبیهی که برای تربیت و تادیب باشد , اذیت و آزار نیست , در حالی که این سخن وهابی در ضدیت کامل با قرآن و روایات اهلسنت است و اگر وهابی سواد قرآنی و حدیثی داشت , چنین سخنی را نمی گفت !!!! 👌قرآن از تنبیه و مجازات مرد و زن زناکار که برای اصلاح و تربیت آن دو است به عنوان " اذیت کردن آن دو " یاد می کند : " وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما " ( نساء ١٦ ) ❗️مفسرین اهلسنت معتقدند که تنبیه مورد بحث در آیه که مصداق اذیت مرد و زن زناکار است , شتم کردن و سرزنش کردن آن دو و زدنشان با کفش است : " قوله تعالى: وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما أي و اللذان يأتيان الفاحشة فآذوهما، قال ابن عباس رضي اللّه عنهما و سعيد بن جبير و غيرهما: أي بالشتم و التعيير و الضرب بالنعال، و كان الحكم كذلك، حتى نسخه اللّه بالجلد أو الرجم " 📚تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج‏2، ص: 205 🔸٤ _ و در اشکال پایانی اش می گوید که قیدی که ما ارائه دادیم شامل فرزندان یتیم می شود و مادرشان را شامل نمی شود !!!! در حالی که ما ثابت کردیم که قید مورد استدلال ما از باب قیاس اولویت شامل مادر یتیمان هم می شود , در ذیل ببینید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/5118 👌همینطور آیاتی که به صورت مطلق دستور می دهد که زنان مجرم ( در کنار مردان مجرم ) باید حد و تعزیر شوند و از این طریق اذیت شوند , می تواند قید و تخصیص منفصلی باشد برای حکم مطلق در روایات مورد بحث خانواده شهید , هم نسبت به همسر شهید و هم نسبت به فرزندان شهید : "الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَة _ وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالاً مِنَ اللَّه‏ " ( نور ٢ _ مائده ٣٨ ) 👌روشن است که احکام مجازاتی فوق شامل معصومین علیهم السلام نمی شود , زیرا آنان تخصصا از موضوع مجازات فوق خارج هستند , بنابراین احکام مجازاتی نمی تواند همانگونه که برای خانواده شهید مقید اطلاق حکم مورد بحث است , برای معصومین و حضرت زهرا س هم مقید باشد . ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 📣نکته پایانی : 👌ما اگر بخواهیم تمام آنچه تا کنون در رابطه با روایت مورد بحث ایراد کردیم را نادیده بگیریم , می توانیم یک پاسخ مجزای دیگر دهیم و آن اینکه : ❗️این که خشم و غضب فاطمه صدیقه سلام الله علیها به صورت مطلق خشم و غضب خداوند معرفی شده است , گواه بر عصمت حضرت فاطمه س است , این تعبیر در مورد خانواده شهید هم به کار رفته است و ما ادعای وهابی را می پذیریم که تعبیر مذکور در مورد خانواده شهید هم ( مطابق استدلالی که ما برای حضرت زهرا س داشته ایم , ) دلالت بر عصمت خانواده شهید هم می کند . ❗️اما می گوییم که ما مطابق آیات و روایات تنها معتقد به عصمت چهارده معصوم علیهم السلام هستیم و روایت مذکور که ( طبق ادعای وهابی ) از آن عصمت خانواده شهید استفاده می شود , با روایات ما که عصمت چهارده معصوم ع را اثبات می کند در تضاد است , خصوصا آنکه روایت خانواده شهید در منابع اهلسنت هم نقل شده است : "انا خليفته في أهله ، من أرضاهم فقد أرضاني ومن أسخطهم فقد أسخطني " 📚نزهه المجالس ج ١ ص ٢١٣ _تفسیر ثعلبی ج ٣ ص ٢٠٦ 👌بنابراین دو دسته روایت تعارض پیدا می کنند , دسته ای که تنها عصمت اهلبیت ع را اثبات میکند و روایتی که عصمت خانواده شهید را مطرح می کند . ❗️ما در هنگام تعارض روایات ماموریم روایتی را که موافق با اهلسنت است را طرد کنیم و بگوییم که تقیه ای صادر شده است , چنان که راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛ « دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » « وَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَيْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَ الْآخَرَ مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَيِّ الْخَبَرَيْنِ يُؤْخَذُ قَالَ مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَاد » 📚 الکافی : ج 1 ص 68 👌روایت خانواده شهید که در منبع شیعی نقل شده است , چون موافق با روایت اهلسنت است , لذا قابل قبول نیست و تقیه ای و موافق با اهلسنت صادر شده است و اهلسنت این روایات را ساخته است تا از دلالت روایاتی که بر عصمت حضرت زهرا س می کند , بکاهد . بنابراین روایت خانواده شهید در منابع شیعی چون موافق با روایت اهلسنت است , مطرود و غیر قابل احتجاج است . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
پاسخ به جوابیه سوم وهابی در مورد حدیث خشم و غضب خانواده شهید !!!!! 👌وهابی در موارد متعددی اظهارات ناصواب و اشتباهی داشت که ما این موارد را در پاسخهای گذشته روشن ساختیم , اما متاسفانه وهابی از این موارد درس نگرفته است و همچنان اصرار بر تکرار مطالب بی مبنا و تکراری و جاهلانه خود دارد , که ما در این پاسخ به این موارد اشاره می کنیم : 🔸١ _ می گوید حدیثی که ما برای عصمت ائمه علیهم السلام اقامه کردیم ضعیف است , زیرا در سند آن یونس بن ظبیان وجود دارد که غالی بوده و امام علیه السلام او را لعنت کرده است !!!!! 👌این سخن وهابی نیز به مانند سخنان قبلی او پوچ و بی ربط است , زیرا برای عصمت ائمه ع آیات متعددی از قرآن و دهها روایت از منابع معتبر وجود دارد و این قضیه از قضایای مسلم و متواتر در نزد شیعه است و ضعف سندی یک روایت خللی به اصل ماجرا وارد نمی کند , در گذشته به برخی از این آیات و روایات اشاره کرده ایم : 💠 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4514 ❗️اساسا مبنای علمای بزرگ شیعه در طول تاریخ , اعتماد به صحت روایت موثوق الصدوری بوده است , یعنی معتقد به صحت روایتی بوده اند که موافق قرآن و سنت بوده و در کتابهای معتبر نقل شده است , حتی اگر یک راوی ضعیف هم در سند روایت بوده باشد , چنان که در ذیل مفصلا این مبنا را شرح داده ایم : 💠 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4753 ❗️بنابراین طبق مبنای شیعه روایت مورد استناد ما صحیح است زیرا موافق قرآن و سنت بوده و در کتابهای معتبر نیز نقل شده است , گذشته از آنکه ضعف یونس بن ظبیان در نزد تمام علمای شیعه ثابت نیست , محدث نوری در خاتمه مستدرک بحث مفصلی در وثاقت او ایراد می کند و روایاتی را در مدح او نقل می کند و تصریح می کند که شیخ صدوق او را ثقه میدانسته است , جهت آگاهی رجوع کنید : 📚مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، الخاتمةج‏9، ص: 223 🔸٢ _ ما گفتیم ائمه علیهم السلام از آنجایی که دلائل زیادی از قرآن و سنت بر عصمت آنان حاکم است , اصلا داخل در حکم تنبیه یتیم یا تنبیه مجرمان در قرآن نمی شوند و آن بزرگواران تخصصا از موضوع موارد فوق خارج اند !!!! ❗️حال وهابی می گوید چون ائمه علیهم السلام خارج اند , بحث خانواده شهید هم از حکم مجازات خارج اند !!!! 👌چقدر وهابی سخیف و بی منطق حرف می زند , خروج ائمه ع بر پایه دلائل متقن عصمت آنان است اما خانواده شهید بالاجماع و بالوجدان معصوم نیستند تا تخصصا از موضوع مجازات خارج باشند , روایت مورد بحث هم با تقییدات صورت گرفته یا وجه تقیه ای بودن آن که بیان کردیم هیچ ارتباطی با عصمت خانواده شهید ندارد تا بتواند دلیلی باشد بر خروج خانواده شهید از موضوع مجازات . 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٣ _ وهابی گفت که حکم تنبیه یتیم جوازی است و امر جوازی نمی تواند دلیلی بر تقیید روایات خانواده شهید باشد , ما در پاسخ دیشب مفصل این ادعا را رد کردیم و ثابت کردیم که حکم جوازی هم می تواند دلیل بر تقیید باشد , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/5121 👌او پس از این فضاحت و بیسوادی که به بار آورد از ادعای قبلی خود عقب نشینی کرده است و می گوید بله حکم جوازی دلیلی بر تقیید است , بنابراین در روایت بخاری آمده است که پیامبر گفته است که حتی اگر فاطمه س هم سرقت کند , دستش را قطع می کند , پس این حکم جوازی هم دلیلی بر تقیید حدیث غضب فاطمه س در روایات اهسنت است !!!!! 👌وهابی متاسفانه در این سخن هم تامل کافی نکرده است , زیرا روایتی که بخاری از پیامبر نقل می کند که حتی اگر فاطمه س هم سرقت کند , دو دستش را قطع می کنم : "لَوْ أَنَّ فَاطِمَةَ ابْنَةَ مُحَمَّدٍ سَرَقَتْ لَقَطَعْتُ يَدَهَا». (صحیح بخای ح ٣١٠٩ ) 👌برای بیان این نکته نیست که جایز و ممکن است که حتی فاطمه س را سرقت کند , بلکه بیان پیامبر گرامی ص برای تعلیم به امت است که سرقت گناه بزرگی است و پیامبر در برخورد با سارق با هیچکس هیچ تعارفی ندارد . 👌شبیه روایتی که بخاری نقل می کند , قرآن در مورد پیامبر اسلام بیان می دارد , پیامبری که فریقین عصمت او را از شرک و کفر قبول دارند , با این وجود خداوند به پیامبر ص می گوید : " به تو و به همه انبياى پيشين وحى فرستاده شده است كه اگر مشرك شوى مسلما اعمالت حبط و نابود مى‏گردد و از زيانكاران خواهى بود" (وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ‏ " ( زمر ٦٥ ) 👌روشن است که آیه فوق نمی خواهد بگوید که برای پیامبر هم جایز بود که مشرک شود , بلکه تعبیر فوق برای بیان قبح شرک و تعلیم به امت است , ( ( به در می گوید دیوار بشنوند ) چنان که در تفسیر نمونه می خوانیم : "در اينجا اين سؤال مطرح مى‏شود كه مگر امكان دارد كه انبياى بزرگ الهى راه شرك پيش گيرند كه آيه فوق با اين لحن با آنها برخورد مى‏كند؟ 👌پاسخ اين سؤال روشن است: انبيا هرگز مشرك نخواهند شد .... آنها حتى در يك لحظه فكر شرك به خود راه دهند، آيا طبيب هوشمند و حاذقى كه از تاثير يك ماده سمى بسيار خطرناك و كشنده به خوبى آگاه است هرگز ممكن است در حال اعتدال فكر خود را به آن آلوده سازد؟ 👈هدف اين است كه از اهميت خطر شرك به همگان گوشزد شود تا مردم بدانند وقتى خداوند با پيامبران بزرگش اينچنين سخن مى‏گويد تكليف ديگران روشن است، و به تعبير ديگر: اين از قبيل ضرب المثل معروف عرب است" اياك اعنى و اسمعى يا جارة":" منظورم تويى ولى اى همسايه تو بشنو!". 👉 ❕همين معنى در حديثى از امام على بن موسى الرضا ع به هنگامى كه مامون سؤال از آياتى كرد نقل شده است كه امام فرمود:" منظور از اينگونه آيات امت است، هر چند مخاطب رسول خدا مى‏باشد" " 📚تفسير نمونه، ج‏19، ص: 528 ❗️ابن کثیر عالم بزرگ اهلسنت هم این سخن را پذیرفته است و تصریح می کند که تعبیر مذکور تنها برای بیان قبح و زشتی شرک است نه آنکه جایز باشد که پیامبر مشرک شود " " وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما كانُوا يَعْمَلُونَ تشديد لأمر الشرك و تغليظ لشأنه و تعظيم لملابسته، كقوله تعالى: وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ [الزمر: 65] الآية، و هذا شرط، و الشرط لا يقتضي جواز الوقوع، كقوله قُلْ إِنْ كانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدِينَ [الزخرف: 81] و كقوله لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لَاتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فاعِلِينَ [الأنبياء: 17] و كقوله لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً لَاصْطَفى‏ مِمَّا يَخْلُقُ ما يَشاءُ سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ [الزمر: 4] " 📚تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج‏3، ص: 268 🔸٤ _ وهابی می گوید که ما حدیث خانواده شهداء را رد کردیم , در حالی که در روایات ما آمده است که اجازه رد روایات را نداریم !!!! 👌وهابی به اندازه ای در این بحث از ناحیه خود وهابیون تحت فشار است که حتی نمی داند که چه می گوید !!!!! ❗️جناب وهابی ما روایت را رد نکردیم و نگفتیم که این روایت از ائمه ع صادر نشده است , بلکه گفتیم روایت تقیه ای است , یعنی روایت از ائمه علیهم السلام صادر شده است اما از روی تقیه و موافق با روایات اهلسنت . ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 🔸٥ _ وهابی به ما آموزش می دهد که به جای رد روایت باید بین دو روایت متعارض طبق قاعده " الجمع مهما امکن اولی من الطرح " جمع کرد , آنگاه خودش سعی می کند که این جمع را صورت دهد , آن هم جمعی که هیچ شاهد و قرینه ای ندارد !!!! 👌جناب وهابی ما هم در پاسخ اول بین دو روایت مورد بحث جمع کردیم , آنگاه گفتیم که اگر این جمع کردن را هم نادیده بگیریم و مثلا معتقد بشویم که امکان جمع نیست و یک دسته روایات می گوید فقط چهارده معصوم عصمت دارند و ما هم فرض بگیریم که حدیث خانواده شهداء هم عصمت خانواده شهید را مطرح می کند , در این صورت امکان جمع دیگر نیست , لذا وجه تقیه ای بودن را بیان کردیم , بنابراین ما هم جمع کردیم و فرض دیگر را هم مطرح کردیم در صورتی که معنایی جز عصمت برای حدیث خانواده شهید قائل نشویم , چرا شما این قدر کند فهم هستید !!!!! 👌وهابی در این سخن هم جهالت و بیسوادی خودش را نشان داده است , زیرا در همان کتاب اصول فقه آمده است که مقصود از قاعده جمع کردن , جمع کردن عرفی و همراه با شاهد و قرینه است , نه جمع تبرعی و بدون شاهد و قرینه , چنان که شارح کتاب مذکور می نویسد : "جمع تبرعى عبارت است از توجيهات بسيار بعيدى كه هيچ دليلى بر آنها نيست نه از حكم عقلى و نه از بناى عقلا و نه از منابع ديگر، بلكه صرفا براى اينكه روايات از درجه اعتبار ساقط نشود توجيهات غير وجهى براى آنها ذكر مى‏كنيم كه شايد و لعل مراد فلان امر باشد .... مشهور علماى برآن‏اند كه قاعده فوق مخصوص جمع‏هاى عرفى است و شامل جمع تبرعى نمى‏گردد و مصنف از همين دسته است‏ " 📚شرح اصول فقه، ج‏3، ص: 375 👌وهابی جمع تبرعی و بدون شاهد و قرینه کرده است که مثلا اصلا عصمتی برای ائمه ع و حضرت زهرا س در کار نیست و حدیث خانواده شهید هم دلالت بر عصمت نمی کند , بلکه بیان کننده شدت رسیدگی به خانواده شهید است !!!! ❗️این جمع وهابی بر خلاف دلائل و شواهد فراوانی است که عصمت ائمه ع و حضرت زهرا س را ثابت می کند , لذا چنین جمع کردن تبرعی و بدون شاهد و قرینه و بلکه بر خلاف شواهد و قرینه , همخوانی با قاعده " الجمع مهما امکن اولی من الطرح " ندارد و اینجا نیز همان جمع کردن اول ما موجه و عرفی است که گفتیم با توجه به انحصار عصمت ائمه ع و تقییداتی که برای حدیث خانواده شهید در آیات و روایات بیان شده است ( یعنی بر اساس شواهد و قرائن عصمت ائمه و شواهد تقییدی حدیث خانواده شهید ) , جمع عرفی چنین می شود که انحصار عصمت ائمه ع خدشه به آن وارد نمی شود و مقصود از حدیث خانواده شهید هم آن است که نباید خانواده شهید را به ناحق عصبانی کرد , بنابراین عصمتی برای خانواده شهید در کار نیست . ▫️ادامه 👇
🔸٦ _ و سخن پایانی این که وهابی مدعی بود تنبیه یتیم مصداق اذیت و آزار یتیم نیست , ما از قرآن و سخنان علمای اهلسنت ثابت کردیم که تنبیهات ماذون از جانب خداوند مصداق اذیت و آزار مجرم است , اما این اذیت و آزار چون برای اصلاح و تربیت و به اذن شارع است , لذا قبحی ندارد !!!! 👌حال وهابی نمی خواهد بیسوادش اش را بپذیرد و معتقد است که تنبیه یتیم مصداق اذیت و آزارش نیست و اگر مصداق اذیت و آزار باشد , قرآن می گوید که یتیم را تحقیر مکن " الیتیم فلا تقهر " , در حالی که امیر مومنان ع بر خلاف حکم قرآن دستور تنبیه یتیم را داده است !!!!! ❗️آخر وهابی چرا اینقدر سخیف و بچه گانه حرف می زنی !!!! دستور تنبیه یتیم و آیه " فلا تقهر " مربوط به دو موضوع مختلف است و ضدیتی با هم ندارند !!!!! تنبیه برای یتیمان مجرم است و دستور " فلا تقهر " در مورد یتیمان غیر مجرم است . 👌مثلا خداوند دستور به احسان کردن نسبت به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان، و همسايه نزديك، و همسايه دور، و" دوست و همنشين" و واماندگان در سفر و بردگانى می دهد : " بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبى‏ وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُم‏ " ( نساء ٣٦ ) 👌اما باز دستور می دهد که مصادیق فوق اگر مصداق "محارب " قرار بگیرند , باید اعدام شوند یا دست و پایشان قطع شده و تبعید شوند : "إِنَّما جَزاءُ الَّذِينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْض‏ " ( مائده ٣٣ ) 👌میان دو دستور فوق تضادی نیست , دستور به احسان در جایی است که افراد مذکور مصداق محارب نباشند و دستور به مجازات در جایی است که آنان محارب باشند , یعنی دو موضوع مختلف و با دو حکم مختلف . 🔸وهابی جان تو که اینقدر نگران آیه " فلا تقهر " ( ضحی ٩ ) و ممنوعیت زدن یتیم هستی , به ما بگو که چرا عایشه یتیمان را به حد مرگ می زد و بر خلاف قرآن عمل می کرد !!!! ( طبق روایتی که البانی محدث بزرگ معاصر در دو کتابش آن را تصحیح کرده است ) !!!!! ❗️شمیسه می گوید عائشة گفت : " من یتیم را می زنم تا این که روی زمین پهن شود. (دراز شود) " " فَقَالَتْ: إِنِّی لِأَضْرِبُ الْیَتِیمَ حَتَّى یَنْبَسِطَ. " 📚صحیح الأدب المفرد،ص76ط مکتبة الدلیل  (تعلیق الألبانی : صحیح الإسناد) _ سلسلة الأحادیث الصحیحة،ج 7،ص623و624 ط مکتبة المعارف . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane
انتساب کتاب بصائر الدرجات به مرحوم صفار !!!!! 🤔 : ❓ نامعتبر بودن كتاب بصائر الدرجات طبق تصریح علامه کمال حیدری !!!!! [ السند الثاني: ما ورد في بصائر الدرجات للصفار ووقفنا تفصيلاً هناك قلنا ليس ابن عبيد عن يونس بعد ما فيه هذا الانحصار ولكن هذا المشكلة في بصائر الدرجات هذا الكتاب لم يثبت عندنا أن هو الذي كتبه الصفار ] ❗️❗️❗️ 💠💠 👌كتاب بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد , نوشته محمد بن حسن صفار( م 290 ق) از علماى شيعه اماميه و صحابى امام حسن عسكرى( ع) است كه درباره شناخت ائمه و خصوصيات امام نوشته شده است. 👌 كتاب بصائر الدرجات مشتمل بر 1881 حديث مى‏باشد كه در ده بخش تنظيم شده و هر بخش حدوداً شامل بيست باب است. عناوين برخى بخش‏ها( اجزاء) عبارتند از: ارزش علم و اينكه علماى حقيقى، آل محمد( عليهم‏السلام) هستند، مقام و منزلت ائمه، ائمه وارث علم انبيايند، ودايع پيامبر نزد ايشان است، اسم اعظم و علم الكتاب نزد آنهاست، از مرگ شيعيان خبر دارند، علومى كه پيامبر به على( ع) آموخت، فرق پيامبران با ائمه.... ❗️بصائرالدرجات از كتب معتبر و كهن شيعه به شمار مى‏رود كه از زمان نگارش تا كنون پيوسته مورد توجه علما و بزرگان قرار داشته و بسيار به آن استناد نموده‏اند؛ چنانكه مرحوم كلينى در كتاب كافى، شيخ حر عاملى در كتاب وسائل الشيعه و علامه مجلسى در بحار الانوار از آن نقل كرده‏اند. 📚نرم افزار جامع الاحادیث , کتابشناسی کتاب بصائر الدرجات 👌چنان که گفته شد , محمد بن حسن الصفار از ياران امام حسن عسكرى عليه السلام مى‏باشد و از چهره‏هاى سرشناس ياران ائمه عليهم السلام و راويان حديث به شمار مى‏آيد. 👌 نجاشى رجالی معروف درباره او مى‏فرمايد: « محمد بن حسن بن فروخ صفار يكى از چهره‏هاى درخشان شيعه در شهر قم بوده، وى شخصيتى مورد اطمينان و داراى ارزشى والا است. روايات او بر بسيارى از روايات ترجيح داده مى‏شود.» " كان وجها في أصحابنا القميين، ثقة عظيم القدر راجحا قليل السقط في الرواية. " 📚رجال النجاشي، ص: 354 ❗️ علامه حلى در كتاب خلاصه مى‏فرمايد: « محمد بن حسن بن فروخ از چهره‏هاى سرشناس شيعه در شهر قم و مورد اطمينان است و شخصيتى عظيم الشأن است كه روايات او برتر مى‏باشند.» " كان وجها في أصحابنا القميّين، ثقة، عظيم القدر، راجحا، قليل السّقط في الرّواية " 📚ترتيب خلاصة الأقوال في معرفة الرجال، ص: 374 👌متاسفانه وهابی مفلوک به سخنان یک ورشکسته علمی به نام کمال حیدری استناد کرده است که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار نیست , در حالی که نجاشی و شیخ طوسی و ابن شهر آشوب و .... که همه از بزرگان رجالی و تراجمی شیعه هستند , تصریح کرده اند که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار است : 🔸"له كتب منها .... كتاب بصائر الدرجات " 📚رجال النجاشي، ص: 354 🔸" محمّد بن الحسن الصفّار، قمّي. له كتب مثل كتب الحسين بن سعيد، و زيادة كتاب بصائر الدرجات، و غيره " 📚فهرست شیخ طوسی ص ٤٠٨ 🔸" محمد بن الحسن الصفار القمي: له كتب مثل كتب الحسين بن سعيد و زيادة كتاب بصائر الدرجات في علوم آل محمد ع و مسائل كتبها إلى الحسن بن علي ع مسائل‏ یلقب مملوة " 📚معالم العلماء، ابن شهر آشوب ص: 102 ❗️علامه مجلسی و شیخ حر عاملی , دو کتابشناس و محدث بزرگ شیعه هم تصریح می کنند که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار است : 🔸" كتاب بصائر الدرجات للشيخ الثقة العظيم الشأن محمد بن الحسن الصفار " 📚بحار الأنوار ، ج‏1، ص: 7 🔸" كتاب بصائر الدرجات: للشيخ، الثقة، الصدوق، محمد بن الحسن؛ الصفار. " 📚وسائل الشيعة، ج‏30، ص: 155 👌مرحوم آقا بزرگ تهرانی , کتاب شناس معروف شیعه نیز تصریح می کند که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار است : " بصائر الدرجات‏ لأبي جعفر محمد بن الحسن بن فروخ الصفار القمي المتوفى بها سنة 290، ذكر النجاشي و الشيخ في الفهرس أنه‏ یرويه عنه محمد بن يحيى العطار " 📚الذريعة إلى تصانيف الشيعة، ج‏3، ص: 124 ❗️محدث قمی نیز به این نکته تصریح می کند : "(الصفار) الشيخ ابو جعفر محمد بن الحسن بن فروخ القمي (جش) كان وجها في اصحابنا القميين ثقة عظيم القدر راجحا قليل السقط فى الرواية له كتب منها كتاب الصلاة كتاب الوضوء. (اقول) ثم عد كتبه و ذكر فيها (بصائر الدرجات) و هو الذى بأيدينا " 📚الكنى و الألقاب (مكتبة الصدر)، ج‏2، ص: 418 ❗️و دیگران از علمای تراجمی و کتاب شناس شیعه و سنی تصریح کرده اند که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار است که ذیلا به برخی اشاره می شود : 📚مرآة الكتب، ج‏4، ص: 212 _ إيضاح المكنون في الذيل على كشف الظنون عن اسامى الكتب و الفنون، ج‏1، ص: 185 _ معجم المؤلفين، ج‏9، ص: 208 _ مستدركات أعيان الشيعة، ج‏2، ص: 246 @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
دعوت مجدد کانالهای مدعی اخباری گری به مناظره !!!! ▫️کانالهایی که تاکنون مدعی اخباری گری بودند هم اینک علنا پرده ها را کنار زده و به بزرگان و روسای مذهب به مانند شیخ صدوق و علامه محمد تقی مجلسی و علامه محمد باقر مجلسی توهین و فحاشی و اهانت می کنند و افتراء می بندند !!!!! ❗️با توجه به این نکات روشن می شود که اساسا این جماعت مامورین و آلت دست استکبار و وهابیت هستند که در لباس شیعه اخباری ظاهر شده اند تا عده ای را گمراه کنند !!!!! 👌همانگونه که دستگاههای جاسوسی آمریکا و اسرائل و وهابیت کانالهای ملحد را ایجاد می کنند تا به اسم نقد اسلام به عقاید شیعه حمله کنند ( که در گذشته شواهدش را بیان کرده ایم ) , افرادی از خودشان را هم اجیر می کنند تا به اسم جماعت اخباری , بزرگان شیعه را شتم و دشنام دهند و عقاید شیعیان را متزلزل کنند . ▫️ما در گذشته این جماعت بیسواد را دعوت به مناظره کردیم اما هیچ یک حاضر به مناظره با ما نشدند و ما را هم از کانالهایشان مسدود می کردند تا پیامهایشان را نخوانیم و نقد نکنیم !!!! ( گویی افتضاحات و رسوایی های ملحدین و وهابیون در بحث و مناظره با ما در طول این سالها , آتش به جان این جماعت انداخته است که از بحث با ما وحشت دارند ) !!!! 👌ما مجددا این کانالها را دعوت به مناظره و گفتگو می کنیم و سر آغاز بحث را هم دو موضوع مهم قرار می دهیم که این کانالها عموما بر پایه اشکال حول این دو موضوع می چرخد : 🔸١ _ ممنوعیت قیام قبل ظهور امام زمان علیه السلام !!!! 🔸٢ _ ممنوعیت تقلید کردن از مراجع تقلید !!!! ▫️این جماعت را در دو موضوع فوق دعوت به مناظره کانال به کانال می کنیم و از اینان می خواهیم که وارد بحث در این دو موضوع شوند و دو پاسخ ذیل ما را در موضوعات فوق الذکر , در کانالهایشان بگذارند و رد کنند تا بحثشان با ما شروع شود : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13292 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12160 📣جهت هماهنگی : @poorseman
برده ساختن مجدد یک برده پس از آزادیش توسط پیامبر اسلام !!!! 🤔 : ❓پیامبر اسلام برده‌ای را که به وصیت صاحبش آزاد شده بود، مجدد به بردگی در آورد و در بازار برده فروشان فروخت : «أَعْتَقَ رَجُلٌ مِنَّا عَبْدًا لَهُ عَنْ دُبُرٍ، فَدَعَا النَّبِيُّ بِهِ، فَبَاعَهُ » ترجمه: از جابر بن عبدالله روایت است که گفت: مردی از ما برده‌ی خویش را پس از مرگ خویش آزاد کرد. اما پیامبر آن برده را فراخواند و او را فروخت. 📓منبع: صحيح البخاري /حدیث ۲۵۳۴ ❓سوال از ماله‌کشان مسلمان: پیامبری که این چنین وقیحانه برده‌ی تازه آزاد شده را به قید بردگی برمی‌گرداند چگونه می‌تواند مدعی لغو تدریجی برده‌داری باشد؟ ❗️❗️ 💠💠 👌متاسفانه معاند جاهل با استدلال اشتباه به روایت فوق بر اسلام و پیامبر گرامی اسلام اشکال وارد کرده است لذا ما بر آن شدیم که پاسخ معاند را دهیم و الا ما ملزم نیستیم که از روایات کتاب دروغین صحیح بخاری دفاع کنیم . 🔸در روایت فوق از تعبیر " عن دبر " استفاده شده است , یعنی سخن از برده ای است که به عنوان برده " مدبر " شناخته می شود . در توضیح برده مدبر می نویسند : " تدبير: مشروط كردن آزادى برده به وفات مولا. تدبير، از اسباب آزادى برده و عبارت است از اينكه مولا آزادى برده خود را به وفاتش مشروط كند، مانند اينكه به برده‏اش بگويد: تو آزادى پس از وفات من. چنين برده‏اى «مدبّر» ناميده مى‏شود.... برده تدبير شده پس از مرگ مولا از ثلث مال او آزاد مى‏شود " 📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏2، ص: 419 👌بنابراین برده مدبر , برده ای است که به وصیت مولایش پس از مرگ مولا آزاد می شود , چنان که امام صادق علیه السلام هم به این نکته تصریح کردند : " فَإِنَّ الْمُدَبَّرَ حُرٌّ إِذَا مَاتَ سَيِّدُهُ وَ هُوَ مِنَ الثُّلُث‏ " 📚تهذیب الاحکام ج ٨ ص ٢٥٩ ❗️روشن شد که برده مدبر , برده ای است که مولی گفته پس از مرگ من آزاد باشد , حال اگر مولی در زمان حیاتش که هنوز برده مدبر در ملکیت او است , گرفتار مشکل مالی شدید شود که مثلا مجبور شود برده مدبر را که قرار بود بعد از مرگش آزاد شود را بفروشد , تکلیف چیست , آیا مولی می تواند برده مدبر خود را بفروشد !!!! 🔸در روایات ما آمده است که مولی این اختیار را دارد که اگر گرفتاری مالی برایش پیش آمد , برده مدبر خود را بفروشد تا با پول حاصل آن مشکل خود را رفع کند : " قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع رَجُلٌ دَبَّرَ مَمْلُوكَهُ ثُمَّ يَحْتَاجُ إِلَى الثَّمَنِ قَالَ إِذَا احْتَاجَ إِلَى الثَّمَنِ فَهُوَ لَهُ يَبِيعُ إِنْ شَاءَ وَ إِنْ شَاءَ أَعْتَقَ فَذَلِكَ مِنَ الثُّلُثِ. " 📚وسائل الشیعه ج ٢٣ ص ١١٧ 👌روایت مورد استناد معاند از صحیح بخاری نیز ناظر به همین معنا است , که مولی برده اش را برده مدبر کرده بود یعنی قرار بود پس از مرگش آزاد شود , اما قبل از آزادی و در زمان حیات خود مولا , مولایش گرفتاری مالی پیدا کرد و نیاز شده بود که برده مدبر خود را بفروشد , پیامبر هم برده اش را فروخت و پولش را هم برای صاحب برده فرستاد , چنان که مسلم نیشابوری همان روایت را که بخاری به صورت خلاصه نقل کرده است , مفصل تر به همان گونه که بیان کردیم , نقل کرده است که جابر می گوید : " مردی از انصار برده اش را مدبر کرده بود که پس از مرگش آزاد شود, ( اما گرفتار مشکل مالی شد ) و مالی جز همان برده نداشت , خبر این جریان به پیامبر رسید و پیامبر گفت که چه کسی این برده را از من می خرد ? نعیم بن عبدالله به هشتصد درهم آن برده را خرید , پیامبر هم پولش را به صاحب برده از انصار داد " "عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ: أَنَّ رَجُلًا مِنْ الْأَنْصَارِ أَعْتَقَ غُلَامًا لَهُ عَنْ دُبُرٍ لَمْ يَكُنْ لَهُ مَالٌ غَيْرُهُ. فَبَلَغَ ذَلِكَ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ. فَقَالَ «مَنْ يَشْتَرِيهِ مِنِّي؟» فَاشْتَرَاهُ نُعَيْمُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بِثَمَانِمِائَةِ دِرْهَمٍ. فَدَفَعَهَا إِلَيْهِ. " 📚صحيح مسلم، ج‏3، ص: 1289 👌بنابراین و بر خلاف تصور معاند بیسواد , پیامبر برده ای را پس از آزادی دو مرتبه برده نکرد , بلکه برده مذکور هنوز برده بود و تنها قرار بود که بعد از مرگ صاحبش آزاد شود , اما این حکم جوازی جعل شده است که اگر ارباب برده در زمان حیاتش گرفتاری مالی شدیدی پیدا کرد , بتواند برده مدبرش را بفروشد و آن انصاری نیز گرفتار مشکلی مالی شد و پیامبر هم برده اش را به وکالت از آن انصاری فروخت و پولش را هم به آن مرد انصاری داد . 👌در مورد برنامه اسلام برای آزاد سازی تدریجی بردگان , در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/901 @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane ipasookh.ir
4_5861897139403099763.pdf
18.96M
موضوع مناظره : " بررسی حدیث خشم و غضب الهی حضرت فاطمه صدیقه سلام الله علیها " طرفین مناظره : کانال وهابی : تبرئه کانال شیعه : پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ ) زمان مناظره : خرداد ماه ١٤٠١ @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane
🔉تمام کانالها و صفحات فعالیتی مجموعه ما را در لینک ذیل مشاهده فرمایید : https://yek.link/ipasookh
45.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷بررسی شبهه مخالفین انقلاب اسلامی ایران : " ممنوعیت قیام کردن قبل ظهور امام زمان علیه السلام " دیدن با کیفیت اصلی : https://www.aparat.com/v/tdfZQ 🎥تهیه شده در مجموعه پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ ) @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi
تعداد اصحاب حاضر در نبرد جمل و صفین !!!! 🤔 : ❓در دوران فتنه (جمل و صفین) چه تعداد از صحابه در آن جنگ شرکت کردند ؟ به اعتقاد علما دوران فتنه (جمل و صفین) جنگ تابعین بوده و تعداد بسیار کمی از صحابه در آن فتنه حاضر شدند (كمتر از 30 نفر) ✅ نتیجه: تابعین با هم جنگیدن وکمتر از سی صحابه در فتنه حاضر بودند ❗️❗️ 💠💠 👌متاسفانه مولوی های کم سواد و بیسواد مجازی وهابی تنها راه دفاع از اعتقادات باطل خود را کذب و دروغگویی می بینند و نمونه این دروغگویی همین مساله مورد بحث است که می گوید تعداد صحابه حاضر در دو نبرد جمل و صفین کمتر از سی تن بوده اند , در حالی که بزرگان تاریخ تعداد اصحاب حاضر در دو نبرد صفین و جمل را بسیار بیشتر ثبت و ضبط کرده اند !!!! 🔸برخی از محققین در مورد نبرد جمل می نویسند : "بسيارى از بزرگان صحابيان پيامبر ص به همراه امام على ع در جنگ جمل شركت جُستند؛ ليكن روايت‏ها در گزارش تعداد آنان متفاوت است. برخى مصادر، تصريح دارند كه هشتاد نفر بدرى و هزار و پانصد صحابى پيامبر ص در سپاه على ع بودند. برخى ديگر از مصادر، بيان مى‏دارند كه تعداد صحابيان شركت كننده در اين جنگ، هشتصد نفر از انصار بود و چهارصد نفر از كسانى كه در بيعت رضوان حضور داشتند. از ميان شخصيت‏هاى برجسته‏اى كه در سپاه امام على عليه السلام شركت جستند، مى‏توان به اين افراد اشاره كرد: 🔸ابو ايّوب انصارى، ابو هيثم بن تيّهان، خزيمة بن ثابت، عبد اللّه بن بديل، عبد اللّه بن عبّاس، عثمان بن حنيف، عدىّ بن حاتم، عمّار بن ياسر، عمرو بن حمق، عمر بن ابى سلمه و هاشم بن عتبه..... 📚دانش نامه امیر المومنین ع ج 4 ص 494 ▫️عبد الرحمن بن ابى ليلى می گوید : "در جنگ جمل، به همراه على عليه السلام، هشتاد نفر از اهل بدر و هزار و پانصد نفر از ياران پيامبر ص حضور داشتند. " " شهد مع عليّ يوم الجمل ثمانون من أهل بدر، و ألف وخمسمِئةٍ من أصحاب رسول اللّه . " 📚الأمالي للطوسي: ص 726 ح 1527، شرح الأخبار: ج 1 ص 401 ح 350؛ مروج الذهب: ج 2 ص 367 👌ذهبى به نقل از سعيد بن جبير می آورد : " در روز جنگ جمل، هشتصد نفر از انصار و چهارصد نفر از كسانى كه در بيعت رضوان حضور داشتند، با على عليه السلام همراه بودند. " "كانَ مَعَ عَلِيٍّ يَومَ وَقعَةِ الجَمَلِ ثَمانُمِئَةٍ مِنَ الأَنصارِ، و أربَعُمِئَةٍ مِمَّن شَهِدَ بَيعَةَ الرِّضوانِ. " 📚تاريخ الإسلام للذهبي: ج 3 ص 484، تاريخ خليفة بن خيّاط: ص 138، العقد الفريد: ج 3 ص 314 👌در نبرد صفّين نیز به همراه اميرمؤمنان، بسيارى از صحابيان بزرگ پيامبرو برجستگانى ديگر شركت داشتند؛ كسانى كه در راه تقويت پايه‏هاى اسلام، ارزشمندترين سرمايه‏ها را بخشيده بودند. گزارش‏هاى تاريخى درباره تعداد اين‏ شخصيت‏هاى برجسته، متفاوت است. برخى گزارش‏ها اشاره دارند كه تعداد آنان، هفتاد تا هشتاد نفر از صحابيان بَدْرى و هشتصد نفر از صحابيان حاضر در بيعت رضوان و چهارصد نفر از ديگر صحابيان بوده است. در مقابل، تعداد صحابيان شركت كننده در لشكر معاويه از انگشتان دست، تجاوز نمى‏كرده و آنان، كسانى بوده‏اند كه پس از فتح مكّه، مسلمان شده بودند. ❗️از شخصيت‏هاى برجسته در كنار امام على عليه السلام مى‏توان به اينها اشاره كرد: امام حسن عليه السلام، امام حسين عليه السلام، عمّار بن ياسر، سهل بن حنيف، قيس بن سعد، عدىّ بن حاتم، هاشم بن عتبه، عبد اللّه بن بديل، عبد اللّه بن عبّاس، اويس قرنى، ابو هيثم مالك بن تيّهان، عبد اللّه بن جعفر، خزيمة بن ثابت، سليمان بن صُرَد خزاعى و عمرو بن حَمِق خزاعى. 📚دانش نامه امیر المومنین ج 5 ص 289 👌حاکم نیشابوری به نقل از حَكَم می آورد : " به همراه على ع در جنگ صفّين، هشتاد جنگاور بَدرى و [نيز] دويست و پنجاه نفر از كسانى كه زير درخت [در «بيعت رضوان» با پيامبر خدا] بيعت كردند، حضور داشتند " عن الحكم: شَهِدَ مَعَ عَلِيٍّ عليه السلام صِفّينَ ثَمانونَ بَدرِيّا، وخَمسونَ ومِئَتانِ مِمَّن بايَعَ تَحتَ الشَّجَرَة " 📚المستدرك على الصحيحين: ج 3 ص 112 ح 4559، الفتوح: ج 2 ص 544 _ البداية والنهاية: ج 7 ص 255 🔸یعقوبی نیز می نویسد : " در جنگ صفّين، با على ع هفتاد نفر از بدريان بودند و از كسانى كه زير درخت (بيعت رضوان) بيعت كردند، هفتصد نفر و از ديگر مهاجران و انصار، چهار صد نفر. "كانَ مَعَ عَلِيٍّ يَومَ صِفّينَ مِن أهلِ بَدرٍ سَبعونَ رَجُلًا، ومِمَّن بايَعَ تَحتَ الشَّجَرَةِ سَبعُمِئَةِ رَجُلٍ، ومِن سائِرِ المُهاجِرينَ وَالأَنصارِ أربَعُمِئَةِ رَجُلٍ. " 📚تاريخ اليعقوبي: ج 2 ص 188؛ تاريخ دمشق: ج 19 ص 442 @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi
تاریخ ولادت و مدت عمر فاطمه صدیقه سلام الله علیها !!!! 🤔 : ❓حضرت فاطمه ، یکسال پس از ازدواج حضرت محمد و بانو خدیجه ، بدنیا میآید. بنابراین ، حضرت محمد که در ۲۵ سالگی با خدیجهٔ ۴۰ ساله ، ازدواج می کند ، یکسال بعد یعنی در ۲۶ سالگی ، صاحب دختری می‌شود که او را *فاطمه* می‌نامد. حضرت فاطمه ، یکسال پس از فوت حضرت محمد ، به رحمت الله می‌پیوندد و فوت می‌کند . حضرت محمد ، در ۶۳ سالگی فوت میکند. ۲۶ سال از آن کم کنید ، میشود ۳۷ ساله. یعنی حضرت فاطمه ، در زمان فوت ِ پدر ( حضرت محمد) ، *۳۷ ساله بوده است*. و یکسال بعد از آن، فوت میکند. یعنی در *۳۸ سالگی*.!!!! 💠💠 👌متاسفانه نویسنده متن مذکور مطالب کذب و خلاف واقعی را بیان کرده است . ▫️ازدواج حضرت خدیجه سلام الله علیها با پیامبر گرامی پانزده سال قبل از بعثت بوده است ؛ 📚دلائل النبوه ج 2 ص 72_ البدایه و النهایه ج 2 ص 295 ❕مورخین متعددی ، سن حضرت خدیجه سلام الله علیها را هنگام ازدواج با پیامبر گرامی ، بیست و پنج سالگی دانسته اند ؛ 📚دلائل النبوة بيهقي _ ج 2 ص 71 _ البداية و النهاية ج 2 ص 294 و 295 _ محمد رسول اللّه، سيرته و أثره في الحضارة ص 45 _ السيرة النبوية ابن كثير ج 1 ص 265 و السيرة الحلبية ج 1 ص 140. ❕مورخین متعدد دیگری معتقدند سن ایشان در هنگام ازدواج بیست و هشت سال بوده است . 📚شذرات الذهب ج 1 ص 14 _ بهجة المحافل ج 1 ص 48 _ أنساب الأشراف (قسم حياة النبي ) ص 98 _ تهذيب تاريخ دمشق ج 1 ص 303 _ سير اعلام النبلاء ج 2 ص 111 _ مختصر تاريخ دمشق ج 2 ص 275 _ البحار ج 16 ص 12 مستدرك الحاكم ج 3 ص 82 🔸تولد فاطمه صدیقه سلام الله علیها ، سال پنجم بعثت بوده است چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « فاطمه در سال پنجم بعد از بعثت پیامبر متولد شد» 📚الکافی ج1 ص457 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « فاطمه در بیستم جمادی الاخر سال پنجم بعثت متولد گردید » 📚دلائل الامامه ص9 _ بحار الانوار ج43 ص 9 👌بنابراین فاطمه صدیقه سلام الله علیها هشت ساله بودند که پیامبر ص به مدینه هجرت کردند و ده سال هم که پیامبر ص در مدینه بودند , با محاسبه این ده سال روشن می شود که حضرت فاطمه س در هجده سالگی و پس از شهادت پیامبر اسلام س از دنیا رفتند . 🔸بر این اساس می بینیم که ابن شهر آشوب در كتاب مناقب از جابر بن عبد اللَّه نقل كرده است : " فاطمه پنج سال بعد از نبوّت پدرش و سه سال پس از معراج او، در بيستم جمادى الآخر در مكّه متولّد گرديد و مدّت هشت سال را با پدرش در مكّه بود. آنگاه همراه ايشان به مدينه مهاجرت نمود، و پيامبر خدا او را در سال دوم هجرت، در روز اوّل ذى الحجّه، به ازدواج على بن ابى طالب در آورد.... و هنگامى كه پيامبر رحلت نمود وى هيجده سال و هفت ماه داشت، و هنگامى كه فرزند اوّلش امام حسن عليه السّلام متولّد گرديد مادرش فاطمه دوازده ساله بود. " َ " وُلِدَتْ فَاطِمَةُ بِمَكَّةَ بَعْدَ النُّبُوَّةِ بِخَمْسِ سِنِينَ وَ بَعْدَ الْإِسْرَاءِ بِثَلَاثِ سِنِينَ ثُمَّ هَاجَرَتْ مَعَهُ إِلَى الْمَدِينَةِ فَزَوَّجَهَا مِنْ عَلِيٍّ بَعْدَ مَقْدَمِهَا الْمَدِينَةَ بِسَنَتَيْنِ أَوَّلَ يَوْمٍ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ ... وَ قُبِضَ النَّبِيُّ وَ لَهَا يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ سَبْعَةُ أَشْهُرٍ وَ وَلَدَتِ الْحَسَنَ وَ لَهَا اثْنَتَا عَشْرَةَ سَنَةً " 📚مناقب آل ابی طالب ج ٣ ص ٣٥٧ 👌محقق اربلى در كشف الغمة به نقل از امام باقر عليه السّلام گويد: " حضرت فاطمه در سال پنجم بعد از بعثت پيامبر اسلام به دنيا آمد و اين در حالى بود كه قريش خانه كعبه را تعمير مى‏كردند، و وفات نمود در حالى كه سنّش هجده سال و هفتاد و پنج روز بود- و در روايت صدقه آمده كه مدّت عمر او هجده سال و يك ماه و پانزده روز بوده- زيرا مدّت زندگيش با پيامبر، در مكّه، هشت سال بود، و پس از آن با پدرش به مدينه هجرت نمود، و ده سال در مدينه زندگى كرد، پس عمرش حدود هجده سال بوده است " " وُلِدَتْ فَاطِمَةُ بَعْدَ مَا أَظْهَرَ اللَّهُ نُبُوَّةَ نَبِيِّهِ وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ الْوَحْيَ بِخَمْسِ سِنِينَ وَ قُرَيْشٌ تَبْنِي الْبَيْتَ وَ تُوُفِّيَتْ وَ لَهَا ثَمَانِيَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ خَمْسَةٌ وَ سبعين يَوْماً وَ فِي رِوَايَةِ صَدَقَةَ ثَمَانِيَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ شَهْرٌ وَ خَمْسَةَ عَشَرَ يَوْماً وَ كَانَ عُمُرُهَا مَعَ أَبِيهَا بِمَكَّةَ ثَمَانِيَ سِنِينَ و هاجَرَتْ إِلَى الْمَدِينَةِ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَأَقَامَتْ مَعَهُ عَشْرَ سِنِينَ وَ كَانَ عُمُرُهَا ثَمَانِيَ عَشْرَةَ سَنَة " 📚کشف الغمه ج ١ ص ٤٤٩ @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi
⬛️کانال پرسمان اعتقادی فرا رسیدن سالروز شهادت امام جواد علیه السلام را تسلیت می گوید. 🔶امام علیه السلام فرمود: « افراد با ایمان نیازمند به سه چیز هستند؛ توفیق پرودگار و واعظی از درون جان و دل و پذیرشی از اندرز دهندگان » 📚بحار الانوار ج75 ص358 🤔چند پرسش و پاسخ پیرامون امام علیه السلام ؛ 1⃣جایگاه امام علیه السلام در نزد علمای اهل سنت❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2941 2⃣چگونه ممکن است که امام جواد علیه السلام در سنین کودکی مسوولیت هدایت مردم را بر عهده گیرد و به امامت برسد ❕چنین چیزی قابل است ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2942 3⃣سوالی دارم که چند وقت است بدجور درگیرش هستم که چرا امام جواد با دختر مامون ازدواج کرد ❗️مگر مامون قاتل امام رضا و دشمن اهل بیت نبود ❕این رفتارهای در زندگی امامان چه معنایی دارد ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2944 4⃣اخیرا از یکی از علما دیدم که قضیه امام جواد را منکر شده بودند و از جعلیات می دانستند ❗️خواستم از صحت این قضیه مطلع شوم ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2945 5⃣این مطلب حقیقت دارد که امام جواد آرزوی آتش زدن دوم را داشت به خاطر مصایبی که به حضرت زهرا رسانده بود❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2946 6⃣شبهه ای را کانال های ضد دین کرده اند که معاذ الله امام جواد فرزند امام رضا نبوده است و امام رضا بوده است و حتی نزدیکان امام رضا هم می گفتند امام جواد فرزند او نیست زیرا رنگ پوستش با امام رضا فرق می کند ...خواستم در این رابطه توضیح بدید ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2949 7⃣در مورد حرز امام جواد (ع)توصیه شده بر پوست آهو نوشته شود و به بازو بسته شود برای دفع بلا و غیره موثر هست آیا غیر از این مورد ذکر شده می توان درخودرو یا منزل یک جای قرار داد؟ در مورد سند این حدیث هم توضیح دهید ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1815 8⃣این که در روایتی آمده است که امام جواد علیه السلام می گوید من منکر فضل و برتری ابوبکر و عمر نیستم چگونه با شیعه در مورد آنها جور می آید ❗️❗️ مگر آنان قاتل حضرت زهرا نبودند ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2947 9⃣ارشادات امام محمد تقی در مذهب شیعه، به اعتراف خود شیعیان، حدود «دو دهمِ درصد» است. تازه او، با برکت‌ترین إمام برای اهل تشیع است. پس برکات و روایات امام باقر و امام صادق، چه می‌شود؟ فقه جعفری چه می‌شود؟ ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4448 @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi
ناکامی حکومتهای قبل از ظهور در برقراری عدالت !!!!! 🤔 : ❓ناکامی تمام حکومت‌های پیش از ظهور امام عصر ارواحنافداه در برپایی حق و عدالت !!!! 🔸 امام صادق علیه السلام فرمودند: این امر (ظهور) اتفاق نخواهد افتاد تا اینکه هیچ گروهی از مردم باقی نمی‌ماند مگر اینکه بر مردم حکومت می‌کنند تا کسی نگوید که اگر ما هم حاکم می‌شدیم عدالت را جاری می‌کردیم؛ سپس قائم علیه السلام به حق و عدالت قیام می‌کند. !!!! 📙 غیبت نعمانی، باب ۱۴، ح۵۳، ص۲۷۴ 💠💠 👌متاسفانه عده ای از مخالفین انقلاب ایران اسلامی به حدیث فوق استناد می کنند تا مشروعیت انقلاب ایران و تشکیل حکومت در عصر غیبت و مبارزه با حکام ظالم و طاغی را زیر سوال ببرند , در حالی که چنین سخن و ادعایی صحیح نیست . ❕چگونه عقل می پذیرد که ما در برابر حکام ظالم و فاسد ساکت باشیم و عکس العملی نشان ندهیم در حالی که مثلا می بینیم که حاکم فاسد جامعه را به فساد و فحشاء کشیده است و احکام اسلامی را تعطیل کرده است و دین و اعتقاد مسلمین را به باطل کشانده است , آیا عقل چنین سکوت کردنی را می پذیرد !!!!! 👌قرآن چنین سکوت کردنی را نمی پذیرد و به ما دستور به قیام در برابر حاکم فاسد و ظالم می دهد و می فرماید : « از کسی که قلبش از ذکر ما غافل است و از هوی و هوس پیروی می کند اطاعت نکنید» ( کهف 28 ) « از گناهکاران و کافران اطاعت مکن» ( قلم 10 ) « از مسرفین اطاعت مکن» ( شعراء ) 151 « تکیه بر ظالمان نکنید که موجب می شود آتش شما را فرو گیرد» ( هود 113 ) ❕چگونه ممکن است که ما چشم خود را بر این آیات ببندیم و بر خلاف حکم این آیات ، تا زمان ظهور از ظالمین اطاعت کنیم و قیام نکنیم ، در حالی که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » « لا تصدق علینا الا ما وافق کتاب الله » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 👌بنابراین شبهه افکن اگر بخواهد از روایت مورد استنادش عدم مشروعیت قیام تا زمان ظهور و اطاعت از ظالمین را نتیجه گیری کند , می گوییم در این صورت چنین روایتی بر خلاف قرآن است و برای ما قابل پذیرش نیست , مضافا بر این که در احاديثى دیگر از پيدايش قيامهای موفّقى پيش از قيام ولىّ عصر- ارواحنا فداه- خبر داده و آن را آماده‏ساز قيام ايشان و جهانى شدن انقلاب اسلامى دانسته‏اند. در اين باره، به دو حديث اشاره مى‏كنيم: 🔸عبد اللَّه بن حارث، از پيامبر خدا روايت كرده كه فرمود: " يَخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ، فَيُوَطِّئونَ لِلمَهدىِّ عليه السلام،- يَعنى سُلطانَهُ " " مردمى از شرق قيام مى‏كنند و زمينه حكومت [جهانى‏] مهدى عليه السلام را فراهم مى‏سازند. " 📚میزان الحکمه ج ٢ ص ١٤٨ 👌ابو خالد كابلى از امام باقر عليه السلام نقل كرده است که فرمود : " كَأَنّى بِقَومٍ قَد خَرَجوا بِالمَشرِقِ يَطلُبونَ الحَقَّ فَلا يُعطَونَهُ، ثُمَّ يَطلُبونَهُ فَلا يُعطَونَهُ، فَإِذا رَأَوا ذلِكَ وَضَعوا سُيوفَهُم عَلى‏ عَواتِقِهِم، فَيُعطَونَ ما سَأَلوهُ فَلا يَقبَلونَهُ حَتّى‏ يَقوموا، وَ لا يَدفَعونَها إلّاإلى‏ صاحِبِكُم، قَتلاهُم شُهَداءُ " " گويى مردمى را مى‏بينم كه از مشرق‏زمين به پا مى‏خيزند و حق‏جويى مى‏كنند؛ ولى حقّشان را نمى‏دهند. باز حق‏طلبى مى‏كنند و باز حقّشان داده نمى‏شود و هنگامى كه چنين مى‏بينند، سلاح‏هايشان را بر دوش مى‏گيرند و آنچه را خواسته بودند، در اختيارشان قرار مى‏دهند؛ ولى اينان نمى‏پذيرند و قيام مى‏كنند [و حكومت را به دست مى‏گيرند] و آن را به كسى جز صاحب شما نمى‏دهند. كشته‏هايشان شهيدند. " 📚الغیبه نعمانی ص ٢٧٣ ح ٥٠ _ بحار الانوار ج ٥٢ ص ٢٤٣ ح ١١٦ 👌بنابراین از روایتی که شبهه افکن به آن استناد کرد , عدم مشروعیت قیام و عدم تشکیل حکومت در عصر غیبت را نمی توان استفاده کرد . ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❗️آنچه که روایت مورد بحث بیان می کند معنای روشنی دارد و آن اینکه عدالت کامل و تام جز در زمان امام مهدی علیه السلام محقق نمی شود و حکومتهایی مشروعی هم که قبل از ظهور ایجاد می شوند , نمی توانند همان عدالتی که قرار است امام مهدی علیه السلام برقرار کند را برقرار کنند , زیرا در حکومت داری و بلکه در تمام مسائل هیچ کس با انوار قدسی اهلبیت علیهم السلام قابل مقایسه نیست , چنان که علی ع در نهج البلاغه فرمود : "هيچ كس از اين امّت را با آل محمّد نمى‏توان مقايسه كرد و آنها كه از نعمت آل محمد بهره گرفتند با آنان برابر نخواهند بود، چرا كه آنها اساس دين و ستون استوار بناى يقينند. غلوّ كننده، به سوى آنان باز مى‏گردد و عقب مانده به آنان ملحق مى‏شود و ويژگيهاى ولايت و حكومت، از آن آنهاست و وصيّت و وراثت (پيامبر) تنها در آنهاست " " لا يقاس بآل محمّد صلّى اللّه عليه و آله من هذه الامّة احد، و لا يسوّى بهم من جرت نعمتهم عليه ابدا. هم اساس الدّين، و عماد اليقين. اليهم يفي‏ء الغالي، و بهم يلحق التّالي. و لهم خصائص حقّ الولاية، و فيهم الوصيّة و الوراثة " 📚نهج البلاغه خطبه ٢ 👌عدالت کاملی که قرار است امام مهدی علیه السلام برقرار کند , و سایر حکومتهای از برقراری چنین عدالتی عاجزند , در روایات دیگری مورد شرح و تفصیل قرار گرفته است و فرمودند : "«هنگامى كه قائم قيام كند، به عدالت حكم مى‏راند و ستم در روزگار او از ميان مى‏رود و راه‏ها امن مى‏شوند و زمين، بركت‏هايش را بيرون مى‏آورد و هر حقّى به صاحبش باز گردانده مى‏شود و گروندگان به هيچ دينى، باقى نمى‏مانند، مگر آن كه اظهار اسلام كنند و به ايمان [به آن‏] اقرار آورند. آيا سخن خداوند متعال را نشنيده‏اى كه مى‏فرمايد: «و هر كه در آسمان‏ها و زمين است، خواه ناخواه، تسليم او خواهد شد و [همه‏] به سوى او باز گردانده مى‏شوند»؟! و ميان مردم به حكم داوود عليه السلام و محمّد صلى الله عليه و آله قضاوت مى‏كند و اين هنگام است كه زمين، گنج‏هايش را آشكار و بركت‏هايش را نمايان مى‏كند و آن هنگام، كسى از شما، جايى براى دادن صدقه و احسان خويش نمى‏يابد؛ زيرا بى‏نيازى، همه مؤمنان را فرا مى‏گيرد». سپس فرمود: «حكومت ما، آخرين حكومت خواهد بود و هيچ خاندانى نخواهند بود، جز آن كه پيش از ما حاكم خواهد شد تا چون شيوه ما را ديدند، نگويند: اگر ما نيز حاكم مى‏شديم، مانند همين‏ها رفتار مى‏كرديم! و اين، همان سخن خداى متعال است كه: «و فرجام، از آنِ پرهيزگاران است»». " ... ثُمَّ قالَ: إنَّ دَولَتَنا آخِرُ الدُّوَلِ، ولَم يَبقَ أهلُ بَيتٍ لَهُم دَولَةٌ إلّامَلَكوا قَبلَنا؛ لِئَلّا يَقولوا إذا رَأَوا سيرَتَنا: إذا مَلَكنا سِرنا بِمِثلِ سيرَةِ هؤُلاءِ، وهُوَ قَولُ اللَّهِ تَعالى‏: "وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ». " 📚الارشاد ج ٢ ص ٣٨٥ ❓حال آیا می توانیم بگوییم که چون ما نمی توانیم به مانند امام مهدی ع عدالت تام را برقرار کنیم , پس اصلا در عصر غیبت حکومت تشکیل ندهیم و از ظالمین و فساد آنان اطاعت کنیم !!!!! 👌پاسخ روشن است که خداوند و قرآن چنین اجازه ای به ما نمی دهند , و بلکه ما را دعوت به قیام و عدم اطاعت از حکام ظالم و فاسد می کنند ( چنان که بیان کردیم ) . ❗️ما اگر چه نمی توانیم عدالت کامل و تام را برقرار کنیم , اما ماموریم باز در مسیر عدالت قدم برداریم و در حدی که توان داریم , حکومت تشکیل داده و در جهت ترویج عدالت و مبارزه با فساد بکوشیم , چنان که در روایات متعددی آمده است که اگر خداوند ما را مامور به امری کرد و ما نتوانیم آن امر را به صورت تام و کامل انجام دهیم , باز از ما رفع تکلیف نمی شود و ما باید به همان اندازه که می توانیم و توان داریم , به آن امر جامه عمل بپوشانیم ( اگر کل را نمی توانیم انجام دهیم , جزء و مقداری از آن کل را انجام دهیم ) : "قَالَ النَّبِيُّ ص لَا يُتْرَكُ الْمَيْسُورُ بِالْمَعْسُورِ وَ قَالَ ع إِذَا أُمِرْتُمْ بِأَمْرٍ فَأْتُوا مِنْهُ بِمَا اسْتَطَعْتُمْ وَ قَالَ ع مَا لَا يُدْرَكُ كُلُّهُ لَا يُتْرَكُ كُلُّه‏ " 📚عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج‏4، ص: 58 👌در مبارزه با ظالم و گسترس عدالت هم ما نمی توانیم به مانند امام مهدی علیه السلام عمل کنیم , اما موظفیم که در حد توان در این مسیر بکوشیم و اوامر الهی در مبارزه با فساد و ظلم را جامه عمل بپوشانیم و زمینه ساز ظهور امام مهدی ع باشیم . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ﷽ 🍃🍂🌺🍃 🌺 🌺به مناسبت فرا رسیدن سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه سلام الله علیهما کانال پرسمان اعتقادی تقدیم می کند ؛ 👌پرسش و پاسخهای مرتبط ؛ 1⃣این که می گویند آب مهریه حضرت زهرا بوده است به چه معناست ❕ 🌸 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2956 2⃣کانال های ضد دین اشکال می کنند که حضرت زهرا راضی به ازدواج با علی علیهما السلام نبوده است و ادعای عقد الهی آنان قابل قبول نیست ❕پاسخ چیست؟ 🌸 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2957 🌸https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2958 3⃣آیا به ازدواج حضرت علی و فاطمه در قرآن هم اشاره شده است؟ 🌸https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2959 4⃣1 ذی الحجّه روز ازدواج امیر المؤمنین علیه السلام نیست امام صادق علیه السلام فرمودند : شیعَتُنا جُزْءٌ مِنّا خُلِقُوا مِنْ فَضْلِ طینَتِنا یَسُوؤُهُمْ ما یَسُوؤُنا وَ یَسُرُّهُمْ ما یَسُرُّنا. شیعیان ما جزئی از ما هستند که از اضافه ی گل ما آفریده شده اند آن چه که ما را ناراحت کند آنان را ناراحت می کند و آن چه ما را خوشحال کند آنان را خوشحال می نماید. به اطّلاع تمامی مؤمنان می رسانیم که سالروز ازدواج امیر المؤمنین حضرت آیت الله العظمی علی بن ابی طالب علیه السلام با حضرت فاطمه علیها السلام در 1 ذی الحجّه نیست و این مناسبت در ششم ذی الحجّه است که مطالب مربوط به آن در تاریخ یاد شده منتشر خواهد شد ... . ان شاء الله پس در این ایّام که ایّام شهادت امام جواد علیه السلام می باشد در عزای آن حضرت غمگین باشیم چرا که بدن آن حضرت تا سه روز به روی پشت بام خانه باقی ماند ... 🌸https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2960 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir 🌺 🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
ازدواج حضرت علی با فاطمه به پیشنهاد ابوبکر و عمر !!! 🤔 : ❓نقش حضرت ابوبکر و عمر در ازدواج سیدنا علی و فاطمه رضی الله عنهم اجمعین !!! ⬅شیخ طوسی علامه شیعه معروف به شیخ الطائفه روایتی را به این صورت نقل میکند 📤ترجمه: «ﻃﻮﺳﻲ از ﺿﺤﺎك ﺑﻦ ﻣﺰاﺣﻢ آورده ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ از ﻋﻠﻲ ﺷﻨﻴﺪم ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: اﺑﻮﺑﻜﺮ و ﻋﻤـﺮ ﻧـﺰد ﻣﻦ آﻣﺪﻧﺪ و ﮔﻔﺘﻨﺪ: اﮔﺮ ﭘﻴﺶ رﺳﻮل ﷲ ص رﻓﺘﻲ، ﻓﺎﻃﻤﻪ را از او ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎري ﻛﻦ. ﻋﻠﻲ می ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﻧﺰد وي رﻓﺘﻢ و دﻳﺪم ﻛﻪ رﺳﻮل ﷲ ص ﺗﺒﺴﻤﻲ ﺑﺮ ﻟﺐ دارد و ﻣﻲﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﺗﻮ را ﭼﻪ ﺷـﺪه اي ﻋﻠﻲ، و ﭼﻪ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻲ؟ ﻋﻠﻲ ﮔﻔﺖ: ﻗﺮاﺑﺖ و ﺳﺎﺑﻘﻪي اﺳﻼم را و ﻳﺎري ﻛﺮدن اﺳـﻼم و ﺟﻬـﺎد ﺧﻮد را ﺑﺮاي ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ص ﻳﺎد آوري ﻛﺮدم. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ص ﻓﺮﻣﻮد: اي ﻋﻠﻲ، ﺗﻮ راﺳﺖ ﻣﻲ ﮔـﻮﻳﻲ، ﺗـﻮ ﺑﺮﺗﺮ از آن ﻫﺴﺘﻲ ﻛﻪ ذﻛﺮ ﻛﺮدي. الخ» [الامالی لشیخ طوسی ص۳۹ ح۴۴ المجلس الثانی] 🔵از این روایت دوستی و محبت و دلسوزی حضرات ابوبکر و عمر و علی نسبت به یکدیگر کاملا واضح است و ثابت است که حضرت ابوبکر و عمر خیرخواه سیدنا علی بوده اند به قدری که او را پیشنهاد ازدواج با سیدة النساء اهل الجنة میدهند و حضرت علی هم احترام ان دو بزرگوار را به جا می اورد و از حضرت فاطمه خواستگاری میکند. 👌اگر بین آن حضرات دشمنی می بود یقینا حضرات ابوبکر و عمر مانع این ازدواج میشدند نه اینکه باعث ازدواج باشند. ❗️❗️❗️ 💠💠 👌ما معتقدیم که عملکرد مذکور از ابوبکر و عمر , عملی ریاکارانه و منافقانه بوده است تا چنین وانمود کنند که خیر خواه امیر مومنان علیه السلام هستند , شاهد این سخن آن است که طبق روایات اهلسنت , ابوبکر و عمر در ابتدا خودشان مشتاق بودند که با فاطمه صدیقه سلام الله علیها ازدواج کنند , اما با پاسخ منفی حضرت مواجه شدند , در این هنگام خودشان را ناچار دیدند که با پیشنهاد ازدواج به علی علیه السلام , ظاهر سازی محبت را کنند . ❗️ابن اثیر نقل می کند که علی علیه السلام فرمود : " «ابو بكر» و «عمر» به حضور رسول خدا شرفياب شده و حضرت زهراى مرضيه عليها السّلام را از آن حضرت، خواستگارى كردند. رسول خدا خواستگارى آنان را پاسخ نداد و از ازدواج حضرت زهرا با آنان، امتناع ورزيد. وقتى كه آن دو تن به آرزوى خود نرسيدند، «عمر» در ملاقاتى كه با حضرت على عليه السّلام داشت، خطاب به آن حضرت گفت: تو يا على، شايسته‏اى كه دختر پيغمبر را به همسرى خود درآورى. على عليه السّلام فرمود: من تهيدستم و جز زرهى كه آنرا در معرض گرو درآورم، چيز ديگرى ندارم. سرانجام حضرت على عليه السّلام به خواستگارى آن حضرت اقدام كرد. رسول خدا پيشنهاد خواستگارى او را پاسخ داد. هنگامى كه پاسخ خواستگارى على عليه السّلام به اطلاع حضرت زهرا عليها السّلام رسيد، گريست؛ رسول خدا به ملاقات حضرت تشريف فرما شد و فرمود: اى فاطمه! چرا گريه مى‏كنى؟ به خدا سوگند! تو را به همسرى بزرگوارى در آوردم كه عملش، از همگان بيشتر، و بردباريش، از همه‏ بيشتر، و نخستين كسى است كه اسلام آورده است. " " خطب أبو بكر و عمر- يعنى فاطمة- إلى رسول اللّه صلى اللّه عليه (و آله) و سلم فأبى رسول اللّه صلى اللّه عليه (و آله) و سلم عليهما ..... " 📚اسد الغابه ج ٥ ص ٥٢٠ _ کنزالعمال ج ٦ ص ٣٩٢ ❗️یا در نقل دیگر علمای اهلسنت آمده است : " «ابو بكر» براى خواستگارى حضرت زهرا بحضور مبارك رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد. نبى اكرم فرمود: اى ابا بكر! هنوز قضاى الهى به مرحله اجرا نرسيده است تا او را به همسرى تو در آورم. پس از او، «عمر» با گروهى شرفياب شدند. همان سخن را به آنان فرمود كه به «ابو بكر» فرموده بود. در اين هنگام به حضرت على عليه السّلام پيشنهاد شد كه اگر تو زهراى مرضيه عليها السّلام را خواستگارى نمائى، بديهى است كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله پيشنهادت را مى‏پذيرد و او را به همسرى تو در مى‏آورد. حضرت على عليه السّلام فرمود: چگونه من مى‏توانم از دختر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله با تهيدستيى كه دارم، خواستگارى نمايم؟ حال آنكه ثروتمندان قريش با همه مال و جاهى كه دارند به خواستگارى آن حضرت رفتند و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله جواب مثبت ندادند.در عين حال حضرت على عليه السّلام به خواستگارى حضرت زهرا عليها السّلام اقدام كرد. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله پيشنهاد مولاى متقيان را پذيرفت و فرمود: پروردگار جهان به من دستور داده تا خواستگارى على عليه السّلام را بپذيرم و دخترم را به همسرى او در آورم. " "خطب أبو بكر إلى النبى صلى اللّه عليه (و آله) و سلم ابنته فاطمة عليها السلام فقال النبى صلى اللّه عليه (و آله) و سلم:يا أبا بكر لم ينزل القضاء بعد، ثم خطبها عمر مع عدة من قريش كلهم يقول له: مثل قوله لأبى بكر ... قد أمرنى ربى عز و جل بذلك " 📚الریاض النضره ج ٢ ص ١٨٣ _ ذخائر العقبی ص ٢٩ 💠 👇
💠 👇 👌بنابراین عملکرد منافقانه ابوبکر و عمر نمی تواند مستمسکی برای اثبات حسن رابطه باشد , چنان که در روایتی امام مهدی علیه السلام هم متذکر نفاق ابوبکر و عمر شدند و فرمودند : "وقتی مخالف پرسید: «آیا اسلام آوردن ابوبکر و عمر به میل انجام گرفت یا به طور اجبار؟ » چرا به وی نگفتی که نه به میل انجام گرفت و نه به طور اجبار، بلکه از روی طمع اسلام آوردند! زیرا ابوبکر و عمر با قوم یهود مجالست داشتند و اخبار تورات و سایر کتبی را که از پیش بینی‌های هر زمان تا ظهور محمد صلی الله علیه و آله و پایان کار او خبر می‌داد، از آنها می‌گرفتند و یهود گفته بودند که محمد بر عرب مسلط می‌گردد، چنان که بخت نصر بر بنی اسرائیل مسلط گشت، و بالاخره بر عرب پیروزی می‌یابد، همان طور که بخت نصر بر بنی اسرائیل پیروز گردید. با این فرق که بخت نصر در دعوی خود دروغگو بود. آنها هم (ابوبکر و عمر) آمدند نزد پیغمبر و او را در امر گواهی گرفتن از مردم به گفتن «اشهد ان لا آله الا اللَّه» کمک کردند و به طمع اینکه بعد از بالا گرفتن کار پیغمبر، از جانب حضرتش به حکومت شهری نائل گردند، با وی بیعت کردند و چون از انجام مقصود خود مأیوس گشتند، نقاب بستند و با عده ای از منافقین امثال خود، از عقبه بالا رفتند که پیغمبر صلی الله علیه و آله را به قتل رسانند، اما خداوند نیرنگ آنها را برهم زد و آنها را به حال کینه خود واگذاشت و به مقصود خود نرسیدند. " " .... بَایَعَاهُ طَمَعاً فِی أَنْ یَنَالَ کُلٌّ مِنْهُمَا مِنْ جِهَتِهِ وِلَایَةَ بَلَدٍ إِذَا اسْتَقَامَتْ أُمُورُهُ وَ اسْتَتَبَّتْ أَحْوَالُهُ .... " 📚کمال الدین ج ٢ ص ٤٦٣ _ دلائل الامامه ص ٥١٦ ❗️در روایات اهلسنت هم آمده است که در میان اصحاب پیامبر منافقینی بودند , چنان که در صحیح مسلم می خوانیم که پیامبر گرامی فرمود : " در ميان اصحابم دوازده نفر از منافقين وجود دارند كه هشت نفر از آن ها " به بهشت درنيايند تا آن كه شتر در چشم سوزن درآيد " . "في أصحابي إثنا عشر منافقاً ، منهم ثمانيةٌ لا يدخلون الجنة حتى يلج الجمل في سم الخياط " 📚صحیح مسلم ج ٤ ص ٢١٤٣ 👌مانند اين روايت در مسند احمد نقل شده است . 📚مسند احمد ج ٣٨ ص ٣٤٥ ❕ ویژگی منافق آن است که در صدد است که در برابر عامه مردم , خودش را طرفدار و محب حق نشان دهد اگر چه در دلش , اعتقادی به حق ندارد !!!! 👌خداوند در مورد این منافقین عصر پیامبر گرامی می فرماید : " براى شما، سوگند به خدا ياد مى‏كنند تا شما را راضى كنند " " يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ " ( توبه ٦٢ ) ❕یا باز در مورد آنان می فرماید : " به سراغ تو مى‏آيند و سوگند ياد مى‏كنند كه منظور ماجز نيكى كردن و توافق نبوده است؟! " جاؤُكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ إِحْساناً وَ تَوْفِيقاً " ( نساء ٦٢ ) 👌یا می فرماید : " و هنگامى كه افراد با ايمان را ملاقات مى‏كنند مى‏گويند ما ايمان آورده‏ايم، (ولى) هنگامى كه با شياطين خود خلوت مى‏كنند مى‏گويند با شمائيم ما (آنها) را مسخره مى‏كنيم. " وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى‏ شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُن‏ " ( بقره ١٤ ) 👌لذا امیر مومنان ع ابوبکر و عمر را دروغگو و گناهکار و خائن و خیانتکار می دانست که به ظاهر و به دروغ ادعای محبت اهلبیت ع را می کردند , اما در قلبشان هیچ اعتقادی به این مساله نداشتند . ❕مسلم نقل می کند که عمر به علی ع گفت: " تو و عباس معتقد بودید که ابوبکر و همینطور منِ عمر , دروغگو و گناهکار و حیله گر و خائن هستیم " " " فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا " " فَرَأَيْتُمَانِي كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا. " 📚صحیح مسلم ج ٣ ص ١٣٧٨ 👌محتوای این روایت بر بخاری سنگین آمده است , لذا تعبیرات تند مسلم را حذف کرده و به جای آن , از کلمات " کذا و کذا " استفاده کرده است : " ثُمَّ تَوَفَّى اللَّهُ نَبِيَّهُ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ فَقَبَضَهَا أَبُو بَكْرٍ، يَعْمَلُ فِيهَا بِمَا عَمِلَ بِهِ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ ، وَ أَنْتُمَا حِينَئِذٍ، وَ أَقْبَلَ عَلَى عَلِيٍّ وَ عَبَّاسٍ: تَزْعُمَانِ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ كَذَا وَ كَذَا " 📚صحیح بخاری ج ٥ ص ٢٠٤٩ ❕همين روايت در ديگر كتاب هاي اهل سنت با تعبير «ظالم وفاجر» نقل شده است : " أَنْتُمَا تَزْعُمَانِ أَنَّهُ كَانَ فِيهَا ظَالِمًا فَاجِرًا "" عمر گفت: شما دو نفر اعتقاد داشتيد كه ابوبكر ظالم و فاجر است " 📚المصنف ابن ابی شیبه , ج ٥ ص ٤٦٩ 👌در ذیل بیشتر در مورد دیدگاه منفی امیر مومنان علیه السلام نسبت به ابوبکر و عمر توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4443 @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi
تولد امیر مومنان ع در ماه ذی الحجه !!!! 🤔 : ❓مشهور آنست که ولادت امیر المومنین علیه السلام روز ۱۳ رجب است. عوام شیعه نیز قرنهاست که بازیچه شده اند و خبر ندارند که روز ۱۳ رجب یک قرارداد توافقی میان علما، بر اساس نقلی تاریخی است و نه تنها ریشه در روایات ندارد، بلکه روایات متعددی تاکید بر ولادت امیر المومنین علیه السلام در ماه ذی الحجه دارد.❗️❗️❗️ 💠💠 👌ولادت امیر مومنان علیه السلام در تاریخ ١٣ رجب نزد محدثین و مورخین شیعه از شهرت بسزایی برخوردار است . ❕شیخ طوسی می گوید : "آن حضرت در مکه و در روز جمعه سیزدهم رجب سی سال پس از «عام الفیل» در درون کعبه متولّد شد و در شب جمعه ۲۱ رمضان سال چهلم هجری در کوفه در سن ۶۳ سالگی به شهادت رسید. " "" لِثَلَاثَ عَشْرَةَ لَیْلَةً خَلَتْ مِنْ رَجَبٍ " 📚تهذیب الاحکام ج ٦ ص ١٩ 👌شیخ مفید هم می گوید : "علی بن ابی طالب بن عبدالمطّلب بن هاشم بن عبدمناف سیّد اوصیا علیه أفضل الصلوات و السلام کنیه اش ابوالحسن. وی در مکّه و در درون کعبه روز جمعه سیزدهم ماه رجب ۳۰ سال بعد از عام الفیل متولّد شد " 📚الارشاد ج ١ ص ٥ 👌البته روایتی از امام صادق علیه السلام است که ولادت امیر مومنان علیه السلام را در ماه شعبان می داند , چنان که صفوان جمّال از إمام جعفرصادق روایت کرده است که فرمود : "علی بن ابی طالب علیه السّلام روز یکشنبه روز هفتم شعبان ۱۲سال پیش از بعثت متولّدگردید " " وُلِدَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ فِی یَوْمِ الْأَحَدِ لِسَبْعٍ خَلَوْنَ مِنْ شَعْبَانَ " 📚مصباح المتهجد ج ٢ ص ٨٥٢ 👌هیچ مانعی ندارد که ما به هر دو تاریخ عمل کنیم و هم ١٣ رجب و هم ٧ شعبان را برای ولادت امیر مومنان ع پاس بداریم , چنان که علامه مجلسی می گوید : " مشهور ميان محدّثان و مورّخان آن است كه آن حضرت در روز جمعه سيزدهم ماه رجب، سى سال پس از عام الفيل، در ميان كعبه معظّمه متولّد شد .... ❗️شيخ طوسى عليه الرحمه در مصباح به سند صحيح از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده است كه ولادت موفور السّعاده آن حضرت در روز يكشنبه هفتم ماه مبارك شعبان واقع شد ، و قول اوّل اشهر است. و اگر به هر دو روز احترام نمايند بهتر است " 📚جلاء العيون، ص: 289 👌نقلی هم است که تولد امام علی علیه السلام را در ذی الحجه می داند که حضرت فاطمه بنت اسد سه روز در کعبه بودند و در یکی از این سه روز امیر مومنان ع متولد شدند و در روز هشتم ذی الحجه از کعبه خارج شدند : بَقِیَتْ فِیهِ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ ... فَسُمِّیَ ذَلِکَ الْیَوْمُ یَوْمَ التَّرْوِیَةِ " 📚امالی طوسی ص ٧٠٨ 👌علامه مجلسی در توضیح این نقل می گوید : ""بر کسی پوشیده نیست که این خبر با آنچه مورخان آورده اند تعارض دارد و می‌توان آن را از باب «نسیء» تلقی کرد که کفار جاهلیت آن را بدعت نهادند، به این گونه که ولادت حضرت علی علیه السلام در ماه رجب یا شعبان بوده و مراسم حج را در آن سال در ماه رجب یا شعبان برگزار کردند که ماه تولد علی علیه السّلام بود و به احتمال قوی تر در ماه شعبان و خداوند می‌داند. " 📚بحار الانوار ج ٣٥ ص ٣٩ ❗️معنای کلام علامه مجلسی این است که ماه تولد علی علیه السلام رجب یا شعبان بوده است , مشرکین عرب ماه ذی الحجه و انجام اعمال حج را از باب " نسیء " تاخیر انداختند و در ماه رجب یا شعبان واقعی برگزار کردند و در همان هنگام امیر مومنان به دنیا آمد و چهارمین روز تولد حضرت مصادف بود با یوم الترویه یعنی هشتم ذی الحجه . 🔸در رابطه با " نسیء " می نویسند : "مشرکین هر وقت مى‏خواستند احترام ماههاى حرام را بشكنند، مى‏گفتند: مانعى ندارد، يك ماه ديگر را به جاى آن مى‏نهيم، كه قرآن سخت، اين عمل زشت را مذمت كرده و مى‏گويد:«تأخير ماه‏هاى حرام (و جا به جا كردن آنها) فقط، افزايشى در كفر (مشركان) است». ( توبه ٣٧ ) ❗️اين احتمال نيز داده شده است كه گاهى به خاطر افتادن ذى الحجه در تابستان مسئله حج بر آنها دشوار مى‏شد و مى‏دانيم حج و مراسم آن براى عرب جاهلى تنها مسئله عبادت نبود بلكه اين مراسم بزرگ كه از زمان ابراهيم ع به ياد مانده بود كنگره عظيمى محسوب مى‏شد كه مايه رونق تجارت و اقتصاد آنها بود و فوائد گوناگونى از اين اجتماع نصيب آنها مى‏شد، لذا جاى ماه" ذى الحجة" را به ميل خود تغيير داده، و ماه ديگرى را كه هوا در آن ماه، آمادگى بيشترى داشت بجايش قرار مى‏دادند " 📚تفسير نمونه، ج‏7، ص: 410 _ پيام قرآن، ج‏8، ص: 54 👌شما اگر توضیح علامه مجلسی را هم نپذیرید باز هم مشکلی ایجاد نمی کند , می توانید به هر سه تاریخ عمل کنی و هر سه را از باب میلاد امیر مومنان ع پاس بدارید , یعنی هم تاریخ رجب و هم تاریخ شعبان و هم تاریخ ذی الحجه . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi