eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
211 ویدیو
51 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
👌بخشی از پیامهای پر مهر شما عزیزان ، که قوت قلب ما جهت ادامه فعالیت در مسیر شبهه زدایی و آگاهی سازی می باشد .🌺🌺🌺 ❕شما نیز نظرات خود در مورد کانال را با ما مطرح کنید 🌺🌺🌺
🤔 ❔آیا می‌دانستید امام رضا مخالفینش را زنده زنده خوراک شیر درنده میکرده؟! همان امام رضایی که سال‌های سال تحت تاثیر تبلیغات آخوندهای دزد و فریبکار گمان می‌کردید در جوانمردی و مهر و محبت همتا ندارد٬ بر طبق احادیث صحیح چنان جانی و قسی القلب بوده که شخصی را فقط به خاطر انکار کردن امامت الهیش ٬ زنده زنده خوراک شیر درنده می‌کند! ↓↓↓ حضرت (نسبت به کسی که امامت الهیش را انکار می‌کرد) در غضب شد و فریادی بر آن دو صورت شیر در تابلوی نقاشی زد و فرمود:اين فاجر را بدريد و اثرى از وى باقى مگذاريد،آن دو نقش بصورت دو شير زنده درآمدند و بر مرد حمله بردند و او را دريدند و استخوانش را شكسته جويدند و او را تماما خوردند و خونش را ليسيدند 📚منبع: عیون الأخبار - ترجمه مستفید و غفاری - جلد ۲ - صفحات ۳۹۲ ٫ ۳۹۳ 💠💠 👌عنوانی که معاند برای بیان مطلب خود در نظر گرفته است ، صحیح نیست و امام رضا ع هیچگاه مخالفی را به صرف مخالفت یا حتی بغض و کینه نسبت به خودشان ، مجازات نمی کردند ، چنان که این نقل در نزد مورخین مشهور است که احمد بن عمر حلال می گوید ؛ « شنيدم كه اخرس در مكّه اسم حضرت رضا عليه السّلام را مى‏ برد و دشنام مى ‏دهد آن حضرت را ، گفت: داخل مكّه شدم و كاردى خريدم، پس ديدم او را، با خود گفتم: به خدا سوگند مى‏ شم او را هرگاه از مسجد بيرون بيايد، پس ايستادم سر راه او، ناگاه رقعه و نامه حضرت امام رضا عليه السّلام به من رسيد نوشته بود در آن: بسم اللّه الرّحمن الرّحيم، به حقّ من بر تو كه متعرّض اخرس مشو، پس بدرستى كه خداوند تعالى ثقه و معتمد من است و او كافى است مرا » 📚بصائر الدرجات ، ج 1 ص 252 _ بحار الانوار ج 49 ص 47 ❕یا در نقل دیگر آمده است که ریان می گوید ؛ « من خدمت حضرت رضا عليه السّلام رسيده گفتم ، عباسى از شما بدگوئى ميكند و نسبت‏هاى ناروا ميدهد او بيشتر وقتها پيش من ميخوابد اجازه ميدهى گلويش را بگيرم و فشار دهم تا بميرد بعد مشهور كنم كه سكته كرده سه مرتبه دستهاى خود را تكان داده فرمود: نه ريان نه ريان نه » 📚قرب الاسناد ص 344 _ وسائل الشیعه ج 15 ص 83 ❕بنابراین امام رضا ع مخالف را به صرف مخالفت ، مجازات نمی کرد ، مجازات و برخورد آنجایی بود که مخالف قصدش از مخالفت ، دشمنی و پایین آوردن شان امام ع در منظر عمومی و متزلزل کردن جایگاه امامت امام ع و گمراه کردن مردم بوده است ، چنین مخالفی که قصد گمراه سازی مردم و دشمنی هدفمند با طریقه حق را داشته است ، مورد تنبیه و مجازات امام رضا ع قرار گرفته است ، چنان که پیامبر گرامی در فتح مکه تمام مخالفین را مورد عفو قرار داد جز آن مخالفینی که دشمنی هدفمند داشته و در صدد بودند که مردم را گمراه ساخته و مانع هدایت آنها شوند ، چنان که نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود ؛ « تمام كوشش من اين است كه فتح مكه بدون خون‏ريزى صورت گيرد. از اين‏رو، از كشتن افراد غير مزاحم بايد خوددارى كرد، ولى بايد چند نفر به نام‏هاى «عكرمة بن ابى جهل»، «هبّار بن الاسود»، «عبد اللّه بن سعد بن ابى سرح»، «مقيس حبابه ليثى» ، «حويرث بن نقيذ»، «عبد اللّه بن خطل»، «صفوان بن اميه، «عبد اللّه بن الزبيرى»، «حارث بن طلاطلة» و چهار زن هر كجا دست‏گير شوند بلافاصله گردند.» 📚سیره ابن هشام ج 2 ص 409_ تاریخ الخمیس ج 2 ص 90 ❕آنچه هم که معاند به آن استناد کرد ، ناظر است به مخالف و دشمنی که با طرح کردن نقشه ای قصد داشت که جایگاه امامت امام رضا ع را متزلزل کرده و مردم را به امامت ایشان مشکوک و در نتیجه گمراه کند ‌. 👌نقل می کنند ؛ «خداوند به سبب دعاى رضا عليه السّلام بركت را بر بلاد افزود. يكى از وابستگان مأمون اميد ميداشت او را به ولايتعهدى برگزيند، نه حضرت رضا عليه السّلام را، و جماعتى در اطراف مأمون بودند كه همگى بر امام حسد ميورزيدند، يكى از آنان به مأمون گفت: يا امير المؤمنين بخدا پناهت ميدهم مبادا با اين كارت تاريخ خلافت عبّاسى شوى و اين عمل عظيم تو را، آيندگان مادّه تاريخ قرار دهند، و خود پايان بخش خلفاى عبّاسىّ باشى، چرا كه خلافت، شرف و موجب سربلندى و افتخار بسيار بزرگى است براى بنى عبّاس، و تو موجب بيرون بردن آن از خاندان ايشان‏ به خاندان علىّ خواهى بود و در اين صورت بخود و خاندانت ستم كرده‏ اى، كه اين 👈مرد ساحر ساحرزاده را با اينكه گمنام بود روى كار آورده و با اينكه خوار و بي مقدار بود او را وزين و عزيز ساخته ‏اى، و فراموش شده بود، او را شهرت دادى، و ناچيز بود، آوازه ‏اش را در همه جاى دنيا بلند نمودى👉 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕به سبب اين بارانى كه به دعاى او نازل شد، سخت بيم دارم از اينكه اين مرد امر خلافت را از فرزندان عبّاس براى فرزندان علىّ بيرون برد، و باز چقدر ترس وجود مرا گرفته است كه مبادا اين مرد با سحر خود، نعمت خلافت از تو بستاند و در مملكت رخنه كند و آن را بر تو بشوراند، در اين صورت آيا احدى مثل اين جنايت را بر خود و سلطنت خود ميكند كه تو كرده ‏اى؟ ... ❕👈 آن مرد گفت: يا امير المؤمنين! بحث او را بمن واگذار، من او و طرفدارانش را ساكت مى ‏كنم چنان كه زبانشان بند آيد، و اگر از هيبت تو در هراس نباشم او را بر جاى خود مى ‏نشانم، و از عظمت قدر او مى‏ كاهم و فرودش مى‏ آورم و نارسائى او را در امر ولايتعهدى، كه تو براى او پا بر جا ساخته ‏اى به همگان روشن ميسازم، مأمون گفت: چيزى نزد من بهتر از اين نيست .👉 ❕مرد گفت: از بزرگان اين مرز و بوم جماعتى را حاضر آور؛ از سران سپاه و لشكريان و قاضيان و برگزيدگان از فقها، تا من 👈نقصان او را در حضور جمع روشن كرده و به اثبات رسانم، و اين خود در حقيقت بمنزله بازگرفتن مقامى است كه تو او را در آن‏ فرود آورده 👉 و به او واگذاشته‏ اى و آنان آن را درست تلقّى كرده و تو را در اين كار مصيب دانسته اند. ❕راوى گفت: مأمون شخصيتهاى بزرگى را در مجلس وسيعى حاضر ساخت و خود در آن محفل حضور داشت و حضرت رضا عليه السّلام را در مقابل خود در جايگاه ولايتعهدى كه براى او مقرّر داشته بود بنشانيد، آنگاه آن مردك حاجب كه نظر داشت و قول داده بود كه حضرت را از مقامش فرود آورد خطاب به حضرت شروع بسخن كرده گفت: 👈مردم خيلى چيزها از شما حكايت ميكنند و بقدرى در وصف شما تندروى ميكنند كه اگر خود بر آن اطّلاع يابيد از آن بيزارى خواهيد جست، 👉 و اوّلين چيزى كه بايد بگويم نماز استسقاء شما است كه دعا كردى و باران آمد ... مرد خشمش به جوش آمد و گفت ؛ ❕اى پسر موسى! از حدّ خود قدم فراتر نهاده ‏اى و از شأن خود تجاوز نمودى! خداوند براى باران زمانى را تقدير كرده و آن در وقت معيّن و مقدّر بدون تقديم و تأخير ميبارد، تو آن را براى خود علامت و معجزه قرار داده‏ لى و بدان مى‏ بالى و براى خود برترى و قدرت نشان ميدهى، گويا كه كارى مانند ابراهيم خليل الرّحمن- هنگامى كه سر مرغان را بدست گرفت و اعضاء كوبيده آنها را كه بر قلّه كوهها بودند خواند، و آنها با شتاب خود را رسانده به سرهاى خود ملحق شدند و بال زده و به اذن خدا پرواز نمودند- كرده‏ اى، 👈 اگر راست مى‏ گوئى در آنچه پنداشته ‏اى پس زنده كن اين دو را و بر من مسلّط ساز (مرادش دو شير كه بر نقش مسند مأمون بود ميباشد)، 👉 كه اگر اين كار را انجام دادى آن وقت ميتوانى آن را معجزه‏ به حساب آورى، زيرا بارانى كه عادت به باريدن دارد تو سزاوارتر از ديگران نيستى كه بسبب تنها دعاى تو باران ريخته باشد، ديگران نيز با تو دعا كردند همان طور كه تو دعا ميكردى، و اشاره كرد به نقش دو شيرى كه روبروى هم بر تخت مأمون كشيده بودند، حضرت در غضب شد و صيحه ‏اى بر آن دو صورت زد و فرمود: اين فاجر را بدريد و اثرى از وى باقى مگذاريد، آن دو نقش بصورت دو شير زنده درآمدند و بر مرد حمله بردند و او را دريدند و استخوانش را شكسته جويدند و او را تماما خوردند و خونش را ليسيدند، و حاضران همه مينگريستند و متحيّر مانده بودند كه چه مى‏ بينند، شيران كه از كار آن مرد خلاص شدند رو به حضرت رضا عليه السّلام كرده گفتند: اى ولىّ خدا! در روى زمين ما را چه ميفرمائى اجازه ميدهى كه اين را- اشاره به مأمون- بدريم و به رفيقش ملحق سازيم؟ مأمون چون اين بشنيد غش كرده بيهوش بيفتاد، امام به شيران فرمود: در جاى خود باشيد، شيران ايستادند، بعد فرمود: گلاب بر مأمون بپاشيد و او را معطّر كنيد، غلامان گلاب آورده و بر روى مأمون پاشيده بهوش آمد. و باز شيران گفتند: اجازه فرما ما كار او را نيز تمام كنيم و برفيقش ملحق سازيم، امام فرمود: نه، خداوند را در باره او تدبيرى است كه خود انجام خواهد داد، گفتند: پس ما چه كنيم؟ فرمود: به جاى خود باز گرديد، و همچنان كه بوديد بشويد، آن دو شير بسوى تخت بازگشته به همان صورت اوّليه به صورت شير بر آن نقش شدند. » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 171 _ دلائل الامامه ص 381 👌می بینیم که آن مرد از روی دشمنی و برای آنکه جایگاه امامت امام رضا ع را متزلزل کرده و مردم را گمراه کند ، تقاضا کرد که امام شیران را بر او مسلط کند تا با ضعف امام ع از انجام این کار ، به هدف و مقصود خود برسد ، امام ع نیز درخواستش را اجابت کرد و امامت الهی خود را به اثبات رسانید و مانع گمراه شدن مردم و انحراف افکار و اعتقاد آنان گردید که اگر امام ع چنین نمی کرد ، آن مرد شان الهی امام ع و شایستگی ایشان برای ولایتعهدی را مردود اعلام می کرد و پیروان و طرفداران امام ع تحت تاثیر قرار داده و در مسیر انحراف قرار می داد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌کاربری در مورد کیفیت ازدواج فرزندان آدم ع سوال کرده است ، پاسخش را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3365
❕کاربری در مورد عصمت آدم ع سوال کرده و اینکه اگر ایشان عصیان و معصیت الهی را کردند ، دیگر نمی توانند پیامبر باشند ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1486
❕کاربری سوال کرده است که آیا مساله وجوب نفقه و مهریه بر مردان به این معنا نیست که ما دخترانمان را به ازای نفقه و مهریه به مردان می فروشیم ❗️ 👌در ذیل در مورد فلسفه وجوب نفقه توضیح داده ایم و اینکه این وجوب ارتباطی با مساله خرید و فروش ندارد ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2921 ❕در مورد فلسفه وجوب مهریه نیز توضیحات کافی را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/459
🤔 ❔چرا اگر پدر فرزندش را بکشد قصاص نمیشود ولی اگر با دخترش زنا کند به سه بار اعدام محکوم میشود ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که زنا ، گناهی بس بزرگ است ، تا جایی که خداوند می فرماید ؛ «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‏ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِيلا » « و نزديك زنا نشويد كه كار بسيار زشت و بد راهى است » (اسراء 32 ) ❕ امام صادق عليه السلام در پاسخ به سؤال زنديق كه چرا زنا حرام شده است فرمود ؛ « چون مايه فساد و از بين رفتن ارث و ميراث و انقطاع نسل است. در زنا، زن نمى ‏داند كه چه كسى او را حامله كرده و فرزند نمى ‏داند پدرش كيست، نه نسبها پيوسته است و نه خويشاوندي ها معلوم است. » 📚بحار الانوار ج 103 ص 368 ❕ امام رضا عليه السلام فرمود ؛ « زنا به علّت مفاسدى كه در بردارد، مانند قتل نفس، از بين رفتن و مخدوش شدن اصل و نسب، ترك تربيت كودكان، تباه شدن موضوع ارث و ميراث و امثال اين مفاسد، حرام شده است » 📚بحار الانوار ج 79 ص 24 ❕در توضیح ، فلسفه تحريم زنا ، در تفسیر نمونه می خوانیم ؛ 1⃣پيدايش هرج و مرج در نظام خانواده، و از ميان رفتن رابطه فرزندان و پدران، رابطه‏ اى كه وجودش نه تنها سبب شناخت اجتماعى است، بلكه موجب حمايت كامل از فرزندان مى‏ گردد، و پايه‏ هاى محبتى را كه در تمام طول عمر سبب ادامه اين حمايت است مى ‏گذارد. در جامعه ‏اى كه فرزندان نامشروع و بى پدر فراوان گردند روابط اجتماعى كه بر پايه روابط خانوادگى بنيان شده سخت دچار تزلزل مى‏ گردد. براى پى بردن به اهميت اين موضوع كافى است يك لحظه چنين فكر كنيم كه چنانچه زنا در كل جامعه انسانى مجاز گردد و ازدواج برچيده شود، فرزندان بى هويتى كه در چنين شرائطى متولد شوند تحت پوشش حمايت كسى نيستند، نه در آغاز تولد و نه به هنگام بزرگ شدن. ❕از اين گذشته از عنصر محبت كه نقش تعيين كننده ‏اى در مبارزه با جنايتها و خشونتها دارد محروم مى‏ شوند، و جامعه انسانى به يك جامعه كاملا حيوانى توأم با خشونت در همه ابعاد، تبديل مى ‏گردد . 2⃣ اين عمل ننگين سبب انواع برخوردها و كشمكشهاى فردى و اجتماعى در ميان هوسبازان است، داستانهايى را كه بعضى از چگونگى وضع داخل محله‏ هاى بدنام و مراكز فساد نقل كرده و نوشته‏ اند به خوبى بيانگر اين واقعيت است كه در كنار انحرافات جنسى بدترين جنايات رخ مى ‏دهد. 3⃣ تجربه نشان داده و علم ثابت كرده است كه اين عمل باعث اشاعه انواع بيماريها است و با تمام تشكيلاتى كه براى مبارزه با عواقب و آثار آن امروز فراهم كرده ‏اند باز آمار نشان مى‏ دهد كه تا چه اندازه افراد از اين راه سلامت خود را از دست داده و مى‏ دهند. 4⃣ اين عمل می تواند سبب سقوط جنين و كشتن فرزندان و قطع نسل مى‏ گردد، چرا كه چنين زنانى ممکن است حاضر به نگهدارى اينگونه فرزندان نيستند، و اصولا وجود فرزند مانع بزرگى بر سر راه ادامه اعمال شوم آنان مى‏ باشد، لذا هميشه سعى مى‏ كنند آنها را از ميان ببرند. 5⃣ نبايد فراموش كرد كه هدف از ازدواج تنها مساله اشباع غريزه جنسى نيست، بلكه اشتراك در تشكيل زندگى و انس روحى و آرامش فكرى، و تربيت فرزندان و همكارى در همه شئون حيات از آثار ازدواج است كه بدون اختصاص زن و مرد به يكديگر و تحريم زنان هيچيك از اينها امكان پذير نيست. 📚تفسیر نمونه ج 12 ص 99 🔸 👇
🔸ادامه 👇 👌قبح زنا آنجایی شدید تر می شود که با محارم ، صورت گیرد ، چنان که در روایتی آمده است ؛ « شدید ترین مردم از نظر عذاب در روز قیامت ، برای مردی است که نطفه خود را در رحم زنی که بر او حرام است ، بریزد » 📚الکافی ج 5 ص 541 ❕و فرمود ؛ « آدميزاد هيچ كار [گناهى‏] نكرد كه نزد خداوند تبارك و تعالى سنگين ‏تر از اين باشد كه پيامبرى يا امامى را بكشد، يا كعبه را، كه خداوند عزّوجلّ قبله بندگان خود قرار داده است، ويران كند، يا به حرام، نطفه خود را به رحم زنی بریزد که بر او حرام است » 📚الفقیه ج 4 ص 20 _ مستدرک الوسائل ج 14 ص 336 ❕لذا امام رضا ع فرمود ؛ « زنا، بزرگترين جنايت است. » 📚عیون الاخبار ، ج 2 ص 97 👌و به خاطر همین جهت که زنا ، بزرگترین جنایت است ، اگر فردی با یکی از محارمش زنا کند ، با شمشیری گردنش زده می شود ( و اعدام می گردد ) ؛ 📚الکافی ج 7 ص 190 ❕و اگر زنا کننده ، به زور با محرمش ، زنا کند ، از این جنبه نیز مجازات اعدام را دارد ؛ 📚التهذیب ج 10 ص 17 ❕و اگر زنا کننده ، محصنه نیز می باشد ، مطابق روایات ، از این جهت نیز اعدام می گردد ؛ 📚وسائل الشیعه ، ج 28 ص 61 ❕بنابراین ، اگر مرد همسر داری ، به زور با دخترش زنا کند ، از سه جهت اعدام می گردد ، و بر اساس همین ، مرجع عالی قدر ، مکارم شیرازی ، در پاسخ به پرسشی که می گوید ؛ « خانمی ادعا می کند که شوهر او با فرزند دخترش به زور زنا کرده و دختر در قبال خواسته هاى نامشروع وى تمکین نموده، و از این طریق صاحب بچه شده است در این صورت حکم و نیز وضعیّت شرعى و حقوقى فرزند یاد شده چه می باشد ❔ 👌ایشان پاسخ می دهند ؛ « چنانچه کار پدر ثابت شود، حکم او سه بار اعدام است از جهت زناى با محارم، و از جهت زناى به عنف، و زناى محصنه ، و دختر اگر تحت فشار بوده حدّ ندارد ... » 🌐https://b2n.ir/940505 ❕بنابراین ، اگر به خاطر مصالحی ، پدر در قبال قتل فرزند ، قصاص نمی شود و در مجازات او تخفیفی قائل شده اند ، که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2175 👌اما در زنای با فرزند ، این تخفیفات برداشته شده است ، آن هم به خاطر قبح و زشتی و پلیدی بیشتری که گناه زنای با فرزند نسبت به قتل او دارد تا جایی که گاه دختر راضی است که پدرش او را بکشد ، اما با او زنا نکند و شخصیت و حیثیت او را لکه دار نکند ، که پس از این واقعه ، معمولا چنین دخترانی ممکن است نتوانند سنگینی این مصیبت را تحمل کنند و دست به خودکشی می زنند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔چرا در اسلام خون آزاد و برده مساوی نیست و آزاد اگر برده را بکشد ، قصاص نمی شود ؟ مگر برتری تنها به تقوا نیست ❗️❗️ 💠پاسخ💠 1⃣در نظر خداوند ، هیچ تفاوتی در ریختن خون برده یا آزاد نیست و هر کس بی گناهی را بکشد ، چه بیگناه برده باشد یا آزاد ، به همان اندازه قبح و زشتی و مجازات در برابر خداوند دارد . 👌 در آيه 32 سوره مائده آمده است: «به همين جهت بر بنى‏ اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسان‏ها را كشته است». 👌در آيه 93 سوره نساء آمده است ؛ « هركس فرد با ايمانى را از روى عمد به قتل برساند مجازات او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن خواهد بود و خداوند بر او غضب مى‏ كند و او را از رحمتش دور مى ‏سازد و مجازات بزرگى براى او آماده ساخته است» 👌از تعبير به «خلود و جاودانگى در آتش» چنين بر مى‏ آيد كه قاتلِ عمد ، چه نسبت به برده و چه نسبت به فرد آزاد ، باايمان از دنيا نخواهد رفت، زيرا مى‏ دانيم هيچ فرد باايمانى خلود و جاودانگى در آتش ندارد. ❕در حديثى از پيامبر گرامی نقل شده است ؛ «تمام دنيا ويران شود در پيشگاه خداوند آسان‏تر از اين است كه خونى به ناحق ريخته شود» 📚میزان الحکمه ج 9 ص 289 2⃣خداوند می فرماید ؛ « اى افرادى كه ايمان آورده ‏ايد! حكم قصاص در مورد كشتگان بر شما نوشته شده است،👈 آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، 👉و زن در برابر زن، پس اگر كسى از ناحيه برادر (دينى) خود مورد عفو قرار گيرد (و حكم قصاص او تبديل به خونبها گردد) بايد از راه پسنديده پيروى كند (و در طرز پرداخت ديه، حال پرداخت كننده را در نظر بگيرد) و قاتل نيز به نيكى ديه را به ولى مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نكند) اين تخفيف و رحمتى است از ناحيه پروردگار شما و كسى كه بعد از آن تجاوز كند عذاب دردناكى خواهد داشت.» ( بقره 178) ❕این که آزاد در برابر قتل برده قصاص نمی شود ، به این خاطر نیست که مثلا خون آزاد از خون برده رنگین تر و ارج و قربش نزد خداوند بیشتر است ، زیرا خواندیم که ارزش خون هر دو در نزد خداوند برابر است و هر دو اگر بیگناه کشته شده اند ، برای قاتل به یک اندازه مجازات در نزد خداوند است . ❕فلسفه تفات در قصاص بین آزاد و برده ، بازگشت می کند به تفاوت کارکرد اجتماعی و اقتصادی برده و آزاد . 👌افراد آزاد و دارای کسب و کار مستقل ، غالبا در جامعه ، می توانند عضو مؤثر اقتصادى باشند و مخارج خانواده را متحمل مى ‏شوند و با فعاليتهاى اقتصادى خود چرخ زندگى خانواده را به گردش در مى‏ آورند . ❕مثلا زن و فرزند و حتی برخی از بردگان ، تحت تکفل فرد آزاد هستند ، در حالی که فرد برده هیچ کسب و کار مستقلی ندارد و نان خور و تحت تکفل فرد آزاد است ، اگر فرد آزاد در برابر قتل برده قصاص شود ، افراد تحت تکفل او و بردگانی که مثلا نانخور او هستند ، متحمل خسارات جدی می شوند ، اما اگر برده کشته شود ، کسی تحت تکفل او نیست که متحمل خسارت شود . ❕بنابراین عدم قصاص فرد آزاد ، برای جبران خسارتی است که در صورت قصاص او ، بر افراد تحت تکفل او وارد می آید ، نه آنکه محبوبیت فرد آزاد در نزد خداوند ، بیشتر از فرد برده باشد . ❕خلاصه آنکه ، تفاوت ميان از بين رفتن فرد آزاد و برده ، از نظر اقتصادى و جنبه ‏هاى مالى و استقلال ، بر كسى پوشيده نيست كه اگر اين تفاوت مراعات نشود خسارت بى ‏دليلى به بازماندگان فرد آزاد و مثلا فرزندان بى ‏گناه تحت تکفل او و یا بردگان تحت تکفل او وارد مى‏ شود، لذا اسلام با جعل حکم مذکور در مورد تفاوت قصاص ، رعايت حقوق همه افراد را كرده و از خلاء اقتصادى و ضربه نابخشودنى كه به يك خانواده و افراد تحت تکفل فرد آزاد وارد می شود ، جلوگيرى نموده است ، اسلام هرگز اجازه نمى‏ دهد كه به بهانه لفظ" تساوى" حقوق افراد ديگرى مانند فرزندان و خانواده و بردگان تحت تکفل فرد آزاد پايمال گردد. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣بر همین اساس برخی در این رابطه چنین می نویسند ؛ « گفته شده که اگر جان انسان‌ها ارزشمند است در این جهت فرقی بین برده و عبد و کنیز با انسان‌های آزاد و حرّ نیست، پس چرا اگر انسان آزاد، برده ای را به قتل برساند حکم قصاص در مورد آن‌ها جاری نمی شود؟ 👌پاسخ ؛ ❕ قاتل و مقتول باید از نظر طبقه اجتماعی هر دو آزاد و یا هر دو برده باشند. بنابراین اگر انسان آزادی مرتکب قتل عمد یک برده شود قصاص نخواهد شد. این مسأله از نظر فقهای امامیه و اکثر فقهای اهل سنت مسلّم و غیرقابل تردید است.... ❕در نظام برده داری، یک برده که هیچ اختیاری خارج از خواست مولای خود ندارد و حتی حقّ تملّک برای او شناخته شده نیست. از نظر موقعیت اجتماعی در سطح پایینی قرار دارد و ارزش اجتماعی او به دلیل عدم برخورداری از قدرت تصمیم گیری و عملکرد مستقل، بسیار پایین تر از کسی است که در تصمیم گیری آزاد است، و طبعاً این چنین کسی در جامعه قابل مقایسه با افراد آزاد نیست. ... ❕اسلام در همان زمان نیز علی رغم پذیرش این نظام، حقوق و امتیازاتی را برای این گروه اجتماعی به رسمیت شناخت که قبل از آن سابقه نداشت. در عین حال تفاوت انکار ناپذیر این افراد نسبت به افراد آزاد، موجب شده است که در بسیاری از حقوق اجتماعی با دیگران تفاوت داشته باشند؛ از جمله موارد حقّ قصاص که 👈تساوی جرم و مجازات در آن باید کاملاً رعایت شود،👉 و عدم تساوی در نقش و جایگاه اجتماعی مانع از آن شده است که قتل یک برده توسط یک فرد آزاد، موجب حقّ قصاص شود، 👈چون جرم ، کشتن یک انسان فاقد هر گونه آزادی و اختیار است و مجازات نباید کشتن یک انسان آزاد و مستقل باشد. بنابراین، با عدم امکان قصاص، راهی جز جبران خسارت مالی باقی نمی ماند. 👉 👌آری، برای این که برده کشی یک عادت در جامعه نشود، در اسلام مقرّر شده است که اگر کسی کشتن بردگان را عادت قرار دهد و مکرّر مرتکب این عمل ناشایست شود محکوم به مجازات مرگ است، البته نه از باب قصاص، بلکه به دلیل افساد در زمین. » 📚اسلام شناسی و پاسخ به شبهات ، رضوانی ، ص 350 4⃣فرد آزاد ، اگر چه در برابر کشتن برده قصاص نمی شود ، اما موظف است که قیمت او را به عنوان دیه ، پرداخت کند و حاکم اسلامی ، او را تحت مجازات و شکنجه و تازیانه های شدید و پر درد قرار می دهد ، تا سزای آنچه انجام داده است را ببینید ، لذا در روایات آمده است که فرد آزاد باید در قبال کشتن برده ، شدیدا ضربه و تازیانه پر درد بخورد ، و زندانی و تبعید شود ؛ « یضرب ضربا شدیدا » ، « یضرب ضربا وجیعا » _ « ادب و حبس » _« ینفی عن مسقط راسه » 📚التهذیب ج 10 ص 236 _ الفقیه ج 4 ص 96 _ الکافی ج 7 ص 303 5⃣چنان که گفته شد ، اگر فردی به کشتن بردگان عادت کند ، کشته می شود ، و اجازه برده کشی را ندارد ؛ « الا ان یکون معروفا بقتل الممالیک ، فیقتل به » 📚 الکافی ج 7 ص 303 6⃣برده ای هم که فرد آزاد را کشته است ، لزوما قصاص نمی شود ، بلکه امر او به خانواده فرد آزاد واگذار شده است که اگر بخواهند او را قصاص کنند ، یا به بردگی بگیرند ؛ « دفع الی اولیاء المقتول ، فان شاءوا قتلوه و ان شاءوا استرقوه » 📚وسائل الشیعه ج 29 ص 99 ❕از آنجایی که برده قاتل به عنوان ملک و دارایی اولیاء مقتول آزاد ، محسوب می شود ، کشتن او در ازای قتل فرد آزاد ، نوعی خسارت مالی برایشان تلقی می شود ، لذا ممکن است اکثرا از کشتن او صرف نظر می کنند و نهایتا او را به دیگری می فروشند ، بنابراین لزوما مجازات اعدام و قصاص هم در انتظار برده قاتل نمی باشد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🌸میلاد حضرت زینب سلام الله علیها مبارک 🌸پرسش و پاسخ هایی پیرامون بانو زینب سلام الله علیها ؛ 1⃣گوشه ای از فضائل آن بانوی بزرگوار ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1767 2⃣عده ای میگن حضرت زینب کبری سلام الله علیها وفات کردن و عده ای دیگه میگن به رسیدند، میشه اگه امکانش هست در این باب توضیحی بدید ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1034 3⃣در کلیپی فردی می گوید دوطفلان زینب سلام الله علیها، در روز عاشورا در کربلا نبوده اند، آیا این گفته ی ایشان درست است ❗️ و اگر گفته ی ایشان غلط است،چطور می شود ثابت کرد که دو زینب سلام الله علیها در روز عاشورا در کربلا بوده اند و جزء 72 شهید بزرگوار عاشورا هستند،که در راه یاری کردن حضرت امام حسین علیه السلام به شهادت رسیده اند❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2081 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1866 4⃣آيا ميدانستيد در هيچكدام از كتب تاريخى حرفى از خطبه زينب در يزيد وجود ندارد❕آيا ميدانستيد اكثر اين در همين ٤٠ ساله گذشته توسط روحانيون ساخته شده است❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3201 5⃣یکی از کانال های ضد دین شبهه کرده است که چرا بنی هاشم دختران خود را به دشمنانشان می کردند ، تزویج ام کلثوم دختر حضرت زینب و عبد الله جعفر به مروان یا حجاج و ... ❗️❗️این تناقض نیست ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/572 6⃣ شما در کانال خود خواستید رد کنید سر به کوبیدن حضرت زینب رو در حالی که علما تایید کردن❗️نظر شما در این رابطه چیست ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3174 7⃣آیا راست است که حضرت زینب در مصیبت امام حسین چاک دادند ❕اگر راست است مگر پیامبر نفرمود که هر کس در مصیبتی گریبان چاک کند است ❕( مستدرک الوسائل جلد دوم ص455) پس حضرت زینب چرا اینطور کرد ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3187 8⃣آیا راست است که پس از واقعه کربلا امدند حجاب را از سر زنان حرم کشیدند یعنی سر اهل بیت امام حسین و حضرت زینب لخت شد ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1291 9⃣واقعا قبر حضرت زینب کجاست؟ شبکه کلمه در جدید ترین پستش اورده در مدینه است نه شام و نه مصر .میگه دکان دار ها قبر حضرت زینب رو در سوره معرفی میکنن چون واسشون منفعت داره ما رو روشن کنید یعنی ما الکی میریم سوره واسه دفاع از حرم ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1034 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/973 🔟چرا حرم ائمه و حضرت زینب برای ما مقدس هست؟که به خاطر حفظش و دفاع از آن از جان نیز میگذریم.؟ آیا اینکار جسد پرستی نمیشه؟ایا این کار ما به قول وهابیت دامن نمیزند که ما پیکر مطهر ائمه را میپرستیم؟ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1468 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕پرسش و پاسخهای شب یلدا ؛ 1⃣فلسفه جشن گرفتن شب چیست ❗️نظر اسلام در این رابطه چیست ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1732 2⃣چه عیدی است چله، نه حیوانی گردن زده می شود و نه انسانی در آئينی به خاک می افتد و کرنش می کند ، همچون نوروز ، همتایش فقط مهربانی است ، شادی با هم بودن و انسانيت را ستودن ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3036 3⃣توضیحی در مورد فال حافظ گرفتن در شب_یلدا ، نظر اسلام در مورد فال و فال گیری چیست❕آیا فال حافظ و قهوه و ...اعتبار دارد❕❕ 💠💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1733
🤔 ❔آیا ام حبیبه همسر رسول خدا شخصیت مثبتی بوده است؟ در کتابخانه قائمیه جزوه در مورد ایشان است و وی را از زنان مورد الگو معرفی نموده است ❗️❗️ 💠💠 👌ام حبيبه دختر ابى سفيان صخر بن حرب بن اميّه، زوجه رسول خدا بود و نام مادرش صفيّه بنت ابى العاص است. نام او را رمله بیان کرده اند ، كه به كنيه‏ اش ام حبيبه مشهور گرديد اما شیخ كلينى به نقل از امام رضا ع نام او را آمنه ذكر كرده است ؛ 📚الکافی ج 5 ص 367 ❕ در اوايل دعوت پيغمبر اسلام آورد و با همسرش عبيد الله بن جحش به حبشه مهاجرت كرد. شوهرش به دين نصرانيت برگشت، ولى او مسلمان باقى ماند. عبيد الله نصرانى از دنيا رفت و نجاشى- (پادشاه حبشه) به وكالت رسول الله ، ام حبيبه را در سال ششم يا هفتم قمرى به ازدواج آن حضرت درآورد. درباره شرح ‏حال ام حبيبه و چگونگى عقد ازدواجش، ابن سعد چند خبر نقل كرده است، به جهت اختصار از ذكر آن خوددارى مى‏ شود ، جهت اطلاع رجوع شود ؛ 📚الطبقات الکبری ج 8 ص 97 👌چنان که گفته شد او در اوايل دعوت پيغمبر ، اسلام آورد و با همسرش عبيد الله بن جحش به حبشه مهاجرت كرد و از حبشه به مدينه هجرت كرد و پيامبر براى ازدواج با وى، طعام داد و فرمود: « اين سنت پيامبران است كه هنگام ازدواج وليمه (طعام) مى ‏دهند. » 📚الکافی ج 5 ص 367 👌چرایی ازدواج پیامبر گرامی با ام حبیبه ، دز جهت تجدید روحیه او بوده است . یعنی پیامبر گرامی برای تجدید روحیه و تثبیت ایمان او به اسلام از او خواستگاری نمود . امّ حبیبه بدون همسر در کشوری غریب باقی ماند و روحیه وی در اثر این دو حادثه ( یعنی ارتداد همسر و بودن در ، دیاری غریب ) ضعیف شد. ❕پیامبر گرامی مصلحت دید او را به ازدواج خود درآورد تا به گونه ای روحیه او را تقویت کند. از این رو نامه ای به نجاشی نوشت و از او خواست تا امّ حبیبه را برای او خواستگاری کند. و او چنین کرد. امّ حبیبه چنان از شنیدن این خبر خوشحال شد که تمام النگوهای خود را به غلامی که این خبر مسرّت بخش را به وی داده بود، بخشید. پیامبر گرامی با زنی ازدواج کرد که او را ندیده بود، ولی در عین حال در آن شرایط حسّاس از او خواستگاری نمود. 📚اسلام شناسی ، رضوانی ، ص 654 ❕در سال هشتم هجرى پدر ام حبيبه، ابو سفيان، براى تمديد پيمان به مدينه آمد و داخل حجره دخترش شد و روى فرشى كه پيغمبر معمولا بر آن مى‏ نشست، قرار گرفت. ام حبيبه فرش را كشيد. ابو سفيان گفت: از نشستن من بر روى اين فرش مضايقه مى‏ كنى؟ گفت بلى. اين فرشى است كه رسول خدا بر آن مى ‏نشيند، تو مشركى و نمى‏ توانى بر روى آن بنشينى. » 📚الطبقات الکبری ، ج 8 ص 100 _ اعلام النساء ج 1 ص 464 👌 اين گفتار حاكى از قوت ايمان او به خداوند و پيامبرش است. زيرا برغم دورى از پدر و حب پدر و فرزندى، به سبب احترام و علاقه ‏اى كه نسبت به رسول الله داشت، اجازه نداد، پدر مشركش- كه دشمن خدا و رسولش بود- بر روى فرش پيامبر بنشيند. 📚محدثات شیعه ، ص 56 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕شواهدی حاکی بر آن است که ام حبیبه بر آن ایمان و درستکاری که ابتدای امر بود ، تا آخر باقی نماند ؛ 1⃣نقل می کنند که پیراهن خونین عثمان را به همراه نعمان بن بشیر به سوی برادرش معاویه فرستاد ؛ 📚مروج الذهب ج 2 ص 354 _انساب الاشراف ، ص 291 _ تاریخ مدینه دمشق ج 24 ص 282 ❕این عمل او از این جهت بوده است که معاویه را به بهانه خونخوهی عثمان بر علیه علی علیه السلام بشوراند . 2⃣نقل می کنند که « چون خبر قتل محمد بن ابى بكر به عايشه رسيد در تعقيبات نماز خود معاويه و عمرو بن عاص را لعن مى‏ ، كرد و ام حبيبه چون به قتل محمد آگاه شد گوسفندى را بريان كرد و براى عايشه فرستاد ، ( كنايه از اينكه برادر تو را چنين بريان كردند ) ، عايشه گفت خدا بكشد اين دختر زن زانيه را بخدا قسم كه ديگر بريان نخواهم خورد » 📚تذکره الخواص ص 107 _ انساب الاشراف ج 2 ص 291 👌او از کشته شدن محمد بن ابی بکر خوشحالی می کرد ، در حالی که محمد بن ابی بکر از یاران مخلص علی ع بود ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ، ج 6 ص 373 3⃣مطابق نقل ها ، پیامبر گرامی نیز برای مدتی از ام حبیبه کناره گرفت و به نزد او نرفت ؛ 📚انساب الاشراف ج 1 ص 467 _ فتح الباری ج 9 ص 93 _ مصنف ابن ابی شیبه ، ج 3 ص 329 ❕شاید ام حبیبه در پایان عمرش از این عملکرد خود پشیمان شده و توبه کرده باشد ، به خاطر دو جریان ؛ 1⃣ نقل می کنند ، ام حبيبه قبل از فوت، عايشه را صدا زد و از او به سبب آنچه در ميانشان گذشته بود، طلب آمرزش كرد و با ام سلمه نيز به همين ترتيب رفتار نمود. 📚اعلام النساء ج 1 ص 465 2⃣نقل از امام على بن حسين عليه السّلام است که مى‏ فرمايد ؛ « وارد محلى در خانه على بن ابى طالب عليه السّلام شدم و جايى را كندم؛ در آن سنگى يافتم كه بر آن نوشته شده بود: اين قبر رمله بنت صخر ( ام حبیبه ) است. سنگ را دوباره سر جايش گذاشتم‏ » 📚اسد الغابه ج 5 ص 457 ❕لذا رجالی معروف ، مامقانى او را از زنان راوى شمرده است و مى‏ گويد ؛ «إنّى أعتبرها من الحسان أقل و العلم عند اللّه تعالى» ؛ « حداقل گفتار درباره ‏اش اين است كه او را حسن مى‏ دانم و خدا آگاه است. » 📚تنقیح المقال ج 3 ص 71 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔چرا عاقبت زن ها و بچه های بیگناه در طوفان نوح مرگ بود ؟ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ و بترسيد از فتنه‌اى كه تنها ستمكارانتان را در بر نخواهد گرفت و بدانيد كه خدا به سختى عقوبت مى‌كند. آیه 25 سوره انفال در آيه مورد بحث «فِتْنَه» به معناى بلاها و مصائب اجتماعى است كه دامن همه را مى‌گيرد و👈 به اصطلاح خشك و تَر در آن مى‌سوزند.👉 نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 7  صفحه : 166 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ » « و از فتنه ‏اى بپرهيزيد كه تنها به ستمكاران شما نمى‏ رسد (بلكه همه را فرا خواهد گرفت چرا كه ديگران سكوت اختيار كرده ‏اند) و بدانيد خداوند كيفر شديد دارد. » ( انفال 25) ❕فتنه در قرآن مجيد در موارد متعددى بكار رفته ؛ گاهى به معناى آزمايش و امتحان و گاهى به معناى بلاء و مصيبت و عذاب آمده است اين كلمه در اصل به معناى داخل كردن طلا در كوره است تا خوبى و بدى آن آشكار شود سپس به معنى آزمايشها كه نشان دهنده چگونگى صفات باطنى انسان‏هاست بكار برده شده است، و همچنين در مورد بلاها و مجازات‏ها كه باعث تصفيه روح انسان و يا تخفيف گناه اوست بكار مى‏ رود. 📚مفردات راغب ، ج 1 ص 623 ❕در آيه مورد بحث « فتنه » به معناى بلاها و مصائب اجتماعى است كه دامن همه را مى‏ گيرد و به اصطلاح خشك و تر در آن مى‏ سوزند. 👌و در حقيقت خاصيت حوادث اجتماعى چنين است هنگامى كه جامعه در اداء رسالت خود كوتاهى كند و بر اثر آن قانون‏شكنى‏ ها و هرج و مرج‏ها و ناامنى‏ ها و مانند آن به بار آيد نيكان و بدان در آتش آن مى‏ سوزند و اين اخطارى‏ است كه خداوند در اين آيه به همه جوامع اسلامى مى‏ کند و مفهوم آن اين است ؛ ❕افراد جامعه نه تنها موظفند وظايف خود را انجام دهند بلكه موظفند ديگران را هم به انجام وظيفه وادارند زيرا اختلاف و پراكندگى و ناهماهنگى در مسائل اجتماعى موجب شكست برنامه‏ ها خواهد شد و دود آن در چشم همه مى‏ رود، من نمى‏ توانم بگويم چون وظيفه خود را انجام داده‏ ام از آثار شوم وظيفه ‏نشناسى‏ هاى ديگران بر كنار خواهم ماند چه اينكه آثار مسائل اجتماعى فردى و شخصى نيست. 👌اين درست به آن مى ‏ماند كه براى جلوگيرى از هجوم دشمنى صد هزار نفر سرباز نيرومند لازم باشد اگر عده‏ اى مثلا پنجاه هزار نفر وظيفه خود را انجام دهند مسلما كافى نخواهد بود و نتايج شوم شكست هم وظيفه ‏شناسان را مى ‏گيرد و هم وظيفه ‏نشناسان را، و همانطور كه گفتيم خاصيت مسائل جمعى و گروهى همين است. ❕اين حقيقت را به بيان ديگرى نيز مى‏ توان روشن ساخت و آن اينكه ؛ 👌 نيكان جامعه وظيفه دارند كه در برابر بدان سكوت نكنند اگر سكوت اختيار كنند در سرنوشت آنها نزد خداوند سهيم و شريك خواهند بود. ❕چنان كه در حديث معروفى از پيامبر نقل شده كه فرمود ؛ « خداوند عزوجل هرگز عموم را به خاطر عمل گروهى خاص مجازات نمى‏ کند مگر آن زمان كه منكرات در ميان آنها آشكار گردد و توانايى بر انكار آن داشته باشند در عين حال سكوت كنند در اين هنگام خداوند آن گروه خاص و همه توده اجتماع را مجازات خواهد كرد. » 📚تفسیر المنار ج 9 ص 638 _ تفسیر نمونه ج 7 ص 131 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕بنابراین ، مفهوم آیه شریفه آن است که گروهی به خاطر جرمی که مرتکب شده اند ، عذاب می شوند و گروه دیگر ، اگرچه ظلم آنان را مرتکب نشده اند ، و از نیکان بوده اند ، اما به فعل جرم و ظلم گروه اول راضی بوده و آنان را نهی از منکر نکرده اند ، آنان از این جنبه تقصیر کرده اند و گرفتار مجازات می شوند ، لذا در روایت مشهوری آمده است که راوی می گوید به على بن موسى الرضا عليهما السّلام عرض كردم ؛ ❕« اى فرزند رسول خدا در باره روايتى كه از امام صادق عليه السّلام نقل شده و آن حضرت فرمودند ، هر گاه حضرت قائم خروج كنند فرزندان قاتلين امام حسين عليه السّلام را به خاطر كردار پدرانشان مى‏ كشد چه مى‏ فرماييد؟حضرت فرمودند ؛ واقع همين است.عرض كردم: پس فرموده حقّ تعالى در قرآن: وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‏ (هيچ كس بار گناه ديگرى را به دوش نگيرد) معنايش چيست؟ ❕حضرت فرمودندد؛ « خداوند در تمام اقوالش صادق است ولى در عين حال بايد توجّه داشته باشى كه فرزندان قاتلين امام حسين عليه السّلام به افعال و كردار پدرانشان راضى بوده و به آنها افتخار مى ‏كردند و به مقتضاى «كسى كه به چيزى راضى باشد همچون شخصى است كه آن چيز را انجام داده» فرزندان قاتلين همچون قاتلين سيّد الشهداء مى‏ باشند. 👈و اگر شخص در مشرق كشته شود و ديگرى در مغرب راضى و خشنود باشد راضى با قاتل نزد خدا شريك در قتل مى‏ باشد👉 و چون اين فرزندان به كردار پدرانشان راضى مى‏ باشند لا جرم حضرت قائم عليه السّلام وقتى خروج نمودند ايشان را مى‏ كشد. » 📚علل الشرایع ج 1 ص 229 ❕در میان قوم نوح نیز بیگناه عذاب نشد ، همه یا مجرمین و مکذبین بودند که عذاب شدند و یا از تایید کنندگان و سکوت کنندگان در برابر ظلم و تکذیب دسته اول ، چنان که در روایت دیگری از امام رضا ع آمده است که هروى می گوید ؛ « محضر امام رضا ع عرضه داشتم ؛ چرا خداوند عزّ و جلّ در زمان حضرت نوح عليه السّلام تمام دنيا را در آب غرق نمود با اين كه در ميان مردم اطفال و كسانى كه بى‏ گناه بودند وجود داشتند؟ 👌حضرت فرمودند ؛ « در ميان غرق ‏شدگان نه اطفال بود و نه بى‏ گناه. ، امّا اطفال نبود زيرا حقّ عزّ و جلّ چهل سال قبل از غرق نمودن دنيا صلب مردان و رحم زنان قوم نوح را عقيم نمود لذا در هنگام غرق طفلى وجود نداشت.و امّا بى‏ گناه در آنها نبود زيرا هيچ گاه قادر متعال كسى را كه گناه ندارد با عذاب خود هلاك نكرده است و افراد غرق شده (دو دسته بودند ) ؛ 1⃣آنان كه پيامبر خدا يعنى نوح عليه السّلام را تكذيب نمودند. 2⃣كسانى كه راضى به تكذيب دسته اوّل بودند اگر چه به ظاهر تكذيب نمى‏ كردند. 👌 كسانى كه داخل و حاضر در مجلس تكذيب نبوده ولى وقتى خبر تكذيب مكذّبين را شنيدند به آن راضى و خشنود شدند مانند كسانى هستند كه در آن مجلس حاضر بوده (و پيامبر را تكذيب نمودند.) » 📚التوحید ، ص 392 _ عیون الاخبار ج 2 ص 75 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔گاف علمی ائمه معصوم ➖امام علی با آن علم غیبش منشأ شیر مادر را نمی‌دانست🤠 ◾️علی‌بن ابیطالب گوید: ادرار دختر بچه شير خوارى كه غذا خور نشده ، اگر به لباس برسد بايد شسته و تطهير گردد، چون شيرى را كه مى‌خورد از مثانه مادر توليد مى‌گردد ، اما ادرار پسر بچه شير خوارى كه غذا خور نشده ، شستن لازم ندارد ، چون شیر مادرش از پشت بازوها و شانه‌ بوجود مى‌آيد ◼️منبع: علل الشرائع - تألیف شيخ صدوق - ج۱ - ص۲۹۴ ❗️❗️ 💠💠 1⃣به اجماع علمای شیعه بول کودک شیر خوار نجس است ، اگر چه غذاخور نشده باشد ، بنابراین روایت مذکور که ممکن است از آن عدم نجاست بول پسر شیرخواری که غذاخور نشده استفاده شود ، خلاف اجماع علمای شیعه است ؛ 📚التذکره ، علامه حلی ، ج 1 ص 52 « نجس باجماع العلماء » 2⃣روایت مورد استناد معاند خلاف روایات معتبر ما است ، زیرا در روایات ما تصریح شده است که اگر مثلا لباسی به بول کودک شیرخواری که غذا خور نشده ، نجس شده ، نیازی به شستن و فشردن ندارد و تنها یک مرتبه آب ریختن بر آن ، موجب پاک شدنش می گردد ، و در این حکم ، فرقی بین دختر و پسر شیر خوار نیست . ❕حلبی می گوید ؛ « از امام صادق ع سوال کردم که در مورد بول کودک ، امام ع فرمود تنها آب ریختن کفایت می کند ،( و نیازی به شستن نیست ) ، اما اگر غذاخور باشد ، با آب آن را بشور ، و در این حکم فرقی بین کودک پسر و دختر نیست » « َ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ بَوْلِ الصَّبِيِّ قَالَ تَصُبُّ عَلَيْهِ الْمَاءَ فَإِنْ كَانَ قَدْ أَكَلَ فَاغْسِلْهُ بِالْمَاءِ غَسْلًا وَ الْغُلَامُ وَ الْجَارِيَةُ (فِي ذَلِكَ) شَرَعٌ سَوَاءٌ » 📚الکافی ج 3 ص 56 _ التهذیب ج 1 ص 249 ❕این مضمون در روایات دیگری نیز تاکید شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 3 ص 397 باب 3 « بَابُ طَهَارَةِ الثَّوْبِ مِنْ بَوْلِ الرَّضِيعِ بِصَبِّ الْمَاءِ عَلَيْهِ مَرَّةً وَاحِدَة » 3⃣روایت مورد استناد معاند سندا ضعیف است ، چرا که در سند آن کسانی چون نوفلی و سکونی وجود دارد که در وثاقت آنان بحث و اشکالاتی است ، لذا علامه مجلسی در ذیل روایت مذکور می نویسد ؛ « طبق مشهور ، ضعیف است » 📚ملاذ الاخیار ج 2 ص 334 4⃣اهل سنت روایت می کنند که اگر کودک شیر خوار ، پسر باشد و هنوز غذا خور نشده باشد ، لباسی که به بولش نجس شده نیازی به شستن ندارد ، اما اگر دختر باشد ، باید شسته شود ، اگر چه دختر هنوز غذا خور نشده باشد ؛ « «إِنَّمَا يُنْضَحُ مِنْ بَوْلِ الذَّكَرِ، وَ يُغْسَلُ مِنْ بَوْلِ الْأُنْثَى».« ٍّ: أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ قَالَ فِي بَوْلِ الرَّضِيعِ: «يُنْضَحُ بَوْلُ الْغُلَامِ، وَ يُغْسَلُ بَوْلُ الْجَارِيَةِ». 📚سنن ابن ماجه ، ج 1 ص 424 _ مسند احمد ج 6 ص 339 _ مستدرک حاکم ج 1 ص 166 و .... ❕از آنجایی که راوی روایتی که معاند از کتب شیعه به آن استناد کرد ، سکونی بوده که از اهلسنت است ؛ 📚خلاصه الاقوال ، علامه حلی ، ص 86 👌به نظر می رسد که سکونی مطابق عقیده خودشان یعنی اهلسنت ، روایت مذکور را جعل کرده و به امام صادق ع و امام علی ع نسبت داده است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕ملحد که اخیرا به نقد سخنان آقای رائفی پور در کانالش پرداخته ، به نظر از ایشان تاثیر پذیرفته و مطالب و اشیاء غیر مرتبط را به هم ربط داده و آسمان و ریسمان بافته و یک نتیجه گیری می کند 😄 ❕او با استفاده از یک تصویر گنگ و مبهم از خدای بابلیان ( طبق ادعای خودش ) ، مدعی شده که بابلیان معتقد بوده خدایشان بر روی عرش و تخت است و حاملینی دارد و خدایشان از نظر جثه از همه بزرگتر است و تخت خدایشان نیز بر روی آب است و قرآن کپی برداری از آیین بابلیان است ❗️ 👌گذشته از آنکه هزار و یک تفسیر از تصویر ادعایی او می توان ارائه داد ، بر خلاف تفسیری که او ارائه می دهد ، با این وجود بر اساس سخن او نیز ارتباطی بین تفسیر او و آموزهای قرآنی نیست ؛ 1⃣اگر شعار اسلام و قرآن آن است که « الله اکبر » ، مقصود آن نیست که خداوند از نظر جثه و جسم از بقیه بزرگتر است ، زیرا خداوند اصلا جسم نیست ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3249 ❕در ذیل در مورد مفهوم جمله « الله اکبر » توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1659 2⃣در مورد عرش خداوند هم توضیح داده ایم که مقصود مجموعه جهان هستی است و فرشتگان حامل عرش ، یعنی اجراء کنندگان حاکمیت و تدبیر خداوند در جهان هستی ، نه آنکه تختی باشد و خداوند بر تختی نشسته و فرشتگان نیز آن تخت را حمل کنند ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3077 3⃣در مورد بودن عرش خداوند یعنی مجموعه جهان هستی بر روی آب نیز در ذیل توضیحات کافی را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2449
🤔 ❔در سوره زمر آيه 73 و سوره فصّلت آيه 30، باغ بهشت يكى معرفى شده است، امّا در سوره كهف آيه 31، کلمه «جنّات» به معنای چند باغ استفاده شده است. آیا این‌ تناقض نیست ❗️❗️ 💠💠 👌واژه «جنّت» در لغت عرب، از ريشه «جنن»- به معناى «ستر (پوشيدگى و حفاظ داشتن)»- ، همان باغ يا بستان است كه زمين آن، به سبب تراكم بسيار درختان يا گل‏ها، از ديده پوشيده مى‏ ماند. ❕ابن فارس در اين باره مى ‏گويد ؛ « جنّت، بوستان است و چنين بودنش، براى اين است كه درختان، با برگ‏هايشان [زمينى را] مى ‏پوشانند. » 📚معجم مقاييس اللغة ، ج 1 ص 421، ذيل «جَنّ». ❕از تعبيرات مختف قرآن مجيد به خوبى استفاده مى‏ شود كه باغ‏هاى بهشتى متعدد و گوناگون است، و با توجه به رواياتى كه در تفسير آيات مربوط به اين قسمت آمده روشن مى‏ شود كه اين اشاره به مراتب و درجات و مقامات بهشتيان است كه هر گروهى از آنها طبق شايستگى‏ ها در اين باغ‏هاى بهشتى كه هريك از ديگرى برتر و والاتر است جايگزين مى‏ شوند. ❕خداوند می فرماید ؛ «آنها كسانى هستند كه بهشت جاودان براى آنان است، 👈باغ‏هايى از بهشت 👉كه نهرها از زير درختان و قصرهايش جارى است. » ( کهف 31 ) « امّا كسانى كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند 👈باغ‏هاى بهشت جاويدان از آنها خواهد بود 👉اين وسيله پذيرائى (خداوند) از آنهاست، در مقابل اعمالى كه انجام مى‏ دادند. » (سجده 19 ) ❕« امّا كسانى كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند 👈باغ‏هاى فردوس👉 منزلگاهشان است. » ( کهف 107 ) ❕« سومين گروه، پيشگامان پيشگامند- آنها مقربانند- و در👈 باغ‏هاى پر نعمت بهشت جاى دارند »👉 ( واقعه 10_ 15 ) ❕ « و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد👈 دو باغ بهشت است، آن دو باغ بهشتى كه داراى انواع نعمت‏ها و درختان پر طراوت است- و پائين‏ تر از آنها دو بهشت ديگر است- هر دو كاملًا خرم و سر سبزند.» 👉 ( رحمان 46 _ 48 _ 62 _ 64 ) 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕مثلا در ذیل آیات سوره الرحمان ، از پیامبرگرامی می خوانیم که فرمود ؛ «دو باغ بهشتى كه بناى آنها و ظروف و هرچه در آنهاست از نقره است و دو باغ بهشتى كه بناى آنها و ظروف و هرچه در آنهاست از طلاست»! 📚مجمع البیان ، ج 9 و 10 ص 210 ❕همين معنا با صراحت بيشترى در حديثى از امام صادق عليه السلام آمده است، فرمود ؛ «نگوييد بهشت يكى است زيرا خداوند مى‏ فرمايد: (پائين‏تر از آن، دو بهشت ديگر است) و نگوييد درجه واحدى است، چرا كه خدا فرموده: «درجاتى است بعضى بالاتر از بعض ديگر ، و اين تفاوت به خاطر اعمال آنهاست». 📚همان منبع ❕امام باقر ع فرمود ؛ « بهشت‏هاى نام‏برده در قرآن، عبارت‏ اند از: بهشت عَدْن (دست نخورده)، بهشت فردوس ، بهشت نَعيم (ناز و نعمت)، و بهشت مأوا (آسايش). خداوند عز و جل، بهشت‏هاى ديگرى نيز دارد كه با اين بهشت‏ها در ميان گرفته شده‏ اند ( و در بین آنها قرار دارند )» 📚الکافی ج 8 ص 100 ❕و فرمود ؛ « بهشت‏های ( اصلی ) ، چهار تايند؛ چرا كه خداوند مى‏ فرمايد: «و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد، دو بهشت است». اين، در جايى است كه شخص به طرف شهوتى از شهوات دنيا كه گناه است، هجوم مى‏ آورد و در همان حال، به ياد مقام پروردگارش مى ‏افتد و از ترس او، آن شهوت را رها مى‏ کند. اين آيه در باره چنين كسى است. اين دو بهشت، براى مؤمنان و پيشتازان است. ❕و سخن او كه: «و پايين ‏تر از آن دو، دو بهشت ديگر است»، يعنى پايين‏تر از آنها در رتبه، نه پايين‏تر از آنها در قُرب [و نزديكى به خداوند]. اين دو بهشت، براى اصحاب يمين ‏اند، و عبارت اند از: بهشت نعيم (ناز و نعمت) و بهشت مَأوا (آسايش). 👌در اين چهار بهشت، ميوه‏ ها از لحاظ فراوانى، مانند برگ درختان و ستارگان‏ اند. گرداگرد اين چهار بهشت، ديوارى است كه طول آن، پانصد سال راه است. يك خشت آن، از نقره است و يك خشتش از طلا و يك خشتش دُر و يك خشتش ياقوت است و ملاطش، مشك و زعفران است و كنگره‏ هايش نورى درخشان‏ اند. انسان، عكس خود را در اين ديوار مى ‏بيند. اين ديوار، هشت دروازه دارد و هر دروازه ‏اش، دو لگنه دارد كه پهناى آنها به اندازه يك سال دويدنِ اسبِ تيز تك است. » 📚الاختصاص ص 356 _ بحار الانوار ج 8 ص 218 ❕بنابراین ، بهشت داراى مقامات و درجات و مراتبى است و مى‏ توان هر كدام را بهشتى دانست، و بدون شك تفاوت مقامات اولياء اللَّه ايجاب مى‏ كند كه درجات آنها در بهشت متفاوت باشد بهشت مقربين با اصحاب اليمين متفاوت است، و بهشت كسانى كه در قله‏ هاى ايمان و معرفت و اعمال صالح قرار دارند با كسانى كه در مراتب پائين‏ترند فرق دارد. 👌حال پاسخ اشکال ملحد ؛ ❕قابل توجه اينكه «جنت» در آيات قرآن گاه به صورت مفرد آمده ( الجنه ) كه مفهوم جنس را مى‏ رساند، و تمام باغ‏هاى بهشتى را شامل مى‏ شود . 📚پیام قرآن ، ج 6 ص 271 ❕ یعنی « ال » وارد شده بر سر « جنه » « ال جنس » است و شامل تمام باغهای بهشتی می شود ،👈 مثلا « ال » موجود بر « الانسان » در آیه شریفه « ان الانسان لفی خسر » ، ال جنس است و شامل تمام انسانها می شود ، جز آنهایی که در ادامه آیه استثناء می خورد . 👉 👌و گاه به صورت جمع، (جنات) كه شامل تمام باغ‏هاى بهشتى و مراحل و مراتب مختلف آن است . ❕شبهه افکن چون با ادبیات عرب بیگانه است ، گمان کرده است که استعمال مفرد « جنه » با استعمال جمع آن « جنات » در تضاد است ، در حالی که توجه ندارد که « ال » وارد بر « جنه » ، « ال » جنس است و شامل تمام باغ ها می شود و تضادی میان این دو استعمال نمی باشد ، جهت اطلاع بیشتر از « ال جنس » رجوع شود ؛ 📚ترجمه و شرح مغنی الادیب ، صفایی ، ج 1 ص 114 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخی به معاند در مورد داغ گذاردن بر حیوانات ؛ ❕در اسلام از داغ نهادن بر صورت حیوان که موجب اذیت و زجر کشیدن حیونات است ، نهی شده است ؛ « نهی عن الوسم فی وجوه البهائم » 📚الفقیه ج 4 ص 9 👌از آنجایی که در گذشته و حال ، گله داران حیوانات خود را با هم به صحرا برای چریدن می برند و خوف اشتباه و گم شدن حیوانات بوده است ، آنان برای آنکه بر حیوان نشانی بگذارند تا گم نشوند ، بر صورت او داغ می گذاردند ، اسلام از این عمل نهی کرد و تنها اجازه داد که در صورت نیاز و ضرورت ، به غیر صورت حیوان ، داغ گذارده شود ؛ « توسم فی غیر وجهها » 📚المحاسن ص 644 ❕در روایات متعددی از اذیت کردن و زدن و شکنجه دادن حیوانات نهی شده است که گواه بر جایگاه والای حقوق حیوانات در اسلام است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 11 ص 478 باب 9 و 10 ❕در رابطه با حقوق حیوانات در اسلام ، پاسخ ذیل را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1141
❕در یکی از خطبه های نهج البلاغه تعبیری آمده است به عنوان « لله بلاء فلان » و امیر مومنان ع در این خطبه از فردی مدح و تمجید می کند . 👌برخی از مترجمین نهج البلاغه گفته اند مقصود از « فلان » عمر است که علی ع از روی تقیه از او مدح کرده است ، و برخی دیگر گفته اند مقصود سلمان فارسی است . ❕حال ملحد مفت خور که فرق بین متن اصلی نهج البلاغه و ترجمه آن را نمی داند ، کلام دو مترجم مورد اشاره را ارائه داده و مدعی تحریف در اصل نهج البلاغه شده است ، و جهل خود را نمایان کرده است که فرق بین کلام مترجم و کلام علی ع را نمی داند . این است نهایت سواد این ملحدین مفت خور فضای مجازی . 👌در ذیل در مورد خطبه مذکور توضیحات کافی را ارائه داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3115
🤔 ❔کانال اسلامگرا می گوید نشستن الله بر روى عرش يعنى تسلط جهان هستى و فرشتگان حامل عرش يعنى اجرا كنندگان تدبير الله! عجب! پس لابد الله اشتباه حتى تعداد حاملان اين تاج و تخت را نيز مشخص كرده است: ١): وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ ﴿١٧﴾ : و در آن روز هشت فرشته، عرش پروردگارت را بر فراز همه آنها حمل می کنند. با استناد به اين آيه ٨ فرشته هستند كه تخت الله و باقى متعلقاتش را حمل ميكنند و مجيز الله را ميگويند، نه حرفى از جهان هستى است و نه اجرا كنندگان تدبير الهى ▪ملا می گوید الله جسم ندارد! ببينم در قرآن در اينمورد چه آياتى وجود دارد: ١) : الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ(٥٩) : كسى كه آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو را در شش روز آفريد سپس بر عرش قرار گرفت(بر تخت نشست) ٢) : إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ(٥٤) : پروردگارتان الله همان است كه آسمانها و زمين را در ٦ روز آفريد و سپس بر روى عرش قرار گرفت. در اين آيات اولا قيد زمان آمده است يعنى مدت زمان خلق اسمانها و زمين كه ٦ روز است. سپس به قيد مكان اشاره شده است كه همان عرش يا تاج و تخت الله باشد. همه ميدانيم كه زمان و مكان براى موجودات فيزيكى و ٣ بعدى معنا دارد و نه موجوداتى كه در فركانس پايينتر يا بالاتر هستند و جسم ندارند ❗️❗️ 💠💠 👌در آيات زيادى از قرآن اين تعبير به چشم مى ‏خورد ؛ « ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ » خداوند (بعد از پايان گرفتن خلقت جهان) بر عرش تسلط يافت ، و در بعضى از آيات پشت سر اين تعبير جمله « يدبر الامر » و يا تعبيراتى كه حاكى از علم و تدبير پروردگار است ديده مى ‏شود. ( اعراف 54- يونس 3- رعد 2- فرقان 59- سجده 4- حديد 4 ) ❕ الفاظ ما كه براى بيان مشخصات زندگى محدود و ناچيز ما وضع شده نمى‏ تواند به درستى بيانگر عظمت خداوند و حتى عظمت مخلوقات بزرگ او باشد، به همين دليل با استفاده از معانى كنايى اين الفاظ شبحى از آن همه عظمت را ترسيم مى‏ كنيم. و از جمله الفاظى كه اين سرنوشت را پيدا كرده است كلمه « عرش » است‏ . 👌عرش در لغت به معنى چيزى است كه داراى سقف بوده باشد و گاهى به خود سقف نيز عرش گفته مى‏ شود مانند ؛ « أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلى‏ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها » (مانند كسى كه از كنار قريه‏اى گذشت در حالى كه آن چنان ويران شده بود كه سقفهايش فرو ريخته و ديوار بر سقفها در غلطيده بود) (بقره آيه 259). ❕گاهى به معنى تختهاى بلند همانند تخت سلاطين نيز آمده است، چنان كه در داستان سليمان مى‏ خوانيم كه مى‏ گويد ؛ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِها « كداميك از شما مى ‏توانيد تخت او (بلقيس) را براى من حاضر كنيد (سوره نمل آيه 38). و نيز به داربستهايى كه براى برپا نگهداشتن بعضى از درختان مى‏ زنند، عرش گفته مى ‏شود: همانطور كه در قرآن مى‏ خوانيم وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ او كسى است كه باغهايى از درختان داربست‏دار و بدون داربست آفريد" (انعام آيه 141). ❕ولى هنگامى كه در مورد خداوند به كار مى‏ رود و گفته مى‏ شود « عرش خدا» منظور از آن مجموعه جهان هستى است كه در حقيقت تخت حكومت پروردگار محسوب مى ‏شود. 👌 جمله اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ‏ کنايه از تسلط يك زمامدار بر امور كشور خويش است، همانطور كه جمله « ثل عرشه » (تختش فرو ريخت) به معنى از دست دادن قدرت مى‏ باشد، در فارسى نيز اين تعبير كنايى زياد به كار مى‏ رود، مثلا مى‏ گوئيم در فلان كشور، جمعى شورش كردند و زمامدارشان را از تخت فرو كشيدند، در حالى كه ممكن است اصلا تختى نداشته باشد، ياجمعى به هواخواهى فلان برخاستند و او را بر تخت نشاندند، همه اينها كنايه از قدرت يافتن يا از قدرت افتادن است. ❕بنا بر اين در آيه مورد بحث جمله اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ كنايه از احاطه كامل پروردگار و تسلط او بر تدبير امور آسمانها و زمين بعد از خلقت آنها است. 📚تفسیر نمونه ج 6 ص 204 ❕در روایات نیز این معنا از « عرش » یعنی احاطه بر جهان هستی و تدبیر ریز و درشت آن مورد تاکید قرار گرفته است . 👌 در احتجاج طبرسى از حسن بن راشد روايت كرده كه گفت ؛ « شخصى از امام ابى الحسن موسى ع از معناى آيه « الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‏ » سؤال كرد، امام ع فرمود ؛ « یعنى بر ريز و درشت و بزرگ و كوچك مسلط است » 📚احتجاج ج 2 ص 157 🔸ادامه 👇