eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
220 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸ادامه 👇 ❕ما اگر تضعیف سندی نقلهای فرزند داشتن را هم نپذیریم ، باز هم نمی توانیم با تکیه بر آنها ، نصوص روشنی که از امام عصر ع ، نفی فرزند می کند را نادیده بگیریم ، بنابراین باید بگوییم ؛ 1⃣بعد از شهادت امام مهدی ع ، زعامت و حکومت برای امام حسین ع و امام علی ع است که رجعت می کنند و با مرگ علی ع در رجعت ، دنیا به پایان می رسد و قیامت آغاز می شود ، بنابراین جانشینان امام مهدی ع ، ائمه رجعت کرده اند ، نه فرزندان ادعایی ایشان . ❕جابر جعفى می گوید ؛ 👌 از امام باقر عليه السّلام شنيدم كه مى‏ فرمودند: به خدا قسم كه مردى از ما اهل بيت، بعد از مردنش زنده شده و سيصد و نه سال حكومت خواهد كرد. به محضر مبارك حضرت عرض كردم: اين واقعه كى اتفاق مى‏ افتد؟ حضرت فرمودند: بعد از قائم عليه السّلام. عرض كردم: قائم در عصر خود چه مدّت حكومت مى‏ كند؟ حضرت فرمودند: نوزده سال و بعد از آن منتصر خروج كرده، خون حسين و يارانش را طلب خواهد كرد. پس قاتلان آن حضرت را مى‏ كشد و اسير مى‏ كند تا اين‏كه سفاح خروج مى ‏كند. » «وَ اللَّهِ لَيَمْلِكَنَّ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ رَجُلٌ بَعْدَ مَوْتِهِ ثَلَاثَمِائَة ِ سَنَةٍ يَزْدَادُ تِسْعاً قُلْتُ مَتَى يَكُونُ ذَلِكَ قَالَ بَعْدَ الْقَائِمِ قُلْتُ وَ كَمْ يَقُومُ الْقَائِمُ فِي عَالَمِهِ قَالَ تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً ثُمَّ يَخْرُجُ الْمُنْتَصِرُ فَيَطْلُبُ بِدَمِ الْحُسَيْنِ وَ دِمَاءِ أَصْحَابِهِ فَيَقْتُلُ وَ يَسْبِي حَتَّى يَخْرُجَ السَّفَّاحُ » 📚الغیبه طوسی ، ص 479 ❕در نقل دیگری تصریح شده است که مقصود از « منتصر » امام حسین ع و مقصود از « سفاح » علی ع است که پس از شهادت مهدی ع رجعت می کند . 👌عياشى و دیگران از جابر بن يزيد جعفى روايت نموده كه گفت ؛ « شنيدم امام باقر عليه السّلام ميفرمود: بخدا قسم مردى از ما اهل بيت بعد از مرگش سيصد و نه سال سلطنت ميكند. عرض كردم: اين كى خواهد بود؟ فرمود: بعد از مرگ قائم است عرض كردم: قائم در عالم خود چقدر ميماند؟ فرمود: نوزده سال از موقع قيام تا هنگام مرگش عرض كردم: آيا بعد از مرگ قائم هرج و مرج مى‏ شود؟ ❕فرمود: آرى پنجاه سال. آنگاه امام منتصر به دنيا باز ميگردد براى خونخواهى خود و يارانش. وى بي دينان را بقتل ميرساند و به اسارت ميبرد .... طبقات مردم از سفيد و سياه چنان در اطراف او اجتماع كنند كه از كثرت و فشار مردم ناگزير شود پناه بحرم خدا ببرد. 👌وقتى گرفتارى وى شدت پيدا كرد و امام منتصر وفات يافت، امام سفاح بدنيا برميگردد، در حالى كه از مرگ امام منتصر غضبناك است. پس تمام دشمنان ستمگر ما را ميكشد، و تمام زمين را مالك مى ‏شود و خداوند كار او را اصلاح ميگرداند، و سيصد و نه سال سلطنت كند، آنگاه امام باقر فرمود: اى جابر! ميدانى امام منتصر و سفاح كيست؟ منتصر حسين عليه السّلام و سفاح امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه است. » «وَ اللَّهِ لَيَمْلِكَنَّ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهِ ثَلَاثَمِائَةِ سَنَةٍ وَ يَزْدَادُ تِسْعاً قَالَ قُلْتُ فَمَتَى ذَلِكَ قَالَ بَعْدَ مَوْتِ الْقَائِمِ قَالَ قُلْتُ وَ كَمْ يَقُومُ الْقَائِمُ فِي عَالَمِهِ حَتَّى يَمُوتَ قَالَ تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً مِنْ يَوْمِ قِيَامِهِ إِلَى مَوْتِهِ قَالَ قُلْتُ فَيَكُونُ بَعْدَ مَوْتِهِ هَرْجٌ قَالَ نَعَمْ خَمْسِينَ سَنَة قَالَ ثُمَّ يَخْرُجُ الْمَنْصُورُ إِلَى الدُّنْيَا فَيَطْلُبُ دَمَهُ وَ دَمَ أَصْحَابِهِ فَيَقْتُلُ ... فَيَجْتَمِعُ النَّاسُ عَلَيْهِ أَبْيَضُهُمْ وَ أَسْوَدُهُمْ فَيَكْثُرُونَ عَلَيْهِ حَتَّى يُلْجِئُونَهُ إِلَى حَرَمِ اللَّهِ فَإِذَا اشْتَدَّ الْبَلَاءُ عَلَيْهِ مَاتَ الْمُنْتَصِرُ وَ خَرَجَ السَّفَّاحُ إِلَى الدُّنْيَا غَضَباً لِلْمُنْتَصِرِ فَيَقْتُلُ كُلَّ عَدُوٍّ لَنَا جَائِرٍ وَ يَمْلِكُ الْأَرْضَ كُلَّهَا وَ يُصْلِحُ اللَّهُ لَهُ أَمْرَهُ وَ يَعِيشُ ثَلَاثَمِائَةِ سَنَةٍ وَ يَزْدَادُ تِسْعاً ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع يَا جَابِرُ وَ هَلْ تَدْرِي مَنِ الْمُنْتَصِرُ وَ السَّفَّاحُ يَا جَابِرُ الْمُنْتَصِرُ الْحُسَيْنُ وَ السَّفَّاحُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِين‏ » 📚تفسیر عیاشی ، ج 2 ص 326 _ البرهان فی تفسیر القرآن ، ج 3 ص 629 _ ریاض الابرار ج 3 ص 268 _ الاختصاص مفید ، ص 257 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 2⃣مطابق این روایت ، آخرین حجت بر روی زمین علی ع است که پس از شهادت امام مهدی ع و امام حسین ع ، رجعت می کند و در زمین حکومت می کند ، مطابق روایات دیگر ، علی ع که آخرین حجت الهی مطابق روایت گذشته است ، چهل روز قبل از قیامت از دنیا می رود و عمر دنیا به پایان می رسد و نشانه های آغاز قیامت ، هویدا می شود ، با پایان دنیا ، فرصت توبه از بین می رود و کسانی که قبل از آن چهل روز توبه نکردند و مردند ، هیچگاه دیگر فرصت توبه و جبران را پیدا نمی کنند ؛ « أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ إِلَّا إِذَا كَانَ قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ بِأَرْبَعِينَ يَوْماً فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ رُفِعَتِ الْحُجَّةُ وَ أُغْلِقَ بَابُ التَّوْبَةِ فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً فَأُولَئِكَ أَشْرَارٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُمُ الَّذِينَ تَقُومُ عَلَيْهِمُ الْقِيَامَةُ » 📚الکافی ج 1 ص 330 3⃣نقلهایی که می گوید امام مهدی ع فرزند دارد ، باید به تاویل بروند ، زیرا نصوص صریحه تصریح دارد که امام ع ، فرزند نسبی ندارند ، بنابراین باید بگوییم که مقصود از نقلهای مذکور ، شیعیان خاص و فرزندان معنوی امام ع می باشند که تحت تربیت مستقیم امام مهدی ع در دوران ظهور واقع می شوند ، و امام مهدی ع پدر معنوی و روحانی آنها است که آنان را تربیت می کند ، زیرا در روایات ما آمده است که امامان علیهم السلام ، پدران روحانی و معنوی هستند ؛ 📚بحار الانوار ج 23 ص 257 باب 15 ❕تعداد این فرزندان معنوی دوازده نفر می باشد که پس از شهادت امام مهدی ع ، ماموریت دارند تا تحت حکومت امام حسین ع و پس از ایشان امام علی ع ، مردم را به سوی اهلبیت و امامان و مذهب آنان ، دعوت کنند ، چنان که در روایتی آمده است که ابوبصیر می گوید ؛ « به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: يا ابن رسول اللَّه از پدرت شنيدم ميفرمود: بعد از قائم دوازده مهدى خواهد بود. امام صادق ع فرمود: پدرم فرموده ؛ « دوازده مهدى و نفرمود دوازده امام ، آنها مردمى از شيعيان ما هستند كه مردم را دعوت به دوستى ما و شناسائى حق ما ما ميكنند. » « قُلْتُ لِلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ص سَمِعْتُ مِنْ أَبِيكَ ع أَنَّهُ قَالَ يَكُونُ بَعْدَ الْقَائِمِ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً فَقَالَ إِنَّمَا قَالَ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً وَ لَمْ يَقُلْ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً وَ لَكِنَّهُمْ قَوْمٌ مِنْ شِيعَتِنَا يَدْعُونَ النَّاسَ إِلَى مُوَالاتِنَا وَ مَعْرِفَةِ حَقِّنَا » 📚کمال الدین ج 2 ص 358 ❕این دوازده تن ، از اولاد امام حسین ع هستند ، چنان که در روایت دیگر فرمود ؛ « بعد از قائم دوازده مهدى خواهد بود از اولاد حسين عليه السّلام » 📚بحار الانوار ، ج 53 ص 148 👌و مطابق روایت دیگر ، اولین این دوازده تن که عنوان فرزند معنوی امام مهدی ع را دارد ، سه نام دارد به نامهای عبدالله و احمد و مهدی ( یعنی هدایته یافته ) « فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ أَوَّلِ الْمَهْدِيِّينَ- لَهُ ثَلَاثَةُ أَسَامِي اسْمٌ كَاسْمِي وَ اسْمِ أَبِي وَ هُوَ عَبْدُ اللَّهِ وَ أَحْمَدُ وَ الِاسْمُ الثَّالِثُ الْمَهْدِيُّ وَ هُوَ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ » 📚الغیبه طوسی ، ص 151 ❕بنابراین ، دوازده مهدی از نسل امام حسین ع هستند که حجت و امام نیستند ، بلکه از شیعیان خالص هستند که تحت تربیت مستقیم امام مهدی ع بوده اند و عنوان فرزند معنوی امام ع را دارا هستند و تحت حکومت امام حسین ع و امام علی ع ، مردم را به ولایت امامان علیهم السلام دعوت می کنند . ❕اخیرا فرد دروغگو و شیادی پیدا شده است به نام « احمد الحسن بصری » که مدعی است که او مصداق روایات فوق و مهدی اول و فرزند حقیقی امام مهدی ع است و حجت و امام و وصی سیزدهم و معصوم است ، در حالی که در روایات فوق خواندیم که مهدیین ، حجت و امام نیستند ، بلکه از شیعیان خالص هستند ، و مردم را دعوت به خود نمی کنند که بگویند ما امام و معصوم هستیم ، و از ما پیروی کنید ، بلکه مردم را دعوت به ولایت امامان دوازده گانه می کنند ، و دعوت آنان پس از شهادت امام مهدی ع ، است نه قبل از آن ، در حالی که احمد الحسن قبل از ظهور امام مهدی ع ، دعوت خود را آغاز کرده است . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕برای اثبات ادعای فوق کافی است که کتابهای احمد الحسن را مرور کنیم ، او در جایی می گوید ، دوازده مهدی که پس از امام زمان ع ، هستند ، خلفا و جانشینان خدا در زمینش هستند و حجت الهی اند ؛ 📚کتاب رجعت ص 20 👌و خودش سیزدهمین وصی و حجت و امام ، پس از امامان دوازده گانه است ؛ 📚کتاب سیزدهمین حواری ، ص 175 ❕و در کتاب دیگرش تصریح می کند که معصوم از گناهان است ؛ 📚کتاب متشابهات ج 4 ص 69 ❕در حالی که چنان که گفتیم ، روایات فوق تصریح دارد که دوازده مهدی ، تحت حکومت امام حسین و امام علی علیهما السلام هستند و امام و حجت نیستند تا معصوم باشند ، بلکه از شیعیان خالص اند که مردم را دعوت به اهلبیت ع می کنند ، و فرزندان حقیقی امام مهدی ع هم نیستند ، زیرا روایاتی که در ابتدای کلام آوردیم ، تصریح دارد که امام مهدی ع ، فرزند حقیقی و نسبی ندارند ، و روایات دیگری تصریح دارد که وصی پس از امام مهدی ع ، امام حسین ع است که رجعت می کند و کارهای غسل و کفن امام مهدی ع را انجام می دهد ، چرا که وصی را جز وصی ، غسل و کفن نمی کند ؛ « جاء الحجه الموت فیکون الذی یغسله و یکفنه و یحنطه و یلحده فی حفرته الحسین بن علی و لا یلی الوصی الا الوصی » 📚الکافی ج 8 ص 206 ❕در حالی که اگر مهدی اول ، وصی و امام سیزدهم بود ، همو باید کارهای غسل و کفن امام مهدی ع را انجام می داد ، نه امام حسین ع . 👌این دوازده مهدی ، برای ما شناخته شده نیستند و چون در زمان حکومت امام حسین ع و امام علی ع ، خواهند بود ، همان دو امام بزرگوار علیهما السلام ، آنها را معرفی می کنند ‌. ❕اما احمد الحسن دروغگو ، مدعی می شود که معرف من ، خواب است ، و هر کس می خواهد بداند که من مهدی اول و حجت هستم در خواب به او می گویند که من خلیفه و حجت هستم ، چنان که چنین می آورد ؛ « رویا ، راه گواهی خداوند به خلیفه اش در زمین است و نزد همه بندگان که خواستار گواهی خداوند هستند » 📚کتاب عقاید اسلام ص 101 _ 111 _ 120 ❕در حالی که ائمه ع تصریح می کردند که خواب حجت نیست ، و دین الهی ، بزرگ تر و شریف تر از آن است که از طریق خواب ، اثبات شود ؛ « فَإِنَّ دِينَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَعَزُّ مِنْ أَنْ يُرَى فِي النَّوْم » 📚الکافی ج 3 ص 482 ❕و تصریح می کردند که خواب ممکن است از القاءات شیطان باشد ، یا عنوان خوابهای آشفته و بی معنا را داشته باشد ؛ «تَحْذِيرٍ مِنَ الشَّيْطَانِ، وَ أَضْغَاثِ أَحْلَامٍ » 📚الکافی ج 8 ص 90 ❕بنابراین تکیه کردن بر خواب بی معنا است ، گذشته از آنکه احمد الحسن توهینهای ناروایی به ساحت ائمه ع داشته است که اساسا شایسته آن نیست که مصداق مهدیین باشد ، چنان که در ذیل گفته ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1631 ❕خلاصه آنچه که گفتیم ؛ 🔸1 _ امام مهدی ع فرزند نسبی و حقیقی ندارد ، اگر چه فرزندان معنوی و تربیت یافته می تواند داشته باشند . 🔸2_ جانشینان امام مهدی ع ، امام حسین و امام علی ع هستند و با مرگ علی ع ، دنیا به پایان می رسد . 🔸3_ مهدیین دوازده گانه ، امام و حجت نیستند ، بلکه از شیعیانی هستند که مردم را دعوت به ولایت ائمه ع می کنند و امام حسین و امام علی علیهما السلام ، آنان را به مردم معرفی می کنند . 🔸4_ ادعاهای احمد الحسن در این که او اول مهدیین و وصی و حجت است ، کذب و دروغ است و روایات ائمه ع ، به صورت روشن ، او را تکذیب می کند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔آيت الله حيدرى ، از مراجع بزرگ شيعه وجود امام زمان را به تمسخر ميگيرد و ميگويد: وجود امام غايب دردى از مردم دوا نميكند و اصولا نباشد بهتر است ❗️ ❔🔻به کلام شیخ محمد آصف محسنی توجه کنید: 👌فان المؤمنين لم ينتفعوا ولا ينتفعون من امامهم الغائب عجل الله تعالى فرجه - في الاصول والفروع، وما يقال بخلاف ذلك فهو تخيل وتوهم ولعب بالعقول. 📌ترجمه : و مؤمنین از امام غایب خودشان نه نفعی بردند ونخواهید برد چه در اصول و چه در فروع و کسی خلاف این کلام را بگوید تخیل و توهم و بازی کردن با عقل های مردم است ! 📗(مشرعة بحار الأنوار شیخ محمد آصف محسنی ج ۱ / ص ۴۰۸) ❗️❗️ 💠💠 ❕اگر اشکال این است که امام مهدی ع در زمان غیبت نمی تواند به مردم منفعتی برساند ، در مرحله اول باید توجه شود که مقصر این وضعیت خود مردم هستند ، نه خداوند یا امام مهدی ع . 👌علت غیبت امام زمان ع ، خود مردم بودند که به عوض بهره مندی و استفاده از امام ، قصد کشتن و نابودی ایشان را داشتند ، لذا این اهمال و کوتاهی خود مردم بود که موجب شد نتوانیم از هدایت امام ع بهره کامل بگیریم ، چنان که این سخن خواجه نصیرالدین طوسی مشهور است ؛ « وجود امام لطف است ، تصرف امام لطف دیگر است ، و عدم و غیبت امام بازگشت به خود ما می کند » 📚کشف المراد ص 226 ❕لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « همانا برای قائم پیش از آن که قیام کند غیبتی است چرا که در هراس است و حضرت اشاره به شکم خود کرد یعنی بیم کشته شدن دارد» 📚الکافی ج1 ص 340 ❕برخی از علما چنین مثال می زنند ؛ 👌« اگر اداره برق يك شهر براى روشنايى كوچه ‏اى، تير چراغ برقى نصب كرد و لامپى به آن زد، ولى بچه‏ هاى كوچه با زدن سنگ لامپ را شكستند، مأموره اداره لامپ ديگرى مى ‏زند. چنانچه مجدداً بچه ‏ها لامپ را هم بشكنند، باز اداره برق، براى روشنايى محل اقدام به نصب لامپ ديگرى مى‏ نمايد. حال اگر براى بار سوم بچه‏ هاى بى‏ ادب لامپ را شكستند، به احتمال بسيار زياد، اداره برق تمايلى به نصب مجدد لامپ ندارد، اما به خاطر خواهش بزرگترها و رفاه حال اهالى آن كوچه، ممكن است لامپ ديگرى را نصب كند. اما فكر مى‏ كنيد اداره برق تا چه تعداد اين كار را انجام دهد؟ ❕در مورد بحث ما نيز، حاكمان ستمگر، يازده چراغ هدايت را شكستند ، ( مردم هم امامان را همراهی نکردند ) خداوند نيز چراغ دوازدهم را نگه داشت تا زمانى كه مردم لياقت و آمادگى بهره‏ گيرى از اين چراغ هدايت را پيدا كنند » 📚اصول عقائد ، قرائتی ، ص 461 ❔ممکن است شما بگویید که چرا خداوند ، خودش از جان امام زمان محافظت نکرد تا نیازی به غیبت امام ع نباشد و ما نیز از وجود امام ع بهره کامل را بگیریم ❗️در ذیل پاسخ این پرسش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3311 👌بر این اساس ، امام مهدی علیه السلام زمانی ظهور می کند که تمام عالم دستشان از همه جا کوتاه و برای اصلاح ظلم و فساد جهان ، دست به دامان یک منجی الهی بزنند و از همه چیز و همه کس دل بکنند ، و قدر وجود امام ع را بدانند ، آن موقع است که ظهور واقع می شود ، لذا می بینیم که در روایات ما به این نکته اشاره شده که زمان ظهور ، زمانی است که ناامیدی سراسری تمام عالم را فرا گیرد و همگان برای اصلاح عالم جز به یک منجی الهی ، امید نداشته باشند . 👌امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « اين امر (قيام مهدی ) جز پس از نااميدى، براى شما رخ نمى ‏دهد و به خدا سوگند، تا آن گاه كه از هم جدا و ناب شويد و از آزمون به [سالم‏] در آييد و به خدا سوگند، تا آن گاه كه هر كس بايد بدبخت شود، بشود و آن كه بايد خوش‏بخت بشود، بشود». 📚الكافى ج 1 ص 370 👌و فرمود ؛ «اين امر (قيام)، هنگامى روى مى‏ دهد كه بيشترين يأس و سخت‏ ترين اندوه را داشته باشيد » 📚الغيبة، نعمانى ، ص 181 ح 29 ❕در این هنگام است که امر مهدی علیه السلام در یک شب سامان گرفته و ظهور محقق می شود ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ «مهدى، از ما اهل بيت است و خداوند، كارش را در يك شب، سامان مى‏ دهد» و در نقلى ديگر، «خداوند، او را در يك شب، سامان مى‏ دهد» 📚 بحار الأنوار ،ج 52 ص 280 ح 7. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕با این وجود ، چنان نیست که با غیبت امام عصر ع ، ما از تمام منافع وجود ایشان بی بهره شده باشیم ، پيامبر گرامى فرمود: «وَالّذى بَعَثَنى بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَيَنْتَفِعُونَ بِهِ وَيَسْتَضِئُونَ بِنُورِ وِلايَتِهِ فى غَيبَتِهِ كانْتِفاعِ النّاسِ بِالشَّمْسِ وَإِن جَلَّلها السَّحابُ‌». «آرى سوگند به خدايى كه مرا به نبوت برگزيد، مردم از او سود مى برند و از نور ولايتش در دوران غيبت، بهره مى گيرند، چنان كه از خورشيد به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره مى برند». 📚کمال الدین ، ج 1 ص 253 👌و خود امام مهدی ع هم فرمود ؛ « أَمّا وَجهُ الانتِفاعِ بي في غَيبَتي فَكَالانتِفاعِ بِالشَّمسِ إذا غَيَّبَتها عَنِ الأَبصارِ السَّحاب‏ » « امّا چگونگى بهره بردن از من در روزگار غيبتم، مانند سود بردن از خورشيد است، هنگامى كه ابر، آن را از ديده‏ ها مى‏ پوشاند » 📚الغیبه طوسی ، ص 292 ❕خورشيد، مركز جهان هستى است و امام نيز چنين است. خورشيد، گرما دادن خود را هيچ گاه از دست نمى‏ دهد، هر چند در پشتِ ابر، نهان باشد واز همين رو، روزهاى ابرى، از شب گرم‏ترند. خورشيد، باعث رويش گياهان و زندگى جانوران است و امام نيز، باعث حيات جامعه است. ابر، توانايى پوشيدن خورشيد را ندارد و تنها ميان زمينيان و خورشيد، فاصله مى ‏اندازد. غيبت نيز تنها كسانى را از وجود امام محروم مى ‏كند كه دل در گرو تعلّقات مادّى دارند و آنان كه پاى از تعلّقات بُريده ‏اند، لذّت حضور امام را مى ‏برند . 📚با استفاده از بيان مرحوم علّامه مجلسى در بحار الأنوار، ج 52، ص 93. ❕از نظر قرآن شريف، اولياى الهى بر دو نوعند: ولىّ ظاهر كه مردم وى را مى شناسند ، و ولىّ غايب از انظار كه مردم او را نمى شناسند، گرچه او در ميان آنها بوده و از حال آنان باخبر است. 👌 در سوره كهف، وجود هر دو ولىّ به طور همزمان بيان شده است: يكى موسى بن عمران ، و ديگرى مصاحب موقّت او در سفر دريايى و زمينى كه به نام خضر معروف است. ❕اين ولىّ الهى به گونه اى بود كه حتى موسى با او آشنا نبود و تنها به راهنمايى خدا او را شناخت و از علمش بهره گرفت، چنانكه مى فرمايد: «موسى و همراهش بنده اى از بندگان ما را (در لب دريا) يافتند كه وى را مشمول رحمت خود قرار داده و از جانب خويش به او علمى آموخته بوديم. موسى به وى گفت: آيا اجازه مى دهى همراه تو باشم تا از علوم رشد آفرين خويش به من بياموزى‌؟» ( کهف 65 _ 66 ) ❕ قرآن سپس شرحى از كارهاى مفيد و سودمند آن ولى الهى بيان مى كند و نشان مى دهد كه مردم او را نمى شناخته، ولى از آثار و بركات او بهره مند بوده اند. حضرت ولى عصر نيز به سان مصاحب موسى، ولىّ ناشناخته اى است و در عين حال مبدأ كارهاى سودمندى براى امت مى باشد ، چرا که ایشان نیز به صورت ناشناس بین مردم زندگی می کنند ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2924 ❕بدين ترتيب، غيبت امام به معنى انفصال و جدايى او از جامعه نيست، بلكه او همان گونه كه در روايات معصومين (عليهم السَّلام) نيز وارد شده به سان خورشيد در پشت ابر است كه ديدگان آن را نمى بينند، امّا به اهل زمين نور و گرمى مى بخشد. ❕برخی از وجوه بهره مندی مردم از امام زمان ع در زمان غیبت ؛ 1⃣اگر امام مهدی ع نبودند ، زمین اهلش را در خود فرو می برد و زندگی به پایان می رسید . ❕امام صادق ع فرمود «اگر وجود حجّت‏هاى خداوند در روى زمين نبود، زمين آنچه را درون آن است، مى ‏لرزانْد و آنچه را روى آن است، فرو مى ‏افكنْد. زمين، لحظه ‏اى از حجّت، خالى نمى ‏شود». « لَولا مَن عَلَى الأَرضِ مِن حُجَجِ اللَّهِ، لَنَفَضَتِ الأَرضُ ما فيها وأَلقَت ما عَلَيها، إنَّ الأَرضَ لا تَخلو ساعَةً مِنَ الحُجَّةِ » 📚کمال الدین ، ج 1 ص 202 2⃣مردم در زمان غیبت امام ع ، از هدایت های معنوی و تصرفات تکوینی امام مهدی ع بهره مند می شوند . ❕شیخ کلینی از ابو خالد كابلى نقل می کند که می گوید از امام باقر عليه السلام در باره اين سخن خداوند عز و جل: «پس به خدا و پيامبر او و نورى كه فرو فرستاديم، ايمان آوريد» پرسيدم. 👌فرمود: «اى ابو خالد! به خدا سوگند، اين نور، امامانِ از خاندان محمّد هستند تا روز رستاخيز. به خدا سوگند، آنان، همان نور خدايند كه فرو فرستاد. به خدا سوگند، آنان، همان نور خدا در آسمان‏ها و در زمين اند. اى ابو خالد! به خدا سوگند، نور امام در دل‏هاى مؤمنان، تابناك‏تر از نور خورشيدِ تابان در روز است. به خدا سوگند، آنان، دل‏هاى مؤمنان را روشن مى‏ كنند» 📚الکافی ج 1 ص 195 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌این هدایت معنوی امام ع همان است که در حالات بسيارى از پيشوايان بزرگ الهى مى خوانيم كه گاه بعضى از افراد منحرف و آلوده، با يك تماس مختصر با آنان به كلى تغيير مسير مى دادند و سرنوشتشان يك باره دگرگون مى شد و به قول معروف با 180 درجه بازگشت، راه كاملاً تازه اى را برمى گزيدند و به يك باره به فردى پاك و مؤمن و فداكار تبديل مى شدند كه از بذل همه وجود خود نيز مضايقه نداشتند. ❕تأثير پيام امام حسين ع بر فكر «زُهَير» در مسير كربلا، تا آن جا كه با شنيدن پيام امام حتى نتوانست لقمه اى را كه در دست داشت به دهان بگذارد و آن را به زمين نهاد و حركت كرد. 📚لهوف ، ص 62 _ 63 👌 كشش عجيب و فوق العاده اى كه «حرّ بن يزيد رياحى» در خود احساس مى كرد و با تمام شجاعتش همچون بيد مى لرزيد و همين حالت، سرانجام او را به صف مجاهدان كربلا كشيد و به افتخار بزرگ شهادت نائل آمد. 📚لهوف ص 68 ❕ داستان جوانى كه در همسايگى «ابوبصير» سكونت داشت و با ثروت سرشار خود كه از خودش خدمتى به دستگاه بنى اميّه فراهم ساخته بود به عيش و نوش و بى بند و بارى پرداخته بود و سرانجام با پيام امام صادق ع به كلى دگرگون شد و تمام اموالى را كه از طريق نامشروع گرد آورده بود، به صاحبانش داد و يا در راه خدا انفاق كرد. 📚منتهی الآمال یک جلدی ، ص 719 ( به نقل از راهنمای حقیقت ) ❕یا جریان هدایت و دگرگونی یکباره بشر حافی ، با عنایت امام کاظم ع ؛ 📚قاموس الرجال ج 2 ص 326 3⃣خداوند به خاطر وجود امام ع است که برکات زمینی و آسمانی خود را شامل مردمان می کند . ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « خداوند به سبب آنها بدى ‏ها را محو مى‏ كند، ستم را كنار مى‏ زند، رحمت را فرو مى‏ فرستد، مرده را زنده مى ‏گرداند و زنده را مى‏ ميراند و به سبب ايشان خلقش را مى ‏آزمايد و در پرتو وجود آنها، در ميان خلقش داورى مى‏ كند». 📚علل الشرایع ج 1 ص 208 ❕امام سجاد ع فرمود ؛ « ما موجب امنيت زمينيان هستيم، چنان كه ستارگان، سبب امنيت آسمانيان اند. خداوند به سبب ما، آسمان را نگاه داشته تا مبادا- جز به اذن او- بر زمين فرو افتد و با ما زمين را حفظ كرده تا اهل زمين را نلرزاند. باران را به سبب ما فرو مى‏ فرستد و رحمت را در پرتو وجود ما مى ‏پراكند و بركت‏هاى زمين را بيرون مى‏ آورد. اگر كسى از ما در زمين نمى ‏بود، زمين، اهل خود را فرو مى‏ كشيد». « نَحنُ أمانُ أَهلِ الأَرضِ كَما أنَّ النُّجومَ أمانٌ لِأَهلِ السَّماءِ، ونَحنُ الَّذينَ بِنا يُمسِكُ اللَّهُ السَّماءَ أن تَقَعَ عَلَى الأَرضِ إلّابِإِذنِهِ، وبِنا يُمسِكُ الأَرضَ أن تَميدَ بِأَهلِها، وبِنا يُنَزِّلُ الغَيثَ، وبِنا يَنشُرُ الرَّحمَةَ، ويُخرِجُ بَرَكاتِ الأَرضِ، ولَولا ما فِي الأَرضِ مِنّا لَساخَت بِأَهلِها. » 📚بحار الانوار ج 23 ص 6 ❕بر همین اساس ، در دعای عدیله در مورد امام زمان علیه السلام می خوانیم ؛ « به بقای او دنیا باقی است ، به برکت او خلق روزی می خورند و به وجود او آسمان و زمین پابرجاست » 📚مفاتیح الجنان ص167 دعای عدیله _ زاد المعاد ، مجلسی ، ص 423 ❕اگر فلسفه امامت و رهبرى اهل بيت عليهم السلام، در مرجعيت علمى و رهبرى اخلاقى، عملى و سياسىِ آنان خلاصه مى‏ شد، اين پرسش جا داشت كه حكمت و فايده وجود امامى كه صدها سال غايب است، چيست؟ امّا بر پايه ادلّه قاطع که به آن اشاره کردیم ، حكمت وجود امام، منحصر به موارد ياد شده نيست؛ بلكه امام، انسان كامل، خليفه خداوند و جان‏مايه نظام هستى است و علاوه بر رهبرى ظاهرى جامعه هدايت باطنى انسان‏هاى مستعد را نيز بر عهده دارد. ❕امام ع علاوه بر ولايت تشريعى، از ولايت تكوينى نيز برخوردار است و در صورت غيبت يا وجود مانع از بهره ‏مند شدن جامعه از ولايت تشريعىِ امام، نه تنها جامعه بشر، بلكه نظام هستى از فيوضات ولايت تكوينى وى، بهره ‏مند خواهند بود. 👌مقصود کمال حیدری و آصف محسنی هم بیان همین نکته است که نباید تنها فلسفه وجودی امام ع را در مرجعیت علمی و سیاسی خلاصه کرد که در این صورت ، این فایده در امام غائب نیست ، بلکه باید به سایر ابعاد وجودی امام ع و فوائد وجود او در نظام هستی توجه کرد ، اما معاندین مدلس ، با تقطیع کلام آنها ، سخنشان را وارونه جلوه می دهند و چنین وانمود می کنند که آنها گفته اند هیچ فائده ای در امام غایب نیست . ❕البته چنان که گفتیم ، محرومیت از مرجعیت علمی و سیاسی امام ع ، بازگشت می کند به کوتاهی و اهمال خود مردم نه خداوند یا امام مهدی ع . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕یکی از کانالهای وهابی اشکال کرده است که شیعه در جایی روایت می کند که امامان علیهم السلام جنب نمی شوند و در جای دیگر روایت می کنند که امام ع جنب شد و غسل کرد ، در ذیل پاسخ اشکالش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3417
👌ملحد دروغگو استناد به دعایی در صحیفه سجادیه کرده است که امام سجاد ع اعتراف به گناه می کند و این مساله را دلیلی بر عدم عصمت ایشان محسوب کرده است ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2912
❕ملحد دروغگو مدعی شده است که آقای آصف محسنی گفته است روایت معتبری در شهادت امام حسن ع توسط سم معاویه وجود ندارد ، در حالی که سخن او را تقطیع کرده است ، ایشان در ادامه می گوید که با توجه به قرائن حالیه و سیره معاویه ( یعنی دشمنی معاویه با آل علی ع ) ، این روایات که خبر از کشتن شدن امام حسن ع توسط معاویه می دهد ، تقویت می گردد ، خصوصا آنکه روایات سم دادن معاویه به امام حسن ع را علمای اهلسنت نقل کرده اند ( و اگر این روایات جعلی بود ، آنها نقل نمی کردند ) ، چرا که علمای اهلسنت راضی نمی شوند که معاویه را متهم کنند و به دروغ به او نسبت قتل دهند ؛ « لكن قرينة الحال و سيرة معاوية تؤيد تلك الروايات، ولاسيما ان جملة من علماء اهل السنة ذكروها والحال انهم لا يرضون باتهام معاوية و نسبة قتل النفس اليه » 📚مشرعه بحار الانوار ج 2 ص 151 👌به هر حال دهها سند تاریخی معتبر از منابع شیعه و سنی بر شهادت امام حسن ع با دسیسه معاویه وجود دارد که صحت آنها قابل شک و تردید نیست ، در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2935
🤔 ❔نمونه‌ای از جایگاه والای زن در اسلام: اگر زن از مرد نافرمانی کرد ← مرد حق دارد بعد از کارساز نشدن موعظه، از همخوابگی با وی دوری کند و او را کتک بزند! اما اگر مرد از زن نافرمانی کرد ← زن نهایتاً فقط حق موعظه کردن دارد! و حق ندارد در بستر از دوری کند یا او را بزند! بلکه جایز است که زن از بخشی از حقوق خود در همبستری و نفقه چشمپوشی کرده و آن را به مرد ببخشد! 📚منبع: تحریر الوسیله خمینی ٫ ج۲ ٫ ص۵۴۵ ❗️❗️ 💠💠 ❕متاسفانه باز شاهدیم معاندین دروغگو و دغل باز ، با تقطیعات و تدلیساتی که در بیان مطالب دارند ، عوام فریبی می کنند تا افراد ساده لوحی را که به مطالبشان اعتماد می کنند ، فریب داده و نسبت به اسلام و احکام آن بدبین کنند . 👌اگر زنی عنوان « ناشزه » را به خود بگیرد و تکالیف واجبه خود را در زندگی مشترک اجرایی نکند ، شوهرش او را موعظه و امر به معروف می کند و نهایت امر ، اگر زوجه به هیچ طریقی حاضر به اصلاح نشد ، شوهرش می تواند او را با چیزی شبیه به چوب مسواک و مانند آن که هیچ درد و اذیت و سرخی و کبودی ایجاد نمی کند ، تنبیه کند ، تنبیهی که بیشتر جنبه روانی دارد ، تا ضرب و شتم بدنی ، چنان که در ذیل مفصل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2234 ❕اگر مرد هم به وظائف واجبه خود در قبال زن عمل نکند ، زن نیز او را موعظه و امر به معروف می کند ، و نهایت امر ، اگر شوهر قابل اصلاح نبود ، شکایت او را به نزد حاکم شرع می برد و حاکم شرع ، با تنبیه شوهر ، او را ملزم به عمل به وظائف می کند ، که اگر باز شوهر اصلاح نشد ، حاکم شرع حکم طلاق زوجه را از زوج نافرمان ، صادر می کند . 👌روشن است که زدن مرد توسط زن ، ممکن و مقدور نیست ، و تنها راه ، ارجاع مساله به حاکم شرع است تا اگر تنبیهی هم باشد ، از مجرای حاکمیت و حاکم شرع باشد . ❕علی ع فرمود ؛ « مرد مجبور می شود ( که حقوق واجبه خود را ادا کند ) و نفقه زن را پرداخت کند » « يُجْبَرُ الرَّجُلُ عَلَى النَّفَقَةِ عَلَى امْرَأَتِه‏ » 📚مستدرک الوسائل ، ج 15 ص 217 ❕برخی از علما نقل می کنند ؛ « مردى به همسر خود اجحاف كرده بود و به هيچ قيمت حاضر به تسليم در برابر حق نبود و على علیه السلام او را با شدت عمل و حتى با تهديد به شمشير وادار به تسليم كرد » « اجحف فی حق زوجته و رفض الخضوع للحق ، فعمد الامام علی ع الی تهدیده بالسیف و حمله علی الخضوع » 📚الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل ، ج 3 ص 221 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌اگر این جبر و تنبیه موثر واقع نشد و مرد اصلاح نشد ، حاکم شرع حکم طلاق زن را صادر می کند و بین مرد و زن جدایی می اندازد ، تا حق زن پایمال نشود . 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « کسی که همسری در نزد اوست ، اما پوشش و خوراک او را مهیا نمی کند ( و از ادای وظائف خود سرپیچی می کند ) ، بر امام لازم است که میان آن دو جدایی اندازد » « مَنْ كَانَتْ عِنْدَهُ امْرَأَةٌ فَلَمْ يَكْسُهَا مَا يُوَارِي عَوْرَتَهَا وَ يُطْعِمْهَا مَا يُقِيمُ صُلْبَهَا كَانَ حَقّاً عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يُفَرِّقَ بَيْنَهُمَا » 📚الفقیه : ج 3 ص 441 _ وسائل الشیعه ، ج 21 ص 509 ❕بنابراین ، بر خلاف ادعای شبهه افکن که مدعی بود زن در قبال شوهری که به وظائفش عمل نمی کند ، تنها حق موعظه دارد ، و این قول را به مرحوم امام خمینی داده بود ، از اساس کذب و دروغ است ، زیرا امام خمینی نیز ، تصریح می کند که اگر موعظه در شوهر موثر واقع نشد ، زن به حاکم شرع رجوع می کند و از آن طریق حقوق خود را استیفاء می کند . مرحوم امام خمینی چنین می گوید ؛ « همان طور كه نشوز از طرف زوجه محقق مى ‏شود همچنين از طرف شوهر هم با تعدّى بر زن و قيام نكردن به حقوق واجب زن، نشوز تحقق مى‏ يابد؛ پس اگر نشوز از شوهر به سبب جلوگيرى از حقوق زن از قبيل تقسيم همخوابگى و نفقه و مانند اين‏ها آشكار شود، پس او حق مطالبه از شوهر را دارد، و او را موعظه مى ‏نمايد پس اگر مؤثر نشود مرافعه را پيش حاكم شرع مى‏ برد و او را به آن ملزم مى‏ كند » 📚ترجمه فارسی تحریر الوسیله ، ج 2 ص 326 ❕آنجایی که زن از بخشی از حق و حقوق خود کوتاه می آید ، زمانی است که شوهر به وظائف واجبه خود عمل می کند ، اما زن هراسان است که در آینده شاید شوهر به حسب دلائلی که دارد ، تصمیم به طلاق او بگیرد و از او اعراض کند و سر به سرکشی بلند کند که در نتیجه زندگی مشترک از هم بپاشد ، زن می تواند قبل از آنکه کار به این مرحله برسد و مثلا شوهر تصمیم به طلاقش بگیرد ، با شوهر صلح کند و از برخی از حقوق خود کوتاه بیاید ، و شوهر نیز شرط و شروط خود را بگذارد و هر دو با هم صلح کنند ، تا زندگی مشترکشان از هم نپاشد و کار به موعظه و تنبیه شوهر و دخالت حاکم شرع نکشد ، چنان که خداوند می فرماید ؛ « وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً » « و اگر زنى از طغيان و سركشى يا اعراض شوهرش، بيم داشته باشد ، مانعى ندارد با هم صلح كنند (و زن يا مرد از پاره ‏اى از حقوق به خاطر صلح صرف نظر كنند) و صلح بهتر است، اگر چه مردم (طبق غريزه حب ذات در اينگونه موارد) بخل مى ‏ورزند، و اگر نيكى كنيد و پرهيزگارى پيشه سازيد (و بخاطر صلح، گذشت نمائيد) خداوند به آنچه انجام مى ‏دهيد آگاه است (و پاداش شايسته به شما خواهد داد). » ( نساء 128 ) @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕ما در گذشته ، مفصلا اسناد متواتر تولد امام مهدی علیه السلام را مورد نقل قرار داده ایم و این مساله را ثابت کرده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2616 ❕حال معاندین دروغگو مدعی شده اند که آقای کمال حیدری ، معتقد است که روایات تولد امام مهدی ع ضعیف است و این مساله قابل اثبات نیست ❗️ 👌در حالی که کمال حیدری در کلیپ ذیل ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3776 🔸صراحتا اعتراف می کند که امام مهدی ع به دنیا آمده است و در این باره روایات معتبری است . ❕کمال حیدری در ابتدای سخنانش ، طرح بحث می کند و اشکالاتی را مطرح می کند تا در ادامه پاسخ گوید ، اما معاندین دروغگو ، کلامش را تقطیع می کنند و قسمت طرح بحث و اشکالاتش را به عنوان عقیده قطعی خود کمال حیدری معرفی می کنند تا مخاطبین ساده لوح خود را فریب دهند .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❕اعتراف کمال حیدری به این که امام مهدی علیه السلام به دنیا آمده است و در این باره روایات معتبری است .
👌در رابطه با این که آیا امام مهدی علیه السلام کرونا می گیرند یا خیر و شبهات ملحدین دروغگو در این رابطه ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2073
👌ملحدین دروغگو ، با جعل و تزویر و دروغگویی مدعی شده اند که اصحاب ائمه علیهم السلام ، روایات را سانسور می کرده اند ، در ذیل پاسخ دروغگویی او را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3120
👌ملحد دروغگو اشکال کرده است که چرا امامان شما معجزه نمی کنند و شما را از شر ویروس کرونا نجات نمی دهند و این ویروس را از بین نمی برند ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1995 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2071
🤔 ❔انقلاب اسلامی و حکومتی دینی و اسلامی در کشور ما حاکم است فلذا باید تمام قوانین آن مبتنی بر شریعت اسلام باشد. یکی از قوانین کشور ما قانون نظام وظیفه عمومی است این قانون چه جایگاهی در قران و سنت و سیره اهل بیت علیهم السلام دارد؟ اینکه باید عده ای باشند تا از مرز ها و قلمرو محافظت کنند ضروری است و کسی با آن مخالفت نیست اما اینکه تمام مردان یک کشور حتما باید مدتی از عمرشان را در نظام بگذرانند و گرنه از برخی خدمات عمومی محروم میشوند چه جایگاهی در قران و سنت دارد؟ آیا پیامبر اسلام یا امیرالمومنین در طول مدت حکومتشان جوانان را مجبور به حضور در ارتش میکردند و اگر نمی آمدند آنها را از خدمات اجتماعی محروم میکردند؟ آیا در قران یا احادیث اهل ببت علیهم السلام مدرکی دال بر اجباری بودن خدمت نظامی برای همه افراد داریم ❗️❗️ 💠💠 👌جهاد و لزوم آمادگی در برابر دشمن و مهاجم ، امری لازم و ضروری بر همه مسلمین است که مورد تاکید قرآن واقع شده و می فرماید ؛ «در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانايى داريد از نيرو آماده سازيد (و همچنين) اسبهاى ورزيده (براى ميدان نبرد) تا به وسيله آن دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد و (همچنين) گروه ديگرى غير از اينها را كه شما نمى‏ شناسيد و خدا مى‏ شناسد » ( انفال 60 ) ❕در روایات اسلامی نیز ، آمادگی در برابر دشمن و جهاد در برابر آنان مورد تاکید قرار گرفته است و به عنوان یک وظیفه ثابت مسلمین ، مورد بیان قرار گرفته است . 👌 امیر مومنان علی ع ، جهاد و مقابله با دشمن را وظیفه همه مسلمین می دانست و می فرمود ؛ « جهاد درى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را به روى دوستان (خاص خود) گشوده است، و آن لباس تقوى، زره محكم خداوند و سپر مطمئن او است. هر كس آن را از روى بى ‏اعتنايى ترك كند خدا لباس ذلّت و خوارى در اندام او مى‏ پوشاند، بلا از هر سو او را احاطه مى ‏كند و گرفتار حقارت و پستى مى‏ شود، عقل و فهم او تباه مى‏ گردد و به خاطر تضييع جهاد حق از او گرفته مى‏ شود، در راه نابودى پيش مى‏ رود و از عدالت محروم مى ‏گردد » 📚نهج البلاغه ، خطبه 27 👌و باز فرمود ؛ « و الجهاد عزّا للاسلام » « خداوند، جهاد را، سبب عزت و سربلندى اسلام و (مسلمانان) قرار داده است. » 📚نهج البلاغه ، كلمات قصار، كلمه 252. ❕دليل این بیان علی ع روشن است ، اگر مسلمانان در برابر حيله ‏ها و حملات و تهاجمات دشمنان خاموش بنشينند و به جهاد برنخيزند چيزى نمى‏ گذرد كه عظمت آن‏ها پايمال دشمنان مى ‏شود و عزت و سربلندى تبديل به ذلت و سر به‏ زيرى مى ‏گردد. 📚پیام امام امیر المومنین ، ج 14 ص 88 👌و باز در نقل دیگری ، علی ع فرمود ؛ « كَتَبَ اللَّهُ الْجِهَادَ عَلَى الرِّجَالِ ... فَجِهَادُ الرَّجُلِ بَذْلُ مَالِهِ وَ نَفْسِهِ حَتَّى يُقْتَلَ فِي سَبِيلِ اللَّه‏ » « خداوند جهاد را بر مردان واجب کرده است ، جهاد مرد ، بذل مال و جانش است تا آنکه در راه خدا کشته شود » 📚الکافی ج 5 ص 9 ❕در نقل دیگری ، امام صادق ع فرمود ؛ « مجاهده و برخورد با دشمن ، بر جمیع امت واجب است ، که اگر جهاد را ترک کنند ، گرفتار عذاب می شوند » «فَإِنَّ مُجَاهَدَةَ الْعَدُوِّ فَرْضٌ عَلَى جَمِيعِ الْأُمَّةِ وَ لَوْ تَرَكُوا الْجِهَادَ لَأَتَاهُمُ الْعَذَاب‏ » 📚تحف العقول ، ص 243 _ تهذیب الاحکام ، ج 6 ص 124 👌بنابراین ، نبرد و جهاد و مقابله با دشمن و تامین امنیت مملکت اسلامی ، وظیفه همه مسلمین است ، اما از آنجایی که این مقابله و جهاد ، باید تحت نظر امام و رهبر مسلمین باشد ، چنان که امام رضا ع فرمود ؛ « جهاد واجب است ، با امام عادل » « الْجِهَادُ وَاجِبٌ مَعَ الْإِمَامِ الْعَدْل‏ » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 124 👌امام و رهبر مسلمین خط و خطوط و چگونگی جهاد و مقابله با دشمن را ترسیم می کند ، گاه حکم می کند که همگان باید در میدان نبرد حاضر شوند ، چون دشمن حمله کرده است ، و گاه حکم می کند که دشمن اگر چه الان حمله نکرده است ، اما منتظر فرصت است تا در زمان مناسب ، ضربه خود را بزند ، لذا علاوه بر آنکه افرادی باید به صورت دائمی ، مشغول مقابله با دشمن باشند ، افرادی هم واجب است در برهه ای از عمر خود ( مثلا دو سال خدمت سربازی ) ، وارد عرصه مستقیم مقابله با دشمن شوند ، تا هم با خلاء نیرو در برابر دشمن مواجه نشویم و هم افراد مذکور در این مدت دو سال ، آموزشهای لازم را ببینند تا اگر زمانی دشمن به مرزهای مسلمین حمله همه جانبه کرد ، آنان بتوانند در برابر دشمن ، امدادهای لازم را برسانند . ❕بر همین اساس ، چون خدمت سربازی ، مصداق جهاد فی سبیل الله و عمل به فرامین الهی است ، مرحوم امام خمینی می فرمود ؛ « خدمت سربازی از عبادات است » 📚صحیفه امام ، ج 10 ص 240 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌ما در ذیل توضیح داده ایم که جهاد در اسلام دفاعی است یعنی جهاد در برابر دشمنانی است که با اسلام و مسلمین سر جنگ دارند و کار شکنی می کنند و مصداق کافر حربی هستند ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2377 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3421 👌روایتی هم که می گوید خیر و خوبی در شمشیر است ، مقصود شمشیر کشیدن در برابر دشمنان و زورگویانی است که با اسلام و مسلمین دشمنی می کنند ، در برابر چنین دشمنان خونخواری نباید تسلیم شد ، در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1915 👌معاندین به سخنان آقای رحیم پور ازغدی استناد کرده اند که سخن از جهاد بین المللی به میان آورده است ، در حالی که ایشان عینا در سخنانش می آورد که مقصود از جهاد بین المللی ، مقابله کردن با دشمنان و ظالمین حربی و دفاع از مظلومین مسلمان در سراسر عالم است ، یعنی جهاد دفاعی در برابر کفار حربی و ظالمی که مسلمین را تحت فشار و اذیت و کشتار دارند .
👌وهابی مدعی شده است که « صاحب الزمان » خداوند است و شیعیان که به امام مهدی ع ، صاحب الزمان می گویند ، مشرک هستند ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2640
🤔 ❔نسخه ی امام صادق برای درمان همجنسگرایی: «زنده زنده پوست کوهان شتر را بکن و تا داغ است روی آن بنشین! » ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی که معاند به آن استناد کرده است ، نقل ذیل از کتاب شریف کافی است که مطابق آن ، عمر بن یزید روایت می کند ؛ « نزد امام ششم عليه السّلام بودم و در بر ایشان مردى بود و به آن حضرت گفت: قربانت: من بچه‏ ها را دوست دارم، امام ع فرمود: با آنها چه كنى؟ گفت به پشتم سوار كنم، امام دست بر پيشانى خود نهاد و رو برگرداند از او و آن مرد گريست، و امام نگاه مهربانى به او نمود و فرمود ؛ « چون به شهر خود رفتى يك شتر فربه بخر، و سخت زانوهايش را ببند، و تيغ بكش و بر كوهانش بزن كه پوستش پاره شود و تا گرم است بر آن بنشين. ❕عمر گفت: آن مرد گفت به شهرم آمدم و شترى خريدم و آن را بستم و شمشير بر كوهانش زدم و پوستش شكافت و گرماگرم بر آن نشستم و از من به پشت شتر ، چيزى مانند خزنده ای ( مانند قورباغه یا مارمولک ) ، كه از آن کوچکتر بود افتاد و دردم آرام شد » « كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عِنْدَهُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي أُحِبُّ الصِّبْيَانَ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَتَصْنَعُ مَا ذَا قَالَ أَحْمِلُهُمْ عَلَى ظَهْرِي فَوَضَعَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَدَهُ عَلَى جَبْهَتِهِ وَ وَلَّى وَجْهَهُ عَنْهُ فَبَكَى الرَّجُلُ فَنَظَرَ إِلَيْهِ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كَأَنَّهُ رَحِمَهُ فَقَالَ إِذَا أَتَيْتَ بَلَدَكَ فَاشْتَرِ جَزُوراً سَمِيناً وَ اعْقِلْهُ عِقَالًا شَدِيداً وَ خُذِ السَّيْفَ فَاضْرِبِ السَّنَامَ ضَرْبَةً تَقْشِرُ عَنْهُ الْجِلْدَةَ وَ اجْلِسْ عَلَيْهِ بِحَرَارَتِهِ فَقَالَ عُمَرُ فَقَالَ الرَّجُلُ فَأَتَيْتُ بَلَدِي فَاشْتَرَيْتُ جَزُوراً فَعَقَلْتُهُ عِقَالًا شَدِيداً وَ أَخَذْتُ السَّيْفَ فَضَرَبْتُ بِهِ السَّنَامَ ضَرْبَةً وَ قَشَرْتُ عَنْهُ الْجِلْدَ وَ جَلَسْتُ عَلَيْهِ بِحَرَارَتِهِ فَسَقَطَ مِنِّي عَلَى ظَهْرِ الْبَعِيرِ شِبْهُ الْوَزَغِ أَصْغَرُ مِنَ الْوَزَغِ وَ سَكَنَ مَا بِي. » 📚الکافی ج 5 ص 550 👌این روایت سند محکمی ندارد و در سند آن تعبیر « عده من اصحابنا » وجود دارد که معلوم نیست آنان چه کسانی اند ، لذا سند روایت از نظر رجالی عنوان « مجهول » را به خود می گیرد ، چنان که علامه مجلسی ، متذکر این نکته می شود ؛ 📚مراه العقول ج 20 ص 398 ❕مطابق این روایت ، خزنده ای به مقعد فرد سوال کننده نفوذ کرده بود و به واسطه آن ، تمایل به مفعول واقع شدن در او ایجاد شده بود ، امام ع از این جریان مطلع بود و با راهکاری که ارائه داد ، این مشکل سوال کننده را برطرف کردند و آن خزنده از او خارج شد ، این روایت بیان کننده یکی از کرامات امام صادق ع است ، که با علم غیب الهی از مشکل سوال کننده و روش حل آن مطلع بود ، لذا برخی از علما ، این روایت را در باب معجزات امام صادق ع بیان کرده اند ؛ 📚مدینه معاجز الائمه الاثنی عشر ، ج 6 ص 8 ❕ممکن است برخی بخواهند از این روایت ، حکمی عام برای درمان کسانی که متمایل به مفعول واقع شدن هستند ، استنباط کنند ، در حالی که ظاهر روایت گواه بر آن است که حکم مذکور اختصاص به فرد سوال کننده داشته است ، یعنی امام ع با علم غیب ، از مشکل او مطلع بود و راهکار مذکور را داد تا خزنده ای که در او نفوذ کرده بود ، خارج شود و مشکلش برطرف شود ، بنابراین نمی توان حکم عامی از این روایت استنباط کرد . ❕در ذیل بیان شیخ صدوق را توضیح داده ایم که روایات طبی ما ، گاها مطابق با طبع و وضعیت سوال کنندگان و اطلاع امام ع از احوال آنها صادر شده است ، و به کار گیری آن برای دیگران ، مشکل است ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3142 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔آنگاه که امام جعفر صادق به تبعیت از پدرش امام محمد باقر، عقیده‌ی اهل‌سنت وجماعت را آموزش می‌دهند ✍🏻 امام صادق فرمود : از جمله آنچه که خدا به حضرت موسى وحى فرمود و در تورات بر او نازل شد اين بود كه : همانا منم خدایی كه جز من شايسته پرستشى نيست. مخلوق را آفريدم و خیر را آفريدم و آن را به دست هرکس که دوست داشتم جارى ساختم. خوشا به حال آنكه خیر را به دست او جارى ساختم. منم خدا و شايان پرستشى جز من نيست؛ مخلوق را آفريدم و شر را آفريدم و آن‌را به دست هرکس که اراده كردم جارى ساختم. وای بر حال کسی که شر را به دست او جاری سازم. 📚 اصول کافی 154/1 اهل سنت وجماعت، معتقد اند که خداوند متعال، خالق تمام موجودات و نیز خالق همه‌ی افعالِ آنهاست. ﴿وَٱللَّهُ خَلَقَكُمۡ وَمَا تَعۡمَلُونَ﴾ : و خداوند، شما را خلق کرد و نیز هرآنچه که عمل می‌کنید را. [صافات ٩٦] خدا خالق افعال است، اما انسان‌ها با اختیار خود، آن افعال را اراده و کسب می‌کنند : ﴿أُو۟لَـٰۤىِٕكَ مَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُ بِمَا كَانُوا۟ یَكۡسِبُونَ﴾ : جایگاه آنان، آتش است بخاطر آن (اعمالی) که کسب کردند. [يونس ٨] نظریه‌ی کسب (که نظریه‌ای میان جبریّه و قدریّه است) از عقاید جمهور اهل‌سنت به‌شمار می‌رود که سایر فرقه‌ها [از جهمیه، قدریه، جبریه، معتزله، شیعه و.. و..] با آن مخالف اند ❗️❗️ 💠💠 👌شیعه نیز معتقد است که خداوند خالق تمام اشیاء است و افعال انسان نیز تحت اراده خداوند و بر اساس « امر بین الامرین » که از عقاید اختصاصی شیعه است ، از انسان صادر می شود به گونه ای که نه موجب محدودیت خالقیت خداوند می شود و نه مستلزم هیچ گونه جبری است ، در ذیل مفصل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2280 👌متاسفانه اهل سنت ، توحید در خالقیت را به گونه بیان می کنند که مستلزم جبر می شود و می گویند خداوند حتی خالق افعال انسان هم است و انسانها اختیاری از خود ندارند ، در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3418 👌اهلسنت در اصول دین ، اشعری مسلک هستند و از پیروان ابوالحسن اشعری محسوب می شود . ❕شيخ اشعرى، روزى در مسجد «بصره» روى منبر قرار گرفت و ضمن اعلام بازگشت خود از مكتب اعتزال، چنين گفت ؛ « هركس مرا شناخته كه شناخته است، من كسى بودم كه مى‌گفتم: قرآن مخلوق خدا است و خدا با اين چشم‌ها ديده نمى‌شود و كارهاى بد را، من انجام مى‌دهم، ولى من از اين عقيده توبه مى‌كنم و بر معتزله رد مى‌نمايم . » 📚فهرست ابن ندیم ، ص 257 _ وفیات الاعیان ج 3 ص 25 👌در اینجا شیخ اشعری می گوید من توبه می کنم از این که در گذشته معتقد بودم که کارهای بد از انسانها صادر می شود ، یعنی خالق کارهای بد انسان نیز خداوند است . 👌شیخ اشعری در كتاب «ابانه» در باب دوم چنين مى‌گويد ؛ «آفريدگارى جز خدا نيست، و كارهاى بنده، آفريدۀ خداست، چنان كه مى‌فرمايد: وَ اللّٰهُ خَلَقَكُمْ وَ مٰا تَعْمَلُونَ (صافات/ 96).: (خدا شما و آنچه را كه مى‌سازيد؛ آفريده است.) و بندگان نمى‌توانند چيزى را بيافرينند، در حالى‌كه خود، آفريده شده هستند، چنان كه مى‌گويد: هَلْ مِنْ خٰالِقٍ غَيْرُ اللّٰهِ (فاطر/ 3) آيا آفريننده‌اى جز خدا هست‌؟ » 📚ابانه ، ص 20 ❕ در كتاب «مقالات الاسلاميين»، در بخش تبيين عقائد اهل حديث، مى‌گويد: «آنان مى‌گويند، آفريننده‌اى جز خدا نيست و گناهان بندگان را خدا مى آفريند و كارهاى بندگان، آفريدۀ اوست و هيچ چيزى را بنده‌اى نمى‌تواند بيافريند» 📚مقالات الاسلامیین ج 1 ص 321 ❕نظريۀ اشعرى در مسألۀ توحيد در خالقيت، پيامد عجيبى دربر دارد كه هيچ متكلم و يا حكيمى نمى‌تواند به آن ملتزم شود و آن اينكه اگر آفرينندۀ افعال انسان، خود خداست و قدرت بشر در آن كوچك‌ترين تأثيرى ندارد، پس چرا او مسؤل كارهاى زشت و زيباى خود باشد؟! اگر واقعا رابطۀ انسان با فعل او رابطۀ ظرف و مظروف و حالّ و محلّ است و اينكه خدا در چنين محلى، مثلا فعلى را به نام نماز و روزه و دزدى و رشوه مى‌آفريند، پس چرا بندۀ خود را مسؤل آن مى‌داند؟ و براى او كيفر و پاداشى قائل مى‌شود، چگونه مى‌توان گفت: كار را خدا صورت مى‌دهد ولى بندۀ او مسئوليت آن را به دوش مى‌كشد؟ اين يك معادلۀ غير صحيح است كه هيچ‌كس بدان ملتزم نمى‌گردد، و واقعيت اين نظر، مجبور بودن انسان در انجام اعمال، و بيهوده بودن نظامات و شرايع الهى است. اعتقاد به جبر، معلول برداشت ناصحيح او از توحيد در خالقيت است و اگر او اين اصل را صحيح تفسير مى‌كرد، در چنين گردابى فرو نمى‌رفت. در اينجا، شيخ اشعرى و احيانا افرادى پيش از او، به اين اشكال متوجه شده و براى دفاع از خود، نظريه‌اى به نام «نظريۀ كسب» را مطرح كرده‌اند و مى‌گويند: خدا خالق افعال ماست و بندگان خدا كاسب آن هستند. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌یعنی می گویند خلقت از خداست و كسب از بندگان خدا، و پاداش و كيفر و مسئوليت، زائيدۀ «كاسب» بودن انسان است، نه خالق بودن خدا. 📚فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی ، سبحانی ، ج 2 ص 94 ❕در حالی که طرح نظریه کسب نیز مشکلی را حل نمی کند ، و تنها اهلسنت با طرح این نظریه با الفاظ بازی می کنند و عوام خود را گول می زنند ، زیرا وقتی خداوند خالق دزدی و زنایی است که بنده انجام می دهد ، و افعال بنده را مستقیما خداوند ایجاد می کند ، دیگر جایی برای کسب و اختیار بنده باقی نمی ماند ، کسب و اختیار در جایی است که خالق مستقیم زنا و دزدی ، خداوند نباشد . ❕مجوسیان و زرتشیان موجودات عالم را به دو گروه خير و شر تقسيم كرده، براى هر كدام خالقى قائل‏ اند. آنها معتقداند خالق خير و خوبى‏ ها نمى‏ تواند خالق شرّ باشد، و همچنين عكس آن، به همين دليل قائل به دوگانگى مبداء شده ‏اند و خداى نيكى‏ ها را يزدان و اهوره مزدا می دانند و خداى شرور را اهريمن مى‏ دانند . 👌در اوستا در جاهای مختلف ، این عقیده تکرار شده است ، در جایی آمده است ؛ « همه نیکی ها را سزاوار اهوره مزدا می دانم » 📚ترجمه اوستا ، جلیل دوستخواه ، ج 1 ص 157 ❕و باز می گوید ؛ « اهورا مزدا ، دادار آفرینش نیک را می ستاییم » 📚همان ، ص 165 👌و در جای دیگر تصریح می کند : « بیماری و مرگ ، ساخته اهوره مزدا نیست » 📚ترجمه اوستا ، جلیل دوستخواه ، ج 2 ص 666 ❕اما شیعه معتقد است که خیر و شر ، همه مخلوق خداوند است ، چنان که امام صادق ع می فرمود ؛ « خیر و شر ، شیرین و تلخش ، کوچک و بزرگش ، همه از جانب خداوند است » 📚المحاسن ج 1 ص 283 👌این که ما می گوییم ، خیر و شر از خداوند است ، به معنای جبر و سلب اختیار از بندگان نیست ، بر خلاف آنچه که وهابی در اشکال ، تصور کرده بود ، خیر و شر مذکور ، همان خیر و شری است که خداوند در مورد آن می فرماید ؛ «نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُون‏ » « ما شما را با شر و خیر آزمايش مى‏ كنيم، و سرانجام به سوى ما باز مى‏ گرديد. » ( انبیاء 35 ) ❕امیر مومنان ع فرمود ؛ « خداوند متعال مى‏ گويد ما شما را با شر و خير آزمايش مى‏ كنيم، خير تندرستى است و بى‏ نيازى و شر بيمارى و فقر است » « «... فالخير الصحة و الغناء و الشر المرض و الفقر » 📚مجمع البیان ، ج 7 ص 74 _ البرهان فی تفسیر القرآن ، ج 3 ص 819 👌بنابراین ، مقصود از خیر ، نعمات خداوند است و مقصود از شر ، بلاها و مصیبت هایی است که به بشر می رسد و خالق هر دو خداوند است ؛ « المراد بالخير و الشر النعم و البلايا » 📚بحار الأنوار ، ج ‏5 ص: 161 👌البته گاه درد و مصیبتی به فرد مومن می رسد تا او امتحان شود و مقامش بالا رود ، این درد و مصیبت اگرچه در نگاه اول شر است ، یعنی شر ابتدایی است ، اما چون در نهایت به نفع بنده است و بر ثواب او می افزاید، خیر نهایی محسوب می شود ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/322 ❕و گاه نعمت و خیر ابتدایی به بنده می رسد اما چون عملکرد بنده ناشایست است ، این خیر ابتدایی به نفعش نیست ، یعنی این خیر ابتدایی برایش تبدیل می شود به شر نهایی و کوله بار گناهان او را سنگین تر می کند ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1535 👌لذا علی ع فرمود ؛ « مَا خَيْرٌ بِخَيْرٍ بَعْدَهُ النَّارُ، وَ مَا شَرٌّ بِشَرٍّ بَعْدَهُ الْجَنَّة » « آن خیر و نعمتى كه به‏ دنبالش جهنم باشد خیر نيست و آن شر و بدى كه بعد از آن بهشت باشد شر و بدى نيست » 📚نهج البلاغه ، کلمات قصار ، کلمه 387 👌و بر همین اساس ، خداوند می فرماید ؛ « جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شده، در حالى كه برايتان ناخوشايند است. چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آنكه خير شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شر شما در آن است. و خدا مى ‏داند، و شما نمى ‏دانيد. » ( بقره 216 ) 👌بنابراین ، اگر در روایت مورد استناد وهابی آمده است که خوشا به حال کسی که خیر به دست او جاری شود ، مقصود خیرات نهایی است که راه ورود انسان به بهشت را هموار می کند و اگر می گوید وای به بنده ای که شرور به دست او جاری می شود ، مقصود شرور نهایی است که راه ورود انسان به جهنم را هموار می کند . ❕یا می تواند مقصود از خیر و شر مذکور ، خیری و شری باشد که به اذن الهی و بر اساس « امر بین الامرین » ، از انسان صادر می شود که چون به اذن تکوینی الهی است ، خالقش خداوند محسوب می شود که در نمایه فوق الذکر در مورد « امر بین الامرین » توضیح داده ایم . ( هر دو معنا در مورد خیر و شر می تواند با هم صحیح باشند ) . ❕ در هر صورت ، این که خداوند خالق خیر و شر است ، این مساله هیچ ارتباطی با جبر و سلب اختیار از انسان ندارد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
؟؟؟؟ 🤔 ❔امامان شیعه برای خدا تعیین تکلیف می‌کنند ❗️❗️ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ : لَيْسَ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ أَنْ يَعْرِفُوا وَ لِلْخَلْقِ عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعَرِّفَهُمْ وَ لِلَّهِ عَلَى الْخَلْقِ إِذَا عَرَّفَهُمْ أَنْ يَقْبَلُوا. ✍🏻 بُرَید می‌گوید : امام صادق فرمود : بر گردن مردم، واجب نیست که (خدا را) بشناسند. بلکه به گردن خداست که (خود را) به تمام آنها بشناسانَد. آنگاه وقتی شناختند، لازم است که قبول کنند. 📚 اصول کافی 164/1 از نظر اهل‌سنت وجماعت، چیزی بر خدا واجب نیست. بلکه او هرکار که بخواهد، می‌کند. [زیرا صاحب و مالک کل است]. هرکه را بخواهد، هدایت کرده و هرکه را بخواهد، هدایت نمی‌کند. 🕌 ﴿وَلَوۡ شَاۤءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَكُمۡ أُمَّةࣰ وَ ٰ⁠حِدَةࣰ وَلَـٰكِن یُضِلُّ مَن یَشَاۤءُ وَیَهۡدِي مَن یَشَاۤءُۚ وَلَتُسۡـَٔلُنَّ عَمَّا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾ [نحل ٩٣] ﴿لَا یُسۡـَٔلُ عَمَّا یَفۡعَلُ وَهُمۡ یُسۡـَٔلُونَ﴾ [انبياء ٢٣] خدا هرکه را بخواهد، گمراه می‌کند و هرکه را بخواهد، هدایت می‌بخشد. و قطعاً درباره اعمال خود، سؤال خواهید شد. خدا در برابر هيچيک از كارهايى كه مى‌كند، بازخواست نمى‌شود. ولى مردم بازخواست خواهند شد ❗️❗️ 💠💠 👌در حدیث مورد استناد وهابی آمده است که امام صادق ع متذکر می شود بر خداوند لازم است که خود را به مردم با ارسال پیامبران و اتمام حجت بر آنان بشناسند و وقتی اتمام حجت و ارسال رسل صورت گرفت ، مردم وظیفه دارند که خداوند را بشناسند . ❕وهابی اشکال کرده است که چیزی بر خدا واجب نیست ، حال چگونه امام ع می گوید که بر خدا لازم است که خود را به مردم بشناساند و برای خداوند تعیین تکلیف می کند❗️ 👌وهابی توجه ندارد که خود خداوند بر خود لازم و واجب کرده است که خود را به مردمان بشناساند و پیامبران را به سویشان ارسال کند و حجت را بر آنان تمام کند و تا حجت بر آنان تمام نشده است ، آنان را عذاب نکند ، امام صادق ع هم بر اساس سخن خداوند در قرآن است که می گوید بر خدا لازم است که خود را به مردم بشناساند و حجت را بر آنان تمام کند ، و از نزد خود برای خداوند تعیین تکلیف نمی کند❗️ ❕خداوند می فرماید ؛ « قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ » « بگو براى خدا دليل رسا (و قاطع) است (بطورى كه بهانه ‏اى براى هيچكس باقى نمى‏ گذارد) » ( انعام 149 ) 👌و می فرماید ؛ «ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً » « ما هرگز (شخص يا قومى را) مجازات نخواهيم كرد مگر آنكه پيامبرى مبعوث مى‏ كنيم (تا وظائفشان را بيان كند). » ( اسراء 15 ) ❕و می فرماید ؛ «رُسُلًا مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةً بَعْدَ الرُّسُل‏ » « پيامبرانى كه بشارت دهنده و بيم دهنده بودند، تا براى مردم بعد از اين پيامبران بر خدا حجتى باقى نماند (و بر همه اتمام حجت شود). » ( سوره نساء، آيه 165، نظير همين معنا در آيه 134 سوره «طه‏» و 47 سوره «قصص» آمده است. ) ❕بنابراین اگر امام صادق ع فرمود که هدایت مردم بر خدا واجب است و تا هدایتی از جانب خداوند صورت نگیرد و اتمام حجت نشود ، بر مردم چیزی واجب نیست ، برگرفته از کلام خداوند است که اتمام حجت و هدایت مردم را بر خود لازم و واجب کرده است و امام صادق ع از نزد خود چیزی را بر خداوند واجب نکرده است تا شما اشکالی کنید که کسی نمی تواند بر خداوند چیزی را واجب کند و برای او تعیین تکلیف کند . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌به فرض که خداوند در قرآن ، هدایت را بر خود واجب نمی کرد و امام صادق ع بر اساس « قاعده حسن و قبح عقلی » سخن فوق را ایراد کرده بود ، باز هم اشکالی بر سخن امام ع وارد نمی شد . ❕عقل می گوید خداوند حکیم باید پیامبران را برای هدایت مردمان بفرستد و این امر بر خداوند لازم است ، پس از آن ، وظیفه مردمان است که از انبیاء تبعیت کنند و خداوند را بشناسند ، و اگر بدون فرستادن پیامبران و اتمام حجت ، مردمان به خاطر ترک شناخت خداوند مواخذه شوند ، این عمل قبیح است ، و خداوند حکیم آن را مرتکب نمی شود ، این سخن چه اشکالی دارد و چه تعیین و تکلیفی بر خدا صورت گرفته است❗️ 👌متاسفانه اهلسنت و وهابیت ، منکر حسن و قبح عقلی اند و می گویند عقل ما خوبی و بدی را درک نمی کند و ملاک برای شناخت خوبی و بدی ، تنها شرع است ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1656 ❕براساس نظريۀ حسن و قبح عقلى، پاره‌اى از افعال قبح ذاتى دارد و قبح اين افعال را عقل درك مى‌كند. از طرفى، عقل حكم مى‌كند كه افعال قبيح از خداوند صادر نمى‌شود. 👌اهل سنت می گویند معناى اين سخن، چيزى جز تعيين تكليف و محدود كردن قدرت خداوند نيست . ابن تيميه در اين مورد مى‌گويد: «فجعلوا يوجبون على اللّه سبحانه ما يوجبون على العبد و يحرّمون عليه من جنس ما يحرّمون على العبد و يسمون ذلك، العدل و الحكمة مع قصور عقلهم عن معرفة حكمتهم» بر خدا لازم مى‌كنند، آنچه را كه بر عبد لازم مى‌دانند و بر او تحريم مى‌نمايند آنچه را كه بر بندۀ او تحريم مى‌كنند و نام آن را «عدل» و «حكمت» مى‌نامند درحالى‌كه خرد آنان از شناخت حكمت او ناتوان است. » 📚مجموعة الرسائل الكبرى، ج 1، ص 333 «رساله هشتم» _ التبصير فى الدين، اسفراینی ص 153 ❕در حالی که كار خرد كشف واقعيت است نه حكم بر خدا و اهل سنت ميان كشف حقيقت در نزد شارع و حكم بر او فرقى قائل نشده اند . 👌 اگر ما دربارۀ انسانى كه از علم و حكمت و عدل برخوردار است، به قضاوت بنشينيم و بگوييم به مقتضاى آن دو وصف، او مبدأ چنين كارى نمى‌شود، آيا ما براى او تكليفى معين كرديم، يا اين كه با توجه به اوصاف موجود در او، واقعيتى را كشف كرديم. اين سخن دربارۀ خدا نيز صادق است، زيرا آنگاه كه خدا را حكيم و عادل دانسته‌ایم ، از وجود اين دو صفت شيوۀ فعل او را كشف مى‌كنيم و مى‌گوييم: محال است كار غير حكيمانه و بر خلاف عدل از او سر بزند. ❕مسألۀ كشف غير از مسألۀ تعيين تكليف است، مهندس به حكم قوانين هندسى ثابت مى‌كند كه سه زاويه مثلث مساوى با دو زاويه قائمه است در اين‌جا مهندس كاشف يك قانون است نه تحميل كنندۀ حكم خود بر زوايا. 👌متكلم نيز دربارۀ خدا مقام كاشفى دارد نه مقام حكم و تحميل، او پس از وصف الهى به حكمت و عدل، مقتضاى آن دو وصف را كشف مى‌كند و مى‌گويد: با توجه به اين دو اصل (حكمت و عدل) محال است معجزه را كه مايۀ جذب مردم به دارندۀ آن است، در اختيار مدعى نبوت دروغگو بگذارد و يا طفل بى‌گناهى را در آتش بسوزاند، و يا وعده دهد و به وعدۀ خود عمل نكند، یا بدون فرستادن پیامبران آنان را عذاب نمی کند ، زيرا همۀ آنها بر خلاف مقتضاى حكمت و عدل اوست. 📚منشور جاوید ج 8 ص 15 ❕بر همین اساس ، در کتاب پیام قرآن می خوانیم ؛ «اين سخن كه بعضى مى ‏گويند: خدا مقهور حكم عقل نيست و عقل نمى ‏تواند براى او تعيين وظيفه كند نيز مغالطه كودكانه‏ اى است؛ زيرا كار عقل درك كردن است، نه تعيين وظيفه، انديشيدن و فهميدن است نه قانون‏گذارى و تشريع. 👌عقل مى‏ گويد: من اين نكته را مى ‏فهمم كه شخص حكيم كارهاى ضد و نقيض انجام نمى ‏دهد، مى ‏فهمم كه خداوند نقض غرض نمى ‏نمايد، و مى‏ فهمم يك وجود كامل از هرجهت مرتكب ظلم يعنى قرار دادن چيزى در غير محل لايق خود نمى‏ شود. ❕اينها همه ادراكات و فهم عقل است نه تعيين تكليف و وظيفه براى خدا؛ بنابراين همان‏گونه كه عقل درك مى‏ كند عدد 2 به اضافه 2 مساوى با 4 است، همچنين درك مى‏ كند كه حيكم بودن با نقض غرض منافات دارد؛ خداوند حكيم جهانى را كه براى صلاح و كمال آفريده است به سوى تباهى و فساد نمى‏ برد، عقل هرگز قانونى وضع نكرده كه 2 به اضافه 2 مساوى با چهار است، اين فقط درك عقلى است. در مسائل حسن و قبح كه ريشه آن به مسائل تكوينى باز مى‏ گردد نيز مسأله همين گونه است كار عقل در آنجا نيز درك حسن و قبح است، نه وضح قانون (دقّت كنيد). » 📚پیام قرآن ، ج 4 ص 498 ❕بنابراین سخن امام صادق ع هم تعیین تکلیف بر خداوند نیست ، بلکه تنها کشف واقعیتی است که مقتضی صفات کمالی خداوند حکیم است . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕وهابی مدعی شد که از نظر اهل سنت و جماعت ، چیزی بر خداوند واجب نیست ، در حالی که در آیات قرآن و روایات خودشان ، چیزهایی بر خداوند لازم و واجب شمرده شده است . 👌 خداوند می فرماید ؛ « وَ كٰانَ حَقًّا عَلَيْنٰا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ‌ » . «و يارى مؤمنان، همواره حق و واجبی است بر عهدۀ ما». ❕« وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرٰاةِ وَ الْإِنْجِيلِ‌ » ، «اين وعدۀ حق و واجبی است بر او [خداوند] كه در تورات و انجيل ذكر فرموده». ( توبه 111 ) ❕« كَذٰلِكَ حَقًّا عَلَيْنٰا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ‌ » . «همين گونه بر ما حق و واجب است كه مؤمنان را رهائى بخشيم». ( یونس 103 ) 👌« إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّٰهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهٰالَةٍ‌ » «پذيرش توبه از سوى خدا تنها براى كسانى لازم است كه كار بدى را از روى جهالت انجام دهند». ( نساء 17 ) ❕در روایات اهلسنت هم تصریح شده است ، چیزهایی بر خداوند واجب و حق است ، نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود ؛ «حقٌ على اللّه عون من نكح التماس العفاف ممّا حرم اللّه». «بر خداوند حق و واجب است، آن كس را كه براى عفاف و خوددارى از محرّمات الهى ازدواج كند، يارى نمايد». 📚جامع الصغیر ، سیوطی ، ج 2 ص 32 👌و فرمود ؛ «ثلاثة حق على اللّه عونهم: الغازى فى سبيل اللّه، و المكاتب الذى يريد الاداء، و الناكح الذى يريد التعفف» «يارى سه گروه بر عهدۀ خداوند واجب است: مجاهدى كه در راه خدا مى‌جنگد؛ برده‌اى كه در ازاء پرداخت پولى به دنبال آزاد سازى خويش است و كسى كه‌براى عفيف ماندن، ازدواج كند». 📚سنن ابن ماجه ، ج 2 ص 841 👌همینطور تعبیر « حق علی الله » یا « حقا علی الله » که به معنای وجوب و امر لازم بر خداوند است ، در روایات متعددی از منابع اهلسنت آمده است ؛ 📚صحیح بخاری ، طبع مصر ( یازده جلدی ) ، ج 5 ص 40 _ ج 10 ص 164 _ ج 5 ص 80 _ سنن ابی داود ، ج 3 ص 1593 _ ج 4 ص 2052 _ سنن نسائی ، ج 3 ص، 15 _ مسند احمد ج 38 ص 196 ❕سندی عالم مشهور اهلسنت تصریح می کند که تعبیر « حق علی الله » به معنای « وجوب بر خداوند است » « قوله حق علی الله ای واجب بمقتضی وعده » 📚حاشیه السندی علی النسائی ، ج 6 ص 16 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir