eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
210 ویدیو
51 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
👌پاسخ را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1865 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1866
🤔 ❔عدم ارائه ادله معتبر بر اثبات روز در قرآن ❗️قسم خوردن بر ابر و باد و کشتی، قوی ترین دلیل قرآن بر وجود روز قیامت می‌باشد؛ در سوره چنین آمده است : : وَالذَّارِيَاتِ ذَرْوًا ﴿۱﴾فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا ﴿۲﴾فَالْجَارِيَاتِ يُسْرًا ﴿۳﴾فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا ﴿۴﴾إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ ﴿۵﴾وَإِنَّ الدِّينَ لَوَاقِعٌ ﴿۶﴾ : قسم به بادهایی كه ابرها را به حركت در می آورند. قسم به ابرهای سنگین. و سپس سوگند به كشتی‌هایی كه به آسانی به حركت در می‌آيند. و قسم به فرشتگانی كه كارها را تقسيم ميكنند كه آنچه به شما وعده داده شده است قطعا راست است وقطعاً روز جزا واقع خواهد شد. ⚡️آیا با چنین سوگندهایی قیامت اثبات می شود؟ اگر کسی امروزه به جای استدلال منطقی بر شما، قسم به هواپیما و اتومبیل بخورد، آیا شما او را بی‌منطق و دروغگو نمی خوانید ❗️❗️ 💠💠 👌قرآن برای اثبات قیامت دلائل محکم و قاطعی ارائه می دهد و می فرماید ؛ « آيا گمان كرده ايد كه ما شما را بيهوده آفريده ايم و به سوى ما بازگشت نخواهيد كرد » ( مومنون 115 ) 👌و می فرماید ؛ ❕« و ما آسمان و زمين و آنچه ميان آن دو است، جز به نيافريديم، و ساعت موعود (قيامت) قطعاً فرا خواهد رسيد. » ( حجر 85) 👌و می فرماید ؛ «آيا انسان گمان مى كند بيهوده و بى هدف رها مى شود؟ ... آيا چنين كسى قادر نيست كه مردگان را زنده كند؟! » ( قیامت 36 _ 40) ❕این بیانات اشاره به برهان حکمت در اثبات معاد است به این بیان که يك مطالعه اجمالى در وضع هستى نشان مى دهد كه همه چيز بر اساس هدف و حكمت و نظم و برنامه اى آفريده شده است. حال اگر نظرى به زندگى انسان بيفكنيم و چنين فرض كنيم كه «مرگ» براى او پايان همه چيز است، چند روز در اين دنيا با هزاران زحمت و مشكل زندگى كردن، و مقاديرى غذا و آب خوردن و نوشيدن، و بعد براى هميشه از هستى چشم پوشيدن، مسلّماً چنين چيزى نمى تواند هدف آفرينش انسان بوده باشد، و به اين ترتيب خلقت او عبث و بيهوده و بى محتوى خواهد بود. این چيزى است كه با خداوند حكيم هرگز سازگار نيست و همین معنا در آیات فوق منعکس شده است . 👌و در بیان دیگری می فرماید ؛ « آيا مؤمنان را همچون مجرمان قرار دهيم؟ شما را چه مى شود؟ چگونه داورى مى كنيد » ( قلم 35_36) 👌و می فرماید ؛ « آيا كسانى را كه ايمان آورده اند و عمل صالح را انجام داده اند همچون مفسدان در زمين قرار دهيم، يا پرهيزگاران را همچون » ( ص 28) 👌و می فرماید ؛ « آيا كسانى كه مرتكب سيئات شدند گمان كردند كه ما آنها را همچون كسانى كه ايمان آورده اند و عمل صالح انجام دادهاند قرار مى دهيم كه حيات و مرگشان يكسان باشد؟ چه بد داورى مى كنند- و خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است؟ تا هركس در برابر اعمالى كه انجام داده است داده شود، و به آنها ستمى نخواهد شد. » ( جاثیه 21_22) ❕این تعابیر اشاره به برهان عدالت در اثبات معاد و قیامت است به این توضیح که تاريخ گذشته انسان و حوادث امروز به خوبى نشان مى دهد كه احقاق حقّ مظلومان، و كيفر ظالمان، هرگز در اين جهان به طور كامل انجام نشده، ممكن است به صورت «قضيّه جزئيه» اين مسأله ديده شود، ولى نه به صورت يك «قضيّه كليه» و فراگير. پس عدالت حاكم بر اين عالم كه پرتوى از عدالت خداست ايجاب مىكند روزى فرا رسيد كه پرونده اعمال همه انسانها استثناء با دقيقترين حساب، مورد بررسى قرار گيرد، و اين همان روزى است كه رستاخيزش مى ناميم. 📚پیام قرآن ج 5 ص 202 🔸 👇
👇 🔸خداوند به این مقدار هم برای اثبات معاد بسنده نکرده است و در تعابیری برای اثبات معاد از قسم استفاده کرده است و می فرماید ؛ « سوگند به بادهايى كه ابرها را به حركت در مى آورند (و گرد و غبار و بذرهاى گياهان را). و سپس سوگند به ابرهايى كه بار سنگينى (از باران) با خود حمل مى كنند. و سپس سوگند به كشتيهايى كه به آسانى به حركت در مى آيند. و سوگند به فرشتگانى كه كارها را تقسيم مى كنند. (آرى سوگند به همه اينها) كه آنچه به شما وعده داده شده است قطعا است.- و بدون شك جزاى اعمال واقع شدنى است. » ( ذاریات 1_6) 👌در گذشته مفصلا توضیح داده ایم که یکی از حکمت های قسم های خداوند بیان اهمیت مورد بحث است . اگر خداوند بخواهد اهمیت فوق العاده برخی از مسائل مانند معاد را بیان کند آن را همراه با سوگند می کند. واین خود یک نوع فصاحت و بلاغت در کلام است که گوینده علاوه بر بیان وجوب یک مطلب درجه اهمیت آن را نیز با قسم به مخاطب خود می کند ؛ 🔸https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1867 👌و از سوی دیگر سوگندهايى كه در آغاز اين سوره آمده پيوند و تناسب روشنى با نتيجه اين قسمها و دارد، چرا كه حركت ابرها و نزول بارانها و در نتيجه زنده شدن زمينهاى مرده، خود صحنه اى از قيامت و را در اين دنيا نشان مى دهد و روشن است که وعده هاى الهى از جمله وعده به معاد و قیامت ، همه صادق است، چرا كه خلف وعده يا ناشى از جهل است، يا عجز . جهلى كه باعث تغيير فكر وعده دهنده مى شود، و عجزى كه او را از وفاى به وعده باز مى دارد، اما خداوند عالم و قادر وعده هايش تخلف ناپذير است. 📚تفسیر نمونه ج 22 ص 311 👌اما این که شبهه افکن در مورد چرایی قسم خداوند به بادها و ابرها و کشتی اظهار کرده است ، مساله ای است که پاسخ روشنی دارد و ما در گذشته مفصلا پیرامون آن بحث کرده ایم که می توانید پاسخ گذشته ما را در این رابطه مطالعه فرمایید ؛ 🔸https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1868 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ این شبهه کانال معاند را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1870
💠پاسخ این شبهه کانال معاند را در زیر بخوانید ؛ ✔️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1871
🤔 ❔اخیرا هر خطبه ای از خطبای مولوی های اهل سنت را می شنویم می گویند در کتاب دین و زندگی مدرسه به ابوهریره پیامبر توهین شده و او دروغگو خوانده شده است ❗️لطفا توضیح دهید که آیا این فرد دروغگو بوده است ❕❕ 💠💠 👌ابوهریره از کسانی است که اهل سنت بسیار او را تکریم می کنند ، و روایات او را دربست می پذیرند ، در حدود یک هفتم روایات صحاح سته اهل سنت از اوست و ابن حجر عسقلانی روایات او را 5734 حدیث نقل می کند ؛ 📚الاصابه ج 4 ص 205 ❕این در حالی است که او تنها سه سال حضور پیامبر را درک کرده است ؛ 📚صحیح بخاری ج 5 ص 145 ❔چگونه می توان پذیرفت کسی که فقط سه سال محضر پیامبر را درک کرده است این همه حدیث از پیامبر نقل کند در حالی که احادیث نقل شده اهل سنت از علی علیه السلام و ابوبکر و عمر و عثمان از 1114 حدیث سرایت نمی کند ؛ 📚الاصابه ج 4 ص 205 ❕لذا امام علیه السلام فرمود ؛ « سه تن بودند که پیوسته بر پیامبر دروغ می بستند که آنان ابوهریره و انس بن مالک و زن بودند » 📚الخصال ج1 ص190 🔸طبق نقل اهل سنت ، عایشه بود که ابوهریره به پیامبر گرامی دروغ می بست ، آنان از عایشه نقل می کنند که می گوید ؛ « روزی ابوهریره کنار حجره ام نشست و مرتب از پیامبر حدیث نقل می کرد ، من در حال نماز بودم ، او قبل از پایان نمازم رفت و اگر او را می یافتم در رد او می گفتم که رسول خدا مثل شما این قدر حدیث نمی کرد » 📚صحیح مسلم ج 4 ص 1940 _ سنن ابی داود ج 3 ص 320 👌مردم هم پی به کذب و دروغگویی او برده بودند چرا که خود ابوهریره می گفت که مردم معتقدند که من بر رسول خدا دروغ می بندم و احادیث جعلی نقل می کنم ؛ « یقول الناس اکثر ابوهریره _ انکم ان اباهریره یکثر الحدیث عن رسول الله » 📚 صحیح بخاری ج 2 ص 85_ صحیح مسلم ج 4 ص 1939 ❕بخاری می نویسد ؛ « چون ابوهریره روایتی از رسول خدا نقل کرد مردم به او گفتند که آیا این حدیث را از رسول خدا شنیدی یا خیر ؟ ابوهریره گفت نه این از ابوهریره بود ( که به دروغ به پیامبر نسبت دادم )» 📚صحیح بخاری ج 7 ص 81 👌و مطابق برخی نقل ها ابن عمر هم تصریح به کذب و جعل احادیث توسط می کرد ؛ 📚صحیح مسلم ج 3 ص 1203 ❕این ملعون کسی بود که علی علیه السلام را متهم به عثمان می کرد ؛ 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 4 ص 67 🔹و چون معاویه به عراق آمد در حضور او و در جمع مسلمین به علی علیه السلام نمود و معاویه نیز به پاداش این بی حیایی او را والی مدینه گردانید ؛ 📚شرح نهج البلاغه ، حمیدی ، ج 1 ص 358 ❕ابوجعفر اسکافی استاد ابن ابی الحدید می گفت ؛ « ابوهریره نزد استادان ما نا خالص و روایات او ناپسند است ، عمر به خاطر جعل روایت او را با می زد » 📚شرح نهج البلاغه ، معتزلی ، ج 4 ص 67 ❕از علی علیه السلام نقل می کنند که می فرمود ؛ « دروغگوترین مردم بر رسول خدا ( که اکنون زنده اند ) دوسی است » 📚همان مدرک ص 68 👌ابوحنیفه هم به احادیث او عمل نمی کرد و می گفت تمام صحابه پیامبر عادل بودند جز ابوهریره و چند نفر دیگر ؛ 📚قاموس الرجال ج 6 ص 234 ❕بسیاری از روایات دروغین در مورد دیدن خداوند و جسمانیت او و نسبت های دروغین که در کتب اهل سنت به پیامبر داده شده است از اوست و علامه شرف الدین کتابی مستقل با نام « ابوهریره » در مورد روایات دروغ او نوشت . ❕( جهت آگاهی بیشتر در مورد شخصیت ابوهریره دو کتاب « سوالات ما »، حسین تهرانی ص 429 به بعد و « پژوهشی در صحاح سته » ج 7 ( اصحاب در صحاح سته ،حسین طیبیان ،ص 89 به بعد را مطالعه فرمایید که ما مطالب فوق را از ابن دو کتاب کردیم .) 👌آری ما اگر ابوهریره را دروغگو و کذاب می دانیم بر اساس منابع خود اهل سنت است و شایسته است که آنان نیز را کنار بگذارند و بر اساس این نقل پیامبر گرامی که فرمود ؛ « نشانه منافق دروغگویی است » 📚صحیح مسلم ج 1 ص 78 👌حکم به منافق و دروغگو بودن ابوهریره دهند و دفاع دروغین از این شخصیت پلید نکنند و گرد و خاک بی اساس در دفاع از او و هجمه به شیعه به خاطر نقل روایات خود اهل سنت در مورد ابوهریره نکنند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ شبهات تکراری کانال معاند در مورد « شق القمر » را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1874
👌پاسخ این شبهه کانال معاند را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1876
🤔 ❔لطفا به متن زیر پاسخ دهید ❗️❗️ ❕پيامبر صلی الله علیه وسلم ‌مي‌فرمايد: « لَيْسَ مِنَّا مَنْ تَشَبَّهَ بِغَيْرِنَا، لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ وَلَا بِالنَّصَارَى » (كسي كه خود را شبيه غير ما كند، از ما نيست. خودتان را شبيه به يهود و نصارا نكنيد). اين حديث حسن است كه ترمذي و... روايت كرده‌اند. 👈در اسلام جشنی به اسم تولد گرفتن (جشن میلاد) نیست و حرام است زیرا از عادات و تقالید یهود و نصاری است، ترمذي (2695) و طبراني در الاوسط(7/238-7380) و آلباني در سلسله الصحيحه (2194) و صحيح ترمذي حسن دانسته است. پيامبر صلی الله علیه وسلم ‌مي‌فرمايد: « وَمَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ»: ( و هر كس مشابه قومي باشد از همان‌ها است). احمد(2/50،92)، و ابن ابي شيبه در (مصنف) (19401)‌، و عبد بن حميد در «مسند» (848)، و طبراني در «مسندشاميين (216)، و بيهقي در «الشعب»‌(1199). والله اعلم _مرادزهی خاشی_ زاهدان 💠💠 👌براستی انسان تعجب می کند از چنین کسانی که مدعیان علم و دانش و آگاهی هستند و چنین بی اساسی را ترویج می کنند . ❕حرمت تشبه به یهود و نصاری در جایی است که ما برای انجام فعلی هیچ گونه رجحان عقلی و قرآنی و روایی نداشته باشیم و تنها به دلیل شباهت به کفار آن کار را انجام دهیم ، در حالی که میلاد پیامبر گرامی مستند به آیات قرآن و سنت صحیحه پیامبر گرامی و بر اساس حکم محکم عقلی است که ما در گذشته مفصلا حول این موضوع بحث کرده ایم و استحباب جشن میلاد گرفتن برای پیامبر گرامی را ثابت کرده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1879_ 👌بد نیست آقای مرادزهی کمی از استادش محمد عمر که از او تعبیر به فقیه می کنند یاد بگیرد ، آنجا که چنین می گوید ؛ « جلسه برای برگزاری ( جشن ) ولادت پیامبر فی نفسه جایز و خوب و مندوب ( و ) است » 📚فتاوی منبع العلوم کوه ون ، محمد عمر سربازی ج 1 ص 365 🔸و خوب است که این مدعی علم و دانش سخن استادش عبد الحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان را خود قرار دهد که در برابر این سوال چنین می گوید ؛ «چه مي فرمايند علماي دين در مسئله ذيل: آيا در ايام ولادت نبي مکرم اسلام کارهايي چون توزيع شيريني، سخنراني و جشن و سرور جايز است؟ و اکنون در بعضي مناط اين کار را ميکنند. چون خود نبي مکرم اسلام فرمودند: نوآوري در دين بدعت است آيا اين جزو بدعت محسوب مي شود؟ و اگر جايز نباشد و کسي آنها را جايز قرار دهد چه حکمي دارد؟ ❕الجواب باسم ملهم الصواب ؛ 👌اگر به اين نيت جلسه منعقد مي کنند که در آن جلسه، سيرت آن حضرت بيان شود و ترغيب به اتباع آن حضرت بوده و افرادي را که از حقيقت اسلام خبر ندارند در جلسه دعوت مي کنند تا از طيبه آن حضرت با خبر شوند؛ با توجه به اين تفاصيل، انعقاد چنين جلسه اي مستحب و موجب اجر و ثواب است دارالافتاء حوزه علميه دارالعلوم زاهدان 📚محمود الفتاوي ج 4 ص 335 ، تحت نظر مولوی عبد الحمید 👌بر این اساس دیار بکری و از علمای اهل سنت می نویسند ؛ «مسلمین پیوسته از زمان های گذشته در ماه میلاد پیامبر به جشن و سرور می پرداختند و دیگران را اطعام می کردند و در شب های آن صدقه می دادند و پیوسته سرور و شادی می کردند» 📚تاریخ الخمیس ج1 ص323 _ المواهب اللدنیه ج1 ص148 🔸شیخ مفید نیز می نویسد ؛ «روز هفدهم ربیع الاول سالروز تولد پیامبر اسلام است و صالحان آل محمد از زمان های گذشته پیوسته این روز را تعظیم کرده و حقش را می شناختند و حرمت پیامبر را در این روز رعایت می کردند و این روز را می گرفتند و از امامان روایت شده است که هر روزه این روز برابری می کند با روزه یک سال» 📚مسار الشیعه ص65 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🌸فرا رسیدن میلاد مبارک پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله را تبریک می گوییم ؛ 💐پرسش و پاسخ های مرتبط ؛ 1⃣آیا پیامبر برای خودش جشن تولد می گرفت❕اگر می گرفت کجاست و اگر نمی گرفت چرا ما برای ایشان جشن تولد می گیریم آیا این بدعت در دین نیست❓کاری را که پیامبر انجام نمی داد چرا ما انجام دهیم❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1879 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/674 2⃣آیا آنچه دگر اندیشان می گویند درست است که خرافات مسلمین است که می گویند در زمان تولد پیامبر اسلام ایوان فرو ریخت و دریاچه ساوه خشک شد و آتشکده خاموش شد .این ها منبع ندارند ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1881 3⃣من اهل سنت هستم ، شیعه بر اساس چه مستنداتی می گوید که تولد پیامبر اسلام در روز ربیع الاول بوده است در حالی که اهل سنت و جماعت می گویند در روز ربیع الاول بوده است ❗️چرا شما از اجماع مسلمین در این مساله جدا شدید ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1882
🤔 ❔کتاب معراج السعاده کتابی است که همه طلبه ها در بدو ورود به حوزه آن را می خوانند ، اما متاسفانه مولف آن مانند اهل سنت اعتقاد به خلفا دارد و در چندین جا آن را مطرح می کند ❗️پاسخ شما چیست ❕❕ 💠💠 👌علامه ملا احمد نراقی مولف کتاب معراج السعاده از مفاخر علمی و دانشمندان بزرگ بوده است که در مورد او گفته شده است ؛ « او عالمی بزرگ و فقیه با تقوا و مصنفی جلیل بوده است که جامع همه کمالات و متبحر در علوم تلقی می شده است ...» 📚فهرس التراث ج2 ص126 ❕ایشان در مورد تعبیر خلفاء راشدین می نویسد ؛ « ( امام جماعت باید توجه کند ) که در جای رسول خدا و او می ایستد و نیابت ایشان را می کند » 📚معراج السعاده ص865 👌منظور ایشان از خلفای راشدین ، امامان اهل بیت علیهم السلام است که به حق خلفای هدایت کننده و هدایت شده پس از بودند . ❕همان هایی که طبق نقل علمای اهل سنت پیامبر گرامی در مورد آنان فرمود ؛ « بر شما باد به پیروی کردن از سنت من و سنت که هدایت کننده و هدایت شده هستند .» 📚سنن ترمذی ج4 ص469 📚سنن ابی داود ج4 ص1974 📚سنن ابن ماجه ج1 ص71 👌اگر چه اهل سنت می خواهند خلفاء راشدین در روایت را به خلفای سه گانه خودشان تطبیق دهند ، اما پیامبر گرامی جلوی این تفسیر به رای آنان را گرفته است و خلفاء راشدین را با تعابیر مختلفی معرفی کرده است و به امت فهمانده است که آنان همان اهل بیت هستند . 👌در حدیث ثقلین آنها را چنین معرفی می کند ؛ ❕«من دو چیز برای شما باقی می گذارم که تا زمانی که به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید کتاب خدا و اهل بیتم» 📚سنن ترمذی ج5 ص329 📚مسند احمد ج5 ص182 📚مستدرک حاکم ج3 ص148 👌و در حدیث چنین معرفی می کند ؛ «مثل اهل بیتم در میان شما همانند کشتی نوح است در میان قوم نوح که هر کس بر آن سوار شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند هلاک می شود» 📚مستدرک حاکم ج2 ص343 📚مجمع الزوائد ج9 ص168 📚کنزالعمال ج6 ص216 👌و در حدیث چنین معرفی می کند ؛ ❕«ستارگان وسیله ایمنی برای اهل زمین از غرق شدن هستند و اهل بیت من وسیله ایمنی برای امت من از اختلاف هستند» 📚مستدرک حاکم ج3 ص149 📚الجامع الصغیر ج2 ص189 📚کنزالعمال ج6 ص116 ❕آنگاه به صورت می فرماید ؛ « این امر منقضی نمی شود تا آنکه خلیفه در میان آن بگذرند ، همه آنان از قریش هستند » 📚صحیح مسلم ، ج6 ص3 👌و می فرماید ؛ « برای این امت دوازده قیم و است که خواری مردم به آنها ضرر نمی زند » 📚المعجم الکبیر ج2 ص196 ❕بنابراین روشن می شود که منظور از خلفاء راشدین ، همان اهل بیت پیامبر گرامی هستند که تعداد آنها دوازده نفر است و بقای آنها سبب بقای اسلام می باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔فلسفه میت چیست ❗️❗️آیا راست است که بعد از دفن میت و خاکسپاری هم تلقین کردن مستحب است ❕❕ 💠💠 👌استحباب تلقین میت به توحید و نبوت و امامت و ولایت ائمه علیهم السلام با ذکر نامشان در روایات معتبر وارد شده است و محل فقها می باشد . ❕کیفیت آن به این گونه است که پس از گذاشتن میت در قبر ، ولی میت یا نایب او داخل قبر شده و با دست راست چانه میت و با دست چپ بازوی چپ او را گرفته و به شدت تکان می دهد ، سپس دهان او را به گوش او نزدیک کرده و او را تلقین می دهد . 📚وسائل الشیعه ج3 ص173 باب 20 ❕فلسفه تلقین دادن میت روشن است ، از آنجایی که روح در بدو ورود به عالم با یک عالم ناشناخته و جدید رو به رو است ، در یک وحشت و ترس و ابهام عجیبی قرار دارد ، ممکن است روح او در این تحول بزرگ در تذکر و یاد آوری عقاید خود و در اثبات آن گرفتار لغزش و تزلزل شود به گونه ای که حتی نام خود را نیز فراموش کند ، برای برطرف شدن این فراموشی و اضطراب در مقام پاسخ دهی و آزمون برزخی مستحب است که برای میت تلقین خوانده شود تا عقاید و را به خاطر آورد ، زیرا بر اساس روایات ، روح برزخی با بدن مادی و دنیوی اش در ارتباط است و تلقین جسد میت موجب تنبه روح او می گردد. ❕پس از دفن میت و خاکسپاری نیز ، دو مرتبه میت مستحب است . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « چرا اهل میت پس از خاکسپاری ، میت خود را رها می کنند و اقدام به تلقین مجدد او برای رویارویی با منکر و نکیر نمی کنند ، زمانی که میت دفن شد و تنها ماند ، نزدیکترین مردم به او باید بر سر قبر او بنشیند و دهانش را به جایگاه سرش نزدیک کند و او را دهد که وقتی چنین می شود ، نکیر و منکر می گویند برویم که حجتش را به میت تلقین دادند » 📚التهذیب ج1 ص321 📚الکافی ج3 ص201 👌و فرمود ؛ « با تلقین دو مرتبه پس از دفن ، میت از پاسخگویی به سوالات نکیر و منکر بر می آید » 📚وسائل الشیعه ج3 ص202 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔تمام ياران حضرت مهدي(عج) اند» آيا اين حديث واقعيت دارد؟ چرا ❗️❗️ 💠💠 👌یاران امام زمان علیه السلام تمام انسان های حقیقت جو و آزاده ای هستند که از اقصی نقاط جهان برای یاری دین الهی گرد هم جمع می شوند و اختصاص به یک خاصی ندارند ، اگر چه سهم عجم ها و غیر عرب و ایرانیان از یاران امام عصر ، سهم است . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هیچ می دانی که قم را چرا قم نام نهادند ؟ برای آن که اهل آن با قائم خاندان محمد جمع شوند ، و با او قائم و مستقیم باشند و او را دهند » 📚تاریخ قم ص278 📚بحار الانوار ج60 ص216 👌و فرمود ؛ « اهل قم انصار و قائم هستند » 📚بحار الانوار ج57 ص219 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « گویی گروهی را می بینم که در شرق ( منطقه ) در پی حق قیام می کنند ، اما آن را به ایشان نمی دهند ، دوباره آن را می طلبند اما به آنها داده نمی شود ، پس چون این وضعیت را می بینند ، شمشیرهایشان را بر گردن خود می نهند و آنچه را خواسته بودند به ایشان می دهند اما دیگر آن را نمی پذیرند تا این که قیام می کنند و آن را جز به صاحبتان نمی سپرند ، کشتگان آنها شهیدند ، من اگر آن زمان را درک کنم ، خود را برای صاحب این امر نگاه می دارم » 📚الغیبه نعمانی ص273 📚بحار الانوار ج52 ص243 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « خراسانیان ( ایرانیان ) یاوران قائم اند » 📚الاختصاص ص325 📚دلائل الامامه ص459 👌در نقل دیگری از علی علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « گروه هایی از و قبیله هایی از با مهدی الفت می گیرند » 📚کنزالعمال ج14 ص591 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « از قوم عرب تعداد اندکی از آنها همراه اند » 📚الکافی ج1 ص370 ❕از این روایات استفاده می شود که همه مناطق زمین سهمی در یاوری امام عصر علیه السلام دارند ، اگر چه سهم عجمیان و ایرانیان بیشتر است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔با توجه به روایات در دین اسلام شما باید در دنیا بلا و مصیبت و گرفتاری تحمل کنید تا عزیز خدا باشید مگر خدا ارحم نیست پس بلا برای چه چرا اسلام دینی دنیا گریز است که قصد دارد دنیای انسان را تباه کند چرا دینی غم انگیز است چرا برای مومنین وعده پاداش یا حداقل آسایش در دنیا را نداده است و با مومنین اینگونه خشن برخورد می کند ❗️❗️ 💠💠 👌چگونه می توان گفت که اسلام به دنیای مومنین توجهی ندارد و دنیایی پر از بلا و مصیبت را برای آنها ترسیم می کند در حالی که نعمت های دنیوی را از بزرگترین نعمت های معرفی می کند . 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « دو نعمت دینوی است که مردم به آن توجه ندارند و شکر آن را به جا نمی آورند و آن دو امنیت و سلامتی است » 📚الخصال ج1 ص19 👌و فرمود ؛ « دو خصلت است که بسیاری از مردم آن دو شده اند و توجه به بزرگی آن ندارند که آن دو صحت و سلامتی و فراغ و آسایش دنیوی است » 📚همان مدرک 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « پنج نعمت است که هر کس یکی از آنها را از دست دهد ،دارای زندگی ناقص و قلبی مشغول می شود ، اول آن ها صحت بدن است و دوم امنیت است و سوم وسعت رزق است و چهارم انیسی همدل که همسر و فرزند صالح است و پنج فراغ و آسایش است » 📚بحار الانوار ج78 ص171 👌و فرمود ؛ « صحت و سلامتی است که شکر آن را نمی توان به جا آورد » 📚امالی صدوق ص138 👌 پیامبر گرامی فرمود ؛ « به جای بلا از خداوند عافیت و سلامتی را بخواهید » 📚معانی الاخبار ص230 👌و فرمود ؛ « حسنه دنیا صحت و است و حسنه آخرت مغفرت و رحمت » 📚بحار الانوار ج78 ص174 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « از خزائن رحمت الهی چیزهایی را بطلب که کسی جز خدا قادر به اعطای آن نیست مانند فزونی عمر و سلامتی تن و وسعت رزق » 📚نهج البلاغه نامه 31 👌بنابراین می بینیم که اسلام دنیای پر نعمت و خالی از مصیبت و گرفتاری را از جمله نعمت های بزرگ الهی می داند که بندگان توانایی شکر آن را ندارند . ❕البته توجه به این نکته لازم است که در مواردی ، آسایش و رفاه دنیوی سبب و سرکشی بعضی از بندگان بی ظرفیت می شود ، اگر بلاها و مصیبت ها در زندگی این دسته از بندگان نباشد ، به تدریج ممکن است حق و حقیقت و آخرت و پرودگار را فراموش کنند و غرق در لذات و نعمات دنیوی شوند ، خداوند به واسطه رحمتش آنها را در دنیا گرفتار می کند و در برابر صبر بر آن گرفتاری به آن ها پاداش می دهد ، تا از مسیر صلاح منحرف نشوند چنان که می فرماید ؛ « ما شما را با بدیها و نیکی ها آزمایش می کنیم » 🔶انبیاء 35 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « منظور از نیکی ها تندرستی و عافیت است و منظور از بدی ها بیماری و است » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج3 ص819 👌در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فر ماید ؛ « بعضی از بندگان من افرادی هستند که اصلاح امر آنها جز به غنا و گستردگی زندگی و صحت بدن نمی شود ، از این رو امر دین آنها را به وسیله آن اصلاح می کنم ، و بعضی از بندگانم هستند که امر دین آنها جز با نیاز و مسکنت و بیماری اصلاح نمی شود ، لذا امر دین آنها را با آن اصلاح می کنم و آنان را به وسیله آن می آزمایم » 📚الکافی ج2 ص60 ❕البته خداوند پیامبران و امامان و مومنین را نیز در دنیا گرفتار می کند بدون آن که از آنان کم ظرفیتی یا گناهی مشاهده کند ، و در برابر آن مصائب به آنها پاداش می دهد ، بدان جهت آنان را گرفتار می کند تا آنان در صبر و و شکر بر مصائب الگو برای سایر مصیبت زدگان باشند و مصیبت زدگان با مشاهده مصائب آنها ، مصیبت خود را بزرگ قلمداد نکنند و بر آن پیشه سازند . 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « اگر گرفتار مصیبتی در جانت یا مالت یا فرزندت شدی ، مصائب پیامبر خدا را متذکر شو زیرا هیچ یک از خلائق به مانند پیامبر اسلام گرفتار مصیبت نشدند » 📚وسائل الشیعه ج3 ص267 ❕برخی از مصائب و گرفتاری های افراد نیز در دنیا ناشی از است که سبب می شود نعمت های الهی از آنها دور شود و آنان گرفتار و مصیبت زده شوند چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « بنده زمانی که گناه کند و کاری نکند که گناهاش بخشیده شود ، خداوند او را به حزن و بیماری و گرفتاری مبتلا می کند تا کفاره گناهانش باشد » 📚امالی صدوق ص294 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا راست است که پیامبر فرموده است اگر زن و الاغ و سگ در مقابل نماز گزار رد شوند نماز او باطل است ❕آیا این به زن نیست که او را همسطح سگ و الاغ قرار داده است ❕❕ 💠💠 👌روایتی در منابع اهل سنت به نقل از عایشه آمده است که او نقل می کند ؛ « سگ و الاغ و زن نماز را باطل می کنند در صورتی که در نماز گزار قرار گیرند » 📚صحیح مسلم ج1 ص366 👌این روایت در منابع اهل سنت آمده است و از نظر ما مردود است . ❕راوی آن است که متهم به کذب و دروغگویی است . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « سه تن بودند که پیوسته بر پیامبر دروغ می بستند که آنان ابوهریره و انس بن مالک و زن بودند » 📚الخصال ج1 ص190 👌علامه مجلسی تصریح می کند که منظور از زنی که بر پیامبر دروغ می بست است . 📚بحار الانوار ج2 ص217 ❕در روایات ما آمده است در هر صورت قرار گرفتن زن در مقابل یا پشت سر یا جنب نماز گزار سبب بطلان نماز او نمی شود ، مگر در صورتی که زن در حال نماز خواندن باشد و فاصله با مرد را رعایت نکرده باشد . 📚وسایل الشیعه ج5 ص121 باب 4 ❕از امام صادق علیه السلام سوال شد در صورتی که مرد نماز بخواند و در مقابل او زنی باشد آیا نماز او باطل می شود ؟ 👌امام فرمود؛ « در صورتی که زن نشسته یا ایستاده یا خوابیده در مقابل او باشد و نماز نخواند ، بی اشکال است » 📚التهذیب ج2 ص231 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا در روایات آمده است که تهران در آخر الزمان خانه می شود ❗️آیا منظور از منطقه زوراء که در روایات آمده است است ❕❕ 💠💠 👌در روایاتی که از طریق اهل سنت و تشیع نقل شده است ، اوصافی برای منطقه بیان شده است . ❕از پیامبر گرامی نقل است که فرمود ؛ « حادثه ای در زوراء روی می دهد ، زوراء شهری در ، میان چند رود که بدترین خلق خدا و گردنکشان امتم در آنجا ساکن هستند ، و با چهار گونه عذاب کوبیده می شوند ، با شمشیر و فرو شدن در زمین و پرتاب سنگ و مسخ شدن ...سفیانی لشکری روانه عراق می کند و در زوراء صد هزار نفر را می کشد و به سوی کوفه سرازیر می شود ... » 📚السنن الوارده فی الفتن ص268 👌در نقل دیگری علیه السلام فرمود ؛ « شهری به نام زوراء میان دجله و دجیل و فرات ساخته می شود ( که بسیار مجلل است )» 📚کفایه الاثر ص 213 👌و فرمود ؛ « وای بر مصر ، وای بر زوراء و وای بر کوفه ( همه را سفیانی می کشد )» 📚الملاحم و الفتن ص266 ❕ابن می نویسد ؛ «به جانب شرقی شهر بغداد زوراء گویند و به علت انحراف قبله‌اش به این اسم نامیده شده است ، زوراء، نام دجله بغداد است» 📚لسان العرب ج4 ص339 ❕بنابراین هرگاه کلمه زوراء در روایتی به صورت مطلق و بدون استعمال شده باشد ، به منطقه بغداد حمل میشود ، مگر در صورتی که قرینه باشد که منظور منطقه دیگری است . ❕ در روایتی ، محل فتنه و فساد معرفی شده است و منظور از منطقه زوراء ، تهران بیان شده است . 👌امام صادق علیه السلام به می گوید ؛ ❔تو میدانی که زوراء کجاست و در کجا واقع شده؟ مفضل می گوید خدا و حجتش داناتر هستند . ❕امام فرمود ؛بدان ای مفضل که در حوالی ری کوهی سیاه است ، در دامنه آن شهری ساخته می شود که نامیده می شود و آن دار الزوراء است ،که قصرهای آن مانند قصرهای بهشت است ، و زنان آن همانند حورالعین میباشند و بدان ای مفضل انها(زنان) ملبس می شوند به لباس ، خود را به شکل مستکبران تزیین می کنند، بر زینها سوار می شوند ،و برای همسران خود تمکین نمی کنند و درامد شوهرانشان آنها را کفاف نمی دهد ،پس از آنها طلب طلاق می کنند و مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا می کنند و مردان خود را به شبیه زنان و زنان خود را به شبیه مردان درمیاورند و تو اگر می خواهی دینت را حفظ کنی پس در این شهر ساکن نشو و در آنجا خانه نگیر زیرا که انجا محل فتنه میباشد. و از انجا به سمت فرار کن » 📚مستدرک سفینه البحار ج4 ص270 👌ما اگر چه منکر ناهنجاری های شهر نیستیم ، اما روایت مذکور بدون سند و مرسل به امام صادق علیه السلام نسبت داده شده است ، لذا از نظر سندی ضعیف و غیر قابل استناد است . ❕فقیه بزرگوار مکارم در مقام بیان عقاید شیعه چنین عرضه می دارد ؛ 🔶️« عقیده ما در باره روایات اهل بیت ؛ ❕تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد ، بلکه هر حدیثی سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما ، ص119 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔یکی از کسانی که مانند بهایی فکر می کند منکر خاتمیت پیامبر اسلام است و می گوید در خود قران ایاتی است که اشاره به امدن رسولانی پس از حضرت محمد است سوره اعراف ایه 35 و یا می گوید در قران بیان شده که سنت خدا فرستادن رسول است و در این سنت تغییر و تحولی رخ نمیدهد ❔پس چگونه می گویید ختم نبوت شده است ❕❕یا می گوید در قران ایاتی است که میگوید الله "" خود رو بر هر کس بخواهد نازل میکند. حکمت هم از نتایج و وسایل نبوت است و می گوید از منظر عقلانی اخرین بودن نبی مخالف فیض لاحد الله است. اگر بگویید محمد اخرین نبی است در این صورت نه باید قائل به حجت بودن ائمه بشوید و نه قائل به فیض لاحد الله ❗️ 💠💠 👌جهت دیدن ادله قطعی قرآنی و روایی خاتمیت پیامبر گرامی اسلام دو نمایه زیر را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9295 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5463 👌اما پاسخ از اشکال مطرح شده ؛ ❕گروهى از دين سازان عصر ما براى اينكه راه را براى ادعاهاى خود در زمينه نبوّت هموار كنند، چاره اى نديدند جز اينكه نخست به سراغ خاتميت بروند و اين مسأله را كه از بديهيات و ضروريات مسلمين است زيرا سؤال ببرند، و همان گونه كه روش بيماردلان است به بعضى از آياتى كه آن را قابل تحريف و تطبيق بر مقصود خود يافته اند رفته و براى نفى خاتميت به آن متشبث شده اند. 🔸مى گويند: آيه 35 سوره اعراف نشان مى دهد كه امكان ظهور انبياى ديگرى در آينده منتفى نيست؛ زيرا مى فرمايد: يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنْ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ: «اى فرزندان آدم! اگر پيامبرانى از خود شما به سراغتان بيايند كه آيات مرا براى شما بازگو كنند، (از آنها پيروى كنيد؛) كسانى كه پرهيزگارى پيشه كنند و عمل صالح انجام دهند، نه ترسى بر آنها است و نه اندوهگين مى شوند». 🔹آنها مى گويند، اين آيه با توجه به جمله هاى «يَأْتِيَنّكُمْ» و «يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ» كه فعل مضارع هستند، نشان مى دهد كه امكان دارد در آينده پيامبران ديگرى نيز مبعوث شوند، و در اين صورت پيروى از آنان لازم است. 👌اما با توجه به يك نكته، پاسخ اين سخن است و آن اينكه: اگر به ما قبل اين آيات مراجعه كنيم و آيات 11 تا 34 اين سوره را مورد بررسى قرار دهيم مىبينيم كل اين مباحث درباره آفرينش آدم از خاك و سپس دستور دادن به فرشتگان براى سجده به آدم و سپس سكونت او در بهشت و رانده شدن او و همسرش از بهشت به خاطر ترك اولائى كه انجام دادند و آمدن آنها به روى زمين و دستورات خدا به عموم فرزندان آدم عليه السلام است. ❕به تعبير ديگر مخاطب در اين آيات مسلمانان نيستند؛ بلكه مجموعه جامعه انسانى و تمامى فرزندان آدمند و شك نيست كه براى مجموعه فرزندان آدم پيامبران و رسولان زيادى آمده اند كه نام گروهى از آنها در قرآن مجيد آمده و نام بسيارى در كتب تواريخ ثبت است. 👌ولى آنها كه خواسته اند از اين آيه براى مقاصد خود بهره گيرى نموده، خاتميت را انكار كنند و راه را براى مدعيّان دروغين نبوت هموار سازند، رابطه آيه را به كلّى از گذشته آن بريده و آن را به صورت خطابى براى مسلمين ذكر كرده اند و نتيجه گرفته اند كه مسلمانان بايد در انتظار پيامبران ديگرى باشند. ❕قابل توجه اينكه: خطاب «يا بَنى آدَمَ» چند بار قبل از آيه مورد بحث در همين سلسله از آيات تكرار شده است. آيات 26 و 27 و 31 كه آيه 26 بلافاصله بعد از داستان هبوط آدم به زمين است و آيه 27 بلافاصله به دنبال آن است، سپس آيه 31 آمده و در چهارمين مرحله آيه مورد بحث قرار گرفته. 👌همچنين اين نكته جالب است كه: خطاب «يا بَنى آدَمَ» در هيچ آيه اى از قرآن جز اين چهار آيه ديده نمى شود و خطاب مسلمانان معمولًا به «يا ايُهَا الَذينَ آمَنُوا» مى باشد، كه بيش از هشتاد مورد در قرآن مجيد به همين صورت براى خطاب به مسلمين آمده است و گاه در ضمن يك عمومىتر به عنوان «يا ايُهَا الناسُ» آمده است. 🔸 👇👇
🔸 👇 🔸شاهد ديگر براى اين مدعا اينكه در آيه 38 سوره بقره، همين مضمون را پس از مسأله هبوط آدم عليه السلام به زمين مى خوانيم، مى فرمايد ؛ همگى از آن، فرود آييد! ولى هرگاه هدايتى از طرف من براى شما آمد، كسانى كه از آن پيروى كنند، نه ترسى بر آنهاست، و نه اندوهگين مى شوند». در اينجا آمدن هدايت به همان معناى آمدن رسولان پروردگار است. ❕درست همين مضمون در آيه 123 سوره طه نيز آمده است، و مخصوصاً اين نكته در آن آيه جلب توجه مىكند كه مخاطب در آغاز آدم و حوّا هستند- جمله «اهْبِطا» صورت تثنيه است- ولى در جمله: فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً مخاطب جمع است كه بدون شك فرزندان آدم را نيز شامل مى شود؛ زيرا شيطان هرگز از هدايت الهى بهره نمىگيرد و بنابراين نمىتواند در اين مجموعه جزء مخاطبين باشد. زيرا بعد از خطاب: وَ انَّ عَلَيْكَ لَعْنَتى الى يَوْمِ الدّينِ: «و به يقين لعنت من برتو تا روز قيامت خواهد بود.» ( ص 78)كه در پس لجاجت شديد او صادر شد؛ اميدى به هدايت او باقى نمىگذارد، و معلوم است كه آدم و حوّا دو نفر بيشتر نبودند پس مخاطب، آنها و فرزندان آنها است. (دقت كنيد). 📚پیام قرآن ج 8 ص 458 👌اشکال دوم نیز پاسخ روشنی دارد چرا که سنت و تقدیر خداوند از ابتدای خلقت آدم تا زمان پیامبر خاتم بر ارسال بوده است و این سنت و تقدیر خداوند مطابق خواست خداوند انجام شده و تغییری در صورت نگرفته است . ❕اشکال سوم و چهارم نیز پاسخ روشنی دارد . ختم نبوت به معنای قطع ارتباط با عالم غیب و شدن از فیض الهی نیست زیرا آنچه بعد از ختم نبوت براى هميشه قطع مى شود مسأله وحى براى شريعت تازه و يا تكميل شريعت سابق است نه هر گونه ارتباط با ماوراى جهان طبيعت؛ لذا امامان عليهم السلام با عالم غيب ارتباط دارند و آنان محل رفت و آمد فرشتگان هستند چنان که به این نکته در روایات فراوانی تاکید شده است ؛ 📚بحار الانوار ج 26 ص 245 باب 5 _ ص351،باب 9 وجلد 25، ص47،باب 3 👌امام علیه السلام فرمود ؛ «خانه های ما محل هبوط ملائکه وجایگاه وحی است وبا دست خود بر چند پشتی زد و فرمود اینها پشتی هایی است که بسیار اتفاق افتاد، ملائکه بر آنها تکیه کرده اند و بسیار شده که نرمی پر وبال آنها اینجا ریخته است » 📚بصائر الدرجات، ج1،ص 90 👌همینطور به امامان ما هم داده شده است بدون آنکه پیامبر و نبی باشند ، دریافت حکمت و دانش تنها اختصاص به انبیاء ندارد و امامان بزرگوار ما حکیمان امت هستند ؛ 📚بحار الانوار ج 23 ص 283 باب 17 ❕عبداللَّه بن عباس نقل مى كند كه نزد رسول خدا بودم، درباره على عليه السلام از او سؤال شد فرمود: «دانش و حكمت به ده قسمت تقسيم شده، نه قسمت آن به على عليه السلام داده شده و يك قسمت آن به همه مردم و در آن یک جزء هم با مردم شریک است و آگاهی او به حکمت در همان یک قسمت هم از آنها بیشتر است» 📚شواهد التنزیل ج 1 ص 79 _ کنزالعمال ج 6 ص 154_ 401 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman‌
👌پاسخ این شبهه ملحد را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1883
👌پاسخ این شبهه ملحد در مورد مسطح اعلام شدن زمین در آیات و روایات را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1884
🤔 ❔کلیپی از یک آخوند در کانال های ضد دین منتشر می شود که می گوید وقتی ابراهیم را درون آتش انداختند گفت یاعلی و سپس آتش تبدیل به شد ❗️آیا چنین چیزی واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌 امامان گرامی ما دارای خلقت نورانی بوده اند ، و خداوند سال های سال قبل از خلقت آدم ، نوری وجودی آنان را خلق کرده و آنان تسبیح گوی خداوند بودند ، و تمام انبیاء با نوری وجودی آنها آشنایی داشته اند . ❕طبق روایات متعددی ، خداوند نور اهل بیت را سال ها قبل از آنکه خلقت عالم را صورت دهد خلق کرده بود . 🔷پیامبر فرمود ؛ « من و علی و فاطمه و حسن و حسین در سراپرده الهی بودیم و او را تسبیح می کردیم و فرشتگان با تسبیح کردن ما ، خداوند را فرا گرفتند » 📚 الشیعه ص7 📚 الانوار ج25 ص2 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « ما اشباح بودیم اطراف عرش که خدا را تسبیح می کردیم ، و این حدود پانزده هزار سال قبل از خلقت آدم بود و وقتی آدم آفریده شد در او قرار گرفتیم». 📚 الانوار ج25 ص2 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند نور از نور عظمت خود را قبل از آفرینش آدم آفرید که آنان محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین بودند » 📚 الانوار ج25 ص4 👌پیامبر فرمود ؛ « خداوند ما را آفرید زمانی که نه آسمانی افراشته و نه زمینی گسترده و نه عرش و نه بهشت و جهنم بود ،ما او را و می کردیم ، هنگامی که تسبیح و تقدیسی وجود نداشت ...خداوند نور دخترم فاطمه را شکافت و آسمانها و زمین را آفرید ، نور آسمانها و زمین از نور فاطمه است ...» 📚 الانوار ج25 ص16 ❕بر این اساس طبیعی است که انبیاء گذشته به آن انوار مطهر کنند . 💠 در روایتی امام علیه السلام فرمود ؛ « یک یهودی به نزد رسول خدا آمد و خطاب به او گفت: شما برتر هستید یا حضرت موسی بن عمران که خداوند با او صحبت کرد، بر او تورات را نازل کرد، معجزه عصا را به او داد، دریا را بر او گشود و ... پیامبر در حالی که از بیان مستقیم برتری خود، اکراه داشت، فرمود: همانا حضرت آدم زمانی که آن اشتباه را انجام داد این‌گونه توبه کرد: خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد مرا ببخشی» سپس خداوند او را بخشید. همانا نوح زمانی که سوار بر کشتی بود و ترسید که غرق شود، چنین دعا کرد: خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد برای اینکه مرا از غرق نجات دهی» پس خداوند آنها را نجات داد و همانا ابراهیم زمانی که در افتاد چنین دعا کرد: « خداوندا، همانا از تو مسئلت می جویم به حق محمد و آل محمد مرا از این آتش نجات بخشی» پس خداوند آتش را بر او کرده و او به سلامت از آن‌جا رهایی یافت. و زمانی که موسی عصا را انداخت دعا کرد: « خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد مرا حفظ کنی، خداوند فرمود: نترس ... » 📚امالی ص218 📚احتجاج ج1 ص48 👌در نقل دیگری امام علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که کشتی نوح در حال غرق شدن بود ، خداوند را به حق ما خواند و خداوند او را نجات داد و زمانی که ابراهیم در افتاد ، خداوند را به حق ما خواند و خداوند نیز او را نجات داد و آتش برایش سرد و سلامت گشت و موسی با توسل به ما از دریا نجات یافت و عیسی زمانی که یهود قصد قتلش را داشتند با توسل به ما نجات یافت و به آسمان رفت » 📚وسائل الشیعه ج7 ص103 ❕بنابراین توسل انبیاء سابق و من جمله ابراهیم نبی به اهل بیت علیهم السلام ثابت است ، بیان روحانی مذکور در توسل کردن ابراهیم با تعبیر یا علی ، ممکن است تعبیری مجازی برای بیان اصل توسل باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا این مطلب صحت دارد درباره علت به کار بردن لفظ «یا علی» هنگام خداحافظی از پیامبر سؤال شد: یا رسول الله ما وقتی صحبتمان، و حرفمان با یکی تمام می شود، پایان کلاممان، او را به خدا می‌سپاریم، به بیان پارسی می‌گوییم: خداحافظ و به زبان عربی می‌گوییم: فی امان الله. اگر بدون خداحافظی کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشویم، نوعی بی ادبی می‌پنداریم شما وقتی در معراج با خدا هم‌صحبت شدید، پایان جمله که نمی‌توانستید به ذات خدا عرضه بدارید: تو را به خدا می‌سپارم آخرین جمله رد و بدل شده، بین شما و خدا چه بود؟ آن‌حضرت فرمود: در پایان صحبت، خداوند سبحان به من «یا علی» گفت، من نیز به خدای خود «یا علی» گفتم. این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود ❕❕ 💠💠 👌حکایت مربوطه در روایتی نیامده است ، آنچه در مورد علی علیه السلام در آمده است موارد دیگری است که از جمله آن دو حکایت زیر است . ❕امام رضا علیه السلام به نقل از پیامبر گرامی می فرماید ؛ « زمانی که به رفته بودم ، در دل عرش ملکی را دیدم که در دستانش شمشیری از نور است که با آن شمشیر بگونه ای حرکت انجام می داد که علی بن ابی طالب با ذو الفقار انجام می داد ، فرشتگان هر گاه مشتاق علی بن ابی طالب می شدند به صورت آن ملک نگاه می کردند ، من گفتم پرودگارا آیا این فرد ، علی بن ابی طالب است ؟ پرودگار مرا مخاطب قرار داد که ای محمد این فرشته ای است که او را به صورت علی خلق کرده اند و حسنات و تسبیح و تقدیس او را تا روز قیامت برای علی بن ابی طالب می نویسم » 📚عیون الاخبار ج2 ص131 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « فرشتگان از محبتشان به علی نزد خدا شکایت کردند ، خداوند نیز آن ملک را از نور به صورت علی ( برای آنها ) آفرید ...» 📚ارشاد القلوب ج2 ص233 👌در نقل دیگری آمده است که از پیامبر گرامی پرسیده شد خدا در شب معراج چگونه با تو گفته و تو را مخاطب قرار داد؟ 👌 آن‌حضرت فرمود: «مرا به زبانی مانند زبان على بن ابی‌طالب مخاطب قرار داده سپس به من الهام کرد که بگو: پروردگارا ، تو با من سخن می‌گویی یا على. سپس فرمود: اى احمد .من چیزى هستم ولى از همه چیزها فاصله دارم مانند چیزهاى دیگر نیستم و من به مردم قیاس نمی‌شوم و به موجودات تعریف نمی‌شوم. تو را از نورم آفریدم و على را از نور تو آفریدم او را به رازهاى نهانى دل تو آگاه کردم من کسى را به سوى دل تو دوست‌تر از على بن ابی‌طالب پیدا نکردم سپس با زبان على با تو سخن گفتم تا آرام بگیرد». 📚بحار الانوار ج38 ص312 📚کشف الغمه ج1 ص106 📚الطرائف ج1 ص155 👌البته باید توجه داشت که منظور از سخن گفتن خدا سخن گفتن با زبان نیست زیرا سخن گفتن با زبان و از طریق تارهای صوتی از عوارض جسم است و درباره خداوند که منزه از جسم وجسمانیت است مفهوم ندارد بلکه منظور سخن گفتن به وسیله ایجاد امواج صوتی در فضاست چرا که خدا قادر است بر اینکه امواج صوتی را در فضا بیافریند و این امواج را به گوش انبیا و پیامبرانش برساند و پیام خود را از این طریق به آنها ابلاغ کند آنچنان که قرآن درمورد تکلم با موسی بن عمران در وادی ایمن گواهی میدهد که امواج صوتی درآن درخت مخصوص ایجاد شده وموسی را به سوی خود فرا خوانده است 📚تفسیر نمونه ج2 ص478 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا منابع دینی هر نوع قرائتی را بر نمی تابه؟ آیا شما تعدد قرائات را مشروع میدانید؟ میشه لطفا مقداری باز کنید بحث رو و بحث هرمنوتیک که پایه اساس تعدد قرائات هست نقد اساسی و ایرادش را بنظر خودتان محبت کنید ذکر کنید ❗️❗️ 💠💠 👌برداشتهاى مختلف از متون دينى از لوازم نسبيّت معرفت است. مراد از «دين» در نظريه تكثّر قرائت، متون مقدّس دينى است و مراد از «قرائتها» تفسيرها و برداشتهاى متفاوت از متون دينى است؛ مانند قرآن و سنّت در آيين اسلام، عهد عتيق در آيين يهود، عهدين در مسيحيّت، اوپانيشادها در هندو و اوستا در آيين زردشت. تكثّر قرائت به معناى پلوراليسم دينى نيست؛ زيرا اين نظريّه به كثرت برداشتها از دينى نظر دارد و پلوراليسم دينى به كثرت اديان 📚كلام جديد، 149. ❕ بنابر نظريّه تكثر قرائت، دين داراى قرائت رسمى واحد نيست و قرائتهايى متعدّد مى پذيرد و جدا از قرائت رسمىِ عالمان ، قرائتهاى ديگر نيز وجاهت و اعتبار دارند و نمى توان آنها را خطا پنداشت 📚 «صراطهاى مستقيم»، كيان، 36/ 4؛ قبض و بسط تئوريك شريعت، 97؛ نقدى بر قرائت رسمى از دين، 14؛ هرمنوتيك كتاب و سنّت، 33. ❕مهمترين زيرساخت هاى نظريّه تكثّر قرائت دينى عبارت اند از ؛ 1⃣نظر نكردن به مؤلّف متن و مراد وى از متن. 2⃣صامت و مبهم شمردن متن. بنابر اين نظريّه، مفسّر است كه متن را به سخن وامى دارد و از آن ابهام مى زدايد. 3⃣ بى ضابطه دانستن فهم دين. 4⃣ مقبول و معتبر دانستن همه فهمها و تفسيرها يا نسبيّت معرفتى. 5⃣ وابسته شمردن فهم متون به دانسته ها و پيش فرضها و انتظارات برون دينى و تأثير تامّ آنها در شكلگيرى فهم. 📚فرهنگ شیعه ص 194 👌بر اساس این نظریه می توان آیات توحیدی را دعوت به شرک ، دعوت به پرهیزکاری و تقوا را دعوت به اثم و گناه و فحشاء ، آیات مربوط به وجوب و لزوم عبادات را دعوت به پوچی و بی برنامگی ، دستورات اخلاقی را دعوت به ضد اخلاق و ... محسوب کرد زیرا وقتی هر قرائتی از دین جایز باشد ، تمام این موارد به عنوان یک قرائت از دین جایز و مشروع می شود . ❕این همان تفسیر به رای و قیاس ظنی و شخصی و از روی هوی و هوس است که در آیات و روایات فراوانی از آن نهی شده است . 👌ما معتقديم تفسير به رأى يكى از خطرناكترين برنامه ها در مورد قرآن مجيد است كه در روايات اسلامى، يكى از گناهان كبيره شمرده شده، و مايه سقوط از درگاه قرب پروردگار است، در حديث آمده است كه خداوند مى فرمايد: «ما آمَنَ بى مَنْ فَسَّرَ بِرَأيِهِ كَلامى؛ آن كس كه مرا به ميل خود (و بر طبق هواى نفس خويش) تفسير كند به من ايمان نياورده است». 📚وسائل الشیعه ج 18 ص 28 👌 بديهى است اگر ايمان صحيحى داشت كلام خدا را آنچنان كه هست مى پذيرفت نه آن گونه كه مطابق ميل اوست. ❕در بسيارى از كتب معروف اين حديث از پيامبر اكرم نقل شده است: «كسى كه قرآن را به ميل خويش تفسير كند يا ناآگاهانه چيزى درباره آن بگويد بايد آماده شود كه در جايگاه خويش در قرار گيرد». 📚مباحث فی علوم القرآن ص 304 👌منظور از تفسير به رأى آن است، قرآن را مطابق تمايلات و عقيده شخصى يا گروهى خويش معنى كند، و بر آن تطبيق نمايد، بى آنكه قرينه و شاهدى بر آن باشد، چنين كسى در واقع تابع قرآن نيست، بلكه مى خواهد قرآن را تابع خويش گرداند، و اگر ايمان كاملى به قرآن داشت چنين نمى كرد. ❕به يقين اگر باب «تفسير به رأى» در قرآن گشوده شود، قرآن مجيد بكلّى از اعتبار خواهد افتاد، و هر كس آن را مطابق ميل خويش معنى مى كند و هر عقيده باطلى را بر قرآن تطبيق مى نمايد. 👌بنابراين تفسير به رأى يعنى تفسير قرآن بر خلاف موازين علم لغت و ادبيات عرب و فهم اهل زبان و تطبيق دادن آن بر پندارها و خيالات باطل و تمايلات شخصى و گروهى، موجب تحريف معنوى قرآن است. 📚اعتقاد ما ص 51
🔸همین سخن در مورد روایات اهل بیت علیهم السلام نیز صادق است ، یعنی بر اساس تعدد قرائت ها ، روایات آنها را بر خلاف معنای روشن و بدیهی و ظاهری آن حمل کنیم . دعوت به ولایت را دعوت به طاغوت بشماریم ، حب اهل بیت را به بغض آنان تفسیر کنیم ، روایات وجوب خمس را حمل بر زکات کنیم ، زکات را حمل بر نفس کنیم و قس علی هذا .... 👌در روایات فراوانی اهل بیت علیهم السلام چنین کسانی را گمراه و بدعت گذار و اهل ظن و قیاس و دانسته اند که دوری کردن از آنها و رسوا سازی دروغ های آنان بر همگان لازم و ضروری است ؛ 📚بحار الانوار ج 2 ص 283 باب 34 👌دعوت همه انبیاء و امامان علیهم السلام دعوت به یک حقیقت و یک هدایت که هدایت الهی و صراط مستقیم نامیده می شود بوده است و تنها یک قرائت که همان اعتماد به نص کلام خداوند و های الهی است ، موجب راه یابی مسیر صحیح می شود و قرائت های برخاسته از آرای ناقص عقلی و تمایلات کور نفسانی نتیجه ای جز حیران و سرگردانی و گمراهی ندارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔لطفا بفرمایید اینکه در تفسیر سوره کوثر گفته شده فاطمه سلام الله علیها معنی کوثر است سند دارد؟یا شرح مفسران است ❗️❗️ 💠💠 👌این که حضرت فاطمه مرضیه سلام الله علیها مصداق سوره کوثر و خیر کثیر آن است ، مساله ای قطعی و غیر قابل اختلاف است که هم شان نزول آیات سوره کوثر این معنا را تایید می کند و هم روایاتی که در شرح آن در مجامع روایی ما نقل شده است موید این معنا است . ❕در سوره كوثر چند پيشگويى مهم ديده مى شود؛ زيرا مى فرمايد: «به يقين ما به تو كوثر (و خير و بركت فراوان) عطا كرديم.- پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن.- (و بدان) دشمن تو به يقين ابتر و بريده نسل است»: انَّا اعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ- فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ- انَشانِئَكَ هُوَ الْابَتَرُ. ❕بسيارى از مفسران شأن نزولى براى اين آيه ذكر كرده اند، كه قريب الافق با يكديگر است از جمله برسوئى در روح البيان مى گويد: «مشركان مكه هنگامى كه پسران پيامبر قاسم و عبدالله در مكه و ابراهيم در مدينه، چشم از جهان پوشيدند، گفتند: محمد پس از وفاتش نامش از خاطره ها محو مى شود، زيرا نسلى از او باقى نمانده. در اين سوره قرآن خبر مى دهد كسى كه نامش از خاطره ها محو مىشود، دشمنان او هستند و اما و آوازه او بلندتر و بلندتر مى شود، همان گونه كه خداوند اشاره فرموده، و اين به خاطر آن است كه خدا نسلى به او داد كه با گذشت زمان باقى نمى ماند، بنگر ببين چقدر از اهل بيت عليهم السلام را كشتند وشهيد كردند، ولى اين نسل در عالم فراگير شد». 📚اين شأن نزول را بسيارى از مفسّران و مورّخان با تفاوتهائى نقل كردهاند (تفسير مجمع البيان، قرطبى، مراغى، فخر رازى، درالمنثور، فى ظلال، ذيل آيات مورد بحث و همچنين كامل ابن اثير، جلد 2 صفحه 60). 🔸مرحوم طبرسى در مجمع البيان مى گويد: «اين سوره درباره عاص بن وائل نازل شده كه وقتى پيامبر از مسجدالحرام بيرون آمد و چشمش به او افتاد، و با حضرت سخنانى گفت، جمعى از بزرگان قريش اين منظره را ديدند، سؤال كردند با كه سخن مىگفتى؟ او گفت: با اين ابتر (بلاعقب) ... اين به خاطر آن بود كه عرب به كسى كه فرزند پسر نداشت ابْتَر مى گفتند، سوره فوق نازل شد و به آنها پاسخ داد.» 📚مجمع البیان ج 10 ص 549 👌فخررازى در شأن نزول اين آيه شش قول نقل مى كند، كه افراد مختلفى كلمه «ابْتَر» را به پيامبر اكرم گفتند، و اين سوره ناظر به آنها است. 📚تفسیر فخر رازی ج 32 ص 132 ❕گر چه از افراد مختلفى نام برده شد، ولى محتوا و مضمون همه يكى است، كه همه آنها پيامبر را از روى كينه و عداوت، «ابتر» مى ناميدند، و قرآن به همه آنها پاسخ گفت. زيرا اين اقوال ششگانه با هم منافاتى ندارند و ممكن است اين تعبير را همه آنها گفته باشند و جواب قرآن ناظر به همه آنها باشد. ❕به هر حال واژه «ابتر» در اصل، به معناى قطع عضوى از بدن حيوان است كه به قطع دُم، اطلاق مى شود، سپس در مورد انسانهايى كه بلاعقب هستند، ابتر اطلاق شده، و همچنين به كسانى كه نام نيك آنها قطع مى شود و يا نام آنها از خاطره ها محو مى گردد، و نيز خطبه بَتراء به خطبه اى گفته مىشود كه با نام خدا شروع نشود (يا نام خدا در آن نباشد). 👌در مقاييس نيز آمده است كه بتر به معناى قطع است، و «سَيْفٌ باتِرٌ» به معناى شمشير برنده مى باشد، و كسى كه عقب ندارد به او ابتر مى گويند، امّا «كَوْثَر» از ماده كثرت گرفته شده و به همان معنا است و در اينجا معناى وسيع و گسترده اى دارد، و آن عبارت از خير كثير و بركت فراوان است، كه يكى از مصاديق بارز آن، فرزندان برومند و نسل ارزشمند و روشنترين آن فرزندى همچون بانوى اسلام «سَيّدَةُ نِساءِ الْعالَمينَ مِنَ الْأَوَّلينَ والْآخِرينَ» فاطمه زهرا عليها السلام است. ❕مفسران در معناى كوثر، احتمالات زيادى ذكر كرده اند تا آنجا كه فخررازى پانزده قول، و در تفسير روح المعانى از بعضى از مفسران، بيست و شش قول نقل كرده است كه مرحوم علامه طباطبائى در الميزان نيز به آن اشاره مى كند، و از جمله تفاسير مشهور آن همان حوض كوثر است كه تعلّق به پيامبر اكرم ص دارد و مؤمنان به هنگام ورود در بهشت از آن سيراب مى شوند. 📚مجمع البیان ج 10 ص 549 👌بعضى نيز آن را به مقام نبوت، يا قرآن، يا نهرى در بهشت، يا شفاعت تفسير کرده اند، و همان گونه كه گفتيم اين واژه معناى وسيعى دارد كه همه اينها و غير اينها را شامل مى شود و تعدّد مصداقهاى اين مفهوم، مانع از جامعيت مفهوم نيست و اين تفسيرهاى متعدّد، تضادى با هم ندارند. 🔸 👇