🔺سنت و مدرنیته؛ چرایی کاهش علاقه به تحصیل در حوزههای علمیه"
🔻#یادداشت_دوّم
🖌سجاد انجمشعاع
🔸۴. عدم انطباق آموزشهای حوزوی با نیازهای روز جامعه:
یکی از مسائل اساسی که موجب سردی فضای تحصیلی حوزههای علمیه شده، عدم بهروزرسانی دروس و منابع آموزشی با توجه به تحولات اجتماعی و نیازهای جامعه است. جوانان امروز به دنبال علومی هستند که پاسخگوی سؤالات و دغدغههای معاصر باشد. در حالی که نظام آموزشی حوزه با تأکید بر متون کلاسیک، گاه از نیازهای روز جامعه فاصله گرفته است.
جوانان امروز به دنبال علومی هستند که بتوانند به سرعت به آنها پاسخهای ملموس و کاربردی ارائه دهد. در حالی که حوزههای علمیه با تأکید بر معارف عمیق و روشهای سنتی تربیتی، از سرعت تغییرات اجتماعی فاصله گرفتهاند. هرچند که جایگاه علم و معرفت در حوزههای علمیه والا است، اما عدم هماهنگی با نیازهای روز جامعه و عدم بروزرسانی روشهای تدریس و تبلیغ، یکی از دلایل اصلی این سردی به شمار میآید.
امام خمینی (ره) نیز در همین زمینه تأکید داشتند که حوزههای علمیه باید با زمان حرکت کنند و به نیازهای امروزین جامعه پاسخ دهند، وگرنه از مسیر رشد و تأثیرگذاری باز خواهند ماند.
🔸۵.تنوع و جذابیت دیگر رشتههای علمی و دانشگاهی:
رشتههای علمی و فنی جدید با چشماندازهای روشن در «بازار کار»، گزینههای جذابی برای جوانان محسوب میشوند. در حالی که در نگاه بسیاری، حوزههای علمیه بهدلیل تمرکز بر معارف دینی و فقهی، از انعطاف لازم برای تطابق با بازار کار برخوردار نیستند.
باید توجه داشت که معارف دینی، اگر با روشهای نوین و بینرشتهای آموزش داده شود، میتواند خود بهعنوان یک رشته علمی پرجاذبه برای جوانان مطرح گردد. امام خمینی (ره) نیز تأکید داشتند که «اسلام دین زندگی است» و علوم اسلامی باید در تمامی عرصههای حیات بشر حضور داشته باشد.
🔸۶. چالشهای تربیتی در خانوادههای مذهبی:
خانوادههای مذهبی که در گذشته با انگیزههای معنوی، فرزندان خود را به حوزههای علمیه میفرستادند، امروزه با چالشهای فرهنگی و اجتماعی جدیدی مواجه هستند. تغییر ارزشها و فشارهای اقتصادی موجب شده است که برخی از این خانوادهها تمایل کمتری به ورود فرزندانشان به حوزهها داشته باشند.
از سوی دیگر، تغییرات فرهنگی جامعه و تبلیغات منفی علیه حوزههای علمیه نیز تأثیر مستقیمی بر این روند داشته است. این چالشها نیازمند حمایت بیشتر نهادهای فرهنگی و دینی از خانوادههای مذهبی است تا بتوانند در تربیت فرزندان خود بهعنوان طلبههایی مستعد و متعهد موفق عمل کنند.
🔸۷. فاصله میان حوزه و دانشگاه:
شهید مطهری (ره) همواره بر ضرورت نزدیکی حوزه و دانشگاه تأکید داشتند و معتقد بودند که «فاصله میان حوزه و دانشگاه، مانع از رشد علمی و فکری جامعه میشود.» این تعامل میتواند به تقویت علوم اسلامی و همچنین غنیسازی علوم جدید منجر شود و از این طریق، جذابیت بیشتری برای جوانان ایجاد نماید.
| لینکیادداشت |
🔺روحانیت و رسانه؛ چرایی کاهش علاقه به تحصیل در حوزههای علمیه"
🔻#یادداشت_سوّم
🖌سجاد انجمشعاع
▫️۸. تغییر فضای تبلیغ دینی:
تبلیغ دین در عصر حاضر، با گسترش فضای مجازی و رسانههای اجتماعی، بهطور جدی دگرگون شده است. شیوههای سنتی تبلیغ که عمدتاً بر منبر و ارتباط حضوری با مردم استوار بود، امروز در برابر چالشهای جدیدی قرار گرفته است. جوانان امروزی بیشتر از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی به دنبال پاسخهای دینی خود هستند.
طلاب که وظیفه تبلیغ دین را بر عهده دارند، باید با این ابزارهای نوین آشنا شوند و توانایی استفاده از آنها را برای انتقال معارف اسلامی پیدا کنند. این مسئله مستلزم آموزشهای رسانهای و مهارتهای ارتباطی نوین در حوزههای علمیه است. همانطور که مقام معظم رهبری تأکید دارند: «حوزههای علمیه باید نقش خود را در فضای مجازی و رسانهها ایفا کنند.»
▫️۹. رسانهٔ ملّی:
نسل جوان، بهویژه در فضای مجازی و با دسترسی به اطلاعات گسترده، نیازمند درک عمیقتری از مزایای این مسیر معنوی و علمی است. متأسفانه، رسانهها نتوانستهاند تصویری جذاب و شفاف از زندگی طلبگی ارائه دهند و این نقص باعث ایجاد بیاعتمادی و سردرگمی در نسل جدید شده است.
عدم تولید فیلمهای تأثیرگذار و متناسب با رویکردهای حوزوی و فرهنگی، به تشدید این بحران دامن میزند. در این راستا، ضروری است تا با بهرهگیری از اصول فنی در رسانه، برنامههایی طراحی شود که نشاندهنده زوایای مثبت «زندگی طلبگی» باشد و بتواند نسلی آگاه و علاقمند به این حوزه تربیت کند. بدین ترتیب، ایجاد یک نظریه نو در عرصه تبلیغ میتواند به تقویت پیوندهای میان نسل جوان و حوزه علمیه منجر شود.
▫️۱۰. تبلیغات سوء علیه جایگاه اجتماعی روحانیت در نگاه عمومی:
امروزه با گسترش رسانههای نوین و تبلیغات گسترده علیه روحانیت و نهادهای دینی، جوانان تحت تأثیر دیدگاههایی قرار میگیرند که روحانیت را ناکارآمد و غیرمرتبط با مشکلات عصر جدید معرفی میکند. این تصویرسازی نادرست باعث شده است که بسیاری از جوانان بهجای ورود به حوزههای علمیه، به رشتههای دانشگاهی با جذابیتهای ظاهری بیشتر گرایش پیدا کنند. امام خامنهای (مدظلهالعالی) بارها بر اهمیت «بازسازی جایگاه روحانیت در جامعه» تأکید کرده و فرمودهاند که «روحانیون باید با عملکرد خود و با حضور مؤثر در میان مردم، اعتماد جامعه را بازگردانند.»
| لینکیادداشت |
سه یادداشت با موضوعِ «چرایی کاهش علاقه به تحصیل در حوزه علمیه» و با عناوینِ «سردی در آغوش علم»، «سنت و مدرنیته» و «روحانیت و رسانه»، نگارش یافتهاند و به حضور شما ارایه میشوند.
چنانچه تمایل دارید، مفصّل و مشروح این تأملات را مطالعه بفرمایید👇
https://rahamedia.net/?p=5552
🔻امتناع ابزارانگاری جنسی در ساحت آخرت؛ تأملی در ماهیت لذتهای بهشتی
🖊 سجاد انجمشعاع
ماهیت لذتهای بهشتی در آموزههای اسلامی از سنخ تجربههای متعالی است که در مقام فراتر از تصور محدود و جسمانی دنیوی قرار دارد. این لذات، همانگونه که در آیات قرآن و روایات نبوی به آنها اشاره شده، از قیود ماده، جسم، و تنازعهای دنیوی رهیده و در سطحی از کمال مطلق و رضایت الوهی تبلور مییابند. در این ساحت، مفاهیم مادی مانند شهوت، بهرهبرداری ابزاری، و نفسانیت جایگاهی ندارند، و انسان، به عنوان مخلوق مکرم، به اوج مقام قرب الهی و فطرت پاک خود بازمیگردد.
فراتری لذات بهشتی از لذات دنیوی: تطهیر از آلودگیهای نفس اماره
در آیه «لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزيدٌ» (ق: 35)، قرآن کریم به گستردگی و بیکرانگی نعمات بهشتی اشاره دارد؛ نعماتی که به خواستههای برآمده از نفوس طیبه و تطهیر شده از هرگونه آلودگی نفسانی پاسخ میدهد. این نعمات، برخلاف لذتهای دنیوی که تحت سلطه نفس اماره و شهوات گذرا و ناپایدار قرار دارند، از سنخ لذتهای روحانی و پایدار هستند که در آنها خودخواهی، استثمار و بهرهوری ابزاری مفهومی نخواهد داشت.
لذتهای بهشتی نه به مثابه ارضای میلهای زودگذر دنیوی، بلکه به عنوان انعکاسی از کمال معنوی و کرامت انسانی به منصه ظهور میرسند. در بهشت، لذات و پاداشها به معنای واقعی کلمه از سطح «قالبهای جسمانی» فراتر رفته و به صورت «ماهیات روحانی» نمود پیدا میکنند. این مسئله نشانگر زوال هرگونه نگاه ابزاری و انحطاطی به جنسیت و انسانیت است.
تساوی در لذات بهشتی: همترازی در کرامت انسانی و تبرّی از جنسیتمحوری
آیه «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» (توبه: 72) به روشنی به این اصل اشاره دارد که پاداش و لذت بهشتی برای مؤمنان و مؤمنات یکسان است. این تساوی در برخورداری از لذات نشاندهنده آن است که کرامت انسانی در بهشت به یک سطح والا میرسد و تفاوت جنسیتی در دریافت نعمتهای الهی هیچ جایگاهی ندارد. لذات جسمانی و روحانی در بهشت به عنوان عطایای الهی به هر دو جنس به یکسان تعلق میگیرد و مفهوم ابزارانگاری که در روابط دنیوی مشاهده میشود، به طور کامل منتفی است.
این مسئله که پاداشهای بهشتی از جنسیت فراتر رفته و با ماهیت انسانی سروکار دارند، نافی هرگونه نگاه مردمحورانه و جنسیتگرا در توصیف لذتها و نعمات بهشتی است. در بهشت، به تعبیر قرآن «وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» (بقره: 25)، ازواج بهشتی، نمادین از همراهانی پاک و منزهاند که هرگونه آلودگی نفسانی و مادی از آنها زدوده شده است. این تعبیر، بیش از آنکه به مفهوم جنسیت دلالت کند، به معنای پاکی و تعالی روحانی انسان در بهشت اشاره دارد.
امتناع ابزارانگاری و استثمار: کرامت مطلق الهی در روابط بهشتی در آموزههای اسلامی، نگاه ابزاری به انسان، به ویژه در روابط جنسی، همواره امری مذموم و قبیح تلقی شده است. این نگاه، به دلیل تجاوز به حریم کرامت انسانی، از جمله استقلال و اراده آزاد افراد، محکوم است. در دنیای مادی، این نوع از روابط، که متکی بر استثمار و بهرهبرداری از دیگری است، به دلیل انحطاط اخلاقی و غلبه نفس اماره بر انسان، رایج میگردد.
اما در بهشت، افراد به مقام کرامت مطلق و پاکی الهی نائل میشوند و روابط میان آنان، چه در سطح روحانی و چه در قالب لذتهای جسمانی، بر پایه رضایت کامل، محبت الهی و خلوص معنوی استوار است. در این ساحت قدسی، مفهوم «استثمار» و «بهرهبرداری» به کلی منتفی است و جای خود را به تکامل و هماهنگی مطلق انسانی با مشیت الهی میدهد.
نمادپردازیهای قرآنی در توصیف بهشت: تأویل فراتر از ظاهر بسیاری از توصیفات قرآن درباره بهشت، همچون «حورالعین» و «غلمان»، به نمادهایی از زیبایی و کمال معنوی اشاره دارند. در آیه «وَحُورٌ عِينٌ * كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ» (واقعه: 22-23)، حورالعین به عنوان جواهراتی پنهان توصیف شدهاند که این تعبیر بیش از آنکه جلوهای مادی داشته باشد، بیانگر پاکی و اصالت روحانی و معنوی است. به تعبیر عارفان و مفسران قرآن، این تعابیر نمادی از کمالات روحانی و معنویاند که در بهشت به انسان اعطا میشوند و نباید آنها را صرفاً به جلوههای جسمانی و مادی تقلیل داد.
تفاوت بنیادین لذتهای بهشتی با دنیوی: گسست از مفهوم شهوات و ابزارگرایی
لذتهای بهشتی، همانگونه که در آیه «فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ» (زخرف: 71) آمده است، در عین پاسخ به تمامی اشتیاقهای روحانی و جسمانی، بهطور کامل از شهوات و تمایلات جسمانی دنیوی جداست.
در آخرت، مفهوم رابطه میان انسانها، فراتر از چارچوبهای مادی و شهوانی دنیوی تعریف میشود و از همین رو، نگاه ابزاری به انسانها در آن ساحت به طور کلی بیمعناست.
صدایی درونی به زمزمههای خاموشی پناه میبرد. گویی حسی ناشناخته از دل تاریکی برمیخیزد، پردهای نازک از اندوه و سردرگمی بر ذهنم میکشد. چشمانم در جستجوی معنا، از میان سایههای بینهایت عبور میکند؛ امّا هر چه بیشتر میکاود، کمتر مییابد. قلبم در حصار خفقان، به دنبال روزنهای از نور میتپد.
زمان در حلقهای تکراری از روزها و شبها گرفتار شده، بیآنکه معنای حقیقی از آن بیرون تراود. من خود را غرق در لایهای نازک از بیخبری و دلتنگی میبینم. دیگر حتی آینهها هم چهرهام را نمیشناسند؛ تنها سایهای کمرنگ...
روحم گویی در جهانی دیگر گرفتار شده، در جایی میانِ «بودن» و «نبودن»، میان امید و ناامیدی. در جستجوی چیزی است که حتی نگارَش را نمیدانم، چیزی فراتر از زمان و مکان، فراتر از درک معمول. حسی مبهم، نجوایی از گذشتهای دور، از غیاب یاری که باید باشد و نیست. میدانم که چیزی را در این جهان ناپیدا و فراموششده، گمکردهام ؛ حضوری غریب و مقدس که قلبم به آن پیوند خورده، امّا از آن دور افتاده است.
گویی هراسان از چیزی میگریزم که نمیشناسم و در عین حال، به دنبال آنکه هرگز ندیده...
هر تپش، نجوایی است از فقدان؛ فقدانی که کلمات توان توصیفش را ندارند. این دلتنگی، این فرسودگی درونی، گویی به چیزی فراتر از من مربوط است، چیزی که در ساحت آگاهی، پنهان است...
#ساحت_انتظار
اللهم اجعلنا من المنتظرین لظهور امام زماننا...
✍ سجاد انجمشعاع
https://eitaa.com/RevaghFekr
سجاد انجمشعاع | رواقِفکر
میرباقری؛ تئوریسین جنگ یا مبتکر راهبردی مقاومت
🖋️سجاد انجمشعاع
وقتی به خط تخریبی اصلاحات علیه #آیت_الله_میرباقری نگاه میکنیم، مسأله فقط یک تقابل فکری یا اختلاف سیاسی نیست؛ بلکه این، نبرد عمیقتری است میان گفتمان عزتمحور مقاومت و گفتمان سرسپردگی به نظم جهانی لیبرال.
برخی، با همه شعارهایشان، خود در واقع مأموران تثبیت نظم سلطه هستند که هرگونه ندای استقلال و مقاومت را مزاحم منافع اربابانشان میدانند. توهین به میرباقری نه از سر جهل، بلکه تلاشی هوشمندانه برای خلع سلاح معنوی ملت است. و آنها میدانند که شکست گفتمان انقلابی مقاومت، تنها در میدان جنگ نیست؛ بلکه در تسخیر ذهنهاست.
این پروژه، بخشی از یک طراحی کلان در جغرافیای سیاسی جهان اسلام است؛ جریانی که با نئولیبرالیسم داخلی آمیخته شده، تلاش دارد تا جبهه مقاومت را از درون فرسوده کند. روزنامههایی چون #هممیهن، نماینده تفکری هستند که مفهوم "پیشرفت" را نه در تحقق آرمانهای بومی و مقاومتی، بلکه در هضم شدن در ساختارهای استعماری جهانی میبیند. و این همان خودفریبیای است که به قیمت فروپاشی هویت ملی و دینی تمام خواهد شد.
این جریانات، مأموران پروژه #استحاله_فرهنگی اند که میخواهند جامعه را به سوی پذیرش منطق سلطهگری جهانی سوق دهند.
حمله به شخصیتهای مقاوم، نه برای حذف یک فرد، بلکه برای تخریب بنیانهای فکری و عقیدتی مقاومتی است که سد راه منافع غربیها شده است.
این جماعت، با نقاب مدرنیته و شعارهای توخالی، در واقع حاملان گفتمانیاند که عمیقاً در خدمت جهانیسازیِ نابرابری و تسلیم فرهنگی است.
هدفشان نه فقط تخریب یک چهره، بلکه ایجاد گسست در روح مقاومت ملت است. آنان بهدنبال آناند که مقاومت را در اذهان عمومی بهعنوان عنصر خشونتطلب و جنگافروز معرفی کنند، در حالیکه خود بزرگترین مدافعان جنگ نرم سلطهگران غربیاند.
#اصلاحطلبان که گویی سرسپردگان شومِ سازش با دشمنان این خاکاند، در توهین به #آیت_الله_میرباقری و معماران مقاومت، درصدد تخریب سنگرهای عزت ملیاند. اما تاریخ به یاد خواهد داشت که این سستعنصران در برابر طوفان اراده ملت، جز خس و خاشاک نیستند.
#جنگ_روانی #استحاله_فرهنگی #سازش_نوین #حزب_الله #پروژه_نفوذ #لیبرالیسم_پنهان #مقاومت #نقاب_لیبرال
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
|نشریه عبرتها| |ایثار رضوی|
|بسیج ولایت| |عهد یاران|
|حوزهعلمیهامامصادق|
|دانشپژوهان| |نویسندگانحوزوی|
|دارالهدی| |آستانمقدسیزد|
|نویسندگان حوزوی کرمان|
|وقت سحر|
هدایت شده از رحا مدیا
#خوانش_اندیشه| اهمّ دغدغههای اندیشمندان، پژوهشگران و فعالان رسانهایِ حوزوی در هفتهای که گذشت؛
▪️«جهاد» برای رفع موانع صلح است|سیدمحمدمهدی میرباقری
📎 لینک یادداشت
▪️ترسِ ذلتآور و ترس عزتبخش|احمدحسین شریفی
📎 لینک یادداشت
▪️ کشتن نصف مردم جهان!|علی محمدی هوشیار
📎 لینک یادداشت
▪️ مخمصۀ جدید صهیونیست ها|میراحمدرضا حاجتی
📎 لینک یادداشت
▪️ از تمدن غرب فاصله بگیرید|سیدعبدالله هاشمی
📎 لینک یادداشت
▪️هویت انقلابیِ مرجعیت دینی نجف|داود مهدویزادگان
📎 لینک یادداشت
▪️یحیی|علی مهدیان
📎 لینک یادداشت
▪️آقاجان!|دانیال بصیر
📎 لینک یادداشت
▪️در نبرد روایتها تولید کننده باشیم|سیداحمد غفاری
📎 لینک یادداشت
▪️بغض کهنۀ چهل ساله|علی رشیدی
📎 لینک یادداشت
▪️تئوریسین جنگ یا مبتکر راهبردی مقاومت؟|سجاد انجمشعاع
📎 لینک یادداشت
🆔 @rahamedia
(1)
🔺مقاومت، سازش و رادیکالیسم؛ پژوهشی بر گفتمانهای راهبردی و غیرراهبردی انقلاب اسلامی
#پیشگفتار
🖋 محمدعرفان خانی
🖋 سجاد انجمشعاع
مقاومت و سازش بهمثابه دو مقوله بنیادین، همواره در بستر انقلاب اسلامی و تحولات ژئوپلیتیک آن نقش برجستهای ایفا کرده و محل تأمل اندیشمندان و رهبران بوده است. این پرسمان کلیدی، در چارچوب گفتمانهای سهگانهای تبلور یافته که هر یک با پیامدهای استراتژیک متفاوت، مسیر تحولات تاریخی و سیاسی انقلاب را ترسیم کردهاند.
این گفتمانها عبارتند از:
۱. گفتمان رادیکال و شتابزده
۲. گفتمان سازشطلب و صلحجو
۳. گفتمان عقلانی، ولایتمدار و مبتنی بر سیاست های نظام
بررسی انتقادی این جریانها به ما امکان میدهد که با واکاوی عمیقتر، دلایل برتری مقاومت و ایستادگی در برابر سازش را بهروشنی دریابیم و همزمان، پیامدهای منفی تفکر سازش و تندروی را نیز برملا کنیم.
💠 مشروح و مفصّلِ گفتار
|رحامدیا| |حوزهنیوز|
(2)
🔻۱.گفتمان رادیکال و شتابزده : فقدان بینش استراتژیک و فقر راهبردی
#گفتار_اوّل
#یادداشت_اوّل
گفتمان شتابزده، که معمولاً بر پایه قرائتهای سطحی و غیرعلمی از مفاهیم دینی و انقلابی بنا میشود، بهطرز آشکاری از استراتژیهای «کلاننگر» و «مدبرانه» فاصله میگیرد. این جریان، با تأکید غیرعقلانی بر ضرورت «سرعت و فوریت» در تصمیمگیریها، اصول بنیادین حکمرانی و دیپلماسی را قربانی مصلحتهای آنی میکند. تاریخ بارها نشان داده که چنین جریاناتی با نادیده گرفتن سازوکارهای علمی و دیپلماتیک، به جای تمرکز بر شالودههای فکری و کلاننگری در صحنه بینالمللی، درگیر در سیاستهای هیجانی و غیرمؤثر شدهاند.
تأکید این جریان بر اقدامهای سریع و افراطی، در شرایطی که نظام بینالملل بر مبنای بازیهای استراتژیک، تعادل قوا و دیپلماسی چندجانبه عمل میکند، کشور را به مسیری مخاطرهآمیز سوق میدهد. این رفتارهای ناپخته و بدون پشتوانه، نهتنها به تقویت موقعیت داخلی و خارجی کمک نمیکند، بلکه به افزایش انزوای بینالمللی و تقلیل اعتبار در عرصههای جهانی منجر میشود. این جریان با تحلیلهای غیرعلمی و تندروانه، از پیچیدگیهای دیپلماسی بینالمللی غافل شده و بهجای بهرهگیری از استراتژیهای هوشمندانه، به اتخاذ تصمیمات «آنی و زودگذر» میپردازد.
نمونه دیگر این تفکر را میتوان در رفتارهای نابخردانهٔ برخی مشاهده کرد که با توسل به خشونتهای کلامی و فیزیکی، بهجای تقویت وحدت ملی و همبستگی سیاسی، باعث تفرقه و ایجاد تنشهای داخلی میشوند و هنوز که هنوزه تفرقه انتخابی را داغ میکنند!
•https://rahamedia.net/?p=5762
•https://hawzahnews.com/xd9bJ