eitaa logo
ریحــانہ شــ🌙ــو
1هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
87 فایل
یا رزاق؛ پارت جدید هر روز 😍 🆔 @Niai73 قسمت اول #درآسمانم_برایت_جایی_نیست...👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950" rel="nofollow" target="_blank">https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 قسمت اول #بازگشت_گیسو 👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/897 قسمت اول #ریحانه_شو👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 🍬 مداومت بر ذکر 🍬 🥀 الإمام الصادق عليه السلام: کانَ أبي عليه السلام کثيرَ الذِّکرِ، لَقَد کنتُ أمشي مَعَهُ و إِنَّهُ لَيَذکرُ اللّهَ، و آکلُ مَعَهُ الطَّعامَ و إِنَّهُ لَيَذکرُ اللّهَ، 🥀 و لَقَد کانَ يُحَدِّثُ القَومَ و ما يَشغَلُهُ ذلِک عَن ذِکرِ اللّهِ، و کنتُ أرى لِسانَهُ لازِقا بِحَنَکهِ يَقولُ: لا إلهَ إلَا اللّهُ. 🌼 عليه السلام: پدرم [امام باقر] عليه السلام بسيار ذکر مى‏‌گفت. با او راه مى‏‌رفتم و او ذکر خدا مى‏‌گفت. با او غذا مى‏‌خوردم و او ذکر خدا مى‏‌گفت. 🌼 با مردم سخن مى‏‌گفت؛ ولى اين کار، او را از ذکر خدا باز نمى‌‏داشت. من مى‏‌ديدم که زبانش به کام او چسبيده است و «لا إله إلّا اللّه» مى‏‌گويد. 📚 بحار الأنوار ، ج 46 ، ص 297. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💟🌿💟 👑پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل ، آرامش را به تصویر بکشد. نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند. آن تابلو ها ، تصاویری بودند از خورشید به هنگام غروب ، رودهای آرام ، کودکانی که در چمن می دویدند ، رنگین کمان در آسمان ، پرندهو قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ.پادشاه تمام تابلو ها را بررسی کرد ، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد. ... اولی ، تصویر دریاچه ی آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود. در جای جایش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید، و اگر دقیق نگاه می کردند، در گوشه ی چپ دریاچه، خانه ی کوچکی قرار داشت، پنجره اش باز بود، دود از دودکش آن بر می خواست، که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است. تصویر دوم هم کوهها را نمایش می داد. اما کوهها ناهموار بود ، قله ها تیز و دندانه ای بود. آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه ای تاریک بود، و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل آسا بودند. این تابلو با تابلو های دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند، هیچ هماهنگی نداشت.اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد، در بریدگی صخره ای شوم، جوجه پرنده ای را می دید.آنجا، در میان غرش وحشیانه ی طوفان ، جوجه گنجشکی ، آرام نشسته بود. پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده ی جایزه ی بهترین تصویر آرامش، تابلو دوم است. بعد توضیح داد : 👌آرامش چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا ، بی مشکل و بدون کار سخت یافت شود ، بلکه معنای حقیقی آرامش این است که هنگامیکه شرایط سختی بر ما می گذرد آرامش در قلب ما حفظ شود. ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨حدیث قدسی: ای محمد! اگر تو نبودی، هستی را نمی‌آفریدم... بحار، 15:27 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈
📌چه‌کار کنیم که همۀ زندگی‌مان لذت‌بخش شود؟ ⚡️یک گل‌فروش هر روز بارها دسته‌گل درست می‌کند، اما اگر یک‌روز بخواهد برای معشوق خودش دسته‌گلی درست کند، حتماً این‌کار را با انگیزه و نشاط خاصی انجام می‌دهد و بیشتر از همیشه از این کارش لذت می‌برد! 🔻اگر معشوق کسی به او بگوید «یک لیوان آب به من بده!» او از انجام همین کار ساده چه حس خوبی پیدا می‌کند! مهم این است که تو برای چه کسی و در محضر چه کسی این کار را انجام می‌دهی؟ حالا تصور کن که در محضر بزرگترین معشوق عالم هستی! ⚡️ما که هنوز عاشق خدا نشده‌ایم چه؟ یک مدت از سرِ «احترام خدا» کارهایت را به‌خاطر خدا انجام بده؛ کم‌کم عاشقش می‌شوی! وقتی عاشق خدا شدی، یک زندگیِ عالی خواهی داشت که از هر لحظه‌اش لذت‌ها می‌بری! 🔻منتظر نباش یک شیرینی خاصی در زندگی‌ات پیدا شود تا لذت ببری؛ کاری کن از همین زندگیِ عادی‌ات خیلی نشاط پیدا کنی! هر کار ساده‌ای را هم «به‌خاطر خدا» انجام بده تا از آن لذت ببری! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈
🌾تقوا 🌾ﻓﯿﻠﻢ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ، ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺨﺶ ﮐﻨﻨﺪ؟ ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ و با همسرم ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻡ؟ ﺍﮔﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺑﻘﯿﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺍﺯ ﺗﻘﻮﺍﺳﺖ👌 🌺یعنی ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻋﻤﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﺕ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺑِﺮَﻭﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ، ﺩﻭﺭﯼ ﺑﺰﻧﯽ ﻭ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﯼ🌺 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
سوره نساء (آیه۸۲) آیا درباره نمی‌اندیشند؟ اگر از سوی غیر خدا بود، فراوانی در آن مییافتند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
سوره آل عمران (آیه ۱۶۰) اگر شما را یاری كند، هیچ كس بر شما نخواهد شد! و اگر دست از یاری شما بردارد، كیست كه بعد از او، شما را یاری كند؟! و مؤمنان، تنها بر باید توكل كنند! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌿آیه172سوره بقره: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ اى افراد با ايمان از نعمتهاى پاكيزه اى كه به شما روزى داده ايم بخوريد و شكر خدا را بجا آوريد اگر او را پرستش مى كنيد. ✨🕊🌿✨🕊🌿✨🕊🌿 🍁̶̶م̶̶ـ̶̶ـ̶̶̶̶ت̶̶ـ̶̶ـ̶̶̶̶ق̶̶ـ̶̶ـ̶̶̶̶ی̶̶ـ̶̶ـ̶̶ان🍁 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌹خلاصه تفسیرنمونه: ✨طيبات و خبائث⚡️ ⭕️از آنجا كه قرآن در مورد انحرافات ريشه دار از روش تاءكيد و تكرار در لباسهاى مختلف استفاده مى كند، در اين آيات بار ديگر به مساءله تحريم بى دليل پاره اى از غذاهاى حلال و سالم در عصر جاهليت به وسيله مشركان باز مى گردد، 💢منتهى روى سخن را در اينجا به مؤ منان مى كند در حالى كه در آيات گذشته روى سخن به همه مردم بود. 💠مى فرمايد: (اى افراد با ايمان از نعمتهاى پاكيزه كه به شما روزى داده ايم بخوريد) (يا ايها الذين آمنوا كلوا من طيبات ما رزقناكم ) (و شكر خدا را بجا آوريد اگر او را مى پرستيد) (و اشكروا لله ان كنتم اياه تعبدون ) اين نعمتهاى پاك و حلال كه ممنوعيتى ندارد و موافق طبع و فطرت سالم انسانى است براى شما آفريده شده است چرا از آن استفاده نكنيد⁉️ اينها به شما نيروئى ميبخشد تا بتوانيد وظائف خود را انجام دهيد بعلاوه شما را به ياد شكر پروردگار و پرستش او مى اندازد.✅ 🌀مقايسه اين آيه با آيه يا ايها الناس كلوا مما فى الارض (آيه 168 همين سوره ) و ملاحظه تفاوتهاى اين دو با هم ، دو نكته لطيف را به ما مى فهماند: 🔍در اينجا مى گويد من طيبات ما رزقناكم (از غذاهاى پاكى كه به شما روزى داديم ...) در حالى كه در آنجا مى گفت : مما فى الارض (از آنچه در زمين است ) اين تفاوت گويا اشاره به اين است كه نعمتهاى پاكيزه در اصل براى افراد با ايمان آفريده شده است ، و افراد بي ايمان به بركت آنها روزى مى خورند، همانند آبى💦 كه باغبان براى گلها 🌸🌼در جويها جارى مى سازد ولى خارها و علف هرزه ها نيز از آن بهره مى گيرند🌾❕ ديگر اينكه به مردم عادى مى گويد بخوريد و پيروى گامهاى شيطان نكنيد❌، ولى به مؤ منان در آيه مورد بحث مى گويد: بخوريد و شكر خدا را بجا آريد✅ يعنى تنها به عدم سوء استفاده از اين نعمتها قناعت نمى كند،👈 بلكه حسن استفاده را نيز شرط مى شمرد. در حقيقت از مردم عادى تنها انتظار ميرود كه گناه نكنند ☝️ولى از افراد با ايمان انتظار دارد كه اين نعمتها را در بهترين راه مصرف كنند.👌 🔰ضمنا ممكن است تكرار سفارش در مورد استفاده از غذاهاى پاك كه در آيات متعدد عنوان شده براى بعضى سو الانگيز باشد اما اگر كمى به تاريخ زمان جاهليت و آداب و رسوم خرافى آنها توجه كنيم و بدانيم كه آنها چگونه بدون دليل نعمتهاى حلال را بر خود ممنوع مى ساختند و اين عادت به طورى در آنها نفوذ كرده بود كه همچون وحى آسمانى تلقى مى شد و گاه آن را صريحا به خدا نسبت مى دادند،⚠️❗️ نكته اين تاءكيد روشن مى شود، 🔆 قرآن مى خواهد اين افكار خرافى را از اين طريق به كلى از مغز آنها بيرون كند. 👈بعلاوه تكيه روى عنوان (طيب ) همگان را متوجه اين دستور اسلامى مى كند كه از غذاهاى ناپاك 🐖، از گوشتهائى همچون گوشت مردار و درندگان و حشرات 🐝🕷🐜، و از مسكرات كه به شدت در ميان مردم آن زمان رواج داشت بپرهيزند❌.⛔️ 🔍در جلد ششم تفسير نمونه صفحه 149 به بعد در زمينه استفاده مؤ منان از روزيهاى پاك و زينتهاى معقول ( ذيل آيه 32 اعراف ) بحث مشروحى داريم ✅ 🍁̶̶م̶̶ـ̶̶ـ̶̶̶̶ت̶̶ـ̶̶ـ̶̶̶̶ق̶̶ـ̶̶ـ̶̶̶̶ی̶̶ـ̶̶ـ̶̶ان🍁 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘امام باقر(ع): افزایش نعمت از جانب خدا قطع نمی‌شود، مگر آنکه شکر نعمت از جانب بنده قطع شود... 📗بحارالانوار ۷۱:۵۶ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ریحــانہ شــ🌙ــو
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان #در_آسمانم_برایت_جایی_نیست... #قسمت_291 اخماشو در هم کشید. _اونم بعدا
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان ... _ما میریم پشمک بخریم و بیایم. تا اون موقع شما هم آماده بشین بریم. مگه نه دخترم؟ سرش رو تکون داد.. خوب بود که حد اقل به این شیوه دست از بازی برداشته بود! سرمو به شونه ی خاتون تکیه دادم و چشمم رو بستم. پاهام از درد در حال انفجار بود. از گوشه ی چشم نگاهی به تسبیح سبز رنگ توی دست خاتون انداختم. تمام تنم خشک شد.. زمان به سرعت به عقب برگشت.. دقیقا به شبی که با همین تسبیح تو همین جا از خاتون خواسته بودم برام استخاره بگیره! تو جام صاف نشستم و آب دهنم رو قورت دادم. گذشته چه بیرحمانه روحم رو میمکید و به اون روز کذایی میبرد.. چشمم رو به تاب های پرنده ی رو به روم دوختم. تصویر دختر و پسری پیش روم جون گرفت. " _چرا گوشیت خاموش بود؟ _این رفتارتون توی جمع اصال درست نبود جنابِ تهرانی! _پرسیدم گوشیت چرا خاموش بود؟ _چون باطریش تموم شده بود!" سرمو به شدت تکون دادم. نمیرفت.. تصویر اون شب هیچ جور از مغزم بیرون نمیرفت.. انگار تمام لحظات اون شب دست به دست هم داده بودن تا امشب.. تو همین لحظه.. تو همین نقطه جونم رو بگیرن و منو برای همیشه تو گذشتم خاک کنن! از جام بلند شدم . دستم رو دور بازوم پیچیدم تا باد گرم تابستونی وجود یخ بستمو خشک نکنه! سرمو با دست فشار دادم. فشار خونم در حدی باال رفته بود که قادر به باز کردن چشمهام هم نبودم. جسد خاک شده ی خاطرات سر از خاک بیرون آورده بود و با تمام قواش به منه زمین خورده قدرت نمایی میکرد. دستی بازوم رو فشرد. سرمو بلند کردم. _خوبی؟؟ به بهارِ خوابیده تو بغلش و پشمک نیمه خورده ی تو دست سام زل زدم. _حالم خوب نیست سام.. بریم از اینجا! چه برقی داشت نگاهش.. چقدر با معنی سرش رو تکون داد.. نفس عمیقش گویای خیلی چیزها بود. چه کسی بیشتر و بهتر از اون منو میشناخت؟ این مرد حرکت تک تک سلول های بدنم رو از بر بود! تو ماشین هیچ صدایی از کسی خارج نمیشد. انگار همه میدونستن امشب من به کجاها رفتم و از چه نبردی برگشتم! خستگی روحم رو حتی فضای بی جون ماشین حس میکرد و با سکوتش به تن خستم احترام میذاشت. به محض رسیدن به اتاق پناه بردم. سرمو تو دستام گرفتم. دونه های ریز و درشت اشک مهمون همیشگی اتاقم، باز هم با شکوه هر چه بیشتر روی صورتم خودنمایی کردن. سام داخل شد. بهار رو روی تخت گذاشت. کنارم نشست. با هر نفس عمیقی که میکشید راه نفس من کمی بیشتر بسته میشد.. چه میکردم با این زندگی؟ این عذاب کی قرار بود تموم شه! _فکر خوبی نبود! برگشتم و از پشت پرده اشکم نگاهش کردم. لبخندغمگینی زد که خستگی تمام این دو سال و خرده ای زندگیِ ناقصش با من توش پیدا بود! _همیشه دوتایی میرفتیم شهربازی.. خیلی وقتا حتی بهت نمیگفتم! باز هم یه نفس عمیق و پر از درد! _گفتم شاید وقتش بشه با خودت بریم! منظورش رو فهمیدم.. میدونستم میدونست که با رفتن به اون مکان چیزای زیادی به ذهنم هجوم میاره.. مثل یه سلحشور واقعی.. هیچ وقت نمیخواست از واقعیات زندگی فرار کنم! دستم رو روی دستش گذاشتم.. حس میکردم انگشتاش منبسط و سفت ان. چقدر تفکیک ظاهر و باطن احساسش سخت بود! _شب خیلی خوبی بود... منون بابت همه چی. بهار خیلی خوشحال بود! نگاه معناداری بهم کرد. دستش رو زیر چونم برد. _فقط بهار؟ سرمو پایین انداختم. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نویسنده: ناشناس ڪپے با ذڪر نام نویسنده بلامانع است🌹 @Reyhaneh_show
پارت جدیدمونه😍☝️☝️ ... 😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍 پرش بھ قسمت اول رمان👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 🌺 @Reyhaneh_show 🍃🌺