هدایت شده از گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
☫﷽☫
#تحریر_حم
معادلهای چندمجهولی یا شامورتیبازی؟!
#واقفین محترمی (امینیها)، 120 هکتار زمین زراعی به ضمیمه دامداری 1000 رأسی خود را #وقف کردهاند تا امروز به #عروس_رئیس_سازمان #اوقاف اجاره داده شود با #نرخ_کارشناسی شده روزی #یک_لیتر_شیر!
از توضیحات دستوپا شکسته همپوشانیهای رسانهای #اوقاف_قزوین و حامیان ذیربط (باندبازیهای جناحی و رسانهای آنها) با حضور در علفزارهای ۱/۲۰۰/۰۰۰ مترمربعی جنب دامداری ۱۰۰۰ رأسی غیرقابل مشاهده، معلوم میشود که تا اینجای قصه پر غصه #اوقاف_قزوین، ما با سه تا قرارداد طرفیم:
۱) قراردادی دستنویس در سال ۱۳۹۵ که طرف اول آن، #سیدمحسن_خاموشی (#آقازاده رئیس #سازمان_تبلیغات اسلامی) بوده است و در ذیل آن هیچ اسمی هم از اوقاف نیامده است. (زیرا موقوفهای بوده که هیچ ربطی به اوقاف نداشته است!!!) به مبلغ یک میلیارد تومان #خریده و حقالسهم اوقاف را هم پرداخت کرده است. (یک میلیارد سال ۹۵ چند دلار میشه؟) کو قرارداد سهم اوقاف؟ ضمناً #آقا_زاده بودن خریدار هم مکتوم بوده است!
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1246
۲) قراردادی تایپی در سال ۱۳۹۷ که طرف دوم آن بعنوان #مستأجر، #موناسادات_چایچیان (#عروس_رئیس) بوده و لابد به اوقاف ربطی داشته که #محمدرضا_رحمانی (رئیس #اوقاف_تاکستان) آنرا امضاء کرده است برای #اجاره ماهیانهای کمتر از ۹۰۰ هزار تومان! (= سهم اوقاف از موقوفه عظیم مذکور طبق #نرخ_کارشناسی #قانونی روزی حدوداً یک بطری یکلیتری شیر بوده! که اصلاً #ثمن_بخس در حد صفر حساب نمیشود!)
https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/493
۳) قراردادی (محضری) مبنی بر انتقال موضوع قرارداد در سال ۱۳۹۹ از #پسر_رئیس به #عروس_رئیس!
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1247
#اشتری_ماهینی، قرارداد دوم را افشاگری کرده است ولیکن #لوطی_خورها آنرا نادیده گرفته و حتی انکار میکنند و بجای آن، اصرار دارند، قرارداد اول و سوم را به رخ بکشند!
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1248
آنها برای باورپذیری بیشتر #شعبده_بازی و مللقزنیهای خود، #قوه_قضائیه را متهم به #تبانی با افشاگر #سیسمونی_گیت میکنند که بابت آن، وی محکوم به ۱۸ ماه حبس شد.
ناگفته نماند متراژ موقوفه 120 هکتار بوده و #پسر_رئیس و #عروس_رئیس در هر سه قرارداد هم #خریدار هستند و هم #مستأجر (خریدار از #محسن_صفویه و مستأجر #اوقاف_قزوین)
اصلاً گیریم که این آقازاده، در سالهای قبل از میلاد حضرت مسیح، جزایر قناری را هم به نرخ روز خریده بوده، چه ربطی دارد به «قرارداد اجاره موناچایچیان با اوقاف تاکستان» در سال ۱۳۹۷؟!
و وقتی که موناخانم در سال ۱۳۹۷ موقوفه مذکور را به تصاحب خود در آورده است، چه ضرورتی داشت که در سال ۱۳۹۹ مجدداً قرارداد انتقالی از شوهرش بگیرد؟! انتقالی عرصه بوده یا اعیان موقوفه؟ کدامیک؟!
اگر اعیان آن بوده که ربطی به اوقاف تاکستان نداشته و اگر عرصه بوده که با امضای اوقاف تاکستان در سال ۱۳۹۷، انجام پذیرفته بود و لذا نیازی به دوبارهکاری قضیه در سال ۱۳۹۹ نداشته است. از همه اینها گذشته، موقوفه مذکور بالاخره اجاره شده یا خریداری شده؟! بنظر میرسد که معامله سادهای بوده اما امضای اوقاف تاکستان و تاریخهای پس و پیش آن، آنرا پیچیده کرده است!
و اساساً چه اهمیتی دارد که وی عروس رئیس #سازمان_تبلیغات بوده یا رئیس #سازمان_اوقاف و...؟!
ضمناً پرداخت اجاره_اوقاف (همان #یک_لیتر_شیر) که از سال ۹۵ لغایت ۹۹ بر عهده محسنخان بوده، پرداخت همان اجارهبهاء (بدون هیچگونه تأثیرپذیری از تورم و گرانیهای افسارگسیخته اینهمه سال) قبلی از ۱۴۰۰ لغایت ۱۴۰۳ بر عهده موناخانم بوده است، فقط یک گپ ۵ روزه این وسط مانده که آنهم در مقابل عظمت موقوفه، هیچ اندر پوچ است!
و چرا همه قراردادهای معطوف به موقوفه مذکور (از سالهای ۱۳۷۰ که صفوی وارد معرکه شده تا ۹۵ که آقازاده وارد میدان شده و تا ۱۴۰۳ که پایان قرارداد انتفاع عروسخانم است) را بصورت شفاف، در فضای مجازی به اشتراک نمیگذارید؟! آیا از شفافسازی قضیه نگرانی دارید؟! بابت چی؟! اگر شما تخلفی مرتکب نشدهاید، چرا واهمه دارید؟! و چرا از اسم بردن از او وحشت دارید؟!
در هر حال، فارغ از این فرعیات ماجرا، اصل قضیه، بوی #ویژه_خواری میدهد و این #تحرکات_مذبوحانه هم ره به جایی نمیبرند.
البته در هر حال، لزومی ندارد که رئیس سازمانَین تبلیغات و اوقاف را به #رانت_خواری متهم کنیم که فرضا نقشی داشته یا سفارشی کرده ولیکن بنا را بر این بگذاریم؛ خود وی هم #صبح_جمعه شنیده است که در زیرمجموعههای وی چه گذشته است! اما #مماشات_مطلق #مهدی_خاموشی در رسیدگی به تخلفات گماشتگان خود در قزوین (در قضیه #امامزاده_علاءالدین) کاملاً محرز است که خیلی معنیدار است و میتواند متأثر از ویژهخواری مذکور باشد.
✍ سیدمحمدحسینی
💠 کانالهای اطلاعرسانی حم:
🆔 @SayyedAlaaddin
💠
🆔 @GonbadeFirozeh
💠
🆔 @chelcheraaqHM
هدایت شده از گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
☫﷽☫
✍️ #تحریر_حم
#ثمن_بخس
توضیحاتی پیرامون پیام 👇
🆔 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1384
در خبرها آمد که؛
🆔 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/553
💠
🆔 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/495
عرصه موقوفه امینیها (شامل دامداری 1000 رأسی و مزارع 120 هکتاری و... در استان قزوین) طی فرایندی پنجساله (از 1395 لغایت 1400) طبق ارزیابی نرخ کارشناسی برای سالهای 1400 لغایت 1403 و طی قراردادهائی دست به دست نهایتا به مبلغ 900/000 تومان اجاره داده شده است و در این میان پای #عروس_رئیس و #پسر_رئیس سازمانهای تبلیغات اسلامی و اوقاف و امور خیریه به میان آمد که نشان میدهد مدعیان #اصول_گرائی در رقابت با مدعیان #اصلاح_طلبی برای #غارتگری_مملکت و #تحمیق_ملت، کماکان پیشتازتر تشریف دارند!
برای تشویش اذهان عمومی و انحراف افکار عمومی از توجه به #رسوائی مذکور، قبل از آنکه رئیس #اوقاف_تاکستان (#محمدرضا_رحمانی؛ امضاءکننده قضیه #مونا_گیت) کلمهای توضیح بدهد، مدیرکل اوقاف قزوین؛ #مصطفی_مجیدی و بوقهای تبلیغاتی باند ذیربط وی خیلی دستپاچه وارد میدان شده و توجیهات مستوفای عجیبی را به نمایش در آوردند!
(ناگفته نماند خاندان خاموشیها مشهدی هستند و اگر قالیباف مشهدی هم اجازه #تحقیق_و_تفحص از اوقاف را بدهد که سالهاست خاک میخورد، احتمالا آشکار خواهد گشت که چه رسوائیهای عظیمی در این سازمان برپا بوده و هست و...!)
مصطفی مجیدی (معمم به کسوت روحانیت!!) افشاگر قرارداد مذکور را دعوت به مذاکرهای نمود که به زعم خود در طی آن ثابت خواهد کرد که حق چیست و ناحق کیست! این فرد همان کسی است که حاضر نشد حتی 5 دقیقه برای 5 سال ظلمی که از طرف اوقاف قزوین بر #سادات روستای #امامزاده_علاءالدین رفته (علیرغم شکست #اوقاف_بوئین در #دادگاه_آوج) وقت مذاکره بدهد!
یکی از #قلم_بمزدها اخیرا (بدون هیچگونه مدرکی) ادعا کرده که موقوفه مذکور در سال قبل از طرف #آقازاده اوقاف با وکالت از طرف همسرش (#موناسادات_چایچیان) به مشتری دیگری فروخته است! ولیکن با توجه به اینکه #تولیت_موقوفه کماکان در اختیار #اوقاف_قزوین است، بنده (که اتفاقا نه تنها همانند خاموشیها هم #روحانی هستم و هم #سید و مرحوم ابوی هم روحانی بود بلکه #بومی این استان هم هستم و شناسنامه بنده هم اتفاقا صادره #تاکستان_قزوین است. مضافا که #بسیجی_جانباز هم هستم و در #دفاع_از_ولایت هم بر خلاف #خاموشی_ها مکرراً متحمل انواع خسارتهای مادی و معنوی شدهام!) اعلام آمادگی میکنم:
بنده حاضرم بجای روزی #یک_بطری_شیر موقوفه مذکور را با روزی 10 بشکه 300 لیتری اجاره نمایم و بجای ماهیانه یک گالن 30 لیتری، آنرا با ماهی 10 تانکر 3/000 لیتری اجارهبهاء پرداخت بکنم. بشرطی که با همان #نرخ_کارشناسی که به پسر رئیس یا عروس رئیس حساب و منظور شده، به بنده واگذار گردد که در این صورت در طی همان سه سال (علیرغم پرداخت چنین اجارهبهائی)، سرمایه بنده به 100 برابر افزایش خواهد یافت.
مضافاً که حاضرم 50% درآمد مذکور را به مقام معظم رهبری هبه نموده و 49% آنرا از طریق سازمان موقوفات آستان قدس رضوی به 20 بنیاد خیریهای تقدیم کنم که در وقفنامه اختراعات خود تعریف کردهام و فقط 1% آنرا برای امور خود استفاده نمایم.
ثمن بخس؛ شاخ و دم ندارد!
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
1402/04/12
💠 کانالهای اطلاعرسانی #حم:
🆔 @SayyedAlaaddin
💠
🆔 @GonbadeFirozeh
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
یاد ایامی
(بخش ۱)
اولین سالگرد پیروزی #انقلاب_اسلامی ایران (۱۳۵۸/۱۱/۲۲) من وارد اولین روز از ۱۸ سالگی خودم شده بودم (متولد ۲۱ بهمن ۱۳۴۱ هستم) که #امام_خمینی طی پیام تبریک خود فرمودند؛ «ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم» + «باید همه بپا خیزیم و #اسرائیل را نابود کنیم»!!
این سخن #امام (#صدور_انقلاب + #نابودی_اسرائیل) از دو جهت برای من مهم بود:
۱) رؤیای «شهادت در حوالی #قدس» شریف (قبل از #پیروزی_انقلاب، خواب دیده بودم که در نبرد آزادسازی #بیت_المقدس، کشته میشوم)
۲) شعار اصلی من در تظاهرات ۲۲بهمن۱۳۵۷ لغایت ۲۲بهمن۱۳۵۸ تأکید بر این بود؛ «بعد از #شاه نوبت آمریکاست»!
در آنمقطع، معمولاً هر روز آ.سیدمرتضی را میدیدم (در مجیدیه هممحل بودیم) و یادمه که اولین موضوع صحبت ما راجع به همین مطالبه امام خمینی بود و اینکه ما (دو نوجوان ۱۷ ساله) چه میتوانیم بکنیم؟!
پسرعمو گفت: من شنیدهام داره نیرویی تشکیل میشه بنام #سپاه_پاسداران و من به آن نیرو خواهم پیوست!
اتفاقاً خبر تشکیل #سپاه (از ۱۳۵۸/۲/۲) کاملاً درست بود و سیدمرتضی هم به آن پیوست و تا زمان بازنشستگی خود هم در آن نیرو خدمت کرد.
ولیکن نگاه من برای صدور انقلاب، نظامیگری نبود و بیشتر به راهکارهای #فرهنگی و #هنری و رسانهای میاندیشیدم. (چنان که یکی دو سال هم بصورت غیررسمی به #خبرنگاری پرداختم! برای تمرین، معمولاً دوربین عکاسی خود را همراه داشتم و مشغول گزارشنویسی از اوضاع پیرامونی خود بودم که گزارشی از روستای #امامزاده_علاءالدین (زادگاهم از توابع شهرستان #آوج قزوین) در شماره ۵۹ مجله هفتگی #سروش در سال ۵۹ نمونهای از آن اهتمام بود.)
البته برداشت من از صرفاً «نظامیگری تلقی کردن سپاه»، ناقص و اشتباه بود وگرنه آمادگی کارهای فرهنگی بنده در ضریب با ظرفیتهای سپاه، قطعاً اوضاع متفاوتی را رقم میزد. اگرچه بعداً در قالب همکاریهای مقطعی (بعنوان #مربی یا #نویسنده برای نهاد نمایندگی ولیفقیه در #سپاه_تهران و یا عضویت در شورای راهبردی فرهنگی/سیاسی سپاه تهران)، داشتم ولیکن هرگز به آن نمیرسید که از ابتدای امر بصورت سازمانی به #خدمت_سپاه در میآمدم تا «زمان و هزینه» خود را بیهوده مصروف فعالیتهای انفرادی و پراکنده نکنم.
«صدور انقلاب اسلامی به تمام جهان»، مطلبی نبود که امام خمینی، ناگهان مطرح کرده باشند. بلکه از همان لحظه سقوط #شاهنشاهی، این مطلب در ذهن #انقلابیون، امر جا افتادهای بود و سخن امام صرفاً به مثابه به رسمیت شناختن و بازتاب آن تفکر #انقلابی بود.
چنانکه اشاره کردم، شعارهای ما بعد از فرار شاه (۱۳۵۷/۱۰/۲۶)، عبارت بودند از؛ «بعد از شاه، نوبت آمریکاست»، «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر ارتجاع» و «سرنگونباد حکام مرتجع عرب»!
چنانکه دیدن یک #فیلم_سینمایی، برای من نقطه عطف مهمی در این قضیه شد! من قبل از #انقلاب حتی یکبار هم پای در هیچ سینمایی نگذاشته بودم (در #نظام_ارزشی خانوادهام، #تلویزیون و #سینما حرام بود) بعد از انقلاب، داشتم از خبرنگاری اولین #نماز_جمعه تهران به امامت آیةالله #طالقانی (۱۳۵۸/۵/۵) برمیگشتم به منزلمان (که در محله جی - جنوبغربی #تهران - بود) دیدم در سینمای جنوبغربی #میدان_انقلاب، فیلم #آزادی_فلسطین به نمایش گذاشته شده که برایم جلب توجه کرد و لذا برای اولینبار قدم به سینما گذاشتم و با دیدن آن فیلم (اسم اصلی آن، ۲۱ ساعت در مونیخ و در موضوع گروگانگیری ورزشکاران #اسرائیلی در المپیک #آلمان بود تا بدینوسیله توجه رسانههای دنیا به مسئله #فلسطین_اشغالی جلب شود) و از همانجا مصمم شدم که سینما را پایگاه صدور انقلاب اسلامی بپندارم. نفس نمایش فیلمی با موضوع آزادی فلسطین، خود گویای گرایش عمومی جامعه به نبردهای فراسرزمینی #نسل_انقلابی #ملت_ایران هم بود.
بعد از خروج از سینما برگشتم به کتابفروشیهای ضلع جنوبی #دانشگاه تهران و تمام پول خودم (اندوخته حقوقم از #کارگری در #بازار تهران) را صرف خرید کتابهایی نمودم که مرا با صنعت و هنر سینما آشنا میکرد!
بنابراین، اولین گام من برای ورود به امر صدور انقلاب اسلامی، مطالعه سینما بود و گام دوم من، نوشتن فیلمنامه سینمایی از قصهای بنام «نبرد تا آزادی» از استاد #محمود_حکیمی بود و سومین گام من، تأسیس #مرکز_سینمایی_فجر!
تأسیس و تشکیل و سپس انحلال «مرکز سینمایی فجر» (۶۰-۱۳۵۹)، ماجرای مفصل و مستقلی دارد که بعداً به آن خواهم پرداخت. ولیکن با آغاز #جنگ_تحمیلی، تدریجاً خود را آماده شرکت در #دفاع_مقدس نمودم و در ماه پایانی ۱۳۵۹ اسمم را در #سربازی نوشته و ماه آغازین ۱۳۶۰ عازم مناطق جنگی شدم.
یکی از علل ورودم به «کشتیرانی ج.ا.ا.» هم آشنایی با جهانی بود که انقلاب باید به آنها صادر میشد!
...ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۳۱ فروردین۱۴۰۳ (۰۳/۰۲/۰۱)!
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه چلچراغ معارف و احکام
🙏