🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 6⃣1⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨ 🔻 #خوردن، #مسئولیت_داره.🔻 👌👌 یکی از دستورات قرآن، که بدون استثناء، همه
❣﷽❣
7⃣1⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨
⭕️ #مثل_زنبور_عسل
قرآن میگه:
📖 وَ أَوْحَی رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا و َمِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یَعْرِشُونَ (نحل/۶۸) ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا یَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاءٌ لِّلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (نحل/۶۹)
👈 پروردگار تو به زنبور عسل، الهام نمود که: «از کوهها و درختان و داربستهایی که مردم میسازند، خانههایی برگزین!
👈 سپس از تمام ثمرات و شیره گلها بخور، و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، به راحتی بپیما!
👈 وقتی زنبورها این مراحل را طی کردند، "از درون شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف (یعنی عسل) خارج میشود که در آن، شفا برای مردم است؛" به یقین در این امر، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که میاندیشند.
#تمثیلهای_خدایی
🔹 بندگانِ خوبِ خدا هم مثل زنبور عسل هستند:
🔸 از پستیها دوری میکنند، و بلندیها رو انتخاب میکنند،
🔸 سپس از معارف الهی استفاده میکنند، و راه پروردگارشون رو خاضعانه طی میکنند.
🔸 نتیجه این میشه که، مثل زنبور که از شکمش عسل خارج میشه، این افراد هم از حلقومشون حکمت و حلاوتهای معنوی خارج میشه.
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
راضی به رضای تو_32.mp3
10.45M
#راضی_به_رضای_تو ۳۲
🌸سه فاکتور مهم برای رسیدن به رضوان الهی؛👇
🍃• زیاد طلب استغفار کردن
• فروتنی با اطرافیان
• زیاد صدقه دادن
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊 #کلام_بزرگان_درمورد_شهدا🔥 ❤️ما #شهدا را از دست نداده ایم، بلکه آنها را بدست #آورده ایم
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼
#کلام_شهید 🌾
🔻شهید بهشتی:
🔅 ارزشها را بشناس و #اشخاص را باارزشها بسنج؛ #حمایتها باید از ارزشها
🔅 باشد، اول ارزشها، بعد اشخاص، نه اول اشخاص بعد #ارزشها
#ﺷﻬﻴﺪ_ﺑﻬﺸﺘﻲ 🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 8⃣#قسمت_هشتم 💢 در #گوششان زمزمه مى کند:انى اعلم ما لاتع
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
9⃣#قسمت_نهم
💢 زینت همان شتر را عوض کردند...و عایشه را بر آن نشاندند. و #عایشه ، دعوى جنگ با #على کردبهانه چه بود⁉️ خونخواهى عثمان! و خودشان بهتر از هر کس مى دانستند که این #بهانه تا کجا مضحک است.
🖤مروان حکم ، سعید عاص را به همراهى در جنگ دعوت کرد. #سعید عاص پرسید:_همراهان تو کیانند؟گفت :
_#طلحه و زبیر عوام و عایشه و سعد و عبدالرحمن و محمد بن طلحه و عبدالرحمن اسید و عبداالله حکیم و...
سعید عاص گفت : _چه بازى #غریبى ! اینها که همه خود، دستشان به خون💔 عثمان آلوده است!
💢 مروان حکم ، #سکوت کرد و از او گذشت.ام سلمه(5) با اتکاء به آنچه از #پیامبر شنیده بود اعلام کرد:_بدانید هر که به جنگ با على رود، کافر است و عصیانگر بر دین خدا. اما فریاد او در ازدحام جمعیت گم شد....
#مالک_اشتر نامه نوشت📝 به #عایشه که از خدا بترس و حریم پیامبر را نگاه دار.
🖤عایشه پاسخ داد:
_تو هم لابد شریک قتل عثمانى که با من مخالفت مى کنى.#امیرمؤمنان ، ناخواسته پا به این عرصه گذاشت و با هفتصد سوار به ((ذى قار)) فرود آمد.
و عایشه وقتى این را شنید، نامه نوشت به حفصه(6) که:_#على به ذى قار فرود آمده است ، نه راه پس دارد، نه راه پیش... 🦋
💢 حفصه با دریافت این پیام ، #مطریان و مغنیان را جمع کرد و دستور داد که این مضمون را به #شعر درآورند و با دف و تنبک بنوازند و بخوانند تا مگر على بدین واسطه خفیف و #استهزاء شود. تو خبر را که شنیدى ، احساس کردى که دیگر جاى درنگ نیست....
از خانه بیرون شدى و با #رویى پوشیده و ناشناس به خانه حفصه درآمدى.
🖤خانه🏡 شلوغ بود....
مغنیان مى نواختند، کودکان کف مىزدند و زنان دم مى گرفتند:ماالخبر ماالخبر
على فى سقرکالفرس الاشقران تقدم عقر
ان و تاءخر نحر.
راه را #شکافتى تا به مقابل حفصه رسیدى که در بالاى مجلس نشسته بود...
وقتى درست مقابل او قرار گرفتى ، #چهره ات را گشودى ، غضبناك نگاهش کردى ، دندانهایت را به هم #ساییدى و گفتى :
💢راست گفت #رسول خدا که(البغض یتورات)، کینه موروثى است.
اى #دخترعمر! که اکنون با دختر ابوبکر #همدست شده اى براى کشتن پدر من . پیش از این نیز با #پدرانتان همدست شده بودید براى کشتن پیامبر. اما خدا پیامبرش را از #مکر خاندان شما آگاه و کفایت کرد. با پدرانتان در #قتل پیامبر #ناکام ماندید و اکنون کمر به قتل وصى و برادر او بسته اید. شرم کنید.
🖤همین آیه قرآنى📖 براى رسوایى همیشه تان بس نیست ؟
"وان تظاهرا علیه فان االله هو مولیه و جبریل و صالح المؤ منین و الملائکۀ بعد ذلک ظهیر.(7) دوست دارى به برادرت یادآورى کنى که این آتش🔥 #اززمان_پیامبر در زیر خاکستر خفته است.
💢 اینها اگر #جرات مى کردند، پیامبر را از میان برمى داشتند. نتوانستند، سر از #سقیفه در آورند،
#بیست_و_پنج_سال خورشید را به بند کشیدند و در شهر #کوران ، پادشاهى کردندو بعد بر شتر نشستند و بعد، سر از #نهروان(8) درآوردند،
به لباس 👕ابوموسى اشعرى درآمدند و دست آخر، شمشیر🗡 را به دست #ابن_ملجم دادند.
و کدام آخر؟معاویه از همه گذشتگان پلیدتر مکارتر بود. نیش معاویه بود که #زهر را به جان برادرمان حسن ریخت.
🖤دوست دارى فریاد بزنى :
برادرم ! تو که اینها را مى دانى چرا اتصالت را به خدا و پیامبر علم مى کنى ؟اما فریاد نمى زنى ،.
#ادامه_دارد.......
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
💫🌴💫🌴💫🌴💫
★باید #مُرد
❣واسه این عکس ...
★قربون #غیرتت برم
❣که تو این سن #مَرد شدی😭
نازدانه های شهید
#شهید_جواد_اللهاکرم🌷
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🦋من به عشق #تـــو
🦋دل از #عیش جوانی
کندم💕
#صبحتون_مهدوی 🌼
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
☀️آرام #گویم ...
توسخت بگیر
☀️ #محرم🏴
بدون #حاجقآسم
چهغریباسٺ .. 😔
#دلتنگ💔فرماندهۍحسیݩـے
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍄🍂🍄🍂🍄 🍃✨شیعه به دنیا آمدهایم که #مؤثر در تحقق #ظهور مولا باشیم... 🌱✨«شهید مدافع حرم ، شهید محمود
.
🔱 محرم 🏴در راه بود، قرار شده بود ڪه با #عملیاتهایے اطراف حرم بیبی(سلام الله علیها) از اشغال #تروریستهاے تڪفیرے، پاڪسازے شده تا مردم محرم 🚩امسال بتوانند بهراحتے و در امنیت ڪامل، در ایام #شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) #عزادارے ڪنند.
💠محمودرضا نیز مانند بقیه براے شروع #عملیات لحظه شمارے میڪرد، خیلے خوشحال ☺️به نظر میرسید. با شادے #فوقالعادهاے از حضورش بر بالاے #گلدستههاے 🌸🏴حرم جهت شناسایے دشمن تعریف میڪرد و از #عڪسهاے نابے میگفت ڪه از حرم مطهر و گنبد و بارگاه #حضرت زینب(س) براے خود تهیه ڪرده بود.
🔺#شهید_محمودرضا_بیضایی 🌷
🔺#راوی_دوست_شهید🍁
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
{•🌻🌙•}
#تلنگرانه💥
رفتند...💔
#شهیدشدند😇
پیکرشونموندتوۍ#سوریہ🕊
#بعدچندساݪاومدند..!(:
ماهنوز#درگیراینیمکہچجورۍکمترگناه🔞 کنیم🌿💔
#شهیدانه✨
#چقدرعقبیم..!
#ریحانه_النبی°~🖤~°
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
Page315.mp3
665.3K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه طه✨
#قرائت_صفحه_سیصد_وپانزدهم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰"میخواهم برایت از حسرت به زبان راندن کلمه ی #بابا بگویم " 💢مگر نمیشنوی ؟! صدای #دخترکی که چندین
🍀✨🍀✨🍀✨🍀
♥️برادر باید #اینجوری باشه
♥️هم خودش #شهید بشه،🕊
هم #برادر شو برسونه به #قافله شهدا
#شهید_مصفطی_بختی🌷
#شهید_مجتبی_بختی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍀✨🍀✨🍀✨🍀 ♥️برادر باید #اینجوری باشه ♥️هم خودش #شهید بشه،🕊 هم #برادر شو برسونه به #قافله شهدا #شهی
7⃣2⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
♨️«مجتبی در لحظه #شهادت 27 سالش بود و مصطفی 33 سال. هر دو نفر باهم به #سوریه رفتند. (لبخندی☺️ میزند و ادامه میدهد) رفتن شان هم ماجرا داشت. آقا #مصطفی. و آقا مجتبی هر دو با اسمهای مستعار به سوریه رفتند، مصطفی #بشیر زمانی و مجتبی #جواد رضایی.
🔰 خودشان را به#عنوان دو پسرخاله معرفی کرده بودند. چند بار برای رفتن به سوریه از #مشهد و چند بار از طریق سوریه اقدام کردند مدت زیادی وقت گذاشتند و #لهجه افغانستانی یاد گرفتند و من قرار بود بعد از رفتنشان خاله مصطفی و مادر مجتبی باشم. یک روز داخل خانه 🏘مشغول انجام دادن کارهایم بودم که #زنگ در به صدا درآمد
♨️در را که باز کردم دیدم #مصطفی و مجتبی باهم پشت در ایستاده اند. به محض این که #چشمم به آنها افتاد فهمیدم قرار است اتفاق خاصی بیفتد. داخل خانه که شدیم رفتند و دونفری کنار هم داخل #پذیرایی نشستند و من رفتم تا برایشان چای بیاورم. طولی نکشید که مصطفی و مجتبی بلندبلند شروع کردند به تعریف کردن #اتفاقات #صحرای کربلا.
🔰طوری واقعه #کربلا را تعریف میکردند که من هم حرفها یشان را بشنوم. #چای ریختم و رفتم و کنار آنها نشستم. آن زمان هنوز چندان خبری از اتفاقات سوریه نبود. طوری دو برادر صحرای کربلا را #توصیف میکردند که احساس میکردم با هر دو چشمم این وقایع را در همان لحظه میبینم.
♨️ صحبتهایشان که #تمام شد خندیدم 😄و به آنها گفتم: «شما از این حرفها چه هدفی دارید⁉️»
هر دو نفرشان مداح بودند و با #تاریخ و وقایع کربلا تاحدودی آشنا بودند. وقتی سؤالم را #شنیدند گفتند: «ما همیشه میگوییم کاش بودیم و بیبی زینب (س) به اسیری نمیرفت و اینقدر درد و غم نصیبش نمیشد».
🔰بعدازاین جمله از تنهایی #حضرت رقیه«س» گفتند و ماجراهای دیگر. درحالیکه لبخند😊 میزدم گفتم: «چرا حرف دلتان 💓را نمیزنید؟»
گفتند: «ما همیشه میگوییم کاش بودیم و کاری انجام میدادیم. کاش میشد برای دفاع از #حضرت زینب «س» و اهلبیت امام حسین (ع) در آن روز حضور داشتیم. همیشه از کاشکیها میگفتیم.
♨️حالا که هستیم #اجازه میدهی برای دفاع از حرم بیبی زینب «س» به سوریه برویم⁉️»
به #چهرهها یشان نگاه کردم:"سکوت عجیبی بین ما حاکم بود. جدیت در #تصمیمی که گرفته بودند را در چشمهایشان به#وضوح میدیدم. لبخندی😊 زدم و گفتم: «خب بروید».
انگار انتظار این جواب را از من نداشتند. اول شوکه شدند بعد با #شوق از جا بلند شدند. مصطفی ازلحاظ شخصیتی یک انسان #عارفمسلک بود.
🔰 آن روز طوری #خوشحالی میکرد که من از خوشحالی اش تعجب کرده بودم. چیزی نگفتم و یک دل💘 سیر بچههایم👫 را نگاه کردم. با تعجب برگشتند و به من گفتند: «مادر واقعاً #اجازه دادی؟»گفتم: «#بله، اجازه دادم».بعد رو به من گفتند: «شما که اجازه دادی خبرداری که #داعشیها با مدافعان حرم چهکار میکنند؟»
من در #تلویزیون 📺دیده بودم که داعشیها یک جوان را زندهزنده آتش زدند.
♨️با لبخند😁 به آنها گفتم: «مگر داعشیها چه کار میکنند⁉️»
گفتند: «داعشیها #سر مدافعان حرم را از تنشان جدا میکنند».لبخند زدم و گفتم: «#یزیدیها سر امام حسین «ع» را مگر جدا نکردند. سرتان فدای سر امام حسین (ع)».نگاهی به# همدیگر انداختند و با خنده ادامه دادند: «شاید مارا زندهزنده بسوزانند، 🔥شاید ما را تکهتکه کنند».
🔰هر چیزی که #میگفتند یک جواب میدادم که به واقعه کربلا برمیگشت. #مجتبی و مصطفی که هنوز باورشان نشده بود، #دستشان را زیر چانهشان زده بودند و به من نگاه میکردند و دایم این جمله را تکرار میکردند: «#مادر اجازه را دادی دیگر؟»
و من هم هر بار میگفتم: «بله اجازه رفتن تان را دادم».#مصطفی و مجتبی آن روز با خوشحالی به دنبال درست کردن کارهایشان برای #اعزام رفتند. وقتی پدرشان به خانه🏡 برگشت ماجرا را به ایشان هم اطلاع دادم.
♨️ ایشان هم وقتی دیدند# ماجرای دفاع از حرم #حضرت زینب «س» درمیان است با تمام وجود در همان لحظه اول اجازه دادند که مصطفی و مجتبی برای دفاع به #سوریه بروند.
اگرچه اجازه رفتن به سوریه را به بچهها داده بود اما از آن روز به بعد هر بار که #چشمش به مصطفی و مجتبی میافتاد، گریه میکرد.»
به نقل مادر #شهیدان
#شهید_مصطفی_بختی🌷
#شهید_مجتبی_بختی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
#کلام_شهید 🕊🍂
💐اگر #جنگ تمام شود و ما زنده باشیم ، چه کار کنیم⁉️ واقعا نمی شود
زندگی کرد و به #صورت خانوادهای #شهدا نگاه کرد...
🌾و این جاست که ما و جاماندگان از #قافله نور باید بگوییم خوشا به حال آنان که با #شهادت رفتند ..."💥
#شهید_مرتضی_جاویدی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂🌼🍂🌺🍂🌼🌺🍂 🍒او #رفت و صبر رفت 🌱و تحمل تمام شد😞 🍒از هم گسست 💔 🌱سلسلهی #اختیار ما ... 🍒گفت از #ت
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 7⃣1⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨ ⭕️ #مثل_زنبور_عسل قرآن میگه: 📖 وَ أَوْحَی رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ
❣﷽❣
8⃣1⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨
🔻 #مراقبت_ازخود🔻
✍ یه قاعدهای در قرآن داریم، که میفرماید:
🕋 یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا، قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نٰاراً (تحریم/۶)
💢 ای کسانی که ایمان آوردهاید! خود و #خانواده خود را از آتش جهنّم حفظ کنید.
📣 درسته که در آیات و روایات، خیلی توصیه شده که در اصلاحِ اهلِ #خانواده، نهایتِ تلاشمون رو بکنیم،
☝️ امّا حواسمون باشه که اوّلین گام در اصلاحات، اصلاحِ خود است.
یعنی👈 گامِ اوّل #خودسازی است.
✔ اولیٰترین فرد به مراقبت و محافظت، خودِ انسان است.
لذا آیه ابتدا میفرماید:👈 «قُوا أَنْفُسَکُمْ»
و بعد میفرماید:👈 «وَ أَهْلِیکُمْ»
یعنی در مسائل تربیتی و اخلاقی:
اوّل خود، بعد #خانواده.☝️
🗝⛓ تا زنجیر از پای خودمون باز نکنیم، نمیتونیم دیگران رو آزاد کنیم.
✅️ #خودسازی، شرطِ موفقیّت در ساختن #خانواده و #جامعه است.👌
توی خونهها:
❌ اگر پدر و مادر عصبانی نشن، بچّهها هم یاد میگیرن عصبانی نشن.
❌ اگر پدر و مادر #نماز بخونند، بچّهها هم یاد میگیرن نماز بخونند.
❌ اگر پدر و مادر #دروغ نگن، و #غیبت نکنند، بچّهها هم یاد میگیرن.
❌ اگر پدر و مادر قرآن بخونند، بچّهها هم یاد میگیرن که قرآن بخونند.
❌ و...
📣 خلاصه اینکه بزرگترین استادِ تربیتی برای بچّهها، پدر و مادر هستند.
پدر❗️ مادر❗️
حواستون باشه.
📣 قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نٰاراً.
خودتون و بچّههاتون رو از آتشِ جهنّم حفظ کنید.🔥
❌ با #گناه بچّههامون رو جهنّمی نکنیم.
اوّل خودمون #ترک_گناه کنیم.☝️
یوقت میبینی بخاطرِ اعتیادِ ما به یه گناه، بچّههامون هم گرفتار میشن.😰
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
راضی به رضای تو_33.mp3
10.63M
#راضی_به_رضای_تو ۳۳
🌸خیلی وقتها هست که بخاطر بیماری، مشکلات جسمی، فشارهای ناشی از جهاد،
🍃نمیتونیم مثل بقیه عبادت کنیم...
مسجد بریم... زیارت بریم...
اینجور وقت ها چه باید کرد؟
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#حاج_آقا_پناهیان: 🌴هر کی آرزو داشته باشه خیلی خدمت کنه #شهید میشه. یه گوشه دلت❣ جا بده، #شهدا بغلت
⸀🌱🥀˼
#حاجآقاپناهیان مےگفت:
🌼توۍدلتبگو#حسین(ع)نگاهممیڪنہ
🍀عباس(ع)نگاهممیڪنہ
#حتےاگرماینطورنباشہ
🌸خدابہحسینمیگـه:
🌱حسینم... نگااین#بندمو
خیلےدلش💓خوشہ
🥀ناامیدشنڪن...
☘یہنگاهیم#بهشبڪن
اینخیلیمطمئن#حرفمیزنهها🙃🍀
#ﺂســݩﺎتღ
ـ
#حاج_اقاپناهیان🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh