🌷شهید نظرزاده 🌷
•|💌🔗|• #ازبابڪ_بگو🌸✨ ↜مادرشهید: بابڪ جوان امروزی بود اما #غیرتدینی داشت. همینغیرتدینی بودڪه او
#خاطرات_شهدا🌷
💠شبورودبه بوڪمال بود.تمـام گردان داشـت وارد شـهر میشد.
برخـی از مـردم هنوز تو شـهر بودند..
ماگـروهموشـڪے بودیـم،بایـد جـاهاے خاص مستقر میـشدیم..چنـد دقـیقه اے رفتـیم بـالاے یـه خـونه و مراقـب اطراف بـودیم
یه پیرمـرد به هـمراه ۳ بچه که از سه چهار سـاله تا ده یازده سـاله با لـباس هاے پاره پوره و قـیافه هاے حـموم نرفته جـلوے ساختمان نشسته بودند ڪه ما بدونیم اونـجا خانواده زنـدگے میکنه..
💠مـاایرانے ها هـم ڪه عاشق بچه ڪوچولو،خواسـتیم یڪم بچـه هارو نوازش ڪنـیم..فڪرشرو بڪن بچه اے ڪه تمام عـمرش #داعـشے دیـده،حالا با دیدن ماڪه لبـاس #نـظامے پوشیدیم قطعا میـترسه.
لـباس مـنم طرحـش مثل لبـاس داعـشیا بود،موقعے ڪه رفتیـم نزدیڪشون،اون بچـه ڪوچیڪ #ترسیـد و چنـد قدم عقب رفـت مـاهم ڪه دیگه ڪاریش نداشتیم
💠موقـع بیرون اومـدن از خـونه،نتونستم جلوے خودمو بگـیرم بچه هارو بغل کردم و بوسـیدمشون #عـارف رفت از تو مـاشـین باقـلوا آورد و به بـچه ها تعارف ڪرد.. باقـی بچه هـاے تیـم اومدند و اون بچه ها رو ڪمے #نوازش ڪردند و باهـاشون دست دادند..
💠#بابڪ رانـنده ما بـود.سوییچ رو بـهش دادم گفتم بشـین بریم..گفـتحوصله ندارم خودت بشین.نشسـتم تو ماشـین و همین ڪه حرڪت ڪردیم #بابڪ زد زیر گریه.. اون لحـظه بود ڪه از اعماق قلبـم حسـرت اون حالش رو خوردم...💔
🌷یادش با ذکر #صلوات
راوی:همرزم شهید
#شهید_بابک_نوری
#شهید_مدافع_حرم 🌺
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#هادی_دلها 🌾هادی شخصيت #كاذب براي خودش نمي ساخت✘ او براي رهايی از بيكاری كارهای زيادی انجام داد.
❤️✨❤️💥❤️✨❤️
🌸حالا ڪھ #رفته اے☝️
مزارَت هر روز #گلباران🌷ِ گل و اشڪ😭 مےشود
هر روز ...👌
🌸و من باوَر کردھ ام ڪھ #شُهدا
{امام زادِگان عِشق💗 اند ... }
| مزار #شهید_بابک_نوری🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❤️✨❤️💥❤️✨❤️ 🌸حالا ڪھ #رفته اے☝️ مزارَت هر روز #گلباران🌷ِ گل و اشڪ😭 مےشود هر روز ...👌 🌸و من باوَر ک
☘🌼☘🌼☘🌼☘
🌀نگران نشدید که با #شهادت یا اسارت از دستش بدهید⁉️ پاسخ پدر #شهید میترسیدم، پدر بودم با #زحمت بچهها را بزرگ کرده بودم. میدانستم که اگر به بابک بگویم نرو، نمیرود. او را با #حقوق کارمندی و زحمت و نان حلال بزرگ کرده بودم.
🌀 دلم میسوخت اما راهی بود که خودش انتخاب کرده بود. من را خیلی دوست داشت. #خانواده میگویند: کاش میگفتی نرو. او هم نمیرفت. گفتم: من چه حقی داشتم بگویم نرو. مثل پروانه🦋 دیوانهوار دور #شهادت میچرخید. وقتی میدیدمش گویی مهیای جشن🎉 عروسی شده ،
🌀چه حقی دارم بگویم. بابکم #تحصیلکرده است میدانم با شناخت، راهش را انتخاب کرده است. حال و هوای آن روزهای بابک برایم عجیب نبود. با دیدن #بابک تجربه جنگ تحمیلی و حال و روز شهدا باز هم برایم مرور شد . به برادرانش گفتم این رفتن دیگر بازگشتی ندارد، این آخرین بار است که او را میبینید با برادرتان وداع کنید .
#شهید_بابک_نوری🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
☘🌼☘🌼☘🌼☘ 🌀نگران نشدید که با #شهادت یا اسارت از دستش بدهید⁉️ پاسخ پدر #شهید میترسیدم، پدر بودم با
♥️شب 🌙شد منطقه خیلی #خطرناک واطرافمون #داعش بود و #آزادسازی هنوز انجام نشده بود حسین نظری لوح پستی نوشت ساعت پست من هم 2- 3 شب بود، پست قبل منم #بابک بود، من خوابم برد بیدارشدم دیدم #نماز_صبحه
♥️به بابک گفتم چرا منو #بیدار نکردی پست بدم⁉️ گفت #لزومی نداشت بیدار بشی من خودم جای شماهم پست دادم، گفتم آخه این چه کاری بود گفت من خودم داشتم با #خدای خودم درد #دل میکردم و راز و نیاز میکردم و حرف میزدم و زمان هم گذشت با این که حواسمم به اطراف بود،
♥️بنده خدا بابک نوری از #خودگذشتگی نشون داد و تو اون هوای #سرد حمص و بوکمال که #هواش وحشتناک سرد بود منو #شرمنده خودش کرد...
#شهید_بابک_نوری🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
♥️شب 🌙شد منطقه خیلی #خطرناک واطرافمون #داعش بود و #آزادسازی هنوز انجام نشده بود حسین نظری لوح پستی ن
🌿🌻
🍂همرزم #شهید نوࢪی
🍂بین بچه ها من #جز انگشت شمار ها بودم ڪه گوشی📲 داشتم.مرحله اول و دوم گوشی نبرده بودم بخاطر عڪس خیلی #پشیمون بودم .ولی اینبار بچه های افغان برام رد ڪردن اوردن توی #هواپیما 🛫به من دادن.
🍂توی این #گوشی بازی منچ داشتم و با تقلبی ڪه یاد گرفته بودم همه رو میبردم.خیلی #اصرار ڪردم بابڪ بیاد چادر ما بازی ڪنیم.خیلی سخت قبول ڪرد.چند دست #پشت سر هم هرڪاری ڪردم بابڪ منو برد.
🍂براش جالب شد.#همیشه میومد بازی ڪنیم.همیشه هم مثل قبل من میباختم و #بابڪ میبرد.بهش گفتم: همه به من میگن تو خر شانسی .حالا من به تو میگم تو خرشانسی...
#شهید_بابک_نوری🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌿🌻 🍂همرزم #شهید نوࢪی 🍂بین بچه ها من #جز انگشت شمار ها بودم ڪه گوشی📲 داشتم.مرحله اول و دوم گوشی نبر
4⃣7⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
🔰شب 🌙قبل از #شهادت بابڪ بود. یه ماشین🚘 مهمات تحویل من بود. من هم قسمت #موشکی بودم و هم نیروی آزاد ادوات. اون شب هوا واقعا سرد بود.
بابڪ اومد پیش من گفت: #علی جان توی چادر جا نیست من بخوابم. پتو هم نیست.گفتم: تو #همش از غافله عقبی. بیا پیش من، گفتم: بیا این پتو؛ اینم سوءیچ .... برو #جلو ماشین بخواب، من عقب میخوابم. ساعت ۳شب من بلند شدم رفتم بیرون.
🔰دیدم پتو رو #انداخته رو دوش خودش داره نماز میخونه... وقتی میگم ساعت ۳ صبح ⛅️یعنی خدا شاهده اینقدر هوا ❄️سرده نمیتونی از پتو بیای بیرون!!گفتم: بابڪ با اینکارا #شهید نمیشی پسر.. حرفی نزد، منم رفتم خوابیدم.صبح نیم #ساعت زودتر از من رفت خط و همون روز شهید شد🙂💔
🕊 شادی روح پاکشون صلوات🕊
✍راوی: همرزمشهید
#شهید_بابک_نوری🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
#لبیک_یا_زینب✊
هیچ گاه دعای #پیر شَوی جوان برایشان دوست داشتنی نبود❌
آنچه که دوست داشتنی است
پریدن🕊 در #جوانےست...
هنگامے که دنیا هنوز
در وجودت #ریشه ندوانده
#شهید_احمد_مشلب🌷
#شهید_بابک_نوری 🌷
#شهید_علاء_حسن_نجمه 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🚗خودرویی که مسافرانش را به #بهشت برین رساند
🔰همرزم شهید نوری:
"اونروز بابک داخل ماشین بود شهید نظری و #کایدخورده کنار ماشین نشسته بودند در حال خوردن ناهار. در ماشین نیمه باز بود پای راست #بابک هم بیرون، خمپاره💥 افتاد بین این سه نفر و....
✍پی نوشت: دقیقا همین ماشین بود
#شهید_بابک_نوری
#شهید_عارف_کاید_خورده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شهدا_امامزادگان_عشقند♥️
📸هر سه نفر به فاصله یک ساعت در #ابوکمال به شهادت رسیدند
🔻شهيدان
#شهید_علیرضا_نظری
#شهید_عارف_کایدخورده
#شهید_بابک_نوری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#خاطره🎞
همرزم شهیدبابک :🌱
اولین شبی که رسیدیم مارو بردن حلب پادگان بوهوس یک شب اونجا مستقر شدیم.
صبح بابک شروع کرد به تمیز کردن و نظافت اون دور و بر و مایکی دونفر دیگه هم کمکش کردیم.
اولین کاری که کرد از ماخواست که یکسری وسایل برای #ورزش آماده کنیم;چون فکر میکرد اونجا موندنی هستیم.
🌼بابک واقعا روحیه جهادی داشت
یعنی بچه ای نبود یه جا بشینه و یا مغرور باشه و خودشو بگیره❤️
باهمه جوش میخورد همون روز اول😊
💢توی مناطق هم نماز شب
و قرآن خوندنش ترک نمیشد.🥀
#شهید_بابک_نوری✨❤️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃به یاد آن روزی، که لابلای هوای گرگ و میش صبح، میان مزه شیرین هوای پاییز، سیمای عاشقانه ات تا ابد بر لوح بهشتیان نقش بست❤️
🍃بابک نوری، شهیدی که معروف شده بود به #خوشتیپ_آسمانی، مانند نام خانوادگی اش، #نورانیت چهره اش زبانزد بود...
🍃شاید آن #اشک های شاعرانه برای مولای شهیدش، هرکدام همچو منشور، پرتویی از رنگین کمان را بر چهره اش نقش میبستند😌
🍃پرستوی عاشقی که سرزمین های #غرب، با آغوش باز پذیرای اقامتش بودند، اما بلیط در دستانش، گذر عاشقانه و یکطرفه ای بود به #سوریه. زمین، نردبان صعودش بود و آسمان، دل مشغولی اندیشه اش.
🍃شرط گزینش آزمون سبکبالان، زیبایی رخساره #دل است. غافل از آنکه هم #ظاهر و هم #باطن تو، هردو مملو از زیبایی حضور آفریدگار بود.
تو مجوز پرواز گرفتی و ما نیز که مفتخر بودیم به سیمای مزین، با قلب #تاریکمان دوباره جاماندیم و #جاماندیم و جاماندیم...
✍نویسنده : #مبرا_پورحسن
🌺به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_بابک_نوری
📅تاریخ تولد : ۲۱ مهر ۱۳۷۱
📅تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۶
📅تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : رشت
🕊محل شهادت : بوکمال سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃به یاد آن روزی، که لابلای هوای گرگ و میش صبح، میان مزه شیرین هوای #پاییز، سیمای عاشقانه ات تا ابد بر لوح بهشتیان نقش بست.
🍃بابک نوری، شهیدی که معروف شده بود به #خوشتیپ_آسمانی، مانند نام خانوادگی اش، #نورانیت چهره اش زبانزد بود...
🍃شاید آن #اشک های شاعرانه برای مولای شهیدش، هرکدام همچو منشور، پرتویی از رنگین کمان را بر چهره اش نقش میبستند.
🍃پرستوی عاشقی که سرزمین های #غرب، با آغوش باز پذیرای اقامتش بودند، اما بلیط در دستانش، گذر #عاشقانه و یکطرفه ای بود به #سوریه. زمین، نردبان صعودش بود و آسمان، دل مشغولی اندیشه اش.
🍃شرط گزینش آزمون سبکبالان، زیبایی رخساره #دل است. غافل از آنکه هم ظاهر و هم باطن تو، هردو مملو از زیبایی حضور #آفریدگار بود. تو مجوز پرواز گرفتی و ما نیز که مفتخر بودیم به سیمای مزین، با قلب #تاریکمان دوباره جاماندیم و #جاماندیم و جاماندیم...
✍نویسنده : #مبرا_پورحسن
🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_بابک_نوری
📅تاریخ تولد : ۲۱ مهر ۱۳۷۱
📅تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۶
📅تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : رشت
🕊محل شهادت : بوکمال سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
همارشدحقوقبود🎓
همورزشکاࢪوقو؎
وقتۍمیخواستبرهبیروندهدستلباسعوض میکردتالباساشباهمستباشن👕
تازھبرادࢪشاصرارداشتبراےادامهتحصیلبهآلمانبرھ
اماازهمهایناگذشت(:✋🏼
|••بابکقصهماگذشت!!••|
وبرا؎دفا؏ازحرمسیدهزینبۜ
جونشوداد
ودرآخرهمخداخریدارششد🕊••
#شهید_بابک_نوری 🌹
#عزیزبرادرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
همارشدحقوقبود🎓
همورزشکاࢪوقو؎
وقتۍمیخواستبرهبیروندهدستلباسعوض میکردتالباساشباهمستباشن👕
تازھبرادࢪشاصرارداشتبراےادامهتحصیلبهآلمانبرھ
اماازهمهایناگذشت(:✋🏼
|••بابکقصهماگذشت!!••|
وبرا؎دفا؏ازحرمسیدهزینبۜ
جونشوداد
ودرآخرهمخداخریدارششد🕊••
#شهید_بابک_نوری 🌹
#عزیزبرادرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شهیدانه
فرازےازوصیٺنامہشہید↓♥️🖇
♡←بہتوحسادتمیکنندتومکن!
♡←توراتکذیبمیکنندآرامباش!
♡←تورامیستایندفریبمخور!
♡←تورانکوهشمیکنندشکوهمکن!
♡←مردمازتوبدمیگوینداندوهگینمشو!
♡←همہمردمتورانیکمیخوانند
♡←مسرورمباش!آنگاهازماخواهۍبود
❤️#شهید_بابک_نوری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📕برشی از کتاب
#بیست_هفت_روز_ویک_لبخند
📖بابک در جیب پیراهنش دست میکند.
#قرآن کوچکی را درمی آورد و زیر لب صلوات می فرستد و لايش را باز میکند:
- به خاطر وجود و دارایت ایشونه. رضا، این آرامش و امنیت😌این غروری رو که من امشب ازش حرف میزنم، #مدیون بودن این مرد هستیم؛ همه ما.
📖علی پور خم میشود روی عکس. تصویر #حضرت_خامنه_ای، زیر نور اندک ماه🌝 روشن میشود. - خیلی دوست دارم آقا ارادتم رو به خودش بدونه. میخوام بفهمه یکی از #سرباز هاش من ام و برای خوشحالی و سربلندی خودش و کشورش🇮🇷 هر کاری میکنم.
📖رضا میبیند که بابک چه طور سریع قطره اشک😢 گوشه ی چشمش را پاک میکند؛ اما خودش را به ندیدن میزند و خیره میشود به چهره ی مردی که سرانگشتان #بابک در حال نواختن اوست.
📕کتاب سراسر مردانگی #بیست_هفت_روز_ویک_لبخند رو حتما مطالعه بفرمایید.
#شهید_بابک_نوری
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_بابک_نوری🌷 #سالروز_شهادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃به یاد آن روزی، که لابلای هوای گرگ و میش صبح، میان مزه شیرین هوای پاییز🍂 سیمای عاشقانه ات تا ابد بر لوح #بهشتیان نقش بست.
🍃بابک نوری، شهیدی که معروف شده بود به #خوشتیپ_آسمانی، مانند نام خانوادگی اش، #نورانیت چهره اش💖 زبانزد بود...
🍃شاید آن اشک های😭 شاعرانه برای مولای #شهیدش، هرکدام همچو منشور، پرتویی از رنگین کمان🌈 را بر چهره اش نقش میبستند.
🍃پرستوی عاشقی که سرزمین های غرب، با آغوش باز پذیرای اقامتش بودند، اما بلیط📨 در دستانش، گذر #عاشقانه و یکطرفه ای بود به #سوریه. زمین، نردبان صعودش بود و آسمان، دل مشغولی اندیشه اش.
🍃شرط گزینش آزمون سبکبالان، زیبایی رخساره دل♥️است. غافل از آنکه هم ظاهر و هم باطن تو، هردو مملو از زیبایی حضور #آفریدگار بود. تو مجوز پرواز🕊 گرفتی و ما نیز که مفتخر بودیم به سیمای مزین، با قلب تاریکمان دوباره جاماندیم و #جاماندیم و جاماندیم...
✍نویسنده : #مبرا_پورحسن
#شهید_بابک_نوری
📅تاریخ تولد: ۲۱ مهر ۱۳۷۱
📅تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۹۶
🥀مزار شهید: رشت
🕊محل شهادت: بوکمال سوریه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzade
🕊🌹🕊🌹🕊🌹
جانـ♥️
ب وصالت دهم
گر #تو بخوانی مرا
🦋🦋
#شهید_بابک_نوری
#سلام_صبحتون_شهدایی 🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
• #شهید_بابک_نوری🌷 • #تم_شهیدایی 📲 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
@shahidNazarzadeh(7).attheme
131.1K
• #شهید_بابک_نوری
• #تم_رفیق_شهید 📲
• #تم
🔻تم_های_جذّاب_ایتا😍👇
ایتایی متفاوت رو تجربه کن👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#کـلامشهـــید💌
↶به تو حسادت میکنند تو مکن،
↶تو را تکذیب میکنند آرام باش،
↶تو را می ستایند فریب مخور،
↶تو را نکوهش میکنند شکوه مکن،
↶مردم از تو بد میگویند اندوهگین مشو
↶همه مردم تو را نیک میخوانند مسرور مباش، آنگاه از ما خواهی بود
#حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت از #امام_پنجم…
#شهید_بابک_نوری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
*🕊دو ماہ قبل از شہادتش بود .
گفت : امشب بیا بــریمـ ✨قم.
گفتمـ : ڪــار دارمـ نمےتومـ.
اصرار ڪرد و راهےشدیمـ
بعدا ازش پرسیدمـ :
چــرا میخواستۍ حتما امشب بیاے قم ؟!
گفت براے فرار از 🔥گناه🕊
#شهید_بابک_نوری🩸
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شبقبلازشهادت بابڪ بود.
یہماشینمهماتتحویلمنبود.
منهمقسمتموشکیبودموهمنیرویآزادادوات.
اونشبهواواقعاسردبود
بابڪ اومدپیشمنگفت:
" علےجانتوۍچادر جانیستمنبخوابم.
پتوهمنیست"
گفتم : توهمشازغافلہعقبےبیاپیشخودم
گفتم:بیااینپتو ؛اینمسوءیچ
بروجلوماشینبخواب،منعقبمیخوابم
ساعت3شبمنبلندشدمرفتمبیرون
دیدمپتوروانداختہرودوشخودش
دارهنمازمیخونہ
(وقتیمیگمساعت(۳)صبحیعنےخداشاهده
اینقدرهواسردهنمیتونےازپتوبیاۍبیرون!!)
گفتم: بابڪ
بااینکاراشهیدنمیشےپسر ..حرفےنزد😔
منمرفتمخوابیدم.
صبحنیمساعتزودترازمنرفتخط
وهمونروزشهیدشد💔
بهنقلازهمرزم#شهید_بابک_نوری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh