1528864403383.mp3
1.71M
🎙صوت #کوتاه
#استاد_پناهیان
🔮اهمیت کار تشکیلاتی برای ظهور
اگه آداب اجتماعی بلد نیستی، از الان سعی کن یاد بگیری!
⭕️رفتی یه گوشه ای هیئت زدی⁉️
👇👇👇👇👇👇👇👇
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
در دلم #درد اسٺ و برلبها شڪایٺ بازهم مانده ام در #آرزوے شهادت بازهم تازه فهمیدم ڪه #یوم_الحسرة یعن
4⃣7⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰 کمتر پیش میآمد که #روحالله بیکار باشد همیشه مشغول بود با برنامه ریزی دقیق🗓 و خاص خودش تمام کارهایش را به ترتیب انجام میداد👌
🔰 گاهی بین کارهایش، زمانهای کوتاهی⏱ پیش میآمد که وقتش خالی بود حتی برای آن زمانهای #کوتاه هم برنامهریزی داشت
🔰 یک #قرآن جیبی کوچک همیشه همراهش بود📖 در زمانهای خالی اش مشغول #قرآن_خواندن میشد
🔰کتاب زبان انگلیسی و عربی📚 را هم به همراه داشت تا در اوقات بیکاری زبان بخواند روحالله برای تک تک #ثانیههای زندگیاش برنامه داشت👌...
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃 #ولایتپذیری و ولایتمداری #شهید_نوری بر تمام کسانی که با این شهید ارتباط داشتند، پوشیده نیست.
1⃣2⃣4⃣#خاطرات_شهدا 🌷
🔹از همان اوایل زندگی میدانستم عمر زندگیمان #کوتاه است.سبک زندگی و منش #علیرضاےعزیز گویای این بود که متاع وجودش را خدا خریدار است👌.
🔸نور شهدا💫 در چهره اش کاملاً مشخص بود.هميشه به او میگفتم:" #صورت نازنینت را دوست دارم😍.این صورت زیبا دست تو #امانت هست.
♨️رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون"
🔹ظاهر و چهره ی #علیرضاےشهیدم مصداق این روایت از امیرالمومنین بود که فرمودند:" ⚜هیچکس چیزى را در باطن خویش پنهان نمى دارد مگر اینکه 👈در سخنانى که از دهان او مى پرد، و در #چهره و قیافه اش آشکار مى گردد"..وقتي از زیبایی صورتش برایش میگفتم،از راز چشمان #شهیدهمت برایم میگفت..
🔸اینکه همسرشهید همت هم عاشق آن #چشمان_پاک و زیبای همسرش😍 بود.و سرانجام همان چشمها،زیباترین قربانی👌 در راه خدا شد..
🔹ميگفت :"توهم #عاشق صورت من هستی..ممکنه خدا این صورت را برای #قربانی انتخاب کنه."وقتی این داستان را برایم میگفت طاقت شنیدنش را نداشتم🚫..بسیار گریه میکردم😭..این 25 روزی که #سوریه بود مدام سفارش میکردم که مواظب #امانتی من باش.
🔸بعد از #شهادتشون،وقتی بالای سر پیکر مطهرش رفتم ،و سر و صورتش را نگاه کردم،دنیا روے سرم خراب شد😭.
گفتم این بود رسم #امانتدارے؟؟
🔹براثر اصابت ترکش آر پی جی💥 به صورت و سر نازنین #علیرضاےشهیدم🌷 ،جان ناقابل را تقدیم درگاه #احدیت کرده بود..خدا زیبایی را به او داد و خریدار اصلیش هم خودش شد👌.خدا به صورت او هم جمال داد هم کمال.
#شهدا در راه خدا از #زیباترینهای_زندگیشان گذشتند.
#شهید_مدافع_حرم_علیرضا_نوری🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید شدن دل مے خواهد دلے ڪه آنقدر #قوے باشد و بتواند بریده شود از #تعلقات دلے ڪه آرامّ #لہ شود زی
0⃣3⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
به روایت #همسرشهید
🔹#هرلحظه و هر ثانیه زندگی مشترک ما پر از محبت و عشقـ❤️ و یاد خدا بود. هر دو عاشق💞 بودیم و نمود آن در زندگی ما #همیشه خودنمایی می کرد.
🔸ناراحتی ما از هم به ثانیه هم نمی رسید🚫. هر وقت بیرون می رفت و چیزی هرچند کوچک مثل شیرینی یا 🍩بیسکویت را به ایشان تعارف می کردند، نمی خورد و به #منزل می آورد و می گفت بیا #باهم بخوریم.
🔹هردوی ما دانشجو🎓 بودیم و بخشی از زمان خود را در #دانشگاه به سر میبردیم، از سوی دیگر رشد کردن در خانوادههای مذهبی به ما آموخته بود که باید زکات دانش خود را به هر شکل ممکن بپردازیم👌 و از همین رو در #جلسات_مذهبی به آموزش احکام، فقه، پاسخ به شبهات و شیعه شناسی و نظایر آن میپرداختیم✔️.
🔸روزهایی از هفته را نیز در باشگاه 🏪نزد پدرم به ورزش #کاراته میپرداخت، وی همچنین مربی حلقههای صالحین بود و هر هفته در پایگاه #شهدای_صادقیه جلسه داشت.
🔹در روزهای نزدیک به عید🌸 که زمان شستوشوی موکتهای #حسینیه_سپاه بود، همسرم به سربازان👮 کمک میکرد تا خسته نشوند 😪و بتوانند از دوران #سربازی خود لذت ببرند.
🔸همسرم علاوه بر انجام وظایف و شرکت در رزمایشها و مأموریتهای کاری، در #هیئت خیمهالعباس نیز فعالیت داشت و پنجشنبه هر هفته🗓 در آن حضور مییافت؛ ضمن اینکه جلساتی نیز بهصورت متفرقه در هیئت برگزار میشد اما در مجموع فکر نمیکردیم🗯 عمرزندگی ما تا این اندازه #کوتاه باشد.
🔹#حمیدآقا بعد از نماز با دستش تسبیحات فاطمه زهرا (س)📿 را می گفت. هنگام ذکر هم انگشت هایش را #فشار می داد و در جواب چرایی این کار می گفت بندهای انگشت هایم🖐 را فشار می دهم تا یادشان بماند در #قیامت گواهی دهند که با این دست ذکر خدا را گفته ام.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#تعجیل_در_فرج_آقا
#شادی_روح_امام_وشهدا_صلوات🌸
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
زندگی مشترک رو تو شهریور 91 با سفر کربلا شروع کرد.بعد از برگشتن از #کربلا یه ولیمه دادن و مراسم هم ک
همسر
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی:
آقا ابوالفضل همون جور که با اخلاق #سر_به_زیر بودن دوران مجردیش، من را شیفته خودش کرده بود،
در دوران #تاهل هم این اخلاق خوبش ادامه داشت...
همیشه نگاهشون نسبت به #نامحرم یک حجابی داشت...
مستقیما به یک نامحرم نگاه نمیکردند و حتی سعی میکردند صحبت کردن هاشون هم با نامحرم ها #کوتاه باشه..
اصلا این #چشم_پاکی ایشون زبانزد تمام دوست و آشنا بود...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهادت❤️ حکایت عاشقانه آنانے است🌷 ڪہ دانستند دنیا جاے #ماندن نیست باید #پرواز کرد تاخدا🕊 #شهیدمدافع
8⃣5⃣9⃣ #خاطرات_شهدا🌷
✍ به روایت دوست شهید
🔰شهید آقاعبداللهی صدای #گیرایی داشت و حرفی که میزد به دل همه مینشست، میتوانم بگویم تنها صدایی که دلم برای شنیدنش #تنگ شده و دوست دارم هرطور که میشود یک بار دیگر آن را بشنوم همین صدای شهید آقاعبداللهی است.
🔰او بسیار #خندهرو بود و هرگز عصبانیت او را ندیدم، اهل دلخور شدن و #خرده_گرفتن از کسی نبود. بسیار دوستدار #رهبری بود و میشد این را از صحبتها و رفتارش فهمید.
🔰او بسیار پایبند اعتقادات و #ولایت بود و با توجه به سن کمش با شجاعتی که داشت همواره در اتفاقات مختلف #داوطلب حضور بود.
🔰در #فتنه ساله ۱۳۸۸ او را در بین بسیجیان دیدم و پرسیدم علی اینجا چه میکنی؟ نترسیدی که کشته شوی؟ پاسخ داد من فقط به خاطر آقا آمدم و هرگز از موضع خود #کوتاه نمیآیم و دست از انقلاب نمیکشم.
🔰حدود ۱۰ روز قبل از اعزامش به سوریه او را دیدم و گفت قصد رفتن به #سوریه را دارم، گفتم میروی تا #مدافع_حرم شوی؟ گفت نه مدافع حرم نمیشوم میروم تا #پناهنده_حرم شوم. گفتم پس فرزندت چه میشود؟ گفت خداوند بزرگ است. با توجه به اینکه پیکر علی بازنگشت من حس میکنم واقعاً او #پناهنده_حرم شده است.
#شهید_علی_آقا_عبداللهی🌷
#شهید_جاویدالاثر_مدافع_حرم
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 علاقه به شهدا ❣مادرش میگفت: «وقتی هنوز ایران بود عاشق جنگ و دفاع از اسلام و انقلاب بود. همیشه از
✾طلبه
✾ شهیـــ🌷ــد
✾لوله کش
✾ #فلافل_فروش
✾زاهد و عابد💖
✾یا مستند ساز🎞 و مرد رسانه
⇜این ها همه اوصاف یک #جوان_مومن_انقلابی است
که در زندگی #کوتاه اما پر کار و تلاش خود، کوشید که از گناه🔞 فاصله بگیرد و از #مشهور شدن بگریزد.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌷
#شهید_مدافع_حرم
#هادی_دلها❤️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📖بخشی از کتاب #دلتنگ_نباش 🔹وقتی مراسم تمام شد، بین مردم بروشورهای📂 زندگینامۀ #شهید #رسول_خلیلی را
🔸کمتر پیش میآمد که روحالله #بیکار باشد. همیشه مشغول بود با برنامه ریزی📝 دقیق و خاص خودش👌 تمام کارهایش را به #ترتیب انجام میداد.
🔹گاهی بین کارهایش، زمانهای کوتاهی⌛️ پیش میآمد که وقتش خالی بود حتی برای آن زمانهای #کوتاه هم برنامهریزی داشت✅
🔸یک #قرآن جیبی کوچک همیشه همراهش بود در زمانهای خالی اش مشغول قرآن خواندن📖 میشد.️ کتاب زبان انگلیسی🔠 و #عربی را هم به همراه داشت تا در اوقات بیکاری زبان بخواند. روحالله برای تک تک #ثانیههای زندگیاش برنامه داشت... .
#شهید_روح_الله_قربانی 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃 🔹ولایتپذیری و #ولایتمداری شهید نوری🌷 بر تمام کسانی که با این شهید ارتباط داشتند👥 پوشیده نیست.
5⃣8⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰از همان اوایل زندگی میدانستم عمر زندگیمان #کوتاه است.سبک زندگی و منش #علیرضاےعزیز گویای این بود که متاع وجودش را خدا خریدار است👌.
🔰نور شهدا💫 در چهره اش کاملاً مشخص بود.هميشه به او میگفتم:" #صورت نازنینت را دوست دارم😍.این صورت زیبا دست تو #امانت هست.
♨️رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون"
🔰ظاهر و چهره ی #علیرضاےشهیدم مصداق این روایت از امیرالمومنین بود که فرمودند:" ⚜هیچکس چیزى را در باطن خویش پنهان نمى دارد مگر اینکه 👈در سخنانى که از دهان او مى پرد، و در #چهره و قیافه اش آشکار مى گردد"..وقتي از زیبایی صورتش برایش میگفتم،از راز چشمان #شهیدهمت برایم میگفت..
🔰اینکه همسرشهید همت هم عاشق آن #چشمان_پاک و زیبای همسرش😍 بود.و سرانجام همان چشمها،زیباترین قربانی👌 در راه خدا شد..
🔰ميگفت :"توهم #عاشق صورت من هستی..ممکنه خدا این صورت را برای #قربانی انتخاب کنه."وقتی این داستان را برایم میگفت طاقت شنیدنش را نداشتم🚫..بسیار گریه میکردم😭..این 25 روزی که #سوریه بود مدام سفارش میکردم که مواظب #امانتی من باش.
🔰بعد از #شهادتشون،وقتی بالای سر پیکر مطهرش رفتم ،و سر و صورتش را نگاه کردم،دنیا روے سرم خراب شد😭. گفتم این بود رسم #امانتدارے؟؟
🔰براثر اصابت ترکش آر پی جی💥 به صورت و سر نازنین #علیرضاےشهیدم🌷 ،جان ناقابل را تقدیم درگاه #احدیت کرده بود..خدا زیبایی را به او داد و خریدار اصلیش هم خودش شد👌.خدا به صورت او هم جمال داد هم کمال.
#شهدا در راه خدا از #زیباترینهای زندگیشان گذشتند.
#شهید_علیرضا_نوری🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
در چشمهای #حسرتیان
خیره ماندهای
شرم از تـو کُشتِمان😔
#نگهت را نگاهدار ...
🔹زخمی شده بود و به دلیل ضربه به #سر قدرت حرف زدن نداشت. زیر بغلش را گرفته بودند تا سوار ماشین🚑 کنند و بـه عقب بفرستـند.
🔸قـدرت بـدنی اش را از دست داده و تمـام مدت، سـرش پایـین بود😔 و برای همین با این که چند #عکس گرفتم، اما صورتش را نتوانستم ثبت کنم.
🔹اما وقتی روی صندلی جلو ماشین
نشست، سـرش را بلـند کــرد و یـک آن
نگاهـش🙁 در نـگاه مـن گـره خـورد، ایـن عکس حاصل آن لحظه #کـوتاه بود، چرا که خیلی زود دوباره سرش روی شانهاش خـم شد و بی رمق در خـود فـرو رفـت😞
🔰این عکس را فروردین۱۳٦۰ در ارتفاعات #بازیدراز، مشرف به دشت ذهاب گرفتم. جایی که عملیات کوچک برای آزادسازی قلهی ۱۱۱۰ انجام شده بود.
📸عکاس: سعید صادقی
#جنگ_به_روایت_تصویر
#نوجوانان_دفاعمقدس
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
7⃣6⃣#قسمت_شصت_وهفت
💢... #ملجاء و #پناه من خداست و #شکوه_گاه من خداست... پس هر #مکرى که مى توانى بساز و هر تلاشى که مى توانى بکن.به خدا سوگند که ریشه #یادما را نمى توانى بخشکانى..
و وحى ما را نمى توانى بمیرانى..
و دوره ما را نمى توانى به سر برسانى..
و #ننگ این حادثه را نیز نمى توانى از خود برانى... #عقلت منحرف و محدود است و ایام حکومتت #کوتاه و معدود و جمعیتت #پراکنده و مطرود.
🖤روزى خواهد رسید که منادى ندا خواهد کرد:'' الا لعنۀ االله على الظالمین.(39)''پس حمد و سپاس از آن خداى جهانیان است... که براى اولمان #سعادت و مغفرت رقم زد و براى آخرمان ، #شهادت و رحمت.از خدا مى خواهیم که ثوابشان را کامل کند... و بر پاداششان بیفزاید و ما را جانشینان #شایسته آنان قرار دهد،... که او با محبت و مهربان است.. و او براى ما کافیست و هم او #بهترین پشتیبان ماست.✨
💢نفسى عمیق مى کشى و مى نشینى...
پشت دشمن را به خاك مالیده اى،
کار را به انجام رسانده اى..
و حرفى براى گفتن ، باقى نگذاشته اى...
آنچه باقى گذاشته اى فقط #حیرت است... یزید،اطرافیان یزید، بزرگان مجلس ، زنان پشت پرده ، سربازان و ماءموران و محافظان و حتى اهالى کاروان... همه #مبهوت این سؤالند که...
🖤آیا #تو همان زینبى که #داغ دیده اى؟!تو همان زینبى که #اسارت چشیده اى؟! تو همان زینبى که #مصیبت کشیده اى ؟!یعنى اینهمه درد و داغ و رنج و مصیبت ، ذره اى از #جلال تو نکاسته است؟یعنى اینهمه تخفیف و تحقیر و تکفیر و ارعاب دشمن ، ذره اى تو را به #عقب_نشینى وانداشته است؟
این لحن،... لحن محکومیت و اسارت نیست ، لحن #سیطره و #اقتدار است.
💢تو به کجا متصلى زینب⁉️
تو از کجا مدد مى گیرى؟ تو اهل کدام جلالستانى ؟اکنون یزید باید چیزى بگوید... و این #سکوت_سنگین مجلس را بشکند. اما چه بگوید؟... تو چیزى براى او باقى نگذاشته اى.همه این برنامه ها و مقدمات و تشریفات براى #شکستن_شما بوده است... و تو نه تنها نشکسته اى که #درنهایت استوارى و اقتدار، #دشمن را مچاله کرده اى و دور انداخته اى.تو همه دیدنیها و به رخ کشیدنیها راندیده گرفته اى.
🖤تو یزید را #رسواى خاص و عام کرده اى.اکنون #هراقدامى از سوى یزید او را رسواتر و ضایعتر مى کند.... قتل و غارت و شکنجه و اسارت، امتحان شده است و #نتیجه اش این شده است. باید دستى بالاى دست این تحقیر بیاورد تا به شرایط مساوى دست پیدا کند....
و همین راه را پیش مى گیرد: 👈فرو خوردن خشم و اظهار بىاعتنایى.
این بیت شعر، بهترین چیزى است که در آن لحظه به ذهنش مى رسد:_این فریادى است که شایسته زنان است و مرثیه سرایى بر داغدیدگان آسان است.
اما نه، این شعر، مشکلى از یزید را حل نمى کند....
💢#بهترین گواه ، عکس العمل نزدیکان و اطرافیان اوست.ناگهان #زنى از زنان بارگاه یزید، بى اختیار، باسربرهنه ، خود را به درون مجلس مى افکند،... بر سر بریده امام ، سجده مى برد و فریاد واحسیناه سر مى دهد و از میان ضجهه ها و مویه هایش این کلمات شنیده مى شود:_اى محبوب خاندان رسول الله! اى فرزند محمد! اى غمخوار یتیمان و بیوه زنان! اى کشته حرامزادگان!... اى یزید! خدا دست و پایت را قطع کند و به آتش 🔥دنیا قبل از آخرت #بسوزاند.یزید، دستور مى دهد که او را هر چه سریعتر از مجلس بیرون ببرند... #ابوبرزه_اسلمى رو مى کند به یزید و مى گوید....
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh