eitaa logo
شعر انقلاب
2.4هزار دنبال‌کننده
403 عکس
116 ویدیو
1 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر
مشاهده در ایتا
دانلود
خوش‌بخت کسی که با ولایت باشد چون شمع چراغ راه وحدت باشد خوش‌بخت کسی که بعد عمری خدمت پایان مسیر او شهادت باشد ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نیایش انجیل ناقوس بلند است صدایش، چه صدایی! در صحن کلیساست چه شوری! چه صفایی! یا یوسف گمگشته رسیده‌ست به کنعان یا آن‌که مسیحاست به اعجاز شفایی این پرچم در باد به رقص آمدۀ توست یا عطر رمنده‌ست ز گیسوی رهایی؟ این‌سان که نیایش چکد از هر خط انجیل آن‌سان که ستایش کندت «حیّ علی»یی پیداست که ای شیر یَلِ بدر، قرار است بر شانۀ این شهر غریبانه بیایی کو منقل اسفند و گل و خندۀ مادر؟ کو شانۀ امن پدر و دست دعایی؟ آغوش کسی نیست به بازآمدنت، باز در خانه کسی نیست جز اندوه جدایی بغض است و سکوت است در این همهمه، اما بر شانۀ این مردم با مهر و وفایی حالا که شده پرچممان زینت تابوت یعنی که تو هم اهل همین آب و هوایی گفتند رسیده‌ست شهیدی که مسیحی‌ست هستند تمام شهدا کرب‌وبلایی در مکتب ما نام شهید است «علمدار» هرچند که گویند «جانی بت اوشانا»یی شاعر شده‌ام تا که کنم مدح شهیدان غرقیم در این بحر تحیر! تو کجایی؟ ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عمّارترین دیروز صف اوّل تشییع تو بودند آنان‌که کماکان پی تضییع تو بودند! امروز برایت چقدر مرثیه خواندند آنان‌که سر عهد و قرار تو نماندند از ملت و از غیرت خود دست کشیدند آنان‌که در این کوچه به بن‌بست رسیدند «این راز چهل‌ساله همان سی‌شب سیناست گوساله‌پرست آن‌که نشد، شیعۀ موساست» ای در دل شیطان‌صفتان یک‌تنه رفته شمشیر تو از میسره تا میمنه رفته آوینیِ برخاسته! آوینیِ ثانی! عمّارترین راویِ این جنگ جهانی فرماندهِ جان‌برکفِ میدان رسانه پیمانه زده با شهدا شانه به شانه آزاده‌تر از یارکِشی‌های سیاسی! سربازِ سلحشورِ افق‌های حماسی رسواکنِ اغراضِ پس پردۀ تزویر مظلوم‌ترین کشتۀ این جنگ نفس‌گیر! دیگر چه کسی جای تو را پر کند ای مرد؟ افشاگریِ ظلم و تکاثر کند ای مرد؟ دنبالۀ راه تو جهادی‌ست دوباره با مشتِ گره‌کرده، نه انگشت اشاره! ای مشتِ گره‌کردۀ موعودنشانم ای قدس‌ترین جمعۀ ماه رمضانم در آبیِ دریاییِ چشمان تو غرق‌اند آنان‌که گرفتارِ نه غرب‌اند و نه شرق‌اند برخیز و برانداز کن آوازۀ خود را برخیز و ببین مستند تازۀ خود را شفّاف‌تر از آینه، کمیاب‌تر از عشق نادرتر و طالب‌تر و بی‌تاب‌تر از عشق ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 تقدیم به شهید مدافع حریم حیا و عفت، شهید غیرت، مدیون تمام شهدا ایران است خون تو هنوز هم بلاگردان است از هر سر کوچه رد شوی می‌بینی این شهر پر از عطر جوان‌مردان است ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فریاد غیرت در زمانی که سکوت آهنگ ذلت می‌زند مرد پیدا می‌شود فریاد غیرت می‌زند مرد یعنی آن‌که هنگام فداکاری که شد بر همه دل‌بستگی‌های خودش خط می‌زند خنجر و چاقو و تیر و نیزه باشد، بیم نیست حرف اول را در این میدان رشادت می‌زند می‌شود الداغی و در گوش یاغی‌های شهر حرف حق را بی‌هراس و با‌صلابت می‌زند مرگ را بازیچه دانسته‌ست هرکس این‌چنین عاشقانه دل به دریای شهادت می‌زند سوختن تا کی؟ که با پرواز هر پروانه‌ای آتشی بر جان شاعر، آه حسرت می‌زند عده‌ای از مرگ می‌ترسند، دردا از سکوت! بر تمام زندگان بانگ مصیبت می‌زند ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چند نفر به یک نفر؟! قصه‌‌ جریحه‌دار شد آن‌طرف پیاده‌رو عقل صدا زد که بمان عشق صدا زد که برو وقت چه بود آن غروب؟ وقتِ قیامت تو بود فرق تو با بقیه چیست؟ فرق تو غیرت تو بود تیغ زدند بی‌هوا دشنه زدند بی‌خبر کوچه به حرف آمده: چند نفر به یک نفر؟! آنچه همیشه و هنوز کوچه به کوچه جاری است قصۀ سر به داری و غیرت سبزواری است هیچ غمی برای ما مثل غم تو داغ نیست مرگ تو انتخاب بود مرگ تو اتفاق نیست این‌که به پیشگاه مرگ زخمیِ ایستادن است وای! برادر من است آه! برادر من است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مطهری بودی تو در نگاه زمین، فصل دیگری بودی طلایه‌دار بهارانِ بهتری بودی تو در نگاه زمین، فصل بارش «مردی» طلوع فصل زلال «برادری» بودی دلم تو را ز عدالت همیشه می‌پرسد تو را که وارث شمشیر حیدری بودی تو ای عدالت روشن! چه زود کوچیدی تویی که وارث خشم ابوذری بودی تو در تصور کوتاه ما نمی‌گنجی تو ارتفاع شهادت، «مُطهری» بودی دلم شبی که مُرید نگاه سبزت شد در آسمان شهادت، کبوتری بودی پس از تو سهم زمین، این فصول تکراری‌ست تو در نگاه زمین، فصل دیگری بودی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جوان‌مرد تو هستی من و من توام جان مادر تویی قلب در سینه پنهان مادر غمت در نهان‌خانۀ دل نشسته به راهت نشسته‌ست چشمان مادر دلم خواست یک استکان چای و لبخند فدای قدم‌هات! مهمان مادر به‌جای تو و کودکی‌هات حالا نشسته‌ست عکست به دامان مادر گل من! به لطف عروج قشنگت گل‌ انداخته جلد قرآن مادر حمیدم! شهیدم! عزیزم! امیدم! بنازم به تو! مرد میدان مادر! تویی حاصل لقمۀ پاک بابا جواب دعای فراوان مادر بهار دلم! زود رفتی و آمد زمستان مادر، زمستان مادر پریشان شدی تا پریشان نباشیم فدای تو جان پریشان مادر غیور جوان‌مرد! شیرم حلالت چراغ دل بیت‌الاحزان مادر! از امروز دست تو بر خاک زهراست دعاگوی تو دست لرزان مادر دوباره صدا کن مرا صبح فردا حمیدم! عزیز دلم! جان مادر! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سفر به‌خیر! مبارک است که از چنگ شب رها شده‌ای طلوع کرده و با صبح آشنا شده‌ای برای خالیِ دیوار ناامیدی‌ها شبیه پنجره رو به بهار وا شده‌‌ای آهای سرو بلندم! من از تو ممنونم که سر‌پناه حیای بنفشه‌ها شده‌ای فرشته آمده از آسمان به بدرقه‌ات سفر به‌خیر! بگو راهی کجا شده‌ای؟ به لحن خون و جنون گرم گفتگو با تیغ هزار حنجره جوشیده‌ای، صدا شده‌ای چطور شد که گذارت به قتلگاه افتاد؟ چگونه شد که سر کوچه کربلا شده‌ای؟ «شهید» راز بزرگی‌ست در دل تقدیر تو از قضا وسط شهر برملا شده‌ای ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرد میدان یار مولایی اگر، باید که از دل یار باشی جعفر طیّار باشی، میثم تمّار باشی زن اگر هستی، سمیّه، مرد اگر، مانند یاسر تا چراغ راه فرزندی چنان عمّار باشی چون ابوذر پیر عشق حضرت مولا بمانی همچو جابر تا نهایت تشنۀ دیدار باشی رهرو مقداد در راه بصیرت بی‌مهابا یار دین عشق، در رفتار و در گفتار باشی همچو سلمان جان و دل را در ره جانان بخواهی حمزه باشی، تا شهادت دشمن کفّار باشی مرد میدان، شیر غرّان، حمزۀ ما، حاج قاسم یار مولا، همدل و همراه آقا، حاج قاسم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
بدر و خان‌طومان یکی‌ست... خاکریز شیعه و سنی در این میدان یکی‌ست خیمه‌گاه تفرقه با خانهٔ شیطان یکی‌ست لات و عزی با نقاب دین به میدان آمدند بت‌شکن‌ها خوب می‌دانند: بت‌گردان یکی‌ست داعش و تکفیری و وهابی و القاعده پشت این دستان پیدا، نیت پنهان یکی‌ست سال‌ها با اسم آزادی، کبوتر کشته‌اند این جهانِ در ستم آزاد، با زندان یکی‌ست تن به ذلت هرگز! اما جان به جانان می‌دهیم در تمام عصرها، رسم جوانمردان یکی‌ست مرز، چیزی نیست! حتی از زمان هم رد شدند از نگاه اهل ایمان، بدر و خان‌طومان یکی‌ست چنگ باید زد به حبل‌الله و از آتش گذشت عروةالوثقی یکی، پیمان یکی، فرقان یکی‌ست هر حریمی حرمتی دارد بپرس از محرمان حرمت آل نبی با حرمت قرآن یکی‌ست باز «بسم الله مجراها و مرساها» بخوان موج‌ها بسیار، اما نوح کشتی‌بان یکی‌ست صالحان، میراث‌داران زمین خواهند شد این حکایت، فصل‌ها دارد، ولی پایان یکی‌ست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آرزوی لبخند یک دختر و آرزوی لبخند که نیست یک مرد پر از کوه دماوند که نیست یک مادر گریان که به دختر می‌گفت: بابای تو زنده است... هر چند که نیست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ناگفته‌های تلخ باید نوشت از جریانی که دفن شد از شوق کودکان، هیجانی که دفن شد دنیا نشست نسل‌کشی را نگاه کرد زیتون نماد صلح جهانی که دفن شد گرگان رها و زوزه‌کشان نقشه ریختند آرامِ گله بود شبانی که دفن شد آخر گناه کودک غرق به خون چه بود؟ تنها سه ماه داشت زمانی که دفن شد مادر به خاک چنگ زد و سینه چاک کرد تازه عروس بود جوانی که دفن شد بابا که رفت نان بخرد آه برنگشت آن که گلوله خورد، همانی که دفن شد کودک از آن به بعد گرسنه به خواب رفت بعد از همان دو تکۀ نانی که دفن شد.. ناگفته‌های تلخ فراوان به سینه داشت لبریز زخم بود، دهانی که دفن شد باران گرفت و غزه دوباره بهار شد بعد از عبور فصل خزانی که دفن شد باید سرود از غم غزه که ما شدیم مدیون خون طبع روانی که دفن شد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چرا سکوت کنم؟ مگر نه اینکه همان طفل غزه طفل من است چرا سکوت کنم سینه‌ام پر از سخن است برای من اگر انسانم و مسلمانم جوانِ جان به کف غزه نیز هموطن است هنوز هم که هنوز است خون‌نوشتۀ «قدس» برای پیکر اسلام نقش پیرهن است به آتشی که برافروخته‌ست باد خزان چه غنچه‌ها که زبان‌بسته گرم سوختن است ببین مقابلۀ تانک‌ها و انسان را کسی نگفت چرا! این چه جنگ تن به تن است؟ جوان سنگ به دستی به خط زد و دیدیم به روی شانۀ شهری شهید بی‌کفن است مگر پرندۀ ما از قفس چه می‌خواهد؟ تمام آرزویش لحظۀ رها شدن است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هنگامۀ آزادی‌ یک روز خواهی دید ای قدس! صبح خوشِ آزادی‌ات را پس می‌دهد دشمن سرانجام این خانۀ اجدادی‌ات را اینجا تمام کودکانش مردان میدانی بزرگ‌اند در بند دشمن‌ها نماندند در بند ایمانی بزرگ‌اند مردان میدان می‌توانند با این غم کوچک بسازند این شهرها شهر تو هستند هرقدر هم شهرک بسازند دنیا همه خیره به سویِ این کوچه‌های مردخیزند اینجا تمام مردمانش چون مسجدالاقصی عزیزند از شاخه‌های سبز زیتون در هر مسیرت کوچه‌باغی‌ست تا فتح تو یک جاده مانده تا فتح تو یک جمعه باقی‌ست باید برای درک عشقت راز تو را از ما بپرسند هنگامۀ آزادی‌ات را از حاج قاسم‌ها بپرسند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هر روز عاشوراست این روزها حال جهان در وضع هشدار است برخیز و فریادی بزن! این کمترین کار است در پیچ تاریخی دوران فتنه بسیار است شمشیر بردار ای برادر جنگ دشوار است تقدیر ما خورده گره با قلعۀ خیبر باید ببندی بر سرت سربند یا حیدر مردان میدان را بگو هر روز عاشوراست والتین والزیتون که پیروزی از آن ماست نور طلوع فجر صادق از افق پیداست بیت‌ المقدس تا همیشه پرچمش بالاست هر روز روز قدس و هر شب وقت بیداری‌ست تا انتفاضه در رگ این سرزمین جاری‌ست خون می‌چکد از شاخۀ زیتون در این ایام حرفی نمانده بین ما و قوم خون‌آشام جز این نصیحت که: بترس از امت اسلام شوخی نکن با خشم اقیانوس ناآرام این موج، شور بادها را با خودش دارد نابودی جلادها را با خودش دارد در چشم ما بار امانت بار سنگینی‌ست کاری که از دستت برآید واجب دینی‌ست شعری که از قدس و غم آن گفت، آیینی‌ست بیت المقدس تا ابد شهری فلسطینی‌ست هستیم ما از کودکی‌ها پای پیمانش بستیم عهدی تازه با خون شهیدانش کل فلسطین بوده عمری در پناه قدس روزی سحر خواهد شد این شام سیاه قدس از کربلا خواهد گذشت ای دوست! راه قدس دارد می‌آید «حاج قاسم» با «سپاه قدس» راهی که او رفته‌ست از اول جهت دارد از جانب فرماندهش مأموریت دارد با دست خود حکمی به او داده‌ست فرمانده او که تمام آیه‌های فتح را خوانده تکفریان را از عراق و سوریه رانده هر کس که با او نیست در این جاده، جا مانده یک روز پایان می‌دهد راه درازش را می‌خواند او در مسجدالاقصی نمازش را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
أرض مقدس خودش را وارث أرض مقدس خوانده، این قابیل جهان وارونه شد، این‌بار با سنگ آمده هابیل نِگین،‌ دست شیاطین و سلیمان اشک می‌ریزد و با فرعون، می‌خندند فرزندان اسرائیل گلستان شد، اگر چه آتش نمرود، اما سوخت گلوی «الخلیل» از داغ فرزندان اسماعیل لب خاخام‌ها، تورات را وارونه می‌خواند! کشیشان، با دعا، رد می‌شوند از غیرت انجیل به رسم سامری، این قوم برتر را ببین، دنیا! در آتش‌بازی خود، کرده‌اند از کودکان، تجلیل میان نقشه‌ای، غرق‌اند در نیل‌ و فرات، اما نمی‌دانند این خوابِ پریشانی‌ست، بی‌تأویل بیا ای تک‌سوار سبز! ای پایان این پاییز! که همراهت بیاییم از فرات، این‌بار سوی نیل و «سبحان الذی أسری» بخوان، تا «مسجد الاقصی» بخوان! ای خواندنت، شیرین‌تر از تنزیل جبرائیل فلسطین، جوجه‌های کوچکش، حالا ابابیل‌اند و خواب آخر پاییز می‌بیند، سپاه فیل ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در سنگر انتفاضه... ای قدس! ظهور مُنتَظَر نزدیک است خورشید دمیده و سحر نزدیک است در سنگر انتفاضه پا بر جا باش یک سنگ دگر بزن، ظفر نزدیک است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قبله‌گاه نخستین سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین! چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین تو رازدار پیام آوران مهد تمدن تو آرمان مسلمان تو قبله‌گاه نخستین به ذره ذرۀ خاکت هزار راز نهفته‌ست کشیده‌اند به دورت ز ترس این همه پرچین.. قسم به کعبه که آزاد می‌شوی تو به زودی قسم به آیۀ زیتون، قسم به آیۀ والتین مقاومت کن و بار دگر حماسه به پا کن و گفته‌اند ملائک هزار مرتبه آمین قسم به قدس که یک روز، روز فتح می‌آید قسم به خاک رسولان... سلام ارض فلسطین! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قدس تنها نیست زندگی جاری‌ست؛ در سرود رودها شوق طلب زنده‌ست گل فراوان است؛ رنگ در رنگ این بهار پر طرب زنده‌ست خاک، حاصلخیز؛ باغ‌های روشن زیتون بهارانگیز دشت‌ها شاداب؛ در شکوه نخل‌ها ذوق رطب زنده‌ست چون شب معراج؛ قبله‌گاه دور دست ما گل‌افشان است وادی توحید؛ در وفور چشمه‌های فیض رب زنده‌ست آفتاب فتح؛ بر فراز خانهٔ پیغمبران پیداست صبح نزدیک است؛ صبح در تصنیف‌های نیمه‌شب زنده‌ست لحظه‌ها سرشار؛ جلوه‌های عشق در آیینه‌ها زیباست عاشقان هستند؛ شعرهای عاشقانه لب به لب زنده‌ست خیمه در خیمه؛ لالهٔ داغ شهیدان روشن است اما گریه‌ها خندان؛ شادمانی‌ها در این رنج و تعب زنده‌ست مادران خاک؛ جانماز خویش را گسترده تا آفاق دست‌های شوق؛ در قنوت گریه‌های مستحب زنده‌ست شرق بیدار است؛ در جهان از هم صدایی‌ها خبرهایی‌ست نام این صحرا؛ روی رنگ و بوی گل‌های ادب زنده‌ست فصل طوفان است؛ سنگ‌ها در دست‌ها آواز می‌خوانند قدس تنها نیست؛ در سراپای جهان این تاب و تب زنده‌ست باد می‌آید؛ بوی گل‌های حماسی می‌وزد در دشت زندگی زیباست؛ عشق در جان جوانان عرب زنده‌ست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
صبح موعود روشن‌تر از تمام جهان، آسمان تو باغ ستاره‌هاست مگر آستان تو؟ پرچم به دوش مردم آزاده داده‌ای تا هر کرانه فتح شود با نشان تو روشن به نور مهر تو بحرین تا یمن مشعل به دست‌های تو و شیعیان تو مانند کوه صبر، هنوز ایستاده‌اند در روزهای رنج و بلا، دوستان تو جغرافیای سرخ زمین دشت لاله‌هاست گسترده در تمام جهان بوستان تو زودا که صبح «صادق» موعود می‌رسد خورشید فتح می‌دمد از آسمان تو ✍🏻 🏷 علیه‌السلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قطعه‌ای از نور شبیه قطعه‌ای از نور در جهان می‌گشت ستاره‌ای که به دنبالش آسمان می‌گشت همان ستاره که معروف آسمان‌ها بود غریب و ساده ولی بین این و آن می‌گشت دری به وسعت لبخند رو به او وا شد دری که در پی چشمش دوان دوان می‌گشت حیات طیبه با کاسه‌ای شراب طهور همیشه در پی آن مرد قهرمان می‌گشت هزار قطعۀ ابر آمدند تا دیدند برای اوج به دنبال نردبان می‌گشت شهید رفت و جهان از حضور او جا ماند و کوچه کوچه عزا باز در جهان می‌گشت ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
یک قافله دل لبریز شد از هلهله‌ها دور و بر تو زیباست شب وصل تو، زیبا سحر تو مانده‌ست دلم بین تغزل وَ حماسه در نشئه‌ای از آب و عطش، شعله‌ور تو ما مرد نبردیم، سرافراز به دردیم بگذاشته آن زخم فقط سر به سر تو می‌گشت شهادت پی تو کوچه به کوچه می‌خواست مطهر شود از چشم تر تو فرزند برومند سرافرازی ایران آیا چه کسی داد به مادر خبر تو؟ ای مرد خدا! دست خداوند به همرات! یک قافله دل، قافله سر، همسفر تو ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جواز شهادت ز خاک پای تو قوّت گرفته قامت شهر به‌پاست با تو ستون‌های استقامت شهر فقط نه گنبد و گلدسته و کبوتر و صحن محبتت شده بانوی من علامت شهر عجیب نیست، که دارند از عنایت تو عصای معجزه، پیران با کرامت شهر گرفته‌اند جواز شهادت از دستت دل‌آذرانه جوانان با شهامت شهر به اشتیاق نگاهت چنین ترافیک است به جستجوی تو هستیم در قیامت شهر سیاه‌نامه‌ای امشب پناه آورده‌ست به گوشۀ حرم از چشم پر ملامت شهر ✍🏻 🏷 علیهاالسلام | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهر شهادت نمک‌پرورده‌ات ای شهر من خیل شهیدانند شهیدانی که هر یک سفره‌دار لطف و احسانند چنان می‌روید از خاک تو در هر کوچه گلزاری که مست بوسه بر آن آفتاب و باد و بارانند نسیمی انقلابی می‌وزد در هر خیابانت در آغوش تو، مردان تو، هر یک چارمردانند جوانانت نه! حتی کودکان خفته در مهدت دلیران سپاه مکتب پیر جمارانند کسی مثل غرور زخمی اروند می‌داند که مردان تو ای شهر شهادت مرد میدانند اگر مشتی خس و خاشاک، اینک بر تو می‌تازند پر از بغض گلوگیر از دل‌آذرهای دورانند هزاران فرسخ از پابوسی این آستان دورند مترسک‌های بدگویی که در دربار شیطانند خبر دارند آیا ذره‌ای از مهربانی‌هات؟! نه! هرگز چیزی از مردانگی‌هایت نمی‌دانند نمی‌دانند وقت صف کشیدن در خط ایثار تمام مردمانت جلوه‌ای از سیل و طوفانند نمی‌دانند جای قصۀ شب، مادران اینجا به گوش کودکان خود حدیث عشق می‌خوانند نمی‌دانند خاکت ریشه در هفت‌آسمان دارد نمی‌دانند باید ریشۀ خود را بخشکانند چنان خون، در رگان این وطن جاری شدی ای شهر اهالی تو ای خاک شهادت اهل ایرانند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab