eitaa logo
شعر انقلاب
2.4هزار دنبال‌کننده
393 عکس
109 ویدیو
1 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر
مشاهده در ایتا
دانلود
شهر شهادت نمک‌پرورده‌ات ای شهر من خیل شهیدانند شهیدانی که هر یک سفره‌دار لطف و احسانند چنان می‌روید از خاک تو در هر کوچه گلزاری که مست بوسه بر آن آفتاب و باد و بارانند نسیمی انقلابی می‌وزد در هر خیابانت در آغوش تو، مردان تو، هر یک چارمردانند جوانانت نه! حتی کودکان خفته در مهدت دلیران سپاه مکتب پیر جمارانند کسی مثل غرور زخمی اروند می‌داند که مردان تو ای شهر شهادت مرد میدانند اگر مشتی خس و خاشاک، اینک بر تو می‌تازند پر از بغض گلوگیر از دل‌آذرهای دورانند هزاران فرسخ از پابوسی این آستان دورند مترسک‌های بدگویی که در دربار شیطانند خبر دارند آیا ذره‌ای از مهربانی‌هات؟! نه! هرگز چیزی از مردانگی‌هایت نمی‌دانند نمی‌دانند وقت صف کشیدن در خط ایثار تمام مردمانت جلوه‌ای از سیل و طوفانند نمی‌دانند جای قصۀ شب، مادران اینجا به گوش کودکان خود حدیث عشق می‌خوانند نمی‌دانند خاکت ریشه در هفت‌آسمان دارد نمی‌دانند باید ریشۀ خود را بخشکانند چنان خون، در رگان این وطن جاری شدی ای شهر اهالی تو ای خاک شهادت اهل ایرانند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهید مرزبانی با نام و نشان قهرمانی برگشت محبوب وطن شد، آسمانی برگشت در خواب خوشِ همیشه بودیم که او با نام شهید مرزبانی، برگشت ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حُسنِ یوسف حُسنِ یوسف رفتی اما یاسمن برگشته‌ای! سرو سبزم از چه رو خونین‌کفن برگشته‌ای؟ از کجا می‌آیی ای عطر دل‌انگیز بهشت! از کنار چند آهوی ختن برگشته‌ای؟ تو همان نوزاد در گهوارۀ من نیستی؟ خفته در تابوت حالا سوی من برگشته‌ای با تفنگ و چفیه و سربند راهی کردمت با کمان آرش از مرز وطن برگشته‌ای خواستی روشن بماند چلچراغ انقلاب با تو؛ ای شمعی که بعد از سوختن برگشته‌ای! سرد گشته آتش اما شعله‌ور مانده غمت باز پیروز از نبردی تن به تن برگشته‌ای ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرزبانم تویی حماسی‌ترین داستانم تویی به هر داستان، قهرمانم تویی نشان شجاعت به بازوی توست به غیرت، جهان‌پهلوانم تویی سراپا مسلّح به ایمان و عشق سراسر دل مهربانم تویی همه شهر، امن و امان است شب به گوش سحرها اذانم تویی.. توانا و باعزّت و استوار من ایرانم و مرزبانم تویی همه مرزبانان سلیمانی‌اند سلیمان این داستانم تویی ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
تو نبودی که ببینی شهر آزاد شد اما تو نبودی که ببینی دلمان شاد شد اما تو نبودی که ببینی گیسوان غزل سوختۀ نخل قدیمی همدم باد شد اما تو نبودی که ببینی خاکِ رنگین شده از بادۀ شیرین شهادت، سهم فرهاد شد اما تو نبودی که ببینی شعر ایمان شدی و از تو و آن جملۀ نابت همه جا یاد شد اما تو نبودی که ببینی مسجد و مدرسه و کوچه و آن خانۀ کوچک باز آباد شد اما تو نبودی که ببینی شهر آزاد شد اما تو نبودی که ببینی سه خرداد شد اما تو نبودی که ببینی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهر شهدا دزفول که چون دلاوری آماده‌ست در هر قدمش گلوله‌ای افتاده‌ست گفتند که با وضو قدم بگذارید هر کوچۀ این شهر شهیدی داده‌ست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کبوتران حرم لاله‌های شکفته در شیراز عطر و رنگ بهار داده به باغ رو به محراب نور وا شده، سرخ گلِ گلدسته‌های شاهچراغ بانگ خون و حماسه می‌آید از گلوی حماسه‌خوانی ما باز آواز کوچ پیچیده در هیاهوی آسمانی ما باد از باغ اشک زائرها دستمالی سپید آورده از مسیر کبوتران حرم کاروانی شهید آورده زن: شهیدی‌ست بین چادر نور مرد: آیینه‌ای خدادادی زندگی چیست؟ کودکی در خون گاه امّا به نام آزادی لاله‌های حریم شور و شعور شعر خون خوانده‌اند با حافظ آی زائر! زیارت تو قبول به سفر می‌روی؟ خداحافظ پر بکش رو به اوج، هم‌وطنم فارغ از دشمنان فرسوده ما همه هم‌دلیم و هم‌قسمیم آی زائر؟ خیالت آسوده ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چلچراغ با همان شوقی که از آغاز روشن مانده است در دل ما حسرت پرواز روشن مانده است گوش‌ها را نغمۀ الله اکبر می‌برد تا قیامت شور این آواز روشن مانده است.. نا امید از جا گرفتن در دل او نیستیم کورسوی کوچک ابراز روشن مانده است فاصله بسیار نزدیک است در دل‌ها به هم این معانی نزد اهل راز روشن مانده است کارهای غیرممکن با تو ممکن می‌شوند پس در اینجا معنی اعجاز روشن مانده است پرچم نور است در هر گوشۀ ایران بلند نوری از این خانه در شیراز روشن مانده است باز هم امشب شب این شهر بی‌خورشید نیست چلچراغ گنبد او باز روشن مانده است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عطر امید با دردهای تازه‌ای سر در گریبانم اما پر از عطر امید و بوی بارانم هربار غم‌ها بیشتر سویم هجوم آورد دیدم درخشان‌تر شده آیینۀ جانم آیینۀ صبر و وقار و مهر و لبخندم این روزها سرتابه‌پا، آیینه‌بندانم در من درخشیده شکوهی تازه از ایمان «اینجا چراغی روشن است» آری چراغانم هر کوچه‌ای اینجا چراغانی شده با عشق من زنده‌ام از عشق، از این عشق تابانم تابنده‌تر شد خاک من با گوهر ایثار این خاکِ گوهربار ایران است، ایرانم در دست دارم خاتم سرخ شهادت را با این نگین، روی زمین، مُلک سلیمانم خورشیدباران است خاک روشنم هر صبح هشت آسمان پیداست از خاک خراسانم در سایه‌سار بانوی آیینه و آبم از عطر یاسش پر شده هر صبح ایوانم از جلوۀ شاهِ چراغ اینجا چراغان است من در پناه سایۀ دروازه قرآنم گاهی غباری هم اگر در آسمان پیداست... باران که می‌آید پر از عطر بهارانم عطر بهاری تازه در راه است، می‌دانی؟ عطر بهاری تازه در راه است، می‌دانم چشم‌انتظار رؤیت ماهم در این شب‌ها کی می‌دمد خورشید از شرق شبستانم؟ ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کشور اللّه اکبر این آستان که خانۀ توحید را در است دروازۀ طلایی دنیای باور است این ساحت تقدس و این آستان قدس رمز بقای کشور اللّه اکبر است این رویش بلند در این دوردست شور از کربلای عشق حدیث مکرر است.. دامن به اشک شوی که این خاک داغدار ایثارگاه هشتم آل پیمبر است بر گرد خویش در طلب اصل خود مگرد راهی اگر به خلوت یار است، از این در است این هشتمین بهانه برای گریستن شیرازۀ گشایش دل‌های مضطر است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«با آل علی هر که در افتاد، برافتاد» دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد چشمم به ضریحِ شه والاگهر افتاد این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد این قبر غریب‌الغربا خسرو طوس است این قبر مغیث‌الضعفا شمس شموس است خاک در او، مرجعِ ارواح و نفوس است باید ز ره صدق بر این خاک در، افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد این روضۀ پرنور، به جنت زده پهلو مغز ملک از عطر نسیمش شده خوش‌بو بشنید نسیم سحری رایحۀ او کز بوی بهشتیش چنین بی‌خبر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد حوران بهشتی زده اندر حرمش صف خیل ملک از نور، طبق‌ها همه بر کف شاهان به ادب در حرمش گشته مشرّف اینجاست که تاج از سر هر تاج‌وَر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد اولاد علی شافع یوم عرصات‌اند دارای مقامات رفیعُ‌الدّرجات‌اند در روز قیامت همه اسباب نجات‌اند ای وای بر آن‌کس که به این درّه، درافتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد کام و دهن از نام علی یافت حلاوت گل در چمن از نام علی یافت طراوت هر کس که به این سلسله بنمود عداوت در روز جزا جایگهش در سقر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد هر کس که به این سلسلۀ پاک جفا کرد بد کرد، نفهمید، غلط کرد، خطا کرد دیدی که یزید از ستم و کینه چه‌ها کرد آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد.. ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
صحن انقلاب ابر می‌خواست زائرت باشد، آب شد قطره قطره باران شد نور می‌خواست خادمت باشد، چلچراغ میان ایوان شد زندگی زیر پای زائرها، آروزی قدیمی کوه است و چه خوشبخت بود سنگی که آمد و مرمر شبستان شد.. حرمت جانْ‌پناه زائرهاست، شب شعر تمام شاعرهاست تا به دعبل دو بیت بخشیدی، شاعران رزقشان فراوان شد تو همانی که جوهر قلمت، علم فقه و کلام می‌سازد سخنت واژه واژه، حرف به حرف، مکتب درس‌های ریّان شد تو همانی که صاحبان هنر با دو رکعت نماز بالاسر از تو مضمون ناب می‌گیرند، با تو هر کار سخت آسان شد محو درس خداشناسیِ تو، غرق در خطبۀ حماسی تو دل عُمران صائبی‌مذهب به تو مایل شد و مسلمان شد ماه در دست، راه افتادی، تو به ما راه را نشان دادی نقشه را غرق نور کردی و بعد، خاکِ پای تو نامش ایران شد کشورم صحن انقلاب شماست، چون اباصلت در رکاب شماست نقشه لبریز آفتاب شماست، همه‌ٔ شهرها خراسان شد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قصیدۀ ناتمام خوشا که خط عبور تو را ادامه دهیم شعاع چشم تو را تا خدا ادامه دهیم دوباره خواب شب شوم را بیاشوبیم به رغم خوف و خطر جاده را ادامه دهیم بیا به سنّت پیشینیان کمر بندیم که یا ز پای در آییم؛ یا ادامه دهیم شکست کشتی دریادلان اگر در موج از آن کرانه که ماندند؛ ما ادامه دهیم اگر ز مرز زمین و زمان فرا رفتی تو را در آن سوی جغرافیا ادامه دهیم اگرچه عکس تو در قاب تنگ دیده شکست تو را به وسعت آیینه‌ها ادامه دهیم تو آن قصیدۀ شیوای ناتمامی، کاش به شیوه‌ای که بشاید؛ تو را ادامه دهیم ✍🏻 🏷 قدس‌سره 🇮🇷 @Shere_Enghelab
غمزۀ اشراقی خرقه‌پوشان به وجود تو مباهات کنند ذکر خیر تو در آن سوی سماوات کنند پارسایانِ سفرکرده به آفاق شهود در نسیم صلوات تو مناجات کنند پیش آیینۀ پیشانی تو هر شب و روز ماه و خورشید تقاضای ملاقات کنند پی به یک غمزۀ اشراقی چشمت نبرند گرچه صد مرحله تحصیل اشارات کنند بعد از این، حکمتیان نیز به سر فصل حیات عشق را با نفس سبز تو اثبات کنند قدسیان چون ز تماشای تو فارغ گردند عطر انفاس تو را هدیه و سوغات کنند بعد از این شرط نخستین سلوک این باشد که خط سیر نگاه تو مراعات کنند ✍🏻 🏷 قدس‌سره 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آن سرو قامت با آن که آبدیدۀ دریای طاقتیم آتش گرفته‌ایم که غرق خجالتیم امروز اگر به سایۀ راحت نشسته‌ایم مدیون استقامت آن سرو قامتیم دیری‌ست چشم‌ها همه مبهوت آن لب است عمری‌ست سرسپردۀ آن خال وحدتیم این دست‌ها ادامۀ دست وفای توست امروز اگر بزرگتر از بی‌نهایتیم باشد که جام دوست تسلایمان دهد ما را که تا همیشه قدح‌نوش حسرتیم رونق‌فزای میکدۀ عشق بعد از این تا صبح وصل تشنۀ جام ولایتیم ✍🏻 🏷 قدس‌سره 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حرف عشق پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشت بسیار بود رود در آن برزخ کبود اما دریغ، زَهرهٔ دریا شدن نداشت در آن کویر سوخته، آن خاک بی بهار حتی علف اجازهٔ زیبا شدن نداشت گم بود در عمیق زمین شانهٔ بهار بی‌تو ولی زمینهٔ پیدا شدن نداشت دل‌ها اگرچه صاف، ولی از هراس سنگ آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت چون عقده‌ای به بغض فرو بود حرف عشق این عقده تا همیشه سرِ وا شدن نداشت ✍🏻 🏷 قدس‌سره 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سلام بر خمینی مرا هر قدر ذوق رفتن و پرواز شاعر کرد تو را اندیشه‌ات مانای تاریخ معاصر کرد میان آیۀ والفجر یا بعد از لیالٍ عشر تو را باید کجا خواند و کجا بایست حاضر کرد؟! تو را با کشتی نوح و تو را در نیل با موسی تو را هم‌پای ابراهیم می‌باید مجاور کرد پیمبروار در اطراف تو پروانه پروانه کلامت مردم این شهر را عمار یاسر کرد جوان‌ها را مرامت کربلا در کربلا قاسم غمت پیران عاشق را حبیب بن مظاهر کرد به راه افتادی و با تو بیابان‌ها خیابان شد جهان را هر خیابان در مسیر نور عابر کرد سپاه فیل آورده‌ست دنیا و نمی‌فهمد ابابیل آنچه را با لشکر بی‌دین و کافر کرد به تحریف تو در ذلت نشستند و نمی‌دانند که عزت را همین نام خمینی بود صادر کرد زمان با من سر ناسازگاری داشت انگاری مرا پابند دنیا و تو را مرغ مهاجر کرد ✍🏻 🏷 قدس‌‌سره 🇮🇷 @Shere_Enghelab
پرچم‌دارِ حق تو با حقّی و حق با توست؛ حق پشت و پناه تو بدی‎ها دور بادا از وجود خیرخواه تو نگاه ما به لب‎های تو خشکیده‌ست، لب تر کن که بر لب‎های خشکیده‌ست -می‎دانم- نگاه تو به پرچم‌دارِ حق، داری شباهت‌های بسیاری به راه کربلا آری چه نزدیک است راه تو اگر این غصه‎ها در کوه بود آتشفشان می‌شد چگونه مانده بعد از سال‎ها در سینه آه تو؟! غضب‎های تو با دشمن، دلی داده به من امّا دلم را برده آن لبخندهای گاه گاه تو سیادت هم دلیل دیگری بر این ارادت‎هاست که ما پیوندها داریم با شال سیاه تو ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نماز استقامت بخوان از چهرۀ طفلانم اینک مشق غربت را بخوان در گوش خاموشان عالم این مصیبت را فلسطینم، صدای رنج انسانم، مرا بشنو که شعر داغ من تا آسمان برده بلاغت را فلسطینم که صبحاصبح با نعش عزیزانم به دوش خستۀ خود می‌کشانم بار حیرت را کماکان قصۀ من مانده در پستوی خاموشی مبادا از جهان یک شب بگیرد، خواب راحت را بگو شیپورهای شایعه خاموش بنشینند و بشنو از دل آوار، آواز حقیقت را مرا با قامت خونین یارانم، تماشا کن ببینی تا مگر حیرانی صبح قیامت را برای کودکان، لالایی از جنس رجز خواندم که در گهواره فهمیدند معنای شهادت را فلسطینم، سلاحی دارم از آه و نمی‌ترسم نثار جان دشمن می‌کنم طوفان وحشت را فلسطینم، غم آخرزمانم، قبلۀ اول که زیر تیغ می‌خوانم نماز استقامت را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نبرد خیبر از نعرهٔ ما گوش فلک کر باید در دل، ما را زَهرهٔ حیدر باید تا زهر به کام غاصب قدس کنیم یک بار دگر نبرد خیبر باید ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 شعرخوانی سردار شهید هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند؟ ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عطر شهادت برگشتنت حتمی‌ست! آری! رأس ساعت هرچند یک شب مانده باشد‌ تا قیامت می‌آید آن صبحی که آغاز جهان است آن روز روشن، آن طلوع بی‌نهایت گفتند روی فرش ما پا می‌گذاری جارو زدم تنها به شوق این روایت در کوچه‌ها دیدم تو را... نشناختم... آه دیدم تو را، افسوس بی عرض ارادت در زیر باران هر دعایی مستجاب است از چشم‌هایت گفته‌ام وقت اجابت با یاد تو از کربلا تربت گرفتم در آرزوی آن نماز با جماعت می‌بویمش در سجده بعد از هر نمازم عطر شهادت می‌دهد... عطر شهادت! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جوهرِ خون این شعر را سخت است از دفتر بخوانیم باید که از چشمان یکدیگر بخوانیم وقتی سرودیم از پرِ پروانه، باید منظومه را با خطّ خاکستر بخوانیم رازی نهان کردند در خاموشی شمع تا از زبان شعلۀ آخر بخوانیم چون شاهنامه آخرش زیباست، امّا بگذار تا این قصّه را از سر بخوانیم پای قلم با «سهروردی» خون بریزیم اشراق را در مشرق باور بخوانیم همراه رگ‌های «شهید اوّل» این بار این درس‌ها را با حروفی تَر بخوانیم با جوشش خون «شهید ثانی» از دل احساس شرح «لمعه» را از بر بخوانیم با «شیخ فضل‌الله نوری»، بر سرِ دار از فتنه‌های زیر خاکستر بخوانیم مثل «مدرّس» بی‌هراس از خشم خان‌ها شرح ستم را، بر سرِ منبر بخوانیم چون در دل هر ذرّه خورشیدی‌ست، بگذار این قصّه را امروز «روشن»‌تر بخوانیم سرفصل پایان‌نامه‌های عاشقی را در برگ سرخ لاله‌ای پرپر بخوانیم حالا که خون با جوهر و دفتر درآمیخت باید پس از این، میز را سنگر بخوانیم پیغام شورانگیز خون یک پدر را از چهرۀ معصوم یک دختر بخوانیم انوار دانش در ثریّا هم که باشد آن را به عشق آل پیغمبر بخوانیم این شعر یک منظومه غیرت بود، بگذار این بیت را همراه با رهبر بخوانیم: شِعب‌ابی‌طالب سر آمد، باید این‌بار با یاعلی از بدر و از خیبر بخوانیم ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آرزوی لبخند یک دختر و آرزوی لبخند که نیست یک مرد پر از کوه دماوند که نیست یک مادر گریان که به دختر می‌گفت: بابای تو زنده است... هر چند که نیست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چشمۀ شهادت چون لاله ز باغ سرخ سر بر کردی از نافۀ عشق تن معطر کردی تا چشمۀ جوشان شهادت رفتی آن‌گاه از آن چشمه لبی تر کردی ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab