🔰 صمیمانه با حجة الاسلام کاشانی
▫️ نقدی بر کلیپِ «اینطوری خیلی از اختلافات حل میشود!»
✍️ سید محمدحسین دعائی
[بخش ۱ از ۲]
حضور محترم برادر بزرگوار و خطیب ارجمند، جناب حجة الاسلام کاشانی
سلام علیکم
اخیرا کلیپی از یک سخنرانی شما، در فضای مجازی بازنشر میشود که زیر آن نوشته شده: «اینطوری خیلی از اختلافات حل میشود!» کلیپی که به نظر میرسد خودش منشأ اختلافات جدی است.
از آنجاییکه در پایان همین کلیپ، از مخالفت دلسوزانه و مستدل با سخنان خود استقبال کرده و قول بررسی آن را دادهاید، احتراما چند نکته را متذکر میشوم:
به نظر میرسد دغدغۀ اصلی حضرتعالی ـ که کاملا موجه و بهجا هم هست ـ دغدغهای است که بابت رواداری و سعۀ صدر، بهرسمیتشناختن تشخیصهای تخصصی، دوری از جوزدگی، عادت به تفکر و تحقیق، ضابطهمندی در اظهارنظرها، متانت در موضعگیریها، احتیاط در قضاوتها، تلاش حداکثری برای حفظ آبروی افراد، خودداری از نیتخوانی، اهتمام به گفتگو در فضای اختلاف نظر و نهایتا حفظ وحدت در جامعۀ اسلامی دارید. اما متأسفانه مطالبی که در راستای رفع این دغدغه بیان داشتهاید، لااقل در بعضی از موارد قابل خدشه است.
اگر درست متوجه شده باشم، لبّ فرمایش شما از این قرار است:
▫️ در عصر غیبت ـ که حق محض، مخفی است ـ هرکسی باید خودش اهل تحقیق بوده و بر اساس حجت عمل کند.
▫️ بر همین اساس، در اصول میتوان توقع توافق داشت؛ اما در جزئیات، باید تکثرها و اختلاف سلیقهها را به رسمیت شناخت.
▫️ به عبارت دیگر، نه میتوان درباره دیگران موضع گرفت؛ نه میتوان از دیگران درخواست موضعگیری کرد؛ نه میتوان با دیگران دعوای معرفتی داشت؛ نه میتوان بهدنبال همفکرکردن دیگران با خود بود؛ و نه میتوان به دیگران نسبت بیانصافی داد.
▫️ بلکه باید دیگران را تحمل کرد و نهایتا با آنها به گفتگو پرداخت.
▫️ حل اختلافات و آشکارشدن نیّات هم میماند برای قیامت.
جناب آقای کاشانی!
هرکس اندک آشنایی با فضای فکری و فرهنگی دنیای معاصر داشته باشد، با شنیدن این سخنان، یاد اندیشۀ مسموم «پلورالیسم» و انگارۀ سخیف «عصر حیرت» میافتد؛ خصوصا آنجاییکه با تأکید بر خفاء حق محض در عصر غیبت، فقط توافق بر سر اصول را ممکن دانسته و در جزئیات، دم از تکثرگرایی میزنید. به عبارت دیگر، اگرچه در لابهلای مطالب خود، گاه از اموری مثل دیدگاه حاکم شرع، مرجع تقلید یا قاضی، بهعنوان معیار حق یاد میکنید، اما خروجی سخنتان ـ ولو بهشکل ناخواسته ـ چیزی جز «نفی حق واحد» و «اثبات تکثرگرایی معرفتی» نیست. بهعلاوه آنکه پیشنهاد شما، به دو آفت «ابهام» و «ناکارآمدی» نیز مبتلاست:
بهراستی مراد از «اصول» ـ که بهفرمودۀ شما، فقط توافق بر سر آنها ممکن است ـ یا منظور از «جزئیات» ـ که آنها را سلیقهای دانستهاید ـ چیست؟ آیا منظور، اصول اعتقادی، مثل اساس توحید و ولایت است؟ اگر منظور این است، آیا در همان اساس توحید و ولایت، هیچ اختلاف نظری وجود ندارد؟ اصلا فرض میکنیم یک اصل مورد اتفاق هم پیدا شد؛ سؤال این است که این توافق چه فائدهای دارد؟ مثلا توافق بر سر اصل عصمت یا علم امام ـ آن هم بهنحو مجمل ـ چه گرهی را از کار جامعۀ اسلامی باز میکند؟ مگر نه اینکه پیشرفت امور در ابعاد مختلف، متوقف بر استخراج راهبردها و راهکارهای مورد نیاز از آموزههای دینی و التزام همگانی به آن راهبردها و راهکارهاست؟ همچنین آیا واقعا میتوان در غیر از اصل توحید یا ولایت، بقیه امور دینی و معرفتی را جزئی دانسته و آنها را به سلیقۀ افراد واگذار کرد؟
برادر بزرگوار!
در اصل لزوم تکیه بر «حجت» هیچ شکی نیست؛ اما باید مراد از حجت و شاخصههای آن را نیز تبیین کرد. همچنین نمیتوان با خلط بین وظیفۀ «مجتهد» و «مقلد»، همۀ اصناف «خطاکاران» را مأجور دانست. به عبارت دیگر، سوقدادن «مخاطب عام» به وادی تفکر، تحقیق و مطالعه، ضروری است؛ اما نه بهگونهای که او را از ضرورت رجوع به «متخصص» و اخذ معالم دین از «عالمان ربانی» غافل کند.
[بخش ۲ از ۲]
استاد عزیز!
درست است که «انصاف» یا «بیانصافی»، بهخاطر وابستگی به تشخیص و انگیزۀ انسان، اساسا یک امر درونی است، اما با کمی دقت ـ و البته انصاف ـ میتوان نشانههای آن را در گفتار یا رفتار افراد رصد کرد. همچنین درست است که نیتخوانی ممنوع بوده و موطن اصلی رسیدگی به اشتباهات افراد، فردای قیامت است، اما این به آن معنا نیست که هیچکدام از این اشتباهات در دنیا قابل شناسایی نیست و افراد، نسبت به آنها مسئولیتی ندارند؛ و بالاخره درست است که هرکسی میتواند در پس مدعای خود، انصاف و استدلالی داشته باشد، اما لازمۀ این سخن آن نیست که راه «ارزشگذاری افکار» و رتبهبندی آنها در مقایسه با یکدیگر را بسته بدانیم.
آری؛ پیشنهاد حضرتعالی بهقدری نادرست و غیراصولی است که حتی در همین سخنان کوتاه خودتان نیز میتوان تبعات سوء آن را دید. بهراستی منطقِ «به تو چه ربطی دارد؟» و «به من چه ربطی دارد؟» از کجا آمده؟ از «اسلام» یا از رویکردهای فردگرایانه؟
سرور مکرم!
خاطرات و تجربیات تلخی که ما از توقعات ناحق و تعرضهای بیجای دیگران داریم، بههیچوجه توجیه مناسبی برای شانهخالیکردن از زیر بار مسئولیت «روشنگری» و «گرهگشایی» در قبال مسائل فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیست. بر همین اساس به نظر میرسد بیان این مطلب که «موضعگرفتن یا نگرفتن من، به کسی ربط ندارد»، بیش از آنکه یک مبنای مستدل باشد، نوعی فرار به جلوست.
البته این همۀ ماجرا نیست؛ چراکه ورود به فضای مسموم پلورالیسم و تلاش برای التزام به لوازم آن، شما را به جایی رسانده است که حتی بر سر حقدانستن و حق معرفی کردن آنچه خود به حقبودنش یقین دارید هم دچار تعارف شدهاید؛ و این اصلا خوب نیست.
بهعلاوه اینکه پدیدۀ تلخِ «عدم دفاع از قرآن» نیز اتفاقا ـ به مقدار قابلتوجهی ـ معلول همین پیشنهادی است که شما ارائه میدهید. به عبارت دیگر، درست است که بخشی از این پدیده، ناشی از تحلیلرفتن نیروها بهخاطر دعوا بر سر مسائل غیراصلی است، اما قطعا نگاههای تکثرگرایانه نیز در شکلگیری آن سهیماند.
خلاصه آنکه:
تشبیه انبوهی از «امور بنیادین فکری و فرهنگی» به لباس، عطر یا کابینت، بهمنظور فروکاست «چالشهای معرفتی» به «اختلافات سلیقهای» از یک سو و اغراق در محدودیتهای عصر غیبت، بهمنظور اثبات وجود «بحرانها و بنبستهای معرفتی» از سوی دیگر، مهمترین مغالطهای است که در سخنان حضرتعالی وجود دارد؛ همان مغالطهای که شما را به تجویز «تکثرگرایی» و تندادن به لوازم ویرانگر آن واداشته است. در حالی که این نسخه، هیچ کمکی به حل اختلافات فکری و فرهنگی موجود در جامعۀ ما نمیکند. زیرا «پلورالیسم»، نه یک دارو، نه حتی یک مُسکّن، بلکه یک «روانگردان معرفتی» است.
آری؛ چارۀ چالشهای معرفتی معاصر، نه در تکثرگرایی، که در یک «راهکار ترکیبی متناسب با زیستبوم اسلامی» است؛ راهکاری که در طول تاریخ، توسط اساتید فکر شیعه تنقیح شده و امروز نسخه ارزشمندی از آن در اختیار ماست:
▫️ التزام به منطق پایه
▫️ تعهد به روش فقاهتی متعارف برای کشف نظر شارع
▫️ اولویتدادن به ابلاغیههای ولی فقیه در عرصۀ عمل
▫️ همراه با تلاش برای رعایت اخلاص و تقوا
بیایید قدر این میراث ارزشمند را بدانیم و در حفظ و شکوفایی آن بکوشیم.
بر همین اساس، از جنابعالی تقاضا میکنم ـ اگر صلاح میدانید ـ پیشنهاد خود را طوری بازتعریف کنید که با مبانی عقلی و شرعی سازگار بوده و سر از اباحهگرایی، تکثرگرایی و عرفیگرایی در نیاورد.
در پایان مراتب قدرشناسی خود بابت زحماتی که در دفاع از مکتب اهل بیت علیهم السلام و ترویج آن میکشید را اعلام داشته و از خداوند میخواهم که به همه ما توفیق سربازی برای ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام در بستر انقلاب اسلامی را عنایت بفرماید.
📌 منتشرشده در خبرگزاری صدای حوزه: https://v-o-h.ir/?p=44079
🏷 #نوشتار #نقد #حامد_کاشانی #پلورالیسم #عصر_حیرت
🆔 @Smh_Doaei
یک.
اگرچه بعضی از مداحان، تجربیات دینی و معرفتی دارند، اما فهم و تبیین دین، کار عالم دینی است؛ نه مداح. به همین خاطر، همه سکوهای فکری و فرهنگی، مثل: مدارس، مساجد و هیئات، باید عالممحور باشند، نه مداحمحور. احساس استغناء، استقلال یا استکبار مداح نسبت به عالمان دینی، سم مهلک است.
دو.
مداح حتما باید اهل جهاد تبیین و عرضه معرفت دینی به مخاطبان خود باشد؛ اما نه بر اساس سلیقه و برداشت شخصی؛ بلکه در چارچوب معارف القاءشده از سوی عالمان ربانی.
سه.
یکی از مهمترین دلائل احساس استغناء مداحان نسبت به عالمان دینی، پیداکردن یک سرمایۀ اجتماعی چشمگیر، بهدنبال درخششهای حرفهای است. در حالی که مداح تراز، هم در مسیر کسب این سرمایه و هم بعد از تحصیل آن، خود را ذیل عالم ربانی تعریف میکند.
چهار.
البته این سخنان، هیچ منافاتی با محترمبودن، محبوببودن و حتی مهمبودن مداحان تراز ندارد. چون محبوبیت ـ حتی از نوع الهی آن ـ غیر از مرجعیت دینی و اعتقادی است.
🏷 #فتأمل #عالم_دینی #مداح #معرفت_دینی #محبوبیت #مرجعیت_فکری
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
#ویراست #حجاب 🆔 @Smh_Doaei
🔰 واقعیتهای حجاب در جامعه امروز ایران
📊 گزارش تحلیلی، آماری انجمن دانشآموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره واقعیتهای حجاب در جامعه امروز ایران، بر اساس نظرسنجی منتشر شد.
📌 متن کامل گزارش: mehrnews.com/x32Sb3
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ ویژه
☝ تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب "اسم تو مصطفاست"
❤️رهبر انقلاب: اراده و عزم راسخ در راه خدا نمایشگر بخشی از شخصیت ممتاز شهید صدرزاده است
➕ لحظاتی از حضور شهید صدرزاده در میدان نبرد
🗓 صبح امروز دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ طی مراسمی با عنوان #مثل_مصطفی دو تقریظ رهبر انقلاب بر کتابهای «اسم تو مصطفاست» و «سرباز روز نهم» منتشر شد.
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ ویژه
☝ تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب سرباز روز نهم
❤️ رهبر انقلاب: مصطفیصدرزاده یک الگو برای جوانان امروز و فردای ماست
✏️ شهید صدرزاده: حرف قاسم سلیمانی تو گوشمه! که شهدا شهر را آزاد کردند...
🗓 صبح امروز دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ طی مراسمی با عنوان #مثل_مصطفی دو تقریظ رهبر انقلاب بر کتابهای «اسم تو مصطفاست» و «سرباز روز نهم» منتشر شد.
💻 Farsi.Khamenei.ir
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
#ویراست #رهبر_معظم_انقلاب #امید 🆔 @Smh_Doaei
حتما که اگر سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ طور دیگری طی میشدند، خیلی زودتر این پیشرفت حاصل میشد؛
اما به هر حال چقدر لذتبخش و امیدآفرین است ...
🆔 @Smh_Doaei
🔰 دختر انا فتحنا ...
انتقامش را گرفت اینگونه با اعجازِ آه
آهِ او شد خطبۀ او، روز دشمن شد سیاه
قصۀ کربوبلا را دختری تغییر داد
کاخها ویرانه شد، ویرانهاش شد بارگاه
چادرش دست نوازش بر سر صحرا کشید
سبز شد خارِ مغیلان و فدک شد هر گیاه
دختر این قوم تکلیف حجابش روشن است
چادرِ او تار و پودی دارد از خورشید و ماه
دختر اِنّا فَتَحنا اشک میریزد ولی
گریههای او ندارد رنگ زاری هیچگاه
بر سرش میریخت خاک از بامها، میسوختند
دخترانِ زنده در گور عرب از این گناه
بین طوفان، غنچه و گل سر در آغوش هماند
او به زینب یا که زینب میبَرَد بر او پناه
تا شود زهرا، فقط یک کارِ باقی مانده داشت
شانه زد بر آن پریشانِ تنور و قتلگاه
چون زبانش بند میآمد خجالت میکشید
با سرِ بابا سخن میگفت، اما با نگاه
آه بابا! پا به پایت سوختم، خوردم زمین
رنگ گیسویم دلیل و زخم پهلویم گواه
ماند داغِ نالۀ من بر دل دشمن، فقط
خیزران وقتی که خوردی زیر لب میگفتم آه
جنگ پایان یافت بعد از تو چهل منزل ولی
عمه میجنگید با دستان بسته، بیسلاح
اربعین من نیستم از او سراغم را نگیر
این امانت دار را شرمندهتر از این مخواه
بعد از این هرجا که رفتی با تو میآیم پدر
پای من زخمیست اما روبهراهم روبهراه
🏷 #گلچین #سید_حمیدرضا_برقعی #حضرت_رقیه
🆔 @Smh_Doaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَ فِی قُلُوبِ مَنْ وَالاهُ قَبْرُهُ ...
یا اباعبدالله!
ای پدر همۀ بندگان آزاده!
بعد از رقیه،
در بین دختران قبیله تو، این رسم شد که
کنار بابای شهیدشان بنشینند، او را نوازش کنند، سپس به قلب خود اشاره کرده و با گریه بگویند:
بابا! جات اینجاست ... 💔😭
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
وَ فِی قُلُوبِ مَنْ وَالاهُ قَبْرُهُ ... یا اباعبدالله! ای پدر همۀ بندگان آزاده! بعد از رقیه،
ای خدا!
جای حسین و شهیدان حسین که تو قلب ماست.
یعنی میشه جای ما هم تو قلب اونا باشه؟ 😭
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
#ویراست #روز_پزشک 🆔 @Smh_Doaei
🔰 بیانات بسیار مهم امام خمینی قدّس سرّه در رابطه با هویت دانش، دانشگاه و حوزه مطلوب:
باید همه اشخاصی که علاقه دارند به این کشور، علاقه دارند به اسلام، علاقه دارند به این ملت، توانشان را روی هم بگذارند برای اصلاح دانشگاه. خطر دانشگاه از خطر بمب خوشهای بالاتر است. چنانچه خطر حوزههای علمیه هم از خطر دانشگاه بالاتر است.
مهم این است که دانشگاه یک کسی که از آن بیرون بیاید بفهمد که من با بودجه این مملکت تحصیل کردهام، متخصص شدهام، به مقامات عالیه علم رسیدهام و باید برای این مملکت خدمت بکنم؛ و برای استقلال این کشور باید خدمتگزار باشم. باید این اساتید دانشگاه آن چیزهایی که در سالهای طولانی و خصوصاً در این تقریباً پنجاه سال آخر در مغز این جوانها انباشته کردهاند و به آنها همچو باورانده بودند که ما خودمان چیزی نیستیم و باید همه چیزمان از آنجا باشد، که این موجب این شد که مغزهای اینها به کار نیفتاد برای اینکه خودشان یک چیزی را ایجاد کنند. باید آنهایی که به این کشور علاقه دارند، آنهایی که به این ملت علاقه دارند، آنهایی که خودشان وابسته نیستند و خدمتگزار ابرقدرتها نیستند، آنها همت کنند به اینکه دانشگاه را یک مرکزی درست کنند که مرکز علم و تهذیب باشد، که همه تخصصها در خدمت خود کشور باشد، نه اینکه متخصص بشود و با آن تخصصش ما را به دامن امریکا بکشد؛ متخصص بشود و با آن تخصصش به کشور ما ضربه وارد کند. هرچه متخصصتر، بدتر.
آن کسی که مهذَّب نشده است و آن کسی که برای کشور خودش احساس نکرده که من برای این کشور هستم و از این کشور، من استفاده کردهام و استفاده علمیام را باید به این کشور تحویل بدهم، اگر این احساس نباشد و این باور نباشد، دانشگاه بدترین مرکزی است برای اینکه ما را به تباهی بکشد؛ و اگر این احساس پیدا شد و این اساتید دانشگاه، آنهایی که متعهدند، آنهایی که توجه دارند، آنهایی که در زمان سابق برای این مملکت غصه میخوردند، باید خودشان را مجهز کنند که این فرزندان ایران، متعهد و در خدمت خود ایران باشند. اگر اینطور بشود، دانشگاه بالاترین مقامی است که کشور ما را به سعادت میرساند.
اگر تهذیب در کار نباشد، علم توحید هم به درد نمیخورد. الْعِلْمُ هُوَ الْحِجابُ الْاکْبَرْ. هرچه انباشتهتر بشود علم، حتی توحید که بالاترین علم است، انباشته بشود در مغز انسان و قلب انسان، انسان را اگر مُهذَّب نباشد، از خدای تبارک و تعالی دورتر میکند. باید کوشش بشود در این حوزههای علمیه، چه حال و چه بعدها کوشش بشود که اینها را مهذَّب کنند. در کنار علم فقه و فلسفه و امثال اینها، حوزههای اخلاقی، حوزههای تهذیب باشد و حوزههای سلوک الی الله تعالی. ... وقتی معمّم، ملّا، مهذّب نباشد، فسادش از همهکس بیشتر است. در بعض روایات هست که در جهنم، بعضیها ـ اهل جهنم ـ از تَعفُّن بعض روحانیین در عذاب هستند و دنیا هم از تعفُّن بعضی از اینها در عذاب است.
تا اصلاح نکنید نفوس خودتان را، از خودتان شروع نکنید و خودتان را تهذیب نکنید، شما نمیتوانید دیگران را تهذیب کنید. آدمی که خودش آدم صحیحی نیست نمیتواند دیگران را تصحیح کند. هرچه هم بگوید فایده ندارد. کوشش کنند علمایی که الآن در حوزهها هستند؛ در هر حوزهای از حوزههای اسلامی که این جوانها که با یک فطرت سالم میآیند، بعد از ده، بیست سال با یک فطرت فاسد بیرون نروند. تهذیب لازم است؛ هم در شما و هم در شما. البته همه، همه ملت و همه انسانها باید مهذَّب بشوند. لکن تاجر اگر مهذَّب نشد، کارش یک کار گرانفروشی و نمیدانم اینهاست که وقتی همهاش را روی هم بگذارند فسادش زیاد است؛ اما یک نفر اینقدرها فساد ندارد. اما عالِم اگر فاسد بشود، یک شهر را، یک مملکت را به فساد میکشد؛ چه عالِم دانشگاه باشد و چه عالِم فیضیه؛ فرقی نمیکند.
📌 صحیفه امام، ج۱۳، ص۴۱۸
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔸 حدود دو سال قبل، به توفیق الهی، ترجمۀ دعای شریفِ «جوشن کبیر» را شروع کرده و تقریبا همزمان با اولین
﴿۳۶﴾ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا كافِى، يَا شافِى، يَا وافِى، يَا مُعافِى، يَا هادِى، يَا داعِى، يَا قاضِى، يَا راضِى، يَا عالِى، يَا باقِى.
سُبْحانَكَ يَا لَا إِلٰهَ إِلّا أَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ.
(٣۶) بارالها! چقدر نامهای تو زیباست! همان نامهایی که هنگام دعا و در وقت عرض حاجت، تو را به آن نامها خوانده و میکوشم تا از این رهگذر، خود را در معرض نگاه تو قرار دهم،
ای با نیمنگاه تو صد جام دل لبالب!
ای شمیم خوشت شفابخش شقایقهای خشکیده!
ای عاشقان جفاکش را وفاکیش!
ای بلاگردان بلادیدگان شکستهبال!
ای کوکب هدایت!
ای فراخوان فرخندگی!
ای قبلۀ حاجات!
ای لبخند زیبای رضایت!
ای بالابلند عرشنشین!
و ای نامآور نامیرا!
تو از تمام پلشتیها پاک و از همۀ پستیها پیراستهای، ای آنکه هیچ خدایی جز تو نیست! ببین که از فرط بیچارگی، فریادم به آسمان بلند است! فریادم را بشنو، دستم را بگیر و با وصال خود، آتش فراقت را فروبنشان، ای یگانه پروردگار من!
🏷 #ترجمه #دعای_جوشن_کبیر #شب_جمعه #شهید_سلیمانی
🆔 @Smh_Doaei