eitaa logo
درسهایی از قران کریم ( ترجمه و آموزش و روخوانی و تجوید و دائره المعارف ....... )
2.5هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
5هزار ویدیو
17 فایل
آنچه که از قران کریم می دانیم کپی مطالب آزاد و فقط یه صلوات به روح مادرم بفرست 💗💗💗
مشاهده در ایتا
دانلود
📜📜 🌼 👈 🥀آیات مربوط به ایوب، شدن وى به درد و رنج را به صراحت گزارش مى‌کند؛ اما به و سبب آن هیچ اشاره‌اى ندارد: * و اَیّوبَ اِذ نادى رَبَّهُ اَنّى مَسَّنِىَ الضُّرُّ و اَنتَ اَرحَمُ الرّاحِمین * ( انبیاء‌۸۳ ) 🌳همچنین از آیه ۴۳ ص برمی‌آید که و فرزندانش نیز از بین رفته بودند : * و وهبنا له اهله و ..... * 🥀این در حالی است که از روایات و گزارش‌های تاریخی در این باره وجود دارد که در این میان دسته ای به گراییده و گزارش کرده‌اند که ایوب علیه السلام به مبتلا شد که مردم و اطرافیان به جز همسرش وی را کردند . 🌳همه اعضای بدن ، جز او به بیماری جذام دچار شد . مردم از حالت او دچار و تنفر شده و وی را در مزبله ای در بیرون شهر جای دادند . 🥀برخی نیز آن را از نوع و دردهای مفصلی دانسته‌اند . درد و رنج وی نیز ۷ یا ۱۸ سال گفته شده است . 🌳درباره سبب و بیماری ایوب نیز مطالبی گفته شده که با چالش جدی روبروست ، گاهی سبب آن را بردن ایوب به فرعون بر اثر در سرزمین شام گفته اند و اینکه در حضور فرعون به اعمال او نکرده است . 🥀 این بر آن اند که آیه ۴۱ ص * و اذکر عبدنا ایوب اذ نادی ربّه انّی مسّنی الشیطان بنصب و عذاب * تایید بر این است که او گناه ترک امر به معروف و نهی از منکر شده ؛ زیرا عذاب گناه است . 🌳گاهی هم نکردن مظلومی که از وی یاری جسته بود یا شدن وی به مال فراوان را سبب گرفتاری اش گفته اند ؛ اما افزون بر معتزله دانشمندان و مفسران شیعه نیز این دسته را بر نتابیده و آن را برگرفته از و دانسته‌اند که از طریق وهب بن منیه و کعب الاحبار به منابع اسلامی وارد شده است . . 🥀چالش یاد شده بر این دیدگاه کلام است که انبیا چون مرجع و مردم اند ، هرگز به بیماری نفرت انگیز دچار نمی‌شوند و نیز پناه بردن به ، یاری نکردن مظلوم ،‌ غرور و ترک امر به معروف و نهی از منکر با عصمت آنان سازگار نیست . 🌳هر چند برخی در گزارش‌های یادشده ، بیماری ایوب را مربوط به پیش از وی دانسته‌اند . 🥀از سویی هیچ هم وجود ندارد که بیماری گرفتاری‌های ایوب پیامد او باشد و واژه * عذاب * در آیه ۴۱ ص : * انّی مسّنی الشیطان بنصب و عذاب * نیز به معنای مجازات نیست ، بلکه به معنای درد و رنج و ضرر است ، برخلاف واژه * * که همواره به معنای مجازات است . 🌳 احادیث اسلامی نیز گزارش‌های یادشده را می‌کند . 🥀در روایتی از امام علیه السلام ساحت منزه از گناه دانسته و ابتلای ایوب به بوی بد ، کریه شدن چهره ، جاری شدن خون و چرکابه از بدن و تنفر مردم از وی شده است . 🌳 بر اساس این روایت مردم از وی به سبب و ناتوانی ظاهریش بود . ادامه دارد ...... کانال 👇 @Targomeh
❌ 🥷 ☠ سال او، متفاوت ذکر شده است. برخى آن را ده سال پیش از ، یعنى حدود ۵۶۰ میلادى دانسته‌اند . 👽 پدرش ، ندیمِ عبدالمطّلب و از بزرگان مکّه بود؛ از این رو، پس از مرگ او، قریش گویا مدتها در سوگواری ها با نوحه * * از او یاد می کردند . ☠ ابوسفیان خود از حاکمان و از جراران مکه ( کسانی که بر بیش از هزار تن فرماندهی دارند ) و عباس بن عبدالمطلب بود و پس از پدر ، رهبری قریش را در جنگ‌ها و کاروان‌های تجاری بر عهده گرفت . 👽 وی یکی از معدود قریش و از بازرگانان بود که روغن و پشم می‌فروخت . ☠ گاه با خویش و دیگران ، بازرگانان را تجهیز کرده ، به سرزمین‌های می‌فرستاد و گاهی خود نیز با آنان همراه می‌شد . 👽رای او نافذ و پرچم مخصوص سران معروف به * * در اختیارش بود . ☠ فردی خویشاونددوست بود و شاید آنچه از او در از فاطمه علیها السلام در مقابل ابوجهل نقل کرده‌اند ، به دلیل همین ویژگی باشد . 👽جزئیات زندگی او پیش از ، روشن نیست و پس از آن نیز به جهات سیاسی و اقتدار امویان ، آنچه در و تنزیه او نقل شده ، محل نقد است . ☠ پس از برانگیخته شدن صلی الله علیه و آله ، ابوسفیان با دیگر سران مکه ، از سر و رقابت دیرینه قومی - قبیله‌ای ،‌ به دشمنی با حضرت برخاست ؛ چون با حضور پیامبر ، دیگر برای او نمی‌ماند و در قدرت اجتماعی او ضعف و سقوط راه می‌یافت . 👽 ابوسفیان خود نیز به این اذعان کرده ، در پاسخ پرسش پیامبر صلی الله علیه و آله که چرا با اینکه می‌دانی من خدایم ،‌ با من می‌جنگی ، گفت : می‌دانم تو می‌گویی ؛ا ما تو جایگاه مرا در قریش می‌دانی و چیزی آورده‌ای که با آن دیگر بزرگ و برای من نمی‌ماند ؛ پس با تو از سر حمیّت و می‌جنگیم . ☠ او از جمله کسانی است که می‌کوشیدند صلی الله علیه و آله را از حرکت باز دارند و چون با اصرار پیامبر و او بر اهدافش مواجه شدند ، از او خواستند تا پیامبری خویش را اثبات کند و بخشی از زیستی مردم مکه را به اعجاز برطرف سازد ؛ آنگاه در جمع بر ضد پیامبر ، نزد ابوطالب رفته ، گفتند : برادرزاده‌ات به ما بد می‌گوید . دین ما را زشت ،‌ بزرگان ما را نادان و پدران ما را می‌شمارد . یا او را از این کار بازدار ، یا از ما کن . ادامه دارد ...... @Targomeh