eitaa logo
غرب شناسی|استاد جواهری
236 دنبال‌کننده
10 عکس
0 ویدیو
4 فایل
▫️یک دوره مختصر غرب شناسی مقدماتی ▫️آشنایی با تاریخ تمدن غرب از یونان تا مدرنیته ▫️معرفی و بررسی مکاتب فکری و فلسفی ✍️نویسنده های کانال، طلاب شرکت کننده در کلاس هستند. ادمین: @smojtabaamin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹درس غرب شناسی 🔹استاد سید مجنبی امین جواهری 🔹جلسه چهل و نهم 🔹جنگ های صلیبی ✍تنظیم از: محمدرضا زارع ۷)جنگ‌های صلیبی: این قسم شامل مقدمات جنگ‌ها, آغاز جنگ‌ها, نتایج جنگ ها, وضعیت کلیسا, انتقال علوم اسلامی به اروپا, توسعه شهرنشینی, تجارت وقدرت گرفتن پادشاه‌ها می‌باشد. الف) مقدمات جنگ‌ها: عوامل: ۱) حضور ترک‌های سلجوقی ۲) تضعیف بیش از حد امپراتوری بیزانس ۳) جاه طلب شهرهای ایتالی ایتالیایی: تجار ایتالیایی یک سری محدودیت‌هایی داشتند که این جنگ‌های صلیبی باعث دستیابی به شهرهای بیشتری می‌شد که دامنه فروششان را بیشتر می‌کرد و از جمله شهرها ونیز و پیزا می‌باشد. ۴) مشکلات اروپا: مشکل اساسی آنها مشکل زمین و فئودالیسم بود نکته: پاپ به مردم اعلام نمود که برای جنگ با مسلمانان به پا خیزند که این جنگ‌ها برای فتح سوریه و فلسطین بود؛ و بناب بر کتب مقدس عیسی مسیح در بیت المقدس مدفون بود و روحانیت می‌خواست تا مزار خدا از مسلمانان بگیرد و با پیروزی در این جنگ اقتدار کلیسا نیز افزایش می‌یابد و با شروع جنگ‌های صلیبی نفوذ و سلطه پادشاهان و کلیسا بیشتر شد. ب) : آغاز جنگ‌های صلیبی: جنگ اول: پاپ به علت ناراحتی به خاطر صدماتی که به زائران مسیحی وارد می‌آمد بنا به درخواست آلکس الکسیس( سلسله‌ای در بیزانس) شورایی در کلرمن فرانسه تشکیل داده شد و را تشویق نمود تا با اسلحه به نجات اماکن مقدس حمله کنند و پاپ از افراد خواست که برای رهایی مزار خدا از چنگ کفار( مسلمانان) روی آورند و حاضران از این دعوت استقبال کردند و صلیب سرخی به لباس آنها دوخته شد و به این جنگ‌ها جنگ‌های صلیبی نام برده می‌شود‌. جنگ دوم: وضع امپراتوری بیزانس با شکست ترک‌ها رو به بهبودی رفت و پسر الکسیس در این راه خدمات زیادی انجام داد و آنها در این راه برخورد خصمانه با صلیبی‌ها کردند پس از کاهش قدرت سلجوقیان جمعی دیگر از امراء ترک قدرت یافته به عنوان اتابک بر خود نهادند. اتابک موصل شهرهایی را از جمله انتاکیه را تصرف کردند. تشکیل بیت المقدس در سال۱۰۹۹ بود و در سال۱۱۴۷ سنبرنارد جنگ تازه آغاز نمود. جنگ سوم: در این جنگ مسلمانان تقریباً به همه جا دست به تعرض زدند اسپانیا و آفریقا فردی به نام شیرکوه قدرتی تشکیل داد و فاطمیون را از بین برد و صلاح الدین بعد از شیرکوه به خلافت و پادشاهی رسید و سلسله ایوبیان را تاسیس نمود و سپس صلاح الدین به مسیحیان حمله کرد و تبریه را گرفت. به فرمان پاپ سومین اردوی صلیبی به سمت آسیا حرکت کرد و برای نخستین بار سه تن از پادشاهان( ریچارد، ادریس بارباروس، فیلیپ آگوست) به جنگ در افتادند؛ اما نتیجه در این جنگ‌ها نبود و بیت المقدس در دست مسلمانان باقی ماند. جنگ چهارم: پاپ برای مرتبه دیگر برای آزادی بیت المقدس دست به جنگ زد و امپراطوری لاتین در قسطنطنیه به وجود آمد آویزانس تجزیه و نابود شد و چند جزیره در دست امپراطوری لاتین وجود داشت‌‌ ‌ جنگ چهارم نشان داد صلیبی‌ها هیچگاه در غم رهایی مزار خداوند نبودند و شیفته تصرف و غنیمت بودند و آنها همانطور که در جنگ مسلمانان بودند در چپاول کردن مسیحیان نیز بودند. جنگ پنجم: این جنگ در سال۱۲۱۷ رخ داد و پادشاه مجارستان با سپاهی مرکب از آلمان و قوم مجار به مصر لشکرکشید فرمانده این سپاه با خود مجارستانی‌ها بود یعنی آندره دوم سپاه مذکور در فلسطین پیاده شد و جنگ‌های بیهوده‌ای انجام داد سپس در صدد حمله به مصر درآمد اما متحمل شکست شد و عقب نشینی کرد. جنگ ششم: اغاز این جنگ ۱۲۲۸بود و فردریک دوم از سوی پاپ به جای جنگ با مسلمان‌ها به گفتگو با آنها پرداخت و بیت المقدس را از سلطان مصر پس گرفت و به او قول اتحاد را داد اما میان پاپ و فردریک واکنشات شدیدی رخ می‌دهد که دوباره در سال۱۲۴۴ به دست مسلمانان افتاد. و در ادامه جنگ هفتم و جنگ هشتم نیز وجود دارد. جنگ صلیبی کودکان: کسی معتقد به این بود که علت این شکست‌ها در جنگ‌های صلیبی ورود افراد گناهکار در این جنگ‌هاست بنابراین سپاهی از کودکان تشکیل داد ولی یک اتفاق عجیبی رخ داد و پس از یک کشتار جمعی عده‌ای از آنها فروخته شدند که این کودکان به تعداد ۳۰ هزار نفر رسیده‌اند. پ) نتایج جنگ: انگیزه پاپ از جنگ آزادی بیت المقدس از دست مسلمانان بود اما خواسته او فایده‌ای نداشت. ولی نتایجی مانند رشد اجتماعی که اقتدار فئودال‌ها و رشد اقتصادی و تجارت بود بر جای گذاشت. افزایش قدرت و نفوذ سیاسی روحانیت و پادشاهان و نفوذ فرانسه در جهان از جمله نتایج جنگ‌ها بود. ت) افزایش قدرت پادشاهان: با رشد شهرها و افزایش داد و ستد آنها می‌کوشیدند تا ارتباط در قلمرو خودشان ایجاد کنند تا پادشاهی آنها باقی بمانند از جمله کارهای سلاطین و پادشاهان ایجاد دادگاه‌هایی بود تا به دعواهای مردم خاتمه دهد‌. 🚦@Westernstudies
🔹درس غرب شناسی 🔹استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹جلسه پنجاهم 🔹بخش هشتم « زوال قرون وسطی » ✍️تنظیم از: سید مهدی شاهمیری ⭕️تنزل موقعیت کلیسا: اختلافی بین کلیسا و قدرت های بوجود آمده بعد از جنگ های صلیبی بوجود امد که موجب تنزل موقعیت کلیسا شد و علت این اختلافات دخل و تصرف هایی بود که کلیسا بخاطر موقعیتش بعد از جنگ های صلیبی در پادشاهی ها انجام میداد. ⭕️جنگ های صد ساله: شارل چهارم پادشاه فرانسه در سال 1328 در گذشت و چون فرزندی نداشت نجبای فرانسه فلیپ ششم را به پادشاهی برگزیدند اما ادوارد سوم مدعی تاج و تخت شد که این اتفاق جنگ های صد ساله را میان انگلیس و فرانسه از سال 1337 بوجود اورد. بزرگترین جنگی که در این دوره رخ داد جنگ انگلستان و فرانسه بود ولی در کنار ان در نواحی دیگر نیز بین اقوام مختلف جنگ هایی در جریان بود. سرانجام با توافق آراس که بین انگلیس ها و فرانسوی ها شد انگلستان تقریبا تمام تصرفاتش در فرانسه را از دست داد و در سال 1453 این جنگها پایان یافت. ⭕️دادگاه های تفتیش عقاید: کلیسا با گسترش بدعت هایی که بوجود میامد تصمیم گرفت دادگاهی تشکیل دهد که متهمین اعتقادی را در انجا بازجویی و محکوم کنند که به این دادگاه ها انگیزیسیم گفته میشد. این دادگاه ها اولا علنی بود و بعد ها به صورت پنهانی برپا میشد. در جریان بدعت هایی که ایجاد میشد مردم به خشم آمدند و سوزاندن بدعتگران را آغاز کردند. در این دادگاه ها متهم متهم کننده را نمیشناخت و وکیل مدافع هم نداشت و اگر اقرار نمیکرد به زور از او اقرار میگرفتند . هرگاه متهم اقرار میکرد و توبه مینمود مجازاتی برای او در نظر گرفته میشد اما اگر اقرار نمیکرد یا پس از توبه ، توبه شکنی میکرد زنده در آتش افکنده میشد. از آنجایی که احتلافاتی در محاسبات دانشمندان و عقاید کلیسا نمایان شده بود کلیسا ناچار میکوشید تا عقل و علم را در خدمت دین در بیاورد. تفتیش عقاید تا جایی که قدرت داشت این دادگاه های تفتیش عقاید را ادامه داد. ⭕️هنر و معماری در اروپا قرون وسطا: این بحث به صورت مفصل با تفکیک کشور ها و فرهنگ ها و اشخاص در جلسات بعدی مطرح خواهد شد. ⭕️کشور های اروپایی مقابل زوال: (انگلستان، فرانسه، آلمان، روسیه، شبه جزیه ایبری(اسپانیا و پرتغال ووو)) روح تمدن قرون وسطا از حقایق مسیحیت که در آن زمان مورد پذیرش همه بود سرچشمه گرفته است. از سده های 12 و 13 به بعد در اثر رشد صنایع دستی ، رونق بازار تجارت افزایش قدرت پادشاهان و ضعف تدریجی فئودال ها ، پیدایش مرکز ناقصی در امور اقتصادی و سیاسی تامین راه های تجاری بین شرق و غرب و روی کار امدن شهر های تجاری مثل ژن فلورانس ونیز پاریس ووو مقدمات جنبش عملی فکری و صنعتی اروپا فراهم گردید. تشکیل پارلمان: لفظ پارلیا منتو به معنی گفتگو است و در سده های 12 و 13 با افزایش تعداد شهر ها عنصر جدیدی به زندگی اجتماعی مردم اضافه شد و طبقه جدیدی به طبقه اعیان و اسقف ها اضافه گردید که این افراد با اینکه قدر و منزلت آن دو را نداشتند اما به خاطر اموال زیاد و ثروت فراوانی که داشتند نمیشد آنها را نادیده گرفت و آنها هم به جلسات پادشاهان با طبقه اشراف (اعیان و اسقف ها) دعوت شدند و رفته رفته پارلمان به این معنا در تمام اروپا شکل گرفت. 🔻انگلستان: اساس مشروطیت انگلستان در 1215 تشکیل شد و علت آن ضعف پادشاه در حکومت بود که طبق این اساس حکومت مطلقه به حکومت مشروطه تبدیل شد و قدرت در دست پادشاه و پارلمان قرار گرفت. شاه و پارلمان معمولا با هم بر سر میزان مالیات و محاکم بود. از وقایع مهم این دوهر جنگ صد ساله بود. 🔻فرانسه: شارل هفتم در 1461 در گذشت و لویی یازدهم به جای او نشست و ناچار در برابر مخالفانش که از اشراف و بعضی از اقوامش بودند تسلیم شد. دوک بورگونی در سال 1467 مرد و پسرش شارل جسور با در اختیار گرفتن اموال پدرش بر بخش بزرگی از فرانسه تسلط داشت که عملا مالک کشوری بود که از استقلال برخوردار بود. لویی یازدهم با او به مبارزه پرداخت و سر انجام شارل در 1477 به هلاکت رسید لویی یازدهم بورگونی را به فرانسه برگرداند و در 1483 درگذشت. 🔻آلمان: امپراطوری مقدس روم همچنان در آلمان برقرار بود و بر ایتالیا نیز حکومت داشت. امرا آلمان با تشویق پاپ، رودلف ،یکی از نجبا را در 1273 به امپراطوری برگزیدند. رودلف با پادشاه بوهوم به جنگ پرداخت و از متصرفاتش ، دوک نشین اتریش را ایجاد کرد. قلمرو آلمان و ایتالیا در امپراطوری مقدس رم همانگونه باقی ماند. 🔻روسیه: نکته: یک قبیله از وایکینگ ها که روس نام داشتند به منطقه روسیه آمدند و آنجا به این نام ، منسوب شد. روس ها به سه دسته بلاروسی کیفی و روسی فعلی تقسیم میشوند. بلاروس یا روس های سفید: در جریان سلطه مغول ها اسلاو های شرقی به سه گروه تقسیم شدند که بلاروس ، کیف (روس های کوچک) ، روسیه (روسیه کبیر) هستند. 🚦@Westernstudies
2_144205349516568103.mp3
32.55M
جلسه ۵۱ غرب شناسی علل پیدایش رنسانس
🔹درس غرب شناسی 🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹جلسه پنجاه و یکم 🔹علل پیدایش رنسانس ✍ محمد مهدی عابدی رجوع: از صفحه ۲۲۹ کتاب تاریخ اروپا. رنسانس در لغت به معنای تولد دوباره است. خود تولد آغاز است، و رنسانس آغازی دوباره است. رنسانس محدوده هایی از قبیل معماری، حجاری، مجسمه سازی، نقاشی، ادبیات و فلسفه، موسیقی و... را شامل می شود. رنسانس فرهنگ و اندیشه ای نو در اروپا را شکل داد. البته نباید فکر کرد قبل از رنسانس، نشانی از فرهنگ و هنر نبوده است و رنسانس آغاز شده است، رنسانس ناگهانی بوجود نیامد در سده های ۱۳ و ۱۴، عمارت های بسیار زیبایی مانند کلیسا های فرانسوی در اروپا ساخته شده بود که بعضاً در عصر رنسانس هم کسی مثل آنها را نساخت. سال ۱۳۵۰ میلادی، تحول رنسانس شروع می شود و حدود ۱۵۷۰ یا ۱۵۸۰ به پایان می رسد اما در تحولات بعد از خود تأثیر گذار بود و سده های۱۴ تا ۱۶ میلادی به طور کلی عصر رنسانس را در بر می گیرد. علل پیدایش رنسانس: ۱. افزایش ثروت و دارایی ها به علاوه حمایت از هنرمندان: این سبب می شد دغدغه هنرمندان از تامین نیاز های اولیه مرتفع شود و ذهن آنها به دنبال اولویت های مهم تر و چیز هایی که به آن علاقه دارند برود. به طور کلی پیدایش هنر جایی اتفاق می افتد که نیاز های اولیه برطرف شود. به این صورت که بعد از حمله های مکرر بربرها و فروپاشی امپراتوری روم غربی، برخی شهر ها از آسیب دیدن مصون ماندند و کم کم تبدیل به محل تجارت میان اروپا و اعراب ، حضور هنرمندان و رفت و آمد اعراب شد. ۲. توجه به زبان های ملی: زبان رایج آن روزا، لاتین بوده است و کم کم زبان های ملی هم شکل گرفتند مانند انگلیسی، ایتالیایی و... در دوره ی رنسانس و سده ۱۳، کسانی بوجود آمدند که خواندن و نوشتن به زبان های دیگر را به سبب داد و ستد و رفت و آمد با دیگر مردمان، یاد گرفتند و از آن موقع، نوشتن کتاب ها با خط های ملی شروع شد و به جای استفاده از زبان نوشتاری رایج از زبان گفتاری محلی برای نوشتن کتاب ها استفاده شد، مثلاً دانته بر خلاف زبان نوشتاری که لاتین بود، کتاب کمدی الهی خود را با زبان گفتاری مردم نگاشت. ۳. صنعت چاپ: اختراع چاپ موجب اشاعه سریع علوم و رسوم شد و باعث شد دانش های موجود به سرعت به مکان های دیگر انتقال پیدا کنند. ۴. اومانیسم: تاثیر ادبیات دوران باستان(اساطیر)، یونان( غیر از ارسطو و افلاطون و...) و روم در رنسانس بسیار چشمگیر بود، مردم کتاب های دوران باستان و... که در کتابخانه ها خاک می خوردند را بواسطه ی صنعت چاپ بدست آوردند و بواسطه ی خواندن آن کتاب ها و بعد به خاطر رفت و آمد با مسلمانان و همچنین به خاطر جنگ های صلیبی، اومانیسم نیز، کم کم بوجود آمد. اومانیست ها انسان گرا بودند و انسان را محور تصمیم گیری قرار می دادند و کامیابی دنیوی را مقدم بر کامیابی اخروی می دانستند و معتقد بودند معیار برای تصمیم گیری، میل و خواسته ی انسان است که تمامی اینها بر خلاف آموزه های کلیسا بودند. پیشگامان عصر رنسانس: ۱. خاندان های ثروتمند، مانند خاندان مدیچی و... ۲. شعرا و نویسندگان ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، انگلیس، هلند: ۱. دانته: ۱۲۶۵ الی ۱۳۲۱: کمدی الهی: به زبان فلورانسی و دارای سه جلد، دوزخ، برزخ، بهشت.( کمدی معمولا ختم به خیر می شود و عوام پسند تر است). هر جلد نیز ۹ حلقه است. 🚦@Westernstudies
2_144205349516567345.mp3
33.59M
جلسه ۵۲ غرب شناسی تقابل تمدنی ایران و اسلام
🔷گزارش درس غرب شناسی 🔷جلسه پنجاه و دوم 🔷استاد سید مجتبی امین جواهری 🔷تقابل تمدنی ایران و اسلام ✍محمدمحسن دهنوی در مورد تاریخ اسلام چند مقطع تمدنی وجود دارد از جمله: تقابل با ایرانی‌ها - رومی‌ها - یونانی‌ها و همچنین در زبان اهل بیت مواجهه با دیگران نیز صورت می‌گرفت. در مرحله غیبت تمدن یونان در اسلام داخل می‌شود اما گزاره‌های تمدن یونان در اسلام هضم گشته است. در هنگام حضور اسلام در ایران دو نظر وجود داشت: اول) ایجاد خفقان در مردم به وسیله زور و شمشیر (معرفی کتاب دو قرن سکوت آقای زرین کوب) دوم) آزاد کردن مردم از فشار حکومت زرتشت (معرفی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران) جهت اطلاعات بیشتر در مورد تقابل‌ها مراجعه شود به کتاب‌های 📔(علی و فلسفه الهی علامه طباطبایی) 📔(فلسفه الهی از منظر امام رضا علیه السلام) 📔(حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه) ایران پس از حمله اعراب جزو معدود کشورهایی بود که زبانش تغییر نکرد. قرابت تشیع و مردم ایران در این بود که تشیع امام را بالاترین فرد انسان از نظر کمالات می‌دانست که قابل پیروی کردن است پس از ارتباط اسلام و ایران فرهنگ اسلام در ایران هضم شد و ارزش‌های ما نیز از بین نرفت بلکه باز تولید شد. دو گلوگاه از گلوگاه‌های اسلام: یکی تشکیل تمدن اسلامی و دیگری تقابل اسلام و ایران در زمان امام هشتم علیه السلام بود. نکته: گاهی در تعامل ایران و اسلام برخی معارف چون قابل ترجمه نبودند در زبان فارسی به همان شکل عربی داخل شدند این گونه بود که (نرم‌افزار دین در زبان عربی نازل شد) و لغاتی از لغات عربی در زبان فارسی داخل شد. ⭕️تقابل تمدنی ایران و اسلام از جمله مسائل فکری امام این بود که چگونه مزایای تمدن غرب را دریافت کنیم و آن را در اسلام هضم کنیم، از این رو بایستی نهضت‌های اسلامی ۱۰۰ سال اخیر را بشناسیم و همچنین روشنفکرهای امروز عرب را بشناسیم. نکته: بایستی مشروطه و تاریخ مشروطیت را بدانیم تا بتوانیم نظر بدهیم که وضعیت امروز نتیجه چیست. 📔(معرفی کتاب تنبیه الامه مرحوم نایینی توضیح پروتکل مشروطیت و اینکه اولین کتاب فقه سیاسی می‌باشد.) ما بایستی بعد عرفانی امام را بشناسیم. امام تحصیلات آکادمی سیاسی روز را نداشت ولی با استفاده از فقه سنتی، انقلاب و روش فکری خود را از فلسفه استخراج کرد. همین آشنایی با دانش و آگاهی روز بود که پس از آن، انقلاب آمد. ⭕️امام فرمود: (الاسلام هو الحکومه والاحکام اعراضها) اینجا بود که امام تفاوت افعال ما، ذیل حکومت اسلام و ذیل حکومت جور را بیان نمود و تقابل اجتهادی امام با فرهنگ غرب مشخص گردید. برای فهم کاری که امام انجام داد مراجعه شود به: 📔(کتاب منشور روحانیت امام خمینی) 📔(وصیت‌های امام) 🚦@Westernstudies
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹درس غرب شناسی 🔹استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹 جلسه پنجاه و سوم 🔹تتمه رنسانس ✍️تنظیم از: سید مهدی شاهمیری ⭕️رنسانس 1450 تا انقلاب کبیر فرانسه 1793 تقریبا 350 سال طول کشید و در این مدت اتفاقاتی رخ داد و هنوز فئودالیسم وجود داشت. ⭕️اخلاق در عصر رنسانس: ص247 در رنسانس امانیست ها به محالفت با روش های کهنه قرون وسطی برخواستند. مذهب کاتولیک با پروتسان در حال مبارزه بود کم کم طبقات کنار رفت و فردیت به میان آمد. ازدیاد ثروت به انحطاط اخلاقی منجر شد و گسترش ثروت آرمان ریاضت کشی را ضعیف میساخت مسایل مختلفی در این زمان موجب شد زندگی مردم ایتالیا از جمله زراعت تجارت صنعت و مسائل اجتماعی دچار یک بی نظمی شود. ⭕️عوامل تحول فکری در اندیشه سیاسی در عصر رنسانس: 🔹جنگ های صلیبی که موجب برخورد ملل مسیحی و مسلمان شد و تبادل فرهنگ ها و علوم که در نتیجه برده داری آنها به فئودالیسم تبدیل شد. یکی از ثمرات دیگر این جنگ ها رونق تجارت بین مسلمانان و اروپایی های شد و علاوه بر کالا ها، علوم مسلمانان نیز به اروپا رفت و موجب گسترش و پیشرفت شد. 🔹فتح قستنطنیه (شکل گیری امپراطوری عثمانی به صورت تدریجی) در سال 1453 به دست سلطان محمد فاتح قستنطنیه فتح شد و با فشار هایی که به مردم آورد ، دانشمندان و هنرمندان و نخبگان به اروپا فرارا کردند و به رشد نهضت علمی و فرهنگی اروپا کمک کردند. 🔹کشف آمریکا و راه های دریایی و گسترش کشتی رانی: کشف آمریکا به انسان اجازه داد یک نمدن بدون تاریخ خودش بسازد و به همن دلیل آمرسکا یک کشور بی تاریخ است. 🔹اکتشافات جغرافیایی: سفرهایی توسط انگلیس و پرتغال و فرانسه به مناطقی از جهان انجام شد و اسم این سفرها را اکشافات گذاشتند گویی که آنها گم شده بودند و ما آنها را پیدا کردیم. 🔹تشکیل دولت های اروپایی: در قرن 15 و16 فرانسه انگلستان پروس اتریش اسپانیا و روسیه عمدتا امپراطوری بودند. 🔹استفاده از کاغذ و چاپ 🚦@Westernstudies
2_144205349516570618.mp3
31.15M
جلسه ۵۴ غرب شناسی انقلاب کبیر فرانسه
🔹گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد: سید امین مجتبی جواهری 🔹جلسه پنجاه وچهارم(۵۴) 🔹انقلاب کبیر فرانسه:🗓(۱۷۸۹تا۱۷۹۳) ✍سید محمد حسین نظاری مهم ترین اتفاق درتغییر مدل سیاسی اجتماعی جهان مدرن می تواند همین انقلاب (فرانسه)باشد. 🔹تاریخچه کوتاه ازپیداش : سرکوبی تاج وتخت به دست پادشاه ولگدمالی توده هاو استقبال توده ها ازاین انقلاب ودرجریان بودن نصف تمامی سکه ها دراروپا ، پاریس را به مرکز وکانون روشنگری تبدیل کرد . پادشاه حکومتی خودسرانه توئم با روشنگری داشت یعنی ادعای ولایت ازجانب خدا نداشت ومسئولیت خاصی نسبت به کلیسا ومذهب قائل نمی شد. درنتیجه این پادشاه به تساهل درمذهب علاقه پیداکرد وازسال ۱۷۴۰ تاکید براین نکته ازویژگی های آشکار ومهم حکومت گردید. درانقلاب کبیر فرانسه اتحاد وهمانگی افکار باضروریات اقتصادی به منظور فعالیت های انقلابی به مرحله نمایانی رسیده بود وبه عنوان دوجریان مختلف دوشادوش هم پیش رفت وفعل وانفعالاتی دریک دیگر داشت 🔸زمینه ومقدمات انقلاب: 🔺الف) بحران مالی لویی شانزدهم جوانی تازه به پادشاهی رسیده بود و به علت وجود پیمان صلح بین فرانسه واتریش با دختر ملکه اتریش وصلت کرده بود. لویی پانزدهم نیز جنگ های زیاد واستعمارها وموارد دیگر اورا به پادشاهی ولخرج تبدیل کرده بود ولویی شانزدهم درحالی برتخت پادشاهی نشست که ولخرجی لویی پانزدهم منجر به قراردادن بدهی های زیاد بردست حکومت شده بود که به دستور پادشاه برای جبران، آن را به صورت مالیات های گسترده ازمردم می گرفتند واین خود موجب نارضایتی مردم از حکومت شد. 🔻ب)زمینه های فکری: افکار روسو ومونتسکیو ازسال های قبل انقلاب بوده ودرانقلاب فرانسه این افکار به عرصه ظور رسیده بود 🔻ج)زمینه های اجتماعی درصده هفدهم طبقات به شکل دوره فئودالیسم: طبقه نخست(روحانیون):مقامات عالیه کلیسا جمعیت اندک اما به واسطه ثروت واموال کلیسا قدرت بالایی داشتن. طبقه دوم (اشراف):که جمعیت اندک امادارای املاک ومقامات والاییی بودن. طبقه سوم (عامه):شهرنشینان و کشاورزان بودند. نزدیک چهار پنجم مردم روستایی بودن و رگه های فئودالیست درملک اربابی هنوز باقی بود. اربابان این ملوک صاحبان حقوق شکار بودند. وآسیاب و نانوایی دراختیارشان بود. ⭕نکته: روستایی فرانسوی مانند سرواژ اروپا نبود و رابطه آقا وبندگی درانجا نبود ⭕نکته: درژانویه ۱۷۸۹ یکی از روحانیون در رساله معروفی تحت عنوان طبقه سوم چیست؟ اشراف را بی فایده خوانده و می گوید اگر آنها ازبین بروند کسی ضرری نمی بیند. بعدازاین انقلاب به دلیل ازبین رفتن طبقه اشراف وروحانیون یک بحران اجتماعی رخ می دهد که حالا متصدی امور چه کسی باشد؟ که بعد ها مردم سراغ ناپلئون رفتند تا پادشاه آنها شود. ⭕نکته راجب اندیشه روسو: یکی از اندیشه های روسو این بود که دیگر طبقه مهم نیست بلکه هرانسانی آزاد است واگر آزادی او منع شود درواقع انسانیت او منع شده وحالا برای زندگی وحیات انسانی باید خودمان آزادیمان را سلب کنیم وآن را بسپاریم به یک نهادی (شاید همان دولت) که این آزادی را به طور مساوی بین مردم تقسیم کند. این ایده یعنی قرارداد ببنیدم که آزادی حداکثری باشد تاجایی که مانع آزادی دیگران نشود البته، این سخن جدید نبودبلکه سال ها قبل انقلاب مطرح شده بود به این صورت که آزادی انسان را خدای طبیعت مطرح نمی کند بلکه توسط قراداد اجتماع مشخص می شود 🔻د) زمینه های سیاسی رفتارهای لویی شانزدهم که ناشی ازبی تجربگی اوبود مستبدانه بود واین امرخود زمینه ای برای انقلاب کبیر بود. 🚦@Westernstudies
2_144205349516573524.mp3
37.07M
جلسه ۵۵ غرب شناسی جرقه های انقلاب فرانسه
درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه پنجاه و پنجم 🔹جرقه های انقلاب فرانسه ✍ تنظیم از: امین حسین مهدیان 🔸درمورد انقلاب کبیر فرانسه توضیحاتی داده شد و زمینه های اجتماعی آن بیان شد 🔻یکی از جرقه های این انقلاب بحث اقتصاد و بحران مالی و ماجرای مالیات بود در همین موضوع صفحه 319 خوانده شد: مجلس نمایندگان ملت شامل طبقات سه گانه جامعه فرانسه میشد (اشراف- روحانیون_ توده ملت) که وظیفه تعیین مالیات را به عهده داشت. پس از مبارزات بسیار لویی شانزدهم قبول کرد که تعداد نمایندگان طبقه سوم دوبرابر شود اما بعد از این تصمیم خود پشیمان شد. چرا که این اقدام او برای جلوگیری از نفوذ اشراف بود که پادشاهی او را محدود میکردند اما این کار باعث شد طبقه سوم قدرت بگیرند و خودش یکی از جرقه های انقلاب بود. 🔸سوگند زمین تنیس: بعد از قدرت گرفتن طبقه سوم لویی شانزدهم خواست به منظور حفظ پارلمان نمایندگان را از آنجا خارج کند. اما آنها در یک میدان تنیس جمع شده و سوگند خوردند که تا وقتی یک قانون اساسی نوشته نشده پراکنده نشوند لویی شانزدهم دستور سرکوب آنها را داد اما سربازان از او اطاعت نکردند لذا پادشاه نیروهایی ک خارج از فرانسه مشغول نبرد بوده را فراخواند تا برای سرکوب انقلاب از آنها استفاده کند این کار باعث شد خون مردم به جوش بیاید و زندان باستیل را تصرف کردند و پس از تسخیر آن مجلس نمایندگان شکل یک مجلس ملی به خود گرفت و شاه هم یک مقام پادشاهی مشروطه شد. 🔸اقدامات مجلس ملی: این مجلس 1⃣امتیازات فئودال ها، 2⃣بردگی رعیت ها، 3⃣ اتحادیه های صنفی 4⃣و عدم تساوی میان شهر ها را لغو کرد 🔻اخبار پاریس به سرعت درکشور شایع شده و روستائیان را به هیجان اورد. در مقابل اشراف و مالکان اقدام به نا امن ساختن راه ها کرد و کشور درگیر نا امنی و آشوب شد. مجمع ملی از فرصت استفاده کرده و اعلامیه حقوق بشر و شهروندی فرانسه را منتشر کرد در سال 1789 اشراف و روحانیون در مجمع ملی حاضر شده و از امتیازات ویژه خود صرف نظر کردند و این ضربه شدیدی به آنها بود 🔻نکته: اقدامی شبیه به همین عمل را رضا خان با حوزه علمیه انجام داد چرا که تا قبل از او شهریه طلاب و هزینه های حوزه از موقوفات تامین میشد مثل دانشگاه های بزرگ جهان که با موقوفات اداره میشود. به همین دلیل است که در کنار حوزه های قدیمی یک بازار هم وجود دارد. اما رضا خان یک رییس سازمان اوقاف قرار داد و اینها را از متولی ها پس گرفت و آنها را فروخت. ناگفته نماند که رضا شاه مامور پیاده سازی مدرنیته در ایران بود و بعد از بازدید از ترکیه که الگوی پیشرفته انها بود به ایران آمد و ماجرای کشف حجاب را راه انداخت و به کل لباس مردم ایران را تغییر داد و چون علما مقاومت کردند همین باعث شد که لباس روحانیت و مردم عادی باهم تفاوت پیدا کند اما این اقدامات مجمع ملی سودی به حال قشر ضعیف جامعه نداشت. 🔸عاقبت پادشاه: لویی شانزدهم اعلامیه حقوق بشر را کفر میدانست اما اورا مجبور کردند تا این اعلامیه را قبول کند و او را از کاخ ورسای به پاریس اوردند رهبر مجمع ملی شخصی به نام میرابو بود این شخص تبدیل شد به مشاور مخفی پادشاه . میرابو سال 1791 درگذشت و شاه و ملکه اقدام به فرار کردند اما آنها را دستگیر کرده و محبوس کردند. مجمع ملی در حد فاصل 1791 تا 1793 از بین میرود و یک کنوانسیون تشکیل میشود و رای به اعدام لویی شانزدهم و ملکه میدهد . در ادامه احزابی تشکیل میشوند که چپ و راست ها همینجاست که به وجود می ایند. چپ ها مدافع حقوق توده مردم و راست ها پشتیبان طبقه اشراف بودند. 🔸ظهور ناپلئون: در نهایت سال 1795 به شکل هیئت مدیره اداره میشود اما بازهم آشوب و شلوغی در کشور زیاد است تا اینکه ناپلئون به قدرت میرسد و این باعث میشود که اتحادیه های ضد ناپلئونی در اروپا شکل بگیرد. اما ناپلئون بر آنها چیره شده و تقریبا همه آنها را از رده خارج میکند غیر از انگلستان و روسیه. در نهایت از اتحادیه پنجم شکست میخورد و تبعید میشود 🚦@Westernstudies
2_144205349516574497.mp3
26.54M
جلسه ۵۶ غرب شناسی ادامه بحث ناپلئون و انقلاب کبیر فرانسه
🔹 گزارش درس غرب شناسی 🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹جلسه ۵۶ 🔹ادامه بحث ناپلئون و انقلاب کبیر فرانسه 🔹آدرس: کتاب تاریخ اروپا از آغاز تا پایان قرن ٢٠ ✍🏻حسن_احمدی_منش 🔸ثمره بحث فرانسه: الان ٢٠٠ سال است که فرانسه رئیس جمهور دارد و کلی تست و خطا شده است. در کشور ما امروزه احزاب گوناگونی وجود دارند که هیچکدام دارای اصالت نیستند. بعنوان مثال در سال ١٣٨٨ دو حزب خاتمی و هاشمی که مقابل هم بودند با هم یکی شدند و مقابل جریان انقلاب قرار گرفتند. آقای احمدی نژاد هم که آمد و در مقابل خیلی از جریان ها مانند دانشگاه آزاد و... قرار گرفت ولی پس از دوره ایشان مردم به آن تفکر قبل رو آوردند. 🔸لپ مطلب: کل تجربه ما، تقریبا اندازه تجربه حزب کارگزاران است و ما با بررسی فرانسه درواقع داریم ٢٠٠ سال تجربه و تست و خطا را بررسی می نمائیم. نکته: حساسیت ما برای مطالعه تاریخ کشور ها بررسی ایده های حکمرانی آنهاست. 🔸انقلاب فرانسه: در ابتدا یکی از شخصیت های بزرگ به نام (روپس پیِر) به قتل می‌رسد و بروژوآ که مجلس در دستشان بود و کار را در دست گرفته بودند. (بروژوآ در آینده طبقه متوسط را تشکیل دادند و عدالت از نظر آنان این بود که افراد طبقه آنها زیاد و حجیم شود). در ادامه بروژوآ تصمیم گرفت بار دیگر مشروطه را تجربه کند و قانون اساسی جدیدی را نوشت و حق رأی عمومی را گرفت. و تصویب نمود که تنها افرادی که مالیات می دادند حق رأی دارند. این قانون اساسی، توسط مردم پذیرفته شد و کنوانسیون در سال ١٧٩٩ منحل شد و انقلاب ناپلئون نیز در همان سال تغییر کرد. این مدل حکمرانی جدید را، جمهوری دوم می گویند. 🔸نکته: ٢ حزب در حکمرانی فرانسه وجود داشت: ١: مرتجعان: پادشاهی خواهان ٢: جمهوری خواهان 🔸مجلس سنا که در آینده رخ می‌دهد، ادامه همان شورای شیوخ ناپلئون می‌باشند. ٣ تا از اعضای هیئت مدیره استئفا دادند و بینشان اختلاف شد و شورای شیوخ تصویب نمودند که حکومت در دست رئیسان ٣ کنسولگری باشد و خود ناپلئون بابت نیروی نظامی قوی در رأس کنسولگری های دیگر بود و شروع به سرکوب مخالفان کرد و بالاخره در سال ١٨٠۴ خود را پادشاه معرفی کرد. کمی بعد مفاهیم دینی از مسائل حکومت کاملا حذف شد. 🚦@Westernstudies
2_144210847145076160.mp3
29.71M
جلسه ۵۷ غرب شناسی سرانجام ناپلئون
🔹 درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه پنجاه و هفتم 🔹 سرانجام ناپلئون ✍ تنظیم از: مصطفی جعفرزاده 👈 در جلسه قبل فرآیند به قدرت رسیدن ناپلئون توضیح داده شد و سرانجام او خودش را به عنوان رئیس کنسول مادام العمر منصوب کرد. امپراطوری فرانسه آرام آرام شکل می‌گیرد اما تفاوت این امپراطوری با امپراطوری لویی‌ها در این است که ناپلئون دیگر با کلیسا کاری نداشت. پس از فتح‌ها و لشکرکشی‌های ناپلئون اتحادیه‌هایی در اروپا بر علیه او شکل گرفت. اتحادیه چهارم و پنجم از مهمترین و بزرگترین این اتحادیه هاست. یکی از ریشه‌های اتحادیه اروپای فعلی همین اتحادیه‌های امنیتی است که در زمان ناپلئون و بر علیه او شکل گرفت 📍 در این دوران جابجایی مرزها به راحتی اتفاق می‌افتد و کم کم ملی‌گرایی یک مفهوم جدی می‌شود. ملیت یک مفهوم مدرن است؛ اینکه سرنوشت من با کدام دسته از انسان‌ها گره خورده است ملیت من را مشخص می‌کند. در اروپا از آنجایی که تفاوت فرهنگی آنچنانی وجود ندارد، ملیت را «اینکه من کدام دولت را سر کار آورده‌ام» مشخص می‌کند یعنی من فرانسوی هستم چون دولت فرانسه را سر کار آورده‌ام. 📚 از اینجا استاد شروع به خواندن کتاب کردند. ناپلئون اتحادیه چهارم را منهدم کرد و غیر از انگلیس تقریباً همه کشورها را فتح کرده و حتی به روسیه نیز حمله کرد. 🔸 ناپلئون از آنجایی که فرزند نداشت همسرش را طلاق داده و درخواست خواستگاری به امپراتوری روسیه داد اما روسیه به واسطه ارتباطاتی که با انگلیس داشت و از آنجایی که انگلیس یکی از دشمن‌های امپراتوری ناپلئون محسوب می‌شد درخواست خواستگاری را نپذیرفت. ناپلئون به خاطر دور زدن تحریم‌های انگلیس توسط روسیه و امتناع از خواستگاری تصمیم گرفت تزار روسیه را از پیش پای خود بردارد. با لشکر کشی فرانسه و پروس به فرمان ناپلئون، روس‌ها عقب نشینی کرده و دشمن خود را تا مسکو کشیدند. ارتش ناپلئون وارد مسکو شد و آنجا را به آتش کشید. تزارها از مذاکره خودداری کرده و در مدت دو سه هفته حدود ۴۰۰ هزار نفر از فرانسوی‌ها بر اثر سرما و گرسنگی تلف شدند، سرانجام بعد از ۵ هفته سرگردانی ناپلئون از روسیه خارج شد. 🔹 پس از این شکست کشورهای اروپایی با دیدن تضعیف شدن قوای ناپلئون تصمیم به حمله به امپراتوری او گرفتند. در نتیجه ناپلئون شکست خورده و به نفع پسرش کناره گیری کرد. با به سلطنت رسیدن لویی هجدهم کشورهای اروپایی که از انقلاب فرانسه می‌ترسیدند قانون اساسی فرانسه را لغو کردند و کنگره وین تصویب کرد که تصرفات ناپلئون باید به قبل برگردد. 🚦@Westernstudies
4_5906689095635047031.mp3
33.04M
جلسه ۵۸ غرب شناسی ظهور لویی هجدهم تا آخر انقلاب های فرانسه
🔹 گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه پنجاه و هشتم 🔹 ظهور لویی هجدهم تا آخر انقلاب های فرانسه ✍ تنظیم از: سید محمد موسوی 🔸 در جلسه قبل گذشت که اتحادیه های اروپایی با ضعیف شدن ناپلئون به فرانسه حمله کردند و تصرفات فرانسه را بازگرداندند و یک کنگره ای تحت عنوان کنگره وین تشکیل شد که تصرفات  فرانسه را برگرداندند و نقشه جدید اروپا را باز طراحی کردند و در فرانسه لویی هجدهم را بر تخت سلطنت  نشاندند و تمام قانون اساسی فرانسه را لغو کردند و بدین ترتیب ناپلئون در سال ۱۸۱۴ کنار گذاشته شد و تبعید و تحقیر شد. ظهور لویی هجدهم👇 سلطنت طلب ها به کشتن طرفداران ناپلئون پرداختند، در این دوره روحانیت دوباره به قدرت رسید و لویی هجدهم پذیرفت که مجلس و قانون اساسی که او را محدود می‌کرد وجود داشته باشد. در سال ۱۸۲۴ لویی هجدهم از دنیا می‌رود بعد از او برادرش یعنی شارل دهم به سلطنت می‌رسد و شخصی بوده که با رویکرد استبدادی اثرات انقلاب را از بین میبرد انقلاب ۱۸۳۰ در انتخابات سال ۱۸۳۰ آزادی خواه ها پیشی گرفتند ولی شارل دهم مجلس را منحل کرد و فرمان هایی داد که تعداد رای دهندگان را کمتر می‌کرد.  انقلابیون بعد از پیروزی بر نیرو های حکومتی به سراغ لافایت که شخص انقلابی معتبری بود می‌روند و او حکومت موقتی تشکیل می‌دهد و شارل دهم استعفا می‌دهد و از فرانسه خارج می‌شود. شخصی به نام (دو آ وِر لئان) بر مسند قدرت این حکومت موقت نشست و مجلس دوباره بازسازی شد. دو آ وِر لئان یا همان لویی فیلیپ در مجلس سوگند مالکیت خورد و رسما حاکم فرانسه شد. این انقلاب ناگهانی بود چون نارضایتی زیادی بین مردم نبود به همین دلیل لویی فیلیپ مخالفینی هم داشت انقلاب ۱۸۴۸ آخرین نخست وزیر قبل از این انقلاب گیزو بود، مجلس اصلاحاتی را مطرح کرد اما لویی فیلیپ زیر بار این اصلاحات انتخاباتی و قدرتی و..‌. نرفت و نخست وزیر را اخراج کرد. مخالفین قدرت را دست گرفتند و این جمعیت حکومت جمهوری اعلام کردند و این جمهوری دوم فرانسه بود. شکل گرفتن احزاب در جریان این انقلاب ها حزب هایی به وجود آمد و عده ای سلطنت طلب بودند که هنوز هم هستند. عده ای جمهوری خواه بودند که خود اینها با هم اختلافاتی داشتند. اندیشه سوسیالیسم کم کم در حال به وجود آمدن است. در درگیری زمان جمهوری دوم یک طرف محافظه کار ها بودند که ارتشی بودند که پس از چند روز درگیری پیروز شدند و قرار شد هر ۴ سال یکبار رئیس جمهور با رای مستقیم مردم انتخاب شود. در سال ۱۸۴۹ لویی ناپلئون برادرزاده ناپلئون بناپارت به ریاست جمهوری رسید. چون رئیس با رای مردم انتخاب شد دوباره بین رئیس جمهور و مجلس اختلاف بالا گرفت،  سر انجام رئیس جمهور با استفاده از کودتا مجلس را منحل کرد و جمهوری دوم را تبدیل به حکومت استبدادی شد. در انتخابات بعد دوباره طرفداران ناپلئون رای آوردند و بعد در سال ۱۸۵۲ ناپلئون سوم اعلام پادشاهی کرد و جمهوری دوم هم به پایان رسید. جنگ فرانسه و پروس ناپلئون  سوم در سال ۱۸۷۰در امور اسپانیا دخالت کرد. پروس پشت اسپانیا در آمد و با فرانسه اعلام جنگ کرد، در سال ۱۸۷۱ آلمان خاک فرانسه را تصرف کرد و ناپلئون سوم پس از سقوط پاریس اسیر شد. جمهوری سوم بعد از سقوط ناپلئون سوم، انقلابیون دوباره روی کار آمدند ولی صلح آلمان و فرانسه را قبول نکردند و مرکز حکومت را به ورسای منتقل کردند. بعد ها بین مجلس ملی و کمون فرانسه درگیری شکل گرفت، در این دوران مارکس در انگستان به سر می‌برد. پس از درگیری کمون ها شکست خوردند، کمون ها فقرایی بودند که مخالف جمهوری بروژوآزی بودند و این کمون ها کم‌کم تبدیل به حزب جدیدی شدند. اما ارتش بیرونی فرانسه همچنان بر استعمار های خودش ادامه می‌داد. در سال ۱۸۷۵ تفکیک قوا شکل گرفت یعنی ریاست جمهوری و قوه مقننه که شامل مجلس سنا میشد که این همان تقسیم بندی مونتسکیو بود. 🔹در سال ۱۸۹۱ سلطنت طلب ها در مجلس قدرت خود را از دست دادند و جمهوری خواه ها هم به سه گروه میانه رو، رادیکال و سوسیالیسم تقسیم شدند. 🚦@Westernstudies
🔹 گزارش درس غرب شناسی 🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹 جلسه پنجاه و نهم 🔹 انقلاب صنعتی ✍ امیر مهدی هیزجی ✅نکته: در ابتدای جلسه نکاتی در مورد تفاوت شرایط سیاسی در ایران و کشورهای غربی گفته شد و این‌گونه بیان شد که در کشورهای غربی مشکلات خارجی شان بسیار محدود است و برای مثال آن‌ها هیچ تحریم خارجی ندارند و ژئوپلیتیک منطقه‌ای شان خیلی با ما متفاوت و هیچ جنگی در اطرافشان نبوده ، ترورهایی داخلی نداشتند و هیچ سازمان جاسوسی با آن ها دشمن نیست بلکه خودشان با سازمان‌های جاسوسی دنیا در ارتباط‌ اند و ایران مثل آن ها از کشورهای مستعمره خود بهره نمی‌برد. در ادامه بیان شد که با توجه به شرایط به اعتراض‌های داخل فرانسه اشاره شد که کشوری مثل فرانسه با این‌که این‌همه شرایط خوب را داراست و مثلاً با کشورهای سایر اروپا در اقتصاد با همدیگر هستند چگونه می‌شود که نمی‌تواند مشکلات داخلی خود مثل فقر را حل کند و چگونه می‌شود که مثلاً این اعتراضات گسترده در فرانسه صورت بگیرد با این‌که شرایط آن‌جا اصلاً شرایط مثل ایران نیست چون در اعتراضات ایران گروه‌ها توسط سازمان‌های خارجی سازمان‌دهی می‌شوند ولی در فرانسه اصلاً اجازه‌ی چنین کاری را نمی‌دهند. و بیان شد که با توجه به همین شرایط است که حتی اگر یک اعتراضات کوچکی هم در فرانسه صورت می‌گیرد این اعتراض معنا پیدا می‌کند و به‌همین دلیل هم هست که اگر ایران مثلاً یک موفقیتی در آن صورت بگیرد برای آن‌ها بسیار گران تمام خواهد شد چراکه آن‌ها تعجب می‌کنند از این‌که خود بااین‌همه شرایط خوب درگیر مشکلات هستند اما ایران با توجه به این فشاری که از سوی آن‌ها به ایران وارد شده‌است به این موفقیت‌ها دست پیدا می‌کند و به‌همین جهت برای آن‌ها گران تمام می‌شود. ✅نکته: مبحث انقلاب صنعتی در انگلستان انقلاب صنعتی در انگلستان حدود سال هزار و هفت‌صد و هشتاد خودش را نشان می‌دهد و تقریباً در این مورد هم جنبه‌ی بورژوازی در آن رعایت می‌شود و تفاوتش با بورژوازی در فرانسه این است که در آن‌جا مربوط به شرایط سیاسی و اجتماعی می‌شد ولی این‌جا مربوط به شرایط اقتصادی می شود‌. ✅ خلاصه متن کتاب ص ۳۴۵ : انقلاب صنعتی در انگلستان آغاز شد و کم‌کم به سراسر اروپا سرایت پیدا کرد و منشأ مشخصی هم نمی‌توان برای آن پیدا کرد چراکه به‌تدریج اتفاق افتاده است و این نکته هم باید در نظر گرفت که انقلاب صنعتی خیلی وابسته به انقلاب کشاورزی هست که در سال هزار و ششصد و هشتاد و هشت اتفاق افتاد . ✅نکته: نتایج و ثمرات انقلاب صنعتی نتایج اقتصادی: افزایش سرمایه با امثال: ۱.کشتی رانی ۲.راه آهن ۳.دستگاه بخار ۴.نخ ریسی ۵.تولید کالاها نتایج اجتماعی: ۱.ایجاد طبقه کارگر ۲.افزایش جمعیت اروپا ۳.مطرح شدن حضور زنان در جامعه ۴.شکل گیری رابطه بین کارگر و کارفرما ۵.کم شدن اهمیت زمین به دلیل کم شدن کشاورزی ✅نکته : با انقلاب ۱۸۳۰ در فرانسه ملت انگلستان هم خواستار اصلاحاتی در کشور شد در پی این درخواست دولت بر تعداد رای دهندگان افزود و خرید و فروش سیاه‌پوستان را هم منع کرد. و همچنین صاحبان صنایع جایی در پارلمان پیدا کردند. نکته : از سال هزار و هشت‌صد و سی و هفت تا هزار و نهصد و یک را عصر ملکه ویکتوریا می‌نامند. او را مادر اروپا می‌نامند چراکه تمام نوادگان او در کشورهای اروپایی یا به‌عنوان ملکه ولیعهد یا پادشاه آن کشور شناخته می‌شدند. در این دوره انگلستان بزرگ‌ترین کشور استعمارگر دنیا شمرده می‌شده و ادعا شده که آفتاب در امپراتوری بریتانیا غروب نمی‌کرده. این کشور ها یا مستعمره بودند یا به صورت دومینیون(تابع) بودند مثل هند و استرالیا. ✅نکته : مسأله مصر و کانال سوئز : کانال سوئز نحوه تجارت را بشدت تحت تأثیر قرار داد و همچنین تمام اتفاقات مصر تحت تاثیر انگلیس قرار دارد و انگلستان از کانال سوئز به نفع خود استفاده میکند 🚦@Westernstudies
2_144205349513345567.mp3
35.67M
جلسه ۶۰ غرب شناسی شروع پوزیتیویسم
🔹 درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه شصتم 🔹 شروع پوزیتیویسم ✍ تنظیم از: مصطفی جعفرزاده ابتدای کلاس استاد درمورد ضرورت مطالعه ولایت فقیه و قانون اساسی توضیحاتی دادند، سپس نقشه کلاس را بازخوانی کردیم و بعد موضوع پوزیتیویسم را شروع شد. در نظریه امام ما مجالس قانون‌گذاری نداریم قانون‌گذار فقط خداست بلکه مجلس، مجلس برنامه‌ریزی برای رفع نیازهای مردم است. به‌همین خاطر هم هست که شرط اجتهاد ندارد. شورای نگهبان هم برای این است که برنامه‌هایی که برای رفع نیازهای مردم توسط مجلس ریخته شده‌است نقض قوانین شرعی نباشد هرچند در بلندمدت، به‌عنوان مثال آمریکا بیمه تعیین می‌کند برای زنانی که بچه‌های نامشروع دارند خب این تعیین بیمه عمل خلاف شرعی نیست اما مدتی بعد از این‌ که  این بیمه قرار داده می‌شود جمعیت آن‌ها چند برابر می‌شود. تعیین بیمه عمل خلاف شرعی نیست بلکه یک نوع حمایت است اما در این مورد باعث ترویج عمل نامشروع می‌شود. شورای نگهبان باید این را تشخیص بدهد. نماینده‌ها منتخب مردم هستند چون نیاز مردم را فهمیدن حالا شورای نگه‌بان باید مراقبت کند که راه نامشروع برای برنامه‌ریزی برای رفع نیازها توسط نماینده‌ها پیموده نشود. حفظ حریم بایدهای ثابت با شورای نگه‌بان است ⭕️ نقشه‌ی کلاس از بالا ما می‌خواهیم اندیشه‌ها و تاریخ تمدن‌ها را به صورت درهم‌تنیده مورد بررسی قرار دهیم. در ابتدا از دوره‌های تاریخی و بحث کردن در رابطه با حکماء یونان، قرون وسطی، امپراتوری بیزانس، عصر روشنگری و مدرن شروع کردیم. سپس توضیحاتی در رابطه با متفکرینی مثل دکارت، هیوم، کانت و غیره دادیم. یک مقدار در رنسانس از فرهنگ بحث کردیم دوره‌های اجتماعی را هم گفتیم؛ دوره برده‌داری و فئودالیسم و غیره از نظر سیاسی هم امپراتوری‌ها اختلافات و جنگ‌ها را توضیح داد. پس به‌طورکلی موضوعاتی که ما از آن‌ها بحث می‌کنیم چهار موضوع است : سیاسی‌اجتماعی که همان انقلاب صنعتی، دوره‌های اجتماعی امپراتوری‌ها و غیره بود فکری و فلسفی بیان متفکرین و ادعاهای آن‌ها دکارت شک نظام‌مند او تغییر موضوع فلسفه و مکاتب فرهنگی مقداری در رنسانس به آن پرداخته شد. علمی تنها چیزی که از آن بحث نکرده‌ایم همین جنبه علم است.
⭕️ پوزیتیویسم ما یک دوئیت بین فلسفه و علم قائل شدیم. از قدیم بهترین طبیب ما بوعلی بوده و مهم‌ترین فیلسوف هم بوعلی بوده‌است. حالا چرا علم از فلسفه جدا می‌شود؟! چون به یک جایی می‌رسد که نهاد بازگو کننده علم از نهاد بازگو کننده دین جدا می‌شود. به‌خاطر تعارض دستاوردهای علم با آن‌چه که کلیسا می‌گفت. مسأله تعارض ذاتی این دو نیست مسئله این است که آن کسی که می‌گفت خدا هست معتقد به تخت بودن زمین بود اما حالا که نظریه‌های علمی اثبات کرد که زمین گرد است تعارض بین این دو پیش امد و نهاد بازگو کننده علم از دین جدا شد. برخلاف تعارض میان ماتریالیسم و دین که تعارض ذاتی است. اصلاً دین از همین‌جا شکل گرفت دین در مقابل علم مدرن شکل گرفت شروع جدایی دین از علم یک رفتار اجتماعی بود اما این اتفاق در اسلام نیفتاد چون رفتار کلیسا را ما نداشتیم دادگاه تفتیش عقاید نداشتیم. دین‌شناسی مال غرب است چون علم شناسی مال غرب است فرهنگ هم مال غرب است. ما وقتی سراغ جریان‌شناسی فرهنگی عصر باستان می‌رویم هرچه از فرهنگ وجود دارد همه محتوای دینی است چون دین فرهنگ بود. دین، فرهنگ، علم همه یک پایگاه داشت. دین غرب غیر از دینی است که ما می‌گوییم. منشأ مشروعیتش غیرعلمی است دستاوردهای علمی مخالف کلیسا، این اتفاق آن‌قدر بزرگ بود که برای فلاسفه تردید فلسفی ایجاد کرد به‌جای این‌که بگوید به من اشتباه گفته‌اند گفت اصلاً از کجا معلوم می‌شود شناخت؟ ترک برداشتن سازه کلیسا اثری روی دکارت گذاشت که درهمه چیز شک کرد. این عظمت فلسفه‌ی اسکولاستیک را می‌رساند. پوزیتیویسم اثبات‌گرایی، تجربه‌گرایی، فلسفی محصلی این‌ها نامه های دیگر پوزیتیویسم است. فرانسیس بیکن دانشمندی که پادشاه انگلیس هم بود، کتابی می‌نویسد به‌نام ارغنون جدید مقابله با ارسطو. « ارسطو با قیاس یک منطقی داشت ولی من معتقدم آن چیزی که می‌تواند به ما کمک کند استقراء است نه قیاس.» حالا این پیوند می‌خورد با حس‌گرایی دیگر قیاس به دردمان نمی‌خورد. برای اثبات یک چیز، باید استقراء کنیم منطق جدیدی نوشته می‌شود و علم دارد شکل می‌گیرد و هر چه که علم نیست من شود دین یا شبه علم این منطق از نظر معرفت‌شناسی حس‌گرا و از جهت منطق اثبات گزاره‌ها با سیستم تجربه کار می‌کند. اگر کسی بپرسد تجربه که خطاپذیر است او می‌گوید: انسان واقعیت را این‌گونه تجربه می‌کند و تا وقتی کسی چیز جدیدی نیاورد من با همین کار می‌کنم اصلاً مگر قطعیتی داریم؟! این پایه علوم انسانی امروز است برای همین اگوست کنت تقسیم دوره‌ها دارد دوره خرافه‌پرستی _دین فلاسفه _ علیت دوره علم که می‌شود الان حالا پوزیتیویسم فلسفه دارد برای خودش و این غیر از فلسفه ارسطویی است بعد اندیشه‌های سیاسی اجتماعی از همین بیرون می‌آید. اگوست کنت اولین کسی است که جامعه‌شناسی را از فلسفه جدا می‌کند این می‌شود مادر علوم انسانی. مادر علوم انسانی جامعه‌شناسی علمی است و از دل همین سیاست اقتصاد و غیره درمی‌آید. اصلاً یک نظریه او همین تقسیم علوم بود الان نسبت این علم با دین چیست؟ اگر شما به زمان‌های گذشته سفر کنید جدایی علم از دین را اصلاً نمی‌فهمیدند مثل این‌که بخواهیم فقه را از اسلام جدا کنیم. دکتر گلشن کسی است که می‌گوید بشر دارد به سمت دین برمی‌گردد قرن بیست و یک بشر می‌‌آید سراغ دین و فلسفه برخی سؤالاتی دارد که می‌گوید این‌ها را علم نمی‌تواند پاسخ دهد این پاسخش نزد دین است. 🚦@Westernstudies
2_144205349525872106.mp3
29.89M
جلسه ۶۱ غرب شناسی آثار پوزیتیویسم