🍃🌩🍃🌩🍃
#هر روز با یک ضربالمثل ایرانی و کاربرد آنها با شما همراه بودیم و هستیم.
#امروز قصد داریم برای شما بیان کنیم
#استفاده از ضرب المثل چه کمکی به ما می کند؟
#ضرب المثل باعث میشود که در کمترین زمان منظور خودمان را با استفاده از تعداد کمی از کلمات به طرف مقابل برسانیم.
از طرفی خیلی از حرف ها را نمیتوانیم به صورت رک و مستقیم بزنیم ، ضرب المثل ها باعث میشوند که بتوانیم به راحتی با استفاده از دو پهلو حرف زدن ، حرف خودمان را بزنیم.
خیلی از ضرب المثل ها هم معنی دقیق ندارند. و وقتی با یک نفر صحبت می کنیم می توانیم به عنوان تمام کننده آن بحث از ضرب المثل استفاده کنیم تا طرف مقابل به معنیش فکر کند و از ادامه بحث خودداری کند.
یک وقتهایی هم واقعا برای توصیف یک موضوع هیچ چیزی بهتر از یک ضرب المثل نیست و آن وضعیت و آن حال و هوا روگا فقط یک ضرب المثل میتواند توصیف کند.
#یکی از مواردی هم که می تواند به جذاب تر شدن صحبت های شما کمک کند. #همین ضرب المثل ها و استفاده از آنهاست.
#هر روز با معانی و مفاهیم یک ضربالمثل با ما همراه باشید.
#سپاس از حُسن توجه و همراهی شما.....🙏
کانال همسفران دیارطغرالجرد⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
25.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨▪️✨▪️🌷
صلى الله عليك يااباعبدالله الحسين
صلى الله عليك يااباعبدالله الحسين
صلى الله عليك يااباعبدالله الحسين❤️
💫🌸یارَبَّ الحُسَینِ، بِحَقِّ الحُسَینِ
اشفِ صَدرَ الحُسَینِ،بِظُهورِ الحُجَّة
🌹شب جمعه، شب زیارتی امام حسین (ع) و شهداست ، با ذکر صلوات یادشان کنیم تا یادمان کنند. نزد سیدالشهدا(ع)
#به فرموده حضرت امام خمینی (ره) :
#همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.
▪️کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌹
https://eitaa.com/Yareanehamra
🌹🌹
#قسمت نود و یکم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد )
#زندگی نامه سردار شهید، جانباز حاج حسن رشیدی
[ قسمت بیست و هشتم ]
#راوی: خود نوشتههای شهید🌷
#همین طور که با یکی از برادران در حال صحبت بودم، متوجه شدم فرمانده ی این گردان زرهی از داخل پی ام پی پیاده شد و رفت نزدیک سر خاکریز، نگاهی به سمت عراقی ها انداخت و موقعی که دید تانکها به طرف نیروهای ما در حال حرکتند، با صدای بلند گفت: « بزنید پدر سوخته ها را».
#با فرمان ایشان موشک ها به سمت تانکهای عراقی شلیک شدند و با چشم غیر مسلح هم دیده میشد که موشک به تانک های عراقی اصابت میکرد و تانک ها در حالی که نیروهای عراقی هم بر آنها سوار بودند، می سوختند.
#به محض اینکه صدای این فرمانده ی ارتشی به گوشم خورد، به آن برادری که پهلوی من ایستاده بود، گفتم: «من ایشان را می شناسم، می خواهی بروم خودم را معرفی کنم و آشنا از کار در بیایم؟!»
#اوگفت: «شما از کجا این ارتشی را می شناسید؟» گفتم: «زمانی که در گروهان ۲ گردان ۱۴۸ لشکر هفتاد وهفت خراسان، سرباز بودم، فرمانده من بود و اسم ایشان هم سروان پرویز فکوری است و از آن فرماندهان قاطع و با جرأت است».
#به سمت ایشان رفتم و بعد از سلام و احوالپرسی خودم را معرفی کردم. از من پرسید: « زمانی که شما در گروهان من سرباز بودی، سرگروهبان گروهان کی بود؟» گفتم: «استوار جاویدی»؛ و بعد ادامه دادم: « من همان سربازی هستم که با درجه داران وظیفه، بحث و مشاجره میکردم و سرانجام به کتک کاری میکشید و شما هم مرا تنبیه میکردید. قنداق خمپاره ۸۱ را به پشتم می بستید و با همان حال همراه نیروهای آموزشی، از پادگان 3 به طرف کوهسنگی می بردید، به گونه ای که روی کتف های من از برآمدگی قنداق خمپاره، جراحت بر می داشت. بعضی وقت ها هم ۷ عدد کلاه آهنی بر سرم می گذاشتید».
#بعد از اینکه مرا شناخت، پرسید: « بگو ببینم پسر جان، در اینجا چه کاره ای؟» گفتم: « من مسئول این گردان بسیجی که سمت چپ شما واقع شدهاند، هستم». بعد از اینکه آشنا شدیم و یقین پیدا کرد، فرکانس بیسیم خودش را به من داد و گفت: «هر موقع که دیدی دشمن نیروهایت را تهدید میکند و آتش کمکی خواستید با من تماس بگیر، لازم نیست از پشت جبهه، درخواست آتش کنی». خجالت کشیدم که بگویم ما هیچ نیروی کمکی و یا واحد توپخانه و سلاح سنگینی نداریم که بخواهیم از آنها درخواست آتش سنگین بکنیم. نگفتم که ما یک گردان نیروی پیاده، با تجهیزات کم هستیم که به طور مستقل از این خط، دفاع میکنیم. چون موشکهای آن واحد رزمی تعدادی از تانک های عراقی را منهدم کرده بود، از سرعتشان کاسته شد در منطقه پراکنده شدند؛ اما آهسته آهسته به سمت نیروهای ما می آمدند و با هر سلاحی که داشتند، مرتب شلیک میکردند.
#اصابت ترکش :
#به سروان فکوری گفتم: «می خواهم چند نفر از افراد آرپی جی زن را بردارم و از خاکریز خودمان عبور کنم و در جلوی تانک های عراقی کمین کنم تا به خاکریز نیروهای خودمان نرسند، شما هم به خدمه ها و نیرو هایتان بسپارید، اشتباهی ما را هدف قرار ندهند». ایشان قبول کرد. داشتم داخل نیروهای خودمان صدا می زدم که: «چهار الی پنج نفر آرپی جی زن گردان بیایند...» که ناگهان گلوله ی خمپاره ۸۱ در فاصله ی کمتر از یک صد متری من به زمین اصابت کرد و ترکشی به ماهیچه پای چپم خورد و تا نزدیک استخوان فرو رفت. چند دقیقه ی بعد دیدم که پوتینم پر از خون شده است ولی دردی را احساس نمیکردم.
ادامه دارد....
منبع نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌷
https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨▪️✨▪️🌷
صلى الله عليك يااباعبدالله الحسين
صلى الله عليك يااباعبدالله الحسين
صلى الله عليك يااباعبدالله الحسين❤️
💫🌸یارَبَّ الحُسَینِ، بِحَقِّ الحُسَینِ
اشفِ صَدرَ الحُسَینِ،بِظُهورِ الحُجَّة
🌹شب جمعه، شب زیارتی امام حسین (ع) و شهداست ، با ذکر صلوات یادشان کنیم تا یادمان کنند. نزد سیدالشهدا(ع)
#به فرموده حضرت امام خمینی (ره) :
#همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.
▪️کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌹
https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨▪️✨▪️🌷
صلى الله عليك يااباعبدالله الحسين
صلى الله عليك يااباعبدالله الحسين
صلى الله عليك يااباعبدالله الحسين❤️
💫🌸یارَبَّ الحُسَینِ، بِحَقِّ الحُسَینِ
اشفِ صَدرَ الحُسَینِ،بِظُهورِ الحُجَّة
🌹شب جمعه، شب زیارتی امام حسین (ع) و شهداست ، با ذکر صلوات یادشان کنیم تا یادمان کنند. نزد سیدالشهدا(ع)
#به فرموده حضرت امام خمینی (ره) :
#همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.
▪️کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌹
https://eitaa.com/Yareanehamra
همسفران دیار طغرالجرد
▪️▪️ #فریادهای مطهری بر تحریفات عاشورا قسمت سوم: نقاط ضعف عامه در واقعه عاشورا: #در همین مساله و
▪️▪️▪️
#فریادهای شهید مطهری بر تحریفات عاشورا :قسمت چهارم
#جریان لیلا و حضرت علی اکبر علیه السلام:
نمونه دیگر از تحریف در وقایع عاشورا که یکی از معروفترین قضایا است و حتی یک سند تاریخ هم به آن گواهی نمی دهد.
#قصه لیلا، مادر حضرت علی اکبر است. البته ایشان مادری به نام لیلا داشته اند ولی یک مورخ نگفته که لیلا در کربلا بوده است.
اما ببینید که چقدر ما روضه لیلا و علی اکبر داریم، روضه آمدن لیلا به بالین علی اکبر. حتی من در قم، در مجلسی که به نام آیت الله بروجردی تشکیل شده بود که البته خود ایشان در مجلس نبودند.
#همین روضه را در آنجا شنیدم که علی اکبر به میدان رفت. حضرت به لیلا فرمود: که از جدم شنیدم که دعای مادر در حق فرزند مستجاب است، برو در فلان خیمه خلوت آنجا موهایت را پریشان کن، در حق فرزندت دعا کن... شاید خداوند این فرزند را سالم برگرداند!
#اولا در کربلا لیلایی نبوده که چنین کند. ثانیا اصلا این منطق، منطق حسین نیست.
#منطق حسین در روز عاشورا، منطق جانبازی است. تمام مورخین نوشته اند: هر کس که آمد اجازه خواست، حضرت به هر نحوی که می شد عذری برایش ذکر کند، ذکر می کرد. به جز برای علی اکبر «فاستاذن اباه فاذن له»؛ یعنی تا اجازه خواست گفت برو. حال چه شعرها که سروده نشده! از جمله این شعر که می گوید:
#خیز ای بابا از این صحرا رویم.....
نک به سوی خیمه لیلا رویم...
منبع نشر، کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
▪️▪️▪️
#فریادهای شهید مطهری بر تحریفات عاشورا
"قسمت آخر"
#تحریف در مورد امام سجاد علیه السلام
چهره ای که برای امام سجاد علیه السلام ترسیم کرده اند:
#تحریف دیگری که مخصوص ما ایرانی ها است این است که به امام چهارم علیه السلام می گوییم امام زین العابدین بیمار!
#غیر از زبان فارسی در جای دیگر این کلمه بیمار را به دنبال اسم امام زین العابدین نمی بینیم. در زبان عربی چنین کلمه ای نیست. ایشان القاب زیادی دارند، السجاد و ذوالثفنات، از القاب ایشان است. آیا شما در دنیا کتابی پیدا می کنید که لقبی به زبان عربی به امام داده باشند که مفهوم بیمار را برساند؟! امام زین العابدین تنها در ایام حادثه عاشورا (بگویم تقدیر الهی بود برای این که باید این امام زنده می ماند و نسل امام حسین از این طریق محفوظ می ماند) بیمار بودند و همان بیماری سبب نجات ایشان شد. چند بار تصمیم گرفتند امام را بکشند اما چون بیماری ایشان شدید بود، گفتند: چرا او را بکشیم؟ او دارد می میرد. در دنیا چه کسی هست که در عمرش بیمار نشده باشد؟ در غیر این چند روز ببینید؟ آیا یک جا نوشته اند که امام زین العابدین بیمار بود؟! ولی ما امام زینالعابدین را به صورت یک بیمار مریض زرد رنگ تب داری که همیشه عصا به دستش است و کمر خم کرده و راه می رود و آه می کشد، ترسیم کرده ایم!!
#همین دروغ، همین تحریم سبب شده است که بسیاری از اشخاص آه بکشند، ناله بکنند، خودشان را به موش مردگی بزنند تا مردم آنها را احترام کنند و بگویند آقا را ببینید درست مانند امام زین العابدین بیمار است، این تحریف است. امام زین العابدین(ع) با امام حسین(ع) هیچ فرقی نداشته است. با امام باقر(ع) و امام صادق (ع)از نظر مزاج و بنیه هیچ فرقی نداشت. امام بعد از حادثه کربلا چهل سال زنده بودند. مانند همه سالم بودند، چرا بگوییم امام زین العابدین بیمار؟!
▪️صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام ▪️
منبع نشر، کانال همسفران دیارطغرالجرد ▪️
https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃▪️🍃▪️
#امروز جمعه
پنجمین روز مردادماه
از خدای منان برایتان
تنی سالم و دلی شاد
میخواهیم .
#همین دوتا
را که داشته باشید....
#انگار خوشبخت ترین
انسان روی کره زمین هستید...
کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
🍃▪️🍃▪️🍃
🍃🍃🍃 مناسبت روز :
بیست و نهم مرداد ماه روز جهانی عکاسی
19 آگوست ( مصادف با 29 مرداد ماه ) در تقویم بسیاری از کشورهای جهان به عنوان روز جهانی عکاسی نامگذاری شده است.
#همین باعث شده افراد بسیاری از جمله عکاسان و دیگر هنرمندان، این روز را در شبکههای اجتماعی با اشتراک پستهایشان تبریک بگویند.
کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌼🌺🍃🌼🌺
#اگر بلیت مشهد داشتی و می تونستی با یک نفر بری زیارت...
اون یک نفر کی بود؟
#همین الان این رو براش بفرست.
برا کاربران کانال همسفران دیارطغرالجرد هم دعا کنه.👌👌
https://eitaa.com/Yareanehamra
همسفران دیار طغرالجرد
🌷🌷🌷 #دویست و بیست و پنجمین قسمت (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگی نامه شهید غلامعلی فتا
🌷🌷🌷
#دویست و بیست و ششمین قسمت (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد )
#زندگی نامه شهید موسی فتاحی
( قسمت اول )
🌷شهید موسی فتاحی طغرالجردی
نام پدر: حسین
نام مادر: فاطمه اسلامی
تاریخ تولد: ۲/۱/۱۳۴۴
محل تولد: طغرالجرد
شغل: محصل و بسیجی
تاریخ شهادت:22/1/1362
محل شهادت: جبهه شوش
عملیات: والفجر1
محل دفن: گلزار شهدای طغرالجرد
☆شهید موسی فتاحی در بهار سال 1344 در روستای «درآب» واقع در منطقهی هشونی به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در مدرسه طلوع طغرالجرد گذراند و و مقاطع راهنمایی و دبیرستان را در کیانشهر سپری کرد.
☆در اوان کودکی و دوران مدرسه با بچه های هم سن و سال خودش سریع دوست میشد و در مدرسه دوستان زیادی داشت. وی که کوچکترین پسر خانواده بود، علاقه زیادی به کشاورزی و درختکاری داشت، با کمک دوستانش هر نوع درخت میوه و غیر میوه را تهیه میکرد و میکاشت و میگفت: «کاشتن و به ثمر رساندن درخت نزد خداوند عبادت محسوب میشود. پیشوایان دین ما نیز به کشاورزی علاقهمند بودهاند و به این کار شایسته توصیه کرد ه اند».
☆موسی انسانی مهربان و پاکدل بود. روحی تعالی طلب داشت. پیوسته دوستان و همراهان خود را به انجام شایسته فرائض مذهبی و تکالیف دعوت میکرد.
☆آن گاه که خیزش مردمی علیه حکومت ظلم آغاز شد، همراه با دوستانش در تظاهرات و راهپیماییها شرکت میکردو با کمک دوستانش عکس های امام خمینی (ره) را تهیه میکردند و شبانه به دیوارها نصب میکردند.
☆زمانی که جنگ شروع شد، او در کلاس دوم دبیرستان مشغول به تحصیل بود. #همین که ندای «هل من ناصر» امام امت را شنید مشتاقانه لبیک گفت و عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شد. پس از طی دوره ی آموزشی به جبهه رفت.
#در پاسخ کسانی که به خاطر سن کم او را از رفتن به جبهه منع میکردند، چنین میگفت: «دفاع از کشور و اسلام سن و سال نمی شناسد و من دوست دارم به جبهه بروم و امروز فرمان امام از هر فرمانی بالاتر است و اطاعت از امامان و معصومین و پیامبران است».
#آری، نصیب موسی از هستی و زندگی، هفده بهار بیشتر نبود ولی آگاهانه هستی خود را در طبق اخلاص نهاد و تقدیم دین و میهن نمودو در در بیست ودوم وردین سال شصت و دو به درجه ی رفیع شهادت نائل آمد.
#پیکر پاکش تا سال 1374 از وطن دور بود تا اینکه در مورخه 1374/4/29 به زادگاهش برگشت و به همراه چند تن از همرزمان شهیدش در گلزار شهدا طغرالجرد، آرام گرفت.
#دل نوشته برادرزاده شهید موسی فتاحی:
ادامه دارد...
#منبع نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ، کانال تلگرامی و ایتای همسفران دیارطغرالجرد 🌷
https://eitaa.com/Yareanehamra
🍃🌩🍃🌩🍃
#طنز_ازدواج - #خنده حلال👌
خیلی قشنگه👌عصر جمعه بخونید :
#یکی از رفقا میگفت:
"قصد #ازدواج داشتم
گفتم برم #مشهد و از امام رضا(ع)…
یه زن خوب بخوام...❗️
رفتم #حرم و درخواستمو به آقا گفتم...
شب شد و جایی واسه خواب نداشتم...
#هر جای حرم که میخوابیدم...
خادما مثه بختک رو سرم خراب میشدن که...
"آقا بلند شو..."
#متوجه شدم کنار پنجره فولاد…
یه عده با پارچه سبز خودشونو به نیت شفا بستن…
#کسی هم کاری به کارشون نداره.
رفتم یه پارچه سبز گیر آوردم و.......
تاااا صبح راحت خوابیدم...❗️
#صبح شد...پارچه رو وا کردم...
پا شدم که برم دنبال کار و زندگیم...
#چشتون روز بد نبینه…❗️
#یهو یکی داد زد :
"آی ملت…شفا گر.... در رفت…
#پنجره_فولاد_رضا_مریضا_رو_شفا_میده
#به ثانیه نکشید، ریختن سرم و...
نزدیک بود لباسامو پاره پوره کنن که…
خادما به دادم رسیدن و بردنم مرکز ثبت شفا یافتگان…❗️
"مدارک پزشکیتو بده تا پزشکای ما؛
مریضی و ادعای شفا گرفتنتو تأیید کنن..."
#آقا بیخیاااال…شفا کدومه…⁉️
خوابم میومد،جا واسه خواب نبود...
رفتم خودمو بستم به پنجره فولاد و خوابیدم…
#همین.....
تاااا اینو گفتم…
#یه چک خوابوند درِ گوشم و گفت:
"تا تو باشی دیگه با احساسات مردم بازی نکنی…"
#خیلی دلم شکست💔
رفتم دم پنجره فولاد و با بغض گفتم:
"آقا؛دستت درد نکنه...دمت گرم💔
زن که بهمون ندادی هیچ…
یه کشیده آب دار هم خوردیم.
#همینجور که داشتم نِق میزدم…
یهو یکی زد رو شونم و گفت:
"سلام پسرم❗️
"مجرّدی⁉️"
گفتم آره؛
گفت : "من یه دختر دارم و دنبال یه دوماد خوب میگردم...
اومدم حرم که یه دوماد خوب پیدا کنم؛
تو رو دیدم و به دلم افتاد بیام سراغت...
#خلاااااصهههه...
تا اینکه شدیم دوماد این حاج آقا......
#بعد ازدواج
با خانومم اومديم حرم...
از آقا تشکر كردم و گفتم:
"آقا،ما حاضریما...
#یه سیلی دیگه بخوریم و
یه زن خوب دیگه هم بهمون بدیا.........
🍃 اوقاتتون خوش، در کنار اهل و عیال و عزیزان تان تعطیلی را بسلامتی به پایان برسانید.🙏
کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra