eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به سرزمین شعرها چرا سفر نمی‌کنی؟! برای کسب معرفت چرا خطر نمی‌کنی؟! چرا به مردم جهان نگفته‌ای ز عاشقی ز عشق خود نگار را چرا خبر نمی‌کنی؟! "عاصی"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وجودم از غم دوری دچار ویرانیست کلافه‌ام، بطلب! سخت در دلم جنگ است
ای صبح بیا و قفل شب را وا کن در کوچه بساطِ آشتی بر پا کن با نام خدا، فاتح ِسرسختی باش با خوب و بدِ خلق به نرمی تا کن @nabzeghalam
ای یار دوردست که دل می بری هنوز چون آتش نهفته به خاکــستری هنوز هر چند خط کشیده بر آیینه ات زمان در چشمم از تمامی خوبان، سری هنوز
یک رود و صد مسیر، همین است زندگی با مرگ خو بگیر! همین است زندگی با گریه سر به سنگ بزن در تمام راه ای رود سربه زیر! همین است زندگی تاوان دل بریدن از آغوش کوهسار دریاست یا کویر؟ همین است زندگی! بر گِرد خویش پیله تنیدن به صد امید این « رنج » دلپذیر همین است زندگی پرواز در حصار فروبسته‌ی حیات آزاد یا اسیر، همین است زندگی چون زخم، لب گشودن و چون شمع سوختن « لبخند » ناگزیر، همین است زندگی دلخوش به جمع کردن یک مشت « آرزو » این « شادی » حقیر همین است زندگی با« اشک » سر به خانه‌ی دلگیر « غم » زدن گاهی اگرچه دیر، همین است زندگی لبخند و اشک، شادی و غم، رنج و آروز از ما به دل مگیر، همین است زندگی
هرچند که در بودنش ارامش نیست بی او نفسی نمی‌توانستم زیست امشب همه یاران قدیم آمده‌اند انصاف دهید، جای غم هم خالی است
یک نظر دیدیم دیدارت وزآن عمری گذشت دیده‌ها برهم نمی‌آید زِ حیرانی هنوز...
محرم نشوی به خانه راهت ندهند یک لحظه اجازه نگاهت ندهند تا مثل کبوتر از زمین دل نکنی در گوشه ای از حرم پناهت ندهند السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام
از نماز روز یکشنبه مکن غفلت که این... توبه شاید توبه مقبول باشد از برت هم شود رزقت زیاد و هم شود راضی خدا هم شود راضی پدر مادر و اهل و همسرت ماه ذی القعده بخوان یکشنبه جانم این نماز تا شود دور هر بلا ای نازنینم از سرت "عاصی" 🍃🌹🍃🌹 👈التماس دعا
سلام صبحتون به‌خیر اهالی خوب آبادی شعر🌼🌸
اهالی آبادی شعر و سرزمین شعرها 😊
وا کرده‌ای از سمت بیداری در از دیشب دارد دلم پر‌می‌کشد چون کفتر از دیشب پر‌می‌کشد خواب از درون چشم‌های من جامانده روی تخت من مشتی پر از دیشب دیشب چنان دیوانه‌ام کردی به نازت که آورده ام از کار عاقل ها سر از دیشب نام تو را با حسرت آوردم به هر بیتم حالا منم یک شاعر نام‌آور از دیشب گاهی به لبخندی شکوفا می کنی ما را عاشقترم عاشقترم عاشقتر از دیشب
گرفته قلبِ بهار از سکوتِ دلگیرم ببار ابر ترانه، شکوفه‌ای پیرم غریب، مثل حروف مقطعه هستم میانِ این همه آیه بدونِ تفسیرم @poem12
کانال اشعار خانم افشون: @poem12
همواره به قلب خستهٔ من می‌تاخت آن‌کس که مرا ندید و هرگز نشناخت با حلقـه که دیـگـری در انگشتش کرد در گــردن من طـناب داری انــداخـت!
هرچه را می‌خواستم مخفی بماند شعر شد آبرویم را همین ابیات روزی می‌برد... ()
به یک اشاره مرا بی‌قرار خواهی کرد اشاره کن که ببینی چه کار خواهی کرد تو ای عصارهٔ طبعم، شبیه آن غزلی که بیت‌بیت مرا شرمسار خواهی کرد تو را به عشق قسم -ای تب غزل- بنشین که رازهای مرا آشکار خواهی کرد که گفته‌ است به یک گل، بهار ممکن نیست؟ تو آن گلی که خزان را بهار خواهی کرد به‌هم زدی تو همه احتمال‌های مرا شکار خواهی شد یا شکار خواهی کرد؟
در عین بدی خوبی مطلق عشق است ای دوست همیشه سخن حق عشق است ما هرچه بسوزیم نمی بیندمان....... بی معرفت و نفهم و احمق عشق است سروش وطن پور/
زبان به مدح گشودن اگرچه آسان نیست تو راست آن همه خوبی که جای کتمان نیست ز عطر نام تو بوی بهشت می‎آید خمینی دگری، بر کسی که پنهان نیست شهید زنده‌ای و روح جاری اخلاص کسی چنان که تو، هم‌پایۀ شهیدان نیست سزاست این که چنین تشنۀ کلام توام که هیچ باغچه‌ای بی‌نیاز باران نیست ولایت تو همان عشق خاندان «علی»ست ز سعی از تو سرودن دلم پشیمان نیست! 📝
نه تو می مانی نه اندوه و نه هیچ یک از مردم این آبادی به حبابِ نگرانِ لب یک رود قسم و به آن لحظه شادی که گذشت... غصه هم می گذرد... بر تنِ لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز...
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام قَالَ: مَنْ زَارَهُ وَ بَاتَ عِنْدَهُ لَيْلَةً كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِهِ انگار به خانه ی خدا آمده است گویا که به مروه و صفا آمده است مشغول زیارت خدا در عرش است هر کس به زیارت رضا آمده است
ای عشق کجا می‌بری‌ام رحم کن اینبار تا کی به تمنای تو باید بشوم خار تا کی به تکاپوی رسیدن به تو باید با هر کس و ناکس بشوم شهره‌ی بازار اصلا به تو افتاد مسیرم که نباشم افتاده‌ام از پای بیا دست نگهدار هرکس که مسیرش به تو افتاد، ور افتاد ازبس همه‌ی عمر دوید از پیِ دلدار دیدار تو یکبار نصیبم نشد افسوس ای کاش بگویی که کجا میبری‌ام یار اینست سرانجام کسیکه به تو دل بست بیگانه چه می‌داند از این بازیِ در کار
بسم الله النور تقدیم به روح مطهر امام راحل رضوان الله علیه: پر شور کن ای روح خدا روحیه‌ها را لبریز کن از عطر عبایت ریه‌ها را موسای زمان هستی و در اوج تلاطم ایمان تو آورده به بار آسیه‌ها را ای پیرِ مرادِ دل و ای شمس‌تر از شمس! دنبال تو گشتیم همه قونیه‌ها را ای دقت تو موجب تنظیم دقایق ای نبض زمان! نظم بده ثانیه‌ها را اسرار صلات تو چه بوده است اماما؟ با قبله تو می‌شکنم زاویه‌ها را اسفار تویی! فلسفه و متن تو هستی هرچند رقم زد قلمت حاشیه‌ها را از هیبت و از خلوت و از شور تو داریم این هیات و این روضه و این مرثیه‌ها را ای کاش که از خط تو سرمشق بگیریم ای کاش بفهمانی‌ام اعلامیه‌ها را می‌کوبمشان روی سر ظلم، زمانی هر مشت گره کرده‌ی این قافیه‌ها را ره
🌺 ابراهیم 🌺 بتکان خاک عبایت به سرم ابراهیم که پس از تو پسری بی پدرم ابراهیم از کجا تا به کجا دور شدی از من و ما بی تو در خاک وطن دربه‌درم ابراهیم تو در آغوش زمین محو شدی اما من در مه‌آلود زمان غوطه‌ورم ابراهیم تپش قلب تو دائم ضربان در ضربان داشت در سینه‌ی پر از شررم ابراهیم از رجائی و بهشتی تو بگو تا من هم بنویسم همه را با، هنرم ابراهیم تو بده اذن دخولم که بیایم پیشت من که دیوانه و دیوانه‌ترم ابراهیم دست من را تو بگیر و به ملاقات رضا از همان بست طبرسی ببرم ابراهیم تو بخواه آتش عشقی بزند شعله به من و بسوزد همه‌ی بال و پرم ابراهیم تا شهادت بشود قسمتم ان‌شاءالله و شبیه تو نماند اثرم ابراهیم (بانو)