eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
40 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند @abadiyesher
بانوي پري پيرهن پوست پيازي پنهان شده در پرده دنياي مجازي آويخته از شاخه مو خوشه مستي آميخته با الكل لب شهرت رازي راضي نشو از روزنه خواب بگيرم بازوي ترا ، در شب تقسيم اراضي! هر جا كه منم حسرت يك لحظه حضوري بي من همه جا بيشتر از حد مجازي! بگذار نفس تازه كند توسن گيسو وقتش شده با روسري اين بار بتازي اي منظره زود گذر در گذر عمر هر چند از اين فاصله هم چشم‌نوازي گاهي به تماشا بنشين پنجره ام را تا در شب من كوچه مهتاب بسازي @abadiyesher
از امروز بطور منظم قطعی برق شروع شده هی گفتین پزشکیان برنامه نداره ! برنامه منظم قطعی برق واقعا بهش تهمت زدیم 🌻💚😐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو همراه فقیرانی، شفیق مستمندانی انیس الاتقیایی و امام الانس و الجانی کسی که همنشینت شد به دور از ما و من باشد تو مولایی برای هر که دارد خُلق انسانی @abadiyesher
دل می شکند کاش صدا داشته باشد شاید نرود یار؛ اِبا داشته داشته باشد غیر از بغلت مامن دیگر که ندارم آخر دلِ من جز تو کجا داشته باشد؟ معشوق! مزن تیرِ جفا بر دلِ عاشق حتی به نظر گر که خطا داشته باشد در دام تو بودن شده تفسیر من از عشق مرغِ دلم اینگونه رضا داشته باشد شادم که گدایت شده‌ام، حضرت سلطان با عشقِ تو این سینه بها داشته باشد پرواز کند از اثر عطرِ حضورت هر کس که به دل عشق تو را داشته باشد @abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 نقش شاعر در سیر صعود و نزول در عوالم خلقت 🎥بیانات آیت الله العظمی حفظه‌الله در پیام به اولین همایش بین المللی 🔹تفاوت شعر و نظم 🔹نسبت عقل با خیال و وهم 🔹نقش شعر در تنزیل عقل و تربیت وهم و خیال 🆔 @ss_alavi_ir
با چه رویی بنویسم غم دریا دارم؟! نظری @abadiyesher
هدایت شده از به وقت شاعری
من که در تُنگ برای تو تماشا دارم با چه رویی بنویسم غم دریا دارم...؟ دل پر از شوق رهایی است ولی ممکن نیست به زبان آورم آن را که تمنا دارم... چیستم؟! خاطره ی زخم فراموش شده لب اگر باز کنم با تو سخن‌ها دارم... با دلت حسرت هم صحبتی‌ام هست، ولی سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم؟ چیزی از عمر نمانده است، ولی می‌خواهم خانه‌ای را که فروریخته بر پا دارم
شبیهِ لهجهٔ قرآن اصیلی برایم تا همیشه بی‌بدیلی عزیزم، دوستت دارم حسابی بدونِ هیچ برهان یا دلیلی @abadiyesher
امشب تو بیا و برگ و پرچم بفرست اَشکال و حروفِ گیج و مبهم بفرست در بینِ نوشته‌های بی‌نظمِ خودت یک بوس و گُلِ پیامکی هم بفرست @abadiyesher
من خمارِ شعرم و معتاد بوسه از لبت یا بخوان شعری ز دیوان! یا لبت را غنچه کن! @abadiyesher
دست عشق از دامن دل دور باد می‌توان آیا به دل دستور داد؟! @abadiyesher
شبان گیس بلند عشیره پدری فدای نی لبکت گله گله حور و پری! فرشته را به شبانی چکار؟ می‌ترسم که گله را به چراگاه آسمان ببری قسم به صبح! که ای آفتاب گندمگون بزک نکرده هم از دختران شهر سری چهار فصل درختان اگر که گل بدهند میان آن همه گل از همه شکفته‌تری دو چشم میشی و یک دشت گرگ، باکی نیست که با حساب من از هر نظر تو بیشتری! مرا به کاسه ای از شیر ماه مهمان کن که گرگ و میشم از این کوره راه دربدری رها کن این رمه را، در کنار من بنشین چه می‌شود که بیارآمد از تو رهگذری رها کن این رمه را، از خدا که پنهان نیست من عاشقت شده‌ام پیش از آنکه دل ببری @abadiyesher
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 روزانه 🔹️ صفحه شصت و چهار قرآن کریم، سوره مبارکه آل عمران 🎙با صدای (مدیر کانال) ✏️ توصیه مهم حضرت : هر روز حتماً قرآن بخوانید @KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـلْ✨
خورشید دمیده دل پر از شادی باد در کوچه شمیم ناب آزادی باد سرزنده شوی به تابش لبخند و احوال شما همیشه خردادی باد @abadiyesher
-1119412477_-728342491.mp3
8.11M
🎙قطعه «ققنوس» تقدیم به شهید و شهدای مقاومت 🔸️ خواننده: 🔹️ آهنگساز: 🔸️ شاعر: ◽️کاری از: مرکز موسیقی حوزه‌هنری موج یاد تو به‌هم ریخت مرا عاقبت عشق برانگیخت مرا @abadiyesher
از هر چه هست و نیست گذشتم ولی هنوز در مرز چشم های تو گیرم فقط همین @abadiyesher
من همیشه سربه‌زیرم تو همیشه با حیا کفش‌هایت را عوض کردی تو را نشناختم @abadiyesher
بغض دارم در گلو شب تا سحر این روزها می‌کند در مرگ من آخر اثر این روزها بوی دود و آتش و خاکستر و مسمار در می‌کند حال مرا آشفته تر این روزها هر نشانی که شود یاد آور آن روز تلخ می‌نماید شیعه را خونین جگر این روزها تا صدای زنگ در گاهی به گوشم می‌رسد بغض می‌گیرد مرا در پشت در این روزها مادری تا می‌زند شانه به موی دخترش می‌شود چشمان هر بیننده‌تر این روزها  چادر خاکی مادر هم  گواهی روشن است تا شود آشفته احوال پدر این روزها ای بسا حق می‌دهم از شدت این غم کسی جان شود از پیکرش بیرون اگر این روزها ما کجا و گریه کردن در عزای فاطمه گر نبود از جانب بالا نظر این روزها @abadiyesher
دستانم سیب می‌خواهد.... پیشانی‌ام تب..... و سرم دردمیکند....برای دستمالی که نیست..... ببین..... چای دم کرده‌ام باعطر به‌لیمو و سیب.... موهایم را دم اسبی بسته‌ام....رژ قرمز زده‌ام.... ببین.....بابونه ها هم درآمده‌اند..... راستی....همان لباسی را پوشیده‌ام که دوست داشتی.... مشتم را که واکنی بیستون را می‌بینی.... بیا و از عمد کوزه‌ام را بشکن.... دلم توت می خواهد و قدری تمشک.... دلم باران می‌خواهد و کوچه‌ای که تو از آن می‌رسی.... دلم یک کافه می‌خواهد و یک میز دونفره.... تو برایم شعر بخوانی و....من زل بزنم به عکست در فنجان قهوه..... اصلا چرا دروغ.....‌؟! دلم تو را می‌خواهد...... @abadiyesher
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش😭😭😭😭😭
هدایت شده از پروانگی 🇵🇸
از خوبی و کمال و وفا هیچ کم نداشت هر کس که غرق صحبت او بود غم نداشت وقت گناهِ بنده، سراسر گذشت بود در پیش اهل فقر به غیر از کرم نداشت حتی عذاب دوزخیان عین عدل بود در هیچ نقطه از حرکاتش ستم نداشت چتر وجود را به سر واژه‌ها گرفت در هیچ حرف از کلماتش عدم نداشت وقت دعا دوباره مرا غرق خواب کرد آن یکّه‌تاز مهر مگر دوستم نداشت؟ @eitaaparvanegi
392.7K
چشم بر چشمان من مى زد گره بر روسرى بودنش يك خواب بود و رفتنش ناباورى من نگاهش مى كنم او هم نگاهم مى كند او براى دل بريدن من براى دل برى عشق يعنى تار موهاى تنت مى ايستد هر كجا كه نام او را روى لب مى آورى واژه ها را از دهانم يك به يك دزديد و رفت سهم من از عشق شعرى شد بنام ديگرى در سرم بيهوده روياى پريدن با تو بود چيست دنيا جز قفس وقتى كه بى بال و پرى ‏ خوانش