در ما چه آشوبی به پا کردی چرا رفتی
کشتی مرا و بی خبر رفتی،کجا رفتی؟
با جام چشمت ،مستی ما را فزون کردی
جز من مگر یاری گرفتی ؟ بی صدا رفتی...
🚶♀
#فاطمه_سادات_علوی_نیا
به سوز زخمه ی تار است اینجا
زمستانی دل آزار است اینجا
بگو از عشق تا دل پر بگیرد
که ماندن بی تو دشوار است اینجا
#شهراد_میدری
آنقدر حرف زیاد است ،خودم خسته شدم
خوب شد حوصلهی پنجره از فولاد است '
#محسنناصحی
ما را مگو حکایت شادی، که تا به حشر
مائیم و سینهای که در آن ماجرای توست
#همامتبريزى
اندوه بنفشه های ایوان دارد
با فاخته ها قرار پنهان دارد
از بس که دلم تنگ تو و خاطره هاست
این خانه هنوز بوی باران دارد
#شهراد_میدری
مرا از چشم ها انداخت خوبی های بیحدم
که دل را میزند چیزی که بیاندازه شیرین است
#جوادمنفرد
شاهرگ های زمین از داغ باران پر شده است
آسمانا! کاسه ی صبر درختان پر شده است
زندگی چون ساعت شماطهدار کهنهای
از توقف ها و رفتن های یکسان پر شده است
چای مینوشم که با غفلت فراموشت کنم
چای می نوشم ولی از اشک، فنجان پرشده است
بس که گل هایم به گور دسته جمعی رفته اند
دیگر از گل های پرپر خاک گلدان پر شده است
دوک نخ ریسی بیاور؛ یوسف مصری ببر
شهر از بازار یوسفهای ارزان پر شده است
شهر گفتم!؟ شهر! آری شهر! آری شهر! شهر
از خیابان! از خیابان! از خیابان پر شده است
#فاضلنظری
برکه ام،مانند رود اهل تلاطم نیستم
خوبم اما فکر اثباتش به مردم نیستم
#سیدسعیدصاحب_علم
تنها دلم خوش است به خوابی که آخرش
این قصه میرسید به پایانِ دیگری...
#مریم_عظیمی
هوا آلوده تا شد اخم کردی آسمان پر شد
زدی لبخند و اشکش برف شادی بر زمین آورد
#حسین_مرادی
عقل کسی به منطق ما قد نمی دهد!
باشد، قبول. کل جهان، خوب! ما بَدیم!
#نفیسه_سادات_موسوی
پیراهن سفید💎
ای خوب ترین مادر و ای والا ، زن
میلاد تو شد دوباره یا ام حسن
برف آمده روی گنبد فرزندت
انگار حرم سفید پوشیده به تن
#محمدمهدی_سفیدگر
به مناسبت ولادت حضرت فاطمه (س) و برف مشهد
#یا_علی_ابن_موسی_الرضا
آمد که فقط همسر مولا باشد!؟
یا نور بصر،ام ابیها باشد!
اینها همه بود و باز می خواست خدا
او جلوه ی انسیه ی حورا باشد
#محمدجواد_منوچهری
هم شربتِ بیشمار دستم میداد
هم تلخ تر از هــــزار دستم میداد
از ســـــختی روزگار فهمیدم کــه
عشق تو همیشه کار دستم میداد!
#صفيه_قومنجانی ✍
#روزگارتون_بـعـشـق
﷽
ابر پیری از کویری رد شد و یک مرتبه
ریزش موهای او قم را غریقِ برف کرد
#سجاد_بادی
تـا یـاد گـل سـرخ شـقـایـق کردم 🌺
از دوری او چقـدر هق هق کردم 😢
سرمـازده شد نماند تا فصل بهار ❄️
من نیز پس از رفتن او دق کردم 😔
#جواد_محمدی_دهنوی
خنجر از بیگانه خوردن سخت و درمان سختتر
نیشخندِ دوستان اما دو چندان سختتر
خندههایم خندهی غم، اشکهایم اشکِ شوق
خندههای آشکار از اشکِ پنهان سختتر
چید بالم را و درهای قفس را باز کرد
روزِ آزادیست از شبهای زندان سختتر
صبح، گل آرام در گوش چنار پیر گفت:
هر که را تن بیشتر پرورد، شد جان سختتر
مرگ آزادیست وقتی بال و پر داری، کنون
زندگی سخت است اما مرگ از آن سختتر
#علیرضا_بدیع
رقیب گفت که دور تو ماهرو کم نیست
به طعنه گفتمش آری... خدا زیاد کند!
#سجاد_سامانی
رسیده ام به حرم با هوایِ چَشمانت
منم کبوتر حاجت روایِ چشمانت
رسیدهام که دلم را شبیه آئینه
هزار تکه کنم زیر پای چشمانت
منی که چشم به جز تو نداشتم به کسی
چگونه شعر نگویم برای چشمانت؟
تویی که داده به لطف نگاه خود تسکین
همیشه درد مرا با دوای چشمانت
طواف میکند این بارگاه قدسی را
دلم حرم به حرم لابهلای چشمانت
چه آسمان قشنگی چه برف و سرمایی
مرا ببر به حرم پا به پای چشمانت
برای خلقِ چُنین صحنه های دلچسبی
چقدر حوصله کرده خدای چشمانت
حرم دوباره مرا نزد خویش می خواند
دوباره گم شدهام لابهلای چشمانت...
#مهتا_صانعی
#برف
#حرم_حضرت_معصومه سلاماللهعلیها
امروز هم گذشت ولی تو نیامدی
یک حرفِ راست در دهن قاصدک نبود...
#جواد_کاظمینی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
برای سوخته دل، بستر و مزار یکیست
تمشکِ ترشِ لب و تُنگِ زهرمار یکیست
تفاوتی نکند اشک و بغض و هق هقِ ما
مسیرِ چشمه و سیلاب و آبشار یکیست
هنوز گُرده ی سهراب، سرخ مثل عقیق
هنوز رسمِ پدر سوزِ روزگار یکیست
هنوز طعنه به جان میخرد زلیخا و
هنوز بر درِ کنعان امیدوار یکیست
هزار بار دلم سوخت در غمی مبهم
دلیلِ سوختنش هر هزار بار یکیست
...
به دشنه کاریِ قلبم برس ادامه بده
خدای هر دوی ما انتهای کار، یکیست...
#حامد_عسکری