هدایت شده از آوای سکوت
هر چند بهار است، ولی دلسردم
درگیر نبرد با هزاران دردم
ای کاش که عشق بیخیالم بشود
تا من نفسی تازه کنم برگردم...
#مرتضی_درزی
@avayesokut
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نه اهل مشهد نه ولیکن ریشهام آنجاست؛ جایی که شوق سالهای نونهالی بود!
🔹️شعری که آقای محسن کاویانی درباره خاطره زیارت حضرت رضا علیهالسلام امسال در دیدار رمضانی شاعران با رهبر انقلاب خواند👇
نه اهل مشهد نه ولیکن ریشهام آنجاست
جایی که شوق سالهای نونهالی بود
همراه اتوبوس بنزِ سیصد و دو ، گاه
میرفت تا مشهد دلم! بَه بَه! چه حالی بود!
آقا نوارِ «لالهی خوشبو رضا» بُگْذار
فامیلیِ آقای راننده وصالی بود
یک فرفره ، یک زنجبیلِ پیچی و یک عطر
سوغاتِ خوبِ روزهای خردسالی بود
با پردهی نقاشی صحن حرم عکسی
انداختیم و من لباسم خال خالی بود...
🌷 متن کامل این شعر | فیلم شعرخوانی | عکس | مجموعه اشعار #دیدار_شاعران
بهار آمد و، از خرمی نشانی نیست
گلی شکفته به دامان بوستانی نیست
سرشک ابر غباری نشست از رخ باغ
که از طراوت و لبخند گل نشانی نیست
مگر ز خلوت گل پر نمیکشد نکهت
که گرم شور و نوا مرغ نغمهخوانی نیست
چه غنچهها که شد از جور باغبان پرپر
خوش آن چمن که گرفتار باغبانی نیست
سکوت مرگ چنان خیمه زد به دامن دشت
که در خروش در این دشت کاروانی نیست
به گوش غنچه نسیم سحر نهانی گفت :
درین چمن گل شاداب و شادامانی نیست
درین محیط چنان بسته لب ز بیم صدف
که غیر دیدهی روشن گهر فشانی نیست
مکن اطاعت فرمان اهرمن ور نه
تو را به سر بجز از شلعه سایبانی نیست
چنان گرفته دلم (قدسی) از وطن که مرا
به غیر گوشه ویرانه آشیانی نیست.
#غلامرضا_قدسی_خراسانی
میشود ترمه بپوشی و دلم را ببری
کل احساس مرا یکسره یغما ببری
میشود خنده کنی عشق کنم گل بانو
با تبسم تو مرا حالت اغما ببری
میشود لیلی من باشی و مجنون بشوم
ثانیه ثانیه من را تو به رؤيا ببری
صورتت ماه منو گیسوی تو لیل من است
دارد امکان که مرا زود به یلدا ببری
مژهات ساحل و آن آبی چشمت دریا
میشود قایق من را تو به دریا ببری؟
جادهی خط لبت ختم به شهر عشق است
میشود بوسهی من را تو به آنجا ببری؟!
میشود وقت صدا کردن اسمم بانو!
آخرش بیست و شش حرف الفبا ببری؟
کردی دیوانهام و رو به جنون آوردم
باید امروز مرا وادی صحرا ببری.!!
#محمد_خوشبین
در حیرتم که دیده از او بر نداشتم
دل را چگونه بُرد که چشمم خبر نداشت؟!
#قدسی_مشهدی
رفتم که به نجوای دلم گوش کنم
تا یاد تو را به شرط چاقوش کنم
دور از تو جناغ میشکستم با تو
دور از تو نشد تو را فراموش کنم
#مرضیه_شهیدی
نفـــسِ گـــرم تـــو عشـق است و مرا راحت جــــان
بودنت عشــق ترین حالت عـشـق است بـدان
#امیر_عباس_خالقوردی
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
دیروز اثر به اشک و آهم دادند
امروز در این حرم پناهم دادند
فردا به تمام عاشقان خواهم گفت:
در حصن ولایت تو راهم دادند
#محمدجواد_غفورزاده
چشم مستت چه کند با مـنِ بیمار امشب؟
این دل تنگ من و این دل تب دار امشب
آخـر ای اشـڪ دل سـوخـتـه ام را مـددی؛
که به جز نـالـه مـرا نیست پرستار امشب...
#رهی_معیری
نه رام مردم اهلم، نه صید مردم شهر
نشستهام که نسیمی کند شکار مرا
#عرفی_شیرازی
دو چشمِ رنگ رنگت باغِ آلو
لبت شاتوتِ سرخ و آلبالو
بیا با خنده ای خورشید خانم
بپا کن هفته ای دور از هیاهو
#صفيهقومنجانی
@nabzeghalam
همین که میدهی در بارگاه قدسیات راهم
به چشمم مینهم چون توتیا خاک حرم را، هم
صراط المستقیم عالمی، غیر از تو راهی نیست
مسیرم هر کجا باشد به جز این خانه، گمراهم
نمکگیر است از بس آب سقاخانهات، با شور
از اینجا میبَرد محض تبرک آب، دریا هم
چه اکسیری میان بارگاه خویش داری که
توسل میکنند اینجا مریضان هم، اطبا هم؟
مرامت کرده مبهوت خودش شیخ بهایی را
که داری اینچنین لطفی به زائر بین رویا هم
من آن اشکم که میریزد به دامان پر از مهرت
که از چشم خودم افتادهام، از چشم دنیا هم
سراپا عذر تقصیرم، پناه آوردهام ای شاه
نگاهی میکنی بر این گدای بیسر و پا هم؟؟
کلاغی روسیاهم در سپیدیِ کبوترها
و دل گرمم به اینکه خوب و بد را میخری با هم
#عباس_جواهری_رفیع
هدایت شده از
همسفر:
بیا و پردهای در ساز من باش
رهایی را، پرِ پرواز من باش
ازین شب، تا به شهر صبح پوید،
چراغی در رهِ آواز من باش
#شفیعیکدکنی
🍁https://eitaa.com/havayesheer
هر كسٖي از يار چيزي خواست هنگام وصال
من به محض ديدن او، خاطرش را خواستم!
#محمد_سهرابی
تحقیق کن ببین که در این مدّت فراق
جز با خیال تو به کسی آشنا شدم؟
#حسن_بیگ_مقیمی
خدا ذلیل کند این دل هوایی را
مرا به دست تو داد و خودش کنار کشید...
#محمد_سهرابی
#امام_رضا_علیهالسلام
فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی
که جز ولای توأم نیست هیچ دستآویز
#حافظ
هدایت شده از
«دریا شود آن رود که پیوسته روان است»
#هوشنگ_ابتهاج
🍁https://eitaa.com/havayesheer
تنهایی شاعر
یک شب کنار پنجره تنها نشسته بود
باغ ستاره را به تماشا نشسته بود
تا نشکند سکوت دل انگیز خاطرش
در خلوتی به وسعت دنیا نشسته بود
شعری به رنگ آبی مهتاب می سرود
بر بال شاعرانه رویا نشسته بود
یادش بخیر آن شب زیبا که تا سحر
بر کشتی صداقت دلها نشسته بود
تصویر آب را چه نجیبانه می کشید
دریا دلی که بر لب دریا نشسته بود
با کوله بار حسرت دیروز لحظهها
در انتظار دیدن فردا نشسته بود
از واژههای سبز غزلهای آرزو
لبریز بودو غرق تمنا نشسته بود
شعرشباب زمزمه می کرد زیر لب
با خاطرات خویش به نجوا نشسته بود
وقتی به قاب پنجره نزدیکتر شدم
دیدم " فراز" بود که تنها نشسته بود
#فراز_مردانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چون شعر دوست داری..💚
هدایت شده از شعر | محسن علیخانی
شکر خدا که مقصد من مشهدالرضاست
روزی من زیارت ارباب آشناست
دل میتپد به شوق زیارت هزار بار!
تا مشهدالرضا فقط اذکار من «رضا»ست
ارباب آشنا کرمش گُل نموده است
ورنه زیارت حرمش سهم اغنیاست!
ناشکریاش مگو که کرم خُلق و خوی اوست
او میزبان خُرد و کلان، رعیت و گداست
پیر و جوان به رأفت او دل سپردهاند
آقای ما امامِ رضا معدن سخاست
بر شعر من تو خرده مگیر ای فقیه دین!
او بنده است یا نکند او خود خداست؟!
مهماننوازی و کرمش چون زبانزد است
او را اگر «خدای کرم» خواندهام، رواست!
روزیِ خَلق دست رضا بوده از ازل!
از ابتدای خلقت ما شکر او سزاست!
رُکن و مقام و کعبه و اِحرام ما رضاست!
سَعی صفا و مشعر و زمزم، رضای ماست!
اصلا ببین رضایت حق در رضای اوست!
اصلا کجا امام رضا از خدا جداست؟!
هر کس مراد و مقصد او جای دیگریست
شکر خدا که مقصد من مشهدالرضاست
#آقا_علی_بن_موسی_الرضا_علیهالسلام
#محسن_علیخانی
#مشهدالرضا_علیهالسلام
@MohsenAlikhanySher